تبیان، دستیار زندگی

رئیس شبكه دامپزشكی قوچان:

بره‌ای با قلب خارج از قفسه سینه در قوچان به دنیا آمد

خبرگزاری فارس: رئیس شبكه دامپزشكی شهرستان قوچان از تولد بره‌ای كه قلب آن خارج از قفسه سینه قرار گرفته بود خبر داد.

محمد سیاح امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در قوچان اظهار داشت: دامداری به نام حیدرزاده ساكن روستای دیزادیز كه با تولد بره استثنایی مواجه شده بود با مراجعه به شبكه دامپزشكی برای زنده ماندن این حیوان درخواست كمك كرد كه در پی هماهنگی شبكه اقدامات لازم برای جراحی توسط یكی از دامپزشكان انجام شد.
وی ادامه داد: قلب در این حیوان به علت ناهنجاری مادرزادی، خارج از قفسه سینه قرار گرفته است كه نوع این ناهنجاری نادر است به طوری كه قلب حالت برزگ شدگی (هیپرتروفی) دارد.
سیاح افزود: ساختمان و شكل قلب در گونه‌های مختلف پستانداران به استثنای یك سری تفاوت‌های جزیی مشابه هم هست كه در دوران جنینی قلب و پرده اطراف آن جدا از هم بوده و به تدریج قلب درون پرده قرار گرفته و دور قلب را آبشامه فرا می‌گیرد كه در این مورد این عمل صورت نگرفته و قلب در خارج از بدن و بیرون از قفسه سینه رشد كرده است.
وی گفت: به علت خارج بودن قلب از بدن و ارتباط با محیط و هوای آزاد در معرض انواع اجرام بیماری‌زا قرار گرفته همچنین به دلیل كمبود اكسیژن در خون (آنمی) قلب تحلیل رفته و پس‌آگهی خوبی برای بره نمی‌توان داشت و بره از بین خواهد رفت.
انتهای پیام/ش30

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807230250

به نام خدای همه موجودات روی کره زمین

هی هی هی!!!

چیه تعجب کردین؟؟؟

فکر کردین ما هم بله!!!

نه اصلا از این فکرای بد بد نکنین تو رو خدا!!!

با اجازتون امروز روز دامپزشکی بود

اول از همه این روز رو به این عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنیم و همین طور براشون آروزی سلامتی روز افزون داریم.

شاید یکی از رشته های دانشگاهی که تا میفهمید کسی داره اون رشته رو میخونه بزنید زیر خنده همین رشته دامپزشکی باشه!!!

ولی خب باور کنید یکی از سخت ترین رشته هاست...

آخه فکر کنید ...

(البته خدای نکرده جسارت نشه)  مثلا ما بیمار میشیم و میریم دکتر بعد کامل برای دکتر تشریح میکنیم که چی بوده، درد کجاهامون هست، از کی اینطوری شدیم و خلاصه نصف راه های درمان رو در اختیار پزشک محترم میگذاریم ...

ولی آقایون دامپزشک وقتی میرن بالای سر یکی از اون زبون بسته های ناز نازی فقط باید با معاینه کردن متوجه بشن که بیمارشون چه مشکلی داره!!!

خب شوخی و مزاح بسه! بریم سر اصل مطلب...

در این تاپیک میخوایم تا اونجایی که در توان داریم به مشکلات این گروه از پزشکان بپردازیم.

و همین طور یک سری خاطرات شیرین از زبون این دوستان

خلاصه اینکه توی این تاپیک فقط میخوایم در مورد دامپزشکی و دامپروری و همین طور سلامت و بهداشت حیوانات و همین طور بیماری های آنها و حتی بیماری های مشترک بین انسان و دام رو بررسی کنیم.

البته به این امید که شما دوستان عزیز ما رو همراهی کنید...

یکی از بستگان بنده  دامپزشکی می خونه دانشگاه فردوسی مشهد ایشون هم میگن رشته پر مشقتی هست و از نگاه بد مردم به این رشته گلایه مند هستند

دامپزشکی در بستر تاریخ:

برخی از دانشمندان معتقدند كه زمان پیدایش نباتات و حیوانات در زمین، حدود یك میلیارد و چهارصد میلیون سال پیش است. دوران زندگی بشر به دو مرحله یكی عهد ابتدایی و دیگری عهد حجر تقسیم می‌شوند. بشر در عهد ابتدایی هیچ‌گونه صنایعی نداشته و تنها از نظر قوه عقل از حیوان برتر بوده است. عصر حجر به سه دوره آغاز سنگی ـ پارینه سنگی یا میانه سنگی و نوسنگی یا سنگ جدید تقسیم می‌گردد. اهلی كردن حیوانات كه با اهلی كردن سگ آغاز شده است در دوران نوسنگی یعنی 15000سال قبل از میلاد پیشرفت كرد.

انسان در این عصر به اهلی كردن و پرورش گله‌های بزرگ گوسفند، بز، خوك، گاو، كبوتر، غاز و اردك پرداخت. اهلی كردن حیوانات ظاهراً از آسیا آغاز شد.
در عصر نوسنگی انقلاب بزرگی ایجاد شد و آن اینكه انسان در این عصر از شكارگری به مرحله كشاورزی وارد شد و از خیش چوبی استفاده كرد. در بدو ورود به مرحله كشاورزی انسان به طور كامل به كشاورزی نمی‌پرداخت، مردان به شكار ادامه می‌دادند و احتمالاً زنان به گردآوری تخم گیاهان وحشی و كشت با دست، یا با وسیله سنگی و چوبی می‌پرداختند تا سرانجام مردان با استفاده از گاو و خیش وارد مرحله اصلی شدند.

نخستین آموزنده پزشكی و دامپزشكی به انسان حیوانات بوده‌اند، چنانكه از محمد ذكریای رازی آورده‌‌اند: اگر جوجه پرستو یرقان بگیرد پرستو سنگ یرقان را آورده و در لانه‌اش می‌گذارد و جوجه‌ها بدین وسیله درمان می‌شوند مردم از این امر استفاده نموده به جوجه پرستوها زعفران می‌مالند تا پرستو تصور كند جوجه‌هایش یرقان گرفته‌اند و سنگ یرقان بیاورد و بدین ترتیب سنگ یرقان به دست انسان‌ها می‌رسد.

علت نامگذاری 14 مهر بنام روز ملی دامپزشكی:

در فرهنگ اوستائی، هر یك از سی روز ماه نام یكی از فرشتگان است. روز چهاردهم ماه را جوش یا گوش و گاهی هم حوس گویند. گوش از گائوس اوستائی به معنای گاو، ریشه می‌گیرد.
ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه نیز از گوش روز یاد می‌كند و در مورد احكام رویت مار در روزهای ماه ذكر می‌كند كه اگر در روز چهاردهم ماه كسی مار ببیند رزقش تنها از چهارپایان است. در این روز گویا دعای مخصوص درواسپا را می‌خواندند و سلامت حیوانات را آرزو می‌كردند.
مسئله گوشت روز در فرهنگ اسلامی نیز آورده شده است.

ملامحسن فیض كاشانی (1007 ـ‌ 1091 ه‌.‌ق) رساله‌ای در نقل روایت معلی‌بن‌خنیس از

حضرت صادق (ع) راجع به نوروز و سی روز ماه پارسیان تألیف كرده است.

در مورد روز چهاردهم ماه حوس یا گوش گفته شده: چهاردهم حوس، نام فرشته‌ایست موكل بر آدمیان و چهارپایان. فارسیان می‌گویند روزی سبك است و ما می‌گوئیم روز خوبی است برای هرچه خواهند و دیدن شرفا و علما برای حاجت خواستن در این روز خوبست و هركس در این روز بیمار شود به زودی شفا یابد ان‌شاءالله...

آره اعتقاد منم همینه!!!

اینکه رشته سختیه . آخه گوسفند بدبخت که زبون نداره بگه کجاش درد می کنه. حالا خر بیار و باقالی بار کن. گوسفند هی بَ بَ می کنه فقط . من موندم این دامپزشکای بیچاره اینقدر انگلیسی خوندن ولی آخرش باید یه دوره تخصصی بَ بَ شناسی برن. 

سلام

امروز دومین سالی هستش که روز جهانی دامپزشک را در انجمن بهداشت و سلامت به جشن و سرور نشسته ایم

برای همه عزیزان دامپزشک آرزوی سلامتی روز افزون داریم

سلااااااااااام

به به،اولش ازعنوان فکرکردم میخوایند راجع به قربانی کردن حرف بزنید..اماگفتم که چه ربطی به بهداشت داره مگه..

درکل منم تبریک میگم این روز رو به همه ی دامپزشکان عزیز...امیدوارم که توی کارشون موفق ترازپیش باشن...

درپناه حق ماناباشید

بنام خدا

با سلام و عرض ادب و احترام

خب منم این روز رو به دامپزشکان گرامی تبریک عرض می کنم.

آقای دکتر ما که دکتری بلد نیستیم،مجبوریم حرف خارج از دکتری بزنیم.

تو دهات ما گوسفندان دایی جان محترم که مریض میشدن به طبابت خودشون مثلا اب نمک یا چیزهای دیگه میدادند،تا از ناخوشی در بیاد،اگر افاقه نمیکرد سرشو پخ پخ میکردن،اما حالا تو منطقه دامپزشک وجود داره و میاد بموقع واکسینه می کنه و در زمان ناخوسی هم میاد مداوا می کنه.

هو العزیز

سلام

آقای دکی عزیز روز دامپزشکی همین جوری خشک و خالی که نمی شه

بالاخره یک ذبحی یک قربانی ای

مابا یک کیلو گوشت هم قبول دار می شیم