با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی ایران، امام خمینی(ره) عرصه ای جدید را فراهم كرد تا همزیستی اخلاق و سیاست را در متن حیات اجتماعی و سیاسی جامعه پیاده نماید و برابری اخلاقی در شیوه زندگی را در طبقات مختلف جامعه در معرض دید بگذارد. امام (ره) توانست در هنجارهای موجود در زمینه اخلاق و سیاست تغییر ایجاد نماید كه مبتنی بر اولویت نقش مردم در تغییرات سیاسی و استفاده از سیاست و ارائه راه های سیاسی در کنار شیوه های اخلاقی در بهبود اوضاع بود. با شناخت چگونگی ارتباط اخلاق و سیاست در هر شرایط و روند تاریخی، می توان دریافت که چه عواملی در این ارتباط مؤثرند و چگونه این دو در موارد مختلف بر یکدیگر تأثیر گذارده و با یکدیگر تعامل می کنند که وضعیت جامعه در آن شرایط متفاوت و متمایز از وضعیت دیگر می شود. این مسأله را می توان در زمانه و شرایط فعلی نیز پی گرفت و آثار و پیامدهای احتمالی آن را دریافت و در جهت تحقق درست مفاهیم ارزشی در حوزه عمومی سیاست گذاری برنامه ریزی نمود. از نظر بنیانگذار انقلاب، در اسلام اخلاق و سیاست به طور همزمان مورد توجه اند. از سویی برای عمل به قوانینی چون عدالت و رفع و دفع ظلم و جور، وجود مجری و تشکیل حکومت ضروری است و از طرفی دستگاه های حکومتی و مسؤولین موظف به مراعات اخلاق اسلامی هستند. این نکته با بحث تقدم اخلاق بر سیاست تا اندازه ای متفاوت می گردد. علت تفاوت این مساله از نظر امام(ره)، دیدگاه و موضع خاص وی نسبت به سیاست است. اخلاق بر سیاست از جهاتی متفاوت اثر می نهد. عمده ترین تأثیر آن را می توان ارائه نوعی ملاک، الگو یا روش در انجام افعال و اعمال سیاسی، اجتماعی و فردی، در گزینش ها و در انجام فرایندهای مختلف اداری و غیر آن دانست. امام خمینی(ره)، هدف از خلقت بشر و راهنمایی انبیا را رسیدن انسان ها به کمال و سعادت می داند. سعادت نیز با تلاش در دو عرصه عقل عملی و نظری حاصل می آید. بنابراین اخلاق و سیاست که جزئی از حکمت نظری هستند، به یک میزان در سعادت بشر تاثیر گذارند. از یکسو سیاست در ایجاد محیطی برای رشد اخلاقیات تاثیر دارد و از سوی دیگر اخلاق معیارهای انجام صحیح اعمال را در اختیار ما می نهد و در تمامی امور ساری می گردد
.-----------------------------------------
خطرناكترین رویداد انسانى، انحطاط اخلاقى و شكسته شدن مرزهاى اخلاقى است كه در این صورت هیچ چیز به سلامت نخواهد ماند و انسانیت فرو مىریزد، و این امر در امور سیاسی از جایگاهى خطیر و ویژه برخوردار است، زیرا وقتى انسان از محدوده فردى خارج مىشود و در پیوند با دیگر انسانها قرار مىگیرد و این پیوند صورتى سیاسی به خود می گیرد، اگر اخلاق نیك حاكم بر روابط انسانى نباشد، فاجعه چندین برابر مىشود. به هیمن دلیل است كه والاترین ملاك در هر سازمان ادارى متصل بودن به اخلاق انسانى است. با نزدیك شدن به انتخابات دهم ریاست جمهوری باز هم تب و تاب ناشی از آن گسترۀ كشور عزیزمان را تحت شعاع خود قرار داده است. مسائل وچالش هایی در این زمینه وجود دارد و تا زمانی كه با صداقت و با رویكرد اخلاق سیاسی درست با مردم برخورد نكنیم وضع به همین منوال خواهد بود. هركسی در هر لباسی كه برای این مملكت قدمی برداشته و برمی دارد قابل احترام و ارزش است و صرفا نمی توان به جهت رسیدن به اهداف سیاسی آنان را تخریب كرد، نگاهی به پیشینه پرافتخار این مرزوبوم گواه وجود انسان های تاریخ سازی بوده است كه چنان شمعی پرفروغ، بود و نبود خود را در جهت اعتلای دین و میهن خویش در طبق اخلاص نهادند تا برای همیشه نام ایران بر بلندای ابدیت بدرخشد. متأسفانه در این ایام و در سایه انتخابات ریاست جمهوری باز هم شاهد برخی بداخلاقی های سیاسی هستیم، امروزه برخی روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی که بعضا با بودجه عمومی کشور اداره می شود و در دو دهه اخیر به جولانگاه اندیشه اقلیتی خاص بدل شده است، كانون تخریب و تهدید علیه افراد و جریانات خاصی شده است، بطوریكه دامنه آن روزبه روز گسترده تر می شود. پر واضح است که راهبرد این كانون های تخریبی بیش از اینکه برتحلیل استوار باشد بر پایه اخبار وآرزوهای گردانندگانشان استوار است و این امر آن زمان نگران کننده ترمی شود که مشاهده کنیم این آرزوها در بسیاری از موارد جامه واقعیت به تن می کند.
--------------------------------------
قضاوت صحیح در باره موضوعات مختلف بینشی صحیح در درك حقایق به ما می دهد و ما را در رسیدن به هدف كمك می كند، پس شایسته است بدور از هرگونه تعصب و كج اندیشی، واقعیت های موجود را قبول داشته باشیم و در راستای كسب اهداف خود، دیگران را تخریب نكنیم. نظر به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی می توان دریافت كه اعتقاد به حقوق انسان ها مستلزم اعتقاد به آزادی اوست. درواقع حقوق انسان مبنای بهره وری و آزادی او در عرصه های مختلف از جمله عرصه های سیاسی و اجتماعی محسوب می شود. از سویی دیگر لازمه اعتقاد به اصل توحید و برابری انسانها در برابر خداوند، مساوات انسانها در برخورداری از حقوق و التزام و تعهدشان در احترام به حقوق یكدیگر و ممنوعیت تصرف، نقض و تعدی به حقوق یكدیگر است. بر پایه آنچه یادآور شد در جامعه مردم سالار افراد در سرنوشت، آینده زیست اجتماعی و نحوه اداره جامعه به یك اندازه حق دارند و در این امور هیچ كس از حق ویژه و در نتیجه آزادی بیشتر و امكان تصرف گسترده تر برخوردار نیست. حكومت و اعمال قدرت برای اداره جامعه در واقع حقی است كه آحاد جامعه به انگیزه تأمین آسایش دنیوی و اخروی، امنیت، تحقق اهداف فردی و اجتماعی به فرد یا گروهی تفویض می كند. از این رو با اتخاذ رویه مناسب اخلاق در سیاست بكوشیم در چارچوب قانون بدون تعرض به حق و حقوق دیگران سعی در بهتر شناساندن ایده و افكار خود به مردم داشته باشیم تا عملكرد و اهداف خود را به قضاوت مردم سپرده چرا كه همواره مردم بهترین قضاوت كنندگان رفتار و اعمال ما بوده و هستند. و فراموش نكنیم كه: "میزان رأی ملت است".
-------------------------