بســــــم الله الرحمن الرحیم
اول اینکه ممنونم از شما که این بحث خیلی خوب را ایجاد کردید
به عقیده حکـــــــــمای الـــــــــهی فلسفه بهترین علم است .
برای بیان این مطلب چند مقدمه ذکر می کنم و بعد هم چند ملاک برای معرفی برترین علم
مقدمه اول : اینکه کمال انسان به علم است و انسان هر قدر عالم تر باشد از سایر انسان ها کامل تر و به خداوند نزدیکتر است . تقریر این مقدمه بدین شرح است که کمال هر فردی از انواع به فصلی است که آن نوع را از سایر انواع جدا می کند . مثلاً فرق یک تکه آهن با یک شمشیر در برندگی و تیزی است ، یعنی این برندگی و تیزی است که موجب جدایی یک شمشیر با یک تکه آهن شده است ، پس در مورد شمشیر باید گفت در بین آنها هر شمشیری که تیز تر و برنده تر باشد یعنی در آن فصلی که موجب تمایز او شده است کامل تر باشد نسبت به سایر افراد آن نوع (سایر شمشیر ها)کاملتر و شریف تر است .
در مورد انسان هم همینگونه است فصل انسان از سایر موجودات به تفکر و تعقل و نطق است و همه می دانند که انسان را حیوان متفکر یا ناطق می نامند. پس همانگونه که قبلاً اشاره شد انسانی که در تفکر و تعقل کامل تر باشد از سایر انسانها کامل تر و شریف تر است.
مقدمه دوم : اینکه علم که کمال انسان بستگی به آن دارد مقول به تشکیک است یعنی در بین علوم تفاوت وجود دارد و برخی بر دیگری شرف و برتری دارند.
پس تا اینجا معلوم شد که ارزش و کمال انسان به علم و علم آموزی است و خود علوم هم در بین خود دارای درجات و ارزش های متفاوت است .
حال صحبت این است که چه علمی از سایر علوم برتر است؟؟
برای پاخ گویی باید ملاک های عقلیی را بیان نمود که هرعقل سلیم و بدون عیب آن را بپذیرد.
مدعای ما برتری فلسفه الهی بر سایر علوم است .
بیان ملاک های عقلی برتری علوم:
روش : روش برهانی بر روش نقلی و تجربی برتری دارد . زیرا روش برهانی افاده یقین می کند اما دو روش دیگر حداکثر افاده ظن می کنند.
متعلق علم : متعلق فلسفه خداوند و اسماء و صفات و کیفیت صدور افعال الهی و رجوع اشیاء به حق تعالی است و علم به معاد و نبوت و...و هیچ معلومی شریف تر از این موضوعات نیست.
هدف و نتیجه: در مقدمه اسفار اربعه (شرح کتاب اسفار ملاصدرا توسط آیت الله جوادی آملی) می خوانیم که هدف فلسفه تشبه به الله است . پس در این ملاک هم فلسفه از سایر علوم برتر است.
اصالت و آلیت : فلسفه علمی است که مطلوب بالذات است و از این نظر بر سایر علومی که ابزار برای علم دیگر هستند برتری دارد.
شدت نیاز: علومی که مورد نیاز شدید هستند بر علوم دیگر شرافت دارند ، و نیاز و حاجت انسان بر اساس کمال او ملاحظه می شود. باز هم فلسفه.
کلیت و جزئیت : علوم به کلی و جزئی تقسیم می شوند و علوم جزئی به دلیل دگرگونی و تقید از ارزش کمتری نسبت به علوم کلی برخورداند . فلسفه علم کلیات است.
دنیویت و اخرویت : فلسفه علمی است مربوط به نفس ناطقه انسان و کمال او و معیار برتری انسان ها درآخرت برتری و کمال نفس آنهاست ، پس فلسفه علم اخروی است که بر علوم دنیوی بر تری دارد .
حقیقی و اعتباری : علوم حقیقی بر علوم اعتباری برتری دارند و فلسفه علمی است که به دنبال حقیقت است.
پس همانگونه که ملاحظه شد شریف ترین علم در بین علوم حصولی فلسفه الهی است .
اما رابطه فلسفه و حکمت عموم و خصوص مطلق است و فلسفه اخص از حکمت است . یعنی هر چه فلسفه است عین حکمت است .
اما اینکه از برخی سخنی آورده اید که حاضرند با فلاسفه بحث کنند و همه را شکست بدهند ظاهراً ایشان یا معنای فیلسوف و بحث با آن را نفهمیده اند و یا معنای شکست را.
یا اینکه گفتید که فردی بعد از سالها فلسفه خوندن نفهمیده که خدا هست یا نه ، باید در عقل ایشان شک کرد زیرا ادله اثبات خداوند که الحمد لله کم هم نیستند در کتب فلسفی به وفور یافت می شود که بسیاری از آنها به بیان دیگر در کلام معصومین هم آمده است ، مانند برهان صدیقین ملاصدرا که در دعای عرفه آمده است و یا نیازمندی معلول به علت که در کلام امام علی -علیه السلام- ذکر شده است . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.