• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 380
تعداد نظرات : 62
زمان آخرین مطلب : 5941روز قبل
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

مقرب ترین انسان در قیامت به پیامبر

آرزوى هر مؤمن روشن ضمیرى است كه در قیامت از نظر جایگاه نزدیك ترین فرد به پیامبر اسلام باشد ، پیامبرى كه داراى مقام محمود و مقام شفاعت و داراى لواى توحید و حمد و از طرف پروردگار مهربان در میان تمام اوّلین و آخرین منزلت و مرتبه اى ویژه دارد .پیامبرى كه از روى درستى و راستى براى نجات بشریت تا قیامت به عنوان بشیر و نذیر فرستاده شد .پیامبرى كه دعوت كننده به خدا و چراغ پرفروغ الهى در جامعه ى انسانى است .پیامبرى كه جوامع كلم و كوثر و قرآن و دلایل و بیّنات و معجزات خاص به او داده شد .پیامبرى كه از سابقین و بلكه بهترین سابقین و پیروان واقعى اش اصحاب یمین هستند .پیامبرى كه آیین كامل حق به دست او آشكار شد و انتشار یافت و كعبه به دست او باز شد و بت هاى آویخته در آن به دستور او به دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) شكست و سرنگون گشت ، پیامبرى كه در دنیا آقاى فرزندان آدم و در آخرت زینت قیامت است .پیامبرى كه روزى چند بار در اذان و در تشهد نماز نامش همراه با نام خدا برده مى شود و هیچ كافرى جز با شهادت به وحدانیت حق و رسالت او از عرصه ى كفر به فضاى ایمان درنمى آید .پیامبرى كه در قرآن به رأفت و رحمت ستوده شده است .پیامبرى كه افضل و اشرف و اعزّ و اكرم و احكم و اعبد و اطهر و اقوم و اشجع و احلم و اكمل و خلاصه برترین آفریده ى خداى مهربان در همه ى شؤون است .چنین شخصیت والا و باعظمتى مؤمن را راهنمایى مى كند كه اگر علاقه دارد در قیامت از نظر جایگاه از نزدیك ترین افراد به من باشد باید اخلاقش نیكوترین اخلاق باشد :
أقربُكُم مِنّى مَجلِساً یَومَ القِیامَةِ أحسنُكُم خُلْقاً وَخیرُكُم لاِهلِهِ(1) .
« نزدیك ترین شما به من از نظر جایگاه در قیامت نیكوترینتان از جهت اخلاق و بهترینتان نسبت به خانواده اش مى باشد . »در روایتى دیگر فرموده است :أقربُكم مِنّى غَداً فِى المَوقِفِ أصدَقُكُم لِلحَدِیثِ وَأدّاكُم لِلأمانَةِ وَأحسَنُكُم خُلُقاً(2) .« نزدیك ترین شما به من در قیامت راستگوترینتان در گفتار و اداكننده ترینتان نسبت به امانت و نیكوترینتان از نظر اخلاق است . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عیون اخبار الرضا : 2 / 38 ، باب 31 ، حدیث 108 ; وسائل الشیعه : 12 / 153 ، باب 104 ، حدیث 15927 .2 ـ مجموعه ى ورام : 2 / 31 ; بحار الانوار : 74 / 152 ، باب 7 ، حدیث 83 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
چهارشنبه 21/1/1387 - 12:16
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

كامل ترین مؤمنان

اهل ایمان از نظر ایمان با یكدیگر مساوى و یكسان نیستند ، گروهى ایمانشان ضعیف ، و گروهى ایمانشان متوسط ، و گروهى ایمانشان كامل ، و از همه ى گروهها برتر ، كسانى هستند كه ایمانشان اكمل است .اینان جمعیتى هستند كه از نظر اخلاق و منش ، اخلاق و منشى نیكوتر و زیباتر دارند آنچه خوبان همه دارند به تنهایى دارند .اینان با آگاهى و معرفت نسبت به حسنات اخلاقى در مقام ظهور دادن نیكوترین و بهترین مراتب حسنات در وجود خود برآمدند و در این زمینه در صفى بعد از صف پیامبران و امامان قرار گرفتند و در حقیقت ایمانشان را به سبب احسن اخلاق به كامل ترین مرحله ى ایمان رساندند .امام باقر (علیه السلام) كه شكافنده ى علوم و حقایق و بیناى به اسرار است در این زمینه مى فرماید :
إنَّ أكمَلَ المُؤمنینَ إیماناً أحْسَنَهُم خُلْقاً(1) .
« كامل ترین مؤمنین از جهت ایمان نیكوترین آنان از نظر اخلاق است »معلوم مى شود بدون مكارم اخلاقى و حسنات نفسى ، ایمان در وجود انسان ناقص و در مرتبه اى ضعیف است ، و این نقص و ضعف را ارزش هاى اخلاقى درمان مى كند و ایمان را به برترین و كامل ترین درجه ى خود مى رساند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ كافى : 2 / 99 ، باب حسن الخلق ، حدیث 1 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
چهارشنبه 21/1/1387 - 12:12
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

از مراتب حیات  4- حیات برتر و ملكوتى

این حیات حقیقتى است كه از بركت ایمان و عمل صالح و بویژه حسنات و مكارم اخلاقى و فضایل درونى در قیامت ظهور مى كند ، و در كنارش علاوه بر رضایت و خشنودى حق انواع نعمت هاى كامل بهشتى چه در جهت مادى ، مانند : خوراكى ها ، آشامیدنى ها ، پوشاكى ها ، زینت ها و زیورها ، ظرف ها و جام ها ، تخت ها و قصرها ، و چه در جهت معنوى ، مانند : همنشینى با پیامبران و امامان و صالحان و صدیقان و شهیدان و اولیاى الهى و بودن در كنار پدران و مادران و همسران و فرزندان شایسته وجود دارد ، كه همه ى آنها براى ابد و همیشه و جاوید و بدون كم شدن و قطع شدن در اختیار انسان است . سوره هایى مانند واقعه ، الرحمن ، انسان ، غاشیه ، و امثال و نظایر این سوره ها در قرآن مجید به گوشه اى از این نعمت ها و نیز نعمت هایى كه كسى از آن خبر ندارد(1) اشاره كرده است .به راستى كه پیامبران و امامان به خاطر زمینه سازى براى رسیدن انسان به حیات معنوى و حیات طیّبه و حیات برتر و ملكوتى از دو جهت به انسان حق دارند و بر انسان واجب است حق آنان را سپاسگزارى نماید .جهت اول این كه : وجود آن بزرگواران علت نهایى به وجود آمدن تمام مخلوقات و بویژه انسان است ، و به وسیله ى نورانیت و شخصیت آنان است كه انسان به حیاتش ادامه مى دهد ، و روزى مى خورد ، و از باران بهره مند مى شود ، و خدا به خاطر آنان عذاب را دفع مى كند ، و به بركت آنان قدرت مسبب الاسبابى اش را جلوه مى دهد .جهت دوم این كه : انسان به هدایت آنان هدایت مى شود و از نورشان براى راه یافتن به زندگى صحیح اقتباس مى كند و خدا به وسیله ى چشمه هاى دانش اینان حیات طیّبه به انسان مى بخشد(2) .در هر صورت بخشى از مكارم و زیبایى هاى اخلاق مانند تواضع باطنى و انكسار درونى و فروتنى نفسى پایه و اساس ظهور این سه حیات پرقیمت و بخش عمده و مهم آن حقایق ، آثار و نتایج این سه حیات پرقیمت است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ( فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم مِن قُرَّة أَعْیُن جَزَاءً بِمَا كَانُوا یَعْمَلُونَ ) سجده ( 32 ) : 17 .2 ـ بحار الانوار : 36 / 13 ، باب 26 ، ذیل حدیث 19 . برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:29
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

از مراتب حیات  3- حیات طیّبه

حیات طیّبه مرتبه ى كامل و جامع حیات معنوى است كه در فضاى این حیات ، انسان فقط به داده ها و عنایات و فیوضات حق قناعت مى كند ، و آزاد از هفت دولت به زیست و زندگى خود ادامه مى دهد ، و قدم عزت و شرف و كرامت و شخصیت بر فرق افلاك مى نهد ، و جز به خدا و الطاف او نمى اندیشد ، و در عرصه گاه قیامت بر اساس بهترین اعمال دوران عمرش پاداش مى یابد !
( مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا یَعْمَلُونَ )(1) .
« كسانى كه عمل شایسته انجام دهند در حالى كه با ایمان باشند خواه مرد یا زن به آنان حیات طیبه مى بخشیم و پاداششان را بر پایه ى بهترین اعمالى كه همواره انجام مى دادند خواهیم داد . »اساس و پایه ى این حیات ، ایمان به خدا و روز قیامت ، و یقین به نبوت پیامبران و وحى و فرشتگان است . و نتیجه ى این حیات ، آرامش و امنیت ، رفاه و صلح ، محبت و دوستى ، تعاون و تقوا ، كرامت و صدق ، و باز شدن روزنه هاى قلب براى دریافت الهام و حكمت ، و پدید شدن نیروى ولایت در باطن ، و قناعت به حلال خدا ، و كوشش براى رفع مشكلات مردم ، و تبلیغ حقایق و پاكسازى محیط از فحشا و منكرات است ; و در حقیقت زندگى انسان در این عرصه ى باارزش فرشته گونه خواهد بود ، یعنى زندگى و حیاتى كه از انواع آلودگى هاى ظاهرى و باطنى پاك و پاكیزه است .در رابطه با حیات معنوى و مرتبه ى كامل و جامعش ـ حیات طیبه ـ روایت بسیار باارزشى در كتاب پرقیمت كافى به این مضمون نقل شده است :امام صادق (علیه السلام) از پیامبر روایت مى كند :
مَن عَرَفَ اللهَ وعَظَّمَه مَنعَ فَاهُ مِن الكلامِ ، وبَطنَهُ مِن الطَّعامِ ، وعَفَى نَفسَهُ بالصِّیامِ وَالقیامِ . قالُوا : بآبائِنَا وأُمهاتِنا یا رَسولَ اللهِ ! هؤلاءِ أولیاءُ اللهِ ؟ قالَ : إنَّ أولیاءَ اللهِ سَكَتوا فَكان سُكوتُهُم ذِكراً ، ونَظرُوا فَكان نَظرُهُم عِبرَةً ، ونَطقُوا فكان نُطقُهُم حِكمةً ، وَمَشَوْا فكانَ مَشْیُهُم بَینَ النّاسِ بركةً ، لَولاَ الآجالُ التى قد كُتِبَتْ عَلَیهم لم تَقِرَّ أرواحُهُم فى أجسادِهِم خَوفاً مِن العَذابِ وشَوقاً إلَى الثَّوَابِ(2) .
« كسى كه خدا را بشناسد و او را بزرگ بشمارد زبانش را از سخن بیهوده باز مى دارد ، و شكمش را از طعام حرام و اضافى منع مى كند ، و باطنش را با روزه و عبادت شبانه تصفیه مى نماید . گفتند : پدر و مادرمان به فدایت اى پیامبر خدا ! اینان اولیاى الهى هستند ؟ فرمود : به راستى اولیاى الهى ساكتند و سكوتشان ذكر است ، و با دقت و تأمّل مى نگرند و نگریستنشان عبرت است ، و سخن مى گویند و گفتارشان حكمت است ، و راه مى روند و راه رفتنشان میان مردم بركت است ، اگر اجلهایى كه به آنان مقرّر شده نبود ، روحشان در جسدشان به خاطر ترس از عذاب و شوق به ثواب برقرار و پابرجا نمى ماند. »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نحل ( 16 ) : 97 .2 ـ كافى : 2 / 237 ، باب المؤمن و علاماته و صفاته ، حدیث 25 ; بحار الانوار : 66 / 288 ، باب 37 ، حدیث 23 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:28
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

از مراتب حیات  2- حیات معنوى

حیات معنوى ، حیاتى است كه از آراسته شدن به ایمان و عمل صالح و حسنات اخلاقى به دست مى آید . مقدمه ى ظهور این حیات گوش دادن به نداى حق و پیام پیامبران و صداى عرشى و ملكوتى امامان و باور كردن حقایق و به كار گرفتن واقعیات است .خدا در قرآن انسان را پیش از ورود به این حیات پرارزش ـ گرچه از حیات طبیعى و مادى برخوردار باشد ـ مرده مى داند :
( إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ . . . )(1) .
« یقیناً تو نمى توانى به این مردگان { زنده نما و لجوجان متعصّب } چیزى را بشنوانى ، و نمى توانى به كران صدایت را برسانى . »انسان پس از این كه قلبش با وحى الهى بیعت كرد و گوشش وقف شنیدن صداى حق شد ، و آماده ى انجام فرمان هاى پروردگار گشت ، به عرصه ى حیات معنوى وارد مى شود و از آثار آن كه تجلى فیوضات حق و رفتار نیك با مردم و توشه بردارى براى آخرت است بهره مند مى شود(2) .
( وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لاَنُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُولئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ )(3) .
« و آنان كه ایمان آوردند و كارهاى شایسته انجام دادند اهل بهشتند و در آن جاودانه اند ، ما كسى را جز به اندازه ى وسع و گنجایشش به دیندارى و اجراى وظایف تكلیف نمى كنیم . تا همه بدانند كه ورود به حیات معنوى انحصارى و مربوط به ارواح قدسیه نیست بلكه همگان تا قیامت مى توانند از این نوع حیات بهره مند شوند. »بركت یافتن در زندگى ، چشیدن طعم ایمان ، امین بودن ، بصیرت ، توبه ، جهاد با مال و جان ، احسان ، انفاق ، مهر ورزى ، حلم و بردبارى و . . . از آثار پرقیمت و باارزش حیات معنوى است .-------------1 ـ نمل ( 27 ) : 80 .2 ـ اینجاست كه مرگ براى او معنایى نخواهد داشت و به حیات واقعى ابدى نائل خواهد شد ، مانند شهدا كه در باره ى آنان مى فرماید : (
 وَلاَ تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلْ فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَكِن لاَ تَشْعُرُونَ ) بقره (2) : 154 .
3 ـ اعراف ( 7 ) : 42 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:27
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

از مراتب حیات  1- حیات طبیعى یا مادّى

حیات مادّى از نظر ماهیّت ، مساوى با حیات حیوانات است ، ولى از نظر آثار به خاطر این كه صاحبش داراى آزادى و اختیار است و حیاتش عارى از قیود عقلى و فطرى و دینى است با آثار حیات حیوانى متفاوت است .انسان در چهارچوب حیات طبیعى و مادّى دنیا را آخرین منزل مى داند و تمام اهدافش خلاصه ى در به چنگ آوردن جاه و مقام و مال و ثروت مى شود . در حصار این حیات از دیدن حقایق كور ، و از شنیدن مواعظ كر ، و از گفتن حق و پرسیدن از معارف لال ، و از فهم واقعیات عاجز و ناتوان است .در خیمه ى این حیات تمام همّت انسان ، لذّت برى و پیروى از شهوات و بندگى نسبت به هوا و هوس است ; و اگر نتواند مقاصد شومش را تأمین كند تا جایى كه قدرتش اقتضا كند به درندگى و ستم و تجاوز و غارت حقوق مردم دست مى زند ، و از نظر رفتار و منش از هر جنبنده اى شرورتر مى گردد . در این زمینه فقط به دو آیه از آیات بسیارى كه از انسان چنین چهره اى را نشان مى دهد بسنده مى شود :
( لَهُمْ قُلُوبٌ لاَیَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَیُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَیَسْمَعُونَ
بِهَا أُولئِكَ كَالاَْنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ )(1) .
« براى آنان دل هایى است كه با آن به فهم و درك حقایق برنمى خیزند ، و دیدگانى است كه با آن واقعیات را نمى نگرند و گوش هایى است كه با آن صداى حق را نمى شنوند ، اینان چون چهارپایان بلكه گمراه ترند و اینان بى خبرانند. »
( وَالَّذِینَ كَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوىً لَهُمْ )(2) .
« و كسانى كه به انكار حقایق برخاستند همواره دنبال لذت جویى و چون چهارپایان دنبال شكم پر كردن هستند و آتش جایگاه آنان است. »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اعراف ( 7 ) : 179 .2 ـ محمد ( 47 ) : 12 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:22
موسيقي
بسم الله الرحمن الرحیم

مراتب حیات

براى این كه بتوان به بخشى از آثار مكارم اخلاق و جایگاهى كه در زندگى دارد و این كه در خیمه ى حیات چه نور پرفایده اى را مى افشاند باز گفت ، ناچار باید مقدمه اى را در رابطه با حیات ذكر كرد ; مقدمه اى كه از مضامین آیات قرآن و روایات اهل بیت استفاده شده است .حیات و زندگى از نظر آیات و روایات داراى چهار مرتبه است :1 ـ حیات طبیعى . 2 ـ حیات معنوى و انسانى . 3 ـ حیات طیّبه . 4 ـ حیات برتر و ملكوتى ; كه هر یك از آنها آثارى از خود در دنیا و آخرت آشكار مى كنند . برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:13
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

آثار حسن خلق

داستان شگفت انگیز سعد بن معاذ

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : گروهى نزد پیامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند ، پیامبر با اصحاب براى تجهیز سعد حركت كردند ، و در حالى كه بر چهارچوب در غسّال خانه قرار داشتند به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند . هنگامى كه او را حنوط و كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقیع قرار دادند ، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند ، سپس گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسیدند . پیامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چید و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بین لحد را بگیرد ; چون فارغ شدند و خاك روى لحد ریخته شد و قبر به طور كامل بسته شد ، فرمود : من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد ، به این خاطر در چینش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم .در آن لحظه مادر داغدیده ى سعد از گوشه اى فریاد برداشت : اى سعد ! بهشت بر تو گوارا باد ، ولى پیامبر فرمودند : اى مادر سعدا مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت این گونه قاطع و یقینى نسبت مده ; زیرا فشار سختى به سعد وارد شد !!چون پیامبر و مردم از دفن سعد برگشتند ، گفتند : اى پیامبر خدا ! كارى را از شما در مورد سعد دیدیم كه بر كسى ندیدیم ، با پاى برهنه و بدون عبا تشییع جنازه آمدید . فرمودند : در این حالت به فرشتگانى كه به تشییع آمده بودند اقتدا كردم . گفتند : گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتید . فرمود : در تشییع جنازه دستم در دست جبرئیل بود ، آنچه او انجام داد من انجام دادم . گفتند : شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چیدى آن گاه گفتى : فشارى سخت بر او وارد شد ! فرمود : آرى ، زیرا با خانواده اش بداخلاق بود !!(1)ولى اگر انسان از ایمانى متوسط یا حداقل ، و عملى اندك برخوردار باشد ولى با سرمایه اى سرشار از مكارم اخلاقى زندگى كند ، و با خانواده و اقوام و مردم در همه ى زمینه هاى اخلاقى خوش رفتار باشد در دنیا كمتر دچار مشكل مى شود و در آخرت مكارم اخلاقش رحمت و فیوضات بى نهایت حق را جذب مى كند .1 ـ امالى صدوق: 384، المجلس الحادى و الستون، حدیث 2; بحار الانوار: 22 / 107، باب 37، حدیث 67.برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
سه شنبه 20/1/1387 - 12:12
دعا و زیارت
 

بسم الله الرحمن الرحیم

انفاق در پنهان و آشكار

انفاق و هزینه كردن مال در راه خدا هنگامى صورت مى گیرد كه انسان آلوده به بخل نباشد . انفاق میوه ى شیرین مكرمت اخلاق است .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

إنّ صَدَقَةَ النَّهارِ تَمِیثُ الخطیئَةَ كَما یَمِیثُ الماءُ المِلحَ ، ; وَإنَّ صَدَقَةَ اللَّیلِ تُطْفِىءُ غَضَبَ الربِّ جَلّ جَلالُه(1) .

« صدقه و انفاق روز گناه را حلّ مى كند چنان كه آب ، نمك را حل مى كند ; و صدقه ى شب خشم پروردگار بزرگ را خاموش مى نماید.»

امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود :

 . . . وَصَدقةُ السرّ فإنّها تَذهبُ الخَطیئةَ وَتُطفِئُ غَضَبَ الربِّ . . .(2) .

« و صدقه و انفاق پنهان گناه را از بین مى برد و خشم پروردگار را خاموش مى كند . »

حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :

صَدقَةُ العَلانِیَةِ تَدفَعُ سبعینَ نوعاً مِن البَلاءِ وَصدَقةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الربِّ(3) .

« صدقه ى آشكار هفتاد نوع از بلا را دفع مى كند و صدقه ى پنهان خشم پروردگار را خاموش مى كند .»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالى صدوق : 367 ، المجلس الثامن و الخمسون ، حدیث 15 ; بحار الانوار : 93 / 176 ، باب 21 ، حدیث 1 .

2 ـ امالى طوسى : 216 ، المجلس الثامن ، حدیث 380 ; بحار الانوار : 93 / 177 ، باب 21 ، حدیث 9 .

3 ـ ثواب الاعمال : 143 ، ثواب الصدقة العلانیة ; بحار الانوار : 93 / 179 ، باب 21 ، حدیث 20 .

 

برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir

چهارشنبه 7/1/1387 - 18:35
دعا و زیارت
 

بسم الله الرحمن الرحیم

جوان خائف

یكى از یاران پیامبر مى گوید : روز بسیار گرمى پیامبر خدا در میان ما در سایه ى درختى خود را از حرارت آفتاب دور نگاه داشت . ناگهان مردى آمد و پیراهنش را از بدنش در آورد و شروع كرد به غلط زدن روى ریگ هاى داغ ، گاهى پشتش را و گاهى رویش را به حرارت آن ریگ ها داغ مى كرد و مى گفت : بچش ! آنچه از عذاب نزد خداست ، سخت تر از كارى است كه تو انجام مى دهى !

پیامبر كار او را مى نگریست تا آن مرد از عملش فارغ شد و لباسش را پوشید و روى به رفتن كرد . پیامبر با دستش به او اشاره فرمود و او را نزد خود خواست و گفت : اى بنده ى خدا ! كارى را از تو دیدم كه از دیگر مردم ندیده بودم ، چه عاملى تو را به این كار واداشت ؟ گفت : خوف از خدا . پیامبر فرمود : بى تردید حق خوف از خدا را ادا كردى ، پروردگارت به اهل آسمانها به خاطر تو مباهات مى كند ; سپس رو به اصحابش كرد و فرمود : اى حاضرین ! نزد او بروید تا براى شما دعا كند . پس نزد او رفتند و او هم براى آنان دعا كرد و در دعایش گفت : پروردگارا كار ما را بر هدایت قرار ده ، و تقوا را توشه ى ما مقرّر فرما ، و بهشت را جایگاه ما كن(1) .

---------------------------------

1 ـ امالى صدوق : 340 ، المجلس الرابع و الخمسون ، حدیث 26 ; بحار الانوار : 67 / 378 ، باب 59 ، حدیث 23 .

 

برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir

چهارشنبه 7/1/1387 - 18:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته