با سلام
خب این بحث فقط به درد مدرسه ما میخوره
یادش بخیر
چه مدرسه ای داشتیم
اسم مدرسمون امام هادی (ع) بود که مشهور شده بود به هتل هادی
انقدر این اسم جا افتاده بود که یادمه یه بار مدیر مدرسه هم گفت هتل هادی
اگه اجازه بدید برای اولین خاطره یه داستان بد بگم
البته اینجا باید در مورد مسخره کردن معلم ها حرف بزنیم اما خب بزارین بگم دیگه
فکر کنم سال سوم دبیرستان بودیم
رفته بودیم نمازخونه تا امتحان شنا و درازنشست بدیم
یه پسره تو کلاسمون بود که بچه خوبی بود اما یه مقدار زود عصبانی میشد (کلا خاص بود)
کشتی گیر هم بود
این اومد دراز نشست رو زیاد زد (فکر کنم 70 تا تو دقیقه)
بعد معلم بهش گیر داد که احتمالا الکی شمردین و از این حرفا
گفت اگه درست میگین باید اندازه دراز نشست ، شنا برین
این دوستمون هم شروع کرد به شنا رفتن و معلممون به خاطر اینکه ضایع نشه از هر دو سه تا یکی رو قبول میکرد تا اینکه بعد از حدود 20 -30 تا این دوستمون عصبانی شد و بلند شد داد و بیداد
معلممون هم که این صحنه رو دید عصبانی شد و به جون همدیگه افتادن
راستی یادم رفت بگم که معلممون بوکس کار میکرد
هیچی دیگه حالا مگه ما میتونستیم این دو تا رو جدا کنیم
اخرش هم این همکلاسیمون رو بچه ها به زور جدا کردن و از نماز خونه بیرونش کردن تا دعوا تموم بشه
ببخشید اگه طولانی بود
دفعه دیگه از مسخره کردن معلمامون براتون میگم