• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6580
تعداد نظرات : 457
زمان آخرین مطلب : 3445روز قبل
حجاب و عفاف

من حجابم را دوست دارم

در اردوی راهیان نور ِ جنوب با دوستان خوبی آشنا شدم. در آنجا بچه هایی را دیدم که شاید ظاهر مذهبی هم نداشتند، اما اعتقاداتشان قوی بود. مثلا، خود را ملزم می دانستند که حتما نمازشان را اول وقت بخوانند یا حتما هر شب قبل از خواب سوره ی واقعه بخوانند. بعضی هاشان به احترام شهدا و مکانی که با خون پاک شهیدان گلگون شده بود، به خواست خودشان، از ابتدا تا انتهای سفر چادر سر کردند یا اگر مانتویی بودند مقنعه هاشان را جلو کشیدند. حتی چند نفر را بعد از جنوب در دانشگاه دیدم که همچنان حجابشان را حفظ کرده اند.

یک بار از یکی از بچه هایی که آنجا مانتویی بود پرسیدم که بار چندمش است می آید جنوب؟ و او جواب داد: بار سوم. می گفت من هر بار که می آیم اینجا تازه خودم را پیدا می کنم. معتقد بود این شهدا هستند که ما را دعوت کرده اند و خودش را جزو کسانی می دانست که شهدا طلبیده بودندش.

اینها را گفتم تا بگویم شاید بعضی ها حجاب ظاهری نداشته باشند، اما حجاب در گفتار، حجاب در رفتار و حجاب در نگاه داشته باشند، که علاوه بر حجاب ظاهری رعایت آنها هم الزامی است و در قرآن کریم به آنها سفارش شده است.

حجاب در گفتار بر طبق قرآن کریم یعنی به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان بر شما طمع نمایند. (احزاب آیه 32)

حجاب در رفتار بر طبق قرآن کریم یعنی زنان با ایمان مراقب باشند جلوه گری و خودنمایی نکنند، طوری که سبب جلب توجه مردان نامحرم گردند. مثلا، طور خاصی راه نروند یا زینت و زیبایی هاشان را آشکار نکنند. (نور آیه 31 و احزاب آیه 59)

حجاب در نگاه که خداوند در قرآن کریم هم زنان و هم مردان را امر فرموده است که چشم های خود را از نگاه به نامحرم فروافکنند. (نور آیات 30 و 31)

و من از مادر آموختم که حجابم را رعایت کنم.

 من به عنوان یک دختر ایرانی و مسلمان به تمام زنان و دختران ِ نجیب، با ایمان، پاکدامن و با عفاف سرزمینم احترام می گذارم و به وجودشان افتخار می کنم.

21 تیر، روز ملی عفاف و حجاب بر تمام زنان و دختران ِ نجیب و با ایمان ِ مسلمان و غیر مسلمان ایرانی مبارک باد.

چهارشنبه 21/8/1393 - 16:22
حجاب و عفاف

مقنعه ی نماز

چند بار دیده بود دختر کوچولویش چادر نماز سفید ِ گلدارش را یواشکی از سر سجاده اش بر می دارد، با زحمت سرش می کند، بعد می رود پیش عروسک هایش تا با آنها خاله بازی کند. تصمیم گرفت برای دخترش چادر تهیه کند. قد ِ دخترش به اندازه ی مقنعه ی نمازش بود. زن با دقت دَرز مقنعه ی نمازش را شکافت. از آن به بعد، دختر صاحب چادری قدِ خودش شد. عطر خوش آن چادر هیچوقت از خاطر دخترک فراموش نشد.

چهارشنبه 21/8/1393 - 16:21
حجاب و عفاف

مروارید آسمانی

استاد گفت: می دانی عفت یعنی چه؟

فاطمه گفت: نه استاد.

استاد گفت: عرب ها به صدفی که درونش مرواریدی را پنهان کرده، می گویند: عَفَّ. یعنی این صدف، مروارید را به تو نمی دهد مگر آن را بشکنی. آنقدر محکم در درونش مروارید را پنهان می کند که هرگز نمی توانید آن را از دل صدف بکشید بیرون. مگر اینکه صدف را بشکنید. این حالت را عرب ها می گویند عفّ. یعنی صدف از دست درازی کردن به مرواریدش جلوگیری کرد.

...وجودِ زن از مرواریدهای عالم گران قیمت تر است. حالا اگر زنی وجودش را از دست نامحرم حفظ کند، می شود عفیف.

...امام علی (ع) می فرمایند: «کادَ العفیفُ اَن یَکونَ مَلَکاً1» مقام عفیف در زمین هم تراز مقام فرشته در آسمان است. یعنی می شود فرشته ای که روی زمین راه می رود. فرشتگان در آسمان محبوب خدایند. ...فرشته ها هر چه خداوند سبحان می گوید، انجام می دهند.

مشخصات کتاب: قرار – نویسنده: طاهره همیز – ناشر: انتشارات بصیر

چهارشنبه 21/8/1393 - 16:20
حجاب و عفاف
چهارشنبه 21/8/1393 - 16:17
حجاب و عفاف
خیل جمعیتی كه به این سمت از نمایشگاه قرآن در حركت است یادآور شب‌های عید در بخش‌هایی از شهر است كه به فروش و عرضه اختصاص دارد، نگاه‌هایی كه در حال جست‌و‌جوی نیازهایی هستند كه به ظاهر در این فضا گرد آمده است؛ جایی كه روی 3 تابلویی بزرگ نوشته است «بخش عفاف و حجاب».

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایكنا)، حد فاصل پلكانی كه بازدیدكنندگان را به طبقه دوم مصلی می‌رساند و غرفه‌های فروش نوشیدنی و تنقلات، پلكانی شما را به سمت طبقه زیرین راهنمایی می‌كند كه میزان آمد و شد آن نسبت به بسیاری از بخش‌های نمایشگاه قابل توجه است؛ جایی كه روی 3 تابلو بزرگ نوشته است «بخش عفاف و حجاب».

دوخت چادر به صورت رایگان، عرضه پارچه با تخفیف ویژه، غرفه كودك، جُنگ خوش حجابی، كارگاه آموزشی طراحی دوخت، حجاب برتر و... بخش‌های این قسمت از نمایشگاه را تشكیل می‌دهد.

خیل جمعیتی كه به این سمت در حركت است یادآور شب‌های عید در بخش‌هایی از شهر است كه به فروش و عرضه كتاب اختصاص دارد، نگاه‌هایی كه در حال جست‌و‌جوی نیازهایی هستند كه به ظاهر در این فضا گرد آمده است.

بخش، از حضور بانوان مالامال؛ و حضور آقایان اغلب با كودكان و درحالی كه در جست‌و‌جوی پنكه برای خنك كردن خود هستند، قابل مشاهده است. از ورودی اصلی كه كمی به سمت چپ حركت می‌كنیم متوجه اسامی خاصی می‌شویم: «حریر اسود میتسوبیشی»، «حریر كریستال مخملی»، «حریر اسود» و ... كه فروشنده در بیان كشور تولید كننده، سینه را كمی بالا می‌گیرد و می‌گوید برخی ژاپن و برخی مالزی و كجاست تولید ملّی و حمایت از آن كه این را فقط خدا می‌داند.

عربی آستین پفكی، عربی كمانی، عربی آستین حلقه‌ای، چادر لبنانی، چادر قجری و بسیاری دیگر، عناوین طرح‌های گوناگون در این بخش است كه تنوع طرح در آن سبب رضایت و تأمین خواسته مراجعه‌كنندگان به نمایشگاه است و این رضایت‌مندی را می‌توان در وجود پررنگ لبخندها به وضوح احساس كرد.

در این بخش نه فقط چادر كه ساق دست، مقنعه و انواع گیره و كلیبس روسری با انواع مختلف نیز در این غرفه‌ها عرضه می‌شود. اینجا حجاب تنها به چادر آن‌ هم مشكی نمی‌باشد، مقنعه‌ها و روسری‌های رنگارنگ هم فراوان است.

تا اینجا این غرفه‌ها همه خرید و فروش بود و كم‌كم مسجّل شده بود كه چیز دیگری در آن یافت نمی‌شود تا اینكه به غرفه كودك رسیدیم. اینجا به نسبت، نمایشگاهی‌تر از سایر بخش‌ها است. كودكان با محوریت حجاب نقاشی می‌كشند و با چاپ آن روی یك تی‌شرت، نقاشی خود را به تن می‌كنند و تنها با پرداخت 25 هزار تومان طرح عفاف و حجاب خود را ماندگار می‌كنند

بگذریم از كاربرد روانشناختی این عمل در تشویق محجبه بودن كودك، چرا كه از این پس او نه تنها به دلیل رعایت موازین شرعی كه در حمایت از طرح خود، مدافع حجاب در حد اعلاء خواهد بود. چه زیبا نهادینه می‌كنند این مهم را در ذهن كودكانی كه منتظر این دست كمك‌ها برای پذیرش با جان و دل مبانی دین هستند.

از غرقه كه خارج می‌شوی باز هم مشكل اصلی حركت میان جمعیت است. چیزی به لحظه اذان و افطار نمانده است اما جمعیت هنوز وارد می‌شود و نسبت افرادی كه خارج می‌شوند به آنها منفی است.

می‌خواستم با رئیس بخش گفت‌و‌گو كنم كه در بخش نبود اما همكارانش توضیحاتی اجمالی بیان كردند و از توضیحات فهمیدیم كه در این بخش نزدیك به چهل غرفه در حال فعالیت هستند كه در میان آنها برخی با سابقه‌تر و حرفه‌ای‌تر به موضوع پرداخته‌اند.

برخی خود به طراحی پرداخته و حتی آنها را به ثبت نیز رسانده است. در میان این حرفه‌‌ای‌ها كه قدم می‌زنی، چیزهای جالبی به چشم می‌خورد؛ چادر برای مهمانی‌های درون خانه، چادر مناسب محل كار و انواع چادرهای دیگر كه به نظر می‌رسد استقبال خوبی نیز از آنها به عمل آمده است و همین‌ها تك بارقه‌های نور است كه امید حركت به جلو در این زمینه را برایمان روشن نگه می‌دارد.

چهارشنبه 21/8/1393 - 16:16
حجاب و عفاف
حضور "شیرین گرامی" در حالی است که طبق اعلام مسئولان فدراسیون ورزش سه گانه، دولت بریتانیا به مسئولان فدراسیون سه گانه کشورمان ویزای حضور در این دور از مسابقات در لندن را صادر نکرده است.
 شیرین گرامی  ورزشکار 24 ساله ایرانی مقیم بریتانیا روز گذشته در نهایت موفق شد به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جهانی ورزش سه گانه (شنا، دوچرخه سواری، دو) در هاید پارک لندن شرکت کند.

به گزارش عصر ایران حضور گرامی در حالی است که طبق اعلام مسئولان فدراسیون ورزش سه گانه، دولت بریتانیا به مسئولان فدراسیون  سه گانه کشورمان ویزای حضور در این دور از مسابقات در لندن را صادر نکرده است.

تصویر زیر شیرین گرامی را در مسابقات روز گذشته در لندن نشان می دهد . گرامی در نهایت موفق شد به نمایندگی از ایران در این دور از مسابقات شرکت کند. وی بدین منظور هفته های پیش به کشورمان سفر کرده بود و با مسئولان فدراسیون ورزش سه گانه رایزنی کرده بود.

مسئولان فدراسیون بین المللی ورزش سه گانه پیشتر با استقبال از حضور گرامی به نمایندگی از ایران اعلام کرده بودند تمهیدات لازم را برای حضور او با حجاب اسلامی خواهند اندیشید. مسئولان فدراسیون بین المللی برای لباس مخصوص گرامی با او همکاری کرده بودند و نیز برای رختکن این ورزشکار زن ایرانی تمهیداتی اندیشیده بودند.

این نخستین بار است که یک زن به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در مسابقات ورزش سه گانه در عرصه بین المللی حضور می یابد و با بیش از 8500 ورزشکار از 83 کشور جهان رقابت می کند.

ورزش سه گانه یک ورزش ترکیبی از شنا، دو چرخه سواری و دو است که در دهه 1920 در فرانسه پایه گذاری شده است.

عکس های زیر توسط گاردین و بی بی سی منتشر شده اند.

ورزشکار ایرانی با استفاده از لباس مانتو شکل تا کنار استخر آمد



ورزشکار ایرانی بعد از ورود به استخر، مانتوی خود را بیرون آورد

بعد از شنا، دویدن به سمت آغاز مسابقه دوچرخه سواری





بعد از دوچرخه سواری، آغاز مسابقه دوومیدانی











ورزشکار ایرانی در کنار مادرش



چهارشنبه 21/8/1393 - 16:14
حجاب و عفاف

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز شنبه 30 شهریور در حاشیه دیدار با محمد نوح وزیر فرهنگ و آموزش اندونزی در جمع خبرنگاران، در پاسخ به این سوال مهر که «اخیرا دختر جوانی از ایران در مراسم انتخاب دختر شایسته سال 2013 در اندونزی شرکت کرده است. آیا این موضوع با هماهنگی دولت ایران و وزارتخانه متبوع شما انجام شده است یا خیر؟» تاکید کرد: گمان نمی کنم این اتفاق از طرف ایران بوده باشد چون اگر بود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان آن می بود ولی ما در جریان این موضوع نیستیم.

مجله مهر نوشت: 20 دختر محجبه با پیراهن های بلند زرق و برق دار و روسری های جلو کشیده، روی سن رژه رفتند و امتیاز گرفتند. 20 دختر جوان تاج به سر و روبان به دوش که قرار بود سومین دوره دختر شایسته مسلمان را برگزار کنند.

سومین دوره مراسم دختر شایسته جهان اسلام دیروز در جاکارتا برگزار شد. مراسمی که دو سال قبل به صورت محدود فقط در اندونزی برگزاز می شد و این بار با انتخاب دختران برگزیده از سراسر جهان اسلام، در رسانه های دنیا خبرساز شد.

دختر شایسته جهان اسلام یک دختر 21 ساله نیجریایی است که معتقد است جایگاهی که او در آن قرار دارد بسیار متفاوت از جایگاه دختر شایسته دنیا است: «در آن مسابقات زنان اندامشان را به نمایش می‌گذارند و همه چیز حول زیبایی بدن می‌گردد. اما در مسابقه دختر شایسته جهان اسلام زیبایی درونی، انسانیت و هوش و پیامی که هر نامزد به جهان می‌دهد، مهم است.» او که بعد از اعلام نامش به عنوان دختر برگزیده، گریه کرد و سجده شکر به جا آورد، گفت این هدیه از سوی خدا بوده و تمام تلاشش را می کند تا نماد یک زن مسلمان موفق باشد.

«آبابیا عایشه آجیبولا» 2200 دلار جایزه نقدی به همراه یک سفر زیارتی به مکه دریافت کرد. او همچنین اجازه دارد با استفاده از اسم انجمن زنان مسلمان اندونزی در پروژه‌های کمک‌دوستانه همکاری کند.

معیارهای انتخاب چه بود؟

در انتخاب دختر شایسته مسلمان، پایبندی به اصول دینی، قرائت و تقسیر قرآن و شیوه های روسری سر کردن و حجاب داشتن جزو مواردی بود که مد نظر داوران قرار داشت. در این دوره، 500 شرکت کننده از سراسر دنیا ویدئوهایی برای معرفی خود فرستاده بودند که در آن دلایل انتخاب حجاب، نقش اسلام در جهان امروز و جهان بینی زن مسلمان را شرح داده بودند. از این بین، 100 ویدئو انتخاب و در نهایت 20 نفر از شرکت کنندگان راهی مرحله نهایی شدند که شامل شرکت کننده هایی از اندونزی، مالزی، بنگلادش، برونئی و ایران بودند. شرکت کننده ایرانی، معصومه ابراهیمی 27 ساله بود که در رشته مدیریت صنعتی و طراحی تحصیل کرده و در این رقابت ها در جایگاه پنجم قرار گرفت.

«آبابیا عایشه آجیبولا» می گوید: «ما می‌خواهیم نشان دهیم که یک زن مسلمان می‌تواند زیبا و با استعداد باشد و پوشش اسلامی به هیچ‌وجه مانع او نمی‌شود.»

برای دور نهایی این مسابقه دختران باید سه روز خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. این آمادگی شامل برخاستن از خواب در ساعت ۳ و نیم بامداد و حضور به موقع در نیایش صبحگاهی بود. بعد از عبادت صبحگاهی آنها باید به سخنرانی‌هایی در مورد سیستم مالی اسلامی، تربیت اسلامی و تفسیر قرآن گوش می‌دادند.

مقابله نرم با میس ورلد


اکا شانتی، بنیان گذار مراسم دختر شایسته جهان اسلام است که تا سه سال قبل گوینده خبر تلویزیون اندونزی بود اما بعد از آنکه در مقابل درخواست مدیران خود برای برداشتن حجابش مخالفت کرد، از کار اخراج شد و بعد از آن تصمیم گرفت با همکاری انجمن زنان مسلمان اندونزی این مراسم را راه اندازی کند. او می گوید: «می خواستیم با این کار مقابله بی سر و صدا و نرمی با انتخابات دختر شایسته دنیا که تا چندی دیگر برگزار می شود داشته باشیم.» انتخاباتی که برگزاری آن در جاکارتا با مخالفت های تندی مواجه شد و متولیان برگزاری مراسم را مجاب کرد تا بالی را به عنوان میزبان رقابت های دختر شایسته دنیا در سال 2013 معرفی کنند.

در مرحله نهایی دختران باید به مدت سه روز خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند.
چهارشنبه 21/8/1393 - 16:12
حجاب و عفاف








معصومه ابراهیمی دختر شایسته ایرانی هم در این رقابت ها شرکت داشت


دختر شایسته جهان اسلام بعد از شنیدن نامش به زانو افتاد و سجده شکر به جا آورد.


چهارشنبه 21/8/1393 - 16:12
لطیفه و پیامک
سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
سال روز پیوند مظهر احسان و جود با دردانه زیور عالم، یاس آل محمد صلی الله علیه و آله مبارک باد.
اینک دست مقدس فاطمه علیها السلام ، در دست بی کران علی علیه السلام ، حلاوت هلهله فرشتگان را لمس می کند و شور کبریایی افلاکیان را برمی انگیزد.
سال روز پاک ترین، زلال ترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارک باد.
فاطمه علیها السلام، امانتی بود که خدا به محمد صلی الله علیه و آله سپرده بود و او هیچ امانت داری را پس از خویش، بهتر از علی علیه السلام سراغ نداشت.
فرا رسیدن روز ازدواج، روز ارج نهادن به پیروی از سنّت و سیره پاک نبوی صلی الله علیه و آله ، فرخنده باد.
فرا رسیدن روز ازدواج، روز تأکید بر کامل کردن نیمه دیگر دینداری، بر زنان و مردان تقواپیشه و مطیع امر الهی خجسته باد.
ترویج فرهنگ ازدواج آسان و کمک به انتخاب همسر مناسب، کوچکترین کاری ست که از ما بزرگترها برای خوشبختی فرزندانمان ساخته است؛ از این وظیفه غفلت نورزیم.
ازدواج فاطمه حضرت زهرا علیها السلام و امام علی علیه السلام ، آسمانی ترین پیوند زمین است.
فرا رسیدن سال روز پیوند ملکوتی و مبارک حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ، این الگوهای صحیح ازدواج معنوی، بر شما پیروان منش و بینش معصومین علیهم السلام خجسته باد.
فرا رسیدن روز ازدواج، مصادف با سال روز پیوند مبارک و ملکوتی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام خجسته باد.
دوشنبه 15/7/1392 - 12:56
اهل بیت
پیوند دریای جمال فاطمی و جلال علوی
پیوند دریای جمال فاطمی و جلال علوی

نویسنده:مهدیه‌سادات مستقیمی
مظهر تناکح قدسی اسمای حق

چکیده:

در نظام معرفتی عرفان، تناکح و زوجیت در همة مراتب کلی وجود محقق می‌شود. پیوند بین مظاهر جلال و جمال در همه گسترة هستی، از عالم ناسوت تا عالم لاهوت، ساری و جاری است و نکاح برحسب هریک از این عوالم، معنای خاصی همراه با ظهورات و ثمراتی، متناسب با آن عوالم پیدا می‌کند. تناکح دو وجود علوی و فاطمی، به عنوان مظاهر تامّ اسمای جلال و جمال، نورانی‌ترین نکاح در همة عوالم است و پیوند این دو دریا، به مصداق کریمه «مرج‌البحرین یلتقیان» والاترین ثمرات را تقدیم جهان هستی نموده است. این نوشتار، با تحلیلی عرفانی، به برخی از جزئیات در پیشینة ازدواج، خواستگاری و عقد این دو وجود مقدس توجه نموده و سپس به راز عقد آسمانی آن‌ها در زوجیت عام هستی پرداخته است.
واژگان کلیدی:
حضرت علی(علیه السلام)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، عقد، نکاح، ازدواج، عالم، جلال، جمال، مودت، ثمره وجودی.

منزلت فاطمه(سلام الله علیها)

فاطمه(سلام الله علیها) در خانة نورانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله)، چشم به دنیا گشود. خانه‌ای که محل رفت و آمد فرشتگان و مهبط روح‌الأمین بود و برای اهل آسمان نورافشانی می‌کرد و مطاف ساکنان ملکوت و پرده‌نشینان لاهوت بود.
وی در دوران کودکی، در آغوش پدر خود، خاتم الأنبیاء و مادر خود خدیجه کبری، پرورش یافت و از آن‌جا که قرةالعین رسول (صلی الله علیه واله) و مایة روشنی چشم وی بود، چشم امید، الطاف، توجهات و احترام خاص همه را به وجود نازنین خویش معطوف می‌داشت.
در دوران کودکی، فاطمه(سلام الله علیها) در شرایطی بود که گویا تنها فرزند خانواده محسوب می‌شد؛ خانواده‌ای که پسر نداشت و خواهران بزرگ او پیش از وی ازدواج کرده و از خانه رفته بودند. از این‌رو، وجود مبارک و خاطر لطیف و نازکش، تنها همنشین و همراز مادر و پدرش محسوب می‌گشت.
هنگامی که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از دنیا رحلت فرمود، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فقط پنج سال داشتند. خواهرانش، فاطمه بنت اسد و جمعی از زنان بنی‌هاشم آرزوی خدمتش را داشتند و حضرت رسول (صلی الله علیه واله) به ایشان توصیه فرمودند که از تشرف حضورش قصوری نورزند و از وی استعانت نمایند.
آن مخدره با کسی جز حضرت رسول (صلی الله علیه واله) زیاد انس نداشت و شب و روز خود را با مرحمت‌های آن بزرگوار مشغول می‌نمود. وی در صیام ایام و قیام لیالی مراقبت و مواظبت فوق‌العاده داشت و بر عبادات و طاعات، چنان اهتمام و اقبال می‌فرمود و آنسان به عبادت، عشق می‌ورزید که زنان زمانش را شگفت‌زده می‌کرد و همگان از این‌که فاطمه (سلام الله علیها) چگونه با آن کمی سن، آنسان تحمل مشقت‌های عبادت را می‌نمود، تعجب می‌کردند.
فاطمه (سلام الله علیها) بعد از خدیجه(سلام الله علیها)، سه سال دیگر در مکه بود و در سن هشت سالگی (بـه روایت أسماء)، از همه زنـان عالمیان دانـاتر بـود. (طبـری، بی‌تا: ص41) بنـابراین، هرچند سن ازدواج فاطمه(س)، پایین بود ولی هرگز وی از جهت رشد و بالندگی جسمی و روحی در حد همسالان خویش باقی نماند بلکه این وجود نازنین و مبارک، از همان سنین خردسالی دارای عظمت و جلالی بود که کوه‌ها را به تعظیم خود وامی‌داشت و قامت قیامت کبری محمدی (صلی الله علیه واله) را در برابر خویش خاضع می‌نمود. خسروی خوبان عالم و سر سلسلة کائنات، دست وی را می‌گرفت و در جای خود می‌نشاند. احترام متقابل پیامبر(صلی الله علیه واله) به فاطمه(سلام الله علیها)، قبل از اینکه وی به منزل علی(ع) برود، از سنخ احترام یک پدر به دختر نبود. راز این تجلیل و شکوه این احترام، سری است به عظمت لیلةالقدر و حرمت تعظیم پیامبر (صلی الله علیه واله) در مقابل حریم فاطمه (سلام الله علیها)، حقیقتی است که در مشکوة اسرار الهیه به همة عوالم ملک و ملکوت نورافشانی می‌کند و این معنا را برای حقیقت‌شناسان بازگو می‌نماید که فاطمه(سلام الله علیها) در همان سنین کم، گویا محمد(صلی الله علیه واله) است و محمد(صلی الله علیه واله) گویا همان فاطمه(سلام الله علیها) است.
قرائن نشان می‌دهد که فاطمه کسی است که اگر شرایط اقتضا می‌کرد و اگر مرد می‌بود، خاتم‌الأنبیاء می‌شد. بنابراین نتیجه می‌گیریم، سن ازدواج فاطمه (که بنابر اختلاف روایات 9 یا 13 یا...) است، نمی‌تواند الگوی مطلقی برای اقتدار باشد و بهترین سن ازدواج هر دختری در هر شرایطی این سن نیست بلکه شرایط ازدواج معقول دختران این است که به حداقل رشادت و بلوغ فکری رسیده باشند.
فاطمه نیز نه به عنوان یک دختر کم سن و سال، بلکه به عنوان بانوی بسیار جلیل‌القدر، در آسمان ناپیدای کرانة زندگی علی(علیه السلام) قدم گذاشت. زیرا نمو فاطمه(سلام الله علیها) از کودکی، با نمای جسمانی و رشد عقلانی سایر اطفال، قابل قیاس نبود. «آنچه که روایات نشان می‌دهد این است که ظاهراً امتیازات و ویژگی‌های عجیبی در رشد و نمو جسمانی ایشان وجود داشته است.»[1](رک. مجلسی، 1404: ج3، ص9)
دربارة رشد عقلی و معنوی فاطمه (سلام الله علیها)، از همان زمان طفولیت، حکایات شگفتی در تاریخ به یادگار مانده است که نمونة آن، سخن ام سلمه می‌باشد: «تزوّجنی رسول الله(صلی الله علیه واله) و فوّض أمر ابنته الیّ فکنت ادبها و کانت والله لهی أداب و أعرف بالأشیاء کلها.» (فـاطمة الـزهراء در آینـه تاریخ، 1379: ص 18) «پس از ازدواج پیامبر(صلی الله علیه واله) با من، آن حضرت(صلی الله علیه واله)، دخترشان فاطمه (سلام الله علیها) را به من سپرد و من مسئول تربیت و رسیدگی به امور او بودم ولی به خدا سوگند وی در عمل از من کوشاتر و آشناتر به هر چیز بود».

خواستگاری مطهّر

حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به لحاظ کمال، جمال، نسب و شرف، در چنان اوجی بودند که خواستگاران بسیاری داشتند. از میان سرشناسان، مهاجران، انصار و مالداران قریش، بسیاری بودند که خواستگاری‌هایی از حضرت رسول(صلی الله علیه واله) انجام داده بودند ولی پاسخ ایشان هربار این بود: «در انتظار قضای الهی باش.» (کاتب واحدی، بی‌تا: ج8 ، ص 19)
به نقل طبقات الکبری، حتی ابوبکر و عمر هم از وی خواستگاری کرده بودند اما پاسخ پیامبر(صلی الله علیه واله) به همه آن‌ها منفی بود. بدین ترتیب آن حضرت(صلی الله علیه واله) افراد متعددی را رد فرموده بودند. (الاربلی، 1995م: ج1، ص371) حتی عده‌ای از بزرگان با نفوذی که بر بلندای مقام دختر رسول اکرم(صلی الله علیه واله) آگاه نبودند، مسئله خواستگاری از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را زمزمه می‌کردند اما پیامبر(صلی الله علیه واله) خوش نداشتند، کسی در این رابطه سخن بگوید و با بعضی از خواستگاران نیز به گونه‌ای رفتار می‌کردند که ایشان می‌فهمیدند که پیامبر(صلی الله علیه واله) به واسطة این پیشنهاد از آنان رنجیده است.
در سایر روایات، عذرهای دیگری نیز برای رد خواستگاران نقل شده است که نشان از اطلاع پیامبر(صلی الله علیه واله) بر امری عظیم داشت. چنانچه فرمودند: «امر ازدواج فاطمه(سلام الله علیها) به دست خداوند است. (همان)
این جریان، برای کسانی که اوج مقام این دو نفس مطهر را نزد حضرت رسول(صلی الله علیه واله) می‌دانستند، واقعه‌ای متوقع بود؛ زیرا پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) به وجود نازنین فاطمه(سلام الله علیها) می‌فرمودند: «من ترا به همسری کسی درمی‌آورم که از همه نیکوخوترست و در دین اسلام از همه پیشقدم‌تر.» (امینی، بی‌تا: ج3، ص 20)
گاهی انصار به علی‌ابن ابیطالب(علیه السلام) پیشنهاد می‌کردند که از فاطمه(سلام الله علیها) خواستگاری نماید اما امام علی(علیه السلام) به دلایلی بدین امر اقدام نمی‌فرمود. نقل است که روزی سعدبن معاذ به همراه جمعی دیگر، برای بیان این پیشنهاد به جستجوی علی(علیه السلام) پرداختند و وی را در یکی از نخلستان‌ها، در حالی که به کار مشغول بود، یافتند. از او خواستند که برای خواستگاری فاطمه (سلام الله علیها) تعجیل نماید. علی(علیه السلام) که آرزومند چنین وصلتی بود، کار خویش را رها کرد و به خانه برگشت و پس از تطهیر و تنظیف، روانة منزل رسول خدا(صلی الله علیه واله) شد و پس از عرض سلام در حضور مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) نشست، در حالی که بر چهرة نورانی‌اش، سرخی حیا نشسته بود.
علی(علیه السلام) سر مبارکش را پایین انداخت و نتوانست تمنای خود را بر زبان آورد. لختی گذشت، در حالی که هر دو وجود مبارک، ساکت بودند. لب‌های پیامبر(صلی الله علیه واله) به تکلم درآمد و این سکوت شکسته شد و آن حضرت(صلی الله علیه واله) فرمودند: یا علی! گویا برای خواسته‌ای نزد من آمده‌ای که از اظهار آن شرم داری. بدون پروا، حاجت خود را بخواه و مطمئن باش که پذیرفته می‌شود. علی(علیه السلام) در پاسخ عرض کرد: ای رسول خدا(صلی الله علیه واله) پدر و مادرم فدایتان باد. من در خانه شما بزرگ شده‌ام، با مهر شما پرورش یافته‌ام و نیکوتر از پدر و مادرم، در تربیت من کوشش فرموده‌ای و از فیض وجود تو، هدایت یافته‌ام. ای پیامبر خدا! سوگند به خدا که اندوخته دنیا و آخرت من تویی، اکنون آن هنگامی رسیده است که باید خانواده‌ای تشکیل دهم و با او انس گیرم. اگر مصلحت باشد و تو فاطمه(سلام الله علیها) را به عقد من درآوری، سعادت بزرگی نصیب من شده است. (الاربلی، 1995م: ج2، ص 355)
پیامبر(صلی الله علیه واله) که از اسرار ازل و أبد خبر داشت و چهرة عقد آسمانی علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) را در ملکوت عالم، نظاره فرموده بود. از این پیشنهاد خرسند گردید و فرمود: علی، پیش از تو کسانی به خواستگاری فاطمه(سلام الله علیها) آمده بودند اما دخترم نپذیرفت، بگذار تا نظر او را جویا شوم. آن‌گاه به نزد فاطمه(سلام الله علیها) رفت و فرمود: دخترم، علی‌ابن‌ابیطالب تو را از من خواستگاری کرده است. تو خویشی او را با ما و سابقة او را در اسلام می‌دانی و از فضیلت او آگاهی، آیا اجازه می‌دهی که تو را به ازدواج او درآورم؟ فاطمه(سلام الله علیها) بی‌آن‌که چهرة خویش را برگرداند، به خاطر شرم و حیا، ساکت ماند ولی حرکتی که ناشی از نارضایتی باشد، از خود بروز نداد. رسول اکرم(صلی الله علیه واله) در سکوت پرمعنا و ژرف زهرا(سلام الله علیها)، رضایت او را دریافت و فرمود: «الله اکبر، سکوتها رضاها.»[2] (همان، ص356)

ازدواج ملکوتی فاطمه (سلام الله علیها)

برطبق آنچه که در سیمای روایات و أحادیث، از جریان خواستگاری حضرت علی(علیه السلام) از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برجای مانده است، این جریان ریشه در آسمان داشته است. این ازدواج به امر خدا بوده و مراسم آن پیش از آن‌که در زمین انجام شود، در آسمان و جهان علیا انجام شده بود. محب طبری از رسول خدا(صلی الله علیه واله) روایت می‌کند که فرشته‌ای برایشان نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند ترا سلام می‌رساند و می‌گوید: در ملأ أعلی دخترت را به ازدواج علی‌ابن‌ابیطالب(علیه السلام) درآوردم، پس تو هم او را در زمین به ازدواج علی (علیه السلام) درآور. (همان)
ام‌سلمه می‌گوید: فاطمه(علیها السلام) بر همة زنان افتخار می‌نمود، زیرا اولین کسی بود که جبرائیل برای وی خطبه خواند. (طبری، بی‌تا: ص 32) و شیخ طوسی از جابربن‌عبدالله انصاری چنین روایت می‌کند: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه واله) فاطمه(سلام الله علیها) را به ازدواج علی(علیه السلام) درآورد، عده‌ای از مردم قریش نزد او آمدند و گفتند: دخترت را به مهریة اندکی به ازدواج پسر ابیطالب در آورده‌ای؟ پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمود: من علی(علیه السلام) را به ازدواج فاطمه(سلام الله علیها) در نیاوردم بلکه خدای عزّوجلّ در شبی که مرا به سدرة المنتهی (معراج) بالا برد، این ازدواج را صورت داد و درّ، جواهر و مرجان پخش نمود. فرشتگان شگفت زده شده و از آن گوهرها برگرفتند و با آن هدیه‌ها داده و بدان افتخار می‌کردند و می‌گفتند: این از فاطمه(سلام الله علیها)، دختر محمد(صلی الله علیه واله) است. (محمدعلی دخیل،1366: ص439)
ابن‌اثیر از بلال نقل می‌کند که روزی رسول خدا(صلی الله علیه واله)، خندان بر ما وارد شدند. عبدالرحمن بن ‌عوف برخاست و گفت: ای رسول خدا! چه چیزی باعث خندة شما شده است؟ پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمودند: بشارتی از سوی خدای عزّوجلّ دربارة عمو زاده‌ام و دخترم به من رسیده است. خداوند چون اراده فرموده، فاطمه را به ازدواج علی(علیه السلام) درآورد و به باغ بهشت دستور داد که درخت طوبی را تکانی بدهد و برگ‌هایی به تعداد دوستان ما اهل‌بیت فروریخت. سپس از زیر آن درخت، ملائکه‌ای از نور پدید آمدند و هر ملکی برگی گرفت. فردای قیامت این ملائکه در میان خلق پراکنده می‌شوند و به هریک از دوستان ما اهل‌بیت که برمی‌خورند، برگی می‌دهند که باعث رهایی آنان از آتش است. (جرزی، بی‌تا: ج1، ص206)
ابن‌ابی‌الحدید نیز در این باره می‌گوید: پیامبر(صلی الله علیه واله)، فاطمه(سلام الله علیها) را به ازدواج علی(علیه السلام) در نیاورد مگر پس از زمانی که خداوند در آسمان و به شهادت ملائکه او را به ازدواج درآورده بود. (متقی، 1364: ج5، ص100)

جلوه‌های زمینی ازدواج فاطمه (سلام الله علیها)

کمالات فوق‌العادة فاطمه(سلام الله علیها) از یک‌سو و انتسابش به شخص پیامبر(صلی الله علیه واله) از سوی دیگر و شرافت خانوادگی او، زمینه‌ساز ازدواج وی با علی(علیه السلام) نشد بلکه رهنمون ازدواج مبارک تاریخی فاطمه(سلام الله علیها)، وحی آسمانی بوده است.
ولی با وجود آسمانی بودن ازدواج، شخصیت فاطمه(سلام الله علیها) و احترام و آزادیی که آئین اسلام در انتخاب همسر برای زنان قائل است، ایجاب می‌کرد که پیامبر(صلی الله علیه واله) بدون مشورت با فاطمه(سلام الله علیها)، بدین امر اقدام نفرماید. احترام به نظر دختر در امر ازدواج، یکی از نکات تربیتی جلوة زمینی ازدواج فاطمه(سلام الله علیها) می‌باشد.
در هر حال، چهرة زمینی این پیوند، از همة ابعاد نورانی‌ترین الگوی ازدواج برای همه اعصار و قرون است. مهریة علی(علیه السلام) و جهیزیة زهرا(سلام الله علیها)، مراسم خواستگاری، نوع برخورد پیامبر(صلی الله علیه واله) با فاطمه(سلام الله علیها) و مراسم جشن عروسی و...، همه و همه الگوهایی برای همه ازدواج‌های جهان و جهانیان می‌باشند.
در اینجا به ذکر دو نمونه از جلوه‌های چهرة زمینی این ازدواج و جنبه‌های تربیتی و الگوبخشی آن اشاره می‌شود:

مهریه فاطمه(سلام الله علیها)

روایات فراوانی ناظر به این معنی است که اگرچه چهرة آسمانی مهریة حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، ثلث بهشت، نهرهای بهشت، خمس زمین، همة آب‌های عالم و مطالبی نظیر این‌ها است ولی چهرة زمینی مهریه بدین قرار است: «پیامبر(صلی الله علیه اله) وقتی از علی(علیه السلام) پرسید که چیزی داری تا مهریة همسرت قراردهی، علی(علیه السلام) پاسخ داد: پدر و مادرم به فدایت، تو از زندگی من به خوبی آگاهی که جز شمشیر، زره و شتر چیزی ندارم. پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمود: شمشیرت را برای کارزار نیاز داری و با شتر نیز باید به نخلستان آب دهی و در مسافرت از آن استفاده کنی و من دخترم را با مهریة زره به عقد تو درمی‌آورم.» (مکارم شیرازی، 1379: ص39)
آن‌چه در ظاهر از این مطلب استفاده می‌شود این است که مهریه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) کم و آسان بود ولی این فقط یکی از نکات مستتر در این قضیه است. چهرة حقیقی این مهریه، این است که علی(علیه السلام) همه دارایی‌اش را به عنوان مهریه بخشید. حضرت علی(علیه السلام) چیزی جز زره نداشت و اگر چیزی جز زره خود داشت، آن را نیز به عنوان صداق، به فاطمه(علیه السلام) می‌بخشید.
مهریه در زبان عربی به «صداق» معروف است و صداق ابزاری است که مرد برای اثبات صدق نیت خود در ازدواج، به همسرش می‌بخشد و علی(علیه السلام) زره خود را که وسیله حفظ جانش بود، برای اثبات این دوستی پرداخت نمود. بنابراین مهریة فاطمه(سلام الله علیها) ضمن آن که نشان می‌دهد، ملاک ازدواج هرگز نباید پول و ثروت خواستگار باشد، در عین حال نشان می‌دهد که علی(علیه السلام) همه آنچه را که داشت، تقدیم فاطمه(سلام الله علیها) کرد. بنابراین، برخلاف آنچه به اسلام نسبت داده می‌شود، اگر مردی، دارای مکنت و دارایی بسیار فراوانی است و با وجود تمایل و اصرار خانواده زن، حتی می‌خواهد با کمتر از «مهرالسنه» ازدواج نماید و بدون هیچ دلیل موجهی از پرداخت صداق بیشتر ممانعت می‌کند، این امر مطلوب اسلام نمی‌باشد.

جهیزیه و جشن عروسی

نوع جهیزیة این ازدواج، نشان دهندة این معنی است که اصل در یک پیوند آسمانی، سادگی و دوری از تجمل است. به عنوان مثال، «وقتی ام‌سلمه و ام‌ا‌یمن به خدمت رسول(صلی الله علیه واله) رسیدند و پیشنهاد علی(علیه السلام)، مبنی بر رفتن فاطمه(سلام الله علیها) به خانة وی را مطرح کردند، پیامبر(صلی الله علیه واله) برخلاف آنچه که سیرة مردم دنیاپرست است و از ماه‌ها قبل تدارک دیده و برنامه‌ریزی می‌کنند، فرمود: همین امشب یا فرداشب، ترتیب این امر را خواهم داد». (همان، صص45-42)
این جشن ملکوتی، آن‌چنان ساده، بی‌تکلف و مملو از روحانیت و معنویت بود که همه را شگفت زده نمود. پیامبر(صلی الله علیه واله) خود در تهیه غذا کمک می‌فرمود و علی(علیه السلام) شخصاً مأمور شد به مسجد بیاید و بعضی را دعوت کند اما حیا مانع شد که وی فقط تعدادی را دعوت نماید لذا صدای خود را بلند کرد و به صورت عمومی به همگان فرمود: «اجیبوا الی ولیمة فاطمه» و مردم دسته دسته اجابت نمودند و غذا نیز به دعای پیامبر(صلی الله علیه واله) برکت پیدا کرد؛ به گونه‌ای که کفاف همگان را داد.
جزئیـات جلوه‌های رفتـاری علـی (علیه السلام) و فـاطمه (سلام الله علیها)، در همة مصرع‌های غزل ازدواجشان، عاشقانه و عارفانه بود. دعوت عمومی علی(علیه السلام) نشانة این معنی است که برخلاف آنچه که بعضی‌ها از اسلام دریافت نموده‌اند، ولیمه دادن و خرج کردن در مراسم ازدواج اگر بدون تجمل باشد، بسیار مطلوب است و هرچه جمعیت مدعوین وسعت داشته باشد و افراد زیادی به میهمانی ازدواج دعوت شوند، به مطلوبیت آن افزوده می‌شود و پرداخت این‌گونه هزینه‌ها، از مخارجی است که مرضی خداوند می‌باشد.
گوشه‌هایی از چهرة آسمانی جشن عروسی فاطمه(سلام الله علیها) نیز در روایات ترسیم شده است. علمای عامه از جابربن‌سمره، روایتی قریب به این مضمون نقل می‌کنند: شب زفاف فاطمه(سلام الله علیها)، زمام مرکب آن بانو، به دست جبرئیل بود. اسرافیل رکاب می‌گرفت و میکائیل از پی رهسپار بود و پیامبر(سلام الله علیها) جامه‌های فاطمه(سلام الله علیها) را مرتب می‌کرد و این فرشته‌ها با سایر فرشتگان تکبیر می‌گفتند و این تکبیر تا قیامت، در بین آن جماعت سنت ماند. (مقدم، 1379: ص60)
بــه تـزویــج جمـالـش بــا جـلالـش                  تمـاشــا کـن بدیـن حسـن جمـالـش
زمین حسن و زمان حسن، آسمان حسن      عیان حسن و نهان حسن و جهان حسن
همه حسـن و همه عشـق و همـه شـور        همـه جـود و همـه مجـد و همـه نـور

جلوه‌های آسمانی ازدواج فاطمه(سلام الله علیها)

«ازدواج» در دیدگاه عرفان، علاوه بر قالب ظاهری، روح دیگری نیز در آن مستتر می‌باشد. از آن‌جا که خداوند فرش را بر مثال عرش و ملک را براساس ملکوت بیاراسته است، صورت ملکی نکاح، دارای روحی ملکوتی نیز هست و در تطابق لوح تکوین و صحیفة تشریح، می‌توان به تناسب صورت‌های ملکی با معانی ملکوتی پی برد.
در هیئت ظاهری نکاح و چهرة زمینی آن، زن و مرد عقدی می‌بندند و در طی آن، هریک از آن‌ها وظایفی را در قبال دیگری، عهده‌دار می‌شوند و در پی این عقد در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و از جهت روحی و جسمی، مکمل یکدیگر می‌شوند و از سوی خدا، در میان آن‌ها نوعی مودّت و رحمت ثابت پدیدار می‌شود اما در چهرة آسمانی و ملکوتی نکاح، روح انسانی که صبغة جلال برآن حاکم است، مجذوب روح انسانی می‌شود که صبغة جمال الهی در آن بیشتر است و آن‌گاه حقیقت قلب مثالی این دو انسان، در اثر تجاذب تکوینی با هم درمی‌آمیزند و از این آمیزش، غرق در بهجت معنوی می‌شوند و یکدیگر را برای رسیدن به وحدت جمعیّه یاری می‌کنند.
ازدواج علی و فاطمه(سلام الله علیها)، اصلی‌ترین نسخة یک نکاح حقیقی و شاید تنها مصداق حقیقی آن است. صورت ازدواج و خواستگاری ایشان که در ماه ذی‌الحجه رخ داد، صورت زیرین یک حقیقت برتر بود. حقیقتی که کنه آن در سرادقات نهانخانة غیب اسرار الهیه همواره در پرتو استتار است.
از اسمای جمالیه، انس و آرامش بیشتری حاصل می‌شود و از اسمای جلالیه، شکوه، شوکت و هیبت بیشتری به دست می‌آید، زیرا در برابر آن‌ها، خشیت بیشتری حاصل می‌شود. به همین جهت فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام)، اگرچه هر دو مظهر همة اسمای الهیه بودند، ولی در مجموع، انعکاس نور صفات جمال در وجود فاطمه (سلام الله علیها) بیشتر و انعکاس نور صفات جلال در علی (علیه السلام) بیشتر بود و این غلبة انوار به مقتضای انوثیّت و ذکوریّت انسان بوده است. نور سفید نیز در فضاهای مختلف، به اقتضای جنسیت جسمیت فضایی که در آن وارد می‌شوند، انوار متفاوتی از خود تابش می‌دهد و به همین جهت الوان گوناگونی حاصل می‌شوند. ولی در نورهای دیگر مثل نور آبی، همة انوار دیگر نیز وجود دارند اما چون رنگ آبی ظهور بیشتری داشته است، ما آن نور را آبی می‌بینیم ولی همة انوار دیگر نیز، در باطن آن نور وجود دارند. در باطن وجود عزیز زهرا(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام)، همه اسمای جمال و جلال حق وجود دارد ولی ظهور جمال در زهرا (سلام الله علیها) و ظهور جلال در علی(علیه السلام) بیشتر است و جمال و جلال نیز به هم تجاذب خاصّی دارند.
آیة شریفة «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لایبغیان» (رحمن، 20-19)، بیانگر پیامد این جذبه است. بعضی از مفسران، آن را به دو دریای وجودی علوی و فاطمی تأویل برده‌اند و از امتزاج این دو دریای بیکران که به واسطة شدّت محبّت و رحمت، هرگز یکدیگر را نمی‌آزارند و کمترین ستم و ظلمی در حق هم روا نمی‌دارند، لؤلؤ و مرجانِ وجود نازنین «حسنین» به وجود می‌آید.
تعبیراتی که در روایات، تحت عنوان عقد آسمانی وارد می‌شود، اشاره به همان حقیقت برتر صورت تناکحیة این دو معصوم (علیهماالسلام) دارد. بنابراین راز عقد زمینی این دو را باید در عالم معنی جستجو کرد و اسرار جذبة این دو نسبت به یکدیگر را باید در صور ملکوتی ایشان جست. وجود تجاذبی تکوینی که بین مقتضیات جلال و جمال وجود دارد، به نوعی کشش طرفینی، توادد و رحمت، بین مظاهر جلال و جمال ایجاد می‌کند.
به تعبیر ابن‌عربی: «المودة المجعولة بین الزوجین هوالثبات علی ‌النکاح الموجب للتوالد و الرحمة المجعولة هو ما یجده کل واحد من الزوجین من الحنان الی صاحبه فیحسن الیه و یسکن...» (ابن عربی، 1414ق: ج3، ص88) صورتی که بین زوجین نهاده می‌شود، سبب ثبات نکاحی است که موجب تولید نسل، عطوفت و مهربانی است و به واسطة این مودت است که هریک از زن و شوهر، نوعی کشش، به سوی جنس مخالف خویش دارد و با طرف مقابل، به نوعی آرامش می‌رسد.
برای آشنایی بیشتر و بهتر با مفهوم تناکح الهیه و رازهای عقد آسمانی علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها)، باید نگاهی گذرا به مفهوم نکاح عرفانی و مراتب آن در گسترة هستی بیندازیم تا در چشم‌انداز بعضی از معانی عرفانی، شمایی از زوایای این عقد آسمانی را از راهی نه چندان نزدیک، به تماشا بنشینیم.

نکاح در عرفان

«زوجیت» در لغت، به معنی اقتران و ازدواج دو قرین مذکر و مونث از انسان یا حیوان است و به معنای عامتر، در زبان عربی به هر دو قرینی که با یکدیگر قرینه شوند، «زوج» می‌گویند. (قریشی، بی‌تا: ج3، ص212) کلمة «زوج» و مشتقات آن، 21 بار در قرآن به کار رفته و کلمه «نکاح» و مشتقات آن، 16 بار در آن استعمال شده است و توجه به هریک از این موارد، پرده از بسیاری اسرار و حقایق برمی‌دارد.
در هر نظام فکری، علاوه بر روش شناخت، گسترة اندیشه و ساختار تفکر هم، در نوع شناخت تأثیرگذار است. براین اساس، مفهوم «تناکح» و «زوجیت»، در نظام معرفتی عرفان و متناسب با ساختار اندیشه‌وری آن، ویژگی‌های خاصی را واجد می‌شود. اصولاً نگاه عارف به پدیده‌ها، به گونه‌ای است که قالب تعینات را می‌شکند و حقایق در چشم او با متن هستی پیوند می‌گیرند. از این رو، شاخصه‌های جزئی، امتیازات فردی و تعنیات ماهوی، در نگرش‌های عرفانی، محلی از اعراب ندارند و حقایق از کلیت و بساطتی خاص برخوردار بوده و در معیتی با اسماء و صفات تفسیر می‌شوند. بنابراین اوضاع لغوی همان معنایی نیست که عارف در آینة لفظ به مشاهده می‌نشیند. (ترکه، 1360: ص79)
حضرت امام(ره)، از عرفائی است که به حکمت لطیفی که در وضع الفاظ برای معانی وجود دارد، عنایت خاصی مبذول داشته و یکی از مصابیح کتاب گرانقدر «مصباح‌الهدایة فی ‌الرسالة و الخلافة» را به طور کامل در خصوص تنبیه و اشارات براین معنی رقم زده است. ایشان در ابتدای مصباح پنجاهم، در مقام تعظیم این نکته شریف با لحنی خاص از مخاطب خود می‌پرسند که آیا در بین اشارات اولیا (علیهم‌السلام) و سخنان عرفا (رضی‌الله عنهم)، به قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی برخوردار کرده است یا نه؟ آن‌گاه به جان خویش سوگند می‌خورند که فهم این قاعده از مصادیق تفکری است که یک ساعت آن، برتر از هفتاد سال عبادت است. «التفکر ساعة أفضل من عبادة سبعین سنة». (امام خمینی، 1360: ص52)
براساس این نگرش و به مقتضای مفاد این روایت، «نکاح» و «زوجیت» مفهومی عام و تشکیکی پیدا می‌کنند و دیگر به صرف معاملة یک زن و مرد، در عقد ازدواج، اطلاق نمی‌شوند بلکه این مفهوم همه گسترة هستی را دربر می‌گیرد و در هر عالمی به مقتضای همان عالم تفسیر می‌شود.
عوالم و نشئات وجود، به اعتبارات مختلف دارای تقسیماتی است. عارف حکیم، آیةالله رفیعی(ره)، از مشهورترین تقسیم رایج در بین اهل حکمت و عرفان، بدین گونه تعبیر می‌کند: هر حقیقتی از حقایق ممکنات بر حسب عوالم وجود، دارای سه مرتبه است: وجود عقلی مجرد از ماده، وجود مثالی برزخی و وجود طبیعی مادی. (همان) عارف شبستری این تقسیم را بدین‌گونه بیان می‌کند: «عوالم کلیه، پنج قسم است: لاهوت، جبروت، ملکوت، ملک، ناسوت.» (لاهیجی، 1381: ص1) و علامه قیصری(ره) در شرح مقدمه فصوص ابن عربی _(ره) و شیخ کبیر صدرالدین قونوی (ره) در نفحات و حمزه فناری در شرح مفتاح‌الانس نیز، عوالم را به پنج قسم تقسیم می‌کنند. (قیصری، 1375: ص 372) و نکاح در همه این عوالم پنجگانه سریان دارد. برای این‌که مفهوم نکاح در عرفان روشن‌تر شود، به مفهوم آن در عوالم خمسه اشاره می‌شود.

نکاح در عوالم هستی

همان طور که روشن گردید، نکاح در همة وجود سریان دارد. «این سریان به واسطة حرکت قدسی حبّی، در مراتب کلی وجود است که به انواع پنجگانه تقسیم می‌شود و این انواع باعث پیدایش عوالم معنوی، روحی، نفسی، مثالی و حسی می‌شود.» (حسن زاده‌آملی، 1378: ص39)
خداوند، عوالم وجود و موجودات را با این پیوندهای تناکحیه، به هم مرتبط ساخته و در جمیع موجودات، صفت تأثیر و تأثر را قرار داده است. هیچ موجودی، متصف به تأثیر نیست، مگر آن که به تأثر نیز اتصاف دارد.

مراتب تناکح

حکمای الهیه و عرفا، مراتب تناکحات و پیوندهای زوجیت بین حقایق عالم را در پنج مرتبه از مراتب هستی، به صورت مفصلی عنوان نموده‌اند که در اینجا فهرست وار بدان اشاره می‌شود:
نکاح اول: پیوند و اجتماع اسمای اولیة الهیه است که از آن‌ها به مفاتیح غیب تعبیر می‌شود. مقام واحدیت که مقام ظهور وجود جمیع اسماء، صفات و اعیان ثابته است، نتیجه این تناکح می‌باشد.
نکاح دوم: این پیوند، نوعی امتزاج، در هم آمیختن و علاقه‌ای است که بین حقایق أسمای الهیه و حقایق «اعیان ثابته»[3] اشیاء حاصل می‌شود. از این نکاح، عالم ارواح عالیه و مجردات حاصل می‌شود.
نکاح سوم: نکاح طبیعی ملکوتی است و ارواح تالیه نسبت به ارواح عالیه و سکان سماوات و ملائکه (علیهم السلام) به اعتبار روح و معنی، نه به اعتبار مظاهر و شئون، از ثمرات این نکاح به شمار می‌آیند. فرشتگانی که از آن‌ها به «ذاریات» و «نازعات» تعبیر می‌شوند، از جملة ثمرات این نوع پیوند است.
نکاح چهارم: نوعی نکاح عنصری است که در اجسام بسیط واقع می‌شود. (قیصری، 1375: صص470-467) ثمرة این نکاح، به وجود آمدن قابلیت ظهور همة اجسام است.
نکاح پنجم: این نکاح مربوط به عالم انسانِ کامل است و از آن‌ جا که انسان اگر کامل شود، وجودش مشتمل بر همة عوالم وجود می‌گردد، لذا نکاح در دایرة عالم انسانِ کامل، دارای أسرار عجیبی است. البته بنا بر یک معنی، نکاح، مرتبه پنجم ندارد. زیرا مرتبه پنجم نکاح، معقولیت جمع است. یعنی غلبه «معقولیت جمیع نکاحات» که اختصاص به انسان کامل دارد.

گسترة نکاح فاطمی در عوالم هستی

همان طور که مطرح گردید، «نکاح» و «زوجیت» در هر عالمی، به مقتضای همان عالم معنی می‌شود. در عرفان شیعی، علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) هر دو انسان کامل هستند و انسان کامل «جهان اکبر» است. یعنی عالم وجود او، مشتمل بر همة عوالم و جهان‌های هستی است. انسان کامل، خواه مرد و خواه زن، میوة درخت وجود است و غایت حرکت‌های وجودی و ایجادی در همة جهان‌ها، وجود انسان کامل است و همه نکاح‌های عوالم، زمینه‌ساز این معنی هستند که درجهان خلقت، انسان کاملی ایجاد شود. توجه به این حقیقت، نقش وجود حضرت‌فاطمه(سلام الله علیها) را در عالم خلقت، روشن‌تر می‌کند. بنابراین ازدواج و نکاحی که بین علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) در این عالم واقع شده اسـت، ریشـه در آن‌سـوی عوالم هستی دارد و دربـردارندة معانی همـة عوالم اسـت. بنابراین، این‌گونه نبوده که فقط بین این دو وجود مقدس، از جهت جسمانی «توادد» و «پیوندی» حاصل شود بلکه آمیزش روح گسترده علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها)، بسیار بسیار عمیق است و ریشه در منتهای هستی دارد.[4] حضرت فاطمه (سلام الله علیها) زنی بودند که هم خود میوة درخت وجود بودند و هم دو انسان کامل از بستر وجود ایشان، به جهان امکان قدم گذاشتند. راز وجود حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، از آن جا که به راز نکاح‌های ساری در همه عوامل پیوند گرفت، نکاح خود ایشان نیز دارای مرتبت و منزلتی بس عظیم شد و وجود ایشان در جهان امکان، با وجود علّی أعلی درآمیخت که وجود چهارده معصوم (علیهم السلام) از ثمرات این تناکح حقیقی می‌باشند.
خداوند تبارک و تعالی، مؤلف است و به حکم این اسم، در مقام فعل در تمامی عوالم وجود، اندر کار تألیف است. تألیف، ترکیب و امتزاج، یکی از سنن الهیه است که بر کل ناموس جهان آفرینش حکمفرمایی می‌نماید و از همین تألیف‌ها و پیوندهای حقایق جهان، به تناکح تعبیر می‌شود.
در ازدواج علی(علیه السلام)و فاطمه(سلام الله علیها)، خداوند با تمامی مقتضیات اسم «مؤلف» ظهور کرد و ارادة خداوند این دو میوة شجرة وجود را که همة تناکحات در راستای حاصل شدن آن‌ها انجام می‌گیرد، به عقد هم درآورد. از ثمرة تألیف عوالم وجودی فاطمه و علوی، دوازده «جهان کبیر» و «کون جامع» به وجود آمده است. این دوازده جهان اکبر، هم علت غایی همة آفرینش و عوالم وجود هستند و هم در قوس نزول، علت فاعلی برای ایجاد همة عوالم و ارواح عالیه می‌باشند.

راز جذبه علی و فاطمه (علیهما السلام):

خداوند در قرآن دربارة زوجیت می‌فرماید: «و من کل شیءٍ خلقنا زوجین، لعلّکم تذکرون» (ذاریات، 49)، «و ما از هر شیئی دو زوج خلق کردیم، باشد که متذکر شوید».
بر طبق قاعده شریفه وضع الفاظ برای ارواح معانی، کلمه زوجیت در این آیه اشاره به روح معنای زوجیت دارد و به همین جهت است که تمامی گسترة هستی و پهنة گیتی را فرامی‌گیرد. این آیه روشن می‌کند که همة موجودات بدون استثنا، دارای نوعی زوجیت هستند و به نسبت مظاهر گوناگون، جلوة این زوجیت، متفاوت خواهد بود. حتی امروزه بشر با فرو رفتن به جهان بی‌نهایت کوچک و بی‌نهایت بزرگ اتم‌ها و کهکشان‌ها، به این نتیجه رسیده است که ذرات درونی هر اتم، تحت سیطرة معنای گسترده زوجیت قرار دارد و حتی کشف ذرات خود ماده نیز، نوع خاصی از پیوندها و تقابل‌‌های اسرارآمیز عالم را نمایان می‌کند.
کلمه «شی» در این آیه مساوق کلمه موجود است و از آنجا که موجودات دارای رتبه‌های متفاوتی هستند، چه بسا بتوان گفت حق در هر رتبه‌ای از رتبات وجود، با دو ظهور جلال و جمال تجلی نموده است. «در هر جلالی جمال و در هر جمالی جلال مستتر و پنهان است». (جوادی آملی، 1379: صآینه اآ21)
از دو حیث، تقابل جمال و جلال در عالم انسانی، حیوانی و نباتی، به ذکوریت وانوثیت تعبیر می‌شود. ولی سرّ این دو جنسی بودن را باید در باطن حقیقت عرفانی اسمای جمالیه و جلالیه حضرت حق جستجو کرد.
در چشم انداز عرفان، هریک از افراد انسان یک نوع به شمار می‌آید؛ به نحوی‌که نفوس بشری به لحاظ مراتب قرب، دارای انواع مختلفی هستند. در هریک از رتبه‌های وجودی انسان، می‌توان نوعی تقابل جلال وجمال را تصور کرد. مظاهر جلال وجمال اگر در یک رتبه از رتبات وجودی قرار گرفته باشند، دارای توادد و کشش وصف ناشدنی می‌باشند. حال هر چه مرتبت وجودی افراد، سعه داشته باشد و مشارکت جوهری نفسانی آنان و کفویت ایشان بیشتر باشد، این نوع جذبه‌های وجودی بین آن‌ها بیشتر است و چون کفویت تام و فوق تام، فقط در دو معصومی که پروردة دست یک پیامبرند، حاصل می‌شود لذا محبت هیچ مظهر جلال و مظهر جمالی در جهان، همتای محبت و توادد علی و فاطمه(سلام الله علیها) نبوده است؛ ولی از آنجا که محبت ایشان در طول محبت الهی بوده است، این امر موضوعیت پیدا نکرده است و از محبت این دو به یکدیگر، همسان محبت ایشان به خدا، سخنی به میان نیامده است.
بنابراین، وقتی ازواج در عالم انسانی از مشاکلت نفسانی بیشتر برخوردار بوده و هم رتبه باشند، دارای گرایش و کشش بیشتری نیز خواهند بود و به همین ترتیب هرچه قرابت نوعی یک زوج به هم بیشتر باشد، پیوندها و تواددها بیشتر خواهد بود. توجه به این نکته بلند، راز توادد علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) را بیشتر نمایان می‌کند. از آنجا که هر دو دارای کفویت تام بودند و هیچ کفویتی در عالم به پای کفویت آن‌ها نمی‌رسد، راز توادد و جذبه‌های شگفت‌انگیز روحی این دو وجود مقدس هویدا می‌شود. تلبّس شأنیت این دو بزرگوار به ملکة عصمت، بر رحمت و مودت روحی این دو انسان کامل می‌افزود و راز تقابل و تألیف همة أسمای زیبای خداوندی، در وجود این دو معصوم (علیهما السلام) به ظهور می‌رسید. «حقیقت عصمت عبارت از قوه‌ای نوری و ملکوتی است که صاحب عصمت از همه پلیدی‌های گناهان و ادناس و سهو و نسیان و امثال این‌گونه رذائل نفسانی که شخص را آلوده می‌سازد، محفوظ است و هرکس حائز مقام عصمت باشد از بدایت امر تا انتها، از لغزش‌ها در تلقی وحی و دیگر القائات سبوحی در همه شئون عبـادی و خَلقی و خُلقی و روحانی مصـون می‌مانـد.» (حسـن‌زاده آملی، 1378: ص48) و ملکة عصمت در این دو معصوم (ع)، پیوند‌های روحی این دو را بیشتر تحکیم می‌نمود. یکی از راز‌های عقد آسمانی این دو نیز این بود که یک زن معصومه از آن جا که تحت قوامیت مرد قرار می‌گیرد، حتماً باید مرد او نیز دارای ملکة عصمت باشد و در جهان کسی به جز علی(علیه السلام) دارای ملکة عصمت نبود و اگر او نبود، برای فاطمه(سلام الله علیها) کفوی وجود نداشت.
فهرست منابع:
الاربلی، ابی‌الحسن علی بن العیسی ابن ابی‌الفتح: «الکشف الغمة»، انتشارات مرکز تحقیقات فارسی ایران پاکستان، اسلام آباد، 1995م.
جرزی، ابن اثیر: «اسدالغابة فی معرفة الصحابة»، بی‌نا، مصر، بی‌تا.
امینی، عبدالحسین: «الغدیر»، دارالکتب العربی، بیروت، بی‌تا.
جوادی آملی، عبدالله: «زن در آینه جمال و جلال»، مرکز نشر اسراء، 1379.
حسن‌زاده‌آملی، حسن: «فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة»، محمدحسین نائیجی، انتشارات قیام، 1378.
خمینی، روح الله: «مصباح الهدایة الی الولایة و الخلافة»، انتشارات پیام آزادی، 1360
قریشی، سیدعلی‌اکبر: «قاموس و قرآن»، دارالکتب الاسلامیة، ج5، تهران، بی‌تا.
ترکه، صائن الدین: «تمهیدالقواعد»، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، 1360.
طبری، محب الدین: «ذخائر القبی»، نشر حسام الدین قدسی، مصر، بی‌تا.
قیصری، داوود: «شرح مقدمة قیصری»، تصحیح و تعلیق جلال الدین آشتیانی، انتشارات علمی، تهران، 1375.
کاتب واحدی، ابن سعد: «طبقات الکبری»، انتشارات دار صادر، بیروت، بی‌تا.
لاهیجی، شمس الدین محمد: «گلشن راز شبستری»، انتشارات زوّار،1381.
متقی، علی بن حسام الدین: «کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال»، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1364.
مجلسی، محمدباقر: «بحارالأنوار»، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1404 ق.
محمدعلی دخیل، علی: «نگرشی بر زندگی حضرت فاطمه(س)»، محمدعلی امینی، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چ اول، تهران، 1366.
محی‌الدین عربی: «فتوحات مکیه»، انتشارات دارالفکر، بیروت، 1414 ق.
مقدم، سید محمد تقی: «فضائل الزهراء و مناقب انسیة الحوراء»، انتشارات مقدم، چ دوم، مشهد، 1379.
مکارم شیرازی، ناصر: «زهرا برترین بانوی جهان»، انتشارات سرور، چ چهارم، قم، 1379.
ـــــــ : «فاطمة الزهراء در آینه تاریخ»، انتشارات وثوق، چ دوم، قم، 1379.
حوزه

پی نوشت ها

1-البته در بعضی از روایاتی که در این خصوص وارد شده است، تعابیر مبالغه‌آمیزی هم وجود دارد که اگر آن‌ها حمل بر ظاهر نشود و توجیه نشود، ممکن است شبهاتی پیش آید.
2-در رابطه با جزئیات بیشتر از واقعة خواستگاری علی (ع) از فاطمه (س)، می‌توان به کتب مورخانی چون بلاذری، ابن هشام، ابن اسحق و طبری و عالمانی چون کلینی، مفید و شیخ طوسی مراجعه کرد.
3-اعیان ثابته، صور موجودات در محضر علم الهی‌ هستند.
4-از آنجا که بسط بیشتر این مطلب مستلزم بیان مقدمات سنگین عرفانی و فلسفی است، به بیان همین مقدار در این باب اکتفا می‌شود و غرض از اشاره به این معانی این بود که برای مخاطب، این تصویر ترسیم گردد که پیوند دو انسان کامل معصوم(ع) یک پیوند عادی نیست و بسیاری از موجودات عالم هستی از حسنات این پیوند، بهره‌ور هستند.


دوشنبه 15/7/1392 - 12:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته