• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 108
زمان آخرین مطلب : 5378روز قبل
دانستنی های علمی
رمز موفقیت در زندگی دوها، همکاری و تعادل است. دوها افرادی خوش بین و مقاوم و پایدار بوده اغلب حدود توانایی خود را می‎ شناسند. اما گاه ممکن است کاری را که با شدت و علاقه شروع کرده‎اند را ناگهان رها کنند یا ناگهان خود را از ادامه همکاری با دیگران کنار بکشند. آنان گاه احساس محدودیت می ‎کنند و بیش از حد وابسته می‎ شوند.

دوها به ظاهر افرادی متعادل و مسلط بر خود جلوه می‎ کنند، اما در باطن دچار تضاد ذهنی و فکری هستند واین باعث فشار روحی و روانی در آنان می‎ شود. اغلب از دیگران ایراد می ‎گیرند و این به خاطر احساس مسئولیت است.

دوها در این دنیا مسئولیتی درونی جهت ارتباط با دیگران و رفع نیازهای خود و دیگران، چه از لحاظ مادی و چه معنوی دارند، اینان لازم است ابتدا خود را به تعادل برسانند و سپس در بلاترین شرایط، از طریق ارتباط عاطفی و روانی با دیگران، به آنچه که مقصود دارند، برسند.

تعادل در ارتباط با دیگران، از طریق افکار و رفتار احساسات، در دوها نقش اسای دارد. اینان ابتدا بایستی با رفع تناقض و ابهام درونی، افکار و رفتار و احساسات خود را متعادل سازند، سپس در عین وجود احیاناً اختلاف نظرها و تضادها و ناسازگاری های بیرونی، به هماهنگی و ارتباط متعادل با دیگران اقدام کنند.

موفقیت‎ دوها در زندگی، بستگی به همکاری با دیگران (و نه اتکاء به دیگران) دارد. خصایص روانی این افراد به گونه ‎ای است که در همکاری با دیگران، توانایی و خلاقیت بیشتری از خود نشان می ‏دهند. دوها در صورتی که انرژی و استعداد درونی خود را رها سازند، به امدادگرانی بزرگ مبدل شده و منشا خدمات زیادی خواهند شد.

اگر این افراد به جای استفاده از کلمات و جملات منفی، فقط از کلمه (باید) و (می ‎توانیم) استفاده کنند، موفقیت‎ های بسیاری در زندگی به دست خواهند آورد. زیرا این دو کلمه، اثر مهمی در آزاد سازی انرژی روانی و خلاق، در دوها دارد.

دوها ابتدا بایستی احساس واقعی و سپس اهداف واقعی را کشف و معلوم کند تا انرژی روانی و قوه درونی آنها در همان راستا آنان را یاری کند.

از آنجائی که باورهایمان روی تجربیاتمان تأثیر می ‎گذارد لذا پروراندن افکار و ذهنیت مثبت و رسیدن به آرامش و اعتماد به نفس عامل مؤثری برای رسیدن به موفقیت برای دوها خواهد بود. لازمه رسیدن به تعادل ذهنی و روانی برای دوها، قبول حقیقت زندگی تصمیم ‎گیری جدی برای آن است. یعنی احساس مسئولیت کردن و زندگی خود را پذیرفتن.

نبایستی تضاد و کشمکش های درونی، عامل ضعف در تصمیم ‎گیری جهت ایجاد تعادل و پذیرش مسئولیت در دوها گردد. وقتی فشار عاطفی برای دوها بوجود آید، آنها در مقابل واقعیت مقاومت می‎ کنند و این عمل موجب تنش جسمی و روانی منفی در آنها می ‎شود.

دوها از لحاظ بیماری مقاوم هستند. زیرا ذاتاً دارای بنیه قوی هستند. اما گاه قدرت آنها ممکن است به صورت کله‎ شقی – عدم ثبات و تنش متضاد، ظاهر گردد.

دوها در بالاترین سطح، قهرمانان ناشناس جامعه هستند. در این افراد استعداد خدمت، سازندگی و مدیریت رهبری وجود دارد. وقتی این استعداد در جهت مثبت به کار بیفتد، آنان منشاء خدمات فراوانی خواهند شد.

از آنجائی که قدرت ذاتی و تمایل درونی و طبیعی این افراد، بهبود حیات و تعیین نیازهای خود و دیگران است، وقتی هدف مشترکی بین آنان و دیگران پیش بیاید، آنان در بدترین شرایط بیشترین توفیق را بدست خواهند آورد.

دوها اغلب در زندگی، نقش ‎آفرین هستند و عموماً از لحاظ شغلی، مدیر و رئیس –رهبر و فرمانده بوده و یا در مراکز رفاهی و خدماتی و غیره، شاغل می‎ باشند.

دوها اغلب زیاده حساس هستند و گاه برای دیگران نیز احساس مسئولیت می ‎کنند. اغلب عیب ‎جوی دیگران هستند و گاه از خود نیز انتقاد می‎ کنند. اینان در ابراز دوستی نیز گاه تندروی می ‎کنند، اما به زودی آرام و سرد می ‎شوند.

دوها اغلب در تصمیم ‎گیری دچار وسواس هستند. اغلب این ترس در آنها وجود دارد که ممکن است دچار شکست شوند. و این می‎ تواند به دوران کودکی آنان مربوط باشد. این افراد اغلب گرفتار تعارض درونی هستند و بزرگترین مشکل بعضی از این افراد این است که نمی ‎توانند به تعادل درونی برسند.

دوها وقتی به تعادل و ثبات و استقلال برسند، افرادی پر قدرت و انعطاف ‎پذیر شده و اغلب در بین دوستان و فامیل، مغز متفکر و حلال مشکلات آنان خواهند بود.

دوها از لحاظ بدنی، قوی و خوش بنیه هستند. اغلب در مقابل بیماری‎ها مقاوم یا مصون هستند، اما به خاطر ذهن همیشه مشغولشان، گاه دچار تنش‎های روحی و جسمی می‎ شوند. در چنین مواقع یک رژیم غذایی کم چربی به همراه تمرینات تمرکزی سبک و تنفس عمیق و آرام، بسیار سودمند خواهد بود.

دوها عموماً به ناخودآگاه خود دسترسی دارند. لذا در مواقعی که دچار افکار منفی و مخرب می‎ شوند، می‎ توانند از تلقینات مثبت هیپنوتیزمی و تجسم ذهنی مثبت، بهره بگیرند.

دوها در شرایط کاملاً مثبت، دارای قدرت و توانایی بالای هستند و به خوبی می ‎توانند در امور خانوادگی، اجتماعی و شغلی، موفق باشند. آنان در امور معاونت، واسطه ‎گی – مدیریت و پیشتبانی، استعداد خوبی از خود نشان می ‎دهند
.
يکشنبه 14/4/1388 - 20:50
طنز و سرگرمی
یک ایرانی داخل بانکی در نیویورک شد، نزد کارشناس بانک رفت و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا رو داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری به مبلغ 5000 دلار داره. کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی داره و مرد هم سریع دستش رو توی جیبش کرد و کلید ماشین فراری جدیدش راکه دقیقا جلوی در بانک پارک کرده بود به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو، بالاخره با وام آقا موافقت کرد، آن هم فقط برای دو هفته، کارمند بانک هم سریع کلید ماشین گران قیمت را گرفت و ماشین رو به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد.

مرد بعد از دو هفته همان طور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام را پرداخت کرد. کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت: از این که بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم، ما چک کردیم ومعلوم شد که شما یک میلیونر هستید. سوالی که برای من پیش اومده اینه که با این همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از ما وام بگیرید؟ 

آقای ایرانی یه نگاهی به کارشناس کرد و گفت: تو فقط به من بگو کجای نیویورک می تونم ماشین 250 هزار دلاری رو برای 2 هفته با اطمینان خاطر و فقط با 15.86 دلار پارک کنم؟

شنبه 13/4/1388 - 20:32
طنز و سرگرمی
خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین‌تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک‌دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت با من:
مجرد بهر تو مسکن ندارم
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر زن ندارم!
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوء‌ظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو می‌دانی دل از آهن ندارم
تجرد ظاهرا عیب بزرگی‌است
من عیب دیگری اصلا ندارم!
خودم می‌دانم این "اصلا" غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم
تو عیبم را بپوش و هدیه‌ای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟
اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم!

شنبه 13/4/1388 - 20:30
دانستنی های علمی
رمز موفقیت در زندگی یک ها اعتماد به نفس و خلاقیت است. انرژی حیاتی و سازنده این افراد در افکارشان محبوس است. با اعتماد به نفس و گرایش به سوی خلاقیت و سازندگی، این افراد می توانند به آنچه که در زندگی انتظار دارند برسند.

یکها عموماً پرانرژی – فعال و الهام گیرنده هستند و در صورت مثبت اندیشی – هنرمند و دارای خلاقیت خواهند بود. اینان گاه احساس ناامنی – ناامیدی – کسالت و بی حالی می ‎کنند – بیش از دیگران زمینه اعتیاد دارند.

یکها در ظاهر از خود اعتماد به نفس نشان می‎ دهند و خود را مستقل جلوه می ‎دهند. ولی در درون به خود اعتماد ندارند و فکر می ‎کنند نمی ‎توانند به تنهایی از عهده کارها بر آیند. حال اگر از اعتماد به نفس واقعی برخوردار شوند و از قدرت خلاقی خود بهره بگیرند، از طریق کار و تجارت و همین طور در زمینه‎ هایی چون موسیقی – نقاشی – نمایشگری – نوشتن – مجسمه سازی – طراحی – ورزش – تعلیم وتربیت کودکان و... موفقیت ‎های خوبی به دست خواهند آورد.

احساس عدم امنیت، یک مانع برای پیشرفت یکهاست. این افراد بایستی با تلفیقات مثبت این احساس را از خود دور کنند تا شرایط برای آزاد شدن استعدادهای بالقوه آنان فراهم شود. به خصوص این که آنان افرادی تلقین‎پذیر نیز هستند.

یکها برای موفقیت در امور، فقط استقامت و پایداری لازم دارند. زیرا مهارت و تسلط بر هر کاری قبل از همه، نیاز به حدیت و پایداری دارد. این افراد در اوقاتی که فعالیت‎شان زیاد می ‎شود، لازم است غذاهای سرشار از پروتئین مصرف کنند. اما در مواقع دیگر، به خصوص در ایامی که احیاناً احساس نا امیدی و فشار روحی می‎کنند، مصر غذاهای پر حجم و پر ویتامین، موجب چاقی و تنبلی آنها می ‎شود.

یکها در مواقع بیماری و غیر اورژانسی، می‎ توانند از درمان‎های طبیعی مانند: گیاه درمانی – انرژی درمانی – طب سوزنی – طب فشاری و غیره استفاده کنند. زیرا درمان‎های طیبیعی با این افراد سازگارتر است.

طبیعت تأثیری انرژی ‎زا و شفابخش برای یکها دارد. به خصوص پیاده‎روی در بین درختان، گلها و گیاهان، یکها بیش از دیگر افراد نیاز به انرژی طبیعت دارند، زیرا این انرژی موجب خلاقیت و آزادسازی استعداد درونی آنان می ‎گردد.

یکها دارای استعداد و انرژی نهفته زیادی در درون خود هستند و اگر در طول زندگی بتوانند به اعتماد به نفس کامل برسند، مانع و سد انرژی درونی‎شان برداشته می‎ شود و عموماً به خلاقیت و الهام ‎پذیری می‎ رسند.

یک ویژگی در یکها وجود دارد و آن ایت است که هر گاه این افراد به کاری که انجام می ‎دهند علاقمند باشند، و در ضمن در آن کار احساس امنیت و استقلال کنند، به خواب کمتری نسبت به دیگران نیاز خواهند داشت.

یکها چنانچه اعتماد به نفس و احساس امنیت کافی داشته باشند، بیش از دیگران، به خصوص در زمینه ‎های هنری، به توفیق و خلاقیت می ‎رسند. در چنین شرایطی آنان احساس شدابی و زنده بودن می‎ کنند.

یکها در بالاترین شرایط به ادراک و افکار معنوی خوبی دست پیدا می‎ کنند و می‎ توانند در این زمینه نیز از خود خلاقیت به خرج دهند.

شنبه 13/4/1388 - 20:27
دانستنی های علمی

اساس این روش طالع‎ بینی، تفسیر روانی افراد براساس اعداد تولد و اعداد حروف نام و نام فامیلی خواهد بود. در این روش، شما ابتدا با جمع کردن اعداد کامل تاریخ تولد خود و تلخیص آن به عدد (1 تا 12) طالع مربوط به آن عدد را می‎خوانید، سپس با نوشتن نام و نام فامیل خود به صورت حروف جداگانه و نوشتن اعداد آن حروف براساس ابجاد صغیر (که در بعد خواهد آمد) در زیر آن، و جمع کردن آن اعداد مانند روش قبل، طالع مربوط به آن عدد را نیز می‎خوانید.توجه داشته باشید که تاریخ تولد شما دقیق و درست باشد. در ضمن از نام و نام فامیل شناسنامه خود استفاده کنید، (نه به آن نام که احیاناً شما را می‎خوانند) در این صورت ارتباط خاصی بین دو طالع مربوط به شما وجود خواهد داشت.به عنوان مثال:

فرض کنیم تاریخ تولد شما 26/8/1345 باشد. این اعداد را به ترتیب زیر با هم جمع می‎ کنیم:

11= 9+2 = 29 = 6+2+8+5+4+3+1
عدد یازده عدد تولد شماست. شما می‎توانید مطالب مربوط به عدد یازده را در مرحله اول مطالعه نمایید.

در مورد مرحله دوم نیز به ترتیب زیر عمل می‎ کنیم:

فرض کنیم نام شما (حسین) و نام فامیل شما (کریمی) باشد. ابتدا حروف این نام را جداگانه می نویسیم و سپس براساس ابجد صغیر اعداد این حروف را زیر آنها نوشته جمع می ‎کنیم:

ح+س+ی+ن+ک+ر+ی+م+ی
3 = 0+3 = 30 = 8+6+1+5+2+2+1+4+1

عدد 3 عدد نام و نام فامیل شماست. شما می‎توانید مطالب مربوط به این عدد را مطالعه نمایید.

تذکر مهم:
 

- اعداد تاریخ تولد و همین طور اعداد حروف نام و نام فامیل را بایستی آنقدر با هم جمع کنیم تا به عدد 1 تا 12 برسد. سپس مطالب عدد به دست آمده را مطالعه نماییم.

- گاه ممکن است عدد به دست آمده از تاریخ تولد و عدد نام و نام فامیل یکی باشد. مثلاً هر دو (1) یا (2) یا (3) یا (4) و... باشد. در این صورت این دو عدد را با هم جمع کرده و طالع به دست آمده را مطالعه نمایید.

- در حروف ابجد، چهار حرف فارسی (پ – چ – ژ – گ) وجود ندارد. لذا جهت این حروف از اعداد حروف ابجدی 2 ب برای حرف پ و 3 ج برای چ و 7 ز برای حرف ژ و 2 ک برای حرف گ استفاده نمایید.  

حروف و اعداد ابجدی که بایستی در این عمل مورد استفاده قرار بگیرد، به شرح ذیل است:

ا   ب  ج   د   ه   و   ز  ح  ط  ی  ک  ل   م   ن  س  ع  ف  ص  ق  ر  ش  ت  ث  خ  ذ  ض  ظ  غ

1  2   3    4  5   6   7  8   9  1    2  3    4   5    6   7   8    9    1  2   3    4   5   6  7   8   9   1  

پس از این به ترتیب خصوصیات اعداد مختلف رو براتون می ذارم. 

شنبه 13/4/1388 - 20:24
ورزش و تحرک
تاریخچه ی باشگاه پرسپولیس
شهر بزرگ و پرجمعیت تهران یکی از کانونهای اصلی فوتبال در آسیا به شمار می آید . مردم این شهر از پیر و جوان ، مرد و زن همواره طرفدار فوتبال هستند. 

پرسپولیس یکی از تیمهای پایتخت است که هواداران زیادی در اقصی نقاط ایران دارد. 

شاهین باشگاهی بود که در سال 1321 به دست معلمی به نام دکتر عباس اکرامی و با همکاری و همراهی گروهی از بهترین جوانان کشور که عمدتا دانشجو بودند بنا نهاده شد و مفاخر بزرگی چون امیر مسعود برومند، امیر عراقی ، مرحوم پرویز دهداری ، حسینعلی کلانی ، جعفر کاشانی ، همایون بهزادی ، حمید شیرزادگان و … را تربیت کرده و به جامعه فوتبال ایران تقدیم نمود. 

شاهین دارای 402 تیم جوان با 62 شعبه در سطح کشور بود که دکتر اکرامی این تیم را بر پایه 3 اصل ( اخلاق- تحصیل و علم و ورزش ) استوار ساخته بود . 

شاهین در آن روزگار تنها دفتری در ورزشگاه امجدیه ( شیرودی فعلی ) بود که بازیکنانش برای تعلیم در آنجا گرد هم می آمدند . این باشگاه برای اولین بار آموزش فوتبال را به صورت کتابی و از روی اصول شروع کرد و نخستین جزوه آموزشی را که در برگیرنده اصول ورزش فوتبال بود و با استفاده از منابع جهانی تهیه و تنظیم گشته بود ، جهت یادگیری در اختیار اعضای خود قرار داد . این تیم به جهت سیستم و قدرت عجیبی که بازیکنانش در کار حمله داشتند ، به ندرت اجازه می داد حریفانش ( حتی بزرگترینشان ) خود را از شکست نجات دهند . لیکن بی درایتی و عدم دور اندیشی مدیران وقت باشگاه و کج سلیقگی و انفعال دستگاه ورزش وقت کشور دست به دست هم داد و باعث شد به دلیل پاره ای مسائل بعد از بازی این تیم با تهرانجوان در هفته دهم در تاریخ 16/4/1349 این باشگاه منحل گردد . 

در این بازی ناظم گنجاپور با وارد کردن سه گل در دقایق 61 – 68 و 75 به دروازه تهرانجوان این افتخار را بدست آورد که تمام کننده کتاب پیروزی های شاهین برای همیشه باشد. 

آن روز شاهین در هفته دهم بازیها با 18 امتیاز از10 بازی در ردیف دوم بود. این بازی ، آخرین بازی شاهین بود در حالی که در این فصل 3 هفته از بازی های این تیم مقابل شهربانی ، دیهیم وتاج باقی مانده بود . ناگهان با اطلاعیه رسمی سازمان تربیت بدنی از تاریخ 20/4/1346 شاهین منحل گردید . پس از انحلال شاهین بازیکنان آن همچنان یکپارچگی خود را حفظ کردند و حدود یک سال محرومیت را با ادامه بازی ها و تمرینات خود در زمین های خاکی سپری نمودند تا این که باشگاه های مطرح آن روز ، در صدد جذب این جوانان بی رقیب بر آمدند و از آن جمله باشگاه پاس خواهان کاشانی – کلانی و همایون بهزادی بود و بعضی از باشگاه های دیگر هم بقیه آنان را مد نظر قرار داده بودند. 

لذا شاهینی ها به تکاپو افتادند تا از تفرق و پراکندگی مجموعه خود جلوگیری به عمل آورند ( از آن جمله مرحوم پرویز دهداری را می توان نام برد ) و بر آن شدند تا این مجموعه را در باشگاه پرسپولیس گرد هم آورند. 

پرسپولیس باشگاهی بود که در سال 1342 به دست "علی عبده " بنا شده بود و در آن رشته هایبولینگ ، والیبال و بسکتبال فعال بود. 

عبده از آمریکا به ایران آمده بود و درجامعه ورزشی آمریکا در رشته بوکس صاحب عنوان قهرمانی بود . ( بابا بوکسور ) عبده مدت ها اندیشه ایجاد تیم فوتبال پرسپولیس رابا خودداشت و تیم فوتبالی رانیز ایجاد کرده بود که تیمی ضعیف در رده دوم باشگاه های کشور محسوب می شد و از اعضای محبوب و ماندگار آن می توان محمود خوردبین را نام برد. 

پس از انحلال شاهین با درایت امیر مسعود برومند و رایزنی های مرحوم دهداری چند تن از بازیکنان قبلی شاهین در ترکیب تیم دسته دومی پرسپولیس قرار گرفته و ترتیب یک مسابقه با تیم جم آبادان ( که در آن زمان تیم صاحب نامی بود ) را دادند و پس از آن تمامی اعضای شاهین به پرسپولیس پیوستند و محبوبیت شاهین بلند پرواز را به پرسپولیس هدیه نمودند. 

پرسپولیس بهار خود را در آغازین روزهای سال 1347 با مربیگری دهداری ( کاپیتان پیشین شاهین ) و سرپرستی دکتر برومند آغاز کرد. مطابق مقررات این تیم می بایست کار خود رادر فوتبال ، از دسته سوم و یا حداکثر از دسته دوم باشگاه ها شروع کند ، اما انحلال چند تیم در این زمان باعث گردید تا به جای مسابقات لیگ ، یکسری مسابقات رده بندی در سطح باشگاه های پایتخت برگزار شود در آن مسابقات 4 تیم پرسپولیس ، تاج ، عقاب و پاس سرگروه گردیدند. 

از آن پس پرسپولیس رسما وارد مسابقات باشگاهی ایران گردید. این تیم در سال 1347 قدرت نمایی کرد و تمام رقیبان را پشت سرگذاشت و به عنوان قهرمان باشگاه های تهران جهت شرکت در مسابقات آسیایی تایلند عازم بانکوک گردید. 

در سال 1348 کارخانه ایران ناسیونال که با مدیریت خیامی ( از طرفداران تیم شاهین ) تازه تاسیس گردیده بود و تیم فوتبال ضعیفی هم داشت ( علی پروین هم از جمله بازیکنان این تیم بود ) .

در این زمان ( 1348 ) فکر تبلیغ محصول این شرکت (پیکان ) با استفاده از محبوبیت تیم شاهین ، خیامی را بر آن داشت تا مذاکراتی با چند تن از شاهینی های سابق انجام داده و آنان را به تیم پیکان دعوت نماید. 

با رفتن آنها افراد باقی مانده نیز راهی جز پیوستن به آنها ندیدند . لذا تمامی بازیکنان شاهین ( به جز عزیز اصلی – دروازه بان شاهین ) به پیکان مهاجرت کردند و در این سال عنوان قهرمانی باشگاه های ایران را از آن پیکان نمودند و در همین سال پیکان به جای تیم ملی در تورنمنت جام دوستی نیز شرکت کرده و در بین 5 تیم مقام نخست را از آن خود کرد. 

لازم به ذکر است که در این زمان پیکان در برابر پرسپولیس با تک گل علی پروین و با نتیجه یک بر صفر پرسپولیس را شکست داد . 

پرسپولیس در غیاب شاهینی ها با تصاحب 12 امتیاز در رده یازدهم قرار گرفتند . حضور در پیکان بیشتر از 1 سال به طول نیانجامید و مجددا بازیکنان در سال 1349 به خانه خود برگشتند و قهرمانی اولین دوره لیگ تخت جمشید در سال 1350 را از آن خود کردند . پرسپولیس در 5 دوره برگزاری لیگ تخت جمشید با کسب دو قهرمانی ( لیگ اول و سوم ) و سه نائب قهرمانی به عنوان پرافتخارترین باشگاه کشور شناخته شد. 

با وقوع انقلاب اسلامی این تیم دچار بحران نفرات گردید و بازیکنانش بکلی عوض شدند و تعداد بسیار اندکی از بازیکنان قدیمی باقی ماندند. لیکن برگزاری مسابقات جام شهید اسمندی در سال 1358 و دیگر مسابقات باعث گردید تا بازیکنان مستعد و جوان کشور نگذارند این باشگاه بلند آوازه از رونق بیفتد. 

باشگاه پرسپولیس در سال 1365 تحت پوشش بنیاد مستضعفان و جانبازان قرار گرفت و نام آن به ( آزادی ) تغییر یافت . اما پس از مدت زمان اندکی بنیاد ازاداره این باشگاه خودداری کرد و در این زمان با توجه به موقعیت این باشگاه ، سازمان تربیت بدنی خود اداره آن را برعهده گرفت و نامش را نیز به ( پیروزی ) تغییر دادند که تاکنون نیز با همین نام در میادین ورزشی حضور می یابد . 

البته این تیم برای هواداران پرشمار این تیم همان پرسپولیس است .

لازم به ذکر است طبق لیستی که از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا در سال 1999 میلادی منتشر شد ، پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین تیم آسیا انتخاب شد. 

دالیان چین و الهلال عربستان هم در مکان های بعدی قرار گرفتند . از جمله ستارگان تیم می توان به پروین ، کاشانی ، امیرآصفی ، بهزادی ، کلانی ، ایرانپاک ، اصلی ، آشتیانی ، درخشان ، پنجعلی ، عاشوری ، محمدخانی ، پیوس ، کرمانی مقام ، محرمی ، عبدی ، عابدزاده ، مایلی کهن ، دادکان ، کارگر، سبزی ، فتح آبادی ، انصاریفر و مرحوم شاهرخی اشاره نمود. 

انصاریان ، رهبری فر ، فنایی ، باقری ، کریمی ، مهدوی کیا ، دایی ، شاهرودی و هاشمی نسب هم از بازیکنان مشهورومعروف دهه اخیر به شمار می آیند.


شنبه 13/4/1388 - 19:59
طنز و سرگرمی

- حیف نون بچه اش می ره بالای دیوار می گه بچه بیا پائین می افتی مریض می شی!


- اگه گفتی پس از مرگ مدیر عامل گوگل (البته بعد از صد و بیست سال!) به فرزندش چی می‌رسه؟ گوگل ارث!

- به حیف نون می گن: بابات مرد.
حیف نون می گه: دروغ می گین! یه اتفاقی افتاده، شما می خواین به من نگین!

- به حیف نون می گن صبحانه چی می خوری؟ می گه: تـیـلـیـد.
می گن ظهر ناهار چی می خوری؟ می گه: تـیـلـیـد.
می گن شام چی می خوری؟ می گه: تـیـلـیـد.
می گن اصلا ولش كن... اوقات فراغتت رو چی كار می كنی؟ می گه نون خورد می كنم واسه تـیـلـیـد!

- بر اثر قطع برق در شهر حیف نون اینا، ده ها تن از هم شهری های حیف نون، ساعت ها روی پله های برقی گیر کردن.

- مردی با اسلحه وارد بانک شد و تقاضای پول کرد. وقتی پولها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید: آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟ مرد پاسخ داد: بله قربان من دیدم. سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و او را در جا کشت. سپس مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آنها پرسید آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟ مرد پاسخ داد: نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید!
نکته اخلاقی: وقتی شانس در خونه شما را می زنه... ازش استفاده کنید!

حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!- 

- حیف نون داشت واسه دوستش تعریف می کرد: وقتی من جوون بودم، دوست نداشتم برم جشن های عروسی، چون تمام عمه ها و خاله های پیرم می آمدند پیش من و بهم سیخونک می زدند و می خندیدند و می گفتند «تو نفر بعدی هستی!»، البته بعداً همه شون از این کار دست کشیدن و این درست از وقتی بود که منم همین کار رو عیناً با اونا می کردم، البته در مجالس ختم!

شنبه 13/4/1388 - 19:56
اقتصاد
"یک میلیارد ریال برای یک نفر و برای هزار نفر پانصد میلیون ریال"
هر جوری فکر می کنم با عقل جور در نمیاد! حساب که می کنم می بینم کلا می شه یه چیزی حدود 50 میلیارد تومان ، تازه اگه هیچ جایزه ی دیگه ای نداشته باشه !
اما بانکها با اینهمه سود و اینهمه گردش پول هر دفعه که قرعه کشی میکنن - اگه اشتباه نکنم – کلا یه چیزی در حدود 13 ، 14 میلیارد یا حداکثر 20 میلیارد تومان جایزه می دن . یه شرکت دستمال کاغذی مگه چقدر سود داره که به خودش اجازه می ده یه همچین تبلیغی بکنه و با شعور مردم بازی کنه ؟!
به هر حال امیدوارم با یه حساب سر انگشتی جلوی این تبلیغها از همون ابتدا گرفته بشه تا اینجوری بعضی از افراد سودجو مردم رو ابله فرض نکنن... 


شنبه 13/4/1388 - 19:24
ادبی هنری
شخصی از پروردگار درخواست نمود به او بهشت و جهنم را نشان دهد خداوند پذیرفت و او را وارد اتاقی نمود كه مردم در اطراف یك دیگ بزرگ غذا نشسته بودند. همه گرسنه و نا امید و در عذاب بودند. هر كدام قاشقی داشتند كه به دیگ میرسید ولی دسته قاشقها بلند تر از بازوی آنها بود بطوریكه نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند، عذاب آنها وحشتناك بود. آنگاه خداوند به او گفت اینك بهشت را به تو نشان میدهم، او به اتاق دیگری كه درست مانند اتاق اولی بود وارد شد. دیگ غذا، جمعی از مردم و همان قاشق های دسته بلند. ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند. آن مرد گفت: نمی فهمم چرا مردم در اینجا شادند در حالیكه شرایط با اتاق بغلی یكسان است؟ خداوند تبسمی كرد و گفت: خیلی ساده است، در اینجا آنها یاد گرفته اند كه یكدیگر را تغذیه كنند. هر كسی با قاشقش غذا دهان دیگری میگذارد چون ایمان دارد كسی هست غذا در دهانش بگذارد.
شنبه 13/4/1388 - 14:2
ادبی هنری
دوستی را گنجی دیدم بس ارزشمند، در صندوقچه ای گرانبها گذاشتم! صندوق را به امینی سپردم، او به ده کیسه زر خام شد. گفتم تو را چه شد آن را فروختی؟ گفت جای دوستی نه در صندوقچه است صندوق را فروختم. دوستی را از آن پس در سازی شکسته جا دادم که نه کسی به ده کیسه زر خرد و نه دزدی شبانه آن را برد.
شنبه 13/4/1388 - 13:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته