• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 439
تعداد نظرات : 89
زمان آخرین مطلب : 4608روز قبل
شعر و قطعات ادبی

ندارم چشم من، تاب نگاه صحنه سازیها

من یکرنگ بیزارم، از این نیرنگ بازیها

زرنگی، نارفیقا! نیست این، چون باز شد دستت

رفیقان را زپا افکندن و گردن فرازیها

تو چون کرکس، به مشتی استخوان دلبستگی داری

بنازم همت والای باز و، بی نیازیها

به میدانی که می بندد پای شهسواران را

تو طفل هرزه پو، باید کنی اینترکتازیها

تو ظاهرساز و من حقگو، ندارد غیر از این حاصل

من و از کس بریدنها، تو و ناکس نوازیها

سه شنبه 15/6/1390 - 22:41
لطیفه و پیامک

میر داماد ، شنیدستم من،

که چو بگزید بن خاک وطن

بر سرش آمد واز وی پرسید

ملک قبر که : (( من رب، من ؟ ))

***

میر بگشاد دو چشم بینا

آمد از روی فضیلت به سخن:

اسطقسی ست - بدو داد جوب -

اسطقسات دگر زو متقن .

***

حیرت افزودش از این حرف ملک

برد این واقعه پیش ذوالمن

که : زبان دگر این بنده ی تو

می دهد پاسخ ما در مدفن

***

آفریننده بخندید و بگفت :

(( تو به این بنده ی من حرف نزن .

او در آن عالم هم، زنده که بود،

حرفها زد که نفهمیدم من ! ))

سه شنبه 15/6/1390 - 22:41
شعر و قطعات ادبی

من از این دونان شهرستان نیم

خاطر پر درد کوهستانیم،

کز بدی بخت، در شهر شما

روزگاری رفت و هستم مبتلا!

هر سری با عالم خاصی خوش است

هر که را که یک چیزی خوب و دلکش است ،

من خوشم با زندگی کوهیان

چون که عادت دارم از طفلی بدان .

*****

به به از آنجا که ماوای من است،

وز سراسر مردم شهر ایمن است!

اندر او نه شوکتی ، نه زینتی

نه تقلید، نه فریب و حیلتی .

به به از آن آتش شبهای تار

در کنار گوسفند و کوهسار!

*****

به به از آن شورش و آن همهمه

که بیفتد گاهگاهی در رمه :

بانگ چوپانان، صدای های های،

بانگ زنگ گوسفندان ، بانگ نای !

زندگی در شهر، فرساید مرا

صحبت شهری بیازارد مرا ...

زین تمدن، خلق در هم اوفتاد

آفرین بروحشت اعصار باد ...

سه شنبه 15/6/1390 - 22:41
لطیفه و پیامک

هست شب، یک شب دم کرده و خاک

رنگ رخ باخته است .

باد - نو باوه ی ابر - از بر کوه

سوی من تاخته است .

***

هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا

هم ازین روست نمی بیند اگر گمشده یی راهش را .

با تنش گرم،بیابان دراز

مرده را ماند در گورش تنگ -

به دل سوخته من ماند .

به تنم خسته، که می سوزد از هیبت تب ،

هست شب . آری شب .

سه شنبه 15/6/1390 - 22:39
دانستنی های علمی
   
 

واژه چاکرا، واژه ای برگرفته ازفرهنگ هندیان باستان است.شکل کلی چاکراهاساختاری،قیف گونه داردکه تاحدودی شبیه به گل نیلوفراست.
وظایف چندگانه چاکراها
یکی ازمهم ترین وظیفه ی شبکه ی چاکراهاعبارت است از انتقال نیروی حیات به هسته ی تک تک سلولهای بدن.همچنین هرچاکراجریان وتبادل انرژیهای ابعادلطیف راازطریق تنزل دادن آنها تسهیل می کندتاآنهابتوانندمورداستفاده ی کالبدجسمانی قرارگیرند.به طورمشابه ، چاکراها ارتعاشات انرژی رااعتلامی بخشندتاآنهابتواننددرسطوح لطیف مورداستفاده قرارگیرند.
تعدادچاکراهای انرژی
عقایدمتفاوتی درموردتعدادچاکراهای انرژی انسان وجوددارد، عده ای 14،عده ای دیگر11،9،7 می دانند،اماشیعیان تعدادمراکزانرژی انسان را14مرکزمی دانند.
چاکراهای انرژی
هفت چاکرای اصلی عبارتنداز:
چاکرای تاجی(chakra Crown)
این چاکرادربالای سرواقع است ومرکزورودانرژیهای روحانی است.چاکرای تاجی ارتباط مستقیمی باسرچشمه حیات برقرارمی کندوبامسائل روحی ومعنوی سروکاردارد.
چاکرای تاجی دربعدمادی باغده صنوبری(گیرنده نور)مرتبط است.انرژیهای آن همچنین برمغزوبقیه اندامهای بدن تاثیرمی گذارد.
چاکرای تاجی دریک حالت تعادل به رنگ بنفش مرتعش می شود.
چاکرای پیشانی(Brow chakra)
این چاکرادروسط پیشانی (درون جمجمه)قرارداردوجایگاه الهامات ودانش روح است،برفعالیتهای چاکراهای تحت خودنظارت می کند،وبه نیروی ذهن واستدلال ذهنی تعادل می بخشد.
این چاکرابامسائل مرتبط باپرورش واعتمادبرالهامات درزندگی ما،دانش روح،وپرورش واستفاده ازادراک فراحسی به عنوان مهارت زندگی سروکاردارد.
چاکرای پیشانی دربعدمادی باهیپوتالاموس وغده ی هیپوفیزمرتبط است.انرژیهای آن همچنین براعصاب سر،مغز،چشم،وصورت تاثیرمی گذارد.
چاکرای پیشانی درحالت تعادل به رنگ نیلی یاآبی مایل به ارغوانی مرتعش می شود.
چاکرای گلو(Throat chakra)
این چاکراباتمامی اشکال ارتباط وابرازوجودازطریق هنر،رقص،موسیقی وغیره سروکاردارد.این چاکراهمچنین به مسائل مرتبط باحقیقت وابرازحقیقی روح می پردازد.
چاکرای گلودربعدمادی باغده ی تیروئیدوپاراتیروئیدمرتبط است.انرژیهای آن همچنین برشبکه عصبی گلویی،اندامهای گلو،گردن،بینی،دهان،دندانهاوگوشها تاثیرمی گذارد.
چاکرای گلودرحالت تعادل به رنگ آبی آسمان مرتعش می شود.
چاکرای قلب(Heart chakra)
این چاکرادرمرکزسینه واقع است وجایگاه روح،راهنمای درونی ما،ومحل عواطف عالی تربراساس عشق بی قیدوشرط همچون دلسوزی،همدردری،عشق واقعی، دوستی وبرادری وخواهری است.دراین سطح ،احساس ازقیدوشرط ذهن رهااست.چاکرای قلب ازلحظه ی لقاح باتمامی مسایل مرتبط باعشق ومحبت سروکاردارد.
این چاکرادربعدمادی باغده تیموس مرتبط است.انرژیهای آن همچنین برشبکه عصبی قلبی وریوی،قلب،ریه ها،مجاری برونشی،سینه،وبخش فوقانی سینه وبازوهاتاثیرمی گذارد.
چاکرای قلب درحالت تعادل به رنگ سبزمرتعش می شود.
چاکرای شبکه ی خورشیدی (chakra Solar plexus)
این چاکرادرمقابل شبکه ی خورشیدی،جایی که مادرآنجااحساس می کنیم((ته دلمان خالی می شود))،قراردارد.دراین چاکراذهن وشخصیت ابراز می گردند.حالتهای عاطفی پست تر چون ترس،اضطراب،عدم امنیت،حسادت وخشم نیزدراینجابوجودمی آیندوارتباط مهمی باذهن وعواطف برقرارمی کنند.هرفکرماچه مثبت وچه منفی ،تاثیرزیادی برذهن وعواطف ما دارد.
دراین چاکراانرژیهای منفی مرتبط باافکارواحساسات پردازش می شوند.
چاکرای شبکه ی خورشیدی دربعدمادی باجزایرلانگرهانس لوزالمعده مرتبط است.انرژیهای آن همچنین برشبکه ی عصبی طحالی وخورشیدی،دستگاه گوارش،لوزالمعده،کبد،کیسه صفرا، پرده ی دیافراگم وبخش میانی پشت تاثیرمی گذارد.
چاکرای شبکه ی خورشیدی درحالت تعادل به رنگ زردطلایی روشن مرتعش می شود.
چاکرای خاجی(sacral chakra)
این چاکرادرمقابل استخوانهای خاجی ستون فقرات،بین ناف وچاکرای پایه قراردارد.سروکاراین چاکراباتمامی مسائل مرتبط باخلاقیت وجنسیت(اینکه ماچگونه جنسیت خودراابرازمی داریم)است.این چاکراجایگاه لذت است.
چاکرای خاجی دربعدمادی بابیضه هادرمردان وتخمدانهادرزنان مرتبط است.همچنین انرژیهای آن براندامهای ادراری- تناسلی،رحم،کلیه ها،اندامهای تحتانی گوارشی وکمرتاثیرمی گذارد.
چاکرای خاجی درحالت تعادل به رنگ نارنجی مرتعش می شود.
چاکرای پایه یاریشه(The base or root chakra)
این چاکرادرپایین ستون فقرات واقع است.این مرکز،ارتباط ماباطبیعت وسیاره ی زمین رافراهم می سازدوباتمام مسائل طبیعت مادی وفیزیکی- بدن،حواس وحس گرایی،جنسیت شخص ،بقاوادامه حیات،تهاجم ودفاع ازخود- سروکاردارد.
این چاکرادربعدمادی ازطریق غددکلیوی بادستگاه غدددرون ریزدرارتباط است. انرژیهای آن همچنین بربخش تحتانی لگن خاصره،باسن،ران وپاهاتاثیرمی گذارد.
این چاکرا درحالت تعادل به رنگ قرمزمرتعش می شود.این رنگ،به مانند تمام چاکراها،بابصیرت درونی دیده می شودوبارنگهای موجوددرعالم مادی یکی نیست.

سه شنبه 15/6/1390 - 22:37
اخلاق
علی جان؛
کمک کن تا با انوار وجودت دلمان را و راهمان را روشن کنیم.
کمک کن تا با عشق به تو، دوستانت را دوست بداریم و دشمنانت را دشمن بداریم.
کمک کن تا مسولیت های شیعه بودن را بشناسیم و حق "شیعه تو بودن" را ادا کنیم...


سه شنبه 15/6/1390 - 22:34
دانستنی های علمی
یگانه داروی آرام بخش روح وجان، یادخداست. رعد-آیه 28
مقدمه

اعتقاد به شفا توسط لمس در فرهنگها, تمدنها و مذاهب شرقی بویژه مذهب تشیع و بوسیله بزرگان و اولیاء دینی, ریشه های دیرینه دارد.  لمس اولین حسی است كه در جنین انسانی(در حدود هشت هفتگی) ایجاد می شود, تكامل یافته ترین حس در بدو تولد و تنها حسی است كه به بیش از یك محرك واكنش نشان می دهد.  اهمیت لمس در حفظ سلامتی تا جایی است كه شیوع اپیدمی ماراسموس در اردوگاههای كودكان در طی جنگ جهانی دوم كه در برخی از پرورشگاهها بدون هیچگونه علت تغذیه‌ای و عفونی تا 100% مرگ و میر ایجاد كرده بود، به محرومیت لمسی نسبت داده شد و مشخص گردید كه در محرومیت از لمس جذب مواد غذایی صورت نمی گیرد.
          لمس چیزی بیش از دستورزی سیستماتیك بافت نرم و تحریك پایانه های عصبی است.  در حقیقت یك فاكتور انسانی نیز در آن دخالت دارد.  كریجر معتقد است برای آنكه لمس كاملا مفید و شفا دهنده واقع شود، درمانگر بایستی به مددجوی خود «توجه محض »  Genuine concern و «قصد كمك »   Intent to help داشته باشد.به نظر می رسد که  عمل « توجه» نقشی در درمان ایفا می كند.   بنابراین تفكر، دولورس كریجر پروفسور پرستاری از دانشگاه نیویورك در دهه 1970 فرم سازماندهی شده ای از لمس را با نام «لمس درمانی »,یا «لمس با نیت »  Touch with intent و یا «لمس مغناطیسی »  Magnetic touch با الگو گرفتن از روش قدیمی "دست گذاشتن"   Laying on of hands در طب سنتی چین و بر اساس  مدل پنداشتی راجرز تدوین نمود.
          مدل راجرز   Rogers Conceptual Model تركیبی است از تئوری حوزه كوانتومی فیزیك و تئوری سیستم های عمومی برتالنفی و بر کلیت وجود انسان به عنوان یک سیستم انرژتیک باز, که به صورت  دائم و دو جانبه با محیط خود در حال تعامل است, تأکید می کند.  وی معتقد است كه انسان در یك حوزه انرژی قرار دارد و فراتر از یك جسم فیزیكی محض می باشد.

حوزه انرژی انسان
حوزه انرژی   Energy Field اطراف بدن انسان یا بیوفیلد   Biofield در فرهنگهای مختلف به نامهای متفاوتی از قبیل پرانا  Prana , كای  Chi,  اورا   Aura, انرژی بیوپلاسمی و بیوپلاسما  Bioplasma , شناخته شده است.  این حوزه حاصل مجموعه تشعشعات بدن و برآیند تاثیرات كلیه شارژهای الكتریكی منبعث از متابولیسم و فعالیتهای شیمیایی مداوم بدن می باشند و با تكنیك های خاص آزمایشگاهی می تواند اندازگیری, عكسبرداری و حتی با تمرین و ممارست لمس شود.

تاریخچه استفاده از انرژی در درمان
تاریخچه استفاده از انرژی در درمان بیماریها در كنده كاری های باستانی, سنت ها و نوشتجات قدیمی بویژه فرهنگ شرقی به 4000 سال پیش بر می گردد.  بقراط از بیوفیلد به عنوان "نیرویی كه از دستهای بسیاری از مردم جریان پیدا میكند" نام برده است.  در اواخر قرن هیجدهم  مسمر  Mesmer F.  پزشك اتریشی كه تحت تاثیر طب مغناطیسی قرار گرفته بود, دریافت كه آهنربا مسئول واقعی درمان نیست بلكه با تشبیه بدن انسان به یك آهنربای بزرگ از بیوفیلد به عنوان مغناطیس جانوری یا انرژی هوشمند  Subtle energy  نام برد كه بایستی جهت ایجاد بهبودی در بدن كنترل و یا رها گردد.  وی متوجه نوعی پدیدة جاذبه و دافعه در اطراف بدن شبیه حس ایجاد شده در زمان كار با آهنربا گردید?و با اعتقاد به تشعشع مغناطیس جانوری از طریق دستها, دست انسان را به تنهایی برای ایجاد تاثیر كافی دانسته, استفاده از آهنربا را به كلی رد كرد.

سه شنبه 15/6/1390 - 22:32
دانستنی های علمی

انرژی هوشمند
منظور از انرژی هوشمند شكل حوزه انرژی است كه در فراسوی بدن بیمار گسترش داشته و توسط كف دستهای درمانگر لمس می شوند.  در صورت سلامتی الگو باز و قرینه است و به شكل گرما, نرمی و یا نوسانات ملایم لمس میشود.  در غیر این صورت لمس انرژی در شرایط عدم تعادل به صورت احتقان, فشار, گرما, سرما, بلوك, كشش, سكون یا گزگز و مورمور خواهد بود.  حوزه انرژی هر انسان بسته به درجه ثبات ذهنی و روانی فرد تغییر می كند.  بر اساس متون مربوط به یوگا جریان انرژی حیاتی تابع كنترل تفكر فرد است.  لذا افكار ما بر حوزه انرژی و آن نیز به نوبه خود بر جسم و سلامتی بدن تأثیر می گذارند. به این ترتیب تعهد قوی و اراده درمانگر برای كمك به بیمار كنترل معینی را بر تشعشع انرژی حیاتی فراهم میكند.

لمس درمانی
  لمس درمانی یك هنر درمانی تمركزی است كه در آن درمانگر با فرمی از هوشیاری تمرکزی از دستان خود به عنوان کانون جهت ایجاد تعادل و هماهنگی در حوزه انرژی دو  جانبه بیمار – محیط استفاده می کند.  لذا هدف لمس درمانی تحریک توانایی طبیعی بدن برای ترمیم خود از طریق ایجاد تعادل و هماهنگی در جریان انرژی می باشد .
درمانگران لمس درمانی معتقدند كه مهارت لمس شكل حوزه انرژی و رفع اختلالات آن یک« توانایی بالقوه » Natural potential وذاتیInterinsic وجود انسان است و هر فردی می تواند با تمرین و ممارست آنرا فرا گیرد.  از آنجا كه بیوفیلد تا فاصله حدود 45-30 سانتی متری از سطح بدن گسترش پیدا میكند، بین قراردادن دستها بصورت مستقیم بر بدن و یا با فاصله كمی از آن، تفاوت واقعی وجود ندارد.  در هر دو صورت بیوفیلد درمانگر با بیوفیلد بیمار تلاقی پیدا می كند, و لمس درمانی به هر دو صورت تماسی و غیر تماسی قابل اجراست.

لمس درمانی یك مداخله پرستاری
امروزه لمس درمانی در بیش از 100دانشكده پرستاری در غرب و ایالات متحده تدریس می شود و توسط انجمن پرستاران آمریكا
 A.N.A) American Nurses Association ) 
، جامعه ملی پرستاران ، N.L.N) National League for Nurses ) انجمن پرستاران كل نگر آمریكا 
 A.H.N.A) American Holistic Nurses Association )، به رسمیت شناخته شده است.  سازمان تشخیص های پرستاری آمریكای شمالی N.A.N.D.A) North American Nursing Diagnosis) “اختلال در حوزه انرژی “ را به عنوان یك تشخیص پرستاری استاندارد ثبت نموده است.  انجمن بین المللی پرستاران حرفه ای درمانگر
  N.H-P.I.A)-  Nurse Healers- Professional Association International Inc. ) نیز  مرجع رسمی آموزش پرستاران درمانگر می باشد.
          لمس درمانی یك تكنیك درمانی غیر تهاجمی است, اجرای آن نیاز به تكنولوژی و تجهیزات خاصی ندارد و برای گروه های سنی مختلف قابل اجرا است. 
این تكنیك نیاز به زمان و مكان خاصی ندارد و می تواند به راحتی با طب كلاسیك همراه شده و در نتیجه هزینه نهایی درمان، طول مدت بیماری و عوارض ناشی از آنرا كاهش دهد.  مهمتر از همه اینكه باعث تعمیق ارتباط پرستار و بیمار می گردد.  به امید آنكه بتوانیم با كشف ارزشها و توانمندیهای ذاتی وجود انسان به عنوان خلیفه خداوند بتوانیم بسوی سلامت همه جانبه جسمی-روانی و اجتماعی پیش رویم.

سه شنبه 15/6/1390 - 22:32
دانستنی های علمی
مراحل لمس درمانی
 تمرکز، نخستین و مهمترین مرحله لمس درمانی است که به معنای هدایت آگاهانه هوشیاری به سمت آرامش ذهنی و توجه کامل با“ قصد کمک“ به مددجو می باشد. تمرکز یک آگاهی لحظه به لحظه و توانایی حضور کامل است که در تمام طول مدت مداخله حفظ می شود و از آن به عنوان  "تمركز در حركت "   Meditation in motion و یا «یوگای شفا » Yoga of  healingیاد می شود.
دستهای درمانگر گیرنده هایی  Sensor هستند که در فاصله 15-12 سانتیمتری از سطح بدن مددجو حرکت کرده، جریان و نقصان انرژی را لمس میکند و مراحل اسکن، تخلیه ، درمان و ارزیابی را به ترتیب انجام می دهند .
در مرحله اسكن درمانگر، حوزه انرژی مددجو را جهت تعیین كیفیت آن بررسی می كند. درحالیكه مددجو در وضعیت راحتی بر صندلی نشسته و یا دراز می كشد دستهای  درمانگر به آرامی از سر تا پا با حركاتی متقارن و ریتمیك حركت می كنند. بررسی حدود 3-2 دقیقه طول كشیده وعلائم لمسی اطلاعاتی را در مورد طبیعت حوزه انرژی در اختیار درمانگر قرار می دهد.
 تخلیه  Unruffling  یك فرایند پاكسازی است. لایه خارجی یا ناهماهنگی های حوزه جاروب گردیده جریان ریتمیك و متقارن انرژی را در حوزه تسهیل می سازد. هدف ، در این مرحله، برطرف سازی احتقان, دستیابی به لایه های زیرین انرژی و اجازه عبور عمیق به انرژی می باشد .
مرحله درمان بصورت هدایت و متعادل سازی انرژی بر اساس نیازهای مشخص شده در بررسی ابتدایی است.  هدف, در این مرحله, كمك به بازسازی نظم وجریان در همه سیستم است. به این منظور, بر اساس نیازهای تعیین شده در بررسی از قانون متضادها استفاده می شود. مثلا احتقان یا غلظت انرژی نیاز به تخلیه, و نقصان انرژی, نیاز به هدایت انرژی به موضع را با نگه داشتن دست در آن محل مشخص می سازد. مددجو بایستی همواره بصورت كل و سالم در نظر گرفته شود.  تمرین جهت كسب مهارتهای بررسی كلید این مرحله است.
 ارزیابی یا بررسی مجدد برای قضاوت در مورد نیازهای بعدی مددجو صورت می گیرد. یك جلسه كامل درمانی ممكن است از چند دقیقه در اطفال تا نیم ساعت در بیماران بدحالی كه قادر به تحمل درمان سنگین می باشند متفاوت است.
سه شنبه 15/6/1390 - 22:31
دانستنی های علمی
عكس برداری ازوجودانرژی پیرامون موجودات زنده دردهه 1980 فیزیكدان لهستانی برندهی جایزه ی نوبل، یاكوب یودیكو ناریكویچYakub Yodko Narkevitch   شروع به پژوهش درموردنوعی روش عكاسی بااستفاده ازشارژ الكتریكی با ولتاژ وبسامدبالا ، به جای استفاده ازنوركرد.این روش اوراقادرساخت كه ازانرژیهایی كه ازموجودات زنده ساطع می شودعكس بگیرد.درجریان انقلاب كبیرروسیه كشفیات یاكوب ازبین رفت تا اینكه روش عكس برداری اودرسال1939 به شكل تصادفی دوباره توسط سیمیون كرلیان Semyon Kirlian  كشف شد.شارژمشابهی ازفیلمی كه برروی آن یك نمونه آشكارشدند.علی رغم اینكه دراین روش ازهیچ منبع نوری استفاده نشد،درهربارعكاسی ،هاله ای ازانرژی كاملا مشهودبود.روش عكس برداری كرلیان تا قبل از سال1960 جزواسرار طبقه بندی شده اتحادجماهیرشوروی محسوب میشد.تصاویرتهیه شده بااستفاده از روش شارژ الكتریكی به عنوان مدركی علمی ازوجودانرژی زیستی مطرح شد.پژوهش هایی كه دردیگرنقاط دنیا انجام گرفت به این كشف منجرشدكه نوری كه ازیك سوژه منتشرمی شود،بسته به حضورنیروی حیات یازندگی تغییر می یابد.به عنوان مثال ، میدان انرژی برگی كه به تازگی ازدرختی كنده شده همراه باخشك شدن آن كوچك ترمی شود.عكس های گرفته شده ازدست انرژی درمانگران افزایش چشمگیری رادرتخلیه ی انرژی به هنگام اجرای عملیات انرژی درمانی نشان می دهد.روش عكاسی كرلیان نشان داده است كه ظاهراقالب یا طرح كلی انرژی مشهودی درسطح انرژی زیستی كه هرموجودزنده ای ازآنجا رشدمی یابد، وجوددارد.به عنوان مثال باروش عكسبرداری كرلیان توانسته انددرحالی كه نیمی ازبرگ اصلی بریده شده بود،تصویری ازیك برگ كامل راثبت كنند، كه این به اثرفانتومی برگ Phantom Leaf Effect معروف است

البته به گفته یه انرژی درمانگراین انرژیهای اطراف بدن انسان دراین روش عكسبرداری هاله های حرارتی انسان می باشد نه هاله های انرژی انسان .زیرا هاله های انرژی انسان نامنظم نیستند.

سه شنبه 15/6/1390 - 22:30
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته