• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 51
زمان آخرین مطلب : 3770روز قبل
محبت و عاطفه
می گویی که کسل و دلمرده شده ای .این کشفی بزرگ است . بله ، جدی می گویم . آدمهای اندکی وجود دارند که به این نکته پی برده باشند که کسل هستند ؛ وچنین آدمهایی واقعاً کسل هستند . هرکسی متوجه این حالت در آنها می شود غیر از خودشان . دانستن این امر که آدم کسل شده ، شروعی بزرگ محسوب می شود . ولی چند نکته هست که باید تفهیم شود .انسان تنها موجودی است که احساس کسلی می کند ؛ این امتیازی انحصاری و بخشی از شان و منزلت وجود انسانی است . آیا تا به حال بوفالو یا الاغی را کسل دیده اید ؟ آنها کسل نمی شوند . کسل شدن یعنی اینکه راه و روش زندگی ات غلط است . به همین دلیل است که می گویم کسل شدن اتفاقی در خور توجه است ؛ یعنی فهمیدن این نکته که (( من باید کاری بکنم . یک دگرگونی لازم است . )) بنابراین فکر نکن که کسل بودن چیز بدی است ؛ بلکه نشانه ای میمون برای شروعی نو می باشد . ولی به مین بسنده نکن .آدمهایی که ظاهر و باطنشان یکی است هیچ وقت کسل نمی شوند . در مقابل آدمهای متظاهر محکوم به کسلی هستند ، برای اینکه زندگی خود را به دوبخش تقسیم کرده اند . خود واقعی شان را سرکوب می کنند و تظاهر به زندگی ای می کنند که دروغین است . منشا کسلی ، همین زندگی دروغین است .اگر آدم کاری را انجام دهد که از ته دل می خواهد ، هیچ گاه کسل نمی شود .زمانی که خانه ی پدری ام را برای رفتن به دانشگاه ترک می کردم ، والدینم ، بخصوص پدرم ، و دیگر اعضای خانواده همگی می خواستند که من دانشمند شوم یا حداقل یک دکتر یا مهندس تا اینکه آینده ام تامین باشد . من قاطعانه رد کردم و گفتم : (( من آن کاری را انجام خواهم داد که دلم می خواهد ، برای اینکه نمی خواهم زندگی کسل کننده ای داشته باشم . شاید به عنوان یک دانشمند ، موفقیت کسب کنم ، مورد احترام قرار گیرم ، و از پول و قدرت و موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار شوم ، ولی در درون خود ، کسل خواهم ماند ، چرا که این به هیچ وجه کاری نیست که دلم می خواهد . ))آنها شوکه شده بودند ، برای اینکه هیچ آینده ای در تحصیل فلسفه نمی دیدند . ولی در نهایت با اکراه موافقت کردند ، با این یقین که من دارم آینده ام را تباه می کنم ، ولی در نهایت متوجه شدند که اشتباه کرده اند .مساله بر پول ، قدرت و موقعیت اجتماعی نیست ، بلکه چیزی است که واقعاً دلت می خواهد و تو را ارضا می کند . اگر این کار را بکنی بدون توجه به ثمره و ماحصل آن کسلی از زندگی تو رخت بر می بندد . انجام دادن کار صحیح از دید دیگران ، سنگ بنای دلمردگی است .کل انسانیت دچار کسلی شده است .؛ آنکه می بایست عارف می شد ریاضیدان شده ، آنکه می بایست ریاضیدان می شد به دنبال سیاست رفته ، و آن کسی که بایستی شاعر می شد تاجر شده . هیچ کس سر جای خود نیست ؛ بلکه جایی دیگر است که به آن تعلق ندارد . آدم در زندگی باید ریسک کند . اگر آدم آماده ی ریسک کردن باشد ، کسلی و دلمردگی در یک لحظه نا پدید می شود .
يکشنبه 30/11/1390 - 13:31
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم برای تهیه ی دونات:ماست شیرین – نصف پیمانهروغن – به میزان لازمشکر – نصف پیمانهآرد – به میزان لازمتخم مرغ – دو عددوانیل – یک قاشق چایخوریبیکینگ پودر – یک قاشق مرباخورینمک – نصف قاشق چایخوریطرز تهیه ی دونات:روغن را در ظرفی ریخته، ماست و شکر را به آن افزوده و هم می زنیم. بیکینگ پودر را به مخلوط اضافه نموده و به هم زدن ادامه می دهیم. وانیل، نمک و تخم مرغ را می افزاییم و با چنگال مواد را در حدود سه الی چهار دقیقه هم می زنیم. آرد را کم کم اضافه نموده تا خمیری حاصل شود که به دست نچسبد، سپس به آرامی خمیر را ورز داده تا صاف شود. آن را به مدت سه ساعت درون یخچال قرار می دهیم. روی میز کار آرد پاشیده و خمیر را به قطر نیم سانتی متر پهن می کنیم. به اندازه یک دایره متوسط از خمیر برش زده و از داخل دایره هم به اندازه یک دایره کوچک تر برمی داریم تا خمیر به صورت حلقه درآید. سپس حلقه های دونات را در روغن داغ سرخ می کنیم و بعد از سرد شدن با سس شکلات تزیین می کنیم.مواد لازم برای سس شکلات:شکلات تخته ای – ۲۰۰ گرم
کره – ۵۰ گرم
شیر – سه قاشق غذاخوری
شکر – شش قاشق غذاخوریطرز تهیه ی سس شکلات:ابتدا شکلات را به همراه کره برروی کتری به روش بن ماری (بخار آب) ذوب نموده و مدام هم می زنیم. سپس شیر و شکر را می افزاییم تا یک سس غلیظ به دست آید.

 

يکشنبه 30/11/1390 - 13:29
طنز و سرگرمی

حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید ، مغز با سردرگمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و هیچ تغییری به وجود نخواهد آمد.یعنی شما نمی توانید با سعی و تمرین مداوم پایتان را باهوش کنید چرا که مغز شما از قبل برنامه ریزی شده است.این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می کشد.باور کردنی نیست ولی کاملا صحت دارد.

امتحان کنید:

در حالیکه روی صندلی یا مبل نشسته اید پای راستتان را کمی بالا بیاورید و در جهت عقربه های ساعت بچرخانید.

در همین حال با دست راست عدد 6 را در هوا بنویسید مسیر چرخش پای شما تغییر کرد درسته ؟ یعنی پای شما خلاف جهت عقربه های ساعت شروع به چرخیدن کرد.

هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغز پیدا نکرده اند پس هیچ کاری برای تغییر آن نمی توان انجام داد. شما هر چقدر که این تست را انجام دهید همان نتیجه قبلی را بدست خواهید آورد!!!

يکشنبه 11/10/1390 - 21:58
اخبار

وقتی گوشی در آب می افتد :

این بلا ممکن است سر هر کسی بیاید. چنانچه گوشی شما در آب سقوط کرد یا اینکه در هر جای خیس یا مرطوب دیگری افتاد یا حتی اگر یک دوش حسابی هم گرفت برای شروع عملیات نجات آن قبل از هر چیز ، در ابتدا باطری آن را خارج کنید. سپس آن را به آرامی با یک حوله خشک کنید. مرحله بعد این است که گوشی را درون یک ظرف پر از برنج خام و خشک قرار دهید. برنج یکی از بهترین جذب کننده های رطوبت است. کافی است گوشی شما یکی دو روز درون برنج ها مدفون باشد تا تمام رطوبت آن خارج شود. جالب است بدانید پس از اینکه گوشی شما طی زمان ذکر شده در داخل ظرف برنج استراحت کرد، پس از رطوبت زدایی کامل مثل روز اول کار می کند و بدون هیچ مشکلی قابل استفاده میگردد. البته شاید این راهکار کمی عجیب بنظر برسد ولی کاملا کاربردی و قابل انجام است.

يکشنبه 11/10/1390 - 21:58
فلسفه و عرفان

روح انسان بعد از مرگ به عالمی به نام برزخ می‌رود. عالم برزخ را «عالم مثال» یا «عالم خیال» نیز می‌گویند. درعالم برزخ، ماده نیست بلکه صورت محض است
صورت مثالی ما در خواب حرکت می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد، بدون این که بدن حرکتی کند. این صورت مثالی چیزی در کنار بدن و در کنار روح نیست، بلکه بدن و صورت مثالی و روح، با یکدیگر،اتحاد دارند و در واقع سه مرحله از واقعیّت انسان هستند.                   
انسان در موقع خوابیدن، علاقه‌اش از بدن کم می‌شود. مرگ هم که برادر خواب است به معنای قطع علاقه روح از بدن است. بنابراین طبق استدلالات عقلانی و نیز آیات و روایات صریح و فراوان، روح پس از مرگ زنده است و به نعمت‌ها یا عذاب‌های الهی مشغول می‌شود.       
خداوند در آیه 169 سوره آل عمران می‌فرماید: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الیه امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون ؛ ابداً گمان مکن که آنان که در راه خدا شهید شده‌اند، مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.
بنابراین انسان، پس از مرگ، وارد عالم برزخ می‌شود و هیچ فاصله ای بین مرگ و عالم برزخ نیست.        
رسول خدا فرمود: من مات فقد قامت قیامته ؛ هر کس بمیرد قیامت او بر پا شده است 
و نیز فرمود: القبر روضه من ریاض الجنه او حفره من حفرالنیران ؛ قبر باغی است از باغ‌های بهشت یا گودالی است از گودال‌های جهنم.                 
آیات و روایات در مورد بقای روح و عالم برزخ بسیار فراوان است، به طوری که جای هیچ شکی باقی نمی‌گذارد.   

برزخ در لغت، به معنای چیزی است که در میان دو چیز دیگر حایل شود و در اصطلاح علمای اسلام به عالمی (جهانی) گفته می‌شود که مابین این جهان و جهان اخروی(قیامت) است. همچنین به عالم برزخ عالم مثال و خیال نیز می‌گویند.کیفیت عالم برزخ :کیفیت عالم برزخ، مانند عالم نفس مجرد (خالی) مطلق از ماده است، یعنی ماده نیست ولی آثار ماده نظیر کیف و کم و اْین را دارد یعنی دارای اندازه و حدود است و رنگ و شکل و صدا، همانند عالم خواب و رؤیا.برزخ در قرآن :لفظ برزخ ۳ بار در قرآن در سوره المؤمنون آیه ۱۰۰ و سوره الفرقان آیه ۵۳ و سوره الرحمن آیه ۲۰ آمده است.فلسفه وجود عالم برزخ :علامه حسن زاده در این باره می‌گوید: که طفره مطلقاً چه در عالم ماده و چه در عالم معنا محال است مثلاً انسان که در هر مرتبه‌ای از مراتب فعلیت باشد تا جمیع مراتب مادونش را نگذرانده و استیفاء نکرده باشد به آن مرتبه از فعلیت نمی‌تواند برسد، در مرتبه بدن، از ماده و طبع گرفته تا آن فعلیت را که داراست.و همچنین در مرتبه روح، از عقل هیولای گرفته تا آن فعلیت که داراست؛ مثلاً عقل هیولانی به عقل بالفعل نمی‌رسد مگر اینکه عقل بالملکه را گذرانده باشد وگرنه ممکن نیست چون طفره محال است.بر همین اساس و اصل مسلّم بین حکما و دانشمندان است که نتیجه گرفته می‌شود، هیچ روح انسانی بدون برزخ نمی‌تواند وارد عالم محشر و بهشت یا جهنم ابدی شود؛ زیرا انتقال از محیطی به محیط دیگر که از هر نظر با محیط اول متفاوت است، در صورتی قابل تحمل خواهد بود که مرحله میانه‌ای وجود داشته باشد؛ مرحله‌ای که بعضی از ویژگیهای مرحله اول و پاره‌ای از ویژگیهای مرحله دوم در آن جمع باشد. بهشت و جهنم برزخی :غیر از بهشت و جهنم قیامت، بهشت و جهنم دیگری در عالم برزخ وجود دارد که در آن خلود(جاودانگی) نیست بلکه پایان پذیر است و تا قیامت ادامه دارد. و حتی در این بهشت و جهنم تکامل فرض دارد؛ یعنی ممکن است شخصی در بهشت باشد و درجاتش افزوده شود و یا شخصی از جهنم آزاد شده و یا عذاب او در اثر کارهای خیر بازماندگان تخفیف پیدا کند.
پنج شنبه 8/10/1390 - 21:49
ایرانگردی
اقلید دارای مناظر زیبا و بدیعی است از جمله :1. چال بوشا(باباشاه)(busa ): تفریحگاهی است زیبا که در جنوب غربی شهر واقع شده است.2. چشمه چغرسیاه (coqorsiyah): تفریحگاهی است نزه و خوش، بیدهای مجنون اطراف چشمه در امتداد رودهای کوچک و بزرگ منظره زیبا و خاطره انگیز را بوجود آورده اند.3. حوضچه دختر گبر(Gabr): در دامنه تل فلات در مرکز شهر سنگ نوشته ای به خط پهلوی به طول 8/1 *88 سانتی متر وجود دارد، به شکل حوضی است که قبر بوده و بازمانده از زرتشتیان این منطقه پیش از اسلام است.4. تنگ براق: یکی از روستاهای بسیار زیبا و خوش آب و هوای اقلید است که تا مرکز شهر حدود 110 کیلومتر فاصله دارد. تنگی در میان انبوه در هم فرو رفته با چشمه های متعدد که طبیعت با تمام توانش در اینجا خود نمایی می کند.5. چشمه شیرین: در فاصله 80 کیلومتری شهر روستای بزرگی به نام خسروشیرین قرار دارد،می گویند که خسرو پرویز پادشاه ساسانی شیرین را در این منطقه دیدار کرده است.6. گور بهرام: در فاصله 55 کیلومتری شهر منطقه ای باتلاقی وجود داردکه مشهور به گور بهرام است. چنین شهرت دارد که بهرام برای شکار گورخر در این منطقه اسب می تاخته و در این باتلاق ناپدید شده است.7. قدمگاه : چشمه ای پرآب که در میان انبوه درختان سر به فلک کشیده درهم جاری است که در دامنه ای زیبا با آب و هوای مطبوع و خشک یکی از مناظره طبیعی و دست نخورده استان فارس می باشد.
پنج شنبه 8/10/1390 - 21:43
قرآن
سؤال این بود كه وجود همه علوم بشری در قرآن آری یا نه؟ ما معتقدیم نه، بلكه اشاراتی در قرآن هست، تشویق كسب علم در قرآن هست. مثلا ما آهن را خلق كردیم در آهن منافعی بری شما هست. با این آیه خداوند به بشر خط مى دهد كه به سراغ استفاده از آهن برود و اما معنی آن این نیست كه هر چه در رابطه با آهن هست در قرآن به شما یاد دادیم.«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی كِتابٍ مُبِینٍ»(1)؛ كلیدهای غیب تنها نزد او است و جز خداوند كسی آن را نمى داند، آنچه در خشكی و دریاست مى داند، و هیچ برگی از درخت ساقط نمى شود مگر این كه خدا آن را مى داند و هیچ راهنمایی در تاریكى های زمین و هیچ تر و خشكی نیست مگر این كه در كتاب مبین ثبت است».آیا این ادعا كه همه علوم در قرآن موجودند ادعی درستی است یا نه؟!
چند دیدگاه، در این باره وجود دارد؛
1. دیدگاه حداكثری؛ بنابراین دیدگاه تمام علوم در قرآن موجودند به دلیل آیه مذكور و آیه 88 سوره نحل: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْ ءٍ؛ ما كتاب را بر تو نازل كردیم كه روشن كننده هر چیزی است». لذا همگان مى توانند با سعی و تلاش خود و متناسب با رشته تخصصی خود حتی دانش هی مختلف شیمی، فیزیك را از قرآن استخراج كنند و حقایق را كشف كنند. اسكندرانی در «كشف الاسرار النورانیه» طنطاوی در كتاب «الجواهر فی تفسیر القرآن» و ابن كثیر در «تفسیر القرآن العظیم» و ملا محسن فیض كاشانی، از این گروهند.
2. دیدگاه حداقلی؛ بنابراین دیدگاه قرآن تنها به بیان عقاید و ارزش ها پرداخته است و طرح مسائل علمی با قدسی بودن قرآن و دین سازگار نیست. «محمد عَزّه دَر رُوزه» در «تفسیر الحدیث» و «عبدالكریم سروش» در «فربه تر از ایدئولوژی» از این گروهند. البته ناگفته نماند كه طرح مسائل علمی در قرآن با قدسی بودن آن منافات ندارد چنان كه ظاهر بسیاری از آیات قرآن، درباره كارهی دنیایی مردم، جنگ و صلح آنها و دقت در پدیده هی طبیعی و زمین و آسمان مى باشد. 3. دیدگاه اعتدالی؛ همه علوم در قرآن نیست بلكه قرآن كتاب هدایت است و علوم دیگر به مناسبت هی گوناگون تنها مورد اشاره قرار گرفته اند. و اگر گفته شود همه علوم در قرآن موجودند ما همه را نمى فهمیم. بلكه آنانی كه اهلش هستند مى دانند لذا روایت دارد كه قرآن هفت بطن دارد و هر بطنی هفت بطن دارد. علامه طباطبائی(ره) از این گروهند.بنابراین دیدگاه، آیه شریفه: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْ ءٍ» درست است كه مربوط به همین قرآن كریم است ولی روشن كننده هر چیزی در موضوع خودش است و موضوع قرآن هدایت بشراست نه علوم تجربی و ریاضی و فیزیك بلكه هر چیزی راجع به هدایت لازم باشد در قرآن هست. فرض كنید در كتاب شیمی، دانشمندی بنویسد من در این كتاب از هیچ مسئله ی فرو گذار نكردم، منظور چیست؟ مسلما مراد او مسائل مربوط به موضوع همان كتاب كه شیمی است مى باشد.قرآن نیز كتاب هدایت و كتاب انسان سازی است و اگر گفته شود همه چیز در آن است منظور آن چیزهایی است كه مربوط به هدایت است.گاهی گفته مى شود؛ در آیه شریفه لفظ «كل شى ء» آمده؛ اگر منظور آیه مقید به هدایت بود قیدش را مى آورد حالا كه قیدش را نیاورده پس مرادش مطلق است. به ویژه در ادبیات گفته شده اگر كلمه «كل» آورده شود، افاده عموم مى كند. پس چرا مى گویید فقط مربوط به هدایت است؟!پاسخ: گاهی قید، لفظی است و گاهی عقلی است. قید لفظی هم، گاهی متصل است و گاهی منفصل است. باید دانست قرینه و قید عقلی نیز از شمار قرائن متصل محسوب مى شود زیرا مطلب از بس كه روشن است نیاز به ذكر ندارد قرینه عقلی گاهی از لفظ هم دلالتش بیشتر است.در اینجا قرینه و قید عقلی این است كه اگر همه علوم در قرآن وجود مى داشت:
اولاً، مثنوی هفتاد من مى شد.
ثانیاً، باید آن مطالب از قرآن فهمیده مى شد و صرف ادعا فائده ندارد. در حالی كه فهم علوم و دانش ها مختلف مانند شیمی و فیزیك از قرآن مشكل است.پس به قرینه عقلی در این آیه و ظهور آیات دیگر، منظور این است كه قرآن، كتاب هدایت بشر است و آن چه در این باره لازم است فروگذار نكرده است.درباره آیه شریفه: «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی كِتابٍ مُبِینٍ»(2)؛ همه موجودات و هر چه تر و خشك را شامل مى شود» نیز برخی گفته اند منظور از «كتاب مبین»، لوح محفوظ و كتاب علم غیب الهی مى باشد كه فراتر از این قرآن مى باشد.البته مى توان گفت: قرآن داری لایه ها و بطون فراوان است؛ اما كلید فهم آن در اختیار مخاطبان اصلی و اهل بیت(ع) است و مربوط به عموم مردم نیست.بنابراین؛ سؤال این بود كه وجود همه علوم بشری در قرآن آری یا نه؟ ما معتقدیم نه، بلكه اشاراتی در قرآن هست، تشویق كسب علم در قرآن هست. مثلا ما آهن را خلق كردیم در آهن منافعی بری شما هست. با این آیه خداوند به بشر خط مى دهد كه به سراغ استفاده از آهن برود و اما معنی آن این نیست كه هر چه در رابطه با آهن هست در قرآن به شما یاد دادیم. ادعائی نكنیم كه در اثباتش نمى توانیم از قرآن درآوریم. بله یك نكاتی هست مثلا آیا زمین به دور خورشید مى چرخد یا خورشید به دور زمین، یك زمانی نمى شد از قرآن استفاده كرد كم كم در اثر رشد عقل و علم بشری، از بعضی آیات استفاده شد زمین به دور خورشید مى گردد البته قرآن برای این نازل نشده ولی اشارات علمی دارد حتی از بعضی آیات استفاده مى شود كه تمام كهكشان در حال حركت است. مثل « كُلٌّ فِی فَلَكٍ یَسْبَحُونَ» همه چیز در حال سیر است. ولی معنی آن این نیست كه قرآن تمام علوم نجوم را بیان نموده است. بنابراین دیدگاه؛ اگر گفته شود تمام علوم و یا بسیاری از دانش ها از قرآن قابل استخراج است؛ چنین كاری توسط پیامبر و امامان علیهم السلام امكان دارد، در این باره به چند نمونه از روایات اشاره مى شود:«سمعت ابا عبدالله (ع) یقول قد ولدنی رسول الله ص و انا اعلم كتاب الله و فیه بدء الخلق و ما هو كائن الی یوم القیامه و فیه خبر السماء و خبر الارض و خبر الجنه و خبر النار و خبر ما كان و خبر ما هو كائن اعلم ذلك كما انظر الی كفی ان الله یقول فیه تبیان كل شى ء»(3)؛ «امام صادق علیه السلام فرمودند: من از اولاد رسول خدا (ص) هستم و من نسبت به كتاب خدا داناترینم و در آن شروع خلق است و آنچه تا روز قیامت مى باشد و در آن خبر آسمان و زمین و خبر بهشت و جهنم و خبر آنچه اتفاق افتاده و آنچه اتفاق مى افتد موجود است، من این مطالب را (از قرآن) مى دانم همانطور كه به كف دستم نگاه مى كنم، بدرستیكه خدا مى فرماید: در آن روشن كننده هر چیز است».«قال ابو عبد الله(ع) ما من امر یختلف فیه اثنان الا و له اصل فی كتاب الله عز و جل و لكن لا تبلغه عقول الرجال»(4)؛ «امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ چیز نیست كه دو نفر در آن اختلاف كنند مگر آن كه بری آن در كتاب خدی عزوجل اصلی مى باشد ولی اندیشه و عقل مردم بدان نمى رسد».البته دیگر مردمان نیز به هر مقدار در متن آیات قرآن و ارتباط آنها با یكدیگر بیشتر تعقل و تدبر كنند و از احادیث معصومان و محبت و ولایت آنان بیشتر بهره مند باشند بری نیازهای علمی خود در سطوح مختلف فردی، اجتماعی، بیشتر مى توانند پاسخ بیابند.

نكته پایانى
در پایان مى توان به این نكته مهم به عنوان جمع بندی توجه داشت؛ اگر چه شأن اولیه و اصلی قرآن، بهره گیری از آن در جهت هدایت فرد و جامعه است و همه علوم در ظاهر الفاظ قرآن نیامده است. اما از آنجا كه راه یابی به حقایق هستی و بهره مندی از نور علم، نیاز به قابلیت و لیاقت دارد. اعتصام و چنگ آویختن به ریسمان آیات قرآن و ولایت معصومان مى تواند بهترین امكان و شرایط را بری انسان فراهم مى آورد تا به «حقیقت ملكوتی علم» دست یابد و از طریق مراجعه و انس با قرآن، جرقه هی علمی و معنوی در انسان زده شود. چنان كه موارد متعددی دیده و تجربه شده است. بسیاری از علوم و مجهولات بشری كشف شده است، بنابراین مى توان به صاحبان علم و خرد توصیه كرد كه جهت دست یابی به سررشته هی علمی و پى ریزی بنیان هی علمی در رشته هی مختلف از قرآن بیشترین استفاده ها را ببرند.
پی نوشت ها:
1) انعام، آیه 59.
2) انعام، آیه.
3) الكافی، ج 1، ص 61، باب الرد الی كتاب و السنته.
4) الكافی، ج 1، ص 60، باب الرد الی كتاب و السنه.
منبع:
porseman.org

سه شنبه 6/10/1390 - 23:4
قرآن
عمر دنیا و زمین و انبساط آن (بیگ بنگ) - سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی همگی گوشه ای از معجزات قرآن است!نسبت عمر دنیا به عمر زمین:
سوره ی 50 (ق): آیه ی 38:
"ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید"
سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9:
"بگو: آیا شما به آن كس كه زمین را در دو روز آفرید كافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است!
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می كنند.
این در حالی است كه عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده كه زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است).
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه كنیم هیچ كمبودی دیده نمی شود!
عمر دنیا (13.5 میلیارد سال) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم كنید.
جواب 3 بدست می آید.
این بدان معناست كه علم امروز نیز به این مسئله رسیده كه عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است!
سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی:
سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و كوبنده ی شب! و تو نمی دانی كوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!
در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است كه چاله را ایجاد می كند.
نسبیت عام پیش بینی می كند كه سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اكثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.
امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد كه كسی به جایی می كوبد! (ستاره ی كوبنده).
باور ندارید؟ گوش كنید!
قرآن در آسمان ستاره ای كوبنده را معرفی می كند كه ثاقب است. (چاله ایجاد می كند).
سه شنبه 6/10/1390 - 23:2
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سه شنبه 6/10/1390 - 23:0
داستان و حکایت
طبابت پروردگاربه نام خدای بی همتا به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ... فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.  زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.  آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...  و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.  به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.  بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ... فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.  زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!       خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :  هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم  قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم . هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.  زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم . و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.  امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کندجمله نهایی :  عیب کار اینجاست که من "" آنچه هستم ""  را  با "" آنچه باید باشم ""   اشتباه می کنم ،  خیال میکنم  آنچه  باید  باشم  هستم،   در حالیکه  آنچه  هستم    نباید  باشم . 
دوشنبه 5/10/1390 - 13:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته