• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 187
زمان آخرین مطلب : 5306روز قبل
دعا و زیارت

پنج شنبه 23/7/1388 - 11:34
دعا و زیارت
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

اول ، وقتى كه حضرت آدم علیه السلام توبه كرد و خداوند توبه او را پذیرفت - هنگامى كه او از بهشت اخراج شد، دویست سال گریه كرد تا این كه جبرئیل نازل شد و گفت : اى آدم آن اسامى كه بر ساق عرش نوشته بود بخوان و خدا را به آنها قسم بده تا توبه ات قبول شود - و آنها را به آدم یاد داد. - چون حضرت آدم خدا را نافرمانى كرد و از بهشت بیرون آمد، شیطان خوش حال كه آدم هم مانند او از بهشت رانده شده است ؛ ولى آدم با توجه به خدا توبه اش پذیرفته شد. این شیطان ملعون از سوز دل ناله كرد كه ملائكه آسمان و زمین را متوجه كرد و همه او را لعنت كردند.(400)
دوم ، روزى بود كه حضرت یوسف از دست زلیخا گریخت ، ووقتى زیلخا یوسف را خرید، عاشق او شد و او را در سالن شاهى برد و درها را بست ، شیطان خوش حال شد كه پیغمبر زاده و گبر زاده را در مجلس خلوتى جمع كرده ، یوسف زنا مى كند، و نامش از مرتبه نبوت محو خواهد شد! هنگامى كه یوسف فرار كرد و خود را نجات داد، بر مقام و مرتبه او افزوده مى شود - این بود كه شیطان از سوز دل ناله اى كرد كه ملائكه صداى او را شنیدند و لعنتش نمودند.(401)
سوم ، در عید غدیر خم وقتى كه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم حضرت على علیه السلام را به خلافت نصب كرد و فرمود: ((من كنت مولاه فعلى مولاه )) بعد فرمود:اى مردم ! دوستى على حسنه است . با دوستى و ولایت على هیچ گناهى مانع از رفتن به بهشت نمى شود. در این هنگام شیطان از دل پر درد خود ناله اى كشید و گفت : از این پس چه كنم و چاره من چیست ؟ اولاد خود را جمع كرد و گفت : تا مى توانید مردم را به شك اندازید. محبت و ولایت و دوستى على را چنان بر مردم مشتبه كنید كه او را به خدایى باور كنند و از راه غلو به جهنم بروند. و عده اى از راه و روش او برگردند و جهنمى شوند.(402)
چهارم ، روز عاشورا بشیار زحمت كشید تا زمینه اى فراهم آورد به طورى كه همه لشگر عمر سعد علیه امام حسین علیه السلام شوریدند و او را به قتل رساندند! آن گاه همه شیاطین ، روى زمین پخش شدند و با شادى و خوانندگى ابراز خرسندى كردند. شیطان مى گفت : عجب خلق خدا را گمراه كردم . گاهى به صورت شمر و گاهى به صورت عمر سعد مردم را واداشت تا بجنگند. سرانجام گفت : كار را درباره فرزندان آدم به پایان رساندم . آن چه مقصود من بود امروز دست گیرم مى شود. جبرئیل پرسید: این همه سرخوشى تو براى چیست ؟

اى سگ ملعون جواب من بگو
راست گوى و در دغا زوزه مجو
گفت : به خاطر این كه از زمان حضرت آدم تا كنون چنین حادثه اى واقع نشده و نخواهد شد.
بعد از آن كه حضرت علیه السلام به شهادت رسید، درهاى آسمان گشوده شد تا ملائكه ، كربلا را ببینند. زمانى كه شیطان با خبر شد خداوند چه ثوابى براى پیروان و زیارت كنندگان او قرار داده ، از كرده خود پشیمان شد از روى حسرت و ندامت نعره اى كشید كه جمیع ملائكه او را لعنت كردند. گفت
((واویلاه )) قضیه بر عكس شد و مردم بیشتر داخل بهشت شدند.(403)
پنجم ، روزى كه بهشت بر او حرام شد و به زمین آمد از ناراحتى فریادى زد كه ، چرا از آن مقام قرب و جمع ملائكه رانده شده و باید در زمین تنها باشد.(404)
ششم ، وقتى تكبر نمود و آدم را سجده نكرد، خداوند و جمیع ملائكه او را لعن كردند. او از حسرت و دورى از بهشت و از دست رفتن حسنات و عبادت هایش فریادى كشید.(405)
هفتم ، وقتى كه حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم به پیامبرى مبعوث شد و مردم را از نادانى و گمراهى و جهنم نجات داد و به سوى بهشت رهنمون ساخت ، زوزه اى كشید.(406)
هشتم ، زمانى كه آیه توبه نازل شد،(407) مبنى بر این كه انسان اگر گناهى كند یا ظلمى به خود و دیگران روا دارد و سپس خدا را بخواند و طلب استغفار نماید، خداوند تمام گناهان او را مى بخشد. در این موقع شیطان فریادى كشید و ناله زد به طورى كه تمام بچه شیطان ها دور او جمع شدند و احوال او را پرسیدند؟ گفت : آیه اى نازل شده كه خدا تمام گناهان را مى بخشد و زحمات ما باطل مى شود.(408)
نهم ، بعد از تولد حضرت عیسى علیه السلام وقتى مى خواست به آسمان رود، فرشتگان به دستور خداوند او را سنگ باران نمودند و از آسمان چهارم برگداندند.(409)
دهم ، وقتى كه آخرین پیامبران (حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم ) پا به عرصه وجود گذاشت ناله او بسیار سوزناك بود.
یازدهم ، وقتى سوره مباركه ((حمد)) نازل شد فریادى زد و یاران خود را فرا خواند و داستان آمدن سوره را بیان كرد. وبه او گفتند:اى ((عزازیل !)) چرا از نازل شده این سوره نالیدى !؟
گفت : من در لوح محفوظ دیدم كه نوشته بود، اگر بنده اى از بندگان خدا در تمام طول روز گناه كرده باشد و پیش از آن كه آفتاب غروب كند، طهارت بگیرد و سه مرتبه این سوره را بخواند، به بركت آن ، همه گناهانش آمرزیده مى شود و بدون واسطه از میان عرش ندایى آمد كه اى بنده من ! گناهانت را آمرزیدم و اسم تو را در دفترى كه اسم صالحان را در آن نوشته ام ثبت كردم !(410)

سه شنبه 21/7/1388 - 18:6
دنیای گیاهان و حیوانات

 

دانشمندان توانای آمریکایی که به آتشفشان خیلى نزدیک نزدیک شده بودند تصاویری از این واقعه بینظیر را ظبط کرده اند که تقدیم شما می کنم ( یک کار پرخطر , مخاطره‌آمیز , اما ارزش آن قطعاً بسیار زیاد است )

سه شنبه 21/7/1388 - 18:5
بیماری ها
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ1. خطاف ؛
پرستو، یكى از پرندگانى است كه شیطان از او فرار مى كند. آن پرنده قرآن مى خواند. امام صادق علیه السلام مى فرماید: این پرنده حافظ قرآن است و سوره حمد مى خواند و كلمه ((ولاالضالین )) او مثل گفتن انسان است .
(427)
2.كبوتر؛
كبوتر لاعى ، بلكه همه كبوترها شیطان را دور مى كنند. امام صادق و امام معصوم علیهم السلام این پرنده را در خانه نگاه مى داشتند و مى فرمودند: بال كبوتر براى شیطان به منزله بادبزن است . همین طور كه بادبزن مگس ها را پراكنده مى كند و مى راند صداى بال كبوتر شیطان را فرارى مى دهد.
3.خروس ؛
خروس هم یكى دیگر است ، خصوصا خروس سفید، ناراحتى شیطان از این پرنده ، به این دلیل است كه تسبیح و ذكر مى گوید و ذكر او ((سبوح قدوس رب الملائكه و الروح )) و ((اذكرو الله یا غافلین )) مى باشد. این حیوان وقت شناس است و مانند مؤ ذن اوقات نماز را اعلام مى كند.



4.گریز از روزها؛
روز عرفه ، عید قربان ، جمعه و روز عید فطر، از روزهایى هستند كه خداوند گناهان را مى آمرزد.
5.بلند گفتن بسم الله ؛
شیطان از بلند گفتن ((بسم الله )) بدش مى آید. از امام جماعتى كه ((بسم الله )) را بلند بگوید فرار مى كند. امام زین العابدین به ابوحمزه ثمالى فرمود: وقتى كه صف جماعت بسته مى شود. ابلیس مى آید و از شیطانى كه موكل بر امام جماعت است ، مى پرسد: آیا امام جماعت ((بسم الله )) را بلند گفت تا آهسته ؟ اگر بگوید بلند گفت ، مى گریزد و اگر بگوید آهسته گفت ، شیطان مى آید و بر دوش آن پیش نماز، سوار مى شود تا از نماز فارغ شود.
(429)
6.استغفار؛
برگشتن از گناه ، امید شیطان را قطع مى كند راحت و آرامش نمى گذارد تا وقتى كه باز او را به گناه و معصیت وادار نماید.
(430)
تسلط شیطان بر اموال ایوب
بیش ترین كوشش شیطان این است كه اگر كسى خدا را بپرستد یا شكر نعمت هایش را ادا نماید یا كارهاى نیك دیگرى انجام دهد وى را از عبادت و شكر خدا باز دارد و به انحراف و گمراهى اندازد و از حق و حقیقت دور بدارد. درباره یكى از كسانى كه آن ملعون آخرین سعى خود را كرد تا منحرفش كند و از كار خیر و عمل صالح بازش دارد، حضرت ایوب علیه السلام بود؟
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام پرسید: بلاهایى كه حضرت ایوب علیه السلام به آن مبتلا شد به چه سبب شد؟ فرمود: براى نعمت بسیارى كه خداوند به آن حضرت عنایت فرمود و او هم شكر نعمت هاى خدا را آن طور كه شایسته بود به جا مى آورد و در شكر گزارى كوتاهى نمى كرد.
شیطان وقتى شكر گذارى به امام ایوب علیه السلام را دید آتش خود بینى اش شعله ور شد عرض كرد: پروردگارا! ایوب علیه السلام به این جهت شكر و ثناى تو را مى كند كه نعمت فراوان به او عنایت كرده اى . اگر از نعمت هایى كه به او عنایت نموده اى محرومش نمایى ، خواهى دید كه دیگر سپاس گر نخواهد بود، براى امتحان ، مرا بر دارایى اش مسلط كن تا بدانى دیگر هرگز تو را شكر نمى كند!
خطاب از ((رب الارباب )) به شیطان رسید: تو را بر اموال و ثواب او مسلط كردم ، هر كارى كه مى توانى انجام بده ، تا براى همه معلوم شود كه شكر ایوب براى مال و ثروت نیست . بلكه شكر و حمد و ثناى او فقط براى این است كه مرا شناخته و به من عشق مى ورزد.
شیطان از شنیدن این فرمان شاد شد و همه ثروت ایوب را از بین برد. امام سپاس گزارى هاى ایوب زیادتر شد. عرض كرد: خدایا! مرا بر زراعت هاى او مسلط فرما، ایوب چون دلش خوش است كه زراعت دارد از این جهت ، شكر مى كند. خداوند او را بر آنها هم مسلط كرد.
شیطان با همه یارانش بر زراعت هاى او دمیدند، و همه آنها دستخوش آتش ‍ شدند اما شكر او زیادتر شد. خداوندا! مرا بر گوسفندان و گاوها و شتران او مسلط فرما؛ زیرا هنوز امید او به چهار پایانش هست . خداوند به او رخصت داد. آن ملعون هم تمام گوسفندان و شترهاى حضرت ایوب علیه السلام را نابود كرد. باز روحیه بندگى او افزونى یافت .
گفت : اى خدا! ایوب 12 پسر رشید دارد و امیدش به فرزندانش است و مى گوید: با كمك فرزندان باز هم مال و ثروت به دست خواهم آورد. گوسفندان و شتران باز پیدا مى شوند، كشاورزى رونق مى گیرد و كشت و كار به جریان مى افتد. مرا بر پسران او مسلط فرما، وقتى رخصت گرفت شبى كه همه فرزندان ، مهمان برادر بزرگتر بودند آن ملعون ساختمان را بر سرشان خراب نمود. چون خبر به ایوب علیه السلام رسید، حمد خدا را كرد و گفت : خدایا! روزى به من فرزند دادى و روزى گرفتى اختیار همه به دست تو است .
(431)
سه شنبه 21/7/1388 - 18:4
بیماری ها

عکس هایی از بوجود آمدن یک جنین ...    



  nmyit2f0j37e8slzwrsf.jpg

 6gq7esbqnh61awt50ou3.jpg

هفته اول

 qxz721a42gdpdkryfzo4.jpg

5svu06nfy8ixbsc9ckps.jpg

شش ماهگی

9mn8f5xhedg1lrshcfv3.jpg

r2z55a79n2qsmz2vcjob.jpg

هفت ماهگی

9057rg3muqp56hj85n9x.jpg

جنین در حال رویا دیدن

lep5pj6ryq8o6jx5f9dr.jpg

o0ny5aigvoxnu08yecyz.jpg

 

آیه هفته:سوره مؤمنون آیه 14

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ

سپس نطفه را بصورت علقه [= خون بسته‏]، و علقه را بصورت مضغه [= چیزى شبیه گوشت جویده شده‏]، و مضغه را بصورت استخوانهایى درآوردیم؛ و بر استخوانها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازه‏اى دادیم؛ پس بزرگ است خدایى که بهترین آفرینندگان است

سه شنبه 21/7/1388 - 18:3
دعا و زیارت
خداوند درباره نقش شیطان در اموال و اولاد انسانها چنین مى فرماید:
و شاركهم فى الاموال والاولاد

((در اموال و فرزندان آنان شركت كن )).(464)
درباره چگونگى شركت شیطان در اولاد انسان حدیثى از حضرت صادق علیه السلام وارد شده كه فرمودند: شیطان مى آید و با زن و شوهرى در حال نزدیكى هستند شركت مى نماید و با آن دو همكارى مى كند.
ابوبصیر عرض كرد: از چه راه شناخته مى شود - كه این شخص از نطفه شیطان است یا انسان - حضرت فرمود: به دوستى و دشمنى ما اهل بیت . هر كس ما را دوست داشته باشد، نطفه او از انسان ، و هركس ما را دشمن داشته از شیطان است .
راجع به كسانى كه شیطان در نطفه آنها شركت جسته ، روایاتى از معصومان علیهم السلام وارد شده : كه به بعضى از آنها اشاره مى كنیم .
1. فحاش ؛ امام صادق علیه السلام فرمود:
از نشانه هاى شركت شیطان - در نطفه بعضى از انسان ها - كه تردیدى در آن نیست ، این است كه شخص بد زبان باشد. از آن چه مى گوید، و از آن چه درباره او مى گویند، باكى نداشته باشد. (و ناراحت نشود).(465)
نیز آن حضرت از رسول خدا فرمودند: هرگاه مردى را دیدید كه باكى ندارد ازا آن چه مى گوید و آنچه به او گفته مى شود پس به درستى كه یا از زنا یا از شركت شیطان - در نطفه او - است .(466)
امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم روایت كرده كه آن حضرت فرمود: خدا بهشت را بر بى آبرو و بى شرمى كه حیا نداشته باشد، از آن چه گوید و آن چه به او بگویند، حرام زاده است ؛ زیرا اگر از احوالش بازرسى كنى ، یا از زنا است ، یا از شركت شیطان در نطفه او. به وى عرض شد: آیا در میان مردم شركت شیطان هم هست ؟ فرمود: آیا گفتار خدا در قرآن را نخوانده اى كه به شیطان مى فرماید: شركت كن با ایشان در مال ها و فرزندانشان .(467)
2. زنا زاده ؛
یكى دیگر از كسانى كه شیطان در شكل گیرى نطفه اش نقش داشته ، زنا زاده است . زن و مردى كه از راه زنا و فحشا به هم رسیده اند فرزندى از آنها متولد شده شرعى نیست .
عبدالملك بن اعین مى گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم فرمود: هنگامى كه شخصى مى خواهد زنا كند در همان وقت شیطان هم دست به كار مى شود و با وى شریك شده و عمل زنا را با هم انجام مى دهند. در همان زمان نطفه آن دو مخلوط مى شود و اولادى كه به وجود مى آید از شیطان است .(468)
3. خریدن كنیز از مال حرام ؛
از جاهایى كه شیطان در اولاد انسان شركت مى كند، خریدن كنیز با مال حرام یا مال حرام را مهریه زن خود قرار دادن كه شیطان در اولاد او شركت مى كند.(469)
4. كسانى كه این صفات را داشته باشند؛
امام صادق علیه السلام فرمود: كسانى كه باكى نداشته باشند، از آن چه به مردم مى گویند و یا مردم به آنها مى گویند، كسانى كه باكى نداشته باشند كه مردم آنها را در حال گناه و معصیت ببینند، كسانى كه غیبت دیگران را كنند، كسانى كه عشق و علاقه به حرام دارند و آنهایى كه علاقه به زنا دارند شیطان در نطفه آنان شركت داشته است .

در پایان لازم است اقوال مفسرین در رابطه به شركت شیطان در اولاد انسان را بیان كنیم . راجع به آن چه خدا به شیطان فرمود: در اولاد انسان شركت كن ، ایشان چند قول گفته اند: یكى این كه : شیطان انسان را به وسایل حرام و زنا و امثال آن دعوت مى كند.
2. وادار كردن انسان به این كه فرزندان خود را به نام هاى بت ها بگذارند؛ مانند: عبدالعزى و عبدالات ، كه نام دو بت ، در جاهلیت بود، (یعنى بنده عزى و بنده لات ).
3. این كه فرزندان انسان را به گمراهى مى كشد مانند این كه آنها را به كیش هاى باطل و كارهاى زشت دعوت مى نماید.
سه شنبه 21/7/1388 - 18:2
شهدا و دفاع مقدس
خبرنامه دانشجویان ایران: فرزند شهید عزیز خانی، نامه ای سرگشاده به فرزندان شهیدان همت و باكری منتشر كرده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران» این نامه كه با لحنی بسیار خواندنی و زیبا نوشته شده است به شرح زیر است:

سلام بر همه الا به انقلاب فروش ...

«دل مویه ای ساده با دو فرزند شهیدان بزرگوار شهید همت و شهید باكری در حاشیه مصاحبه این دو عزیز با روزنامه اعتماد در تاریخ 6/7/88»

دوستان عزیز نادیده سلام شما احتیاجی به دیدن ندارید هم اینكه فرزندان دو شهید نامدار 8 سال دفاع مقدس هستید یعنی همه شما را دیده اند و می بینند و می شناسند من هم مثل شما فرزند شهیدم اما با اینكه شهدا همه بزرگند ، پدر من به بزرگی پدر شما نیست.

این مسئله می تواند مهم باشد باری كه بر دوش شماست بر دوش من هم هست اما بار شما سنگین تر است.

تاریخ جنگ نام حمید باكری و ابراهیم همت را فراموش نمی كند من به عنوان فرزند شهیدی گمنام با آبروی گمنامی پدرم نخواستم و نمی خواهم بازی كنم شما با نام مشهور پدرتان در هوای مصاحبه های روزمره و روزمرگه پرواز می كنید و چقدر هم بلند؟!

من خجالت می كشم شما را نقد یا نصیحت كنم و به این خجالت افتخار می كنم. راه شهید همت و شهید باكری را حتی اگر فرزندان آن دو شهید ادامه ندهند فرزندان شهدای گمنامی چون من ادامه خواهند داد واین راه بی رهرو نمی ماند.

شما اگر از زیر بار مسئولیت حفظ آبروی حماسه پدرانتان شانه خالی كنید شانه های زخمی من و برادران و خواهران من به زیر آن بار خواهد رفت تا آن بار بر زمین نماند اما یادتان باشد این بار اضافی را شما بر شانه ما گذاشته اید غمی نیست و نبوده است جور كشی در عالم دوستی آئین ما ایرانیان مسلمان است. ما این جور را می كشیم تا هیچ بهانه ای به دست بیگانگان با انقلاب اسلامی ایران ندهیم.

اما دل شكستن هنر نمی باشد. وظیفه ما فرزندان شهدا دفاع از اصول و آرمان های انقلاب اسلامی ایران است نه دفاع از اشخاص.

اصول انقلاب هم آنقدر تاریك نیست اگرچه در آتش پر دود ناجوانمرادان سی سال است كه می سوزد و می سازد.

از حماسه پدر من تا حماسه شهید همت با وجود یگانگی فرسنگ ها فاصله است. شهید همت كجا و شهید عباداله عزیزخانی كجا. اما از مزار پدر من تا مزار شهید همت چند شهید بیشتر فاصله نیست . پدر من در قطعه 24 بهشت زهرای تهران آرمیده است و شهید همت هم درست در همین قطعه با چند قبر فاصله در كنار پدرم آرمیده است و همین مسئله به من جرأت داد تا برای شما نامه ای بنویسم وگرنه من كجا و شما عزیزان بزرگ كجا من خاك پای شما نخواهم شد چه با من دوست باشید چه دشمن.

هرچه باشد پدر من همسایه شهید همت است و من موظفم تا حق همسایگی را رعایت كنم و ...

در همین قطعه 24 شهید چمران خوابیده است و شهید بروجردی و شهید حسین فهمیده وشهید بهشتی و شهید رجایی و شهید باهنر و مرحوم آیت اله طالقانی و ... این قطعه همان قطعه ای كه امام پس از بازگشت به ایران در 12 بهمن 57 در آن سخنرانی كرد  یك كلام قطعه 24 تاریخ انقلاب اسلامی است. تماشای این قطعه یعنی مرور خاطرات سی ساله انقلاب از 12 بهمن و ورود امام و آن سخنرانی ماندگار تا 8 سال دفاع مقدس و شهید همت و شهدای 72 تن. قطعه 24 قطعه عجیبی است من هر وقت دلم می گیرد  و انقلاب و حماسه ها و خاطرات آن در ذهنم كمرنگ می شود به این قطعه پناه می آورم.

این قطعه مرا دوباره به دامن انقلاب بر می گرداند. به خانه پدری.

آیا دعوت مرا به این قطعه بر سر مزار پدرانمان می پذیرید. می توانیم در این قطعه فارغ از قطار خالی سیاست با هم درد دلی بكنیم حتماً صحبت های ما در این قطعه صمیمی تر و دردمندانه تر خواهد بود. هرچه باشد ما بر سر مزار پدرانمان نشسته ایم.

با شما خیلی حرف داشتم و دارم بماند برای روزی كه ناگهان همدیگر را در قطعه 24 ب بینیم.

من هر وقت به سر مزار پدرم می روم به سر مزار شهید همت هم می روم و هر دو مزار را با گلاب اشك شستشو می دهم. این هفته هم به بهشت زهرا خواهم رفت با همسرم و فرزندم طاها و در قطعه 24 با تمام وجود این  شعر را خواهم خواند كه:

در عشق نمی توان زبان بازی کرد

می باید ایستاد جان بازی كرد

از خون شهید شرممان باد مگر

باحرمت لاله می توان بازی کرد      

به حرمت لاله ها دوستتان دارم فرزندان شهید باكری و شهید همت.

ناصر عزیز خانی - دبیر انجمن نویسندگان و شاعران شاهد سراسر كشور
سه شنبه 21/7/1388 - 17:39
دانستنی های علمی












سه شنبه 21/7/1388 - 17:24
دعا و زیارت

بارگاه حضرتعبدالعظم الحسنی (ع) موسوم به شاه عبدالعظیم در شهرری نه فقط برای تهرانی ها كه حتیبرای شیعیان پاكستانی و عرب كه دسته دسته در قالب هیاتهای زیارتی به این شهر میآیند ، یكی از زیارتگاهای كاملا شناخته شده است . كمتر كسی را می توان در تهرانیافت كه در این شهر زندگی كند ولی تاكنون توفیق زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) رانیافته باشد

از هر نقطه تهران كه بخواهی به شهرری بروی راههای بسیاری پیش رویشما قرار دارد. یكی از این راهها مترو است. خط یك متروی تهران از میرداماد مستقیمابه شهرری و در ادامه به حرم امام خمینی (ره) می رود. از دیگر خطوط متروی تهران نیزمی توان برای رفتن به شهرری استفاده كرد. برای این منظور كافی است كه تا ایستگاهامام خمینی (ره) بروی و در آنجا خط را عوض كنی
.

از ایستگاه متروی شهرری تاحرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع ) فاصله چندانی نیست . دراین مسیر هم تاكسی و هم اتوبوسهای بسیاری فعال است.



دورتادورحرم را بازارها گرفته است. از بازار های تازهساز تا بازار قدیمی شهرری كه شهرتی تاریخی دارد. در سالهای اخیر طرح های توسعه ایبسیاری برای رها سازی سازه های محصور كننده حرم انجام شده است و به علاوه طرح هایساختمانی فضاهای بیشتری در اختیار زائران بی شمار حضرت قرار داده است
.

ریرا باید شهر امام زادگان خواند. دراین شهر بقعه و آرامگاههای بسیاری از اولاد رسولالله (ص) قرار دارد.



اگر این روزها سری به شهرری وبخصوص حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) بزنی ، حال و هوای معنوی خاص تری را می توانی درآن احساس كنی كه شاید در كمتر جایی در تهران و نزدیكی های آن بتوانی حس كنی . دراینجا می توانی زیارت را مزه كنی و وقت افطار میهمان یكی از بی شمار سفره های پرخیر وبركتی باشی كه زائران در بخش های مختلف حرم و محوطه های آن می اندازند و از روزهداران پذیرایی می كنند
.

نمازهای یومیه در حرم به جماعت اقامه می شود و درایام ماه مبارك رمضان فعالیت های فرهنگی گسترده ای در آن جاری است . روزه خوانی هایسنتی همه وقت در حرم برقرار است و در حرم مطهر درایام ماه رمضان به غیر از جمعه هادوره قران خوانی برگزار می شود كه رادیو قران مستقیما آنرا پخش می كند
.

درمحوطه ای كه بقعه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در آن قرار دارد ، دو مرقد شریف نیز ازامام زادگاه طاهر (ع) و حمزه (ع) وجود دارد . در این محوطه ها صدها تن از شخصیت هایبرجسته قرنهای اخیر بخصوص روحانی های صاحب نام و رجل سیاسی مدفون هستند
.

شهر ری یکی از قدیمی‌ترین شهرهای جهان و ایران و از شهرهای استان تهراناست. تاریخ بنا ری به زمان اقوام آریایی می‌رسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتربود.[۲] ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی می‌نامند. [۳] ری در دوره‌ای پایتخت ایران بوده‌است. این شهر در طول تاریخ به نام مختلفی خواندهمی‌شده، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، ام البلاد، ری شهر، و محمدیه از نامهاییبودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نام‌ها خوانده می‌شده. [۴] بنابرآنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساختهشده‌است.[۵



پیدایش ری


در بنای شهر ری اختلافاتی وجود دارد
.

در کتاب نزهه‌القلوب آمده‌است ری را «شیث بنی‌آدم» بنا نهاده‌است. در مختصرالبلدان ابن فقیه بنای ری را به احفاد «بیلان ابن اصبهان بن فلوج بن سام بن نوح» نسبت داده‌است.[۶
]

رابرت کرپرتر، سیاح انگلیسی به پیروی از مولف کتابآثارالبلاد نقل می‌کند «ایرانیان بنای این شهر را به هوشنگ پسربزرگ کیومرث نسبتمی‌دهند.»[۷
]

همچنین مولف کتاب هفت اقلیم می‌نویسد: "در بنای شهر ری اختلافبسیار کرده‌اند بعضی برآنند که ری را رازبن اصفهان بن فلوح بنا کرده و برخی گویندرازبن خراسان ساخته و بعضی نقل می‌کنند هوشنگ.[۸] و کسانی هم روایت می‌کنند کیخسروبن سیاوش.[۹
]"

همچنین می‌گویند ری شهری است که فیروزبن یزدجرد بنا کرد و آنرا رام‌فیروز نام نهاد.[۱۰] در فرهنگنامه دهخدا آمده است: بانی ری، راز بن فاروس بنلواسان و به قولی شیس بنی آدم است.[۱۱
]

عده‌ای نیز بنای ری را به (روی) ازفرزندان نوح و یا ری‌بن بیلان بن اصفهان بن فلوخ نسبت داده‌اند.[۱۲


آرامگاه امازاده طاهر

آرامگاه شیخ ابوالفتوح رازی و آرامگاه قائم مقام فراهانی که در حرم شاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد.

سه شنبه 21/7/1388 - 17:22
خانواده
اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم ... در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...

1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.

3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.

4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.

5 -گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.

6 - بیشتردعا كنیم.

7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.

8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.

9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.

10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.

11- زیر دوش آواز بخوانیم.

12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .

13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.

14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.

15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!

16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.

17- برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!

18- مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... برای خودمان جمع‌آوری كنیم.

19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.

20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.

21- گاهی از درخت بالا برویم.

22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.

23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.

24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.

25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم

26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.

27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.

28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .

29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.

30- زیر باران راه برویم.

31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..

32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .

33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.

34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.

35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.

36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.

37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.

38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.

39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.

40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.
سه شنبه 21/7/1388 - 17:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته