خبرگزاری
فارس: قرار گرفتن هدفمند كردن یارانهها در حوزه مباحث اقتصاد سیاسی ایران
و نگرانی از اظهار نظر درباره افزایش قیمت كالاهای یارانهای، سبب شده است
كه اظهار نظر كاندیداهای ریاست جمهوری در این باره از كلی گویی نظر فراتر
نرود.
به
گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس پرداخت كلان یارانه به كالاهای
مختلف دغدغه مهم تمام دولتهای پس از جنگ و حتی كارشناسان زمان جنگ بوده
است،و جدیترین دلیل نیز بهره بیشتری است كه از این گذار ثروتمندان جامعه
بطور مستقیم و غیرمستقیم از یارانههای پرداختی برای كمك به اقشار آسیب
پذیر میبرند.
بر اساس آمارها سهم ثروتمندان از یارانههای پرداختی به دلیل مصرف
بیشتر این طبقات در همه حوزههای مصرف نزدیك به 70 درصد از كل یارانههای
پرداختی است، در عین حال تبدیل این موضوع به مسالهای در حوزه اقتصاد
سیاسی و نگرانی دولتها به واسطه از دست دادن اقبال مردم در صورت اجرای
آن، عملیاتی شدن و ورود جدی و برنامهریزیشده به این حوزه را در دولتهای
مختلف مسكوت گذاشت.
نگاهی به بعضی از این دلایل میتواند اهمیت توجه به این امر را روشنتر كند.
میزان یارانهای كه هر ساله تنها زیر سرفصل شفافسازی حاملهای انرژی
پرداخت میشود، بین یك سوم تا یك چهارم بودجه عمومی كشور است و در دولت
نهم نیز با وجود اجرای طرحهایی مانند سهمیهبندی بنزین هنوز یارانه كلانی
از این بابت پرداخت میشود.
در عین حال بسیاری از كارشناسان از رشد شدید مصرف انرژی در كشور
ابراز نگرانی میكنند و نسبت به بحرانی شدن ابعاد آن در آینده نزدیك هشدار
میدهند.
*شدت مصرف انرژی دهشتناك، بهرهوری اسفبار
شدت مصرف انرژی به میزانی از انرژی كه برای دستیابی به میزان خاصی از
تولید ناخالص داخلی به مصرف میرسد، گفته میشود و شدت پایین مصرف انرژی
در یك كشور به معنی استفاده بهینه از منابع و ساختارمند شدن و رقابتی شدن
صنایع در آن كشور است.
به اعتقاد بسیاری از كارشناسان به خصوص كارشناسان انرژی با وجود
اهمیت راهكارهای غیرقیمتی مانند راهكارهای فرهنگی و مقرراتی بدون اصلاح
قیمتها، اتلاف منابع انرژی و نادیده گرفته شدن بهرهوری ادامه خواهد یافت
كه نتیجه واضح آن ناتوانی بنگاههای داخلی در رقابت با شركتهای خارجی و
نابود شدن صنعت كشور در صورت ورود به پیمانهایی مانند WTO و هر پیمان
دیگری است كه تعرفههای پایین در آن حاكم باشد.
اهمیت هدفمند كردن یارانهها و به عبارتی جراحی بزرگ اقتصاد ایران به
خصوص یارانه حاملهای انرژی، به برنامه كاندیداهای ریاست جمهوری در این
زمینه اهمیتی صد چندان میبخشد، در عین حال به جز رئیس دولت نهم كه برنامه
مشخصی را در این مورد تهیه و اعلام كرد و با تشكیل كارگروههایی در قالب
طرح تحول اقتصادی قاطعیت خود را درباره این مساله روشن كرد، دیگر
كاندیداها با وجود اهمیت این امر برنامه یا موضع مشخص و دقیقی را در این
مورد اعلام نكردهاند و موضعگیریهای اعلام شده از سوی سه كاندیدای دیگر را
نمیتوان فراتر از كلی گویی ارزیابی كرد.
هر چند بررسی لایحه هدفمند كردن یارانهها نیز كه انتظار میرفت تا
پایان اردیبهشت ماه نهایی شود در آستانه انتخابات به ورطه سكوت رفته و به
گفته برخی، اعضای كمیسیون تحول اقتصادی مجلس نیز برای تصمیم گیری درباره
لایحه هدفمند كردن یارانهها در انتظار روشن شده نتیجه انتخابات ریاست
جمهوری و شناخته شدن دیدگاهها و برنامههای فردی هستند كه سكان اداره
كشور را به دست خواهد گرفت.
*محسن رضایی:گرایش به سیستمهای اعتباری به جای پولی
اظهار نظرهای محسن رضایی كه با تاكید بر اقتصاد و نوسازی اقتصادی وارد
فضای انتخابات شده است در باره هدفمند كردن یارانهها چندان منسجم به نظر
نمیرسد، در برنامه او اشاره صریحی به هدفمند كردن یارانهها نشده است، او
در دیدار با فرهنگیان گفته است: " : " به نظر من باید به جای هدفمند كردن
یارانه ها، آموزش و پرورش در كشورمان هدفمند می شد چرا كه آینده ایران در
آموزش و پرورش ساخته می شود. "
درعین حال رضایی در جای دیگری گفته است: " هدفمند كردن یارانهها
باید از سالهای قبل شروع میشد، در حال حاضر كه در این كار تأخیر رخ داده،
آن را تبدیل به یك بمب انفجاری كرده است و درصورتی كه این بمب به صورت
دقیق و فنی خنثی نشود، آثار زیانباری به وجود خواهد آورد. "
او اضافه كرده است: " یكی از روشهای دقیقی كه باید در این راستا
انجام شود، این است كه در یك مقطع سه یا چهار ساله بتدریج یارانهها نقدی
و هدفمند شوند و نكته مهم دیگر در هدفمند كردن یارانهها استفاده كمتر از
سیستم پولی و گرایش به سمت سیستمهای اعتباری است، اعتبارات آزاد شده از
این محل باید به سمت تولید، ایجاد اشتغال و افزایش درآمد مردم سوق داده
شود،چرا كه در صورت انتقال این اعتبارات به سمت تقاضا، هدر رفته و تبدیل
به تورم خواهد شد. "
رضایی با انتقاد از طرح تحول میگوید: "در طرح تحول اقتصادی احمدی
نژاد اشكالات زیادی وجود دارد و من حتما این طرح را دنبال نمی كنم، برنامه
من یك انقلاب اقتصادی در كشور است و این انقلاب اقتصادی قطعا از راه سهمیه
بندی بنزین و محدودیت هایی كه دولت ایجاد كرده نخواهد بود و این طرح را
كنار خواهم گذاشت. "
رضایی با وجود انتقاد از طرح تحول دولت و خبر دادن از ارائه یك بسته
جدید در این مورد، تا كنون برنامه دقیقی در این باره ارائه نكرده است و
تنها استاندارد سازی محصولات انرژیبر را مورد تاكید قرار داده است.
*موسوی: هدفمند كردن یارانهها شكاف طبقاتی را افزایش ندهد
موضع میرحسین موسوی هم شباهت بسیار زیادی به موضع رضایی دارد. این
اظهار نظر او میتواند مؤید همین مساله باشد،هنگامی كه عنوان میكند " كسی
با این مسایل (هدفمند كردن یارانه ها) مخالفتی ندارد اما راجع به راه حل
ها، حرف و حدیث فراوان است و در مورد اینكه آیا راه حل هایی كه تاكنون
ارائه شده امكان این را دارد كه فرصت پیدا كنیم، یارانه ها را هدفمند كنیم
یا نه؟ به نظر بنده راه حلی كه تاكنون به صورت رسمی مطرح شده، قدرت چنین
كاری را ندارد و جز آشفتگی و آشوب اقتصادی و ضرر زدن به اقشار مستضعف،
روستاییان و تولیدگران نتیجه ای در بر نخواهد داشت. "
وی همچنین بدون توجه به اضطرار اجرای چنین طرحی در كشور میگوید: "
هدفمند كردن یارانه ها مستلزم رعایت تدریجی و انجام آن در میان مدت و با
فراهم كردن پیش نیازهای الزامی آن، نظیر اصلاح ساختار و فرایند تولید با
هدف كاهش شدت انرژی و استقرار نظام فراگیرحمل و نقل عمومی است. ضمن آنكه
این كارباید به نحوی صورت پذیرد كه از یك سو موجب افزایش فاصله طبقاتی
نشده و از دیگر سو به مزیت های ما در تولید و به ویژه در صنایع متكی بر
گاز طبیعی آسیب نرساند. "
با این وجود موسوی نیز مانند رضایی طرح دقیق جایگزینی را در این مورد
ارائه نمیدهد اما در برنامههای اقتصادی اعلام شده وی یك سرفصل كامل به
عنوان اجرای وسیع پروژههای بهینهسازی و صرفهجوئی مصرف انرژی بدون توجه
به راهكارهای قیمتی دیده میشود.
در عین حال نامه حامیان اقتصادی موسوی به مجلس برای بر عدم تصویب طرح
تحول اقتصادی دولت نهم، تقویتكننده این نظر است كه در برنامه اقتصادی
موسوی راهكار قابل ذكری درباره هدفمند شدن یارانهها پیشبینی نشده است.
*كروبی: توزیع سهام نفت راهكار اصلاح قیمت حاملهای انرژی
با وجود اینكه مهدی كروبی یا در واقع ستاد او به شكل مستقیم درباره
هدفمند كردن یارانهها اظهار نظری نكردهاند، اما به نظر میرسد طرح توزیع
سهام نفتی كه توسط وی مطرح شده، در واقع طرحی برای واقعی كردن قیمت
حاملهای انرژی و بازپرداخت آن به شكل سهام نفت به همه اقشار جامعه باشد.
كمیته برنامهریزی ستاد كروبی این طرح را اینگونه شرح داده است: "
درآمد حاصل از نفت و گاز صادراتی صرفا جهت توسعه زیرساختها و هزینههای
عمومی كشور در نظر گرفته میشود و نفت و گاز مصرف داخلی تحت كنترل و نظارت
یك شركت عمومی كه تمامی افراد بالای 18 سال سهامدار آن هستند، اداره می
شود. درآمد حاصل از این واگذاری به صورت ماهانه یا هر سه ماه یك بار به
افراد ذینفع پرداخت میشود. "
گذشته از مناقشاتی كه درباره سیاسی بودن یا الگو گیری دیگر نامزدها
از این طرح وجود دارد یا ابهامی كه درباره امكان خرید و فروش این سهام -كه
منجر به ایجاد قطبهای متمركز صاحب اختیار نفت میشود- مطرح است، اگر این
سهام به همه افراد جامعه بدون توجه به وضعیت درآمدی آنها تعلق بگیرد، در
عمل با روح هدفمند كردن یارانهها كه هدف یارانه را اقشار ضعیف اقتصادی
میداند در تعارض خواهد بود.
با وجود اینكه ستاد كروبی جزئیات این طرح و به خصوص مساله حذف
یارانهها را مطرح نكرده است، اما به نظر میرسد به جز طرح دولت فعلی، طرح
كروبی جدیترین طرح در این زمینه باشد، هر چند كه برنامه كروبی نیز دارای
جزییات دقیقی برای هدفمند كردن یارانهها نیست و امكان بررسی و اظهار نظر
دقیقی در مورد آن وجود ندارد.
*نتیجه
در مجموع آنچه كه در موضعگیری اغلب كاندیداهای ریاست جمهوری بیش از
همه به چشم میآید جایگزین شدن مباحث، اختلافات و اعلام مواضع سیاسی به
جای اظهارنظر و ارائه برنامههای كارآمد درباره مسائل حیاتی كشور است، در
واقع آنچه كه به رای گذاشته میشود نه برنامه دقیق نامزدها برای اداره و
حل مسائل اساسی كشور بر پایه نفكر تعریف شده و شناسنامهدار نامزدها، بلكه
صرفا اعلام مواضع آنها درخصوص مسائل كشور است.
با توجه به این مساله به نظر میرسد باید از نامزدها به جای اظهار
نظرهای جنجالی و بیدقت، خواسته شود كه نقدهای دقیق و برنامههای حتما
دقیقتر خود را درباره مسائل مبتلابه كشور ارائه كنند تا با فراهم شدن
امكان بررسی كارشناسی برنامهها، وضعیت برنامهریزی اقتصادی كشور به جای
تبعیت از اقتصاد سیاسی، از اقتصاد دانشمحور و علمی متاثر شده و راه برای
قضاوت منصفانه درباره برنامههای مختلف اقتصادی هموار شود.