• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3273
تعداد نظرات : 339
زمان آخرین مطلب : 4298روز قبل
اخلاق
 پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مجتبی تهرانی نوشت:آیت الله مجتبی تهرانی در سخنرانی خود به بررسی توصیه امام رضا(ع) به اباصلت در خصوص روزهای آخر شعبان و ذکر این ایام پرداخته است.
متن گفتار ایشان در خصوص روزهای آخر شعبان و اهمیت این ایام در پی می‌آید:

رُوِیَ عَنْ ابی الحَسن الرِّضا(علیه السلام) قال: قال رسُول الله(صلّی الله علیه و آله وسلّم):

رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَبُّ وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ وَ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یُغْفَرُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ لِسَبْعِینَ أَلْفاً.[1]
ترجمه حدیث: از حضرت علی بن موسی ‏الرضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم) فرموده است ماه رجب ماه خداوند است که رحمت الهی در آن ریزش می‌کند؛ و ماه شعبان ماهی است که در آن خیرات منشعب و پراکنده می‌شود و شیوع می‌یابد؛ و در روز اوّل ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر کشیده می‌شوند و در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار نفر از بندگان (گناهکار) خدا آمرزیده می‌شوند.
شرح حدیث: امام هشتم (علیه السلام) از رسول خدا نقل کردند که آن حضرت فرمودند: ماه رجب ماه خدا است، که در آن رحمت الهی بر بندگانش ریزش می‌کند. و ماه شعبان ماهی است که خیرات در آن پراکنده می‏شود. و در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، گمراه‏کنندگان از شیاطین ‌به غل و زنجیر بسته می شوند. مغلول کردن یعنی قفل زدن. خداوند گمراه‏کنندگان از شیاطین را مهار می‌کند. یعنی خداوند جلوی مانع ایجاد کردن شیاطین را در ماه مبارک رمضان می‌گیرد. این برای روز بود. در شب چه‏طور؟ خداوند هر شب هفتاد هزار نفر را مورد آمرزش قرار می­دهد.

این سه ماه رجب، ‌شعبان و ‌رمضان مورد عنایت الهی هستند. به حسب ظاهر ما در آخرین لحظات ماه شعبان هستیم. روایت معروف دیگری از امام هشتم(علیه‏ السلام) است[2] که دارد اباصلت در آخرین جمعه ماه شعبان، می‌رود خدمت حضرت امام رضا(علیه السلام). حضرت ابتدا به او می‌فرماید: اى اباصلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است، پس آنچه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهى کرده‏اى در این چند روزى که باقى مانده تدارک کن، و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه براى تو فائده‏اى ندارد، و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن، و از گناهان و نافرمانی‌هایت به‏سوى خدا بازگرد و توبه نما، تا این ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالى که تو با خدایت- عزّوجلّ- اخلاص ورزیده باشى، و امانتى بر گردن خود باقى مگذار مگر آنکه آن را ادا کنى، و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنى نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنى، و هیچ گناهى را که مرتکب بوده‏اى وامگذار مگر آنکه آن را رها کرده و از آن دورى گزینى، و از خداوند پروا داشته باش، و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن، و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافى است، زیرا خداوند کار خود را به انجام می­رساند، و براى هر چیز اندازه‏اى قرار داده است، و در باقی‏مانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: «اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضى من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه». (یعنى: پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیده‏اى، پس از تو می‌خواهیم که در باقیمانده این ماه ما را ببخشى و بیامرزى). زیرا خداوند تبارک و تعالى در این ماه مردم بسیارى را به جهت احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد مى‏کند.

حضرت به او گوش‏زد می‌کند که این ماه شعبان این همه برکات داشت، و چه بسا تو از آن غفلت کرده باشی. بیا از بقیه‏ای که از ماه شعبان مانده است استفاده کن. در مابقی ماه شعبان کوتاهی‏ات را جبران کن. بعد هم فرموده: «وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ». دعا، استغفار و تلاوت قرآن را زیاد انجام بده. این همانی است که پیغمبر اکرم فرمود: «وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ»؛ خدا خیرات را در ماه شعبان برای امتش پراکنده می‌کند. بیا فکر کن ببین در این ماه چه‏قدر از این خیرات نصیب تو شده است؟ من حرفم این است. امام هشتم(علیه‏السلام) می‌گوید خیلی از خیرات را از دست دادی؛ پس بیا در این بقیه ماه شعبان جبران کن.

دست آخر هم ‌می‌فرماید زیاد این دعا را در مابقی ماه شعبان زیاد بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ»؛ خدایا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت من را مورد مغفرتت قرار ندادی، ‌در این مابقی‏اش من را مورد آمرزش قرار بده. چرا باید این کار را بکنی؟ برای اینکه خودت را خالص کنی، ‌پاک کنی، ‌تر و تمیز کنی؛ چون می خواهی وارد بشوی در ماه رمضان. ماه رمضان ماه ضیافت الهی است. خدا تو را دعوتت کرده، ‌می‌خواهی بروی سر سفره‏اش بنشینی، ‌پس خودت را تطهیر کن.

انسان وقتی می‌خواهد برود مهمانی چه‏کار می‌کند؟ خودش را تر و تمیز می‌کند. اینجا میزبان خداست،‌ میهمان عبد است. باید عبد تطهیر و تزکیه کند. و آن تزکیه هم، ‌تزکیه نفس و درونی است. در این روایت هم امام هشتم (علیه السلام) فرمود که اگر عداوتی از کسی در دلت هست بیرون کن. همه اینها جنبه‌های درونی دارد. لذا می‌خواستم به دوستان سفارش کنم، این چند لحظه‏ای که از ماه شعبان باقی مانده این دعا را زیاد تکرار کنید. همین‏طور که داری از اینجا می‌روی بر این ذکر مداومت کن و بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ». تا شب نشده این را پشت سر هم بگو. شاید ان‏شاءالله خدا عنایتی کند و با یک روح باصفا و تطهیر شده و تزکیه شده، وارد ماه مبارک رمضان شوی.[3]

منابع:

[1]. وسائل الشیعة، جلد10، صفحه 315.
[2]. متن کامل این روایت بدین شرح است: عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فِی آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَکْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا یَعْنِیکَ وَ تَرْکِ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِکَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُعْتِقُ فِی هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَان‏. «عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51».
شنبه 24/4/1391 - 15:53
اخبار
جام جم آنلاین: بر اساس یک گزارش محرمانه که بر پایه قانون آزادی اطلاعات به دست آمده، مقامات زندان آمریکایی گوانتانامو به زندانیان مواد قوی روان گردان تزریق کرده و سپس آن‌ها را مورد بازجویی قرار می‌دهند.

مایک هریس، مقاله نویس وب سایت وترنز تودی در مصاحبه با  پرس تی‌ وی گفت: ارتش آمریکا از مواد روان گردان برای به حرف آوردن مردم استفاده کرده است.این امر نقض کنوانسیون ژنو و رفتار غیر انسانی با افراد است. آن‌ها (زندانیان) تحت رفتاری نامناسب و غیرقابل قبول قرار می‌گیرند."

این مقاله نویس گفت: "این واقعا چشم اندازی وحشتناک است و نشان می‌دهد حکومت پلیسی امریکا چقدر تندرو است و این نظام پلیسی تا چه حد از مردم امریکا می‌ترسد."

 باراک اوباما، در سال ۲۰۱۲ قانون مجوز دفاع ملی را امضا کرد وبه استناد این قانون که در کنگره آمریکا با اکثریت قابل توجهی به تصویب رسید، ارتش امریکا اختیار می ‌یابد تا مظنونین ترویستی را بدون محاکمه بازداشت کند.

گاف جنجالی رضا پهلوی

سایت ضد انقلابی خودنویس در یادداشتی به تبیین گاف جنجالی رضا پهلوی در مصاحبه با هفته نامه آلمانی "فوکوس" پرداخته است.

نویسنده این یادداشت از فرزند شاه مخلوع به عنوان فردی عقب افتاده یاد كرده و نوشته است: رضا پهلوی در مصاحبه سخن از این گفته بودند که شاه قانونی ایران هستند و یا اینکه در توجیه دیکتاتوری پدر سخن از این گفته بودند که، در واقع، مردم ایران لیاقت دموکراسی را نداشتند و پدر او چاره‌ای جز سرکوب و استبداد نداشته است.  ویا اینکه به ستایش سیاست مستبدانی چون سلاطین عربستان و قطر و بحرین در مورد ایران پرداخته است.

در این یادداشت با اشاره به اینكه فرزند شاه مخلوع حرف دل خود را زده آمده است:ایشان در روبرو شدن با خبرنگار زبده‌ای که روانشناسی اهل قدرت را خوب می‌دانسته است و دقیقا می‌دانسته که چه سؤالاتی را چگونه و در چه فضایی انجام دهد تا پرده دروغ دریده شده و چهره واقعی مصاحبه شونده پدیدار شود، گارد خود را پایین آورده و حرف دل را زده است و مردم از طریق این مصاحبه، رضا پهلوی واقعی را دیده‌اند.

البته عیان شدن چهره آقای رضا پهلوی تنها فایده آن نیست. فایده دیگر آن این است که ایشان در این مصاحبه پذیرفته‌ که پدرش "آدم‌کش" بوده است.

تشكیل حزب جدید اصلاح طلبی

 جمعی از اصلاح طلبان با گرد آمدن در کنار یکدیگر و برگزاری کنگره سراسری تاسیس حزب وحدت و همکاری ملی ایران اسلامی را اعلام کردند.

محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات و عضو مجمع تشخیص مصلت نظام، حجت الاسلام رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی، محمد رضا تابش نماینده اردکان و حجت الاسلام محمد علی رحمانی عضو مجمع روحانیون مبارز از جمله مدعوین حاضر در کنگره حزب وحدت و همکاری ملی بودند.

محمدرضا راه چمنی عضو هیات موسس حزب وحدت و همكاری ملی ایران اسلامی گفت: در انتخابات ریاست جمهوری كاندیدا خواهیم داشت اما درباره نحوه ورود اعضای شورای مركزی تصمیم می‌گیرند.

تجارت مرگ رسانه ها

دولت سوریه گروه های مسلح و شبکه های تلویزونی را به ارتکاب جنایت در روستای "التریمسه" در حماه و تجارت با خون مردم این کشور متهم کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، خبرگزاری رسمی سوریه به نقل از یک مسئول رسانه ای اعلام کرد، گروه های تروریستی با همکاری رسانه های خون ریز دست به جنایت علیه ساکنان روستای "التریمسه" زدند، تا بار دیگر در آستانه نشست شورای امنیت افکار عمومی را علیه نظام و مردم سوریه تحریک، و برای دخالت نظامی خارجی در این کشور زمینه سازی کنند.

این مسئول سوری تأکید کرد: گروه های مسلح و برخی شبکه های تلویزیونی تلاش می کنند با خون مردم بیگناه سوریه تجارت کنند، ولی مردم سرانجام توطئه های آنها را ناکام خواهند گذاشت.

شنبه 24/4/1391 - 10:40
اخبار
ممنوع الخروجی محتكران خانه
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صقحه اول خود را به مسائلی همچون آغازی دوباره برای «هفت»،قیمت جهانی نفت از مرز 102 دلار گذشت،جنگ جهانی كوچك در سوریه،اقتصاد ایران ارز سه‌نرخی را پس می‌زند،اصلاح‌طلبان در پی تشکیل احزاب جدید،ممنوع الخروجی محتكران خانه،چند نرخی شدن ارز فساد آور است و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

شبكه پویا؛ پنجره‌ای به دنیای كودكان
جذب دانشجوی مجازی بدون زیرساخت‌های لازم
شكارهای بزرگ استقلال در پایان فصل نقل و انتقالات
آغازی دوباره برای «هفت»

كیهان

هشدار انقلابیون به آل سعود:رهب شیعیان آزاد نشود چاه‌های نفت را به آتش می‌كشیم
قیمت جهانی نفت از مرز 102 دلار گذشت
حمله شدید پلیس به مردم در پایتخت اسپانیا
انتشار تصوایر سركوب معترضان وال استریت خشم مردم آمریكا را برانگیخت

خراسان

تئاتر ایران به سوگ استاد سمندریان نشست
اعزام گسترده نیروهای سرکوبگر به شرق عربستان
قاضی عسکر: مگر حجاج متولی پرکردن جیب بانک ها هستند
حاجی بابایی: دانش آموزان امسال هفته ای ۵روز به مدرسه می روند

جمهوری اسلامی

ادامه تظاهرات مردم شرق عربستان با شعار اسقاط النظام
وعده‌های ارزانی مرغ كی محقق می‌شود
ابراز نگرانی كارشناسان ز آینده بازار مسكن
محمد مرسی حكم انحلال مجلس مصر را پذیرفت

ابرار

لاریجانى: هیچ چیز نباید مانع روابط خوب ایران و عربستان شود
گروهك هاى تروریستى به طور كامل از مرزهاى ایران عقب نشینى كرده اند
لس آنجلس تایمز گزارش داد:اعزام زیر دریایى هاى بدون سرنشین آمریكا به خلیج فارس
سوئد رسما حافظ منافع انگلیس در ایران شد

رسالت

دكتر ولایتی:جهان اسلام یكی از قطب‌های قدرت آینده است
جنگ جهانی كوچك در سوریه
آیت الله استادی:دولت به خیرخواهی مراجع تقلید گوش كند
2 طرح جدید وزارت نفتر برای توسعه میدان‌های نفتی

قدس

چند می‌گیری ثبت نام كنی؟
مجلس قیمت مسكن را كاهش می‌دهد

سیاست روز

اقتصاد ایران ارز سه‌نرخی را پس می‌زند
بانك وسرمایه همه داستان نیست
تقابل جنبش تسخیر و پلیس در خیابان‌های اروپا و آمریكا
۲۳ تیر یك روز به یادماندنی در تاریخ ایران

تهران امروز

16میلیارد تومان در جیب10نفر!
دیوار روسی در شورای امنیت
كره به فكر خرید مجدد نفت ایران
وداع با استاد بزرگ تئاتر

وطن امروز

ورود كنگره به ماجرای درز اطلاعات
76 مجروح در تظاهرات مادرید
ضیافت نمایشگاه‌ها در آستانه رمضان
مناقشه حفاری در مالویناس

آفرینش

زمان انتشار نتایج آزمون كارشناسی ارشد علوم پزشكی اعلام شد
رئیس مجلس:مشكلات بین ایران و عربستان باید با مذاكره برطرف شود
آخرین مهلت ثبت نام در سامانه نقل و انتقال دانشجویان علوم پزشکی اعلام شد
خطیب جمعه تهران:ما از فقر نمی‌ترسیم بلكه از خوف فقر می‌ترسیم

فرهیختگان

تئاتر ایران یتیم شد
محتكران خانه‌ها خالی ممنوع الخروج می‌شوند
ولایتی عنوان كرد؛رغبت مسلمانان برای همبستگی با محوریت ایران
محسن رضایی:نگاه پروژه‌ای به اقتصاد آفت زاست

حمایت

لاریجانی:هیچ چیزی نباید مانع رابطه ایران و عربستان شود
كارشناسان مطرح كردند:تسریع در کاهش مجازات حبس با اصلاح قوانین
محتکران خانه های خالی، ممنوع الخروج می شوند
ولایتی:جهان اسلام، یکی از قطب های آینده می شود

جوان

جلوگیری از حیف و میل ارز با تعیین اولویت‌های ده گانه
فعالیت‌های گسترده برای مانكن سازی در ایران
طرح بركناری عنان 3 روز بعد از سفر به ایران
اعتراف رئیس mi6 بع عملیات خرابكارانه علیه ایران

ملت ما

توسعه اقتصادی در گرو سپردن امور به مردم
بزرگ‌ترین نفتكش ساخت ایران به انداخته می‌شود
اندوه بزرگ نبودنت...
محسن رضایی:اقتصاد ملی باید از اقتصاد خانوار بگذرد

آرمان

ممنوع‌الخروجی محتکران خانه‌های خالی
تئاتر ایران در سوگ استاد سمندریان؛سکوت بود و اشک
نماینده‌ ایران در سازمان‌ملل:غنی‌سازی 20 درصد قابل مذاکره است
430‌میلیون دلار طلا از ایران صادر شد

ابتكار

اصلاح‌طلبان در پی تشکیل احزاب جدید
سید حسن خمینی:مبادا برای نشان دادن مخالفت خود به لجبازی رو بیاوریم
جوسازی‌های جدید در استانه مذاكرات
18 استان روی مرز خشكسالی

دنیای اقتصاد

سهم مسكن مهر در بازار ملك
سناریوهای مقابله با تحریم نفتكش‌ها
یك بررسی هفت ساله نشان می‌دهد؛رشد منفی سپرده در گرداب تورم
علی لاریجانی مطرح كرد؛دعوت به تنش‌زدایی میان ایران و عربستان

جهان صنعت

ممنوع الخروجی محتكران خانه
رئیس مجلس:رابطه خوب ایران و عربستان نباید خدشه دار شود
حمید سمندریان رفت؛لبرزی از شوق تئاتر
سینما بزرگترین مصرف كننده مواد مخدر در كشور

گسترش صنعت

تولید با افزایش قیمت اقتصادی نمی‌شود
برق در دام بورس انرژی
سازماندهی متخصصان داخلی در صنعت كشتی سازی
بحران اروپا در خانه پژو

تفاهم

430 میلیون دلار طلا از ایران صادر شد
دیدار چهره به چهره رئیس جمهور با مردم تهران
از ورود كالاهای بی كیفیت جلوگیری می‌شود
چند نرخی شدن ارز فساد آور است

شنبه 24/4/1391 - 10:39
اخبار
فوتبال در مسیر انحرافی
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاتله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «ما، دشمن و تحریم‌هایش»،«این زنجیره چند حلقه دارد؟!»،«تلویزیون، مسابقات فوتبال و ماه مبارك رمضان»،«نقد، شجاعت و آزادی بیان»،«به "مرسی" فرصت دهید»،«فوتبال در مسیر انحرافی»،«اعتماد، به مثابه یك شاخص اقتصادی»،«بسترهای اجرای اصل ۴۴»،«فورس ماژور تولید کجا است؟»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم:ما، دشمن و تحریم‌هایش

ما، دشمن و تحریم‌هایش»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است كه در آن می‌خوانید؛از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چندان نگذشته بود كه ملت ایران فهمید راهی كه در آن گام گذاشته است راه همواری نیست و برای رسیدن به اهداف انقلاب نه‌تنها فرش قرمز برایش نگسترانده‌اند، بلكه چه بسا لازم باشد از جان و مالش بگذرد و انواع مشكلات را تحمل كند.

غائله‌های تركمن‌صحرا، كردستان، خلق‌عرب، خلق مسلمان، موج اقدامات تروریستی، جنگ تحمیلی، فشارهای اقتصادی و سیاسی تهاجم فرهنگی و ماجرای هسته‌ای تنها بخشی از آن چیزی است كه ملت ایران طی بیش از سه دهه گذشته تجربه كرده است فقط به جرم این كه گفته است: «خدا» و در این راه پایداری كرده است.

البته در این مسیر پرفراز و نشیب، سنگلاخ و گردنه‌های صعب‌العبور، فتوحات و دستاوردهای بزرگ و چیره شدن بر چالش‌های گوناگون و مشاهده ناكامی دشمن هم بخش دیگری از تجربه‌ای است كه ملت بزرگ ایران آن را دیده و چشیده است.

دشمنان ما هم طی این دوران شنیدنی‌‌های زیادی دارند.

ماهیت الهی و رنگ خدایی این انقلاب موجب شد همه گردنكشان و شیاطین از كوچك و بزرگ در مقابل آن صف بكشند و ضمن همراهی و پشت به پشت هم دادن، هر آنچه از دستشان برمی‌آید علیه ملت ایران طراحی كنند و به اجرا بگذارند.

واقعیت این است كه دشمن هر چه از دستش برمی‌آمده است انجام داده و آنچه انجام نداده از توانش خارج بوده است. همین مساله نمونه و الگویی شده برای ملت‌ها و مردم ستمدیده جهان تا ببینند می‌شود بدون تكیه بر قدرت‌های مادی جهان، ملتی سرفراز و پایدار بمانند هرچند این ایستادگی هزینه‌هایی داشته باشد. از جمله تدابیر دشمن برای به زانو درآوردن ملت ایران، «تحریم» بوده است؛ همان سلاحی كه مشركین مكه علیه پیامبر عظیم‌الشأن اسلام به اجرا گذاشتند و سه سال شعب ابیطالب را بر ایشان و همراهان پیامبر تحمیل كردند.

هیات‌ عالی قریش عهدنامه‌ای نوشتند كه: 1) همه‌گونه خرید و فروش با هواداران «محمد» تحریم می‌شود. 2) ارتباط و معاشرت با آنان اكیدا ممنوع می‌گردد. 3) كسی حق ازدواج با مسلمانان را ندارد. 4) در تمام پیشامدها باید از مخالفان «محمد» طرفداری كرد.این عهدنامه به امضای اكثر قریب به اتفاق متنفذان قریش رسید و با شدت تمام به اجرا گذاشته شد.

دوران سختی آغاز شد تا جایی كه ناله جگرخراش فرزندان بنی‌هاشم از شدت گرسنگی بلند می‌شد و گاهی مجبور می‌شدند از پوست خشكیده حیوانات آرد درست كنند تا سد جوع كنند؛ ولی به رغم این سختی‌ها كوچك‌ترین خللی در عزم و اراده مسلمانان وارد نشد تا نهایتا برخی مشركین قریش به زشتی عمل خود پی بردند و محاصره شكسته شد. ملت بزرگ ایران نیز اگرچه نه تا این حد اما با تحریم ناآشنا نیست. ما نیز بیش از 30 سال است با تحریم دست و پنجه نرم كرده‌ایم و حتی در دوران دفاع مقدس تجربه كرده‌ایم كه از ورود سیم خاردار به كشورمان جلوگیری كردند.

از جمله درس‌های آموزنده ماجرای تحریم، رفتار دشمن است. دشمن چون به واسطه برخی سوءمدیریت‌ها و علائم غلط احساس كرده تحریم‌ها موثر بوده است بر شدت آنها افزوده و این نكته مهمی است كه هر گاه دشمن یكی از تدابیرش را موثر احساس كند، بر شدت آن می‌افزاید. پس عقب‌نشینی در برابر دشمن نه تنها او را از فشار بازنمی‌دارد بلكه او را جری‌تر و با انگیزه‌تر می‌كند. نكته‌ای كه ساده‌اندیشان باید در آن تامل كنند.

اما دشمن بداند در این مرحله و این گردنه نیز ملت بزرگ و مقاوم ایران است كه با تأسی از پیامبر خاتم(ص) بر تحریم‌ها فائق خواهد آمد و این ایام را هرچند با دشواری‌هایی همراه باشد سپری خواهد نمود تا یك بار دیگر مصداق این آیه شریفه قرآن باشد كه: ان‌ الذین قالوا ربناالله ثم الستقاموا تتنزل علیهم الملائكه الا تخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنه التی كنتم توعدون بر آنان كه گفتند «پروردگار ما الله است» سپس پایداری كردند، فرشتگان فرود می‌آیند و نترسید و غمگین نباشید شما را به بهشتی كه وعده داده بودند بشارت است. (فصلت/30)

كیهان:این زنجیره چند حلقه دارد ؟!

«این زنجیره چند حلقه دارد؟!»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم حسین شریعتمداری است كه در آن می‌خوانید؛

1- می گوید ننویس! می پرسم چرا؟! می گوید كام مردم تلخ می شود! می گویم؛ كام مردم را كلان سرمایه داران مفت خور و مافیای حرام خوار اقتصادی تلخ می كنند كه افسار پاره كرده و به جان مردم افتاده اند و با بهره گیری از شیپورهای بیرونی و برخی رسانه های داخلی، همه زشتی ها و پلشتی های حاصل از فساد اقتصادی خود را به حساب نظام مظلوم و مقدس جمهوری اسلامی می نویسند. از برادران رزمنده و پاكباخته سپاه است. سال های سال است كه او را از نزدیك می شناسم. بعد از سال ها مجاهدت در جبهه و پشت جبهه و در حالی كه در موقعیت های برجسته ای حضور داشته است، امروزه از مال دنیا غیر از یك آپارتمان در یكی از محله های جنوب شهر تهران چیزی ندارد... سخن كه به مافیای اقتصادی می رسد و لكه سیاهی كه سعی دارند بر سیمای پاك نظام بنشانند، با نگارنده همنوا می شود و می گوید؛ بنویس! باید مردم بدانند كه ثروت های انبوه را چه كسانی به كیسه بی انتهای خود می ریزند و در همان حال خروجی پلشت آن نظیر گرانی ها را به حساب ناكارآمدی نظام و مسئولان می نویسند. می گویم آقای «م-الف» از گردانندگان اصلی فلان روزنامه اقتصادی حامی فتنه 88 است. او كه در دو كانون اقتصادی حساس وابسته به نظام حضور داشته و دارد، هم اكنون در یك پرونده فساد چند صد میلیارد تومانی تحت تعقیب است و می پرسم؛ چرا باید فساد اقتصادی و حرام خواری او كه هیچ نسبتی با نظام ندارد در افكار عمومی به حساب نظام و یا ناكارآمدی مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی نوشته شود؟!... می گوید بنویس برادر! و می نویسم؛

2- اوایل دهه 80 بود. چند تن از برادران عضو ارتش چند ده میلیونی حزب الله كه همه جا حضور دارند به كیهان آمدند و اسنادی ارائه كردند كه از بازگرداندن اموال مصادره شده یكی از كلان سرمایه داران رژیم شاه حكایت می كرد. فقط یك قلم از این اموال بالغ بر 200 میلیارد تومان بود. صاحب این اموال مصادره شده از عوامل برجسته انگلیس و نماینده فرمایشی مجلس شاه بود كه علاوه بر غارتگری بیت المال در دوران ستم شاهی، برخی از كارگران زن كارخانه های تحت مالكیت و مدیریت خود را نیز به این علت كه تسلیم مطامع حیوانی او نشده بودند، به قتل رسانده بود. وقتی گزارش مختصر و سربسته ای از ماجرای مورد اشاره را به دست چاپ سپردیم، یكی از مسئولان محترم و بلندپایه وقت در تماس با كیهان از نگارنده برای حضور در یك جلسه و بررسی ماجرا دعوت كرد. ایشان در آن نشست اظهار داشت كه با توجه به پرونده كلان سرمایه دار یاد شده و جنایات فراوان او، احتمال بازگرداندن اموال مصادره شده وی وجود ندارد و تاكید كرد كه این اقدام فقط با امضای اینجانب امكان پذیر است و بدیهی است كه امضاء و موافقتی از سوی من در میان نبوده است. نگارنده در این هنگام از میان اسنادی كه در اختیار داشت، برگه ای را به ایشان ارائه كرد كه مجوز بازگرداندن اموال مصادره شده آقای «مهدی- م» بود و امضای مسئول یاد شده زیر آن برگه و سند رسمی قرار داشت. مسئول مورد اشاره كه می دانستیم در این ماجرا كمترین دخالت- خدای نخواسته- سوئی نداشته است، از مشاهده امضای خود یكّه خورده و تعجب كرد و برای اطمینان از جعلی نبودن امضای خویش به وارسی آن پرداخت. ایشان بلافاصله وارد عمل شد و اموالی را كه در حال غارت شدن بود به بیت المال بازگرداند.
امضای ایشان، اما چگونه پای آن سند جای گرفته بود؟!... اعتماد و اطمینان بی جا به برخی از اطرافیان؟! و یا...؟! هرچه بود، مسئول یاد شده، فقط مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود بی آن كه قصد سوئی داشته باشد. یعنی بیت المال را فلان سرمایه داران كلان به غارت می برند ولی پیامد سوء آن در افكار عمومی به حساب نظام و مسئولان نظام نوشته می شود!

3- آقای «م-ی»، فعالیت به اصطلاح اقتصادی خود را از دوران سازندگی و اصلاحات شتاب می دهد. او یك ساختمان نیمه كاره را به مبلغ 77 میلیارد تومان به یك نهاد می فروشد و بعد از مدتی معلوم می شود قیمت واقعی آن 33 میلیارد تومان بوده است. اما، داستان به همین جا ختم نمی شود و در پی گیری های بعدی مشخص می شود كه ایشان به اتفاق همكارانش همین ساختمان را به چند مركز دولتی و غیردولتی دیگر نیز فروخته اند! او در معاملات دیگر نیز صدها میلیارد تومان به جیب زده است. سرانجام آقای «م-ی» تحت تعقیب قرار گرفته و قرار می شود كه اموال وی توقیف شود. ولی ایشان 2 روز قبل از اقدام دستگاه قضایی، از تصمیم مراجع ذیربط برای توقیف اموال خود مطلع می شود! چه كسی یا چه كسانی او را از این تصمیم باخبر می كنند؟! بی تردید، كسانی در این میان به دلیل فریب خوردگی و ساده لوحی! و یا به دله دزدی، این خبر را به گوش آقای «م-ی» رسانده اند. شنیدنی تر و صد البته تعجب آورتر آن كه آقای «م-ی» در همین فاصله اندك دو روزه، بخش عمده ای از اموال خود را به نام آقای «د-د» كه ظاهرا یك «وكیل» است، منتقل می كند! چگونه در این فاصله كوتاه موفق به انتقال آن همه اموال غیرمنقول می شود؟!... چه كسانی در فاصله دو روز تمامی تشریفات قانونی و معمولا وقت گیر و پر كش و قوس انتقال اموال را به آسانی و با سرعت طی كرده و اموال آقای «م-ی» را به نام آقای «د-د» ثبت می كنند؟! آقای «م-ی» كه خود در فساد اقتصادی گرگ باران دیده است چگونه به آقای «د-د» اعتماد می كند؟ چه رابطه نانوشته ای این دو مفسد اقتصادی را به هم پیوند داده است كه اولی از دبه كردن دومی نمی ترسد و دومی، خیال دبه كردن هم به ذهنش خطور نمی كند؟! آیا این زنجیره فقط همین دو حلقه را دارد؟!
هم اكنون آقای «م-ی» و جناب «د-د» مفت، مفت می خورند و راست، راست راه می روند! و خروجی فساد اقتصادی كلان آنها كه «گرانی» و «فاصله طبقاتی» و فشار معیشتی به مردم و مخصوصا اقشار مستضعف جامعه، بخشی از آن است، ناجوانمردانه به حساب نظام مظلوم و مسئولان نوشته می شود!

4- آقای «م-ك» تا سال 1358 در آمریكا بود. او بعد از 58 وارد ایران می شود. چه كسی او را می شناسد و از سوابق وی باخبر است؟ خدا می داند. «م-ك» پس از بازگشت به ایران مدیرعامل یكی از كارخانه های بزرگ صنایع سنگین می شود. در دوران دولت سازندگی معاون یكی از وزارتخانه ها می شود. در دوران دولت اصلاحات، معاون یكی از وزارتخانه های دیگر می شود. در دوران دولت نهم نیز به معاونت یك وزارتخانه دیگرمنصوب می شود!... تا آنجا كه می دانیم هیچكس از مسئولان بلندپایه دولت های یاد شده از هویت واقعی او خبر ندارند! پس چه كسی یا كسانی او را به مناصب مورد اشاره گمارده اند؟! آقای «م-ك» نیز در گرانی های اخیر نقش بسیار موثری دارد و...

5- در این باره گفتنی های دیگری نیز هست كه می گذاریم و می گذریم و در پایان این وجیزه به همین اندازه بسنده می كنیم كه سنگ این بنای كج اقتصادی در سال های پس از جنگ و به علت بی توجهی- و نه فقط كم توجهی- برخی مسئولان نسبت به آموزه های اصیل اسلامی و انقلابی و هشدارهای پی درپی امام راحل(ره) و خلف حاضر او نهاده شد و این بی توجهی تاكنون نیز ادامه داشته است. شاید تعجب كنید ولی شواهد غیرقابل تردیدی در دست است كه نشان می دهد مافیای اقتصادی و كلان سرمایه داران یاد شده از جمله عوامل پشت صحنه فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 بوده اند و امروزه ضمن آن كه با دامن زدن به گرانی ها، كیسه بی انتهای خود را از ثروت های انبوه و بادآورده پر می كنند، ایجاد نارضایتی در میان مردم، نسبت دادن گرانی ها به تحریم ها و نهایتا آب ریختن به آسیاب دشمنان بیرونی را دنبال می كنند و صد البته در برخی مراكز نظام نیز نفوذ كرده اند و از رانت شماری از مسئولان مراكز یاد شده برخوردارند و عجیب آن كه این روزها هشدار پی درپی و همراه با اسناد و شواهد غیرقابل تردید دلسوزان به جای این كه طرد نفوذی ها از برخی مراكز حساس تصمیم ساز و سیاست پرداز را به دنبال داشته باشد، با بی خیالی، بی توجهی و بعضاً ناسزاگویی روبرو می شود.

خراسان:هر مسئولی یک جو غیرت دارد بخواند

«هر مسئولی یک جو غیرت دارد بخواند»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است كه در آن می‌خوانید؛امروز می خواهم به جای سرمقاله برشی از زندگی و حرف های یک مادر را بنویسم، بی آن که چندان به فکر ویرایش کلام باشم می خواهم حرف های یک دوست که خوب خوب می شناسمش را درباره خواب مادرش بنویسم.

دوست می دارم هر که این نوشته را می خواند فقط اندکی با تأمل و آهسته چشم هایش را بر این کلمات و جملات براند. آن دوستم که حالا پنجمین دهه زندگی اش را می گذراند می‌گفت: امروز صبح هنوز در خواب بودم که زنگ تلفن خانه به صدا درآمد و پس از گفت وگویی کوتاه همسرم به من گفت امروز ناهار می رویم خانه مادر، گفتم همین دیروز از صبح تا شب آن جا بودیم، امروز هم برویم؟ گفت: مادر گفته است که بیایید خوابی دیده ام که می خواهم برای همه بچه هایم تعریف کنم. دوستم می گفت «مادر» که حالا سن و سالی از او گذشته و غم هجران فرزند کوچکش نیز او را خیلی زود پیر و شکسته کرده و از چند بیماری رنج می برد دیگر حتی توان آشپزی و غذا پختن ندارد برای همین همسرم زودتر به خانه مادر رفت تا غذایی بپزد، نزدیک ظهر بود که من هم به خانه مادر رسیدم متوجه شدم دو برادر و خواهرم و بچه هایشان هم آن جا هستند، سفره غذا پهن شد، من کنار مادر روی صندلی نشستم چون مادرم دیگر توان نشستن بر روی زمین را ندارد، تازه برای نشستن روی صندلی از عصا و تکیه دادن دست دیگرش به میز کمک می گیرد.

به چهره مادرم که مثل جانم دوستش می دارم نگاه کردم چین و چروک های صورتش، دست ها و صدای لرزانش، دلم را فشرد، ناگهان مادرم با لبخندی که نمی دانم اسمش را چه بگذارم چند جمله صحبت کرد از خوابی که دیده بود گفت و من خیلی تحمل کردم که جلوی جمع خانوادگی، چشم هایم بارانی نشود، تحمل کردم، در خود شکستم و بغضم را فرو خوردم، نمی توانستم به چهره مادرم نگاه کنم او با لحنی بسیار عاشقانه و دوست داشتنی گفت: «دیشب برادرتان را خواب دیدم، خیلی چشم هایش قشنگ شده بود، چند وقتی به خوابم نیامده بود اما دیشب که در خواب دیدمش چشم هایش آسمانی بود، این قدر قشنگ و دوست داشتنی شده بود که خدا می داند، با او حرف زدم ولی چند بار چشم هایش را بست و انگار می خواست با من خداحافظی کند. و گفت: مادر خسته ام می خواهم بخوابم، می خواهم بروم»، این را گفت و من از خواب بیدار شدم. دوستم ادامه داد من خوب می فهمیدم که مادرم چه قدر به خودش فشار می آورد تا اشک هایش جلوی ما جاری نشود، آخر او همیشه وقتی ما نیستیم گریه می کند، وقتی ما نیستیم با برادرم صحبت می کند، راز دل می‌کند، حرف هایش را در خلوت بیشتر با همان برادرم می زند، من که عاشق مادرم هستم خوب او را می شناسم در این چند سال هم که از سفر برادرم به آسمان و پیش خدا رفتنش می گذرد، از آن وقتی که صدام، جبهه ها را شیمیایی زد و آب های هور و هویزه و مجنون و آن مواد شیمیایی در هم آمیخت و برادرم و بسیاری دیگر از برادران و فرزندان وطن عزیزم ایران را پیش خدایشان برد، مادرم تنها در خلوت سر در کمد لباس ها می کند و پیراهن آبی آسمانی به جا مانده از برادرم را به یاد یوسفش می بوید و می گرید و گاهی اوقات که ما بی اطلاع به خانه مادر می رویم اشک هایش و چشم هایش را تا می تواند از ما پنهان می کند.

همان طور که دوستم این حرف ها را می گفت آسمان دل من هم به شدت ابری شد و دوستم ادامه داد، امروز مادرم به شکرانه دیدن برادرم در خواب، همه بچه هایش را دور هم جمع کرد و مثل همیشه صدقه ای کنار گذاشت و مواظب بود که همه سر سفره ناهار سیر شده باشند، او همیشه سفره دار، بخشنده و مهربان بوده و هست، مادرم مظهر عشق و عاطفه و فرزند دوستی است. مادرم مدت هاست که آرزوی کربلا دارد، اما پای رفتن ندارد، دوستم گفت و گفت و گفت: حال مادرم مدتی است که چندان خوب نیست، می ترسم سایه اش از سرم برود، می ترسم فرصت بوسیدن دست های مهربانش را روزگار از من دریغ کند، گفت: از این ناراحت نیستم که گاه برای تأمین هزینه درمان مادرم که مادر شهید است به زحمت می افتیم از این ناراحت نیستم که صاحبخانه شان اجاره همان خانه نقلی را امسال دوباره زیاد کرده است از این ناراحتم که چرا بعضی در این مملکت ربا می دهند و ربا می خورند، رشوه می دهند و رشوه می گیرند، اختلاس می کنند و... از این ناراحتم که چرا بعضی از مسئولان برای ۲ روز بیشتر بر مسند ماندن، هر کاری می کنند از این ناراحتم که بعضی چه راحت تصمیم های بد می گیرند و حرف های بد می زنند.

از این ناراحتم که بعضی ها چه زود فراموش کردند که این مملکت و آب و خاک و دین و میهن به قیمت جان فشانی ها و جانبازی ها و خون چه جوانانی حفظ شده است. دوستم همین طور که صحبت می کرد گفت امشب دوباره می خواهم پیش مادرم بروم و عاشقانه بدن پیر و نحیفش را در آغوش بکشم، دست هایش را غرق بوسه کنم و به او التماس کنم، مادر در بغلم گریه کن و اجازه بده اشک های من هم با اشک های تو در هم آمیزد. دوستم این ها را گفت و رفت.

و من ماندم و یک دنیا حرف ناگفته در دل هزار بغض در گلو. با خود گفتم چند خطی از حرف های دوستم و مادرش را بنویسم تا عده ای بخوانند و هر چه دلشان خواست درباره این نوشته بگویند.

اما من می خواهم به آنانی که در این مملکت تصمیم می گیرند، قانون می نویسند، اجرا می‌کنند، قضاوت می کنند و... یادآوری کنم که آقایان بدانید و به خاطر بیاورید که در کشوری حرف می زنید و اظهار نظر می کنید و برای مملکتی تصمیم می گیرید که امثال این مادران با آن خواب های شیرینشان و نجواهاشان با شهیدانشان در آن زندگی می کنند و حالا خود می دانید و غیرت و همتتان.

جمهوری اسلامی:تلویزیون، مسابقات فوتبال و ماه مبارك رمضان

«تلویزیون، مسابقات فوتبال و ماه مبارك رمضان»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛از دو هفته قبل، استفتائاتی از مراجع معظم تقلید درباره برگزاری مسابقات فوتبال در ماه مبارك رمضان صورت گرفت و متن سؤال و جواب‌ها در رسانه‌های مكتوب و مجازی منتشر شد. خلاصه و جمع‌بندی جواب‌ها اینست كه اگر مسابقات فوتبال یا هر ورزش دیگری موجب روزه خواری شود، انجام آن حرام است.

بهانه‌ای كه متولیان امور ورزشی مطرح می‌كنند اینست كه طبق مقررات فدراسیون جهانی فوتبال چاره‌ای غیر از برگزاری این مسابقات در زمان مقرر كه اكنون با ماه مبارك رمضان همزمان شده است ندارند. البته برنامه مسابقات را طوری تنظیم كرده‌اند كه بعد از مغرب انجام شوند و با ساعات روزه‌داری همزمان نباشند.

پاسخی كه به این بهانه در مقالات و مطالب منتشر شده در روزنامه‌ها و رسانه‌های مجازی داده شده اینست كه فدراسیون جهانی فوتبال چنین مقرراتی ندارد و زمان بندی مسابقات در اختیار خود كشورهاست. برای نمونه به عملكرد كشور تركیه اشاره شده كه سال گذشته این مسابقات را در ماه مبارك رمضان برگزار نكرد و با مشكلی نیز از نظر فدراسیون جهانی فوتبال مواجه نشد. وانگهی حتی اگر فدراسیون جهانی فوتبال نیز بخواهد اجباری را اعمال كند كه با احكام دینی در تعارض باشد، روشن است كه نمی‌توان حكم دین را به خاطر مقررات فدراسیون كنار گذاشت. از طرف دیگر، طبیعی است كه ورزشكاران برای آمادگی جسمی جهت مسابقات اول شب، خود را مجاز به روزه نگرفتن می‌دانند.

نكته بسیار مهم در این مقوله اینست كه متولیان ورزش كشور باید به نقطه نظرات مراجع تقلید احترام بگذارند و برنامه‌های خود را بگونه‌ای تنظیم كنند كه با رهنمودهای آنان در تضاد نباشد. حتی نیازی نیست كار به استفتاء و صدور فتوا كشیده شود و مبحث حلال و حرام مطرح گردد تا متولیان ورزش برای اجرای حكم دینی و خودداری از ارتكاب اقدامی كه با حكم شرع منافات دارد وادار به ترك یا انجام كاری شوند، همینقدر كه متولیان ورزش احساس كنند بزرگانی همچون مراجع عظام تقلید نسبت به اقدامی نظری دارند، باید خود را به تأمین نظر آنان موظف بدانند به ویژه آنكه یك موضوع مورد اتفاق نظر كلیه مراجع باشد.

موضوع مسابقات فوتبال در ماه مبارك رمضان از مواردی است كه كلیه مراجع عظام تقلید متفقاً انجام آن را نهی كرده‌اند و با عبارات و الفاظ مختلف از مسئولان ورزش كشور خواسته‌اند از برگزاری آن در ماه مبارك رمضان خودداری نمایند. كسانی كه در مسند مدیریت ورزش كشور قرار دارند و بخشی از مسئولیت‌های نظام جمهوری اسلامی برعهده آنهاست اگر نظر مراجع تقلید را تأمین نكنند، از دیگران چه توقعی می‌توان داشت؟

متأسفانه بعد از دو هفته انتشار پیاپی فتاوای مراجع عظام تقلید درباره مسابقات فوتبال در ماه مبارك رمضان و اعلام نظر منفی آنان در این باره، هنوز متولیان ورزش كشور به این خواسته تمكین نكرده‌اند و برنامه‌های این مسابقات را تغییر نداده‌اند. این بی‌تفاوتی بهیچوجه قابل قبول نیست و هیچ بهانه‌ای از متولیان ورزش كشور در این زمینه نمی‌تواند پذیرفتنی باشد.

جنبه دیگر این موضوع، كه با عملكرد مسئولین رسانه ملی به ویژه تلویزیون وجه مشترك دارد، اینست كه ماه مبارك رمضان به دلیل ویژگی عبادی كه دارد با سایر اوقات سال متمایز است. در احوالات پیامبر اكرم صلی‌الله علیه و آله آمده است كه آن حضرت در ماه مبارك رمضان بسیاری از كارها را كنار می‌گذاشتند و اوقات خود را به عبادت می‌گذراندند. در عصر حاضر نیز آنچه از سیره بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی دیده‌ایم همین روش را تأیید می‌كند. ایشان اكثر اوقات خود را در ماه مبارك رمضان به عبادت اختصاص می‌دادند. این روش باید برای مردم سرمشق باشد و شرایط نیز باید بگونه‌ای باشد كه مردم بتوانند فارغ از امور دیگر به عبادت توجه كنند و امور دیگر به ویژه سرگرمی‌ها موجب ضایع شدن فرصت عبادت آنها نشوند.

متأسفانه چند سال است كه تلویزیون در شب‌های ماه مبارك رمضان با پخش كردن مجموعه‌های تلویزیونی سرگرم كننده، كه البته اكثر آنها دارای اشكالات زیادی نیز هستند، بهترین اوقات مردم را كه از مغرب تا نیمه شب است پر می‌كند و آنها را از رفتن به مسجد و توجه به عبادات و معنویاتی كه مخصوص شب‌های ماه مبارك رمضان است محروم می‌نماید. متولیان رسانه ملی نیز به بهانه‌ها و توجیهاتی متوسل می‌شوند كه شبیه عذر بدتر از گناه است. روشن است كه مشتریان ماهواره به برنامه‌های تلویزیون ما هر چند هم به طرف اباحیگری برود توجهی نمی‌كنند. اقشاری كه با مقولات دینی سروكاری ندارند نیز اصولاً از موضوع این بحث خارجند. بنابر این، فقط مذهبی‌هائی باقی می‌مانند كه مشتری مسجد و آداب دینی و عبادی ماه مبارك رمضان هستند و ضمناً با تلویزیون جمهوری اسلامی هم مشكلی ندارند. متأسفانه متولیان رسانه ملی همین قشر مذهبی را میان مسجد و مجموعه‌های سرگرم كننده تلویزیونی مردد می‌كنند و عده‌ای از آنها را از رفتن به مراكز عبادی و رسیدن به اعمال عبادی شب‌های ماه مبارك رمضان محروم می‌نمایند. این، البته معجزه تلویزیون نیست، بلكه طبع سرگرمی پسند این قشر از مردم است كه آنها را درحالت سنگین جسمی بعد از افطار، پای تلویزیون می‌نشاند و بهترین فرصت عبادت را با سرگرمی‌های نه چندان مفید و بلكه چه بسا بدآموز جایگزین می‌كند.

امسال، به این مجموعه‌های تلویزیونی، مسابقات فوتبال هم اضافه شده و مشكل را دو برابر كرده است. به همین دلیل، انتظار از متولیان رسانه ملی اكنون دو چندان است؛ اول اینكه خود رسانه ملی در عملكرد خود تجدیدنظر كند و به جای تشویق مردم به نشستن پای تلویزیون، آنها را به رفتن به مساجد و محافل مذهبی ترغیب نماید. و دوم اینكه با مراجع معظم تقلید همنوائی كند و متولیان ورزش را به انصراف از برگزاری مسابقات فوتبال در ماه مبارك رمضان تشویق نماید. متأسفانه متولیان رسانه ملی نه تنها چنین نكرده‌اند بلكه در دو هفته گذشته حتی فتاوای مراجع تقلید را نیز به اطلاع مردم نرسانده‌اند! معلوم نیست این چه رسمی است كه رسانه ملی در مواقع نیاز دست به دامان مراجع تقلید می‌شود ولی در مواقع دیگر اصولاً وجود مراجع را نادیده می‌انگارد!

هم متولیان رسانه ملی و هم متولیان ورزش باید به این واقعیت توجه كنند كه انقلاب اسلامی و نظام حكومتی برخاسته از آن دارای خاستگاه دینی بوده و برای استمرار نیز به دین و متولیان امور دینی به ویژه مراجع عظام تقلید نیازمند هستند. نیاز جامعه ما به ویژه در شرایط خاص كنونی به معنویت نیز امری بدیهی و تردیدناپذیر است. ضایع كردن بهترین اوقات ماه مبارك رمضان با برنامه‌های سرگرم كننده و بهانه‌های دیگر، فرصت سوزی خسران آوری است كه نباید به آن تن داد. بنابر این، متولیان این هر دو دستگاه تا دیر نشده در روش‌های خود تجدیدنظر كنند و به جای فرصت سوزی برای فراهم ساختن زمینه استفاده بهینه از فرصت‌ها تلاش نمایند.

رسالت:نقد، شجاعت و آزادی بیان

«نقد، شجاعت و آزادی بیان»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلویی است كه در آن می‌خوانید؛نقد در حوزه سیاست به لحاظ علمی ادب و آدابی دارد . شجاعت در نقد اصحاب قدرت هم تعریف شفافی دارد . پاسداشت حریم آزادی بیان و تعریف مختصات حقوقی آن درقوانین جمهوری اسلامی امری مبهم نیست . طی سه دهه گذشته ملت ما هر سه مفهوم را در فضای سیاسی كشور تجربه كرد .

جمهوری اسلامی زیر چكش نقد كفار ، منافقین و ملحدین (بخوانید لیبرالها و نئولیبرالها) همواره مبتنی بر نشر اكاذیب ، اهانت ،تشویش اذهان و ایراد تهمت و افترا بوده است .
طبیعی است آن جماعت در این نقادی به سّد قانون برخورد می كردند و فریاد بر می آوردند در ایران " آزادی " نیست ، " نقادی " مفهوم ندارد و ما با " شجاعت " در برابر قدرت ایستادیم !

نتیجه این ایستادگی به پناهندگی در غرب منجر شد . معلوم شد آنها جزء اصحاب نقد قدرت نیستند چون خودشان ابزار قدرتهای جهانی می باشند و از بابت هر دروغ و تهمتی علیه نظام و مردم ما یك مبلغ ناچیز از بابت جیره جنگی از سرویسهای جاسوسی دشمن دریافت می‌كردند.

از سال 88 كه به تدریج شر منافقان و فتنه گران از سر ملت كنده شد و فضای سیاسی كشور در دست اصولگرایان افتاد ، ادبیات نقد و گفتگو متفاوت شد .

نقد مفهوم خود را پیدا كرد. آزادی بیان به شكلی حقوقی ظاهر شد شجاعت در " نقد قدرت " معنا پیدا كرد .

امروز رسانه های ما بی پرده صریح ترین انتقادها را به مسئولان دارند . امروز در دادگاههای ما برخی اصحاب قدرت كه در مسیر انحراف سیر و سلوك می كردند گرفتار قضا و قانون هستند فضای كشور در گذشته كمتر به این اندازه آزاد و عقلانی بوده است .

باید این فضا را پاس داشت و از جاده انصاف و عدالت در نقد " اصحاب قدرت " خارج نشد.
در گذشته هر كس كه به سّد قانون و قضا در ارتباط با موضوع آزادی بیان و نقد قدرت از باب خروج از موازین حقوقی دچار می شد به فحاشی و بد و بیراه گویی به قاضی و دستگاه قضا می پرداخت . علائم این آسیب در نقد درون گفتمانی اصولگرایان گاهی دیده می‌شود و این تاسف آور است . مفهوم این رویكرد آن است كه برخی منتقدین ما می خواهند همان مسیر غلط گذشته را طی كنند .

كسی كه دل درگرو نظام دارد نمی تواند دستگاه قضا را متهم به نقض آزادی بیان آن هم با یك ادبیات اپوزیسیونی كند .

كسی كه دل در گرو نظام دارد نمی تواند در " نقد قدرت " به دروغ ، تهمت ، اهانت و تشویش اذهان دست یازد.

اگر كسی در نقد قدرت مسیر اهانت ، دروغ و تهمت را بپیماید مفهوم آن، شجاعت ناقد نیست . معنای آن تبلیغ و ترویج آنارشیسم و لات بازی سیاسی است .

آقای علی مطهری نماینده شجاعی است . به همین دلیل در انتخابات نهمین دوره قانونگذاری مجلس به طور نسبی  مورد اقبال مردم قرار گرفت و مجددا به مجلس راه یافت . نقد او از دولت در خصوص رفتار سیاسی ، فرهنگی صاحب منصبان تحسین برانگیز است او نباید این نقد را آلوده به عباراتی كند كه افاده اهانت و نشر اكاذیب از آن شود .

شكایت مدعی العموم از وی و پاسخ رسانه ای وی نشان می دهد او در سراشیبی‌ای قرار گرفته است كه منتقدین دهه اول و دوم انقلاب در آن قرار گرفتند . سیاسی كردن یك امر حقوقی به همان اندازه مذموم است كه یك امر سیاسی را حقوقی كنیم . عدالت در این فضا گم می شود و به صورت گریزگاهی برای هر متخلفی در می‌آید.

امر "قضا" ،" حقوق" مرزی با سیاست ورزی ، نقد و نقادی دارد و باید آن را رعایت كرد .
نگارنده در این مورد صلاحیت ورود ندارم . باید فرایند دادرسی در این امر طی شود و نهایتا معلوم شود كه حقیقت چیست و ادعای مدعی العموم در فرایند دادرسی چقدر به واقعیت نزدیك است .

اما آنچه می خواهم در مورد اظهارات آقای مطهری متعرض شوم مفهوم " جرم سیاسی " و " زندانی سیاسی " است .

در اوج شرارت جریان دوم خرداد یك بحث ظاهرا حقوقی در رسانه‌های دوران اصلاحات مطرح شد و آن موضوع لایحه " جرم سیاسی " بود .

آنها می خواستند كسانی كه تا مرز محاربه با نظام پیش رفتند و در سرویسهای جاسوسی آمریكا و موساد و انگلیس خدمت می‌كردند منفدی برای تنفس پیدا كنند . آنها نام جاسوسی و وطن فروشی و وابسته به اجانب بودن را گذاشته بودند كار سیاسی و كشف آن را هم " جرم سیاسی " می نامیدند . از این طریق می خواستند عنوان مجرمانه محارب را دور بزنند حقوقدانهای ما را هم سركار گذاشته بودند .

امروز هم به آقای مطهری عرض می كنم كه شما همواره دغدغه اجرای احكام اسلام ، پاسداشت فقه و حقوق اسلامی را داشته‌اید. شما نباید فریب كسانی را بخورید كه دررفتار سیاسی خود پا در محاربه  با نظام گذاشته اند  و عنوان مجرمانه " بغی " را یدك
می كشند ، دل بسوزانید و مفری برای آنها پیدا كنید . عناوین " جرم سیاسی " و " زندانی سیاسی" ایجاد یك مفر برای كسانی است كه می‌خواهند نظام اسلامی را سرنگون كنند و دنبال تسهیلات از درون حكومت برای این مقصد شوم می باشند . فرزند شهید مطهری به عنوان نماینده مردم تهران نباید حداقل این تسهیلات را در اختیار آنان قرار دهد.

متهم كردن نظام به بدرفتاری با  به اصطلاح زندانیان سیاسی بر این پیشفرض استوار است كه شما جرم آنها را سیاسی می دانید.  تاكنون هیچ تعریف حقوقی مبتنی بر فقه شیعه ازجرم سیاسی در زیر سقف جمهوری اسلامی ارائه نشده است . متهم كردن به بدرفتاری هم ممكن است عنوان مجرمانه ایراد تهمت ، نشر اكاذیب و تشویش اذهان را داشته باشد.

اگر همین اتهامات را بر خانواده آنها هم بار كنید درست همان چیزی است كه مرتب
بی بی سی و رادیو آمریكا می گویند. فروكاهیدن مقام یك نماینده مجلس در اندازه یك گوینده رادیوهای بیگانه ظلم بزرگی است . چرا آقای مطهری چنین ظلمی به خودروا می دارد؟

سیاست روز:به "مرسی" فرصت دهید

«به "مرسی" فرصت دهید»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد پیرعلی است كه در آن می‌خوانید؛بدون تردید بایداذعان كرد به اندازه و حتی بیش از میزان اهمیت استراتژیك مصر در منطقه خاورمیانه و حتی محیط نظام بین‌الملل، تصمیمات و راهبردهای رئیس جمهور منتخب این كشور، تعیین كننده و دارای اهمیت است.

به ترتیبی كه كوچكترین عكس‌العمل و رفتار «محمد مرسی» زیر ذره بین دقیق بسیاری از سیاسیون و ناظران رویدادهای داخلی،منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار دارد و از این روست كه كار و اتخاذ هرگونه تصمیم برای رئیس جمهور، بسیار دشوار ارزیابی می‌شود.

بخش مهمی از این اهمیت ناشی از جایگاه این كشور در معادلات پیشین منطقه پرتنش خاورمیانه، خصوصاً نوع تعاملات با رژیم اشغالگر قدس و از طرفی روابط راهبردی گذشته با غرب است و از طرفی، بخش دیگری از آن اهمیت معطوف به تاثیرگذاری عمیق تحولات مصر بر جهان عرب و وابستگی بسیاری از نحله‌های فكری و سیاسی عرب به فعل و انفعالات آن كشور است.

لذا در مدت صدارت كوتاه آقای مرسی در كسوت ریاست جمهوری، تحلیل‌های قابل تاملی از رویكردهای وی در رسانه‌ها ارائه شده است با این توضیح كه برخی مشی و سیاست وی را ستوده‌اند و برخی به او انتقادات جدی روا داشته‌اند لیكن نویسنده سطور معتقد است كه تا اینجای كار محمد مرسی هوشمندانه عمل كرده و با تدبیر و اعمال سیاست منطقی، اجازه نداده است رنگ پشیمانی بر آراء و اقبال مردمی باز گردد، چرا كه:
الف: مواضع اولیه در زمان پیروزی در انتخابات و مبادرت به كناره گیری از حزب اخوان المسلمین و خود را متعلق به همه اقشار مصر دانستن و از طرفی ارائه یك چهره امروزی برخلاف آنچه علیه او تبلیغ می‌شد، نشان از آغاز مدبرانه این سیاستمدار ۶۱ ساله برکرسی ریاست جمهوری است.

ب: دستور شروع به كار مجدد مجلس نیز از جمله تصمیماتی بود كه به رغم پذیرش حكم اخیر دادگاه قانون اساسی و عدول از دستور بازگشایی مجلس، بی گمان، اولین گام در راستای محدود كردن نظامیان و شكستن فضای سنگین سایه مقامات عالی نظامی بر سر دولت ارزیابی می شود كه محمد مرسی توانست در این قدم پر ریسک، تابوی ایستادن در مقابل نظامیان را شكسته و زمینه برای برگشتن آنها به پادگان‌ها را فراهم كند.

ج: سفر اخیر رئیس جمهور مصر به عربستان، هرچند با انتقادات برخی انقلابیون همراه بود ولی این اقدام نیز به ظرافت، شائبه و بهانه ممنوع الخروجی وی را خنثی كرد و هرگونه مانع را برای به چالش كشیدن سفرهای بعدی «مرسی» از میان برداشت و حساسیت‌ها را برای حضور در اجلاس غیر متعهدها در تهران (به عنوان اولین سفر)، به حداقل كاهش داد چرا كه اولین سفر او به ایران،می توانست موجب برخی تنش‌ها (هرچند محدود) شود.

لذا به نظر می‌رسد مسئولان سیاست خارجی و اصحاب رسانه ایران نیز باید مراقبت كنند که مواضع آنان، عامل ایجادمحدودیت سیاسی برای رئیس جمهور مصر را فراهم نكند و اجازه دهند كه وی بدون فشارهای غیر متعارف و با اعمال سیاست‌های غیرانفعالی و با هوشمندی كامل، حلقه اسلامگرایان در منطقه را تكمیل كند. به عبارتی انتظارات عجولانه و اظهارات نسنجیده بدون دقت و توجه لازم به ملاحظات داخلی و خارجی مصر می‌تواند كار را برای مرسی پیچیده كند و وحدت نظر مورد انتظار را به تعویق افكند، پس باید با درك شرایط حساس كشور مصر به او اجازه داد كه بدون حواشی غیرمتعارف، به آرامی ارتباطات خود را با جهان اسلام تقویت و هرچه بیشتر رژیم اشغالگر قدس را از خود ناامید سازد.

تهران امروز:نمادهای نازیبا

«نمادهای نازیبا»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز است كه در آن می‌خوانید؛مشكل اقتصاد ایران نفت نیست، مشكل اقتصادایران تحریم نیست، مشكل اقتصاد ایران سوء مدیریت است. انتشار تصاویری از ازدحام مردم برای خرید چند كیلو مرغ دولتی بیش از آنكه كمك و اهتمام مدیران اجرایی برای حل مسائل اقتصادی باشد نشانه‌ای از آثار و پیامدهای سوء‌مدیریت درعرصه اقتصاد است كه به این شكل خود را نشان می‌دهد.گرانی مرغ به هر دلیل یا دلایلی باشد، به نماد نوع مدیریت دولت در عرصه اقتصاد تبدیل گشته و اگر برای رفع عوارض چنین سوء‌مدیریتی برنامه‌ای قوی و منسجم اندیشیده نشود این احتمال می‌رود كه به سایر حوزه‌ها كشیده و مردم را در تامین عادی قوت غالب‌شان با دردسر بیشتری مواجه كند.

گشتی در بازارهای مختلف از جمله مواد غذایی و كالاهای اساسی نشان می دهد كه در این بازارها ثبات قیمتی وجود ندارد و تدابیر اعمالی برای مهار، ولو یك ماهه بازارها، رضایت بخش نبوده است.

سوال اصلی این است كه چرا بازارها با چنین وضعیتی روبه‌رو شده‌اند و آیا زیبنده است كه مردم را برای دریافت چند كیلو مرغ اینگونه در صف خرید نگه داشت و آخرالامر هم به همه متقاضیان، مرغ دولتی نرسد؟ آیا می توان همواره برای رفع مسئولیت از خود نقش دستهای نامرئی و ناپیدا را پیش كشید؟

حتی بر فرض محال چنین دستهای ناپیدا و نادیده‌ای هم وجود داشته باشد،علت اینكه آنها معرفی نمی‌شوند،چیست؟ این دستهای ناپیدا كجاست و چرا برخی به‌صورت سربسته كدهایی می‌دهند اما حاضر به صریح‌گویی نیستند؟

بر كسی پوشیده نیست كه اگر مدیریت درتوزیع و مصرف بهینه منابع صحیح باشد و تصمیم‌سازی وتصمیم‌گیری درست و بهینه باشد دستهای نامرئی و توطئه‌گر حتی اگر هم بخواهند نمی‌توانند كاری از پیش ببرند و در برابر مدیریت قوی بازنده از زمین‌بازی خارج خواهند شد. برعكس اگر مدیران در ساماندهی اولیه به مسائل اقتصادی از خود ضعف نشان بدهند آنگاه دستهای نامرئی و توطئه‌گر هم می‌توانند كارگر بیفتند و بر مشكلات موجود بیفزایند.

بررسی بازارهای مختلف نشان می‌دهد مدیران اجرایی در اتخاذ یك تصمیم قاطع و موثر برای سامان دادن به بازارها ناموفق بوده اند و حتی گویی به نوعی اقتصاد را رها كرده‌اند. رهاسازی كارها هم باعث شده تا مشقات آن به گردن مردم بیفتد و صفهای شبانه برای خرید چند كیلو مرغ را شاهد باشیم.

كشیده‌شدن مشكلات اقتصادی به كالاهای اساسی مانند مواد غذایی موضوعی صرفا اقتصادی نیست و شایسته است تمامی پیامدهای احتمالی آن بررسی شود.چرا كه تامین حداقل زندگی مردم یكی از وظایف اصلی مسئولین است و سزاوار است مدیران به جای ارائه سخنرانی‌های فلسفی حاشیه سازكمی هم به وظایف اصلی خود بپردازند.

آفرینش:فوتبال در مسیر انحرافی

«فوتبال در مسیر انحرافی»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش است كه در آن می‌خوانید؛واقعیت انکار ناپذیر این است؛فوتبال ایران این روزها مسیر مناسبی را طی نمی کند.

امروز پس از گذشت یازده دوره از لیگ برتر هنوز مسوولان اجرایی با آیین نامه سازمان لیگ با تسامح و تساهل برخورد می کنند . هنوز بخش های زیادی از این آیین نامه وجود دارد که با غفلت روبه رو می شود.

امروز مدیران و مسوولانی که دم از مبارزه با بازیکن سالاری می زنند و هدایت باشگاههای مردمی با سر در فرهنگی – ورزشی را بر عهده دارند وقتی پای یک بازی مهم پیش می آید که نتیجه اش در حفظ یا از دست دادن صندلی مدیریت شان تاثیر گذار است ، در تصمیم گیری های عجیب از خطا های یک بازیکن که بدترین توهین ها را به کادر فنی و مدیریت باشگاه کرده، بی تفاوت یا با کمترین جریمه عبور می کنند.

امروز تیم ملی فوتبال کشورمان براساس پتانسیل و ظرفیت خود بازی نمی کند و نتیجه نمی گیرد.

امروز صحبت هایی پیرامون برگزار نشدن جام حذفی در فصل جاری مطرح می شود که منطقی بنظر نمی رسد.

امروز بر اساس کاستی های موجود ، باز هم خطر کاهش سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا فوتبال ما را تهدید می کند.

امروز تناقص گویی های مسوولان فوتبال ، جامعه فوتبال را دچار سردرگمی ساخته است و.......در کنار همه این موارد به جرات می توان گفت : در عرصه برگزاری مسابقات لیگ هم ما هنوز نه تنها حرفه ای نیستیم ، بلکه گام های اولیه حرفه ای گری را هم در بر نداشته ایم.

پیرامون همین موضوع سوالی که مطرح می شود این است :

آیا دخل ما برای اداره لیگ 18 تیمی کافیست؟

آیاما از منابع انسانی با کیفیت به اندازه 18 باشگاه برخوردار هستیم؟

آیا متخصصان هدایت) مربیان(، کادر پزشکی برای محافظت از سلامت و برگشت بهنگام بازیکن به میدان، مربیان بدنسازماهر، مربیان تمرین دهنده به نام، دروازه بان، بازیکن، ورزشگاه، و حتی عنصری به نام زمان – بدلیل شرایط آب و هوایی و مناسبت های مذهبی وکثرت تعطیلات- برای برگزاری با کیفیت مسابقات فوتبال باشگاهی در اختیار داریم ؟

به یقین تجربه برگزاری مسابقات در این سالیان نشان داده که پاسخ به این سوال منفی است .

سوال دیگری که مطرح می شود این است :

آیا مدلی را که برای برگزاری مسابقاتمان انتخاب کرده ایم با شرایط و پتانسیل فوتبال ما همخوانی دارد؟

پاسخ به این سوال هم منفی است .

چرا ؟

پاسخ آن روشن است :

ما در آسیا هستیم اما کمیت و کیفیت برگزاری لیگ مان با تقویم کشورهای اروپایی منطبق است در حالیکه رقبایمان با برنامه ریزی بومی خود با برنامه های قاره ای منطبق هستند نتیجه این می شود تیمی که از کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا شرکت می کند با یک ترکیب شروع می کند و در صورت صعود به مرحله بالاتر ، مجبور است با ترکیب فصل جدید در این رقابت ها شرکت کند.

به گواه امتیازات کنفدراسیون فوتبال آسیا ، لیگ ژاپن یا همان جی لیگ به عنوان معتبرترین و کامل ترین لیگ آسیا شناخته می شود. و لابد به لطف همین جی لیگ امروزه مردم ژاپن خود را به عنوان یکی از قدرتمندان فوتبال آسیا معرفی می کنند. فرق ژاپن با ما در این است که آنها دوسال قبل از راه اندازی لیگ حرفه ای سازمان لیگ حرفه ای را راه اندازی کردند تا بستر کار، فرمول اداره مسابقات شرایط تیم ها ، اسپانسرینگ و .... را فراهم کند سپس دو سال بعد با ده تیم شروع کردند و گام به گام جلو آمدند تا به موقعیت و ثبات امروزی رسیدند.

چاره کار چیست ؟

چاره کار آسان است ، راه این است که بیاییم اول امکانات و پتانسیل خود را یکبار دیگر ارزیابی کنیم و بعد از باز تعریف وضعیت باشگاه و باشگاه داری حرفه ای و استعداد انسانی و منابع مالی مان ، تعداد تیم ها را در یک پروسه 3 ساله به عدد 14 برسانیم تا هم گردش مالی را بهینه کنیم، هم از گران شدن و افزایش هزینه ها خود داری کنیم، هم از ورود بازیکنان و مربیان بی کیفیت خارجی جلوگیری کنیم، هم زمان مناسبی داشته باشیم و هر سه روز مسابقه برگزار نکنیم بلکه به تیم ها فرصت دهیم یک هفته روی حریف بعدی خود تمرکز کنند آنالیز کنند تاکتیک هایشان را مرور کنند و بازی با کیفیتی ارایه کنند تا تماشاگر بعنوان هدف اصلی ورزش از دیدن یک رقابت ورزشی لذت ببرد .و البته می توانیم با اصرار کار نادرست فعلی را به درست ترین شیوه ممکن انجام دهیم در اینصورت یعنی انجامِ کارنادرست، به شیوه ی درست، انتظار نداشته باشیم که دیگران کار ما را تایید کنند و به آن جایزه دهند. وگرنه بازهم باید منتظر ناکامی فوتبال باشگاهی مان باشیم چه با 4سهمیه قبلی و چه با سهمیه اندک فعلی با این شیوه ره به جایی نخواهیم برد .

حمایت:هیلاری در راه خاورمیانه

«هیلاری در راه خاورمیانه»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛
هیلاری كلینتون وزیر امور خارجه آمریكا در ادامه سفر دوره‌ای خود به آسیای راهی خاورمیانه می‌شود. از ابعاد سفر وی را دیدار از سرزمین‌های اشغالی و رام الله تشكیل می‌دهد. این سفر در حالی صورت گرفته كه بسیاری از ناظران سیاسی آن را ادامه سیاستهای حمایتی آمریكا از رژیم صهیونیستی می‌دانند. صهیونیستها اكنون در حوزه داخلی با چالشهای گسترده‌ای مواجه شده اند به گونه‌ای كه در كنار اختلافات سیاسی در حوزه اجتماعی نیز با اعتراض‌های شهرك نشینان همراه شده‌اند.

در حوزه مقاومت نیز صهیونیستها به رغم سركوب‌گری‌های گسترده نتوانسته‌اند چندان در برابر مقاومت ایستادگی كنند. هرچند كه به لطف حمایتهای غرب و سكوت اعراب همچنان به اشغالگری گسترده در كرانه باختری و قدس و كشتار در غزه ادامه می‌دهند. در حوزه منطقه‌ای و جهانی نیز صهیونیستها در مسیر انزوا قرار گرفته‌اند به گونه‌ای كه بسیاری تاكید دارند رویكرد صهیونیستها به همگرایی بیشتر با غرب برای پنهان سازی این روند است، در قالب تحولات منطقه‌ای دگرگونی در ساختار سیاسی مصر شرایط سخت‌تری را برای صهیونیستها رقم زده است، صهیونیستها در حالی گرفتار چنین شرایطی شده‌اند كه در مقابل آمریكا در داخل شاهد تشدید رقابت انتخاباتی میان دو حزب جمهوری خواه و دموكرات است.

رقابتی كه از اركان آن را جلب رضایت لابی صهیونیست تشكیل می‌دهد. با توجه به این شرایط اوباما با گرایش بیشتر به صهیونیستها و حمایتهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیك از آنان تلاش می كند تا ضمن اجرای حمایت همه جانبه از صهیونیستها از این شرایط برای تبلیغات انتخاباتی نیز بهره برداری كند. وی بارها تاكید كرده است كه صهیونیستها هرگز تاكنون دوستی مانند وی در آمریكا نداشته‌اند.

نكته دیگر در سفر كلینتون به سرزمین‌های‌ اشغالی رقابت میان روسیه و آمریكا است. پوتین با سفر به سرزمین‌های اشغالی نشان داد كه صرفا صهیونیستها محور روند صلح خاورمیانه نمی‌باشند در حالی كه آمریكا تلاش دارد تا یك جانبه گرایی خود را در منطقه حفظ نماید. براین اساس سفر كلینتون به سرزمین‌های اشغالی را می‌توان ادامه این تحركات دانست.

نكته دیگر بررسی روند تحولات جهانی میان تل آویو و واشنگتن است كه از ابعاد آن را چگونگی مقابله با جبهه مقاومت شامل ایران، عراق، سوریه، لبنان تشكیل می‌دهد. آمریكایی‌ها و صهیونیستها هرچند نگاه واحدی در این زمینه دارند اما در برخی امور در تاكتیك و راهبرد تفاوتهایی دارند چنانكه در قبال ایران صهیونیستها به دنبال تقابل نظامی هستند در حالی كه آمریكا رویكرد خصمانه دیپلماتیك و اقتصادی را در شرایط كنونی در دستور كار دارد.

به هر تقدیر سفر كلینتون به سرزمین‌های اشغالی هرچند در ظاهر ادامه همگرایی طرفین است اما در نهایت برگرفته از چالشهای پیش روی آنان است كه تلاش دارند تا با دیدارهای دیپلماتیك ضمن پنهان سازی این چالشها وحدت خود را به نمایش گذارند.

ملت ما:اعتماد، به مثابه یك شاخص اقتصادی

«اعتماد، به مثابه یك شاخص اقتصادی»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم علی قنبری است كه در آن می‌خوانید؛مهم‌ترین سرمایه‌ای كه یك دولت می‌تواند داشته باشد، «اعتماد مردم» است و لازمه تحقق آن ارایه اطلاعات و آمار شفاف و روشن است. رعایت چنین مواردی خصوصا در بُعد اقتصادی می‌تواند به مدیریت فضای اقتصادی و بازار كمك كند و صد البته در این شرایط است كه می‌توان تحولات اقتصادی، اصلاح ساختارها و تغییرات استرتژیك را عینیت بخشید. یكی از مواردی كه در دولت كنونی به‌شدت به آن كم‌توجهی شده است، همین آمارهای صحیح است كه غالبا یا ارایه نمی‌شود یا به‌گونه‌ای مخدوش و اصلاح شده به جامعه اعلام می‌شود.

برای مثال وقتی دولت از طریق «بانك مركزی» و «مركز آمار ایران» دو نرخ متفاوت را برای تورم اعلام می‌كند و هیچ‌كدام از این آمارها هم با آنچه كه مردم در جامعه می‌بینند نمی‌خواند، طبیعی است كه رفته‌رفته از اعتماد مردم نسبت به دولت كاسته می‌شود و این به‌شدت كار دولت را در پیشبرد طرح‌ها و اهداف كلان اقتصادی دشوار می‌كند.

از یاد نباید ببریم كه ما هم‌اكنون در شرایطی هستیم كه فشارهای غرب نیز موجب تصویب و اعمال تحریم‌های ضدایرانی شده و در چنین فضایی هم مسئولان اگر توقع همراهی از جانب مردم را دارند باید به اصلاح و بهسازی مسیر تعامل و اعتماد با مردم مشغول شوند و نهایت تلاش خود را در این راستا به‌كار گیرند.

در حال حاضر شاهد هستیم كه دولت نرخ تورم را كمتر از میزان واقعی اعلام كرده كه همین موضوع باعث ایجاد شك و شبهه‌هایی میان كارشناسان اقتصادی، مسئولان سیاسی، نمایندگان مجلس و حتی برخی مراجع در قم شده كه معتقدند نرخ تورم كمتر از آنچه كه در جامعه وجود دارد اعلام می‌شود. به واقع، به نظر می‌رسد نرخ تورم بیش از آن چیزی است كه دولت اعلام كرده و اكنون شرایط تورمی در كشور به لحاظ تورم انتظاری بسیار بیش‌تر از ارقامی است كه اعلام می‌شود.

با توجه به حداقل همان سبد كالایی كه اكنون در جامعه مطرح است مانند خوراك، پوشاك و مسكن كه وزن بالایی در سبد كالایی دارد، می‌توان محاسبه كرد كه نرخ تورم بیش از 30 درصد است.  نكته حائز اهمیت در این میان، این است كه اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، بحث تحریم‌ها، وضع نامناسب تولید و شرایط اقتصادی و اجتماعی كشور موجب فزونی تقاضا بر عرضه شده كه در مجموع باعث روند صعودی تورم در جامعه شده است.

به اعتقاد من اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها در شرایط كنونی خیلی مناسب نیست؛ زیرا هم رشد اقتصادی كشور پایین است و هم شرایط ناآرام اقتصادی را شاهد هستیم و هم سرمایه‌های اجتماعی در جامعه پایین است و اعتماد مردم به دولت در حداقل قرار دارد و در نازل‌ترین شرایط است و این موارد به تورم دامن می‌زند. خصوصا این‌كه قرار است در فاز دوم هدفمندی عمده درآمد دولت از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی باشد كه من فكر می‌كنم این موضوع به‌شدت تورم را افزایش خواهد داد.

البته مجلس سعی كرده میزان درآمد دولت در فاز دوم را تعدیل كند وگرنه پیشنهاد دولت بیش از این رقم بود كه مجلس آن را كاهش داد؛ اما در عین حال با توجه به شرایط نامناسب اقتصاد كشور و خصوصا بی‌اعتمادی مردم به دولت، من فكر می‌كنم با اجرای فاز دوم هدفمندی تورم به بیش از 40 درصد خواهد رسید.

اگر دستگاه اجرایی قصد اصلاح وضع موجود را دارد، باید اعتماد مردم را جلب كرده و سیاست‌های آن از ثبات و آرامش بیش‌تری برخوردار شود. دولت باید سعی كند از ناامنی‌های اقتصادی و تشنجاتی كه در بازار وجود دارد بكاهد و حمایت از تولید را تقویت كند و به بحث جذب سرمایه‌گذاری خارجی توجه بیش‌تری مبذول دارد و بخش‌های تولیدی مانند كشاورزی و صنعت را بیش‌تر مورد حمایت قرار دهد.

در طرح هدفمندی یارانه‌ها قرار بود به بخش تولید بیش‌تر توجه شود كه این امر اكنون به فراموشی سپرده شده و همین موضوع موجب تضعیف ریشه‌های اقتصادی كشور شده كه به اقتصاد ملی ضربه خواهد زد. دولت باید سعی كند طرف عرضه را زیاد كرده و از سوی دیگر تلاش كند طرف تقاضا را كنترل كند كه در این صورت می‌توانیم بگوییم دولت موفق خواهد شد مقداری تورم را كنترل كند. البته در كشور ما متاسفانه اكنون شرایط به این صورت است كه ما هم شاهد تورم و هم شاهد ركود هستیم.

یعنی هم نرخ تورم و هم نرخ بیكاری بالا است كه این موضوع (ركود تورمی) بدترین نوع تورم است كه همراه با ركود است. من معتقدم دولت باید در یك سالی كه از عمرش باقی مانده در افزایش آرامش جامعه تلاش كند و از تبلیغات و برخوردهای سیاسی پرهیز كند و به سمت تقویت تولید ملی و سرمایه‌گذاری برود و سعی كند كمتر در اقتصاد دخالت كرده و بیش‌تر به نظارت بپردازد. به اعتقاد من دولت باید از وابستگی به نفت به تدریج فاصله بگیرد و در مجموع ساختار اقتصاد كشور را به سمت اصلاح ببرد.

دولت به جای آن‌كه روز به روز حجیم‌تر شود و دخالت‌های آن در اقتصاد كشور بیش‌تر و بخش خصوصی ضعیف‌تر شود؛ باید سعی كند بخش خصوصی قدرتمندی را در كشور سامان دهد و آن را رقیب خود نداند. متاسفانه اكنون عمده كارها و واگذاری‌ها حتی در بحث اصل 44 قانون اساسی به سمت دولت و نهادهای شبه‌دولتی می‌رود. در حالی كه دولت باید سعی كند خود را از این ورطه نجات دهد و بخش خصوصی را تقویت كند.

اگر بخش خصوصی تقویت شود و تولید بتواند وضعی بهتر از امروز داشته باشد، می‌توان امید داشت كه نظام عرضه و تقاضا به شكل واقعی خود ایجاد شود و شاخص‌های اقتصادی نیز بهبود پیدا كند.

آرمان:بسترهای اجرای اصل ۴۴

«بسترهای اجرای اصل ۴۴»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم علی‌محمد احمدی است كه در آن می‌خوانید؛روند خصوصی‌سازی در کشور بسیار ضعیف بوده و به تعبیر شفاف‌تر از اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده تا حدی بازمانده‌ایم. همان‌طور که سازمان بازرسی کشور تایید کرده بود به نظر می‌رسد مهم‌ترین نتیجه خصوصی‌سازی در سال‌های گذشته تولید شبه‌دولتی‌ها بوده است.

برای موفقیت حداقلی در اجرای اصل ۴۴ و خصوصی‌سازی در کشور باید زیرساختارهای ورود به این سیاست‌ها را مهیا می‌کردیم اما پیش از شروع اجرا هیچ‌گونه بسترسازی نشد.

مهم‌ترین مقوله بسترسازی برای توفیق در خصوصی‌سازی بحث بهبود فضای کسب و کار بود که تا زمانی که این کار محقق نشود اوضاع به‌سامان نمی‌شود و اجرای مناسب خصوصی‌سازی عملی نیست.

زمانی خصوصی‌سازی درست اجرای می‌شود که حجم دولت کاهش یابد و شرکت‌های دولتی کم شوند و جای خود را بخش خصوصی دهند. باید مالکیت و مدیریت بنگاه‌های دولتی در دست بخش خصوصی باشد و در بخش خصوصی هم فضای رقابت در تمام عرصه‌ها ایجاد شود که عملا این مسائل تا به امروز محقق نشده است.

واگذاری‌های صورت گرفته تا امروز به بخش خصوصی نبوده بلکه به شبه‌دولتی‌ها بود که شبه‌دولتی‌ها هم در پروسه کارآمد مثل بورس و فرابورس فعال نبوده‌اند.

ابتكار: همه ترجیح می‌دهند با چراغ خاموش حرکت کنند؟

«همه ترجیح می‌دهند با چراغ خاموش حرکت کنند؟»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلی وکیلی است كه در آن می‌خوانید؛کمتر از یک سال به آغاز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده‌است. تکاپوی گروه‌های سیاسی شروع شده و دامنه گمانه‌زنی‌ها رو به گسترش است. هر روز اسم و تصویر یکی از شخصیت‌های در مظان نامزدی، تیتر و یا عکس روزنامه‌ها می‌گردد. بازار تحلیل، تفسیر و پیش‌بینی‌ها داغ می‌باشد و نگاه به صحنه سیاسی یک مسئله را نمایان می‌سازد؛ اینکه، به دلایل مختلف هنوز چشم‌انداز روشن و حرکت شفاف پیش روی گروه‌ها نیست؛ به عبارتی، به‌رغم اینکه همه گروه‌ها در تکاپو هستند اما با «چراغ خاموش» حرکت می‌کنند، به این معنا که فعلاً ترجیح می‌دهند بدون برد رسانه‌ای و در فضایی آرام و بدون جنجال پیش بروند. پیش از این، استراتژی«حرکت خاموش» از آنِ اصلاح‌طلبان بود و همواره بخشی از اصولگرایان ضمن هشدارباش، خبر از حرکت اصلاح‌طلبان با چراغ خاموش می‌دادند. حال به نظر می‌رسد این تاکتیک به یک رویکرد همگانی تبدیل شده‌است؛ اصولگرا و اصلاح‌طلب، حامی دولت و منتقد آن، ترجیح می‌دهند که فعالیت‌های انتخاباتی‌شان به دور از چشم رسانه‌ها و در پشت صحنه ادامه یابد. بنابراین سوال مهم اینست که چه اتفاقی افتاده که همه به حرکت با چراغ خاموش روی آورده‌اند؟ به نظر می‌رسد تحلیل این چرایی و پاسخ به آن، به توضیح بستر سیاسی کنونی کمک خواهد کرد.

 یکی از دلایل مهم رویکرد فراگیر«حرکت با چراغ خاموش»، مبهم بودن فضای سیاسی است. گروه‌های سیاسی برداشت روشنی از موقعیت کنونی خود ندارند؛ به عبارتی، تصویر روشنی از مطالبات کنونی جامعه وجود ندارد بنابراین به زعم آنان، احتیاط در حرکت، نشان از حداقل تدبیر است.

حرکت با چراغ خاموش از سوی جریان اصلاح‌طلب به این دلیل است که آنان درک روشنی از برخورد نظام با خود ندارند؛ اگرچه تاکنون صحبت‌هایی از زبان بخشی از مسئولان درخصوص چگونگی برخورد نظام با این جریان، شنیده شده‌است اما این، میزان تضمین نهایی به حساب نمی‌آید. شرط و شروط‌هایی که هر ازگاه رسانه‌ای می‌شود، نشان می‌دهد که هنوز موضعی روشن در این زمینه اتخاذ نشده‌است. از این روی، برآورد و ارزیابی اصلاح‌طلبان متفاوت و گاهی هم متناقض می‌باشد. گروهی با محوریت سیدمحمد خاتمی نگاهی خوشبینانه دارند و بر همین اساس، تکاپوی آنان برای رسیدن به تصمیم نهایی ملموس‌تر است. گروهی با محوریت عبدالله نوری ارزیابی منفی‌تری دارند و به صبر و انتظار دعوت می‌کنند. بخشی هم با محوریت موسوی خوئینی‌ها موضعی بینابین دارند، چنانچه پیشنهاد امثال آقای زیباکلام درخصوص حمایت اصلاح‌طلبان از گزینه‌هایی چون قالیباف یا ناطق نوری در همین راستا است.

گروهی که ارزیابی‌شان خوشبینانه است، ابایی از طرح نام افرادی چون محمدرضا عارف و یا محمدعلی نجفی به عنوان نامزدهای محتمل ندارند ولی ترجیح بدبین‌ها همچنان این است که ابتدا باید تکلیف از بالا معلوم شود و آنگاه دست خود را رو نمایند. اگرچه این تقسیم‌بندی وجود دارد اما حتی گروه خوشبین هم به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌است. اینان نیز تصویر روشنی از خاستگاه اجتماعی و میزان مقبولیت آقایان عارف و نجفی و جهت‌گیری جامعه ندارند. در جبهه اصولگرایان همین اما و اگرها به شکل دیگری حاکم است. بخشی از اصولگرایان که تمایل سنتی‌تر دارند، با استناد به نتایج انتخابات مجلس نهم، معتقدند که این گفتمان همچنان دارای پایگاه می‌باشد. آنان نیز خود به سه زیرمجموعه تقسیم می‌شوند؛ گروهی که نزدیکی بیشتری با جامعتین دارند اصرار بر نامزدی آقای علی لاریجانی دارند، گروهی هم با تکیه بر عملکرد شهردار تهران همچنان گزینه مطلوب خود را محمدباقر قالیباف قلمداد می‌کنند، بخشی هم تحت عنوان جبهه ایستادگی، با استناد و تمرکز بر موقعیت قومی آقای محسن رضایی در حاشیه زاگرس و همچنین فرماندهان دوران دفاع مقدس، ایشان را تبلیغ می‌کنند. البته به دلیل زمینه‌های مشترک این سه گزینه، رایزنی و لابی برای وحدت آنان در جریان است؛ شباهت مهم سه نفر در اینست که هرکدام نیم‌نگاهی نیز به اردوگاه اصلاح‌طلبان به عنوان آوردگاه خود دارند.

ضلع دیگر اصولگرایان تحت عنوان جبهه پایداری، این روزها با تمرکز بر آقای سعید جلیلی، امیدوار است که سناریوی انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد درخصوص جلیلی نیز تکرار شود. این رویکرد مورد حمایت بخشی از حامیان دولت نیز می‌باشد اما بخش دیگری از حامیان دولت همچنان به دنبال گزینه‌ای اختصاصی‌تر همچون نیکزاد- وزیر راه و مسکن- هستند. احتمال وحدت این دو نیز بعید نخواهد بود.

در کنار این دو تصویر کلی، حرکت‌های دیگری به موازات در حال شکل‌گیری است؛ به عنوان مثال در محافل سیاسی، اسامی افرادی چون آقای پورمحمدی- ریاست بازرسی کل کشور- یا محمد نهاوندیان- رئیس اتاق بازرگانی ایران- در جریان می‌باشد. اما حرکت جریان اصولگرا نیز به دلیل عدم ارزیابی روشن از خاستگاه گفتمانی خویش و بیم از بن‌بست گفتمانی، گرفتار همان رویکرد احتیاطی اصلاح‌طلبان است. در این زمینه استدلال اصولگرایان بر این پایه است که 1- تجربه نشان داده‌است که جامعه ایران در هر دوره ده ساله به سراغ گفتمان جدیدی رفته و گفتمان قبلی را پس زده، درنتیجه اکنون هم به پایان حاکمیت ده ساله گفتمان اصولگرایی رسیده‌است. 2- شانس موفقیت گروه‌های اصولگرا زمانی است که انتخابات سه و یا چندقطبی گردد آنچنان که در انتخابات مجلس نهم شاهد بودیم ولی دینامیک انتخابات ریاست جمهوری به طرف دوقطبی است به این معنا که اگر اصلاح‌طلبان با هر تحلیلی، یک پای رقابت باشند، آن وقت انتخابات بالضروره دو قطبی خواهد شد و شانس اصولگرایان به دلیل ضریب پایین ائتلاف و بن‌بست گفتمانی، به حداقل خواهد رسید.

به هر حال آنچه در زیر پوست ساحت سیاسی جامعه در جریان است، اینکه همه عزم حضور دارند ولی تصویر ناواضح موقعیتی، بر حرکت همه گروه‌ها سایه انداخته‌است. همه هستند اما هیچ‌کس تا این لحظه، موضع قاطع و روشنی اتخاذ نکرده و چشم‌انداز نیز مبهم است. شاید فعل و انفعالات آینده، قدمی در جهت شفاف‌سازی فضای سیاسی و البته روشن شدن چراغ حرکت گروه‌های سیاسی باشد.


دنیای اقتصاد:فورس ماژور تولید کجا است؟

«فورس ماژور تولید کجا است؟»عنوان سرمقاله روزنامه دینیا قتصاد به قلم دكتر فرخ قبادی است كه در آن می‌خوانید؛تقریبا در همه قراردادهای اقتصادی، «بندی» گنجانده می‌شود که بر اساس آن چنانچه حادثه‌ای رخ دهد که موجب خسارت یک (یا هر دو طرف) معامله شود، اما هیچ کدام از طرفین در بروز حادثه مقصر نباشند، خسارت وارده نادیده گرفته شده و کسی مسوول جبران آن نخواهد بود.

این بند که «فورس ماژور» (1) نامیده می‌شود را می‌توان ناشی از «حوادث غیرمترقبه» یا «رویدادهای تصادفی» تلقی کرد.

از چندی پیش که فشارهای خارجی علیه کشورمان شدت گرفته، خسارت‌هایی از این دست دامنه گسترده‌ای یافته و به ویژه به بنگاه‌های بخش خصوصی زیان‌های سنگینی وارد کرده است. نمونه زیر، که شرح یک ماجرای کاملا واقعی است، نه تنها نشان‌دهنده ضرر و زیانی است که تولیدکنندگان کشور ما در شرایط کنونی متحمل می‌شوند، بلکه می‌تواند برای متولیان اقتصاد کشور نیز درس‌های آموزنده‌ای داشته باشد.

شرکت (الف) که تولیدکننده داروهای دامی است و در یکی از استان‌های شمالی کشور فعالیت می‌کند، سال گذشته تصمیم به واردات حجم قابل‌توجهی مواد اولیه برای تولید آنتی بیوتیک از کشور چین گرفت. مدیران این شرکت به شعبه محلی بانک (ب) – یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های کشور - مراجعه و تقاضای گشایش «اعتبار اسنادی» (2) کردند. با توجه به شهرت و اعتبار شرکت مذکور، بانک (ب) پذیرفت که با دریافت 20 درصد پیش پرداخت، گشایش اعتبار را انجام دهد. این کار انجام شد و بانک (ب)، به بانک شرکت فروشنده در چین (که اصطلاحا «بانک ذی‌نفع»(3) نامیده می‌شود) موضوع را اطلاع داد. ضمنا بانک آلمانی (EIH) به عنوان بانک واسطه(4) این معامله انتخاب شد.

فروشنده چینی، پس از اطلاع از باز شدن اعتبار اسنادی، کالای درخواست شده را تولید، بارگیری و به مقصد بندرعباس روانه کرد. چنانکه در این موارد مرسوم است، اسناد مربوطه (نام کشتی، تاریخ حرکت، بارنامه حمل دریایی، فهرست بارگیری وغیره) به بانک (ب) ارسال شد و در این زمان بانک (ب) باید وجه معامله را برای بانک ذی‌نفع (از طریق بانک واسطه) ارسال نماید. البته در این مقطع، شرکت (الف) 80 درصد باقیمانده وجه معامله را به بانک (ب) پرداخت كرد.

کشتی حامل بار به بندرعباس رسید و تخلیه شد اما اجازه ترخیص کالا از طرف فروشنده صادر نشد. فروشنده چینی کالا به شرکت (الف) اطلاع داد که هنوز وجه «ال-سی» را دریافت نکرده و بنابراین نمی‌تواند اجازه ترخیص محموله را صادر کند. شرکت (الف) که در این مرحله همه وجه معامله (معادل 470 هزار دلار) را پرداخت کرده بود، به بانک (ب) مراجعه می‌کند و علت عدم ارسال وجه «ال – سی» را جویا می‌شود. مسوولان بانک اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و خواستار فرصت برای تحقیق درباره مساله می‌شوند. این فرصت به درازا می‌کشد و رفت و آمد مدیران شرکت (الف) به بانک (ب) هم چنان ادامه می‌یابد اما نتیجه ای حاصل نمی‌شود. در همین حال، موجودی مواد اولیه کارخانه شرکت (الف) رو به کاهش می‌گذارد، خط تولید آنتی‌بیوتیک لنگ لنگان به تولید ادامه می‌د‌هد و سرانجام تعطیل می‌شود.

درست شش ماه بعد از دریافت اسناد حمل کالا، سرانجام بانک (ب) اعلام می‌کند که قادر به حواله وجه معامله برای بانک ذی‌نفع نیست. به گفته مسوولان بانک (ب)، آنها پول را برای بانک واسطه (EIH) به آلمان فرستاده اند، اما بانک مذکور پول را بلوکه کرده است. در پاسخ به سوال مدیران شرکت (الف) که تکلیف آنها چیست و چگونه باید کالای خریداری شده خود را از گمرک ترخیص کنند، بانک (ب) اظهار می دارد که آنها باید به میزان ارزش کل معامله، دلار آزاد تهیه نمایند، صراف مورد اعتمادی را پیدا کنند و وجه کالا را خودشان از طریق او به بانک ذی‌نفع برسانند.

مدیران شرکت (الف)، که اکنون کاملا مستاصل شده‌اند، چاره‌ای جز تن دادن به این راهنمایی نمی‌بینند و با پذیرش زیانی که از تفاوت نرخ رسمی و آزاد ارز به آنها تحمیل خواهد شد، خواستار استرداد وجه پرداختی خود به بانک (ب) می‌شوند. اما به آنها گفته می‌شود که وجه پرداختی آنها فعلا قابل استرداد نیست. پول هنگامی به آنها پس داده می‌شود که بانک ذی‌نفع کتبا اعلام کند که وجه «ال – سی» را دریافت کرده و ترخیص کالا بلامانع است!

شرکت (الف) که یک بار بهای کالا را تمام و کمال پرداخت کرده بود، مجبور می‌شود به هر دری بزند تا وجه لازم را فراهم کند، دلار آزاد بخرد، از طریق صراف پول را به بانک ذی‌نفع چینی برساند و رسید آن را به بانک (ب) تحویل دهد. حدودا سه ماه بعد از تاریخی که بانک (ب) رسما ناتوانی خود در حواله وجه معامله را به اطلاع مدیران شرکت (الف) رسانده بود (یعنی 13 ماه بعد از پرداخت 20 درصد اولیه و 9 ماه پس از پرداخت کل وجه معامله)، شرکت (الف) پول خود را از بانک (ب) پس می‌گیرد.

بانک (ب) نه تنها هیچ گونه وجهی بابت خسارت‌های وارد شده به شرکت (الف) پرداخت نکرد، بلکه حتی بهره‌ای هم بابت وجوه دریافتی از این شرکت نپرداخت. البته به لحاظ قانونی و عرفی نیز این بانک مجبور به پرداخت جریمه‌ای نبود. بلوکه شدن پول توسط بانک واسطه آلمانی در حقیقت حادثه ای خارج از حیطه نفوذ بانک ایرانی و به بیان دیگر نمونه‌ای از «فورس ماژور» به شمار می‌رفت.

حال برای لحظه‌ای خود را به جای مدیران شرکت (الف) بگذارید. پول این شرکت (که البته از محل وام بانکی تامین شده و بابت آن بهره پرداخت می‌شد)، چندین ماه نزد بانک (ب) مانده بود. با خرید دلار آزاد جهت ارسال مجدد بهای کالا، هزینه مواد اولیه خریداری شده شرکت به میزان قابل توجهی گران‌تر از کار درآمده و کارخانه شرکت نیز، به علت فعالیت کمتر از ظرفیت و سپس تعطیلی خط تولید، خسارت سنگینی را متحمل شده بود. اینها سوای معوق شدن بدهی‌های بانکی این شرکت در سایر بانک‌ها و جریمه‌های دیرکرد و البته فشارهای روانی خرد کننده همراه با این گونه مسائل است.

هیچ کس نمی‌داند که در گوشه و کنار کشور پهناور ما چند بنگاه اقتصادی با تجربه مشابهی مواجه شده‌اند. اما به جرات می‌توان گفت که تعداد شرکت‌هایی که بدون ارتکاب هیچ گناه یا حتی اشتباهی دچار خسارت‌های سنگین ناشی از شرایط ویژه کنونی شده‌اند، و «فورس ماژور» جبران خسارت آنها را نامقدور ساخته، از شمارش خارج است. شاید حتی خودروسازان نیز بتوانند تاخیرهای چندین ماهه در پرداخت مطالبات قطعه‌سازان را، با اندکی مسامحه در تعبیر، نوعی «فورس ماژور» قلمداد کنند. در هر حال، خسارت‌هایی از این دست می توانند بنگاه‌های اقتصادی را به تعدیل نیرو، کاهش ظرفیت تولید، افزایش هزینه تمام شده و احتمالا حتی تعطیلی کارخانه و ورشکستگی کامل بکشانند. نهادهای دولتی، با بهره‌گیری موجه یا ناموجه از مقوله «فورس ماژور»، لزومی به پاسخگویی و جبران خسارت‌هایی که به بنگاه‌های تولیدی وارد می‌شود نمی‌بینند. اما تولیدکنندگان با چالش‌ها و خسارت‌های ناخواسته‌ای که به آنها تحمیل می‌شود، به چه «بندی» می‌توانند متوسل شوند؟

با این همه، آنچه که بیش از هر چیز تولیدکنندگان را آزار می‌دهد، برخورد متولیان اقتصاد کشور با آنها است. در شرایطی که بنگاه‌های تولیدی از چپ و راست آماج ضربه‌های گوناگون قرار دارند، چرا برخورد با آنها هر روز خشن‌تر و قهرآمیزتر می‌شود؟ چرا به حوادث خسارت باری که بروز آنها ربطی به قابلیت‌های مدیریتی یا «بهره‌وری» بنگاه‌ها ندارد، توجه نمی‌شود؟ کافی است به روزنامه‌های چند هفته اخیر نظری بیندازیم تا دامنه افزایش فشارها و تهدیدها و خط و نشان کشی‌ها را دریابیم.

آیا به راستی می‌توان پذیرفت که مسوولان امر از «فضایی» که این روزها تولیدکنندگان ما در آن کسب و کار می‌کنند، بی خبر باشند؟ و آیا شرایط کنونی، درست همان وضعیتی نیست که باید به جای برخوردهای خصمانه و بگیروببندها، شاهد تفاهم و مدارای متولیان اقتصاد کشور با بنگاه‌های مستاصل تولیدی باشیم؟
------------------------------------
1- Force Majeure
2- Letter of Credit (or L/ C )
3- Beneficiary Bank (Yingjeou Bank of China)
4- Negotiating Bank
کلیه اسناد، مدارک و شواهد مربوط به ماجرای «اعتبار اسنادی» مورد بحث در متن مقاله، موجود و قابل ارائه است.

جهان صنعت:ایران و عربستان؛ نیاز به ادامه رابطه

«ایران و عربستان؛ نیاز به ادامه رابطه»عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم مسعود سلیمی است كه در آن می‌خوانید؛ رابطه ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ منطقه و دو تولیدکننده عمده نفت از یکسو و به دلیل قرار گرفتن خانه خدا در مکه از طرف دیگر، اگر همواره در سطح بالا و دوستانه نبوده اما هیچ‌گاه نیز به طور کامل از ریل معمول در عرف دیپلماسی خارج  نشده است.

در این رهگذر رییس مجلس شورای اسلامی به مناسبت همایش حج و اقتصاد با اشاره به اهمیت حج در روایات اسلامی‌ می‌گوید اگر مسایلی میان ایران و عربستان وجود داشته باشد نباید به رابطه دو کشور لطمه بزند.

اشاره رییس مجلس دقیقا اصل گریزناپذیر در عرف دیپلماسی، یعنی ادامه رابطه میان کشورها حتی با وجود تفاوت‌های بنیادین مذهبی، اجتماعی و سیاسی را به روشنی بیان می‌کند. به عبارت دیگر«نیاز به ادامه رابطه» به خودی خود یک قانون نانوشته در عرف و اصول حقوق بین‌الملل به حساب می‌آید که در مورد ایران و عربستان نیز جاری است.رابطه ایران و عربستان در 33 سالی که از انقلاب اسلامی می‌گذرد، با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده تا جایی که تا مرز از هم گسستگی نیز پیش رفته است.

پس از تحولات خاورمیانه و دگرگونی‌های موسوم به بهار عربی، رابطه ایران و مصر به دلیل جهت‌گیری‌های متفاوت به ویژه در مورد بحران سوریه و بحرین دوباره دچار تنش‌های لفظی و گاه اقداماتی علیه اتباع دو کشور شده که اینک با توجه به سخنان رییس مجلس شورای اسلامی که به گونه‌ای می‌تواند یک نظر مهم نیز در دیپلماسی ایران باشد، باید منتظر گشایشی در این زمینه بود.به هر حال رابطه ایران و عربستان به دلایل مذهبی و جغرافیایی و داشتن دست بالا در تامین انرژی جهان و نفوذ در منطقه نمی‌تواند و نباید از عرف روابط بین‌الملل مستثنا باشد.

گسترش صنعت:تحریم‌ها اثر نکرد

«تحریم‌ها اثر نکرد »عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت است كه در آن می‌خوانید؛
در سالی که گذشت حلقه تحریم‌ها به دور اقتصاد ایران تنگ‌تر شد و به صنعت بیمه هم رسید اما در تمام ماه‌های سپری شده، این صنعت توانست همین تهدیدها را تبدیل به فرصت کرده و از این فرصت طلایی برای رشد خود و زیر پوشش درآوردن موثر صنایع و تولید داخلی بهره ببرد.

به عبارت دیگر، از زمانی که غرب با هدف اعمال فشار بیشتر بر اقتصاد کشور، شرکت‌های بیمه‌ای بین‌المللی که صنایع و شرکت‌های ایرانی را تهدید به تحریم‌های یک‌طرفه کرد، توجه به شرکت‌های بیمه‌ای داخلی بیشتر شد؛ شرکت‌های بیمه‌ای در دوره تحریم‌ها توانستند نقاط قوت خود را شناسایی و از ظرفیت‌ها و توان داخلی‌شان بهره ببرند. در حال حاضر هم شرایطی به‌وجود آمده است که شرکت‌های بیمه‌ای داخلی دیگر نیازی به بازار اتکایی خارج از کشور ندارند و خود می‌توانند ریسک‌های بزرگ را در داخل کشور تامین کنند که این دستاورد بزرگی برای صنعت بیمه است.

البته این امر درحالی است که قبل از تحریم‌ها شرکت‌های بیمه‌ای داخلی نیازشان را با کمک شرکت‌ها بیمه‌ای خارجی تامین می‌کردند اما در دوره فعلی  در کشور هیچ‌گونه کمبودی در هیچ زمینه‌ای از لحاظ اتکایی وجود ندارد و هیچ ریسکی بدون پوشش بیمه‌ای نمانده است.
تحریم‌ها نیز فرصتی برای کارشناسان صنعت بیمه داخلی شد که بتوانند خودشان را از لحاظ دانش تخصصی و علمی و همچنان توانگری مالی تقویت کنند. به‌طوری‌که شرکت‌های بیمه‌ای در حال حاضر نه فقط توانسته‌اند تمامی ریسک‌های بزرگ موجود در کشور را پوشش دهند بلکه توانایی اتکایی ریسک‌های خارج از کشور را هم دارند. به این ترتیب هر جا که شرکت‌های بیمه‌ای خارجی در ارتباط با ریسک‌ها و پروژه‌های‌شان نیاز به اخذ پوشش داشته باشند بازار بیمه ایران می‌تواند تمامی این ریسک‌ها را نیز پوشش دهد.

هماهنگی بین شرکت‌ها یکی دیگر از دستاوردهای صنعت بیمه در دوره تحریم‌هاست. اتحاد و همکاری که بعد از تحریم‌های اعمال شده بین شرکت‌های بیمه‌ای داخلی به‌وجود آمد، باعث شد که تمامی پروژه‌های بزرگ صنعتی و اقتصادی که با ریسک زیادی مواجه هستند، تحت پوشش بیمه قرار بگیرند و از این بابت دیگر هیچگونه نگرانی وجود ندارد.

نکته دیگر این‌که تحریم‌ها باعث شده حتی صنعت بیمه کشورمان به دنبال بازارهایی جدید باشد؛ به این ترتیب متولیان صنعت بیمه و فعالان این  صنعت نه‌فقط تلاش کرده‌اند تا نیازهای داخلی را مرتفع کنند بلکه در این خصوص نگاه جدیدی نیز به بازارهای جهانی دارند و امیدوارند با  جهانی شدن صنعت بیمه‌ایران، پای شرکت‌های بیمه‌کشور به بازار‌های جهانی باز شود؛ این در حالی است که در حال حاضر هم  شرکت‌های خارجی تمایل زیادی به همکاری با شرکت‌های بیمه‌ای ایران دارند.

شنبه 24/4/1391 - 10:39
تاریخ

1288م:24 تیر ماه 1288 (15 ژوئیه 1909) شهر تهران پس از یک روز جنگ خیابانی به دست افراد مسلح بختیاری و گیلان افتاد و محمدعلی شاه قاجار در پی تصرف تهران به دست نیروهای مخالف، با خانواده حود به ساختمان تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهک پناهنده شد. وی قبلا در سلطنت آباد مستقر شده بود و با این که هنوز پانصد قزاق و تعدادی توپ در اختیار داشت تصمیم به تحصّن در سفارتخانه خارجی گرفته بود.

به تفسیر برخی از مورخان، وی با تحصّن در ساختمان تابستانی سفارت روسیه، پناهنده شدن به بیگانه را بر مذاكره با سران مخالفان و پذیرفتن شرایط آنان ترجیح داد كه در «تاریخ» به عنوان اقدامی شرم آور ثبت شده است. همزمان، سایر مقامات نزدیک به او نیز به سفارتخانه ها پناه بردند. چون (ظاهرا!) سفارتخانه های روسیه و انگلستان برای همه متقاضیان تحصّن جای نداشتند به مقامهای اضافی، هرکدام یک پرچم این دو دولت داده شد تا بر بالای خانه هایشان نصب کنند که کسی متعرضشان نشود!!.

سفیران روسیه و انگلستان سپس به طور جداگانه و با لحنی متفاوت از سردار اسعد و سپهدار تنکابنی فرماندهان نیروهای فاتح تهران خواستند که به زد و خورد پایان دهند و مسئله را از راه مسالمت حل کنند!. فاتحان تهران خواستار تسلیم سرهنگ لیاخوف (فرمانده روس نیروی قزاق مستقر در تهران كه مجلس را به توپ بسته بود) شدند که موافقت شد و لیاخوف به فاتحان تهران مراجعه کرد و تامین خواست.

دو روز بعد یک شورای عالی 28 نفری تشکیل و همان روز محمد علی شاه را به دلیل پناهنده شدن در خاک وطن به سفارتخانه خارجی، از سلطنت خلع و پسر 12 ساله او احمد میرزا را به سلطنت برداشت و چون او هنوز طفل بود؛ قرار شد که عضدالملک «ایلخان قاجار (رئیس وقت ایل مغول تبار قاجار)» نیابت سلطنت را بر عهده گیرد. احمد میرزا در آن لحظه با پدرش در سفارت روسیه بود که از آنجا به کاخ سلطنتی انتقال یافت.

همه این ماجرا نتیجه رقابت استعماری روسیه و انگلستان بود که روسیه از محمدعلی شاه و انگلستان از مجلسیان حمایت می کردند!.

 

 احمد میرزا 12 ساله شاه ایران شد ---- محمدعلی میرزا از شاهی خلع شد


1910م:15ژوئیه سال 1910 (24 تیر ماه 1289 خورشیدی) چهار مرد مسلح وارد خانه آیت الله عبدالله بهبهانی از سران انقلاب مشروطیت شدند و او را كشتند. در اعتراض به این عمل، مجلس شورای ملی و بازار تعطیل شد و عزای عمومی اعلام گردید و حسن تقی زاده (كه سالها بعد رئیس سنا شد) به عنوان محرك اصلی این قتل معرفی شد و گفته شد كه قاتلان از كسانی بودند كه خود را مجاهد مشروطیت می خواندند. به همین سبب دولت دستور خلع سلاح عمومی را صادر كرد. پنج روز بعد هم سپهدار تنكابنی نخست وزیر وقت كناره گیری كرد و میرزا حسن خان (مستوفی الممالك) جای او را گرفت. میرزا حسن خان هنگام نخست وزیر شدن 37 سال بیش نداشت.

 

بهبهانی


1941م:روزنامه های آلمان در شماره های 15 ژوئن 1941 خود (41 روز پیش از رویداد شهریور 1320و تعرض نظامی) نوشته بودند كه انگلستان علیه ایران دست به توطئه چینی زده و دولت تهران نباید فریب اظهارات «اسمیرنوف» سفیر شوروی و «ریدرز بولارد» سفیر انگلستان را بخورد كه شایعه احتمال حمله نظامی به ایران را دروغ و نادرست اعلام كرده بودند. این روزنامه ها نوشته بودند كه انگلستان در حال لشكر كشی به مرزهای غربی ایران (مرزهای عراق با ایران) است و چرچیل این موضوع را به روزولت رئیس جمهوری امریكا هم خبر داده است. ایران باید برای برخورد با وقایع آتی، خود را آماده كند.

این مطلب به این سبب در روزنامه های آلمان چاپ شده بود كه هشداری به شاه وقت (رضاشاه) باشد تا چشم و گوش خود را باز كند و مراقب اطرافیان و مقامات دولتی و نظامی باشد و افراد مورد سوء ظن را، ولو موقتا، كنار بگذارد.


1357ش:25 تیر ماه سال 1357( نیمه ژوئیه 1978و در جریان انقلاب) كارشناسانی كه مامور شده بودند «مسائل روز ایران» را بررسی و راه حل ارائه دهند تا دست كم از سرعت انقلاب كاسته شود اعلام داشتند كه ركود نسبی اقتصادی، تورم پول، متكی بودن بیش از حد به صادرات نفت، خروج غیر ضروری ارز، پرداخت وامهای بانكی از طریق توصیه و تشبث و خلاف منطق بازار پول، روزافزون بودن فاصله دارا و فقیر، افزایش غیرعادی بهای خانه و زمین، «بیش از حد» مصرفی شدن جامعه (اسراف)، وجود فساد و بی دقتی در دستگاه دادگستری و رواج كارچاق كنی و ... در این دستگاه و نارضایتی مردم از این بابت، تنبلی و گسترش عادت «امروز و فردا كردن» در سازمانهای دولتی، فساد اجتماعی ناشی از ورود فرهنگ غرب به ایران و تضعیف اخلاقیات و منش سنتی ایرانی و رواج عادات زیان آور اهم این مسائل هستند و .... این كارشناسان اضافه كرده بودند كه مسائل اقتصادی كه همه فشارش بر طبقه كم درآمد وارد می آید عامل دیگری است برای رواج جنایت و فساد اجتماعی و عدم رضایت مردم از این وضعیات است كه دسته دسته به انقلاب می پیوندند. این گروه لغو سال تحصیلی پیش روی و یا تاخیر در آغاز آن و سختگیری در امور مطبوعات را راه حل ندانسته و پیشنهاد كرده بودند كه برای كاهش بهای خانه و زمین باید بر مابه التفاوت بهای خرید و فروش (اگر معامله قبلی كمتر از 20 سال انجام شده باشد) تا شصت درصد مالیات وضع شود و تاكید كرده بودند كه تورم پول به زیر 10 در صد در سال پایین آمد، فروش ارز موقتا محدود شود و ... و تدابیری بكار رود ازجمله پخش گفتار از رادیو ـ تلویزیون كه عارضه «هركس تنها به فكر منافع خویش ـ خودخواهی» از میان برود. رسانه ملی (رادیو ـ تلویزیون) رسالت خودرا كه همانا تبلیغ اخلاقیات و دادن اندرز است فراموش كرده و كارش شده است دوبله كردن فیلمها و برنامه های سرگرم كننده خارجی؛ باید در برنامه هایش سریعا تجدید نظر كند.


1357ش:روزهای بیست و چهارم تا بیست و هفتم تیر ماه سال 1357 (اواسط ژوئیه 1978) درجریان اوجگیری انقلاب و صحبت از فضای باز سیاسی، در اعتراض به رفتار دولت 108 سینمای تهران دست به اعتصاب زده بودند و درهای خود را بسته بودند و 312 سینمای شهرهای دیگر هم اعلام كرده بودند كه به آنها خواهند پیوست. در این میان، مردم و مطبوعات خواهان انحلال حزب دولتی رستاخیز و اعلام آزاد شدن تشكیل و فعالیت احزاب (با هر ایدئولوژی) شده بودند. به همین سبب، محمدحسین موسوی قائم مقام حزب دولتی رستاخیز از این سمت كناره گیری كرد.

 

1606م:رامبرانت نقاش شهیر قرن 17 میلادی 15 ژوئیه 1606 در «لیدن» هلند به دنیا آمد و 63 سال عمر كرد. وی كه قسمت اعظم عمر خود را در آمستردام بسربرده بود شاهكارهای هنری بی مانند از خود برجای گذارده است كه پورتره خودش یكی از آنهاست. رامبرانت در بكار بردن سایه ـ روشن در نقاشی نبوغ داشت.

 

پورتره ای كه رامبرانت از خودش كشیده و یك شاهكار هنری است


1904م:امروز سالروز درگذشت « آنتون چخوف anton chekhov» داستان نگار و نمایشنامه نویس بلند آوازه قرن 19 روسیه است كه 15 ژوئیه 1904 در 64 سالگی فوت شد . وی یك پزشك بود و برای تهیدستان یك كلینیك رایگان دایر كرده بود كه خود در آنجا طبابت می كرد. مهارت چخوف عمدتا در نگارش داستانهای كوتاه است. او گفته است كه ساده نویسی را از « تولستوی » یاد گرفته و می كوشد كه در نوشته هایش چیزی بیاموزد و فلسفه او در زندگی « شاد زیستن» است؛ زیرا تجربه این باور او را استوار ساخته كه احساس شادی كردن نعمت بزرگی است . ایوانف، مرغ دریا ، عمو وانا، سه خواهر ، باغ گیلاس از جمله داستانها و نمایشنامه های او هستند.

 

چخوف

 

1989م:قتل پاول( پل ) خلبنیكوفPavel(paul) Khlebnikov به دست آدمكشان« سازمان یافته » در مسكو، ماجرای روزنامه نگاری معروف به " Investigative Journalism " در ایران را در ذهن نگارنده (مولف سایت )تداعی كرد كه به ذكر دو نمونه از آن می پردازیم.

پاول یك روس تبار 41 ساله بود كه در نیویورك به دنیا آمده بود و بسال 1989 روزنامه نگاری را پیشه خود ساخته بود. او كه به روسی تسلط داشت در مسكو برای مطبوعات آمریكا مطلب تهیه می كرد. پاول اخیرا ورژن( چاپ تازه ) مجله فوربس آمریكا را در مسكو منتشر می ساخت كه دو هفته پیش از قتل، گزارش مفصلی درباره میلیاردرهای روسیه منتشر ساخته بود و در صدد بود كه راز میلیاردر شدن « یكشبه » آنان را به دست دهد زیرا كه تا فروپاشی شوروی، به دلیل نظام سوسیالیستی، كسی نمی توانست در این اتحادیه پولدار شود، برای این كه وسائل تولید و تجارت در دست دولت بود. پاول قبلا نیز مطلب مفصلی درباره میلیاردر شدن « بوریس برزوفسكی » منتشر كرده بود كه بعدا از روسیه فرار كرد تا تحت تعقیب قضایی قرارنگیرد. پاول جمعه شب نهم ژوئیه 2004 هنگام خروج از دفتر كارش هدف چند گلوله قرار گرفت و كشته شد. قاتل و یا قاتلان شناخته نشده اند ولی آنچه كه مسلم است وی به دست آدمكشان حرفه ای كشته شد كه تاكنون چند روزنامه نگار روس را به دلیل افشاگری برضد ثروتمندان كه روسها آنان را «غارتگران» می خوانند كشته اند. میلیادردر های « یكشبه » نمی خواهند افشا شوند زیرا از آن بیم دارند كه گرفتار خشم روسها گردند.

 

پاول خلبنیكوف

 

1099م:صلیبیون اروپایی 15 ژوئیه سال 1099 میلادی (و درجریان نخستین جنگ صلیبی) در بیت المقدس (اورشلیم) بر كلیسای رستاخیر مسیح (Church of the Holy Sepulchre) دست یافتند و به هدف دیرین خود كه تربت عیسی دردست مسیحیان باشد رسیدند. 18 اكتبر سال 966 میلادی این قدیمی ترین كلیسا (كه اینك مقرّ اسقف ارتدكس بیت المقدس است) به دستور طارق معروف به «حاكم بامر الله» سلطان مصر و سوریه ویران شده بود و این اقدام، خشم مسیحیان اروپایی را برانگیخته بود كه بهانه لشكركشی ها و جنگهای صلیبی قرار گرفت.

صلیبیون اروپایی در ژوئن سال پیش از این در سر راه خود به فلسطین، شهر انتاکیه (آنتیوک) را در جنوب غربی ترکیه امروز تصرف و ساکنانش را قتل عام کرده بودند. پیش از رسیدن صلیبیون به بیت المقدس، فاطمیون مصر آن شهر را از دست ترکان خارج ساخته و آماده دفاع شده بودند.

محاصره بیت المقدس از هفتم ژوئن تا بعد از ظهر 15 ژوئیه (39 روز) طول کشیده بود و پیش از رسیدن نیروی کمکی فاطمیون به فرماندهی الافضل، شهر سقوط کرده بود.


1795م:15 ژوئیه سال 1795مجلس ملی فرانسه سرود «مارسییز Marseillaise» را كه 3 سال پیش از آن توسط «روژه دولیسrouget de lisle» ساخته شده بود، سرود ملی این كشور اعلام کرد که قانون شده است.

روژه دولیس كه در ارتش انقلاب فرانسه « یك سرباز داوطلب » بود شعر و آهنگ این سرود را در یك روز (25 آوریل 1792) در استراسبورگ به منظور تشویق سربازان و تهییج آنان كه عازم منطقه «راین» برای جلوگیری از حمله ارتش آلمان به فرانسه بودند ساخته بود و چون داوطلبان بندر مارسی هنگام بازگشت از آلمان به پاریس، آن را می خواندند به «مارسییز» معروف شد. ترجمه مضمون ابیات آغازین این سرود جاویدان از این قرار است: اجازه دهید فرزندان وطن دراین روزهای پرشكوه، پرچم خونین انقلاب را در اهتزاز داشته باشند. جباران و ظالمان برضد ما هستند. هموطنان سلاح بردارید. خون ما باید این سرزمین را سیراب كند. عشق مقدس به وطن. آزادی، آزادی ....

 

Rouget de Lisle

 

1869م:مارگارین [تلفظ انگلیسی امریكایی آن «مارجرین» است] كه به كره نباتی نیز معروف است، 15 ژوئیه سال 1869 توسط «موریه» فرانسوی اختراع شد. پژوهشگران پزشکی اخیرا مصرف آن را برای کسانی که سطح کلسترول خون آنان بالا است منع کرده اند.


1920م:15ژوئیه 1920 با نزدیك شدن نیروهای اعزامی فرانسه به شهر دمشق، امیر فیصل از طایفه هاشمی حجاز كه از سوی انگلستان به پادشاهی سوریه منصوب شده بود از آن شهر فرار كرد.

سوریه و لبنان از متصرفات سابق عثمانی، در پایان جنگ جهانی اول سهم فرانسه شده بودند و با فرار امیرفیصل، پیش دستی انگلستان در نصب پادشاه برای سوریه بی حاصل شد. دمشق 18 ژوئیه به تصرف نیروهای فرانسه درآمد. امیر فیصل که تنها سه ماه پادشاه سوریه بود بعدا به تصمیم انگلستان، پادشاه عراق شد! ـ عراقی كه انگلیسی ها آن را از كنار هم قراردادن سه ایالت عثمانی ساخته بودند.

 

2004م:در حالی كه دولت آمریكا اصرار داشت كه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در هر شرایطی در تاریخ مقرر برگزار شود، نیوزویك در شماره 11 ژوئیه 2004 خود گزارش داده بود كه همكاران نزدیك جورج بوش سرگرم بررسی گامهای قانونی هستند تا اگر در جریان انتخابات دوم نوامبر آمریكا حمله ای از سوی القاعده صورت گیرد، این انتخابات را لغو و به تعویق اندازند. 12 ژوئیه، «تام ریج» وزیر امنیت داخلی آمریكا در نطقی كه مستقیما از شبكه های تلویزیونی پخش شد به طور مبهم گفت كه طبق اطلاعات به دست آمده، این احتمال وجود دارد كه در جریان انتخابات، القاعده در داخل امریكا دست به حمله و خرابكاری بزند. مخالفان حكومت جورج بوش، بلافاصله واكنش نشان دادند و گفتند كه این هم یك بازی انتخاباتی دیگر است.

«جان مك لالین» كفیل وقت «سیا» نیز گفته بود كه خطر یك عمل تروریستی در آمریكا اینك بیش از هر وقت دیگر پس از 11 سپتامبر سال 2001 وجود دارد. وی تاكید كرده بود كه اطلاعاتی را كه در این زمینه به دست آورده موثق هستند.

دمكراتها در عكس العمل خود به این مطلب گفتند كه «سیا» در مورد عراق هم گفته بود كه دارای اسلحه كشتار جمعی و همدست القاعده است كه خلاف از آب درآمد.


2007م:از ژوئیه سال2007 دود كردن دخانیات در محلهای سرپوشیده در انگلستان اعم از كافه و اداره و دفاتر كار اكیدا ممنوع شده است. خروج از محل مسقف برای دودكردن سیگار، كار دشواری نیست ولی غلیانی ها دچار مشكل بزرگی شده اند زیرا كه خروج از محل سرپوشیده با دم و دستگاه غلیان كار آسانی نیست به ویژه كه فرنگی های غلیان ندیده به تماشا می ایستند. مهاجران آسیای جنوبی و خاورمیانه ای انگلستان علاقه مند به غلیان كشیدن هستند. كافه دارها انگلیسی راه حل پیدا كرده و در پیاده رو مجاور كافه خود صندلی گذارده تا غلیانی هادر هوای آزاد، به قول فرنگیها با «واتر پایپ» خود مشغول شوند.

 

منع دود كردن دخانیات در محلهای سرپوشیده در انگلستان

 

1857: در جریان قیام مسلحانه هندی ها بر ضد استعمار انگلستان، انگلیسی های مستقر در « كاون پور » قتل عام شدند.

1876: وزیران امور خارجه روسیه و اتریش درباره آینده بالكان به مذاكرات خود كه از هشتم ژوئیه آغاز شده بود پایان دادند.

1895: مقدونی ها كه از سیاست های« استانبولوف» نخست وزیر بلغارستان راضی نبودند ، پس از بركناری وی از این سمت و ازدست دادن قدرت ، فرصت را غنیمت شمرده او را ترور كردند.

1923: قانونی به تصویب پارلمان انگلستان رسید كه زنان می توانند در صورتی كه شوهرانشان به آنان خیانت كنند طلاق بگیرند.

1948: در جریان نخستین جنگ اعراب و اسرائیل ، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه آتش بس صادر كرد.

1974: افسران یونانی در قبرس بر ضد اسقف ماكاریوس رئیس این كشور كودتا و او را بركنار كردند وبا این عمل خود باعث بی ثباتی اوضاع این جزیره شدند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

شنبه 24/4/1391 - 10:37
بیماری ها

دانستنی های نازایی,نازایی,درمان نازایی,علل نازایی

 

احتمالا در ۱۵ سال گذشته در هیچ موردی از شاخه های علم پزشكی در ایران به اندازه نازایی در تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و مجلات صحبت نشده است. همه مشتریان رادیو و تلویزیون و ...، آی وی اف و میكرواینجكشن را با همین لفظ فرنگی آن می شناسند.

 

بیماران از پزشكان خود درباره سلول های بنیادی كه ربطی به نازایی ندارند می پرسند. همه اینها نشان از انتقال اطلاعات گاه بسیار فنی و تخصصی دارد كه البته در جای خود خوب است اما هنوز بسیاری از مشكلات و سوالات بیماران كه گاه سوالاتی بسیار ساده هستند، برای آنها روشن نیست. نوشته هایی كه در پی خواهد آمد سعی دارد مسأله نازایی، امكانات تشخیصی و درمانی آن را همان گونه كه در ایران و همین حالا موجود است، به ساده ترین و روشن ترین شكل ممكن مطرح كند.

 

احتمالا مهم ترین سوالی كه در ذهن یك زوج مطرح می شود این است كه آیا ما بچه دار خواهیم شد یا نه؟ اینكه تعریف یك بیماری چیست سوال اول است. یعنی در واقع به چه كسی می گوییم فلان بیماری را دارد. در نازایی برای یك متخصص جواب این سوال ساده و روشن، است: در هر زوجی كه در مدت یك سال حاملگی رخ ندهد نازایی مطرح است اما این جواب به این صورت به خصوص وقتی از طریق یك رسانه مطرح شود مشكلاتی به همراه دارد در ضمن اینكه پاسخ روشنی هم برای مردم عادی نیست.

 

مردم به طور طبیعی ممكن است بپرسند چرا یك سال؟ چرا شش ماه نه؟ چرا دو سال نه؟ چرا دو ماه نه؟ آیا منظور این است كه اگر زوجی سه ماه است كه ازدواج كرده اند و بچه دار نشده اند و اتفاقا پای تلویزیون هم نشسته اند، سراغ پزشكی نروند و فعلا ۹ ماه صبر كنند؟ این اشكال از اینجا نیز ناشی می شود كه ممكن است مردم، تلویزیون و رادیو و روزنامه و مجله را به جای پزشك واقعی خود بگیرند و طبق دستورها و نظرات پخش شده عمل كنند. در حالی كه رسانه جای پزشك را نمی گیرد بلكه میانجی میان پزشكان و بیماران است. زخم معده را نمی توان از پشت تلویزیون درمان كرد. كمردرد با توصیه های یك روزنامه، خوب نخواهد شد زیرا نمی توان همه بیماران را یكسان فرض كرد و یك دستور مشابه از پشت تلویزیون و یا رادیو و یا از روزنامه صادر كرد. مورد نازایی هم مستثنا نیست.

 

در واقع وقتی یك پزشك می تواند بگوید كه شما تازه سه ماه است كه می خواهید بچه دار شوید و نشده اید و فعلا چند ماه دیگر صبر كنید كه ابتدا زوج را ببیند، سوالاتی از آنها بكند، معایناتی انجام دهد و بعد به این نتیجه برسد كه ظاهرا مشكلی نیست و كمی صبر كنید. در حالی كه اگردر همان ملاقات اول با پزشك حتی اگر یك ماه از ازدواج زوج گذشته باشد، معلوم شود كه مثلا شوهر در نوجوانی عملی روی بیضه ها داشته است، صبر كردن معنی ندارد.

 

زیرا احتمال اینكه مشكلی در شوهر وجود داشته باشد، كم نیست و همان موقع می توان بررسی ها را شروع كرد. یا مثلا اگر خانم علایمی از اختلالات هورمونی داشته باشد، مثلا اختلال پریود و پرمویی و چاقی، احتمالا اختلال تخمك گذاری هم دارد. همین مانع حامله شدنش می شود وبعید است چند ماه صبر كردن چیزی را تغییر دهد، بنابراین بهتر است بررسی ها و آزمایش ها انجام شود. مثال دیگر خانمی است كه در سن ۳۸سالگی ازدواج كرده است (اتفاقی كه در عصر حاضر در همه جای دنیا بسیار بیشتر از گذشته رخ می دهد یعنی ازدواج در سنین بالا.)

 

اگر حتی یك ماه بعد از ازدواجش هم برای حامله نشدن مراجعه كند لازم است همه بررسی ها سریع انجام شود. امروزه حتی اگر زوجی مشمول هیچ كدام از مثال های بالا نباشند و فقط نگران باشند و بعد از چند ماه از بچه دار نشدن به متخصص مراجعه كنند و بگویند ما نگرانیم كه نكند بچه دار نشویم، باز هم درست این است كه بررسی از نظر امكان حاملگی در موردشان انجام شود.

 

خلاصه اینكه نمی توان پای تلویزیون نشست و بر طبق گفته های صحبت كننده یك سال صبر كرد و اگر حاملگی رخ نداد به پزشك مراجعه كرد. امروزه می گویند هر كه ازدواج كرد به پزشك مراجعه كند، خواه برای مسأله حاملگی، خواه برای پیشگیری از حاملگی. اما حالا چرا یك سال اگر زوجی بچه دار نشوند باید به عنوان مورد نازایی بررسی شوند و نه دو ماه و نه دو سال.

 

منبع: روزنامه سلامت

شنبه 24/4/1391 - 10:36
بیماری ها

خطرات سوراخ كردن بینی، لب و زبان

 

پیرسـینگ (Piercing) یـك واژه انگلیسی به معنای سوراخ كردن بدن و نصب اشیای تزئینی در آن است.سوراخ كردن كردن گوش كه از گذشته های دور در بیشتر كشورهای دنیا متداول بوده است، شایع ترین نوع پیرسینگ در دنیا است.

 

 

امروزه تقریبا در تمام كشورها، پیرسینگ در نقاط مختلف بدن انجام می شود. بسیاری از كسانی كه پیرسینگ انجام می دهند، فقط به دنبال پیروی از مد و زیبایی هستند. این افراد غافل از عوارض خطرناك و گاه غیرقابل جبران آن با مراجعه به مراكز غیر بهداشتی و در آرایشگاه ها خود را به دست افراد غیر متخصص می سپارند.

 

اگر چه سوراخ كردن نرمه گوش بی خطرترین نوع پیرسینگ اعضای بدن است، اما باید به خاطر داشته باشیم كه همه پیرسینگ ها ممكن است عوارضی از جمله حساسیت و عفونت را در پی داشته باشند.

 

دكتر امیر هوشنگ احسانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این مورد می گوید:

 

حساسیت شایع ترین عارضه پیرسینگ است كه بیشتر در هنگام استفاده از فلزات بدلی به ویژه كروم و نیكل به وجود می آید. خانم هایی كه در هنگام استفاده از ساعت و انگشتر بدلی دچار حساسیت، خارش و قرمزی در پوست خود می شوند، باید از نصب بدلیجات خودداری كنند و اگر علاقه زیادی به پیرسینگ دارند، فقط از تزئیناتی با جنس طلا استفاده نمایند، چون احتمال حساسیت به طلا در دنیا بسیار كمتر از سایر فلزات است.

 

در بعضی از مواقع ممكن است حساسیت در محل قرارگیری شیء تزئینی نباشد، بلكه به مرور در سایر نقاط بدن ظاهر شود. گاهی حتی بعد از خارج كردن شیء، حساسیت تا پایان عمر با فرد همراه خواهد بود.

 

اگزما یا حساسیت به نیكل عارضه مهم و شایعی است كه گاه می تواند زندگی فرد را مختل كند، تا جایی كه تمام بدن در برابر تماس با فلزات حساس شده و فرد مبتلا به این عارضه حتی در هنگام گرفتن دستگیره در یا هر نوع شیء فلزی دچار حساسیت می شود.این در حالی است كه بیشتر افرادی كه پیرسینگ می كنند، معمولا به دلایل مختلف از جمله هزینه آن، از فلزات بدلی استفاده می كنند و به ندرت سراغ طلا یا جواهراتی مانند الماس می روند، این امر حتی در مورد گوشواره هم صادق است.

 

انجام پیرسینگ در سالن های آرایشی و توسط افراد غیر متخصص خطرناك است. هر نوع برش و آسیبی به پوست ممكن است با خطر انتقال عفونت ها و ویروس های خطرناكی مانند اچ آی وی ، هپاتیت، عفونت های باكتریایی و سیفلیس همراه باشد. بنابراین توصیه می كنم اگر كسی علیرغم همه هشدارها باز هم علاقمند به پیرسینگ است، حتما به مراكز مطمئن و بهداشتی مراجعه كند تا كمتر سلامتی خود را به قیمت زیبایی به خطر بیندازد.

 

پیرسینگ در برخی نقاط حساس بدن با خطرات بیشتری همراه است؛ به طور مثال احتمال عفونت و التهاب در پیرسینگ غضروف گوش به مراتب بیشتر از نرمه گوش است.

 

در پیرسینگ لب، به دلیل تماس با سطح مخاطی و میكروب های دهان احتمال عفونت بسیار زیاد است و به دلیل بافت خاص لب ممكن است شخص دچار خونریزی زیادی شود.

 

زبان هم یكی از نقاط حساس بدن است كه علاوه بر احتمال خطر خفگی به دلیل باز شدن و بلیعدن اتفاقی شیء تزئینی، ممكن است موجب ایجاد اشكال در تكلم شود و حتی حس چشایی را هم تحت تاثیر قرار دهد. خطر ابتلا به عفونت كشنده آنژین لودوبك در این پیرسینگ بسیار بالا است.

 

این روزها مدهای جدیدی مانند پیرسینگ دندان و چشم هم وارد بازار شده است. شاید بتوانیم پیرسینگ دندان را كم عارضه تر تصور كنیم. دراین پیرسینگ بخشی از دندان را می تراشند و نگینی روی آن می چسبانند. نكته مهم این است كه این نگین مانع از مسواك زدن آن قسمت از دندان می شود وبه مرور زیر آن زرد رنگ خواهد شد.

 

در پیرسینگ چشم هم كه هنوز طرفداران زیادی پیدا نكرده است، جراح، نگینی را با روشی دقیق اما پر خطر، روی كره چشم در زیر ملتحمه (خارجی ترین لایه چشم) نصب می كند. این نگین بسیار نازك بوده و برای برداشتن آن نیاز به جراحی مجدد است.

 

علاوه بر تمام عوارض پیرسینگ كه در این جا فقط به بخشی از آن ها اشاره شد، احتمال باقی ماندن جای زخم ها هم وجود دارد. همچنین ممكن است سوراخ ها با چاق و لاغر شدن فرد تغییر مكان دهند.

 

نكته جالب این است كه پیرسینگ در برخی نقاط بدن نه تنها كمكی به زیبایی فرد نمی كند، بلكه چهره ای نازیبا برای او ایجاد می كند كه به خصوص با استفاده از اشیای تزئینی عجیب، فقط باعث حیرت و جلب توجه دیگران می شود.

 

با تمام این مطالب آیا واقعا انجام پیرسینگ به این همه خطرش می ارزد؟

منبع: روزنامه تهران امروز

شنبه 24/4/1391 - 10:35
پوست و مو

 

سرطان پوست, سرطان پوست در فصل گرما

سرطان پوست

 

قرار گرفتن در معرض نور آفتاب محافظت نشده و نیز تیره كردن پوست در داخل سالن‌های برنزه منجر به افزایش بروز سرطان‌های پوستی می‌شود.

 

 

براساس این گزارش ، نتایج تحقیقات در 10 سال گذشته از رشد فزاینده سرطان پوست در نوجوانان و جوانان خبر می‌دهد و عامل اصلی سرطان پوست ملانوم و غیرملانوم را قرار گرفتن در نور مستقیم آفتاب محافظت نشده و نیز تخت‌های برنزه‌كننده‌ای كه تحت مقادیر غلیظی از اشعه UV‌ هستند، است .

 

مرگبارترین نوع سرطان پوست سرطان ملانوم بدخیم است كه در طول 40 سال گذشته در زنان، در حال افزایش هشت برابری و مردان با افزایش چهار برابری نسبت به گذشته بوده است و بیشترین گروه مبتلا به این بیماری در سنین 18 تا 39 سال بوده‌اند.

 

حد قرار گرفتن در معرض آفتاب، صبح‌ها و اواخر بعد از ظهر هنگامی است كه آفتاب ضعیف‌تر شده و با این حال باید از كرم‌های ضد آفتاب با قدرت 30 spf‌ و حتی بالاتر استفاده كرد.

منبع:برنا

شنبه 24/4/1391 - 10:35
خواص خوراکی ها

فواید آب چغندر , خواص داروئی چغندر

 

 

محققان می‌گویند؛ این نوشیدنی معجزه‌آسا می‌تواند تا 16 درصد توان لازم برای ادامه تمرینات ورزشی را افزایش دهد و شما کمتر احساس خستگی کنید.

 

نتایج یک تحقیق جدید نشان داده است که آب چغندر برای تقویت بنیه مفید است.

 

به گزارش خبر گزاری فرانسه محققان دانشگاه اکزستر، برای اولین بار نشان داده‌اند که نیترات موجود در آب چغندر چگونه میزان جذب اکسیژن را کاهش داده و باعث می‌شود که کمتر از ورزش کردن احساس خستگی کنید.

 

محققان بر اساس این یافته‌ها می‌گویند که این نوشیدنی به حدی جذب اکسیژن را کاهش می‌دهد که با هیچ وسیله دیگری مثل تمرین کردن زیاد دستیابی به این حد امکان پذیر نیست.

 

همچنین تحقیقات پیشین تایید می‌کند چغندر گیاهی است با فواید بسیار که بخش‌های خوراکی این گیاه شامل هم برگ آن و هم ریشه آن هستند. در برگ‌های این گیاه در طول روز قند تولید می‌شود و هنگام عصر اگر برگ آن را خام بخورید کاملا شیرین است. مصرف شیره چغندر نیز از قدیم رواج داشته است.

 

چغندر حاوی مقدار زیادی عنصر پتاسیم، فسفر، کلسیم، گوگرد، ید، آهن و مس است. همچنین عناصر بسیار کمیابی مثل روبیدیوم و کاسیوم در آن وجود دارد.کربوهیدرات، کمی پروتئین و ویتامین‌هایی چون ب 1 و ب 2، نیاسین، ب 6 ، ب 12 و ث در آن موجود است.چغندر به دلیل دارا بودن مقدار زیادی آنتی اکسیدان برای درد مفاصل و نقرس مفید است. شیره چغندر سیستم گردش خون را بهبود می‌بخشد و به عملکرد سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کند.

 

 

منبع: iranvig.ir

شنبه 24/4/1391 - 10:34
سلامت و بهداشت جامعه

دودی کردن غذا,غذای دودی,طرز دودی کردن غذا,طرز تهیه غذای دودی

 

دودی کردن غذا در سفرهای طبیعت گردی یکی از علایق مسافران به شمار می رود که طعم خوبی به غذا می دهد. به ویژه اگر بخواهید کباب و جوجه کباب را دودی کنید یا اینکه ماهی را که به تازگی خودتان از رودخانه یا دریا گرفته اید، کبابی کنید اما آیا می دانید چطور و به چه روشی می توان غذاها را دودی کرد؟ اگر نمی دانید این مطلب را بخوانید.

 

1 – از چوب درختان تیره مخروطی برای سوزاندن استفاده نکنید چراکه به غذای شما طعم نفت می دهد.

 

2 – از چوب های سخت مثل چوب درخت گردوی آمریکایی، درخت سیب، آلبالو، سپیدار، بلوط و افرا استفاده کنید. اگر از چوب های خشک استفاده می کنید قبل از مصرف به مدت یک ساعت آنها را در آب قرار دهید.

 

3 – در محل موردنظر آتشی روشن کنید و بگذارید چوب ها به زغال تبدیل شوند. تکه های چوب خیس را درون زغال قرار دهید و غذا را روی شبکه ای فلزی روی زغال ها بگذارید و دوباره روی غذا و آتش چوب های خیس قرار دهید.

 

4 – اگر می خواهید ماهی درست کنید هر طرف ماهی را به مدت 15 دقیقه برای پخت روی آتش قرار دهید. همچنین یک تکه گوشت با ضخامت پنج سانتی متر برای پخت در هر طرف به نیم ساعت زمان نیاز دارد.

 

5 – اما اگر غذایی را که پختید می خواهید از گزند حشرات موذی به ویژه مگس ها در امان نگه دارید، به این نکات توجه کنید. برای محافظت از گوشت در برابر مگس های تخمگذار، گوشت ها را باید در محیطی تاریک، سرد و خشک نگه دارید یا اینکه آنها را در ارتفاع 6/3 متری زمین آویزان کنید. از برگ های درختان دور نگه دارید. همچنین می توانید گوشت تازه را بر فراز آتشی آویزان کنید که دود می کند

 

منبع:هفت صبح

شنبه 24/4/1391 - 10:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته