.: سوال:
فلسفه حجاب برای خانمها چیست؟ این كه میگویند: زن موجود جذابی است و باید با پوشش، دیگران و خود را به گناه نیاندازد، آیا توهینی به این قشر نیست كه به آنان با دید موجود جنسی برخورد شود؟
.: پاسخ:
یعفت و پاكدامنی، با آفرینش و فطرت زن به هم آمیخته است، و در آفرینش او، جایگاه عظیم و بلندی دارد كه هم خود زنان خواهان عفت و پاكدامنی هستند و هم دیگران زن را با این ویژگی میخواهند. اسلام نیز آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته، و حجاب را لازم شمرده تا عفت برونی زن، با عفت درونی او هماهنگ و بنیان خانواده مستحكم گردد و زن همچون كالای ناچیزی در معرض همگان قرار نگیرد.
قرآن مسأله حجاب را در چند آیه، یادآوری و در بعضی از آنها به حكمت و فلسفه آن هم اشاره كرده است كه برخی از آنها عبارتند از:
1. پاكی دلهای مردان و زنان و آلوده نشدن آنها: در مكتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسمی (كه در دنیا مطرح است) یك نوع بهداشت روحی و روانی هم وجود دارد كه چنانچه مراعات نشود، روح مسموم میشود، و آثار خطرناكی را در پی دارد كه از مسمومیت جسمی به مراتب خطرناكتر است. در برخی آیات، به رعایت این نوع از بهداشت توصیه شده است.
قرآن، در آیة 53 سوره احزاب در مورد روبرو شدن و صحبت كردن با زنان پیامبر میفرماید:
"...وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَـَعًا فَسْ ?‹َلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٍ ذَ َلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...; و هنگامیكه چیزی ]از وسایل زندگی را به عنوان عاریت[ از آنان ]=همسران پیامبر[ میخواهید، از پشت پرده بخواهید. این كار، برای پاكی دلهای شما و آنها بهتر است."
2. در امان ماندن از اذیت افراد سبكسر: خداوند در آیة 59 سوره احزاب میفرماید: "یَـََّأَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لاِ ّ ?َزْوَ َجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَـَبِیبِهِنَّ ذَ َلِكَ أَدْنَیََّ أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا; یعنی: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسریهای بلند خود را بر خویش فرو افكنند ]طوری كه زیر گلو و سینههایشان پیدا نباشد[ این كار برای اینكه شناخته شوند و مورد اذیت ]اهل فسق و فجور[ قرار نگیرند، بهتر است، (و اگر تاكنون خطا و كوتاهی از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است."
3. به طمع نیفتادن افراد سبكسر و بیماردل: در آیه 32 سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر ـ كه در واقع خطاب به همه زنهاست ـ آمده است: "...به شكل هوسانگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن شایسته بگویید" و در آیه 30 و 31 سوره نور خطاب به پیامبراكرممیفرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَ َلِكَ أَزْكَیَ لَهُم...; به مؤمنان بگو چشمهای خود را ]از نگاه به نامحرمان[ فرو گیرند، عفت خود را حفظ كنند. این، برای آنان پاكیزهتر است... و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را ]از نگاه هوسآلود[ فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار كه نمایان است ـ آشكار نكنند، و ]اطراف[ روسریهای خود را بر سینه خود افكنند ]تا گردن و سینه با آن پوشانده شود[، و زینت خود را آشكار نسازند; مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همكیششان، یا بردهگانشان ]كنیزانشان[، یا افراد سفیه كه تمایلی به زن ندارند، یا كودكانی كه از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، و هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود ]و صدای خلخال كه بر پادارند به گوش رسد[. ای مؤمنان همگی به سوی خدا باز گردید تا رستگار شوید!"
علاوه بر آنچه بیان شد، استواری اجتماع و استحكام پیوند خانوادگی، جلوگیری از چشم چرانیها، حفظ ارزشها، احترامِ زن ـ كه هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حركت كند و خود را در معرض نمایش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده میشود ـ از دیگر علتها و فلسفههای حجاب است كه از آیات و روایات استفاده میشود.(جهت آگاهی بیشتر ر.ك: مسأله حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا / فلسفة حجاب، علی محمدی، انتشارات ارم.)
بدون شك، زن، زیباتر از مرد است; و سیستم وجودی او به گونهای است كه مطلوب است. اما آیا لازمة زیبائی و جذاب بودن گناه است؟! و آیا لازمة زیبائی آن است كه صرفاً با دید جنسی به او نگاه شود؟ اگر چنین باشد، پس نباید خدائی كه خود جمیل است جمال آفرین باشد. اصولاً، تمام عالم خلقت زیبا است; آیا شایسته است بگوییم پس سبب گناه است؟!
بدیهی است، از هر زیبائی در مسیر مشروع خود باید استفاده كرد. زن، نیز زیباست، اما از همة خوبیهای او و از طریق مشروع، با حفظ همة حریمها، شایسته است در مسیر كمال خواهی استفاده كرد; همان گونه كه زنها نسبت به همسران خود این چنین اند، و هر دو در مسیر كمال مكمل یك دیگرند. "هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ;(بقره،187)، آنها لباس شما هستند; و شما لباس آنها هر دو زینت هم و سبب حفظ یك دیگرید."
دعوت به پوشش، نه تنها توهین نیست، بلكه احترام است. اتفاقاً، از دیدگاه قرآن ]همان طور كه قبلاً اشاره شد[ حجاب، عبارت است از یك نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن كه نامحرمان او را از دید حیوانی و جنسی ننگرند.
در اسلام، عصمت و عفت زن "حق الله" است. یعنی حتی اگر خود زن یا شوهر رضایت به بیعفتی و بیحجابی زن بدهند، كار تمام نیست; زیرا زن، ناموس خدا است، و با رضایت مشروع نمیشود. فرق كشورهای غربی با اسلام این است كه در غرب اگر زنی بیعفتی كرد، خود او یا پدر و مادر و شوهر او رضایت دادند مشكل حل است، امّا در اسلام، با رضایت كار تمام نمیشود; بلكه، حكم خدا باید جاری شود. این نشانگر آن است كه عفت زن از آنِ خدا است و باید محفوظ بماند.
همة این حرفها، حاكی از عظمت زن است كه خداوند میخواهد حرمت او حفظ شود; و مردان صرف زیبا بودن و جذاب بودن زن، فقط با دید جنسی و شهوانی نگاه نكنند.(ر.ك: زن در آئینة جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، ص 426ـ427، مركز نشر فرهنگی رجأ.)