• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3393روز قبل
ازدواج و همسرداری

متحول شدن -رمزخوشبختی: 

 ماهرکاری را در جهت رسیدن به لذت وخوشی انجام میدهیم.پس ما باید تغییر کنیم چرا که عادات-رفتارها -اندیشه ها واحساس هایی در ما وجود دارد که ممکن است مانع پیشرفت ما شود.همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم.همه آرزو داریم که زندگی پرشور ونشاطی داشته باشیم ودر تمنای سلامتی وانرژی بیشتریم.همه تمایل داریم که کار خود را باعلاقه ورضایت انجام دهیم وهمه می خواهیم که ثروتمند شویم اما چند درصد ازمابرای تغییر یافتن قدمی برداشته ایم؟چند درصد ازمااز آنچه می بینیم-می شنویم ومی آموزیم بهره میگریم وهمواره در پی کسب موفقیت هستیم؟اکثر ما در روزمره گی های زندگی گم شده ایم-شاید به این دلیل که راه تغییر یافتن را نمی شناسیم.در واقع آنچه از زندگی می خواهیم تنها پاسخ به یک نیاز است.نیاز به ایجاد تغییر ودگرگونی در آنچه اکنون در زندگی واحساسمان می گذرد.پس مابایدتغییرکنیم چرا که عادات-رفتارها واندیشه ها واحساس هایی درما وجود دارد که ممکن است مانع پیشرفت ما شود.

مراحل تغییر یافتن برای اینکه تغییر کنیم باید دنیا را به همین صورتی که هست بپذیریم.اگر بری شاد زیستن-دنبال یک راه ساده هستید-قوانین کمتری بری خود وضع کنید وبی جهت زندگی رابا بایدها ونباید های خود ساخته پیچیده نکنید.بنابر این ماموریت شما در زندگی تغییر جهت دادن نیست-بلکه شما مامور تغییر خویشتن هستید وتمامی راه حلها در درون شماست.آنچه در دنیای درونی خود احساس می کنید-در جهان بیرون به چشم می بینید ودقیقا به همین علت است که کس نمی تواند با دستکاری جهان بیرونی- به زندگی خود سامان ببخشد.بزرگی می گوید:“نوع نگاه ونگرش انسان باعث تغییر شکل شرایط بیرونی می گردد.”وقتی شما حرکت می کنید. جهان به حرکت می افتد وبه هر اندازه ایی که تغییر کنید-دیگر بازی سازان زندگی شما نیز به همان اندازه تغییر خواهند کرد. بنابراین توجه داشته داشته باشید که در زمینه روابط اجتماعی-بیهوده نکوشید که دیگران راتغییردهید.وقتی که تصمیم به پذیرفتن بی قید وشرط دیگران می گیریم-”احساس خوب آرامش وآسوده زیستن.”با این روش ما همچون گذشته بر اساس معیارهای خاص خود به انتخاب دوستان وهمراهان می پردازیم اما در عین حال به آنانی که انتخابشان نکرده ایم-برچسب نادرستی وبدی نمی زنیم.اگر در پیرامون خود به دنبال زیباییها بگردیم-زیبایی های بیشتری را در درون خود کشف خواهیم کرد زیرا ما در آینه وجود دیگران- خود را می بینیم.برای تغییر یافتن- ابتدا باید باور کنید که این تغییر ضروری است آن گاه تغییررادرذهن خود به خوشبختی ربط دهید وذهن خود را نسبت به این تغییر شرطی کنید به عبارت دیگر-خود را در شرایط ایده آل تصور کنید وخوشی حاصل از آن را احساس نمایید.اگر می خواهید به آرزو های خود برسید باید بتوانید رفتار خود را تحت کنترل داشته باشید.برای برخی از مردم صحبت کردن در جمع موجب احساس ناراحتی واضطراب است چنین احساسی مسلما بررفتار آنها تاثیر می گذارد-در نتیجه هنگام صحبت کردن به لکنت می افتند-نمی توانند راحت بنشینند وچهره شان سرخ میشود.چنین افرادی همواره از شرکت در مجالس ومکانهای عمومی سرباز میزنند اما اگر همین افراد بتوانند-در همان لحظه احساس خود را تغییر دهند قادر خواهند بود تمام توان خود را بکار گیرند واز بهترین وضعیت جسمی وفکری بر خور دار شوند.به یاد داشته باشید که هرچه در زندگی به دست می آورید ویا از دست میدهید-مانند دوست-خانواده- همسرخوب-پول-موفقیت وبالاخره لذت وخوشی به دلیل مشکل احساس شماست.اولین روش برای تغییر دادن احساسمان-روش استفاده از جسم-یعنی تغییر حالتهای بدن-چهره-نحوه تنفس وحرکت وراه دوم کنترل تمرکز فکری است.یاد بگیرید که اندیشه های خود را کنترل کنید-زیرا اولا شما نمی توانید برمحیط پیرامون خود- اوضاع جوی ویا عقایدی که دیگران در باره شما دارند-کنترلی داشته باشید.ثانیا آنچه مایه شادی وخوشبختی انسان می شود قدرت وعوامل درونی است. پس روی اندیشه های خود کار کنید تا کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید.آن گاه همین اندیشه های نو –احساسات شما را متحول میکند. ازخود بیش ازآنچه دیگران از شما انتظار دارند متوقع باشید.فقط باید تصمیم بگیرید ونترسید. تنها راه برطرف ساختن ترس –روبرو شدن با آن است.اگر ترس خود را بزرگ جلوه ندهید به زودی دگر گونی را در خود حس خواهید کرد. برای تغییر کردن مسئولیت پذیر باشید.زندگی تان را به دقت بررسی کنید ومواردی را که مورد پسندتان نیست وهمواره باعث ایجاد تنش –خشم-یا ناامیدی زیاد در شما میشوند شناسائی کنید ومسئولیت کامل آنرا بر عهده بگیرید زیرا وجود آنها به علت نقصی در نحوه تفکر شماست.عزمتان را جزم کنید ودر مورد هر یک از این موقعیت ها مانند زمینه های شغلی-روابط شخصی ویا سرمایه گذاری زمانی-مالی یا عاطفی قاطعانه تصمیم بگیرید وآنها را از زندگی تان حذف کنید-سامان دادن به زندگی وظیفه درونی هر انسان است بنا بر این تلاش کنید. زیرا زندگی انسانهای بزرگ به ما نشان می دهد که آنها بزرگی خود را از طریق تلاشهای مستمروخستگی نا پذیرشان به دست آورده اند.عقاید وباور خود را تغییر دهید برای تغییر دادن دیدگاهها-تنها چیزی که لازم است-شهامت اندیشیدن به راههای تازه است.

 سه نکته مهم:

۱-به یاد داشته باشید که در معادله زندگی-گذشته با آینده برابر نیست.همواره در هر موقعیتی میتوان به نتیجه رسید اصلا مهم نیست که در زندگی چه بر سرتان آمده ویاحل مشکل شما چقدر دور ازذهن میرسد-اگرباور کنید که هر مشکلی راه حلی داردحتما راه حل آنرا خواهید یافت.

۲-ما برای تنبیه شدن به دنیا نیامده ایم.برای درس گرفتن آمده ایم.هر رویدادی در زندگی ما توان بالقوه آن را دارد که مارا متحول کند واز میان همه رویدادها-سختی ها ومصیبت ها-بیشترین توان را برای تغییر تفکر ما دارا هستند.طوری رفتار کنید که گویی در ورای هر حادثه ای-هدف ومقصودی نهفته است.

۳-اگر در جستجوی خوشبختی ومعنای زندگی هستید تمام توجه خود را به لحظه اکنون معطوف کنید وبه یاد داشته باشید که بهترین جا برای آغاز یک زندگی جدید-همین جایی است که اکنون هستید.فقط کافی است که افکار مثبت ونگاه شاد به زندگی داشته باشید. در این صورت جهان هستی-در قبال این نگرش-پاداشهایی فراتر از انتظار به ما میدهد. خلاقیت وخود آفرینی سه عامل موجب شکوفایی خلا قیت انسان می شود.نخست اهداف وآرزوهای بزرگ-دوم مسایل وبحرانهای عمده وبنیانی وسوم پرسشهای متمرکز.هریک از این عوامل میتواند تیرگی را از صفحه ذهن زدوده وچشمه فیاض خلاقیت رادر وجودتان به جوشش در آورد. گر به شدت خواستارچیزی باشید وهدف شما روشن تر وملموس تر باشد نقطه نظر های خلاقه بیشتری برای تحقق آن به ذهنتان خطور میکند وشمارا از موفقیت کنونی به جایگاه بلند وروشن می رساند.خلاقیت از تراوشات ذهن شماست-به خود بیایید وبرای غلبه برمسائل وتنگناهایی که هرروز باآن روبرو هستید-ژرفترین واساسی ترین نگرش هایی را که نسبت به زندگی دارید-بشناسیدوتغییردهید.موانع ومشکلات شما ممکن است از این دست باشند:نیاز به اطلا عات خاص-عدم کنترل وقت ونیاز به همکاری بادیگران-بنابر این به توانایی های باطنی خود ایمان داشته باشید تا بتوانید موانع را از جا برکنید وبراهدافتان چنگ بیندازید وفراموش نکنید که دستیابی به اهداف-همواره در فضای ذهنی روشن ومتمرکز وبا ایستادگی وپشتکار میسر میشود.خلاقیت فقط به ذهن آرام نشو ونما میکند-ازاین رو باذهنی روشن وفارغ ازهرگونه آشفتگی وتلاطم وتحقیق ومطالعه-کار آموزی وشرکت در سمینار راباکار وتلاش خود ترکیب وتلفیق کنید.خطاهای خود را کانون توجه قرار دهید واز لغزشها وکاستیهای خویش درس بگیرید-با مرور وبررسی اشتباهات وتصحیح مسیر-یک دوره کارآموزی تکنیکهای موفقیت برای خود ترتیب دهید-همواره به گونه ای بامسائل وتنگناها برخوردکنیدکه گویی انواع مسائل برای تیز کردن ابزارهای روحی شمابه سویتان روانند.برای افزایش سطح درآمدخویش همواره در صدد یافتن شیوه های نو وبدیع برای تامین نیازهای مردم باشید-در عرصه رقابت-کارها واقدامات همکاران موفق خود را زیر نظرداشته باشیدواز الگوهایی که درپیشرفت وتوسعه فعالیت آنان نقش دارد تقلید کنید-حتی در صورت امکان پس از رفع نقاط ضعف کارهای آنان-کالا وخدمات ارزنده تری راارائه کنید.به یادداشته باشید: که درمعادله زندگی، گذشته باآینده برابرنیست.همواره درهرموقعیتی می توان به نتیجه رسید اصلامهم نیست که درزندگی چه برسرتان آمده ویاحل مشکل شما چقدردورازذهن میرسد،اگرباورکنید که هرمشکلی راه حلی دارد حتما راه حل آنراخواهید یافت نوع نگاه ونگرش انسان باعث تغییر شکل شرایط بیرونی می گرددوقتی شما حرکت می کنید جهان به حرکت می افتد وبه هر اندازه ای که تغییر کنید،دیگر بازی سازان زندگی شما نیز به همان اندازه تغییر خواهند کرد.بنابر این توجه داشته باشید که در زمینه روابط اجتماعی،بیهوده نکوشید که دیگران را تغییر دهید.

چهارشنبه 25/2/1392 - 8:10
ازدواج و همسرداری

با همسر افسرده چه کار باید کرد؟

اردیبهشت ۲۱, ۱۳۹۲ توسط : admin1   موضوع : روی خط خبرگزاری ها, روانشناسی

ارسال نظر

«مهربانی و فداکاری او، توجه او، شفقت و عشق او، بیش از هر چیز دیگر مرا در مدت عذاب روانی ام روی پا نگه داشت. اگر بخواهم شخصی را که در بهبودی من بیشترین تاثیر را داشته است انتخاب کنم. آن شخص مطمئنا همسرم است.» این جملات را نورمن اندلر؛ روان شناس، بعد از بهبود از افسردگی شدیدی که دچارش شده بود، نوشته است.واقعیت این است که هرچند نقش همسران در ایجاد افسردگی در همدیگر به اثبات نرسیده است اما نقش آنان در بهبودی از افسردگی کاملاً اثبات شده است!

نام افسردگی را همه شنیده ایم اما احتمالاً بسیاری از ما تصور می کنیم این بیماری مختص افراد ضعیف است و چون ما قوی هستیم این بیماری هیچ وقت سراغ مان نخواهد آمد. اما بد نیست بدانید از هر چهار خانم یک نفر در دوره ای از زندگی خود مبتلا به این بیماری می شود. درباره آقایان نیز برخی معتقدند هرچند موارد تشخیص داده شده در حدود نصف میزان ابتلای خانم هاست ولی آنها نیز به میزانی برابر با خانم ها دچار این بیماری می شوند و فقط عوامل اجتماعی و محیطی باعث می شود بیماری آنان کمتر از خانم ها تشخیص داده شود. در این شرایط هیچ عجیب نیست اگر در یکی از این روزها متوجه شویم خودمان دچار این بیماری شده ایم یا همسرمان گرفتار افسردگی شده است. اما نکته مهمی که در رابطه با افسردگی وجود دارد نقش روابط بیمار با نزدیکان و به ویژه همسرش است.میگنا دات آی آر.درباره دلایل ایجاد این بیماری نظریات گوناگونی وجود دارد. برخی به تغییرات شیمیایی که در مغز روی می دهد اشاره دارند، برخی به نقش رویدادهای ناگوار تاکید دارند و برخی برای باورها و طرز تفکر فرد بیمار اهمیت قائل می شوند. واقعیت این است که در نهایت نیز نمی توان به صورت قطعی درباره علت ایجاد بیماری اظهارنظر کرد. اما با وجود این نکته مسئله ای که همه درمانگران با رویکردهای گوناگون بر آن تاکید دارند، نقش اطرافیان در کمک به بهبود فرد بیمار است. در این بین همسر بیمار نقشی مهم داشته و می تواند فرآیند بهبود را تسریع یا حداقل از میزان درد و رنج او کم کند.این کار هر چند آسان به نظر می رسد اما در عمل چندان ساده نیست. اگر همسر شما دچار افسردگی است، توجه به نکات زیر می تواند به شما کمک کند تا بتوانید به یاری او بشتابید.

مهم ترین کمک را جدی بگیرید
بعضی معتقدند مهم ترین کمکی که همسری می تواند برای همسر افسرده اش انجام دهد، کمک به تشخیص آن در اسرع وقت است. در بعضی موقعیت ها احتمال بروز افسردگی افزایش می یابد؛ به عنوان مثال بعد از زایمان برخی از خانم ها برای دوره ای کوتاه دچار افسردگی می شوند، که اگر به موقع اقدامات لازم برای بهبود انجام نشود، ممکن است ادامه پیدا کند. اگر علائم افسردگی را در همسرتان می بینید، در اولین قدم او را تشویق کنید به متخصص مراجعه کند. اگر برای او تشخیص افسردگی داده شد، کمک کنید دستورات متخصص اعم از خوردن دارو یا دیگر فعالیت ها،ازجمله شرکت منظم در جلسات روان درمانی، را انجام دهد. در ادامه به علائم اصلی افسردگی اشاره شده است.

با سرماخوردگی روانی آشنا شوید
نداشتن اطلاعات درست درباره افسردگی می تواند باعث سوء برداشت از رفتار فرد مقابل و ایجاد مشکلات بیشتر شود. افسردگی ادراک، نگرش، احساس ، اعمال و تحمل فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد افسرده غالباً دیگران را در مشکلات شان مقصر می دانند و در زندگی فقط به اتفاقات تلخ توجه دارند. اگر همسر افسرده تان پیوسته ایراد می گیرد، یادتان باشد این رفتار یکی از ویژگی های بیماری اوست، پس خیلی به دل نگیرید. طی بیماری همسرتان، این نکته را بارها به خودتان گوشزد کنید که او قصد آزار شما را ندارد او بیمار است و این رفتارها نیز علائم بیماری او است و نه ویژگی های شخصیتی اش. اطلاعات کامل تر درباره افسردگی را می توانید از طریق کتاب های مربوطه کسب کنید. اگر اطلاعات تان را از طریق متخصصی که همسرتان به وی مراجعه کرده است کسب کنید بهتر خواهد بود. چرا که علائم افسردگی در همه افراد یکسان دیده نمی شود.

وقتی رابطه زناشویی آسیب می بیند
وقتی همسر ما سرما می خورد ممکن است کمی بی حوصله یا بداخلاق شود اما در مجموع بیماری او آثاری ماندگار یا قوی بر رابطه زناشویی ندارد. اما در رابطه با بیماری های روانی و به ویژه اختلالات خلقی رابطه ما و همسرمان یکی از اولین مسائلی است که طی بیماری می تواند آسیب ببیند. به عنوان مثال افراد افسرده دچار باورهای اشتباه و تفکرات غیرمنطقی هستند. این باورها می تواند برای اطرافیان به شدت آزاردهنده باشد. گاهی اوقات فرد افسرده، ساده ترین رفتار اطرافیان را به عجیب ترین شکل ممکن تفسیر می کند؛ به عنوان مثال کمی دیر جواب دادن به تلفن می تواند به معنای طردشدن، بی علاقگی همسر یا لجبازی او برداشت شود. آشنایی با این باورها در همسرتان می تواند به شما کمک کند از او کمتر دلخور شوید و البته بتوانید با صبر و مدارای بیشتری در کنار او باشید.

گفتمان را فراموش کنید
احساسات و برداشت های افراد افسرده غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و سعی نکنید به او اثبات کنید فرضاً زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد می تواند باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»

یعنی تقصیر من است؟
احساس تقصیر و گناه، احساسی است که معمولا همسران افراد افسرده دچار آن هستند، درباره عوامل ایجاد کننده افسردگی هنوز متخصصان به توافق نرسیده اند، اما معمولاً ترکیبی از عوامل درونی مثل تغییر میزان مواد شیمیایی در مغز و عوامل بیرونی مثل از دست دادن عزیزان یا وجود باورهای غیرمنطقی را در نظر می گیرند، پس این قدر خودتان را در ایجاد بیماری همسرتان مقصر ندانید. در عین حال یادتان باشد افسردگی همسرتان به معنای شکست شما در برقراری ارتباط با همسرتان به صورت کلی نیست و البته فراموش نکنید شدیدترین افسردگی ها نیز درمان می شوند و قرار نیست ماه ها یا سال ها وضعیت شما به این شکل باقی بماند.

اگر تو افسرده ای، من هم خسته ام
در ارتباط با فرد افسرده، ممکن است حس کنید انرژی زیادی صرف می کنید، اما پاسخی دریافت نمی کنید یا به عبارتی از خودگذشتگی زیادی می کنید، اما طرف مقابل به آن توجه ندارد و نیازهای روانی شما را در نظر نمی گیرد. اگر تحمل تان تمام شده است و حوصله ندارید، فکر نکنید آدم بدی هستید یا همسری وفادار نیستید، اگر حس می کنید دیگر حوصله همسرتان را ندارید و نمی خواهید او را ببینید، بهتر است قبل از وخیم تر شدن اوضاع به مشاور مراجعه کنید. اگر در ابتدای ایجاد چنین احساساتی اقدامات لازم را انجام ندهید ممکن است خیلی زود حس کنید به بن بست رسیده اید و دیگر توان ادامه زندگی با همسرتان را ندارید؛ آن هم در شرایطی که تصمیم شما نه بر مبنای فکر و منطق که بر پایه احساسی است که شما برای دوره ای نه چندان طولانی گرفتار آن بوده اید. پس در این زمینه رودربایستی را کنار بگذارید و سعی نکنید ادای قهرمانان را درآورید و کمک تخصصی بگیرید.

خودتان را پاک نکنید
درمان افسردگی معمولاً در کوتاه مدت به نتیجه نمی رسد، این موضوع می تواند باعث خستگی، حساس شدن شما یا حتی عصبانیت تان شود. در این شرایط برای این که انرژی کافی در ارتباط با همسرتان داشته باشید، لازم است زمانی برای خودتان در نظر بگیرید. درست و کامل غذا بخورید، هر روز ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید، ارتباط تان را با دوستان و نزدیکان قطع نکنید و تفریح را از یاد نبرید. می توانید با خواندن داستان های طنز یا دیدن فیلم های کمدی مقاومت تان را در برابر این بیماری افزایش دهید. البته توجه داشته باشید زیاده روی در این کارها می تواند باعث دلخوری همسرتان شود و شما را متهم به این کند که او را درک نمی کنید یا از او خسته شده اید. پس جانب تعادل را از دست ندهید.

قایم باشک ممنوع!
افراد افسرده انرژی کمی دارند و در نتیجه ممکن است طی روز خیلی از کارهایی را که دل شان می خواهد انجام دهند، نتوانند انجام دهند. ممکن است شما عصر از سر کار برگردید و ببینید همسرتان هنوز ظرف های صبحانه را نتوانسته جمع کند. یا شوهرتان از صبح تصمیم داشته تلفنی بزند اما هنوز نتوانسته این کار را انجام دهد. در این شرایط احتمالاً او عصبی است. حتی ممکن است از دست شما عصبانی باشد که چرا او را تنها گذاشته اید. قطعاً تحمل چنین شرایطی خیلی سخت و طاقت فرساست.پژوهش ها نشان داده است، داشتن فعالیت بدنی به درمان افسردگی کمک می کند، از طرفی نمی توانیم از فرد افسرده انتظار داشته باشیم که خودش برنامه منظمی برای ورزش بریزد و آن را اجرا کند. اگر برنامه منظم روزانه برای ورزش با همسرتان بگذارید، جدای از کمک به درمان افسردگی او شما نیز از فواید آن بهره مند خواهید شد؛ چرا که تنش تان را کاهش می دهد و به بهبود رابطه شما و همسرتان کمک می کند.

کوچک ترها را از یاد نبرید
اگر فرزند دارید بهتر است از همان ابتدا با او درباره بیماری صحبت کنید و شرایط را توضیح دهید. زمانی که رفتار یکی از والدین تغییر می کند، معمولاً بچه ها به دلیل این که نمی توانند رفتار آن ها را پیش بینی کنند، مضطرب می شوند. در عین حال توجه داشته باشید رابطه عاطفی فرزندتان با یکی از والدینش آسیب دیده، در این شرایط وظیفه شما دوچندان شده و لازم است تا بهبود نسبی اوضاع، رابطه قوی تری با فرزندتان داشته باشید.

راهکار اساسی
شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. پژوهش ها نیز نشان داده است افرادی که مذهبی ترند کمتر دچار افسردگی می شوند و در زمان ابتلا نیز روند بهبودی سریع تری دارند. اما علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.

سپیده دانایی
میگنا

چهارشنبه 25/2/1392 - 8:9
ازدواج و همسرداری

آیا با تو خوشبخت می شوم ؟! ( ویژگی های شخصیتی همسر که در زندگی تاثیر گذارند )

مرداد ۹, ۱۳۸۶ توسط : admin   موضوع : اخبار اجتماعی, درگوشی یا نوجوانان و جوانان

ارسال نظر

تعداد زیادی از بازدیدکنندگان این سایت با ذکر شرح حال خود و نکاتی از فرد مورد نظر خود خواهان قضاوت ما در مورد نتیجه ازدواج احتمالی با آن فرد هستند . در جواب این عزیزان باید گفت تنها با خواندن نکاتی که از نظر شما مهم است و یا برداشت شما و بدون مصاحبه باشما و فرد مورد نظر ، نمی توان به سادگی در مورد آینده شما قضاوت کرد . ما همکاران سایت پزشکان بدون مرز  به شما عزیزان توصیه می کنیم که ضمن مطالعه تمامی مطالب این سایت در رابطه با ازدواج حتما قبل از ازدواج یک مشاوره با روانشناس و یا متخصص خانواده داشته باشید .

 

با این وجود به ذکرنکاتی که می تواند به شما در مورد قضاوت در رابطه با ازدواج کمک کند می پردازیم:

جفری اچ لارسن (Jeffry H Larson) کارشناس مسایل خانواده می نویسد: طی پنج سال گذشته به بررسی و مرور نتایج ۶۰ سال تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامد.

این بازخوانی نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارند که می توان آن ها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود.

حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست «کسانی که نباید با آن ها ازدواج کرد» قرار می گیرند.
تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن این که در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.
در فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگی های نه چندان مثبت هستند، اشاره شده است و البته بهترین توصیه در چنین شرایطی، ازدواج نکردن است!

۸۶۴۵۳۴۴.jpg
▪ اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح می کند:

«مطمئنی که دوستم داری؟» یا «واقعاً برایت اهمیت دارم؟» (تیپ تأیید خواه).
▪ اگر زمانی که با هم هستید بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد. (رابطه عشق-تنفر)
▪ اگر با وجود این که زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعاً یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنید.
▪ اگر با پدر و مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما «درست شبیه» این والد نامطلوب شما است.
▪ اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان «مادری» یا «پدری» کند.
▪ اگر احساس می کنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.
▪ اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: «شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود.»
▪ اگر فرد مورد نظرتان می خواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید. (تیپ مالکیت طلب).
▪ اگر او همه تصمیم های مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می کند و شما از این کار او بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)
▪ اگر او بارها «از کوره در می رود» و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.
▪ اگر احساس می کنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.
▪ اگر این فرد شما را از نظر روحی و عاطفی آزار می دهد.
در نهایت سه توصیه برای شما دارم که می توانند در جلوگیری از ازدواج با چنین ویژگی هایی مفید باشند:


۱) بیاموزید که این ویژگی ها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، درپی درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمی کند که هیچ، در بسیاری از موارد آن ها را شدیدتر هم می کند.
۲) در سن پایین ازدواج نکنید.
۳) قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید.

چهارشنبه 25/2/1392 - 8:8
ازدواج و همسرداری

هفت راهکار موثر برای یافتن همسر مناسب برای خانم ها و آقایان

۱. قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟

کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.

کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، یک دختر ۲۰ ساله دوست دارد در سن ۲۵ سالگی جراح متخصص دندانپزشکی باشد، در شیراز زندگی کند و دو بچه داشته باشد.

اولا این که کسی که می خواهد  متخصص دندانپزشکی بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از ۲۵ سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.

۲. مرحله دوم این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

۳. در مرحله سوم باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.

نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد ۱۷۰ کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.

۴. مرحله چهارم عبارتست از «دیدن» و «دیده شدن» برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.

۵. مرحله بعد یا دوست شدن با کسی است که فکر می کنید ممکن است با او ازدواج کنید یا خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای دوستی و یا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.

به هر حال، فراموش نکنید وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شدید یا از او خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.

۶. مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.

در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:

الف - می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید».
ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟»
پ - «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟»
ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟»

پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند.

از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟

علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.

۷. مرحله آخر جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند.

سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.

می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید.

مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.

 

چهارشنبه 25/2/1392 - 8:8
ازدواج و همسرداری

چگونه عروس یا داماد خوبی باشیم؟
برای بسیاری از زوج‌های جوان، برقراری روابط خوب با خانواده همسر کار مشکلی است، اما نکته‌های زیر به شما کمک می‌کند که آسانتر بتوانید با خانواده همسرتان کنار بیایید.

تجربه نشان داده است با درایت و فهم بیشتر می‌توان خانواده همسر را نیز مانند خانواده خود دوست داشت و به آن احترام گذاشت و احترام گرفت.

۱- عقایدتان را برای خودتان نگه دارید

بنا به تیپ شخصیتی‌تان ممکن است خاموش ماندن و اظهار نظر نکردن برای شما سخت یا آسان باشد، اما در هر حال نهایت تلاشتان را بکنید و در مواقعی که با نظریات خانواده همسرتان مخالف هستید، اظهار مخالفت نکنید. بهتر است حتی اگر نظر شما را هم جویا شدند، شما با سیاست و ادب از جواب دادن طفره بروید. این‌کار اصطکاک بین شما و خانواده همسرتان را کم می‌کند.

۲- بیشتر گوش کنید و پر حرفی نکنید

معمولا وقتی آدمها پر حرفی می‌کنند حواسشان کاملا به آنچه می‌گویند جمع نیست. برای این‌که همیشه سنجیده سخن بگویید باید بیشتر شنونده باشید.گاهی فضای صمیمیت ، شما را به پرگویی تشویق می‌کند؛ همیشه در مقابل این وسوسه مقاومت کنید.

۳- مودب باشید

لطفا، خواهش می‌کنم و متشکرم کلمات جادویی هستند. همیشه از آنها استفاده کنید.

۴- ملاقات‌هایتان را کوتاه اما شیرین کنید

هر چه بیشتر کنار خانواده همسرتان باشید احتمال ایجاد برخورد هم بیشتر می‌شود. اگر حس کردید فضای اتاق پر تنش شده است، بدون آن که به روی خود بیاورید به آرامی ‌اتاق را ترک کنید به آشپزخانه بروید و یک لیوان آب بخورید. این کار شما تنش را کمتر می‌کند.

ضمنا کمک در کارهای خانه هم به روابط شما و خانواده همسرتان کمک زیادی می‌کند. چیدن میز غذا،خشک کردن ظرف‌ها یا هر کار دیگری که باعث ایجاد تحرک در محیط شود از اوج گرفتن تنش جلوگیری می‌کند.

۵- کارت تبریک و هدیه فراموشتان نشود

مناسبات را همیشه یادداشت کنید.می‌توانید با تهیه یک کارت قشنگ یا یک هدیه کوچک دل اعضای خانواده همسرتان را به دست بیاورید. اگر بچه دارید ،هر چند ماه یکبار یکی از عکس‌های قشنگ او را انتخاب کنید و در یک قاب زیبا آن را به مادر و پدر همسرتان هدیه بدهید.

۶- بخشی از تعطیلات را در کنار آنها بگذرانید

اگر در طول تعطیلات به خانواده همسرتان سر نزنید و آنها را تنها بگذارید، این حس به آنها القا می‌شود که شما فرزندشان را دزدیده‌اید! حتی اگر به خودتان هم خوش نمی‌گذرد به خاطر همسرتان بخشی از تعطیلات را در کنار خانواده او باشید و با خوشرویی تلاش کنید به همه خوش بگذرد.

۷- به نصایح آنها با حوصله گوش کنید

اگر شما را نصیحت کردند یا از شیوه زندگی‌تان انتقاد کردند، به جای حاضر جوابی و اخم کردن با آرامش به حرف‌هایشان گوش کنید. قرار نیست اگر درست نبود شما حتما به آن نصیحت عمل کنید. فقط به آن گوش دهید، لبخند بزنید.

۸- لباس مناسب بپوشید

سعی کنید همیشه در جمع خانواده همسرتان لباس خوش دوخت و مناسب بپوشید. از پوشیدن تی‌شرت و گرمکن گشاد به شدت خودداری کنید. لباس خوش دوخت هم اندام شما را بهتر نشان می‌دهد و هم ظاهرتان را آراسته‌تر می‌کند. با چنین ظاهری دیگر اظهار نظرهایی مثل «وای چقدر چاقی یا لاغری» را کمتر می‌شنوید.

۹- خانه تان را تمیز کنید

حتی اگر هیچ وقت خانه تمیز و مرتبی ندارید،پیش از آمدن خانواده همسر همه جا را تمیز کنید. حتی کمدها را هم مرتب کنید.چون ممکن است آنها از سر کنجکاوی سری هم به آنجا بزنند!

چهارشنبه 25/2/1392 - 8:7
دنیای گیاهان و حیوانات

عکس / ماهی شگفت انگیز


سه شنبه 24/2/1392 - 15:8
کاردستی و خیاطی
گلِ ؟ حدس بزن؟

اگه ذهنت خیلی خلاق باشه میتونی با یه نگاه بگی این گل ها از چی درست شدن

Faux Kadam Flowers

خود عکس ها واضح هستن(گوش پاک کن/فوم یا اسفنج/چسب/رنگ)

Faux Kadam Flowers

Faux Kadam Flowers

 

 اینم گل اصلی و طبیعی این کار هست (قدرت خدا رو ببینید.خدایا شکرت که میتونیم این زیبایی ها رو ببینیم)

Faux Kadam Flowers

اینم یه مدل دیگه ش

Faux Kadam Flowers







سه شنبه 17/2/1392 - 10:17
کاردستی و خیاطی

 

  • نخ بافندگی/یک بسته بادکنک/چسب مایع


 

توی یه ظرف، مقداری آب و چسب رو با هم مخلوط کنید. فقط زیاد آبکی نشه.
 یه بادکنک رو هم باد کنید. سرش رو گره بزنید و کنار بزارید


 

یه مقدار نخ رو از گلوله بیرون بکشید و توی محلول آب و چسب بزارید لازم نیست خیلی نخ ها رو توی محلول فرو ببرید، در همین حد که نخ ها خیس بشن کافیه.

هر جور که دوست داری نخ رو دور بادکنک بپیچون

 

آخرش قسمت اضافی نخ رو ببرید و تهش رو هم بزارید زیر یکی از لایه ها


 

بادکنک رو توی محلول آب و چسب فرو ببرید تا نخ ها یک بار دیگه چسبی بشن. بعدش بیرون بیارید و چسب های اضافیِ سطح رو پاک کنید


 

حتما حتما 12 ساعت بهش فرصت بدین تا خشک بشن


 

بعد12ساعت به نخ روی بادکنک دست بکشید. اگه هنوز مرطوب بود، بهتره یک 12ساعت دیگه هم صبر کنید. ولی اگه خشک شده بود، می تونید بادکنک رو بترکانید


 

 برای درست کردن توپ های نخی بزرگتر هم می تونید از توپ های نرم بادی استفاده کنید؛ همین مراحل رو تکرار کنید و در آخر بجای ترکاندن توپ، بادش رو خالی کنید.

ایده های سپنداری:

1.میتونی از نخ گونی استفاده کنی ( بعد که خشک شد بعضی قسمتهاشو اکلیل طلایی بزنی)خیلی شیک میشه

2.میتونی بعد که کارت خشک شد با یه نخ رنگ دیگه از بین کارت رد کنی که کارت 2 رنگ بشه.

3.میتونی ازین کاموا های مدل طرح دار برداری برای کارت(البته نمیدونم که موقع خشک شدن چه جور میشه اگه شما امتحان کردی به منم بگو لطفا)


سه شنبه 17/2/1392 - 10:17
کاردستی و خیاطی

 




سه شنبه 17/2/1392 - 10:17
کاردستی و خیاطی

 

 

 

 

سه شنبه 17/2/1392 - 10:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته