• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1449
تعداد نظرات : 521
زمان آخرین مطلب : 4540روز قبل
خانواده
به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن
دوشنبه 23/8/1390 - 10:34
طنز و سرگرمی
به سلامتی همه عزیزان.. بزن زنگوووو...!! 

اگه ما بچه ها لیوان بشکنیم : ای دست و پا چلفتی
-اگه مامانه بشکنتش : قضا بلا بود
-اگه باباهه بشکنتش : این لیوان اینجا چیکار میکنه...

به سلامتی همه مامان باباها و بچه های چلفتی

 

 به سلامتی همه عزیزان.. بزن زنگوووو...!! 
دوشنبه 23/8/1390 - 10:33
داستان و حکایت
این خاطره را هیچ گاه فراموش نمی كنمبه یاد دارم كه با یكی از همكلاسی هایم بر سر موضوعی بحث شدیدی داشتیم و هر یك از ما بر این باور بودیم كه درست می گوید و دیگری در اشتباه است .آموزگار ما تصمیم گرفت كه با حل مشكلمان درس خوبی به ما بدهد.او ما را در دو طرف میزش نشاند و یك لیوان بزرگ سفالی را وسط میز گذاشت .لیوان به رنگ مشكی بود بعد از من پرسید لیوان چه رنگی است و من پاسخ دادم مشكی و سپس از دوستم پرسید و او جواب داد سفید هر دو با تعجب به هم نگاه كردیم .معلم از ما خواست جایمان را با هم عوض كنیم و هنگامی كه در جای دوستم نشستم با تعجب دیدم كه لیوان سفید است و دوستم هم گفت كه لیوان سیاه است .در واقع دو نیمه لیوان رنگ های متفاوتی داشتند و هر یك از ما در جایگاه خودمان فقط نیمی از لیوان را می بینیم و تصور میكنیم كه همه لیوان همین رنگ است .معلم به ما یاد داد كه برای قضاوت در مورد افكار و عقاید هر كسی باید بتوانیم خودمان را در جای او قرار دهیم و از منظر او به موقعیت نگاه كنیم آنگاه بفهمیم كه آیا درست می گوید یا خیر .
دوشنبه 23/8/1390 - 10:31
آموزش و تحقيقات
این روزها زیبایی به یکی از دغدغه‌های اصلی دختران و حتی پسران تبدیل شده است. از یک طرف جیب‌های پدران برای رسیدن به این هدف خالی می‌شود و از طرف دیگر زمان بسیاری از وقت باارزش جوانان هدر می‌رود و از دیگر سو سلامتی‌ خیلی‌شان به خطر می‌افتد.
 
 همین استفاده بی‌رویه از مواد آرایشی به ویژه از نوع بی‌کیفیت آن، باعث شده این روزها خیلی از دختران جوان ممکلت، از داشتن پوست شفاف و کاملاً سالم محروم باشند.
به راستی چرا برخی دخترها برای یک خرید ساده روزانه، ساعت‌ها آرایش می‌کنند، در حالی‌که خودشان هم می‌دانند این کارشان هم از لحاظ اجتماعی و هم از لحاظ علمی‌و پزشکی مطرود است؟!
کورم کن و خوشگلم کن!
قدیم‌تر‌ها می‌گفتند: «بکش ، خوشگلم کن!» اما گویا این روزها اوضاع تغییر کرده و باید گفت: «کورم کن و خوشگلم کن!»
ای بابا! چیه این چشم با رنگ‌های قهوه ای و سیاه؟! رنگ چشم باید مد روز باشه، اصلاً باید تکِ تک باشه! سبز، آبی، بنفش؛ اصلاً اگه صورتی با راه راه زرد بشه که چه بهتر! این روزها علم خیلی پیشرفت کرده! یه جراحی‌هایی اومده بازار(!) به اسم جراحی تغییر رنگ چشم.
هزینه‌ش حدوداً شیش میلیون تومانی می
شه. چی؟! عوارض؟! ای بابا! خب قرص سرماخوردگی هم عوارض داره، اما این دلیل نمی شه که آدم قرص نخوره! نگران نباشین. این جراحی منجر به کشته شدنتون نمی‌شه. فقط به احتمال خیلی زیاد کور می‌شین! همین!!
در عوض چشماتون خوشگل می شه! اگه از لحاظ علمیش هم بخواین بدونین، کاشت لنز داخل چشم باعث تماس لنز با عنبیه و سبب تحریك سیستم ایمنی و ایجاد التهاب داخل چشم و ایجاد آب سیاه در چشم می‌شه که منجر به کوری هم خواهد شد!
*این روزها همه به بیماری‌های پوستی مبتلا می‌شوند، شما چطور؟!
شاید این سئوال برایتان پیش آمده باشد که وسایل آرایشی تقلبی را از کجا گیر بیاوریم؟!
برای رسیدن به این هدف، کار سختی در پیش ندارید! چندی پیش سایت «سلامت نیوز» نوشته بود؛ 75درصد لوازم آرایشی موجود در بازار تقلبی است! البته اگر شما می‌خواهید احتمال تقلبی و بی
کیفیت بودن لوازم آرایشی به طور 100درصد وجود داشته باشد، می‌توانید به منزل یکی از دوستانی بروید که ماهواره دارند و بعد از مشاهده آگهی‌های آنان، یکی را به سلیقه خودتان انتخاب كنید و سفارش دهید!
تبریک می‌گوییم. حالا شما صاحب لوازم آرایشی تقلبی هستید و می‌توانید به بیمارهای پوستی گوناگونی مبتلا شوید! اصولاً این روزها همه به بیماری‌های پوستی مبتلا می‌شوند، شما چطور؟!
 
  *لوپوس اریتماتو کلاس داره؟!
هی میگن عوارض، عوارض! مگه استفاده مداوم از لوازم آرایشی یا استفاده از لوازم آرایشی تقلبی و بی کیفیت چه عوارضی داره؟! فوقش اینه که دچار «لوپوس اریتماتو» می شین! چی؟! نمی‌دونین «لوپوس اریتماتو» چیه؟!
نترسین! اونقدرها هم بیماری ترسناکی نیست! فقط پوست صورت کاملاً تخریب می شه و حتی احتمالش هست که مجبور بشن پوست صورت رو کاملاً بکنن و با پوست رانتون جایگزین كنن! اما ایرادی نداره. چون اسم «لوپوس اریتماتو» خیلی با كلاسه! حتی پیشنهاد می‌دیم تو کافی شاپ‌ها، یه معجونی به این نام سرو بشه!
* خانم‌های شجاع ایرانی!
شاید باید اسم خیلی از خانم‌های ایرانی رو در کتاب رکوردهای گینس، به عنوان شجاع‌ترین زنان جهان ثبت کرد! البته شاید هم این خارجی‌ها خیلی سوسول تشریف دارن!
 
 
 
 خارجی‌ها حتی جنس ماده پلاستیکی رو که در تهیه اسباب بازی استفاده می‌شه، هزاربار چک می‌کنن، چون پوست بچه با اون در تماسه و اونا دقت می‌كنن كه یه وقت مشکلی برای کودک به‌وجود نیاد!
اما در کشور ما خانم‌هایی پیدا می‌شن که همین‌طوری «ریمل»‌های بدون نام و نشون رو یک راست فرو می‌کنن توی چششون! البته این کار عوارض خاصی نداره! کسی تا به حال به خاطر استفاده از ریمل غیربهداشتی فوت نشده، فقط نابینا شده!
*آقایان بخوانند:فواید آرایش برای آقایان!
البته استفاده از لوازم آرایشی تنها مختص بانوان نیست؛ آقایان هم می‌تونن آرایش کنن. آرایش برای آقایان فواید بی‌شماری داره و یکی از مهم‌ترین این فواید، رهایی از شلوغی سر و خلوت شدن اونه!
اگر شما هم مایلید سرتون خلوت بشه، به توصیه‌های ما عمل كنین. مطمئن باشین به زودی سرتون خلوت و خلوت
تر شده و در نهایت کچل می‌شین! شما با کچل شدنتون می‌تونین از روشنایی سرتون استفاده کرده و در مصرف برق، صرفه‌جویی كنین!
 
 
 
 برای این كار تا می‌تونین از مواد نرم کننده، ژل‌ها و واکس مو استفاده کنین. برای اینکه زودتر نتیجه بگیرین، سعی کنین لوازم آرایشی که می‌خرین، بدون مارک و حدالامكان تقلبی و تاریخ مصرف گذشته باشه!
*طرح زوج و فرد برای موها!
- از صاف کننده و فرکننده‌های مو غافل نشوید! برای خودتان طرح زوج و فرد راه بیندازید؛ یک روز فر کنید یک روز صاف! تنوع خیلی جالبی می‌شود! فقط یک ایراد دارد و آن هم اینكه ساقه‌های مویتان شکسته، خشک و پوسته دار می‌شود! اگر هم کچل شدید، اصلا نگران نباشید. چیزی که زیاد است کلاه گیس!
*خانم‌ها بخوانند:راهی برای باکلاس شدن!
وای! چرا شما پوستتان شفاف و کاملاً سالم است؟! مگر نمی‌دانید این روزها شفافیت و سالم بودن پوست، نشانه بی‌کلاسی می‌باشد؟! پس سریع‌تر دست به کار بشوید و به توصیه‌های ما عمل کنید تا شما هم پوستی غیرسالم و در نتیجه باکلاس داشته باشید!
- به این منظور تا می‌توانید کرم پودر و پنکیک استفاده کنید. این مواد به شما کمک می‌کند تا تعداد جوش‌های صورتتان افزایش پیدا کند!
- هی بروید و موهایتان را رنگ کنید. رنگ مو، مواد کلره و اکسیدان، باعث ریزش مو و تخریب پیاز آن و التهاب و سوختگی پوست می‌شوند.
- از موبرهای صورت استفاده کنید تا آن‌ها پوستتان را سوزانده و زخمی نمایند.
- برای هر چه با کلاس تر شدن نیاز است مژه‌هایتان هم بریزد! بدین منظور تا می‌توانید از ریمل و خط چشم استفاده نمایید. ریمل و خط چشم، چشم‌ها را می‌سوزانند، حساس می‌کنند و باعث ریختن مژه‌ها می‌شوند.
- برای آنکه طی یکی دو روز، پوستتان روشن‌تر شود و بعد از یکی دو هفته، نیز خشک و حساس گردد، از کرم‌های روشن کننده پوست استفاده کنید!
- برای پوسته پوسته شدن لب‌هایتان نیز از رژ لب بهره ببرید و سعی كنید بیست و چهار ساعته رژ به لب‌ها داشته باشید! رژ لب، مخاط لب را خشک و پوسته پوسته و گاهی زخم می‌کند!
باز هم تاکید می‌کنیم، برای آنکه زودتر به هدفتان برسید، از محصولات تقلبی و تاریخ مصرف گذشته استفاده کنید!
*محصولات قاچاق ِ بی‌کیفیت؟!
شاید با خودتان بگویید دلیلی ندارد محصولات قاچاق آرایشی، بی کیفیت باشند! هر چه هم به شما بگوییم این محصولات از فیلتر وزارت بهداشت رد نمی‌شوند، قانع نمی‌شوید و می‌گویید از کجا معلوم بی کیفیت باشند؟!
پس بهتر هست بدانید که اکثر لوازم آرایشی موجود در بازار، قاچاق هستند و تا رسیدن به دست شما در شرایط مطلوبی نگهداری نمی‌شده اند. هنگامی‌که کالاهای آرایشی ساخته می‌شوند، باید در اسرع وقت به دست مصرف‌کننده برسند و طی این مدت، این محصولات باید در دمای معین و شرایط ویژه ای (مثلاً دور از نور) نگهداری شوند و این نکات، در مورد محصولاتی که به‌طور قاچاق وارد بازار می‌شوند، خیلی کم رعایت می‌شود.
*برخی مواقع آرایش کردن فایده هم دارد!
مادرت بیدارت کرده از سر کوچه برای صبحانه دوتا نون بخری! زود حاضر بشو برو دیگه. شیش ساعته جلوی آیینهداری چیکار می‌کنی؟! آخه کار درستی نیست آدم برای رفتن به نونوایی این‌همه آرایش کنه! ... بالاخره از اون آینه دل کندی؟! خب رسیدیم به نونوایی ... اوه! عجب صفی! ... اِ چرا مردم با دیدنت دارن فرار می‌کنن؟!
 
  
- ببخشید؛ دو تا نون می‌خواستم.
* وای! هیولا! تو رو خدا منو نخور!
- هیولا کجا بود؟! دوتا نون بده! ...
* چشم؛ فقط منو نخور!
- خب! دیدی آقای نویسنده؟ بعضی وقتا آرایش کردن به یه دردی هم می‌خوره!
*می‌خواست ابروش رو درست کنه ...
مانده ایم این تاتو را چه کسی مد کرد؟! هر چه اسمش را شنیدید که نباید تجربه کنید! گویا آن طرف آب، تاتو مخصوص بیمارهای سرطانی اختراع شد که موهای صورتشان ریخته بود! اما اینجا بعضی‌ها تا اسم آن را شنیدند، به سرعت رفتند سراغش! بی خبر از اینکه شاید نه تنها چیز خوبی نباشد بلکه خیلی هم مضر باشد!
همیشه هم این طور نیست كه پس از تاتو، چهره فرد زیباتر شود، چرا كه در برخی از مواقع تاتوی ابرو موجب زخم شدن آن می‌شود. همچنین بیشتر افرادی كه اقدام به تاتو كرده‌اند، پس از مدتی پشیمان شده و می‌خواهند آن را پاك كنند اما اگر این تاتو دایمی باشد، به سختی از بین می‌رود و برای رفع آن باید دست به دامان متخصصان پوست و استفاده از لیزر شد. تازه با این روش‌ها نیز امكان پاك شدن كامل آن كم است. اگر هنوز هم هوس تاتو کردن دارید، قبل از آن سری به اینترنت بزنید و با عوارضش بیشتر آشنا شوید
 
  
دوشنبه 9/8/1390 - 13:13
داستان و حکایت

روزی روزگاری نه در زمان های دور، در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا میکرد "بخت با من یار نیست" و تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد...!

پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود... او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: ای مرد کجا می روی؟ مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست! گرگ گفت : میشود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟!! مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد. او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید که دهقانانی بسیار در آن سخت کار می کردند. یکی از کشاورزها جلو آمد و گفت : ای مرد کجا می روی ؟! مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست! کشاورز گفت : می شود از او بپرسی که چرا پدرم وصیت کرده است من این زمین را از دست ندهم زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی که در این زمین هیچ گیاهی رشد نمیکند و حاصل زحمات من بعد از پنج سال سرخوردگی و بدهکاری است ؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد... او رفت و رفت تا به شهری رسید که مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ ! شاه آن شهر او را خواست و پرسید : ای مرد به کجا می روی ؟! مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست! شاه گفت :  آیا می شود از او بپرسی که چرا من همیشه در وحشت دشمنان بسر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاکنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟!! مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد و پس از راهپیمایی بسیار بالاخره جادوگری را که در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف کرد. جادوگر بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازهای را که ازش سوال شده بود با وی در میان گذاشت و گفت : از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر! و مرد با بختی بیدار باز گشت... به شاه شهر نظامیان گفت : تو رازی داری که وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یک رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شرکت نمی کنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یک زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد و اما چاره کار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج کنی تا تو را غمخوار باشد و همراز، مردی که در جنگ ها فرماندهی کند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد... شاه اندیشید و سپس گفت : حالا که تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج کن تا با هم کشوری آباد بسازیم... مرد خنده ای کرد و گفت : بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت... به دهقان گفت : وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، که با وجود آن نه تنها تو که خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست...! کشاورز گفت: پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا باهم شریک شویم که نصف این گنج از آن تو می باشد. مرد خنده ای کرد و گفت : بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت... سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد و سپس گفت: سردردهای تو از یکنواختی خوراک است اگر بتوانی مغز یک انسان کودن و کور مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت! خواننده محترم شما اگر جای گرگ بودید چکار می کردید ؟!! بله. درست است! گرگ هم همان کاری را کرد که شاید شما هم می کردید، مرد بیدار بخت قصه ی ما را به جرم غفلت از بخت بیدارش درید و مغز او را خورد...!   

سخن روز : بسیاری از مردم نقره را در انتظار طلا از دست می‌دهند. موریس وبستر

 
دوشنبه 9/8/1390 - 13:11
تغذیه و تناسب اندام
خوب جویدن غذا، راز کاهش وزن استاگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه های خود را مدت بیشتری بجوید.  به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می کند که وزنتان را کاهش دهید بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می کنید را نیز کاهش می دهد.کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته اند.به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می دهند، می توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.به نظر می رسد جویدن غذا به مدت طولانی تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال های سیری به مغز را افزایش می دهد. این سیگنال ها به مغز می روند تا به آن پیغام دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون «گرلین» را کاهش می دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می شود.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:10
داستان و حکایت
داستان سامانتاسامانتا از همه ما زودتر طلاق گرفت. طلاق سامانتا دو تا فرق دیگر هم داشت. او تقاضای طلاق نکرده بود. او زندگیش را دوست داشت. سامانتا مهریه نخواسته بود، چهارشاخه نبات و کلام‌الله مجید مهرش بود. شوهرش خیلی آسان طلاقش داد و او را با کودکی که هنوز زبان باز نکرده بود به امان خدا گذاشت و رفت. هیچ‌کس نفهمید چرا. سامانتا زنی بود که همه پسرهایی که می‌شناختیم، آرزویش را داشتند. همه ما مبهوت شدیم. سامانتا اول شوکه شد و بعد غمگین. اما از آن‌جا که اهل فکر کردن بود، به سرعت خودش را جمع کرد. شروع کرد دو‌برابر کار کردن، دو‌برابر پول‌در‌آوردن، حتی دو‌برابر زیباتر شد. نگذاشت پسر خردسالش از هم‌سال‌هایش هیچ کم داشته باشد. البته او زندگی شخصی خودش را وقف نکرد. نمی‌خواست از آن مادرهایی باشد که وقتی پارسا بزرگ شد، تمام زندگیش را طلب‌کار او شود. از آن مادرهایی که خود را وقف می‌کنند و بچه‌هایشان را تا ابد مدیون و فلج نگه می‌دارند. سامانتا هیچ موقع از زندگی زناشویی قطع امید نکرد. خواستگار‌هایش را ـ که ماشاءلله از عدد شمارش خارج بودند ـ از در نراند. سامانتا دوست داشت خانواده داشته باشد. شوهری، خانه‌ای، فرزندانی. او خودش را در بطن خانواده موفق و آرام و خوشحال می‌دید. آخر هم به آرزویش رسید. داستان ویولتاویولتا از روزی که طلاق گرفت به عنوان شادترین خاطره زندگیش یاد می‌کند. البته همسرش نه او را در قفس کرده بود و نه از گل بالاتر به او گفته بود. ویولتا از آن روح‌هایی بود که برای ازدواج ساخته نشده‌اند. طلاق او مانند ازدواج‌های شاه پریان بود که هفت شبانه و هفت روز جشن می‌گرفتند. ویولتا پس از طلاق هفت ماه جشن گرفت. خانه‌اش شده بود پاتوق زن‌های مطلقه، جوانک‌های کوکایینی با موهای سیخونکی و شلوارهای آویزون که کارلوس کاستاندا می‌خواندندش، توزیع‌کنندگان اسمیرنوف و گیتاریست‌ها. خانه‌اش من را یاد سیرک می‌انداخت. یکی، یک‌ور توی قاب پنجره نشسته بود و سیگاری می‌کشید، دو نفر وسط هال توپ‌بازی می‌کردند، اون طرف یکی داشت فیلم توت‌فرنگی‌های وحشی می‌دید. آها، شاه‌زاده هم بود… پسری کوتاه و نه چندان خوش‌قیافه که معتقد بود توی زندگی‌های قبلیش یک شاه‌زاده فرانسوی بوده! از حق نگذریم پسر بامزه‌ای بود. یک جورایی دلقک سیرک ویولتا بود و ما را می‌خنداند، سوتین‌های دوست‌های ویولتا را تا می‌کرد، موهای سر خواهر ویول را توی حموم کوتاه می‌کرد، تو شراب انداختن کمک می‌کرد. هیچ زمانی ویولتا را خوشحال‌تر از آن دوران ندیدم. انگار خلاص شده بود، چشم‌هایش از شادی برق می‌زد. البته بعد از چند ماه حوصله‌اش سر رفت و همه رو از در انداخت بیرون، من جمله شاه‌زاده کوتوله‌اش را. هنوزم هرجا ویولتا هست شبیه سیرک می‌شود. ویولتا آدم‌ها را دوست دارد، فقط تا جایی که پای تعهد به میان نیاید و اجباری در کار نباشد. بعید می‌دانم باز ازدواج کند. اما خوب با او هیچ‌وقت هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست. داستان لولیتالولیتا آخرینی بود که به جمع مطلقگان پیوست. هیچ وقت نخواست داستانش را تعریف کند. بدش می‌آمد بهش ترحم کنند، او حتی یک بار بعد از طلاق کتک خورد. جلوی چشم همه همسایه‌ها، روی آسفالت کشانده شد. اما وقتی به خانه رسید، خاک و خل لباسش را تکاند و لبخند زد. وقتی پدرش با نگرانی پرسید چی شده؟، سرش را بالا گرفت و لبخند زد و گفت: داشتم می‌دویدم، خوردم زمین. بعد رفت توی اتاق و خیلی آرام گریه کرد. دست و آرنجش خراش خورده بود و بازویش کبود بود. اون خراش‌ها خیلی زود خوب شدند اما جای زخم‌هایی که بر روحش خورده، شاید هرگز التیام پیدا نکند. جای خیانت، جای خشونت، جای تحقیر در روحش هنوز کبود است. آن‌قدر که او دیگر هیچ مردی را نمی‌خواهد. می‌داند که در دنیا مردهای خوب هم هستند؛ ولی روحش ترسیده. بعید است که دوباره ازدواج کند، اما این روزها خوشحال است و زندگی خوبی دارد. فکر کنم که او هم به آرزویش رسیده باشد!

 

دوشنبه 9/8/1390 - 13:9
دانستنی های علمی
انرژی های آینده: مزارع بادی در میان ابرهاتصورش را بکنید شهری که در آسمان و در بالای ابرها شناور است و با نیروی توربین های بادی کار می کند. هر توربین، انرژی باد را تبدیل به الکتریسیته می کند. رویای زیبایی است. هر چند فعلا ممکن است در تخیل ما باشد اما ایده کارخانه های تولید انرژی بر فراز ابرها کم کم در حال محقق شدن هستند.  موسسات تحقیقاتی مختلفی مشغول بررسی طرح های مختلف برای به خدمت گیری نیروی بالقوه بادها بر فراز ابرها هستند که بسیار سریع تر از سطح زمین حرکت می کنند. در واقع در ارتفاع 600 متری از سطح زمین بادها 8 برابر سریع تر حرکت می کنند و بنابراین می توانند انرژی بسیار بیشتری تولید کنند. حالا توربین های بادی جدیدی در حال ساخته شدن هستند که می توانند در فضا معلق بشوند. پره های آنها از کامپوزیت های سبک و آلومینیوم ساخته شده. توربین شبیه یک موتور جت است که با گاز هلیوم پر شده است. قرار است نخستین مدل های آزمایشی از این توربین پرنده که در یک سوم سایز واقعی ساخته شده تا چند ماه دیگر به پرواز در بیاید. هر کدام از این توربین های پرنده می تواند 100 کیلووات الکتریسیته تولید کند که تقریبا برای 40 خانه کافی است. سازندگان می گویند این توربین های بادی پرنده در ابتدا برای مناطق دور افتاده و جاهایی که هم اکنون از سوخت های گران قیمت استفاده می کنند، کاربرد دارد و همچنین در مکان هایی که بلایای طبیعی رخ می دهد می توان سریعا با کمک آنها برق را به آنجا رساند. تصورش را بکنید نیروگاه برق در آسمان پرواز می کند و به بالای محل زلزله زده می آید. ضمن اینکه این تنها مدل موجود برای تولید انرژی از بالای ابرها نیست و روش های دیگر نیز هم اکنون توسط گروه های مختلف در حال بررسی است. چیزی که مشخص است این است که نیاز بشر به انرژی سبب شده که در آسمان ها هم به دنبال تامین انرژی باشد و بالاخره آن را پیدا می کند. 
دوشنبه 9/8/1390 - 13:7
دانستنی های علمی
گران قیمت ترین عطرهای دنیا خوش بو بودن تنها جز کارهای آرایشی مربوط به زنان نمی باشد بلکه مردان هم از این قاعده مستثنا نیستند. در حقیقت این کار تنها یک عادت نیست بلکه قسمتی از مسائل بهداشت روزانه است که هر فردی می بایست رعایت نماید. با این وجود در سراسر دنیا افرادی هستند که فقط به خوشبویی توجه نمی کنند بلکه به مارک و رایحه منحصر به فردی که آن برند دارد نیز توجه می کنند.  در اینجا 10 برند گران و برگزیده مردمی که توانایی پرداخت قیمت بالای شان را دارند آورده می شود که نشان دهنده شرایط اقتصادی و قدرت خرید طبقه خاصی از جامعه است . 10 . Jar Parfums Bolt Of Lightningبویی لطیف و منحصر به فرد دارد که نه تنها برای چند ساعت بلکه برای روزها بر روی پوست می ماند اگر که برای چند روزی قصد حمام رفتن نداشته باشید. این برند با قیمتی در حدود 765 دلار برای تابستان گزینه مناسبی می باشد. اگر که می خواهید به ندرت و برای اتفاقات و موقعیتهای خاصی از این عطر استفاده کنید ارزش این مقدار هزینه کردن را دارد و می توانید آن را به کلکسیونتان اضافه کنید. 9. Jean Patou’s Joyبا رایحه ای کلاسیک و بی انتها و ماندگار برازنده همه خانمهای پر زرق و برق و مجلل است که روی هم رفته شخصیت و جذابیت فردی را تغییر می دهد. این عطر در سال 1930 توسط خود جین پاتو که سازنده این عطر می باشد در فروشگاههای مهم به قیمت 800 دلار عرضه گردید.8. Shalini Parfums Shaliniرایحه ای شهوانی دارد که توصیف کننده عصر مدرن حاضر و مناسب این دوره می باشد. این عطر به توصیف زنان این عصر که زنانی بی خیال و مستقل هستند می پردازد. به تعداد کم و با قیمت 900 دلار برای هر شیشه عرضه گردید. 7. Herm’s 24 Fauborgدر سال 1995 عنوان عطر زنانه را به خود اختصاص داد و همواره در لیست 10 برند برتر گران دنیا جای دارد. امروزه قیمت آن 1500 دلار است و به دلیل خاصیت براق کنندگی پوست، پس از استفاده پوست صورتتان براق می شود.6 . D Hardrien Goutal Eau Annickدر سال 1996 با طعمهایی چون طعم ترنج، ریحان، گریپ فروت، لیمو، لیمو ترش، نعناع، نارنگی، شاه پسند و درختان جنگلی در بازار عرضه گردید. قیمت این عطر 1500 دلار می باشد.5 . Baccarats Les Larmes Sacress De Thebeاین عطر هم جز آن دسته عطرهایی است که پیدا کردن و خریدنش در بازار سخت است. این عطر ترکیبی از کندر و گیاه مر می باشد. قیمتش 1700 دلار است و علاوه بر کیفیت و خلوص بالا شکل شیشه اش نیز جذاب است. ( به شکل هرم سه بعدی )4 . Chanel No. 5این عطر نه تنها گران بلکه به دلیل استقبال فراوان مشتریان بسیار محبوب هم می باشد. اگرچه قیمتی در حدود 1850 دلار دارد ولی بر طبق آمار در هر 30 ثانیه یک عدد از این عطر در دنیا بفروش می رسد. با این حال هنوز یکی از مارکهای محبوب افراد مشهور و افراد طبقه بالای جامعه می باشد. 3 . Caron , s Poivreاین عطر هم زنانه است و هم مردانه. در سال 1954 توسط کارون و با قیمت 2000 دلار ساخته شد و به دلیل قیمت بالا و تعداد محدود آدمهایی که توانایی پرداخت چنین قیمتی را داشتند به تعداد محدود عرضه گردید.2 . Clive Christian No.1در سال 2001 و 2008 عنوان گرانترین عطر دنیا را از آن خود کرد. در حقیقت این همان عطری است که کتی هولمز در روز نامزدیش به خود زد و قیمت باور نکردنی 2150 دلار دارد. 1 . Imperial Majesty Clive Christianدر سال 2006 در تحقیق که فوربس انجام داد به عنوان گرانترین عطر دنیا شناخته شد و بخشی از تجملات افرادی است که رایحه منحصر این عطر را دوست دارند. اگر با توجه به قیمت بسیار بالایش که در حدود 215000 دلار می باشد و امروزه می توان با پرداخت چنین هزینه ای یک ماشین خرید، بتوانید آن را بخرید و به خانه ببرید یک مزیت بالایی برایتان به ارمغان خواهد آورد. توجه داشته باشید که در سرتاسر دنیا تنها 10 شیشه از این عطر فروخته شده است.
دوشنبه 9/8/1390 - 13:0
سخنان ماندگار
درسهای بادکنکاگه یه روز فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادکنک می خرم...  بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می ده:بهش یاد می ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره.بهش یاد می ده که چیزای دوست داشتنی می تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه.و مهمتر از همه: بهش یاد می ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده….
دوشنبه 9/8/1390 - 12:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته