• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 170
تعداد نظرات : 93
زمان آخرین مطلب : 5208روز قبل
ادبی هنری

هو من فی احسانه قدیم

بر عیب خو د بینا باش و عیب كسان مگو
در جواب تعجیل منما , نا پرسیده مگوی , دل را بازیچه دیو مساز
تا به محاسبه خود نپردازی در دیگران شروع مكن
اندك خود را بهتر از بسیار دیگران دان
دوستی خد ا را در كم آزاری دان
سعادت دنیا و آخرت را د ر صحبت دانا شناس
فخر به فقرا مفروش و با ایشان محبت كن
به حكم خد ا راضی باش
كسی را به سخن رنجه مكن , مال را عاریت دان
بدان كه هزار دوست كم است و یك دشمن بسیار
از مردم نو كیسه وام مخواه
مردم را در غیبت همان گوی , كه به روی توانی گفت
درویشان را نا امید باز مگردان .
حاجت برادران مومن را كاری بزرگ بدان
نیكویی خود را به منت بر زبان میار
مردم را در بدی مدد مكن
وفا از جوانمرد طلب كه جوانمرد چون دریاست و بخیل چون جوی , در از دریا جوی نه از جوی
دوستی او را شاید در وقت خشم بر تو ببخشاید
در رعایت دلها بكوش
دوست را در وقت خشم آزمای و مصاحب را در نیستی تجربه نمای
به هر كجا كه باشی خدا را حاضر دان
هرگاه به نماز ایستادی فكر كن آخرین نما ز تو ا ست
چشم طمع از جان و مال و ناموس مردم بردار تا همه تو را دوست بدارند
از عیبی كه در توست دیگران را ملامت مكن , طاعت نكرده دعوی كرامت مكن
كار تنها نه به روزه و نماز است , كار به شكستگی و نیاز است 
افضل عبادات نماز است , خاصه وقتی كه به عجز و نیاز است
سخن جز به راستی مگوی
صحبت با خلق دردی است كه درمانش تنها یی است
هر چند كه نفس طالب بقا ست اما بقا ی جاویدان در فنا است
زبانت را به دشنام عادت مده
به غم كسان شادی مكن , در جایگاه تهمت مرو
هر كه از ملامت نترسد از او بگریز 
شغل اگر چه خرد باشد به نا آزموده مفرمای
دوستان را از عیب ایشان آگاه كن
از دوست به یك جور و جفا كرانه مگیر
چون به خانه ی كسان در آئی چشم را صیانت كن
مردم را به معامله بیازمای آنگاه دوستی كن
مردم را به چرب زبانی مفریب
با صاحبدلان دولت مناكحت مكن كه كم آیی
بدان را طعنه مزن
رعیت بی اطاعت را رعیت مدان
در جهانگردی سلاح و سخاوت را مدار ساز
به عیب خود بینا باش تا به جایی بر سی
مشورت با دشمن مكن و چون كردی از گفت او حذر كن
خود را از معتمدان گردان تا همه به تو اعتماد كنند
به زیارت مردگان و زندگان برو
راحت را از رنج طلب , خلق را دوست دار و مال را دشمن
در آن را كوش تا زنده شوی و دست می جنبان تا كاهل نشوی و روزی از خدا یتعالی دان تا كافر نشوی
صحبت با خردمندان دار
پای از گلیم خود دراز مكن
به ظاهر هر كسی فریفته مشو
از نیكان برادری گیر , از معصیت بگریز
چون پیش بزرگان و هنرمندان بنشینی همه گوش باش و چون سخن گویند تو خاموش باش
سرمایه ی عمر را مغتنم شمار
نادان را زنده مدان
نفس خود را مراد مده كه بسیار خواهد
خود شناسی را سرمایه بزرگ دان و از دشمن دوست روی حذر كن
دشمنانت اگر چه حقیر باشند از آنان حذر كن
از دشمن خانگی بسیار بترس
با نا شناخته سفر مكن
امانت نگهدار تا توا نگر شوی
نمام و دروغگو را به خود را مده
گمان مردما نرا در حق خود خطا مكن
در مهمات ضعیف رای و سست همت مبا ش
عهد را در حالت سخط و غضب نیكو نگهدار
وقت را هیچ بدل مشناس
سود هر دو جهان را خاموشی دان
مگو حرفی كه عذر باید خواستن
راست گوی و عیب مجوی ; راست را به دروغ مانند مگوی
نخست اندیشه كن آنگاه بگوی
با هیچ بدی همداستان مباش
بلا را به صدقه و دعا دفع كن
پیران كار دیده را حرمت بدار
از آموختن علم و پیشه عار مدار
جرم و بهتان بر كسی منه تا انفعال به تو باز نگردد
با كسی چیزی را كه جواب آن را نتوانی شنید مگوی
بیهوده گویی را سر همه ی آفتها بدان
دوستی نمودن دشمن را دوستی مدان
كسی را كه كارش به تو بر آمد مترسان
خلق را به خیر خود امیدوار گردان
سخاوت راست كردن وعده را دان
نفاق را بی دانشی دان
صحت و عافیت را از حق تعالی عطای بزرگ دان
نسیه را مال مدان
دلیر بی سلاح را نادان ,دان
به حقارت در هیچ كس منگر
دنیا پرست مباش كه دشمن خدا را پرستیده باشی
بر طاعت حریص باش و بر آن تكیه مكن

 

سه شنبه 16/11/1386 - 16:26
محبت و عاطفه
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه"
پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.
زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. نمی خواهم دیر شود!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.
پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد!
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت : اما من که می دانم او چه کسی است...!
سه شنبه 16/11/1386 - 16:24
دعا و زیارت

انا لله واناالیه راجعون
درود برخمینی بت شکن وملت شهید پرورایران
برادران وخواهران..وحدت رمز پیروزی ملت مسلمان ایران بوده وشما باید همیشه انرا حفظ کنیدتاپیروز وسرافرازباشیدودیگر انکه قران رابیاموزیدوبدیگران یاددهید.امام بزرگوارمان را فراموش نکنید.سخنان گرانمایه اوراگوشداده وبدان عمل نمایید.
امابعدسلام به خانواده گرامی ومهربانم هرچنددورشدن ازشما برایم مشکل بود ولی دوری ازقران وامام برایم مشکلترازدوری شمابوده است ومن بسوی خدا میشتابم خدایی که مراافرید وبازگشتم بسوی اوست.
پدرومادرعزیزامیدوارم ازاینکه ازشما جداشدم وبه جبهه رفتم ناراحت نباشیدچون وظیفه من بود.این راهی بودکه من خود انتخاب کرده بودم وآزادانه دران قدم گذاردم واگرداین راه شهید شدم که راه اسلام وامام است برایم هیچ گریه وزاری نکنید. بلکه بجای ان از خدابرایم طلب مغفرت نمایید.

احمد دوران

سه شنبه 16/11/1386 - 16:23
سياست

فدائیان اسلام

زمان، زمان خودنمایی بود و تیمور این نکته را خیلی خوب دریافته بود. با بر کناری سرلشکر [فرهاد] دادستان، از فرمانداری نظامی تهران، بختیار به جای او نشست تا با سرکوب مخالفان، در چشم و دل شاه و امریکا، جایی برای خود دست و پا کند. فردوست دراین باره، چنین گفته است:
تیمور بلافاصله به دستور آمریکایی‌ها فرمانداری‌ نظامی تهران را ایجاد کرد و قدرت واقعی را به دست گرفت. او دیگر آن جوان زن و بچه دوست ایلیاتی نبود و مست قدرت شده بود. در مقام فرمانداری نظامی تهران، بیدادها کرد و هر کس را که امریکا و انگلیس و محمدرضا می‌خواست، از دم تیغ گذراند.
توده‌ای‌ها را قلع و قمع کرد، فدائیان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام تحویل داد. پادگان مرکز 2 زرهی را به یک شکنجه خانه تمام و کمال تبدیل کرد و به جان دختران و زنان، خرس انداخت او حتی از اذیت و آزار پیرمرد محترمی چون آیت‌الله کاشانی نیز فروگذاری نکرد. بدین ترتیب، بدویت ایلیاتی او در سایه قدرت مطلقه، به توحش کامل تبدیل شد.
(م 11/ ص 417)

منبع: تاریخ پهلوی ج 13

سه شنبه 16/11/1386 - 16:19
دعا و زیارت

حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند:

سَبْعَةُ أشْیاء لَمْ تُخْلَقْ فى رَحِم: فَأوّلُها آدَمُ((علیه السلام))، ثُمَّ حَوّاء، وَ الْغُرابُ، وَ كَبْشُ إبْراهیم((علیه السلام))، وَ ناقَةُ اللهِ، وَ عَصا مُوسى ((علیه السلام))، وَ الطَّیْرُالَّذى خَلَقَهُ عیسىَبْنُ مَرْیَم (علیهما السلام)

ضمن جواب سؤال هاى پادشاه روم، فرمود: آن هفت موجودى كه بدون خلقت در رحم مادر، آفریده شده اند، عبارتند از:
حضرت آدم (علیه السلام) و همسرش حوّاء.
و كلاغى كه براى راهنمائى دفن هابیل آمد.
و گوسفندى كه براى قربانى، به جاى حضرت اسماعیل(علیه السلام) آمد.
و شترى كه خداوند براى پیامبرش، حضرت صالح فرستاد.
و عصاى حضرت موسى (علیه السلام).
و هفتمین موجود آن پرنده اى بود كه توسّط حضرت عیسى (علیه السلام)آفریده شد.

تحف العقول: ص 174، و بحارالأنوار: ج 10، ص 137، ح 4.

سه شنبه 16/11/1386 - 16:16
کامپیوتر و اینترنت
محبوب شدن لپ‌تاپ‌ها در بین افراد عجیب به نظر می‌رسد.
این حقیقت که لپ‌تاپ‌ها با خواص زیادی که دارند از جهاتی نیز از رایانه‌های رومیزی کم می‌آورند باعث می‌شود که همه افرادی که هر روز با رایانه سر و کار دارند در مورد بهتر بودن آنها نسبت به رایانه‌های رومیزی شک کنند.
درست است که لپ‌تاپ‌ها قابل حمل هستند، باطری کمتری احتیاج دارند و سر و صدای کمتری نسبت به انواع رایانه‌های رومیزی تولید می‌کنند اما از سوی دیگر گفته می‌شود که لپ‌تاپ‌ها معمولا گرافیک و بلندگوهای بسیار ضعیفی دارند.
این تفاوت‌ها ممکن است به ظاهرا جزئی بیایند اما برای مصرف کننده‌ای که هر روز ساعت ها با آن سروکار دارد بسیار مشخص‌ است.
لپ‌تاپ‌ها در حالت کلی نسبت به رایانه‌های رومیزی قیمت بیشتری دارند. اما در عین حال، کاهش قیمت آنها هم پس از ارائه شدن مدل های جدیدتر حیرت انگیز است. اولین بار در ماه می سال 2005 بود که رکورد فروش لپ‌تاپ‌ها در مقابل رایانه‌های رومیزی شکسته شد و سازندگان رایانه‌های رومیزی پذیرفتند که محبوبیت لپ‌تاپ‌ها بیش از پیش شده است.
حال اینکه چطور ممکن است تمامی آن سخت افزارهایی که در رایانه‌های بزرگ رومیزی وجود دارد همگی در یک لپ‌تاپ کوچک جا بگیرد توضیحات مفصلی می‌طلبد. در حالت کلی لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های رومیزی سخت افزار و نرم افزارهای بسیار مشابهی دارند. اما تفاوت اصلی در آن است که چطور این سخت افزار در محیطی کوچک کنار هم قرار می‌گیرند.

اجزای لپ‌تاپ:
رایانه رومیزی تشکیل شده‌اند از : مادربورد,کارت ویدئو, هارد درایو و چندین قطعه دیگر که همگی در جعبه بزرگی که اصطلاحا "کیس" گفته می‌شود جا می‌گیرند. صفحه نمایش و صفحه کلید هم که با استفاده از سیم یا بدون سیم به "کیس‌ها" متصل می‌شوند و چه بخواهید و چه نخواهید فضای زیادی از میز در نهایت به خاطر انبوه سیم های متصل شده به این دستگاه رومیزی گرفته می‌شود.
لپ‌تاپ‌ها بسیار کوچکتر و سبکتر از رایانه‌های رومیزی هستند و اولین چیزی که در آنها به چشم می‌خورد صفحه تایپ آنهاست که حتی آن هم از انواع رومیزی بسیار کوچکتر است. به خاطر کوچک بودن اندازه لپ‌تاپ‌ها وسایل سخت افزاری این نوع رایانه باید سه خاصیت داشته باشد.

1 در محل کوچکی جا شود.
2 باتری را به شکل کنسروی مصرف کند
3 گرمای زیادی تولید نکند

معمولا بسته به بهتر بودن نوع این سخت افزارها و اینکه تا چه حد سه خاصیت بالا را دارند , قیمت لپ‌تاپ‌ها تفاوت می‌کند. گران و یا ارزان بودن لپ تاپها دقیقا بستگی به همین سه خاصیت دارد.

پردازشگر:
"سی پی یو" رایانه شما با سیستم عامل همکاری می‌کند تا رایانه شما به بهترین شکل کار کند و در واقع آن را کنترل می‌کند و به شکل مغز رایانه شماست.
معمولا این سی پی یوها حرارت زیادی تولید می‌کنند و به خاطر همین موضوع است که در رایانه‌های رو میزی فضای زیادی به فن و خنک کننده‌ها اختصاص داده می‌شود.از آنجایی که در لپ‌تاپ‌ها چنین امکانی وجود ندارد بنابراین سی پی یو در آنها:

1 در ولتاژ کمتر کار می‌کنند:
معمولا با پائین بودن ولتاژ در لپ‌تاپ‌ها پردازشگر آرامتر کار می‌کند تا گرمای کمتری تولید کند. بسیاری از لپ‌تاپ‌ها زمانی که به برق متصل باشند در ولتاژ بالا هم کار می‌کنند.

2 سوکت‌ها و سنجاقها و گیره‌های متصل به "مادر بورد" معمولا جای زیادی می‌گیرد. در انواع لپ‌تاپ‌ها این سوکتها به طور کامل برداشته شده است. به همین خاطر است که معمولا در لپ‌تاپ‌ها برداشتن پردازشگر از مادر بورد امکان پذیر نیست.

3 حالت آرامش و خواب دارد:
زمانی که لپ‌تاپ شما استفاده نمی‌شود و برای مدتی شما آن را روشن گذاشته واز آن دور شده‌اید رایانه و سیستم عمل به شکلی با هم کار می‌کنند که سرعت "سی پی یو" شما کاهش پیدا کند.

فن و خنک کننده:
لپ‌تاپ‌ها معمولا فن‌های بسیار کوچکی دارند و لوله‌های بسیار باریکی در آنها تعبیه شده است که گرما را از سی پی یو بیرون می‌برد. این ابزار معمولا در لبه لپ تاپها ساخته می‌شوند تا مسیر خارج شدن گرما کوتاه شود.

حافظه :
حافظه لپ‌تاپ می‌تواند به خاطر آرام کار کردن پردازشگرها مورد مطالعه بیشتر قرار بگیرد. در برخی از لپ‌تاپ‌ها حافظه را در نزدیکی سی پی یو قرار می‌دهند تا دسترسی به اطلاعات سریعتر باشد. برخی هم در محل های بزرگتر جا می‌گیرند تا اطلاعات در سطح پردازشگر و "مادر بورد" سریعتر حرکت کند.
همچون رایانه‌های شخصی،لپ‌تاپ‌ها هم "هارد دیسک" داخلی دارند که سیستم عامل و فایلهای اطلاعاتی را نگهداری می‌کند. در لپ‌تاپ‌ها اندازه این هارد دیسک ها بسیار کوچکتر از حالت عادی است و چرخش آن آرامتر است که سبب ایجاد گرمای کمتر و اتلاف باتری می‌شود.

صدا و تصویر:
قسمت گرافیکی در واقع یک پردازشگر کوچک است که عملیات پخش تصویر را انجام می‌دهد. این قسمت نیز گرمای زیادی تولید می‌کند. در بیشتر لپ‌تاپ‌ها قسمت گرافیکی در مادر بورد واقع شده و یا آنکه به شکل خاص برای استفاده از لپ‌تاپ‌ها با سایزهای کوچک ساخته می‌شود.
آنچه به طور یقین ثابت شده این است که گرافیک در لپ‌تاپ‌ها از رایانه‌های شخصی ضعیف‌تر است اما استفاده کنندگان معمولا متوجه این موضوع نمی‌شوند.
صفحه نمایش در لپ‌تاپ‌ها معمولا 12 تا 17 اینچی هستند و انواع گوناگونی دارند که هر روزه با اختراع انواع جدید تفاوت می‌کنند.

انرژی :
لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های رومیزی هر دو با برق کار می‌کنند. هر دو باتری دارند تا بتوانند ساعت و تاریخ را به طور مرتب بروز کنند. بر خلاف انواع رومیزی، لپ‌تاپ‌ها می‌توانند با استفاده از باتری و بدون برق چندین ساعت روشن بماند که البته به نوع باتری بستگی دارد..
باتری‌های مختلفی برای انواع لپ‌تاپ‌ها استفاده می‌شود که بستگی به قیمت شان متنوع هستند. بسیاری از سازندگان باتری‌ها مدعی اند که باتری‌ها تا 5 ساعت مداوم کار می‌کنند. اما این موضوع دقیقا بستگی به آن دارد که از لپ‌تاپ چه استفاده‌ای می‌شود.


تاریخچه لپ‌تاپ:
حدود سال 1970 "آلان کی" مردی که در شرکت زیراکس کار می‌کرد تصمیم گرفت رایانه‌ای بسازد که بدون احتیاج به انواع سیم کار کند. این نوع رایانه گرچه هرگز مشهور نشد اما اولین جرقه‌ای بود که باعث شد فکر ساخت لپ‌تاپ‌ها به انسان خطور کند.
سال 1979 اولین رایانه قابل حمل ساخته شد. این رایانه 340 کیلو بایت حافظه داشت و "ناسا" آن را که حدود 800 دلار قیمت داشت و سنگین بود را برای پروژه‌های فضایی به کار گرفت.
این لپ‌تاپ به عنوان اولین نوع رایانه قابل حمل معرفی شد تا اینکه در سال 1986 شرکت آی بی ام اولین لپ‌تاپ حرفه ای را وارد بازار ساخت که 256 کیلو بایت حافظه داشته و دو درایو دیسکت فلاپی با صفحه نمایش تخت داشت و مودم داخلی برای آن تعبیه شده بود.[آشنایی با همه خطاهای مودم]
این لپ‌تاپ حدود 5.4 کیلوگرم وزن داشت و به قیمت 3500 دلار به فروش می‌رسید توانست نام خود را به عنوان اولین لپ‌تاپ ثبت کند.
سه شنبه 16/11/1386 - 16:14
ادبی هنری
چوپان باهوش

چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یك مرغزار دور افتاده بود. ناگهان سر و كله ی یك اتومبیل جدید كروكی از میان گرد و غبار جاده های خاكی پیدا شد. راننده ی آن اتومبیل كه یك مرد جوان بسیار شیک پوش، با لباس های مارک دار سرش را از پنجره اتومبیل
بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم كه دقیقا چند راس گوسفند داری، یكی از آنها را به من خواهی داد؟
چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش كه به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.
جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارك كرد و كامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یك تلفن راه دور وصل كرد، روی اینترنت وارد صفحه ی NASA شد، جایی كه می توانست سیستم جستجوی ماهواره ای (GPS) را فعال كند. منطقه ی چراگاه را مشخص كرد، یك بانك اطلاعاتی با 60 صفحه ی كاربرگ Excel به وجود آورد و فرمول پیچیده ی عملیاتی را وارد كامپیوتر كرد. بالاخره 150 صفحه ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یك چاپگر مینیاتوری همراهش چاپ كرد و آنگاه در حالی كه آنها را به چوپان می داد، گفت: شما در اینجا دقیقا 1586 گوسفند داری.
چوپان گفت: درست است. حالا همان طور كه قبلا توافق كردیم، می توانی یكی از گوسفندها را ببری.
آنگاه به نظاره ی مرد جوان كه مشغول انتخاب كردن و قرار دادن آن گوسفند در داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی كار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو به او كرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم كه چه كاره هستی، گوسفند مرا پس خواهی داد؟
مرد جوان پاسخ داد: آری! چرا كه نه؟
چوپان گفت: تو یك مشاور هستی.
مرد جوان گفت: راست می گویی، اما به من بگو كه این را از كجا حدس زدی؟
چوپان پاسخ داد: كار ساده ای است. بدون اینكه كسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی كه خود من جواب آن را از قبل می دانستم، مزد خواستی. مضافا اینكه هیچ چیز راجع به كسب و كار من نمی دانی، چون به جای گوسفند، سگ مرا برداشتی!

سه شنبه 16/11/1386 - 16:12
بیماری ها
وزارت بهداشت اعلام كرد مصرف همزمان داروی سفتریاكسیون با محلولهای حاوی كلیسم مرگ آور است و از سال ۷۷ تاكنون ۱۳۹ نفر در ایران دچار عوارض جدی این تزریق شده اند كه ۱۹ نفر آنها جان خود را از دست دادند. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی طی اطلاعیه‌ای از مركز ثبت و بررسی عوارض ناخواسته داروها اعلام كرد: سازمان غذا و داروی آمریكا (FDA) با همكاری شركت داروسازی Roche اطلاعیه‌ای در خصوص اعمال برخی تغییرات در بخش هشدارها و عوارض مندرج در Labeling داروی سفتریاكسون منتشر نموده است. این تغییرات بر مبنای یافته های اخیر در ارتباط با خطرات ناشی از مصرف همزمان سفتریاكسون با محلولها یا داروهای حاوی كلسیم است. در این اطلاعیه اشاره شده است كه مواردی از مرگ ناشی از رسوب تركیب سفتریاكسون و فراورده حاوی كلسیم از طریق رگهای مختلف و در زمانهای متفاوت صورت گرفته است. بر این اساس اعلام می‌شود، مصرف همزمان سفتریاكسون با محلولها یا فراورده های حاوی كلسیم در نوزادان و سایر گروههای سنی حتی به صورت انفوزیون از رگهای متفاوت ممنوع است. همچنین مصرف محلولها یا فراورده های حاوی كلسیم تا ۴۸ ساعت پس از آخرین دوز سفتریاكسون در تمام گروههای سنی ممنوع است. علاوه بر آن مصرف سفتریاكسون در نوزادان مبتلا به هایپربیلی روبینمیا، به ویژه نوزادان نارس ممنوع است. مطالعات نشان داده است كه سفتریاكسون قادر به جابه جایی بیلی روبین از محل اتصال به آلبومین سرم است بنابراین امكان ایجاد انسفالوپاتی ناشی از افزایش بیلی رو بین در این بیماران مطرح است. همچنین استفاده از رقیق كننده‌های حاوی كلسیم مانند محلول رینگر به منظور آماده سازی سفتریاكسون برای تزریق ممنوع است. مصرف سفتریاكسون در بیماران با سابقه حساسیت با سایر سفالوسپورین‌ها ( ماننده سفالكسین، سفالوتین، سفیكسیم، سفتازیدیم و ...) ممنوع است و در بیماران با سابقه حساسیت به پنی سیلین ها باید با احتیاط فراوان همراه باشد. وزارت بهداشت اضافه كرد:مركز ثبت و بررسی عوارض ناخواسته داروها(ADR) ایران از سال ۱۳۷۷ لغایت تیر ۱۳۸۶ تعداد ۳۷۹ مورد گزارش از عوارض ناشی از سفتریاكسون دریافت داشته است كه در این میان ۱۳۵ مورد از گزارشها شدید، جدی و تهدید كننده حیات بوده اند و ۱۹ مورد نیز منجر به مرگ بیماران گشته است. از آنجایی كه در ۱۵ مورد از موارد مرگ نحوه مصرف دارو وریدی گزارش شده است ( ۸ مورد وریدی سریع و ۷ مورد وریدی با سرعت نامشخص) مجدداً توجه همكاران محترم را به اطلاعیه شماره ۳۹ مركز ADR جلب و اكیداً توصیه می نماید مدت زمان انفوزیون وریدی سفتریاكسون حداقل ۳۰۱۵ دقیقه در محلول مناسب به طول انجامد و تزریق این فراورده صرفاً در مراكز مجهز به سیستم احیا انجام شود. همچنین موكداً توصیه می‌شود از تزریق وریدی سریع و همچنین تزریق توسط افراد غیر حرفه‌ای در مكانهای غیر از مراكز درمانی مجهز به امكانات احیا اجتناب شود. وزارت بهداشت از پزشكان و پرسنل بهداشتی درمانی خواست در صورت مشاهده هرگونه عارضه از این داروی مراتب را از طریق ارسال فرم زرد، نمابر (۸۸۸۹۰۸۵۷) یا با تماس تلفنی (۴ ۸۸۹۲۳۱۹۳ ) به مركز ثبت و بررسی عوارض ناخواسته داروها گزارش كنند.
يکشنبه 7/11/1386 - 14:31
دعا و زیارت
قیام مختار ثقفی:
نام : مختار, نام پدر: ابو عبید ثقفی , قبیله اش ثقیف , كنیه اش ابو اسحاق است . لقب مختار كیسان می باشد. و فرقه كیسانیه به مختار منسوب هستند. مختار معتقد به امامت ائمه معصومین (ع ) است و این گروه , پس از مختار, خود را به او منسوب كرده اند.
مختار در سال اول هجرت متولد شد و جنگجوئی شجاع بود. او به همراه پدرش , در سیزده سالگی در یكی از جنگ ها شركت كرد. مختار مردی عابد و زاهد بود. پدر او در یكی از جنگها به شهادت رسید و تحت سرپرستی عمویش سعد قرار گرفت . خانواده او به سرپرستی عمویش به كوفه هجرت كردند. علی (ع ) كوفه را مركز خلافت قرار داد. آن حضرت عموی مختار را استاندار مدائن كرد و مختار نیز در كنار عمویش در آن جا ساكن شد. مختار پس از شهادت علی (ع ) به بصره رفت و مدتی در آنجا ماند. پس از مدتی دوباره به كوفه آمد. وقتی كه مسلم بن عقیل از سوی امام حسین (ع ) به كوفه رفت , در منزل مختار سكونت كرد و به خاطر همكاری با مسلم بن عقیل به زندان انداخته شد.
عبدالله عمر خواهر مختار, صفیه را به زنی گرفت و به این ترتیب مختار فامیل عبدالله بن عمر شد. مختار در زمان وقوع حادثه كربلا در كوفه زندانی بود. خاندان مختار از شیعیان مخلص اهلبیت (ع ) بودند. عموی مختار سعد بن مسعود ثقفی صحابه پیامبر و از شخصیتهای بزرگ اسلامی بشمار می رفت . عمویش در همه ی مراحل در كنار علی (ع ) بود. حضرت امام باقر(ع ) توجه خاصی به مختار داشت . روزی به پسر مختار فرمود: خداوند پدرت را رحمت كند, او حق ما را گرفت , قاتلین ما را كشت و به خونخواهی ما قیام كرد. امام صادق (ع ) فرمود: پس از حادثه كربلا, هیچ بانوئی از بانوان خاندان ما, خود را آرایش نكرد تا آنكه مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما به مدینه فرستاد. میثم تمار و مختار هر دو در كوفه زندانی بودند. روزی میثم به مختار گفت : تو از زندان آزاد می شوی و این عبیدالله ستمگر را می كشی و پای خود را روی صورت او می گذاری . میثم و مختار هر دو به اعدام محكوم شدند ولی مختار به وساطت عبدالله بن عمر كه شوهر خواهرش بود از اعدام و زندان نجات یافت . این , خلاصه ای است درباره خود مختار.

خروج مختار:
مقدمات قیام , قبلا" آماده شده بود و نیروهای انقلابی در آمادگی كامل بسر می بردند. هنگام غروب , ابراهیم اشتر كه مرد شماره ی 2 انقلاب بود, بالای مناره ی مسجد رفت و اذان گفت . نیروهای وفادار به انقلاب به سوی مسجد روان شدند و پشت سر ابراهیم اشتر, فرمانده نیروهای جنگی مختار, نماز خواندند. پس از نماز به دستور ابراهیم اشتر, جمعیت حاضر در مسجد، با هم به سوی خانه مختار, فرمانده كل نیروهای انقلابی , حركت كردند. رئیس شهربانی كوفه خود را به سرعت به استاندار رساند و به او گفت : به زودی مختار قیام خواهد كرد, باید مراقب باشی . استاندار كوفه عبدالله بن مطیع بود كه از سوی عبدالله بن زبیر نصب شده بود. روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 66 هجری قمری از سوی عبدالله بن مطیع در كوفه حكومت نظامی برقرار شد. رئیس شهربانی به همه ی نقاط حساس و مهم كوفه , نیروی نظامی اعزام كرد و مراكز مهم نظامی تحت مراقبت شدید قرار گرفت . از سوی استاندار عبدالرحمن بن سعید مأمور حفظ میدان سبیع شد, كعب بن ابی كعب مأمور كنترل میدان بشر گردید, شمر بن ذی الجوش مراقب میدان سالم بود, عبدالله بن مخنف مسؤول حفظ میدان صائدین شد, ابو حوشب مسؤول كنترل میدان مراد شد و ثبث بن ربعی به خارج شهر به نقطه ای به نام شوره زار اعزام شد. این مسؤولان هر كدام نیروهای جنگی ورزیده ای در اختیار داشتند و به این ترتیب همه جای كوفه تحت كنترل اینها درآمد. ابراهیم اشتر همچنان به طرف خانه مختار در حركت بود و او می دید كه شهر در كنترل نیروهای استاندار است ولی بدون هیچگونه ترس به این عمل خود ادامه داد. حمید بن مسلم می گوید: شب سه شنبه بود كه به طرف خانه مختار حركت كردیم . به خانه عمرو بن حریث رسیدیم , تعداد ما در حدود یكصد نفر بود, همه مسلح بودیم , شمشیرهایمان زیر لباسمان بود, زره هم پوشیده بودیم . حركت كردیم تا به خانه سعید بن قیس رسیدیم , از آن خانه هم گذشتیم تا به خانه اسامه رسیدیم . ما به طرف باب الفیل پیش رفتیم تا به خانه مختار برسیم . ما درست به سوی قلب دشمن می رفتیم . همچنان به پیش می رفتیم كه ناگهان فرمانده نیروهای دشمن راه را بر ما بست و گفت : چه كاره اید؟ كجا می روید؟ ابراهیم گفت : من ابراهیم هستم فرزند اشتر. رئیس پلیس گفت : این افراد مسلح كیستند؟ شما مشكوك هستید و نمی گذارم بروید. ابراهیم گفت : ای .... برو كنار. رئیس پلیس گفت : هرگز نمی شود. مردی پشت سر رئیس پلیس بود به نام ابوقطن و ابراهیم با او سابقه ی دوستی داشت . ابراهیم به او گفت : ای ابا قطن بیا جلو. او فكر كرد كه ابراهیم می خواهد از او بخواهد كه این رئیس مانع حركت ما نشود. ابو قطن جلو آمد و ابراهیم ناگهان نیزه او را گرفت و گفت : عجب نیزه ای است ها؟! ناگهان نیزه را در گلوی رئیس پلیس فرو برد و او را از پا درآورد و همراهان ابراهیم سر او را از بدن جدا كردند. نیروهای تحت فرماندهی رئیس پلیس وقتی اوضاع را چنین دیدند صحنه را ترك كردند. برخی از آن نیروها این جریان را به اطلاع استاندارد كوفه رساندند.
ابن مطیع پسر رئیس پلیس را رئیس پلیس كرد. ما رفتیم تا به خانه مختار رسیدیم و جریان را به او گفتیم . ابراهیم به مختار گفت : باید همین امشب برنامه را شروع می كنیم و مختار گفت : خداوند تو را به خیر و خوبی مژده بدهد. در همان شب , قیام رسما" اعلام شد. عملیات قیام در سه مرحله خلاصه می شد: الف . آزادسازی كوفه ب . سركوب ضد انقلاب داخلی ج . آماده سازی نیروی كافی برای جنگ با نیروهای شام .
فرمان قیام مختار رسما" فرمان قیام را صادر كرد و مسؤولیت هر یك از فرماندهان مشخص شد. وضع شهر كوفه غیرعادی است , آثار تشنج در همه جا پیداست . فریاد »یا لثارات الحسین « به گوش می رسد. خود مختار لباس رزم بر تن كرد. مردم از هر سو به انقلابیون می پیوستند. گاهی در مدخل شهر درگیری پیش می آید. ثیث بن ربعی نزد استاندار رفت و او را به جنگ تشویق كرد. مختار دستور داد نیروهای انقلابی بیرون بریزند و حركت كنند. نیروهای انقلابی گروه گروه به محله دیرهند آمدند و زیر پرچم مختار و ابراهیم قرار گرفتند. برخی از رؤسای قبایل اطراف داخل كوفه شدند و خود را به نیروهای مختار رساندند. اكثر مردم عراق آن زمانها ایرانی بودند. ایرانیان نیز به مختار و ابراهیم پیوستند. صبح شد, رهبر قیام مختار جلو ایستاد و نماز را به جماعت اقامه كرد. از سوی استاندار كوفه منادی ندا داد: ای مردم كوفه هر كس امشب به مسجد كوفه نیاید خونش هدر است . جمعیت زیادی به مسجد رفتند. ابن مطیع تعدادی از سران قبال كوفه را مأموریت داد تا هر كدام گروهی را فرماندهی كنند. ابن مطیع بیشتر سران و فرماندهان خود را از قاتلین كربلا انتخاب كرد و نیروهای خود را به این صورت سازماندهی كرد:
1. شبث بن ربعی به فرماندهی چهار هزرا نفر انتخاب شد.
2. راشد, رئیس پلیس , به فرماندهی چهار هزار نفر,
3. شداد بن ابیجر به فرماندهی سه هزار نفر,
4. عكرمه بن ربعی به فرماندهی سه هزار نفر
5. عبدالرحمن بن سوید به فرماندهی سه هزار نفر.
مختار ابراهیم اشتر را با 900 پیاده نظام و نعیم بن هبیره را با 900 نفر به طرف مقر فرماندهی دشمن روانه كرد. مختار به آنان گفت : بروید, با دشمن روبرو شوید, هنگامی كه به دشمن رسیدید با نیروهای پیاده درگیر شوید و حمله را شروع كنید. مواظب باشید هدف تیراندازان قرار نگیرد. مختار تأكید كرد: به مقر خود باز نگردید تا پیروز شوید یا همه كشته شوید. این 1800 نفر به جنگ راشد رفتند كه چهارهزار نفر نیرو در اختیار داشت .
مختار یزید بن انس را با 900 نفر به سوی نیروهای شبث بن ربعی فرستاد كه چهار هزار نفر بودند. نیروهای مختار و ابن مطیع با هم درگیر شدند. درگیریها در همه جبهه ها به شدت ادامه یافت و آخر سر نیروهای استاندار كوفه شكست خوردند و خود استاندار شبانه به صورت مخفی و در لباس زنانه از قصر فرار كرد و به این ترتیب كوفه تسخیر شد و بسیاری از نیروهای غیرانقلابی و ضدانقلابی به نیروهای مختار پیوستند. مختار در كوفه یك حكومت شیعی انقلابی تشكیل داد. تشكیل این حكومت بر اساس مكتب اهلبیت و با اجازه ی آنان صورت گرفت . روز جمعه بود, همه در نماز جمعه حاضر شدند.
مختار در خطبه های نماز جمعه گفت : ای مردم كوفه ! من از جانب اهلبیت پیامبر مأموریت یافته ام تا به خونخواهی امام مظلوم حسین به علی و شهدای كربلا قیام كنم و انتقام خون آن گلگون كفنان را بگیرم و تا آخرین نفس این هدف را تعقیب خواهم كرد. پس از سخنرانی مردم گروه گروه با مختار بیعت كردند. مختار پس از تصرف كوفه و عادی شدن اوضاع به سازماندهی نیروهای انقلابی پرداخت . ابراهیم بن اشتر نخعی را فرمانده كل نیروهای مسلح كرد, عبدالله بن كامل را رئیس كل شهربانی كرد و ابو عمره ی كیانی را هم فرمانده گارد مخصوص كرد. پس از این , عبدالله بن حارث نخعی را استاندار ارمنیه , محمد بن عمیر را استاندار آذربایجان , عبدالرحمن بن سعید را استاندار موصل , اسحاق بن مسعود را استاندار مدائن , قدامه بن ابی عیسی را فرماندار بهقباد بالا, محمد بن كعب را فرماندار بهقباد میانی , حبیب بن منفذ را فرماندار بهقباد پایینی و سعید بن حذیفه را استاندار حلوان كرد. مختار پس از تسلط بر اوضاع خودش قضاوت می كرد و از صبح تا غروب قضاوت می كرد و بعد از مدتی عبدالله بن مالك را قاضی قرار داد. روزها و شب ها می گذشت و در این میان نیروهای ضدانقلابی مخفیانه خود را سازماندهی می كردند. پس از آنكه قوت یافتند, ناگهان وضع كوفه را به هم زدند. جنگ در كوفه آغاز شد و بسیار خطرناك گردید. مختار در محاصره قرار گرفت . ابراهیم اشتر به كوفه بازگشت و این امر روحیه ی دشمن را ضعیف و در پایان به شكست دچار ساخت . این بار پانصد نفر از ضدانقلاب ها اسیر شدند. این اسیران دست بسته به مقر مختار آورده شدند. آنان را از مقابل مختار عبور می دادند و در میان آنان هر كس كه در حادثه كربلا دست داشت , مجازات می شد. از میان این پانصد نفر, 248 نفر از عوامل حادثه كربلا بودند. فرمان اعدام این 248 نفر صادر شد. همه را گردن زدند.
پس از این ماجرا آنان كه در قتل امام حسین (ع ) دست داشتند مخفی شدند. مختار فرمان داد, قاتلان امام حسین را تعقیب كنید. در پی این فرمان عملیات تعقیب و دستگیری قاتلان كربلا شروع شد. ده نفر از قاتلان حادثه كربلا كه بر بدن امام حسین اسب تاخته بودند دستگیر و به پشت خوابانده شدند. آنان را به زمین میخ كوب كردند و اسب ها را با نعل آنقدر بر آنان تاختند كه به هلاكت رسیدند. شمر شتر امام حسین را كه مخصوص امام حسین بود, به عنوان غنیمت به كوفه آورده و آن را به شكرانه كشتن امام حسین ذبح كرده و بین دشمنان اهلبیت تقسیم كرده بود. به دستور مختار آن خانه ها شناسائی شدند و خراب كردند و كسانی را كه با آگاهی از گوشت آن شتر خورده بودند, اعدام كردند.
به روایتی شمر بن ذی الجوشن در حال فرار زخمی و اسیر شد. مختار دستور داد او را گردن زدند و بعد بدن او را در روغن جوشان افكندند. بجدل بن سلیم كه انگشتر امام را از دست امام در آورده و غارت كرده بود, دستگیر شد. مختار دستور داد انگشتانش را قطع كردند, دو پایش را هم قطع كردند و در همان حال مرد. خولی كه سر امام حسین را به كوفه برده بود, دستگیر شد. مختار دستور داد كه او را در مقابل خانه اش كشتند و جسدش را آتش زدند. سنان بن انس كه روز عاشورا بر بدن امام حسین نیزه می زد و می توان گفت كه یكی از قاتلان اصلی امام حسین است , دستگیر شد. او را دست بسته نزد مختار آوردند. مختار دستور داد: اول انگشتان او را ببرید, سپس دو دستش را, سپس دو پایش را و زنده زنده داخل روغن جوشان بیندازید.
حكیم بن طفیل كه امام را با تیر می زد و قاتل حضرت عباس است , دستگیر شد و نیروهای انقلابی خودشان او را تیرباران كردند چون ترسیدند كه عدی از مختار عفو او را بخواهد. حرمله كه علی اصغر را كشته بود, دستگیر و نزد مختار آورده شد, مختار دستور داد اول دو دست او را قطع كردند, سپس دستور داد دو پایش را هم بریدند و پس از آن او را آتش زدند و به این ترتیب قاتلان امام حسین هم كیفر خود را دیدند.
برای آگاهی كامل , به كتاب »ماهیت قیام مختار بن ابی عبید« نوشته سید ابو فاضل اردكانی , از انتشارات مركز مطالعات و تحقیقات اسلامی , مراجعه شود. این توضیح مختصر, از این كتاب برداشته شده است .
سه شنبه 2/11/1386 - 16:34
دعا و زیارت
صبح شنبه عاشورای موعود که بناست حضرت مهدی(عج) ظهور کنند، وارد مسجدالحرام می شوند و دو رکعت نماز رو به کعبه و پشت به مقام به جا می آورند و پس از دعا به درگاه الهی به نزدیک کعبه رفته و با تاکید بر حجرالاسود رو به جهانیان کرده و اولین خطبه تاریخی خویش را پس از حمد خداوند و سلام و صلوات بر آستان با عظمت پیامبر اکرم (ص) و خاندان بزرگوارشان سلام الله علیهم اجمعین ایشان بیان می کنند.
مهدی موعود چنین بیان می كنند: ای مردم! ما برای خداوند یاری می طلبیم و کیست که ما را یاری کند. آری ما خاندان پیامبرتان محمد مصطفی (ص) هستیم و سزاوارترین مردم نسبت به خدا و ایشان.
هر کس با من در رابطه با آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم نسبت به اویم و همین طور راجع به نوح، ابراهیم و محمد (ص) و دیگر پیامبران و کتاب خداوند که به هر کدام از دیگر مردم اولی هستم.
مگر خداوند متعال در کتابش نفرموده است: "به درستی که خداوند آدم، نوح، خاندان ابراهیم (ع) و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید، خاندانی که برخی از آنها از بعضی دیگرند و خداوند شنوا و داناست."
من بازمانده آدم، ذخیره نوح، برگزیده ابراهیم و عصاره وجود محمد (ص) هستم. هر کس درباره سنت رسول الله (ص) با من محاجه کند، من سزاوارترین مردم نسبت به آن هستم.
هر که امروز کلام مرا می شنود، به خداوند متعال قسم می دهم که به غایبان برساند، به حق خداوند متعال و رسول گرامیش و حق خودم از شما می خواهم که من حق قرابت و خویشاوندی رسول الله (ص) را بر گردن شما دارم که شما ما را یاری کنید و در مقابل آنها که به ما ظلم می کنند، حمایت کنید که اهل باطل به ما دروغ بستند.
از خدا بترسید و خدا را درباره ما در نظر داشته باشید، ما را خوار نکنید و یاریمان کنید تا خداوند متعال شما را یاری کند.
سپس حضرت دست هایشان را به آسمان بلند کرده و با دعا و تضرع این آیه را به درگاه الهی عرضه می دارند. "امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؛ کیست آن که وقتی شخص مضطر دعایش کند، او را پاسخ داده و بدی را از او برطرف کند."

منبع:
کتاب شش ماه پایانی، نوشته مجتبی الساده، ترجمه محمود مطهری نیا.
سه شنبه 2/11/1386 - 16:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته