به تاریخ سیاست بنگریم؛ نبود قیام حسین(ع) مگر بعد از اینکه هتاکان به دین خدا بر مسند حکومت تکیه زدند، و "برنخواستم مگر برای زندهکردن امت جدم" و "نبود آن جز از برای امر به معروف و نهی از منکر". خوارج را ادعای همراهی با پیامبر بود، از همین جهت برداشت خود را بهتر از راهبرشان دانسته و قصد اجرای حکم الهی را کردند( چرا "زنها نباید در کوی و برزن ظاهر شوند"(؟)؛ از این رو به دست حق و جانشینش از میان برداشتهشدند. "کجا آمده که کاخنشینی همیت و آبرو میآورد" و عدهای را پیشرو خود کردند.
آن پیر فرزانه چه خوب طعم خوش یاری را به مردم چشاندند، هماو که میگفتند رنجدیدگان را از یاد نبرید و به مسئولان تأکید میکردند که " به داد آن بیغولهنشینان برسید". و رفتند و جانشین خلفشان ما را مطاع است؛ که آن زمان احترامی بیش از دیگران پیش ایشان داشتند و . . . . نکند، نکند پشیمان شویم، با کار امروزمان، وچرا، چرا اندیشه نکنیم(؟)!، که، برایکه و بهکدام هدف!
برخی اعمال منجر به نسبتدادن عنوانِ همراه و یاور بزرگ نظام بودن به برخی شود؛ این موارد از افرادی با دانستن فلسفه سرمیزند :
استفاده از نمادها و افعال یادآور دوران قبل*:
از افراد مرتبط با آن زمان
از نشانهایی مشابه مهر رهبرکبیر انقلاب(در تصویر قابل مشاهده است)
بالا بردن و تکان دادن دستها
از رنگهای با تب نرم و دارابودن بار مذهبی در کنار اصطلاحاتی دراین باره .
خیابانگردیها به یاد آنروزها؛ و هر کدام به استحاله گراییدهاند.
و خود حدیث گوی خود شو این مقام.
و دیگر سخن اینکه این فرد حامیان متفاوت با رویکردهایی گوناگون دارد؛ کدام متضرر خواهند شد(؟) !
ــــــــــــ
* Nostalgic