• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3430
تعداد نظرات : 958
زمان آخرین مطلب : 3285روز قبل
آموزش و تحقيقات


پاک کردن لکّه از فرش

پیش از تمیز کردن فرش، حتماً خوب جارو بزنید تا گرد وغبار آن گرفته شود. با مقداری ماست لکه‌هایی را که تازه روی فرش به وجود آمده پاک کنید. برای این منظور


 

پیش از تمیز کردن فرش، حتماً خوب جارو بزنید تا گرد وغبار آن گرفته شود. با مقداری ماست لکه‌هایی را که تازه روی فرش به وجود آمده پاک کنید. برای این منظور ماست را روی سطح لکّه بریزید و با یک قاشق جمع کنید. سپس با دستمال تمیز خوب خشک کنید.

تمیز کردن لبه قالی

گرد وخاک لبه‌های قالی را با یک برس دستی نظافت پاک کنید و سپس جاروبرقی بکشید برای تمیز کردن این قسمت می‌توانید از مخلوط آب و پودر لباس‌شویی و یک فرچه نرم کمک بگیرید؛ اما مواظب باشید این مخلوط به فرش آسیب نرساند. سپس این قسمت را با دستمال خشک کنید و هنگام پهن کردن، زیر آن را کاغذ یا دستمال سفید قرار دهید تا نم فرش گرفته شود.

مایع تمیز کننده ی فرش

صابون لباسشویی و شامپوی فرش که قلیای کمی دارند شوینده‌های خوبی برای فرش هستند. اگر شامپو فرش در دسترس ندارید یک قاشق چای‌خوری نمک را در یک لیتر آب حل کنید. آن را خوب بزنید تا کف کند. کف را با یک گلوله تور که زیاد آب جذب نمی‌کند روی سطح فرش بمالید و با دستمال حوله‌ای خشک کنید.

از بین بردن جای وسایل سنگین از روی قالی

وسایل سنگین مثل پایه مبل معمولاً بر روی فرش جا می‌گذارند. توصیه می‌شود یک تکه یخ روی محل مورد نظر بگذارید و سپس با دستمال خشک روی رطوبت آن را بگیرید و پرزهای قالی را به حالت اول برگردانید.

پاک کردن سریع لکّه فرش

فراموش نکنید که اگر لکّه بر روی فرش بیش از یکی دو روز بماند ثابت می‌شود، پس توصیه می‌شود لکّه را هر چه زودتر با مواد پیشنهاد شده پاک کنید.

پاک کردن لکّه ادویه کاری از فرش

برای پاک کردن لکّه ادویه کاری، از کمی آب‌لیمو و آب استفاده کنید و سپس با دستمال خشک روی آن بکشید.

شفاف کردن رنگ قالی

ابتدا روی قالی مخلوط برگ‌های مرطوب (تفاله چای و نمک بپاشید، سپس با جاروبرقی، جارو کنید تا رنگ قالی شفاف شود.

جلوگیری از جمع شدن قالی

فرش‌های ابریشم یا ماشینی خیس زود جمع می‌شود برای جلوگیری از جمع شدن قالی‌ها دور تا دور قالی را از زیر نوارهای چرمی بدوزید.

ضد عفونی و جلا دادن فرش

بعضی از میهمانان عادت دارند با کفش روی فرش‌های تمیز منزل شما بیایند. وای به روزی که شما فردی وسواسی باشید. چه می‌کنید؟ فرش را با شیلنگ آب می‌شویید؟ بهتر است بعد از جارو زدن فرش، دستمال بزرگ حوله‌ای را آغشته به آب و سرکه سفید کنید و آرام روی پرزهای قالی بکشید مقدار سرکه نباید زیاد باشد و گرنه به فرش آسیب می‌رساند.

شامپو فرش

اگر شامپو فرش در دسترس ندارید، وقت را تلف نکنید دو قاشق چایخوری نمک، یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی را در یک لیتر آب حل کنید. آن را خوب هم بزنید تا کف آن را برای تمیز کردن فرش استفاده کنید. این شامپو برای خشکشویی کردن پالتو نیز مناسب است.

لکه شمع بر روی فرش، موکت و سطوح بافت دار

ابتدا با جسمی نوک تیز مانند چاقو و یا حتی ناخن، پارافین سخت شده را بردارید، سپس کاغذ مومی (روغنی) و یا دستمال حوله‌ای بزرگی را تا کرده و بر روی لکّه حاصل از پارافین قرار دهید. حال اتو را در درجه گرم تنظیم کرده و بر روی سطح کاغذ چندین بار حرکت دهید. حرارت ناشی از اتو، پارافین‌های باقی مانده در میان بافت‌ها را آب کرده و جذب کاغذ می‌کند.

پاک کردن لکّه‌های قدیمی از فرش

برای رفع لکّه‌های قدیمی بر جای مانده روی فرش که احتمالاً هنگام لک شدن متوجه آن نشده‌اید، مقداری کف خمیرریش روی محل لک بریزید. سپس محل را با پارچه‌‌ای مرطوب بمالید و بعد آن را با دستمال خشک تمیز کنید. محل لک را با پارچه ی تمیزی بپوشانید و جسم سنگینی مثل کتاب روی آن قرار دهید. هر گاه پارچه مرطوب شد، آن را عوض کنید تا پس از گذشت مدتی، رطوبت فرش از بین برود.

پاک کردن لکّه ی کاکائو، چسب و بستنی از فرش

برای رفع لکّه کاکائو، چسب و بستنی، ابتدا به آرامی اطراف محل مورد نظر را جمع کنید تا لکّه بیشتر پخش نشود. سپس یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی را در یک فنجان آب حل کنید و این محلول را با پنبه یا دستمالی نرم و تمیز روی محل قرار دهید و بدون اینکه محل لکه را بمالید، به آرامی آن را تمیز کنید. چنانچه چند بار این عمل را تکرار کنید، اثر ماده ی ریخته شده به طور کامل از بین می‌رود. سپس محل مورد نظر را با دستمال مرطوب تمیز کنید.

پاک کردن لکّه‌های رنگی از فرش

برای پاک کردن لکّه‌های قهوه، چای و مواد رنگی نظیر آب انگور، ابتدا برای جلوگیری از نفوذ بیشتر ماده ریخته شده، با حوله کاغذی یا دستمال کاغذی به آرامی رطوبت محل مورد نظر را بگیرید. سپس مقداری آب معدنی یا سودا روی آن بریزید و پس از چند دقیقه، محل را با دستمال پاک کنید. آن قدر این کار را تکرار کنید تا هیچ اثری از لکّه بر فرش بر جای نماند.

پاک کردن لکّه مواد چرب از فرش

برای رفع لکّه مواد چرب از جمله مداد شمعی و موادی همچون قیر ابتدا مقداری حلال غیر چرب که زود خشک نمی‌شود بر مقداری پنبه مرطوب بریزید و آن را آرام روی لکّه قرار دهید. به این ترتیب، مقداری از ذرات جذب پنبه وحلّال روی آن می‌شود. این کار را آن‌قدر تکرار کنید تا تمام لکّه از بین برود. سپس محل را با پارچه مرطوب و تمیز پاک کنی

دوشنبه 24/4/1392 - 12:10
تاریخ

ناصرالدین شاه قاجار در سفرهایی كه به اروپا كرد تصمیم گرفت در ایران دست به اصلاحاتی بزند از جمله این موارد اندك، تأسیس نظمیه یا همان شهربانی به سبك اروپایی بود. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا و مشاهدهٔ قوای پلیس و نظم و انضباطی كه در شهرهای اروپا برقرار كرده بود تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشكیلاتی را به وجود آورد...

جمعی از صاحب منصبان و درجه داران پلیس سوئدی، صف جلو نفر سوم علیرضا بختیاری

پیش از تشكیل نظمیه یا شهربانی به سبك نوین و اروپایی در روزگار ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۵۷ ش، نظم و امنیت شهرها به عهده داروغه بود كه زیر نظر اداره ای به نام «دیوان بیگی» (اداره حكومتی یا فرمانداری) كه در رأس آن بیگلر بیگی (فرماندار حاكم) قرار داشت انجام وظیفه می كرد و واحدهایی كه در اختیار داروغه بود، محتسب، شحنه، گزمه، شبگیر، نامیده می شدند.۱

در آن هنگام نظم و امنیت شهرها در شب دارای قوانین ویژه ای بود كه شاید امروزه برای بسیاری این پرسش پیش آید كه مگر حكومت نظامی برقرار بوده، كه اینگونه قوانین اجرا می شده است. «حدود چهار ساعت از شب گذشته روی پشت بام داروغه خانه طبل خبردار می زدند و سپس شیپور می نواختند، با این اخطارها دیگر كسی اجازه نداشت از خانه بیرون رود مگر اینكه از داروغه خانه اجازه داشته و اسم شب را بداند، اگر در عبور بی موقع، عابر اسم شب را درست می گفت، عبور می كرد، در غیر این صورت او را به داروغه خانه جلب می كردند و پس از شناسایی چنانكه شخص مهمی بود با اخذ انعام، او را به منزل و مقصدش می رساندند، برای هرشب نام یكی از شهرها تعیین می شد و مراتب به شبگردان ابلاغ می گردید. ۲

معمولاً به سران حكومت و وابستگان آنها و افراد با نفوذ اسم شب داده می شد البته در موارد بسیار هم به افراد پولدار به طور پنهانی فروخته می شد، كسی كه اسم شب را تعیین می كرد «امیر شب» خوانده می شد كه به مرور به «میر شب» متداول گردید. «میر شب» یكی از پیشه های مهم و پول ساز آن روزگار بود و به قول معروف سرقفلی داشته است. «چنین مقامی از شأن و احترام ویژه ای برخوردار بود و چنانكه از عنوان آن پیداست میر شب حاكم شبانه شهر بود»۳آنچه از خواندن نوشته های گوناگون گذشتگان دربارهٔ اداره های حفظ نظم و امنیت جامعه مانند «دیوان بیگی» و «داروغه خانه» و كاركرد مأموران آنها مانند «محتسب»، «عسس»، «شبگرد»، «گزمه» حاصل می گردد این است كه در بیشتر موارد آنها به جای اجرای قوانین و كوشش برای ایجاد امنیت و آسایش و آرامش برای همگان، خود مخل امنیت و آسایش و آرامش جامعه بوده اند. «داروغه ها افرادی بی رحم و سنگدل و شقاوت پیشه بودند.» ۴چارلز جیمز ویلس در كتاب خود «تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه» درباره رفتار ستمگرانه داروغه ها با گناهكاران و یا به ظاهر گناهكاران چنین نوشته است: «داروغه هر شهر و یا رئیس پلیس آنجا به احكام بسیار سخت حكم می كند و خود آنها بسیار سخت دل و قسی القلب هستند، مقصربدبخت را چوب می زنند و غذا نمی دهند و هر گاه مقصر ایشان صاحب ثروت باشد تا مادامی كه وی پول خرج می كند، با او مانند مهمان رفتار می نمایند و همین كه پول او تمام شد آن وقت با او همان طور رفتار می كند كه با مقصر رفتار می كنند، در ایران به مقصر بسیار بد می گذرد و در اول كار هر چه پول و یا لباس داشته باشد باید تسیلم داروغه نماید و پس از آن هم پاهایش مغلول (غل و زنجیر شده) و گردنش را زنجیر كرده و در محبس بسیار تنگی كه شبیه مسكن جانوران است در نزد محبوسین، محبوس می گردد، داروغه اگر اطمینان كامل و صحیح داشته باشد كه هنوز مقصر را از مال و منال رمقی باقی است، آن وقت به مقصر یادآور می شود كه اگر می خواهی كه از قید و زنجیر مستخلص گردی، آنچه كه داری بیاور و با هم نصف كنیم، چنانچه مقصر به خواست داروغه گردن ننهد، فی الفور او را به حاكم شهر تسلیم می دارد و معلوم است كه حاكم شهر مقصر مزبور را یا مورد شكنجه و تنبیه و یا محبوس می دارد، خلاصه داروغه شهر به قدری بی مروت كه حتی از عارض (شاكی) هم رشوه مأخوذ می دارد

ناصرالدین شاه قاجار در سفرهایی كه به اروپا كرد تصمیم گرفت در ایران دست به اصلاحاتی بزند از جمله این موارد اندك، تأسیس نظمیه یا همان شهربانی به سبك اروپایی بود. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا و مشاهدهٔ قوای پلیس و نظم و انضباطی كه در شهرهای اروپا برقرار كرده بود تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشكیلاتی را به وجود آورد. ۵

 

از این رو از دولت اتریش برای بنیان نهادن اداره پلیس تهران، به شكل نوین و اروپایی درخواست كمك كرد. «در پی این درخواست دولت اتریش هم پس از مدتی مطالعه یك نجیب زاده ایتالیایی را كه در امور پلیس دارای اطلاعاتی بود، به ناصرالدین شاه معرفی نمود «كنت آنتوان دمونت فورت» پس از ورود به تهران به بررسی وضع شهر پرداخت و ضمن گزارشی به ناصرالدین شاه اعلام كرد كه با چهارصد پلیس پیاده و شصت پلیس سوار می تواند امنیت شهر تهران را به نحو رضایت بخشی تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت كرد...» ۶

امین الدوله در خاطرات سیاسی خود می نویسد: «ناصرالدین شاه پس از ورود كنت و همراهان نظامی اش به تهران، توسط امین الملك در مجلس شورای كبری [مجلس وزراء] تعیین محل مرسومات اتریشی ها و قزاق و اداره پلیس را از خرج های غیر لازم خواست. مستوفی الممالك و سپهسالار، از دوایر كشوری و لشكری، ... فقراتی را استخراج و بودجه و مبالغی برای مخارج آن در نظر گرفتند.» كنت نخست دو دستیار و یك مترجم برای خود برگزید.

به قول اعتمادالسلطنه «بر حسب اراده همایونی اداره پلیس به جهت امنیت شهر توسط «نواب اشرف والا امیركبیر نایب السلطنه ادام الله اقباله العالی» به ریاست «كنت دومونت فورت» در دارالخلافه برقرار گردید. ۷

پس از تدارك مقدمات كار روز ۱۶ ذیقعده ۱۲۹۵ ق، نخستین تابلو نظمیه تهران نصب گردید. در تابلو، عبارت «اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه» نقش شده بود. ناصرالدین شاه در روز افتتاح اداره پلیس دارالخلافه شركت نمود و گشایش اداره پلیس و احتسابیه» رسمیت یافت و از همان روز مردم با واژه پلیس آشنا شدند و دیری نپائید كه كنت به لقب «نظم الممالك» ملقب و به منصب امیرتومانی (سرلشكری) مفتخر و به اخذ نشان و حمایل آن، ممتاز گردید. از نوشته تابلو چنین بر می آید كه تكالیف شهربانی و شهرداری در یك واحد تمركز داشته و كنت در بدایت كار هم رئیس پلیس یعنی شهربانی وهم رئیس احتسابیه یعنی شهردار تهران بوده است.

در سال ۱۲۹۶ ق كنت نظامنامه ای را كه به كتابچه «قانون كنت» معروف شد، به شاه ارائه كرد. با تصویب این نظامنامه، دیری نگذشت كه اداره جلیله پلیس داراخلاقه و احتسابیه به «وزارت نظمیه» تبدیل گردید و صورت و قیافه تازه تری به خود گرفت و دارای دوایر و تشكیلات ثابتی گردید. ۸

در آن زمان حقوق و مزایای نیروهای شهربانی كه گاه پرداخت آن ماهها به تعویق می افتاد ـ برای افسران جزء از ماهانه پنج تومان تجاوز نمی كرد و به افراد پلیس هم مقرری ماهیانه خیلی ناچیزی (پنج تا بیست قران) داده می شد.

خیلی وقت ها، پاسبان ها و مأمورین رسمی انتظامی به جای انجام وظایف پلیسی، در دكان های قصابی و عطاری خود مشول كار بودندو بازتاب این موضوع در دوبیت شعر كه زبانزد افراد پلیس شده بود، بهترین معرف وضعیت و زبان حال پاسبان های آن زمان است:

 

دوشنبه 24/4/1392 - 12:3
تاریخ
پیدایش نظمیه در ایران
    معمولاً; به سران حكومت و وابستگان آنها و افراد با نفوذ اسم شب داده می شد البته در موارد بسیار هم به افراد پولدار به طور پنهانی فروخته می شد، كسی كه اسم شب را تعیین می كرد امیر شب خوانده می شد كه به مرور به میر شب متداول گردید.
     گروه : اجتماعی / جامعه و اجتماع / حقوق و جزا
پیش از تشكیل نظمیه یا شهربانی به سبك نوین و اروپایی در روزگار ناصرالدین شاه قاجار در سال 1257 ش، نظم و امنیت شهرها به عهده داروغه بود كه زیر نظر اداره ای به نام دیوان بیگی (اداره حكومتی یا فرمانداری) كه در رأس آن بیگلر بیگی (فرماندار حاكم) قرار داشت انجام وظیفه می كرد و واحدهایی كه در اختیار داروغه بود، محتسب، شحنه، گزمه، شبگیر، نامیده می شدند.1

در آن هنگام نظم و امنیت شهرها در شب دارای قوانین ویژه ای بود كه شاید امروزه برای بسیاری این پرسش پیش آید كه مگر حكومت نظامی برقرار بوده، كه اینگونه قوانین اجرا می شده است.

حدود چهار ساعت از شب گذشته روی پشت بام داروغه خانه طبل خبردار می زدند و سپس شیپور می نواختند، با این اخطارها دیگر كسی اجازه نداشت از خانه بیرون رود مگر اینكه از داروغه خانه اجازه داشته و اسم شب را بداند، اگر در عبور بی موقع، عابر اسم شب را درست می گفت، عبور می كرد، در غیر این صورت او را به داروغه خانه جلب می كردند و پس از شناسایی چنانكه شخص مهمی بود با اخذ انعام، او را به منزل و مقصدش می رساندند، برای هرشب نام یكی از شهرها تعیین می شد و مراتب به شبگردان ابلاغ می گردید. 2

معمولاً به سران حكومت و وابستگان آنها و افراد با نفوذ اسم شب داده می شد البته در موارد بسیار هم به افراد پولدار به طور پنهانی فروخته می شد، كسی كه اسم شب را تعیین می كرد امیر شب خوانده می شد كه به مرور به میر شب متداول گردید. میر شب یكی از پیشه های مهم و پول ساز آن روزگار بود و به قول معروف سرقفلی داشته است.

چنین مقامی از شأن و احترام ویژه ای برخوردار بود و چنانكه از عنوان آن پیداست میر شب حاكم شبانه شهر بود 3آنچه از خواندن نوشته های گوناگون گذشتگان دربارهٔ اداره های حفظ نظم و امنیت جامعه مانند دیوان بیگی و داروغه خانه و كاركرد مأموران آنها مانند محتسب ، عسس ، شبگرد ، گزمه حاصل می گردد این است كه در بیشتر موارد آنها به جای اجرای قوانین و كوشش برای ایجاد امنیت و آسایش و آرامش برای همگان، خود مخل امنیت و آسایش و آرامش جامعه بوده اند. داروغه ها افرادی بی رحم و سنگدل و شقاوت پیشه بودند. 4چارلز جیمز ویلس در كتاب خود تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه درباره رفتار ستمگرانه داروغه ها با گناهكاران و یا به ظاهر گناهكاران چنین نوشته است: داروغه هر شهر و یا رییس پلیس آنجا به احكام بسیار سخت حكم می كند و خود آنها بسیار سخت دل و قسی القلب هستند، مقصربدبخت را چوب می زنند و غذا نمی دهند و هر گاه مقصر ایشان صاحب ثروت باشد تا مادامی كه وی پول خرج می كند، با او مانند مهمان رفتار می نمایند و همین كه پول او تمام شد آن وقت با او همان طور رفتار می كند كه با مقصر رفتار می كنند، در ایران به مقصر بسیار بد می گذرد و در اول كار هر چه پول و یا لباس داشته باشد باید تسیلم داروغه نماید و پس از آن هم پاهایش مغلول (غل و زنجیر شده) و گردنش را زنجیر كرده و در محبس بسیار تنگی كه شبیه مسكن جانوران است در نزد محبوسین، محبوس می گردد، داروغه اگر اطمینان كامل و صحیح داشته باشد كه هنوز مقصر را از مال و منال رمقی باقی است، آن وقت به مقصر یادآور می شود كه اگر می خواهی كه از قید و زنجیر مستخلص گردی، آنچه كه داری بیاور و با هم نصف كنیم، چنانچه مقصر به خواست داروغه گردن ننهد، فی الفور او را به حاكم شهر تسلیم می دارد و معلوم است كه حاكم شهر مقصر مزبور را یا مورد شكنجه و تنبیه و یا محبوس می دارد، خلاصه داروغه شهر به قدری بی مروت كه حتی از عارض (شاكی) هم رشوه مأخوذ می دارد.

ناصرالدین شاه قاجار در سفرهایی كه به اروپا كرد تصمیم گرفت در ایران دست به اصلاحاتی بزند از جمله این موارد اندك، تأسیس نظمیه یا همان شهربانی به سبك اروپایی بود. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا و مشاهدهٔ قوای پلیس و نظم و انضباطی كه در شهرهای اروپا برقرار كرده بود تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشكیلاتی را به وجود آورد. 5

از این رو از دولت اتریش برای بنیان نهادن اداره پلیس تهران، به شكل نوین و اروپایی درخواست كمك كرد. در پی این درخواست دولت اتریش هم پس از مدتی مطالعه یك نجیب زاده ایتالیایی را كه در امور پلیس دارای اطلاعاتی بود، به ناصرالدین شاه معرفی نمود كنت آنتوان دمونت فورت پس از ورود به تهران به بررسی وضع شهر پرداخت و ضمن گزارشی به ناصرالدین شاه اعلام كرد كه با چهارصد پلیس پیاده و شصت پلیس سوار می تواند امنیت شهر تهران را به نحو رضایت بخشی تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت كرد... 6

امین الدوله در خاطرات سیاسی خود می نویسد: ناصرالدین شاه پس از ورود كنت و همراهان نظامی اش به تهران، توسط امین الملك در مجلس شورای كبری [مجلس وزراء] تعیین محل مرسومات اتریشی ها و قزاق و اداره پلیس را از خرج های غیر لازم خواست. مستوفی الممالك و سپهسالار، از دوایر كشوری و لشكری، ... فقراتی را استخراج و بودجه و مبالغی برای مخارج آن در نظر گرفتند. كنت نخست دو دستیار و یك مترجم برای خود برگزید.

به قول اعتمادالسلطنه بر حسب اراده همایونی اداره پلیس به جهت امنیت شهر توسط نواب اشرف والا امیركبیر نایب السلطنه ادام الله اقباله العالی به ریاست كنت دومونت فورت در دارالخلافه برقرار گردید. 7

پس از تدارك مقدمات كار روز 16 ذیقعده 1295 ق، نخستین تابلو نظمیه تهران نصب گردید. در تابلو، عبارت اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه نقش شده بود. ناصرالدین شاه در روز افتتاح اداره پلیس دارالخلافه شركت نمود و گشایش اداره پلیس و احتسابیه رسمیت یافت و از همان روز مردم با واژه پلیس آشنا شدند و دیری نپایید كه كنت به لقب نظم الممالك ملقب و به منصب امیرتومانی (سرلشكری) مفتخر و به اخذ نشان و حمایل آن، ممتاز گردید. از نوشته تابلو چنین بر می آید كه تكالیف شهربانی و شهرداری در یك واحد تمركز داشته و كنت در بدایت كار هم رییس پلیس یعنی شهربانی وهم رییس احتسابیه یعنی شهردار تهران بوده است.

در سال 1296 ق كنت نظامنامه ای را كه به كتابچه قانون كنت معروف شد، به شاه ارایه كرد. با تصویب این نظامنامه، دیری نگذشت كه اداره جلیله پلیس داراخلاقه و احتسابیه به وزارت نظمیه تبدیل گردید و صورت و قیافه تازه تری به خود گرفت و دارای دوایر و تشكیلات ثابتی گردید. 8

در آن زمان حقوق و مزایای نیروهای شهربانی كه گاه پرداخت آن ماهها به تعویق می افتاد ـ برای افسران جزء از ماهانه پنج تومان تجاوز نمی كرد و به افراد پلیس هم مقرری ماهیانه خیلی ناچیزی (پنج تا بیست قران) داده می شد.

خیلی وقت ها، پاسبان ها و مأمورین رسمی انتظامی به جای انجام وظایف پلیسی، در دكان های قصابی و عطاری خود مشول كار بودندو بازتاب این موضوع در دوبیت شعر كه زبانزد افراد پلیس شده بود، بهترین معرف وضعیت و زبان حال پاسبان های آن زمان است:

ما پلیسان حضرت شاهیم

از خیالات مرنارد9 آگاهیم

نه مواجب نه جیره نه علیق10

نوكر قربۀ الی اللهیم 11

با تمام كارشكنی هایی كه كامران میرزا پسر شاه و حاكم تهران می نمود تا كنت در كارش شكست بخورد تا او همانند گذشته بتواند اخاذی كند، این اتریشی ایتالیایی تبار توانست سر و سامانی به وضع آشفته تهران بدهد. ناصرالدین شاه كه از اقدامات كنت راضی بود برای اینكه دهن یاوه گویان و از جمله كامران میرزا را كه در موارد متعدد كوشش می نمود اقدامات كنت را بی ارزش جلوه دهد، ببندد، در شعری كه سرود به ستایش از كنت و كارهایش پرداخت:

زنهار حذر كنید رندان ز پلیس

یك جونرود به خرج ایشان تدلیس

در كنده كنت دومونت فرت خواهد مُرد

در چرخ اگر كند خطایی برجیس

برخی از افراد نیز كه احتمالاً از عوامل كامران میرزا بودند و اقدامات كنت به منافع نامشروعشان لطماتی وارد آورده بود، با چراغ سبز بعضی از مقامات، تصمیم گرفتند، ضرب شستی به كنت نشان دهند، به همین جهت آنان دخترجوان كنت را كه لیلی نام داشت ربودند و به محله چاله سیلابی كه گویا محله خوشنامی نبوده است، می برند و به همین جهت در همان هنگام این ترانه عامیانه از سوی مخالفان كنت ساخته شد و در كوی و برزن خوانده می شد:

لیلی را بردند چاله سیلابی، لیلی

براش آوردند سیب و گلابی، لیلی

لیلی گل است، لیلی

خیلی خوشگل است، لیلی

كنت آنتوان دومونت فرت پس از چهارده سال خدمت در ایران بر اثر دسیسه و تحریك عده ای از درباریان كه در رأس آنها كامران میرزا فرزند شاه و حاكم تهران قرار داشت از سمت خود معزول گردید. 12و از آن هنگام تا ورود افسران سویدی نظمیه در زمان احمد شاه قاجار و تشكیل دوباره این اداره به سبك اروپایی، ریاست نظمیه با نظامیان ایرانی بود و در این مدت اقدامات چشمگیری از سوی آنها دیده نشد.

پس از پایان كار كنت، ریاست این اداره به عهده میرزا ابوتراب خان نظم الدوله كه مترجم مخصوص و معاون كنت بود، محول شد و از آن پس كسان ذیل ریاست آن را به عهده گرفتند:

میرزا عیسی وزیر مختار السلطنه، رضا بالا (آقا بالاخان سردار، حاج سعید السلطنه و اعظم السلطنه. در آغاز مشروطیت، ریاست این اداره را مسیو یپرم یكی از سران ارامنه عهده دار شد و او با قدرت به استقرار نظم توفیق یافت. پس از كشته شدن وی در جنگ همدان یكی از معاونان ارمنی او به نام سهراب خان و سپس مظفراعلم (سردار انتصار) ریاست نظمیه را به عهده گرفتند . در دوران ریاست نظمیه یكی از رجال نظامی به نام صولت نظام كه بعداً ملقب به سردار شوكت شد، مدرسه ای برای تربیت افسران نظمیه به ریاست و استادی سیف الدین بهمن تشكیل شد و در اواخر ریاست او بود كه مستشاران سویدی به تهران وارد شدند.


پانوشت ها 1 تهران درگذرگاه تاریخ ص 157 2 نظم و نظمیه در دوره قاجاریه ص 37 3 تهران درگذرگاه تاریخ ص 258 4 همان 5 گنجینه اسناد دفتر دوم زمستان 68 ص 2 6 تهران در گذرگاه تاریخ ص 269 7 تاریخ منتظم ناصری ج 3 ص 2022 8 نظم و نظمیه در دوره قاجار ص 56 9 مرنارد مستشار بلژی 1603 ی بود 1603 ه با توافق دو جانبه 1620 دولت روس و انگلیس در 11 ژوین 1912ـ 1916 م 1331 ـ1335 ق از سوی نایب السلطنه خزانه دار 1603 ل ایران شد مستخدمین بلژی 1603 ی در خدمت دولت ایران ص 219 10 علیق به معنی خورا 1603 ستور آنچه 1603 ه چهارپایان بخورند فرهنگ عمید ص 873 11 تاریخ دو هزار و پانصد ساله پلیس ایران ص 28 12 پلیس خفیه ایران ص 274 13 لغت نامه دهخدا ج 25 ص 106 14 رادسر پیش از ورود سوید ی ها به تهران وارد خدمت پلیس شده بود نظم و نظمیه در دوره قاجاریه ص 186 15 مدیرالمل 1603 لقب مجمود جم است وی در سالهای بعد به مقام وزارت امور خارجه و ر سید 16 نظم و نظمیه در دوره قاجار ص 186 17 تهران درگذرگاه تاریخ ایران ص 296 18 همان 19 نظم و نظمیه در دوره قاجاریه ص 196ـ 197 20 نشر شماره 22 یونس 1603 و در ایران در ایرانشهر ج 21 ص 1070 21 پلیس خفیه ایران ص 69 22 همان ص 110 23 همان ص 140 تاریخ دو هزار و پانصد ساله پلیس ایران ص 28
نشریه الکترونیک حقوق 2 1
http://www.javanemrooz.com/articles/print.aspx?id=38694
دوشنبه 24/4/1392 - 11:51
بیماری ها

گردن (ستون فقرات گردنی) از مهره هایی تشکیل شده که بین اولین مهره پشتی و جمجمه قرار گرفته است. این مهره ها بوسیله لیگامان (چیزی شبیه باند لاستیکی) بهم متصل می شوند. عضلات مسئول انجام حرکات گردن هستند. در عین حال گردن وظیفه حمایت سر در راستای بدن را عهده دار است. ضربه یا بیماری هایی که گردن را درگیر می کند با علائم درد و کاهش دامنه حرکتی مشخص می شود.

علل گردن درد چیست؟

گردن درد می تواند به علت نقص در بافت نرم باشد. یعنی ابتدا در عضلات، لیگامانها،اعصاب و سپس در استخوان و مفاصل.

شایعترین علت گردن درد آسیب بافت نرم است که می تواند به خاطر ضربه ناگهانی یا ضربه های مکرر در اثر فعالیت یا کار در وضعیت اشتباه باشد. در برخی موارد منشاء درد گردن می تواند از ستون فقرات پشتی، شانه ها یا حتی بازوها باشد.

بیماریهای تخریبی و التهابی گردن

(Degenerative & Inflammatory Disease):

بیماری تخریبی که باعث گردن درد می شود، شامل استئوآرتریت(osteoarthritis) و روماتوئیدآرتریت(rheumatoid arthritis) است. استئوآرتریت معمولاً در افراد مسن اتفاق می افتد و نتیجه فرسودگی مفاصل بین مهره های گردنی است. روماتوئیدآرتریت می تواند باعث جدا شدن مفاصل بین مهره های گردنی شود. در هر دو نوع آرتریت فوق درد و خشکی گردن ایجاد می شود.

تخریب دیسک بین مهره ای یکی دیگر از علل گردن درد است. دیسک به عنوان گیرنده شوک و ضربات وارده به ستون فقرات عمل می کند. در تخریب دیسک (معمولاً سنین بالای ۴۰ سال) مهره های گردنی به هم نزدیک می شوند و دیسک عمل خود را به خوبی انجام نمی دهد. در نتیجه فشار بیش از حد روی مهره های گردنی وارد شده و باعث تخریب آنها می شود. همچنین اگر دیسک به بیرون برجسته شود، مستقیماً باعث فشار روی طناب نخاعی می شود که آن را بیرون زدگی دیسک گردنی (herniated cervical disk) می نامند.

به دلیل اینکه گردن تحرک نسبتاً زیادی دارد و در عین حال سر را حمایت می کند، مستعد آسیب های زیادی است. معمولاً در تصادفات موتور یا رانندگی، درگیری های ورزشی و افتادن از بلندی، گردن آسیب می بیند. استفاده از کلاه ایمنی حین موتورسواری می تواند این آسیب را به حداقل برساند. در تصادفات رانندگی خم شدن سر به عقب و سپس افتادن سر به جلو به دنبال ضربه، از شایع ترین علل آسیب است.

در تصادفات معمولاً آسیب در بافت نرم (عضلات و لیگامان ها) اتفاق می افتد ولی در ضربات شدید که با شکستگی یا دررفتگی مهره ها همراه است به خاطر فشار به طناب نخاعی، فلج اندام ها(quadriplegia) را به دنبال دارد.

درد گردن با شیوع کمتر به دلیل تومور، عفونت یا نقص مادرزادی مهره ها دیده می شود.

هنگام گردن درد چه اقداماتی باید انجام داد؟

اگر گردن درد به دنبال ضربه (تصادف،افتادن و..) اتفاق بیفتد، باید فوراً توسط فرد با تجربه گردن بی حرکت شود تا احتمال فلج و آسیب های جدی کاهش یابد. و در اسرع وقت به مراکز درمانی جهت اقدامات پزشکی منتقل شود.

 

دردهای تیر کشنده و بی حسی در دست و پا می تواند به دلیل ضعف دست و پا بدون آسیب جدی به گردن باشد. اگر درد گردن به دنبال ضربه نیست و یکی از شرایط زیر است باید به پزشک مراجعه کنید:

۱- گردن درد دائم و همیشگی به طوریکه شدت آن با استراحت کاهش نمی یابد

۲-درد شدید

۳- گردن درد همراه دردهای تیر کشنده به دست یا پا

۴- گردن درد همراه با سردرد، بی حسی، سوزن سوزن شدن و ضعف عضلات

چگونه می توان گردن درد را درمان نمود؟

مراجعه به متخصص اُرتوپد در اکثر موارد بهترین راه حل است که شامل دو مرحله تشخیص و درمان است.

الف) تشخیص گردن درد: همواره با توجه به منشاء درد، روش درمانی و توانبخشی انتخاب می شود. بنابراین معاینه صحیح و تشخیص بیماری نقش اساسی در درمان بازی می کند. متخصص اُرتوپد در مورد گردن شما سوالاتی می پرسد و حتی ممکن است در مورد سایر بیماری های شما سوال کند تا یک سابقه کامل از مشکل فعلی شما به دست آورد. سپس چندین تست فیزیکی روی شما اجرا می کند که می تواند شامل ارزیابی دامنه حرکتی گردن، نقاط حساس به لمس یا فشار، عملکرد اعصاب و عضلات و حتی حرکات دست و پا باشد.

در صورتیکه متخصص اُرتوپد به آسیب های استخوانی مشکوک باشد دستور عکس رادیوگرافی ساده(X Ray) خواهد داد. این تکنیک به او کمک می کند تا تشخیص خود را قطعی کند.

بیمارانی که به ارزیابی های دقیق تر احتیاج دارند ممکن است یکی از دستورات زیر برایشان داده شود:

۱) MRI (magnetic resonance imaging): ارزیابی طناب نخاعی و ریشه های عصبی

۲) CT ( computed tomography): ارزیابی دقیق تر استخوان ها و کانال نخاعی

۳) Myelogram: ارزیابی کانال نخاعی و ریشه های عصبی

۴) EMG (electromyogram): ارزیابی عملکرد عضلات و اعصاب

همچنین ممکن است متخصص اُرتوپد از شما بخواهد آزمایش خون بدهید.

ب) درمان گردن درد: هر چند درمان گردن درد وابسته به تشخیص آن است ولی بیشتر بیماران به طور موفقیت آمیزی با استراحت، بی حرکت کردن گردن، دارودرمانی، فیزیوتراپی و ورزش درمان می شوند.

برای مثال:

۱) اگر گردن درد به دلیل التهاب و به دنبال کشیدگی عضلات و لیگامان ها ایجاد شود، با استراحت و داروهای ضد التهاب درد فروکش می کند.

۲) اگر گردن درد مزمن شده باشد، یک برنامه توانبخشی منظم شامل تمرینات ورزشی ویژه مشکل را حل می کند.

۳) اگر گردن درد به دلیل ضعف و وضعیت های غلط باشد، با فیزیوتراپی، ورزش و اصلاح وضعیت بدنی از بین می رود.

تعداد کمی از بیماران نیاز به جراحی پیدا می کنند. جراحی در مواقعی انجام می شود که فشار روی طناب نخاعی یا ریشه های عصبی باشد و یا کانال نخاعی تنگ شده باشد و یا دیسک بیرون زدگی شدید پیدا کرده باشد. گاهی پس از ضربه برای ثابت کردن مهره شکسته شده، جراحی انجام می شود.

بنابراین گردن درد هیچ گونه نگرانی و استرس ندارد، زیرا در صورت تشخیص صحیح به راحتی و با صبر و حوصله بیمار _ در هر مرحله ای که باشد _ قابل درمان است. با این حال هر چه زودتر اقدامات درمانی را شروع کنید به همان میزان نتیجه سریعتر و مطلوب تری خواهید گرفت.

 


دوشنبه 24/4/1392 - 10:50
ادبی هنری
 
“سوتلانا کولوسوا” نقاش ۳۰ساله اهل مسکو ساعات زیادی را در روز به خلق تصاویر خیالی می پردازد. او پنج سال است که نقاشی روی دست را شروع کرده و ابتدا فقط روی دست چپ خود نقاشی می کرد، اما حالا در اماکن عمومی حاضر می شود و دستان دیگران را نیز نقاشی می کند. نقاشی هایی که تنها یک روز عمر دارند و با آب شسته می شوند.
 
 
Hamtaraneh.com

Hamtaraneh.com

Hamtaraneh.com

Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
 
چهارشنبه 19/4/1392 - 14:36
دانستنی های علمی
ایجاد فصول از رحمت رحمانیه حق متعال است. فواید و حکمت‌های بیشماری بر تغییرات فصول چهارگانه است که نه تنها برای حیات انسان‌ها، بلکه برای حیات همه موجودات ضروری است. این تغییرات قطعا با تاثیراتی همراه است که این تاثیرات، آمادگی ما را جهت مقابله با آن فراهم می‌کند.

فصل بهار
بیشتر پزشکان، فصل بهار را معتدل‌ترین فصل‌ها می‌دانند؛ هم از نظر سرما و گرما و هم از نظر خشکی و تری. در این فصل، آدمی از سرمای زمستان به هوای معتدل بهار منتقل می‌شود و لذا باید متوجه این تغییرات آب و هوایی باشد؛ به ویژه اینکه بعد از بهار، فصل تابستان در راه است. «هنگامی که بهار به مزاج اصلی خود باشد، برترین فصل‌ها است؛ زیرا مناسب مزاج خون و روح است. طبیعت فصل بهار معتدل است؛ اما میل به حرارت ملایم و رطوبت دارد. این فصل، به جهت آنکه خون را به اعتدال به سوی پوست جذب می‌کند. قرمز کننده رنگ رخسار است؛ اما همانند هوای تابستان تحلیل برنده نیست. بهار امراض مزمن را به هیجان وا می‌دارد. به این بیان که خلط‌های راکد را جاری می‌کند و چیزی جز همانند فصد (خون‌گیری) و دفع مواد زائد و کم کردن طعام و زیاد نوشیدن مایعات و شربت‌های خنک، موجب خلاصی از امراض این فصل نیست.
تدابیر فصل بهار
در اوایل فصل بهار به فصد (خون‌گیری) و اسهال و به ویژه قی کردن مبادرت نماید تا ماده در بدن کمتر شود.  نباید از انواع گوشت و نوشیدنی‌هایی که گرمی بخش و سیار رطوبت‌زا هستند، مصرف نمود.  غذا باید نرم، سبک و سریع هضم شود.  هر بامداد پیش از خوردن غذا، باید کمی ورزش کرد.  ورزش باید در فصل بهار بیشتر از ایام تابستان انجام شود.  معده را نباید از غذا پر کرد؛ بلکه باید غذا را کم و سبک میل کرد و از دو فصل دیگر، کمتر غذا خورد.  نوشیدنی‌ها (چون آب غوره و آب انار و سکنجبین) گرما، خوب و پسندیده است.  باید از غذاهای گرم و تلخ و تند و شور پرهیز شود.
فصل تابستان
طبیعت این فصل، گرم و خشک است.  در واقع تفکر در فصل تابستان را باید از فصل بهار شروع نمود.  به خاطر طبیعتش، تحلیل برنده خلط‌ها و ضعیف کننده قوا و افعال طبیعی (به سبب افراط تحلیل) است.  دم و بلغم را کاهش داده و صفرا را زیاد می‌کند و لذا باید غذای سرد استفاده نمود.  فصل تابستان، موافق مزاج پیران، بلغمی مزاجان و مرطوبان است؛ زیرا هوای تابستان، رطوبت را کاهش می‌دهد و سردی را تعدیل می‌نماید.  در تابستان چون حرارت میل به ظاهر دارد (به مناسبت حرارت ظاهری خورشید)، باطن سرد است و به همین دلیل هضم ضعیف می‌باشد و لذا سزاوار است که غذا در آن برعکس فصل زمستان، معتدل، نرم و سبک باشد.  در فصل تابستان باید کمتر غذا خورد.  فعالیت را کمتر کند.  استراحت بیشتری داشته باشد.  اگر کسی تهوع دارد، باید آن را انجام دهد و مسهل قوی نباید خورد.  در این فصل شربت‌های خنک و غذاهای ترش بیشتر باید خورده شود.
مصرف آب‌میوه‌ها، شربت بنفشه، شربت گل و خیار چنبر باید مصرف کرد.  بهتر است که در فصل تابستان خوراک و نوشیدنی‌ها کمتر خورده شود و ورزش نیز کمتر انجام شود. آرامش و استراحت لازم است.
فصل پاییز
مزاج این فصل، سرد و خشک است. مزاج فصل پائیز در سرما و گرما معتدل، ولی در تری و خشکی همانند بهار به اعتدال نیست چون آفتاب تابستان هوا را کاملا خشک نموده و اسباب‌ تری در این فصل چندان آشکار نیست.  در فصل پاییز، به ویژه در پاییزی که هوا متغیر است، باید بهداشت را بسیار رعایت نمود.  نباید مواد غذایی خنک مصرف شود.  آب سرد زیاد نخورد و بر سر نریزد.  در این فصل نباید در جایی سرد خوابید که بدن در اثر سرما به لرزش در آید.  نباید با شکم سیر خوابید.  از گرمای نیمروزی و سرمای صبح باید پرهیز کرد و شب‌ها و صبح‌ها سر را از سرما پوشاند.  در این فصل باید از میوه‌های موسمی تا حد امکان دوری جست و زیاد نخورد از میوه‌های مناسب این فصل می‌توان به سیب، به و گلابی اشاره کرد.  باید به بیرون راندن مواد زائد از بدن پرداخت تا در زمستان گرد هم نیایند.
تدابیر مهم در فصل پاییز
خودداری از مصرف غذاهای بسیار گرم: مزاج این فصل، همانطور که ذکر شد، خشک بوده و از هر عملی که موجب افزایش خشکی بدن می‌شود، باید پرهیز نمود. از جمله این موارد می‌توان به غذاهای بسیار گرم، گوشت‌های مانده، گوشت شکار و ادویه‌جات با گرمی زیاد اشاره نمود.  پرهیز از زیاده‌روی در نزدیکی: افراط در نزدیکی جنسی، هر چند که در هر زمانی برای جسم و روح مضر است، ولی در فصل پاییز ضرر بیشتری دارد، زیرا مقاربت جنسی از خشکی افزاهای بسیار قوی است.
  پرهیز از نوشیدن آب سرد: آب سرد موجب ضعف حلق و تارهای صوتی شده و با توجه به شیوع زیاد بیماری‌های تنفسی فوقانی در این فصل، بهتر است از نوشیدن آن پرهیز شود.
پرهیز از قرار دادن سر در معرض مستقیم هوا: در فصل پائیز سر خود را بپوشانید زیرا سر بدون پوشش به ویژه در اوایل صبح که هوا سرد است، موجب بسته شدن منافذ پوستی می‌شود. بسته شدن این منافذ، سبب می‌شود که بخارات دفع نشود و تجمع آنها در سر باعث بروز برخی بیماری‌ها، از جمله نوعی زکام و سرفه می‌گردد.
دوری از مکان سرد: اجتناب از خوابیدن در مکان سرد و حمام با آب سرد، به دلیل بسته شدن منافذ پوستی و عوارض ناشی از آن باید از این کار پرهیز کرد.  خودداری از استفراغ: در این فصل از انجام هر عملی مثل قی، که موجب تحریک خلط‌ها می‌شود، باید پرهیز نمود. قی در این فصل زمینه را برای بیماری‌های تب‌دار فراهم می‌کند.
تعادل در مصرف میوه‌ها: زیاده‌روی در مصرف میوه‌های فصل مضر بوده و باید از این کار خودداری شود. از میوه‌های مناسب این فصل می‌توان به سیب، به و گلابی اشاره کرد.
پرهیز از اعراض نفسانی: اعراض نفسانی، به ویژه غم و اندوه، در هر فصلی ضرر است، ولی در فصل پاییز به ویژه برای افرادی که زمینه بیماری‌های سوداوی دارند، ضرر بیشتری دارد و باید تا حد امکان از این موارد پرهیز نمود و به اموری مشغول شد که موجب سرور و شادی گردد.
رطوبت بدن: به دلیل خشکی فصل و تاثیر آن روی بدن، لازم است از عواملی که موجب تری بدن می‌گردد، کمک گرفت. یکی از این عوامل، حمام کردن است که برای رطوبت بخشی مناسب، بهتر است یک روز در میان، استحمام با آب نیم‌گرم انجام گیرد؛ زیرا آب بسیار گرم باعث تحلیل رطوبت و افزایش خشکی بدن می‌گردد. همچنین می‌توان برای رطوبت بیشتر از وان آب نیم‌گرم به مدت نیم ساعت استفاده نمود. چرب کردن بدن با روغن بنفشه بادام نیز از مواردی است که به افزایش رطوبت بدن و کاهش خشکی بدن کمک موثری می‌کند.  استفاده از عطر: در این فصل بهتر است جهت تقویت روح از عطرها و بوهای خوش و ملایم استفاده نمود.
غذاهای مناسب فصل: در این فصل، بهتر است غذاهای با گرمی معتدل مصرف شود. گوشت‌ها، گوشت بره و مرغ چاق مفید هستند. از شیرینی‌ها نیز آنچه از شکر، مغز بادام و پسته تهیه شده باشد، مناسب است.
فصل زمستان
در این فصل آفتاب از سمت الراس به غایت دور شده و لذا هوا سرد و با بارش باران زیاد هوا مرطوب است.  با توجه به اینکه فصل زمستان تقریبا عکس تابستان است، تغذیه آن‌هم عکس تغذیه در تابستان می‌باشد؛ یعنی در زمستان غذایی باید میل شود که گرمی می‌بخشد و نباید از غذاهایی مانند دانه‌ها و سبزی‌ها که به لحاظ مواد غذایی ضعیف هستند، استفاده کرد. غذای زمستانی باید دارای ارزش غذایی بیشتری باشد.  به علت هوای سرد در زمستان، بدن باید فعالیت زیادی داشته باشد و غذای زیادی به آن برسد، اگر زمستان جنوبی باشد، باید ورزش زیاد انجام گیرد و غذا کمتر خورده شود.  نان گندم زمستانی باید قوی‌تر و پرمغزتر از نان گندم تابستان باشد؛ همچنین گوشت‌ها و غذاهای سرخ شده و امثال آنها.  سبزی‌هایی مانند خرفه و کاسنی برای زمستان نباید مصرف شود و به‌جای آن سبزی‌هایی همچون کلم و گل کلم و چغندر و کرفس جایگزین شود.
در فصل زمستان حرارت در بدن زیاد و قوی‌تر می‌باشد، لذا هضم آسان‌تر غذا است، پس مناسب است که غذا از نظر کمیت و مقدار زیادتر و غلیظ‌تر باشد.  چون در فصل زمستان غلبه با برودت و رطوبت است، مناسب است که جمیع تدابیر، مایل به گرمی و خشکی باشد تا تعادل برقرار گردد.
 
دکتر محمود خدادوست دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ایران
زیبـاشــو دات کام
چهارشنبه 19/4/1392 - 13:27
آشپزی و شیرینی پزی
 
 
 
 
در حرارت کم، گوشت کمتر جمع می‌شود و صورت ظاهری آن زیباتر می‌ماند و نیز پر آب‌تر است. همچنین شیره مواد معدنی آن حفظ شده است.
20136141344520a.jpg
 
گوشت ، ماده اصلی پخت انواع غذاهاست، اما چگونگی پخت آن در لطافت و خوشمزگی آن تاثیر بسزایی دارد . این نوشتار فوت و فن های پخت گوشت را آموزش می دهد .
خواباندن گوشت :
یعنی گوشت را با ادویه و چاشنی‌های مختلف، چند ساعتی گذاشتن و سپس کباب کردن و پختن. خواباندن، طعم آن را بسیار لذیذ می‌کند. اگر گوشت را به طریقه یاد شده بخوابانید، می‌توانید آن را تا ۳ ماه در فریزر نگاه دارید و در موقع نیاز بیرون بیاورید و کباب کنید و غذایی بسیار لذیذ فراهم سازید. گوشت و مرغ را ۳ تا ۴ ساعت بخوابانید ولی ماهی، نیم‌ساعت کافی است. به هنگام کباب کردن مایع بیرون آمده از گوشت خوابیده را بتدریج روی گوشت بریزید تا طعم بهتری به گوشت بدهد.
استفاده از سرکه در پختن گوشت‌
اگر گوشت یا استخوان قلم را ۴۸ ساعت در آبی خیس کنید که اندکی سرکه دارد و آن را در یخچال نگه‌دارید مواد غذایی بسیاری وارد آن خواهد شد. در ضمن، به مدت طبخ کمتری نیاز خواهید داشت. برای حداکثر استفاده، خوب است گوشت و استخوان را به قطعات کوچک تقسیم کنید تا سرکه در آن نفوذ کند.پختن استخوان‌های گوشت‌
وقتی که استخوان را می‌پزید برای آن‌که مواد غذایی بیشتری از استخوان خارج شود چند عدد گوجه‌فرنگی یا مقداری سرکه به آن اضافه کنید. آب استخوان خواص غذایی زیادی دارد. از مصرف آن کوتاهی نکنید.
شستن گوشت قبل از فریز کردن‌
هنگام ذوب گوشت یخ زده، بسیاری از مواد غذایی همراه شیره از آن بیرون می‌آید. بنابراین گوشت را پیش از آن‌که در فریزر بگذارید خوب بشویید تا بعد بتوانید شیره آن را همراه گوشت بپزید.دمای پخت گوشت‌
نکته مهم درباره پخت گوشت این است که اگر حرارت زیاد به مدت طولانی به آن برسد، گوشت سفت می‌شود. (در ظرفی که حرارت را در خود نگه می‌دارد مثل ظرف چینی)‌ حتما توجه کرده‌اید زمانی که چند دقیقه‌ای صرف کباب کردن یا سرخ کردن گوشت می‌شود، براحتی می‌توانید گوشت کبابی یا سرخ شده ر ا بخورید، ولی اگر آب روی همان گوشت سرخ شده بریزید و به مدت طولانی بپزید دو سه ساعت وقت لازم است تا بپزد. علت این است که پروتئین در حرارت زیاد سخت می‌شود.
 آیا  دقت کرده‌اید که شیشه یا لیوان شیر را اگر با آب داغ بشویید شیر اطراف شیشه یا لیوان دیرتر پاک می‌شود تا وقتی که آن را با آب سرد بشویید؟ یا اگر لکه خونی را  روی پارچه‌ای بریزید و آن را در آب داغ فرو کنید آن لکه دیر پاک می‌شود. اگر پنیر حرارت مستقیم و زیاد ببیند مثل لاستیک می‌شود. در همه این موارد پروتئین در اثر حرارت زیاد سفت و سخت می‌شود.
برای این‌که معلوم شود کدام درجه برای گوشت مناسب است تا پروتئین آن حفظ شود و طعم خوبی داشته باشد، حداقل سوخت صرف شود تا حداکثر خواص گوشت باقی بماند.
تحقیقات نشان داده که گوشت بهتر است در درجه حرارت کم پخته شود و سعی کنیم با همان آب اولیه پخته شود. اگر می‌بینیم گوشتی که  رگه‌های چربی دارد نرم‌تر می‌شود به این دلیل است که چربی بخصوص وقتی که داغ نباشد حرارت را به آرامی منتقل می‌کند به هنگام تهیه ژیگو اگر گوشت را به اندازه و با درجه حرارت کم بپزید، گوشت براحتی و بزودی سرخ می‌شود، سفت نمی‌شود، همه گوشت به صورت یکنواخت می‌پزد و ته دیگ نمی‌گیرد.
 
در حرارت کم، گوشت کمتر جمع می‌شود و صورت ظاهری آن زیباتر می‌ماند و نیز پر آب‌تر است. همچنین شیره مواد معدنی آن حفظ شده است
چهارشنبه 19/4/1392 - 13:23
داستان و حکایت

پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید :

بهت گفته باشم ، تو هیچی نمی شی ، هیچی

مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت ،

 آب دهانش را قورت داد

خواست چیزی بگوید اما ، سرش را پایین انداخت و رفت

 

برگه مجتبی ،  دست به دست بین معلم ها می گشت

اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود

امتحان ریاضی ثلث اول :

سئوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید

جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما

سئوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟

جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ریحانه

که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد

و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند

سئوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟

جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم

بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست

 

معلم ریاضی اشکش را با گوشه برگه مجتبی پاک کرد و ادامه داد

سئوال : نامساوی را تعریف کنید

جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران

اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد ، الهی که نباشد

سئوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟

جواب : همان خاصیت پول داری است آقا

که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی

و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی

سئوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟

جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد

برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ،

  که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود

 

معلم ریاضی ،  ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت

مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ،

برگشت با صدای لرزانش فریاد زد

آقا اجازه : گفتید هیچی نمی شیم ؟ هیچی ؟

بعد عقب عقب رفت ، در حیاط را بوسید

 و پشت در گم شد

چهارشنبه 19/4/1392 - 13:14
آموزش و تحقيقات
: شما ممکن است بدانید که نسخه ویندوز ۷ ماشین حساب قابلیت‌هایی همچون محاسبات ابتدایی ریاضیات و همچنین محاسبات علمی، آماری، برنامه‌نویسی و محاسبات آماری را انجام می‌دهد. اگرچه ممکن است ندانید که این ماشین حساب همچنین می‌تواند محاسبات دیگری همچون محاسبه سود و بهره وام بانکی، محاسبه میزان مصرف سوخت و تبدیل واحدها به یکدیگر و چیزهای بیشتر را نیز انجام دهد.
در این مطلب قصد داریم ۷ قابلیت ویندوز ۷ را که ممکن است شما ندانید به شما معرفی کنیم:
۱- محاسبه سود و بهره وام بانکی
نیازی نیست در اینترنت به دنیال یک محاسبه‌گر سود و بهره وام‌های بانکی بگردید و بهتر است دوباره به ویندوز خود پناه ببرید.
برای استفاده از این قابلیت کافیست پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز به‌ترتیب زیر عمل کنید:View > Worksheets > Mortgage . حالا کافیست مشخصات وام دریافتی خود را مطابق پرداخت ماهانه، سود سالیانه و … محاسبه کنید.
۲- محاسبه مبلغ خودروهای اجاره‌ای
شاید تاکنون به اجاره کردن یک خودرو فکر نکرده باشید اما این موضوع در کشورمان ایران هم در حال گسترش است. نمی‌دانم در ایران هم مبلغ اجاره به همان روش ماشین حساب ویندوز ۷ محاسبه می‌شود یا نه اما بهر حال چنین قابلیتی در ویندوز ۷ گنجانده شده است. برای استفاده از آن پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز به ترتیب زیر عمل کنید: View > Worksheets > Vehicle lease و مشخصات مورد نظر را به ترتیب وارد کنید.
۳- محاسبه هزینه سوخت خودرو
این روزها که همه چیز در ایران به سمت حذف سوبسید و یارانه پیش می‌رود محاسبه میزان و مبلغ سوخت خودرو از جمله موارد مورد علاقه راننده‌های ایرانیست. با استفاده از ماشین حساب ویندوز ۷، می‌توانید هزینه سوخت، میزان مسافت و سوخت مصرفی را بدست آورید. برای استفاده از این قابلیت پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز به ترتیب زیر عمل کنید: View > Worksheets > Fuel economy
4- محاسبه مدت زمان میان دو تاریخ:
شاید برای شما هم جالب باشد که سن دقیق خود را محاسبه کنید و یا فاصله دقیق میان سن دو کودک خود را بدست آورید.
شما با استفاده از ماشین حساب ویندوز ۷ می‌توانید این امکان را فراهم کنید. برای استفاده از این قابلیت می‌توانید پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز ۷ از کلیدهای میانبر Ctrl E استفاده کرده و یا به ترتیب زیر عمل کنید: View > Date calculation
5- تبدیل واحدها
ماشین حساب ویندوز ۷ می‌تواند در ابعاد بزرگ‌تر، واحدهای جهانی را به یکدیگر تبدیل کند. این قابلیت واحدهایی همچون مساحت، طول، قدرت و حجم را در برمی‌گیرد. برای استفاده از این قابلیت می‌توانید از کلیدهای میانبر Ctrl U استفاده کرده و یا پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز ۷ به ترتیب زیر عمل کنید: View > Unit conversion
6- پشتبانی از تاریخچه محاسبات شما
شما در ماشین حساب ویندوز ۷ می‌توانید تاریخچه محاسبات خود در این ماشین حساب را دیده و حتی ان‌ها را ویرایش کنید. محاسبات استاندارد و محاسبات علمی تاریخچه جداگانه و مربوط به خود را دارند و برای دسترسی به هر کدام از آن‌ها می‌توانید پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز ۷ به ترتیب زیر عمل کنید: ابتدا منوها را به این ترتیب بروید: View > History پس از آن بر روی تاریخچه مورد نظر خود دوبار کلیک کنید و پس از انجام کارتان دکمه Enter را بزنید.
۷- کلیدهای میانبر:
اگر به طور متناوب از مایشن حساب ویندوز ۷ استفاده می‌کنید بهتر ازست برای صرفه‌جویی در وقت و نشان دادن حرفه‌ای بودن خود از کلیدهای میانبر (شورتکات) اطلاع داشته و از آن‌ها استفاده کنید. برای استفاده از این میانبرها پس از باز کردن ماشین حساب ویندوز ۷ به ترتیت زیر عمل کنید:
کلیدهای میانبر Alt+1: تغییر به حالت محاسبات استاندارد (standard mode).
کلیدهای میانبر Alt+2 : تغییر به حالت محاسبات علمی (scientific mode).
کلیدهای میانبر Alt+3 : تغییر به حالت برنامه‌نویسی (programmer mode).
کلیدهای میانبر Alt+4 : تغییر به حالت محاسبات آماری (statistics mode).
کلیدهای میانبر Ctrl+E : حالت محاسبات تاریخ.
کلیدهای میانبر Ctrl+H : دسترسی به تاریخچه محاسبات شما.
کلیدهای میانبر Ctrl+U : حالت محاسبه واحدها.
کلیدهای میانبر Ctrl+Shift+D : پاک کردن تاریخچه محاسبات شما.
خیلی خب. هفت نته ما همین بود حلا وقتی دفعه بعد ماشین حساب ویندوز ۷ خود را باز کنید کاملا احساس کار با یک ماشین حساب حرفه‌ای را خواهید داشت و دیگر نیازی به جستجو در اینترنت نخواهید داشت و به یاد خواهید داشت که ماشین حساب قدیمی ویندوز شما بسیار کارآتر از ماشین حساب‌های ساده دیگر است.
حالا شما هم اگر قابلیت دیگری از این اعجوبه سراغ دارید به ما در همین قسمت نظرات یادآوری کنید تا باقی کاربران نیز از آن بهره ببرند.

 

چهارشنبه 19/4/1392 - 13:11
داستان و حکایت

جان بلانکارد " از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد

و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد.

 

او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود

اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ.

از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود.

از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود،

اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد،

که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد.

دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت

در صفحه اول "جان" توانست نام صاحب کتاب را بیابد:

" دوشیزه هالیس می نل " با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست

نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.

"جان" برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد

که به نامه نگاری با او بپردازد.

روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود .

در طول یکسال و یک ماه پس از آن ، آن دو بتدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند .

هر نامه همچون دانه ای بود که

بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد.

" جان " درخواست عکس کرد ولی با مخالفت " میس هالیس " روبه رو شد.

به نظر هالیس اگر "جان" قلباً به او توجه داشت

دیگر شکل ظاهری‌اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد.

 

ولی سرانجام روز بازگشت "جان" فرارسید آنها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند :

" 7 بعد ازظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک "

 

هالیس نوشته بود :

 " تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت.

 

" بنابراین رأس ساعت 7 "جان" به دنبال دختری می گشت که قلبش را سخت دوست می‌داشت

اما چهره اش را هرگز ندیده بود.

ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید:

 

" زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد،

بلند قامت و خوش اندام،

موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا

کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود،

چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل‌ها بود،

و در لباس سبز روشنش به بهاری می‌مانست که جان گرفته باشد.

 

 

من بی اراده به سمت او قدم برداشتم،

کاملاً بدون توجه به این که او آن نشان گل سرخ را بر روی کلاهش ندارد.

اندکی به او نزدیک شدم . لب هایش با لبخند پرشوری از هم گشوده شد,

اما به آهستگی گفت "ممکن است اجازه دهید عبور کنم؟"

بی‌اختیار یک قدم دیگر به او نزدیک شدم ودر این حال میس هالیس را دیدم.

 

تقریباً پشت سر آن دختر ایستاده بود.

زنی حدوداً 40 ساله با موهای خاکستری رنگ که در زیر کلاهش جمع شده بود.

اندکی چاق بود و مچ پایش نسبتا کلفتش توی کفش‌های بدون پاشنه جا گرفته بودند.

دختر سبز پوش از من دور می شد،

من احساس کردم که بر سر یک دوراهی قرارگرفته ام.

از طرفی شوق وتمنایی عجیب مرا به سمت آن دختر سبز پوش فرا میخواند

و از سویی علاقه ای عمیق

 

چهارشنبه 19/4/1392 - 12:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته