• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 13
زمان آخرین مطلب : 5782روز قبل
دانستنی های علمی

شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانش‌جوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر می‌سرود داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیز در رشته‌ای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورت‌های انقلاب به فیلم‌سازی پرداخت:

 "حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده‌ی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام می‌دهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی در سایه‌ی تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگرچه با سینما آشنایی داشته‌ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خویش را -  اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و... -  در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آن چه که انسان می‌نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همه‌ی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آن‌گاه این خداست که در آثار او جلوه‌گر می‌شود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."

شهید آوینی فیلم‌سازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه درباره‌ی غائله‌ی گنبد (مجموعه‌ی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه‌ی مستند خان گزیده‌ها) آغاز کرد

"با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورت‌های موجود رفته‌رفته ما را به فیلم‌سازی کشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همه‌ی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش می‌آید عکس‌العمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعه‌ی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله ی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و مابه فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم... وقتی فیروز‌آباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنه‌های جنگ را ما در آن‌جا، در جنگ با خوانین گرفتیم.

 

گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت دو تن از اعضای گروه در همان روزهای او جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه‌اش خورده بود، از حلقه‌ی محاصره گریخت. گروه بار دیگر تشکل یافت و در روزهای محاصره‌ی خرمشهر برای تهیه‌ی فیلم وارد این شهر شد:

"وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین‌شهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمی‌شد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانه‌روز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره‌ی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون."

مجموعه‌ی یازده قسمتی "حقیقت" کار بعدی گروه محسوب می‌شد که یکی از هدف‌های آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.

"یک هفته‌ای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جست‌و‌جوی "حقیقت" ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود تولید مجموعه‌ی حقیقت این گونه آغاز شد."

کار گروه جهاد در جبهه‌ها ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر هشت، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوسته‌ای پیدا کرد آغاز تهیه‌ی مجموعه‌ی زیبا و ماندگار روایت فتح که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد به همان ایام باز می‌گردد. شهید آوینی درباره‌ی انگیزه‌ی گروه جهاد در ساختن این مجموعه که نزدیک به هفتاد برنامه است چنین می‌گوید:

"انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند آن‌ها را به جبهه‌های دفاع مقدس می‌کشاندند وظایف و تعهدات اداری.

اولین شهیدی که دادیم علی طالبی بود که در عملیات طریق القدس به شهادت رسید و آخرین‌شان مهدی فلاحت‌پور است که همین امسال "1371" در لبنان شهید شد... و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است، جز آن که ما خسته نشده‌ایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. می‌دانید! زنده‌ترین روزهای زندگی یک "مرد" آن روزهایی است که در مبارزه می‌گذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان می‌دهد.”

اواخر سال 1370 "موسسه‌ی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلم‌سازی مستند و سینمایی درباره‌ی دفاع مقدس بپردازد و تهیه‌ی مجموعه‌ی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطع‌نامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلم‌برداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کم‌تر از یک سال کار تهیه‌ی شش برنامه از مجموعه‌ی ده قسمتی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند ومقدمات تهیه‌ی مجموعه‌های دیگری را درباره‌ی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعه‌ی محاصره، سقوط و باز پس‌گیری خرمشهر می‌پرداخت در ماه‌های آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه‌ی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیسم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند.

شهید آوینی فعالیت‌های مطبوعاتی خود را در اواخر سال 1362، هم زمان با مشارکت در جبهه‌ها و تهیه‌ی فیلم‌های مستند درباره‌ی جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه‌ی "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر می‌گرفت او طی یک مجموعه مقاله درباره‌ی "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشه‌های رایج در مود دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهج‌البلاغه و آرای سیاسی حضرت امام(ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد. مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نسبت با حکومت الهی حضرت رسول(ص) در مدینه و خلافت امیرمؤمنان(ع) نوشت و اتصال انقلاب اسلامی را با نهضت انبیا علیهم‌السلم و جایگاه آن با جنگ‌های صدر اسلام و قیام عاشوا و وجوه تمایز آن از جنگ‌هایی که به خصوص در قرون اخیر واقع شده‌اند و نیز برکات ظاهری و غیبی جنگ و ویژگی رزم‌آوران و بسیجیان، در زمره‌ی مطالبی بود که در "اعتصام" منتشر شد. در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر می‌کرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون "اشک، چشمه‌ی تکامل". "تحقیقی در معنی صلوات" و "حج، تمثیل سلوک جمعی بشر" به چاپ می‌سپرد. در کنار نگارش این قبیل مقالات، مجموعه مقالاتی نیز با عنوان کلی "تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب" برای ماهنامه‌ی "جهاد"، ارگان جهاد سازندگی، نوشت "بهشت زمینی"، "میمون برهنه!"، "تمدن اسراف و تبذیر"، "دیکتاتوری اقتصاد"، "از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی"، "نظام آموزش و آرمان توسعه یافتگی"، "ترقی یا تکامل؟" و... از جمله مقالات آن مجموعه است. این مقالات بعد از شهادت او با عنوان "توسه و مبانی تمدن غرب" به چاپ رسید این دوره از کار نویسندگی شهید تا سال 1365 ادامه یافت. مقارن با همین سال‌ها شهید آوینی علاوه برکارگردانی و مونتاژ مجموعه‌ی "روایت فتح" نگارش متن آن را بر عهده داشت که بعدها قالب کتابی گرفت با عنوان "گنجینه‌ی آسمانی". او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب "فتح خون" (روایت محرم" را آغاز کرد و نه فصل از فصول ده‌گانه‌ی آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنی‌هاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.

 

او در سال 1367 یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد، ولی چون مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح دانشگاه هم‌خوانی نداشت، از ادامه‌ی تدریس صرف‌نظر کرد. مجموعه‌ی مباحثی که برای تدریس فراهم شده بود، با بسط و شرح و تفسیر بیش‌تر در مقاله‌ای بلند  به نام "تاملاتی در ماهیت سینما" که در فصلنامه‌ی "فارابی" به چاپ رسید و بعد در مقالاتی با عناوین "جذابی در سینما"، "آینه‌ی جادو"، "قاب تصویر و زبان سینما"و... که از فروردین سال 1368 در ماهنامه‌ی هنری "سوره" منتشر شد، تفصیل پیدا کرد. مجموعه‌ی این مقالات در کتاب "آینه‌ی جادو" که جلد اول از مجموعه‌ی مقالات و نقدهای سینمایی اوست. جمع‌آوری و به چاپ سپرده شد.

سال‌های 1368 تا 1372 دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل می‌شود. هرچند آشنایی با سینما در طول مدتی بیش از ده سال مستندسازی و تجارب او در زمینه‌ی کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هرچیز به سینما بپردازد. ولی این مسئله موجب بی‌اعتنایی او نسبت به سایر هنرها نشد. او در کنار تالیف مقالات تئوریک درباره  ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تالیف کرد که در ماهنامه‌ی "سوره" به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی. اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، غرب‌زدگی و روشن‌فکری، تجدد و تحجر و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد و مقالاتی منتشر نمود.

مجموعه‌ی آثار شهید آوینی در این دوره هم از حیث کمیت، هم از جهت تنوع موضوعات و هم از نظر عمق معنا و اصالت تفکر و شیوایی بیان اعجاب‌آور است. در حالی که سرچشمه‌ی اصلی تفکر او به قرآن، نهج‌البلاغه، کلمات معصومین علیهم‌السلام و آثار و گفتار حضرت امام(ره) باز می‌گشت. با تفکر فلسفی غرب و آرا، و نظریات متفکران غربی نیز آشنایی داشت و با یقینی برآمده از نور حکمت، آن‌ها را نقد و بررسی می‌کرد. او شناخت مبانی فلسفی و سیر تاریخی فرهنگ و تمدن جدید را از لوازم مقابله با تهاجم فرهنگی می‌دانست چرا که این شناخت زمینه‌ی خروج از عالم غربی و غرب زده‌ی کنونی را فراهم می‌کند و به بسط و گسترش فرهنگ و تفکر الهی مدد می‌رساند. او بر این باور بود که با وقوع انقلاب اسلامی و ظهور انسان کاملی چون امام خمینی(ره) بشر وارد عهد تاریخی جدیدی شده است که آن را "عصر توبه‌ی بشریت" می‌نامید. عصری که به انقلاب جهانی امام عصر(عج) و ظهور "دولت پایدار حق" منتهی خواهد شد.

چهارشنبه 29/3/1387 - 13:1
دعا و زیارت

شخصی در تهران به حال ورشکستگی می افتد و در آن زمان سی و پنج هزار تومان پول لازم داشته که از هر که می خواهد به او نمی دهند.
روزی شخصی از رفقایش به او می گوید من شنیده ام که در بازار پیرمردی در یک مغازه چلوکبابی به نام «حاج مرشد» ، است. مرد خوبی است، به همه کمک می کند. نزد او برو شاید حاجت روا شوی.
آن مرد تصمیم می گیرد، ظهر فردا که مغازه باز است به دکان حاج مرشد برود و حاجت خود را با او در میان بگذارد.
شب خواب می بیند در بازار خبر از مغازه چلوکبابی می گیرد. از مردم سوال می کند: دکان را به او نشان می دهند و در عالم خواب وارد دکان حاج مرشد می شود.
پیرمرد نورانی را مشاهده می کند، روپوش پوشیده و در خدمت یک سید نورانی ایستاده است. مرد می گوید: جلو رفتم. سلام کردم و مشکل خود را با آن سید مطرح نمودم.
آن سید به حاج مرشد رو کرد و گفت: پولی که می خواهد به این مرد بده و حاج مرشد به حالت احترام و قبول دستور آن سید، دو دست خود را روی سر می گذارد و می گوید: اطاعت می شود.
آن مرد فردای آن روز خوشحال و مصمم می شود که ظهر به بازار برود. وقتی آدرس را می پرسد می بیند همان بازار و همان مغازه ای است که در خواب دیده. وقتی به جناب مرشد می رسد، می بیند همان شخصی است که در خواب رویت کرده، بود.
به او خیره می شود. مرد می گوید: جلو رفتم و سلام کردم. مرشد با تبسم جواب سلام داد و به آهستگی گفتم: جناب مرشد عرضی داشتم.
مرشد گفت: بفرمایید بابا. گفتم: جناب مرشد من در حال ورشکستگی هستم و آبرومندم. مبلغ سی و پنج هزار تومان قرض الحسنه می خواهم. آن مرد گفت: همان حرکتی را که در خواب دیده بودم، مرشد انجام داد. دو دست خود را روی سر گذاشت و به حالت اجابت دست داخل جیب روپوش خود کرد و پاکتی را به من داد که مبلغ سی و پنج هزار تومان داخلش پول بود!
نظیر این اتفاقات در مغازه ایشان بسیار رخ می داد. برخی از مشتریان در مغازه می آمدند و هنوز صحبت نکرده، مرشد می گفت: مطلبی را که می خواستی بگویی، بگو!
و مخاطب حیران می شد که مرشد از کجا باطن او را دیده و فکر او را دانسته است.
می گفت: در دانش سرای حضرت حق، علی مرتضی(ع)، آموزگارم است و به دنیا آمدم تا روی علی (ع) را ببینم وگرنه با مردم دنیا کاری نداشتم.
 

 

سه شنبه 28/3/1387 - 12:38
دانستنی های علمی

تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.

يکشنبه 26/3/1387 - 15:59
دعا و زیارت

امام علی علیه السلام فرمودند:

اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.

(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره325)

يکشنبه 26/3/1387 - 15:56
دانستنی های علمی

در اینجا معنی نام كشورهای جهان  و زبانی كه ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده را می توانید ملاحظه بفرمائید: 

1.       آرژانتین:سرزمین نقره(اسپانیایی(

2.       آفریقای جنوبی:سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی)

3.        آفریقای مركزی:سرزمین بدون سرما(آفتابی) مركزی(لاتین،یونانی(

4.       آلبانی:سرزمین كوهنشینان

5.       آلمان:سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی – ژرمنی(

6.       آنگولا:از واژه نگولا كه لقب فرمانروایان محلی بود

7.       اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی(

8.       اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی(

9.       ازبكستان: سرزمین خودسالارها (سغدی-تركی-فارسی/ دری(

10.   اسپانیا: سرزمین خرگوش كوهی (فنیقی)

11.   استرالیا: سرزمین جنوبی (از لاتین)

12.   استونی: راه شرقی (ژرمنی)

13.   اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)

14.   اسكاتلند:سرزمین اسكات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)

15.   افغانستان:سرزمین قوم افغان( فارسی)

16.   اكوادور:خط استوا (اسپانیایی(

17.   الجزایر:جزیره ها(عربی)

18.   السالوادور:رهایی بخش مقدس(اسپانیایی)

19.   امارات متحده عربی:شاهزاده نشین های یكپارچه عربی(عربی)

20.   اندونزی:مجمع الجزایر هند(فرانسوی)

21.   انگلیس:سرزمین پیر استعمار(ژرمنی(

22.   اوروگوئه:شرقی

23.   اوكراین:منطقه مرزی(اسلاوی)

24.   ایالات متحده امریكا:از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

25.   ایتالیا: شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)

26.   ایران: سرزمین آریایی‌ها٬ برگرفته از واژهٔ «آریا» بمعنی نجیب و شریف

27.   ایرلند: سرزمین قوم ایر(انگلیسی)

28.   ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)

29.   باهاما: دریای كم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)

30.   بحرین: دو دریا (عربی(

31.   برزیل: چوب قرمز

32.   بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان(لاتین)

33.   بلژیك: سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و كیسه میداده.

34.   بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه‌ای بومی به معنای آب گل آلود

35.   بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)

36.   بوتان: تبتی تبار

37.   بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا

38.   بوركینافاسو: سرزمین مردم درستكار (از زبان‌های موره –دیولا(

39.   بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریكای لاتین

40.   پاراگوئه: این سوی رودخانه

41.   پاكستان: سرزمین پاكان(فارسی /دری)

42.   پاناما:جای پر از ماهی(زبان كوئِوا)

43.   پرتغال: بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)

44.   پورتوریكو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)

45.   تاجیكستان: سرزمین تاجیك ها(فارسی /دری)

46.   تانزانیا:این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است

47.   تایلند:سرزمین قوم تای

48.   تركمنستان: سرزمین ترك +ایمان=تركیمان=تركمان= تركمن(سرزمین تورك هایی كه مسلمان شده اند)،مربوط به سده های آغازین اسلام

49.   تركیه: سرزمین قوی‌ها (تركی با پسوند عربی)

50.   جامائیكا: سرزمین بهاران

51.   جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)

52.   چاد: دریاچه ( زبان بورنو)

53.   چین:سرزمین مركزی(چینی)

54.   دانمارك: مرز قوم "دان"

55.   دومینیكن: كشور دومینیك مقدس (اسپانیایی)

56.   روسیه: كشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سكایی"راؤش")

57.   روسیه سفید (بلاروس):درخشنده(روس) سفید(روسی)

58.   رومانی: سرزمین رومی ها

59.   زلاند نو:زلاند جدید(زلاند نام یكی از استان های هلند به معنای دریاست(

60.   ژاپن: سرزمین خورشید تابان(ژاپنی)

61.   ساحل عاج:ساحل عاج

62.   سریلانكا: جزیره باشكوه (سنسكریت)

63.   جزایر سلیمان :از نام حضرت سلیمان

64.   سوئد: سرزمین قوم "سوی"

65.   سوازیلند:سرزمین قوم سوازی

66.   سوئیس: سرزمین مرداب

67.   سودان: سیاهان(عربی)

68.   سوریه: سرزمین آشور (سامی)

69.   سیرالئون: كوه شیر

70.   شیلی: پایان خشكی- برف (از زبان بومی آنجا)

71.   صحرا:بیابان(عربی)

72.   صربستان:سرزمین قوم صرب(یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب)

73.   عراق: شاید ازایراك به معنای ایران كوچك(فارسی)

74.   عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملك خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است. سعود یعنی خوشبخت.

75.   فرانسه: سرزمین قوم فرانك (از اقوام سلتی)

76.   فلسطین: یكی از اسامی قدیم رود اردن

77.   فنلاند:سرزمین قوم "فن"

78.   فیلیپین:از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ

79.   قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)

80.   قزاقستان: سرزمین كوچگران (قزاقی)

81.   قطر:شاید به معنای بارانی(عربی)

82.   كاستاریكا:ساحل غنی(اسپانیایی)

83.   كانادا: دهكده (زبان سرخپوستی"ایروكوئی")

84.   كلمبیا:سرزمین كلمب(كریستف كلمب)(اسپانیایی)

85.   كنیا: كوه سپیدی (زبان كیكویو)

86.   كویت: دژ كوچك (هندی-عربی)

87.   گرجستان:سرزمین كشاورزان(یونانی)

88.   لبنان:سفید(عبری)

89.   لهستان: سرزمین قوم "له"

90.   لیبریا: سرزمین آزادی

91.   مجارستان:سرزمین قوم مجار (مجاری)

92.   مراكشمغرب)

93.   مصر: شهر - آبادی

94.   مقدونیه: سرزمین كوه نشین ها، بلندنشین‌ها (یونانی(

95.   مكزیك:اسپانیای جدید(اسپانیایی)

96.   موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین(

97.   میكرونزی:مجمع الجزایر كوچك(فراسوی)

98.   نروژ: راه شمال

99.   نیجر: سیاه (لاتین)

100.            نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)

101.            نیكاراگوئهدریای نیكارائو (نام مردم آن منطقه) - آگوئه (اسپانیایی)

102.            واتیكان: گرفته شده از نام تپه‌ای به نام واتیكان (اتروسكی)

103.            ونزوئلا: ونیز كوچك

104.            ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی(ویتنامی)

105.            ویلز:بیگانگان(ژرمنی)

106.            هلند: سرزمین چوب (آلمانی)

107.            هند:پر آب (فارسی باستان)

108.            هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)

109.            یمن: خوشبخت

110.            یونان: سرزمین قوم "یون"

يکشنبه 26/3/1387 - 15:49
دانستنی های علمی
فردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد خداوند پذیرفت . او را وارد اتاقی نمود كه جمعی از مردم در اطراف یك دیگ بزرگ غذا نشسته بودند . همه گرسنه،نا امید و در عذاب بودند. هركدام قاشقی داشت كه به دیگ میرسید ولی دسته قاشقها بلند تر از بازوی آنها بود،بطوریكه نمیتوانستند قاشق را به دهانشان برسانند! عذاب انها وحشتناك بود. آنگاه خداوند گفت : اكنون بهشت را به تو نشان میدهم. او به اتاق دیگری كه درست مانند اولی بود وارد شد. دیگ غذا ، جمعی از مردم ، همان قاشقهای دسته بلند . ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند. آن مرد گفت : نمی فهمم ؟ چرا مردم در اینجا شادند در حالی كه در اتاق دیگر بدبخت هستند ، با آنكه همه چیزشان یكسان است ؟
خداوند تبسمی كرد و گفت: خیلی ساده است ، در اینجا آنها یاد گرفته اند كه یكدیگر را تغذیه كنند . هر كسی با قاشقش غذا در دهان دیگری میگذارد، چون ایمان دارد كسی هست در دهانش غذایی بگذارد
__________________
پنج شنبه 23/3/1387 - 7:51
خواستگاری و نامزدی

مرد جوانی ، از دانشكده فارغ التحصیل شد . ماهها بود كه ماشین اسپرت زیبایی ،پشت شیشه های یك نمایشگاه به سختی توجهش را جلب كرده بود و از ته دل آرزو می كرد كه روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان ، از پدرش خواسته بود كه برای هدیه فارغالتحصیلی ، آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست كه پدر توانایی خرید آن را دارد .

بالاخره روز فارغ التحصیلی فرارسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فراخواند و به او گفت :
من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تورا بیش از هر كس دیگری دردنیا دوست دارم . سپس یك جعبه به دست او داد . پسر ،كنجكاو ولی ناامید ، جعبه را گشود و در آن یك انجیل زیبا ، كه روی آن نام او طلاكوب شده بود ، یافت .
با عصبانیت فریادی بر سر پدر كشید و گفت : با تمام مال ودارایی كه داری ، یك انجیل به من میدهی؟كتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر راترك كرد .
سالها گذشت و مرد جوان در كار وتجارت موفق شد . خانه زیبایی داشت وخانواده ای فوق العاده . یك روز به این فكر افتاد كه پدرش ، حتماً خیلی پیر شده وباید سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگر او را ندیده بود . اما قبل ازاینكه اقدامی بكند ، تلگرافی به دستش رسید كه خبر فوت پدر در آن بود و حاكی از این بود كه پدر ، تمام اموال خود را به او بخشیده است . بنابراین لازم بود فوراً خود رابه خانه برساند و به امور رسیدگی نماید .
هنگامی كه به خانه پدر رسید ، در قلبش احساس غم و پشیمانی كرد . اوراق و كاغذهای مهم پدر را گشت و آنها را بررسی نمود ودر آنجا، همان انجیل قدیمی را باز یافت . در حالیكه اشك می ریخت انجیل را باز كرد وصفحات آن را ورق زد و كلید یك ماشین را پشت جلد آن پیدا كرد . در كنار آن ، یكبرچسب با نام همان نمایشگاه كه ماشین مورد نظر او را داشت ، وجود داشت . روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود : تمام مبلغ پرداخت شده است .
پنج شنبه 23/3/1387 - 7:49
دانستنی های علمی
گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت. نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس ، از او خواستند كه پس از نماز ، بر منبر رودو پند گوید. پذیرفت.
نماز جماعت تمام شد. چشم ‏ها همه به سوى او بود. مرد صاحبدل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت :
مردم! هر كس از شما كه مى ‏داند امروز تا شب خواهد زیست ونخواهد مرد ، برخیزد !
كسى برنخاست. گفت :
حالا هر كس از شما كه خود را آماده مرگ كرده است ، برخیزد !
باز كسى برنخاست. گفت : شگفتا از شما كه به ماندن اطمینان ندارید ؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید !
پنج شنبه 23/3/1387 - 7:47
دانستنی های علمی


پادشاهی كه یك كشور بزرگ را حكومت می كرد ، باز هم از زندگی خود راضی نبود . اما خود نیز علت را نمی دانست .
روزی پادشاه در كاخ امپراتوری قدم می زد . هنگامی كه از آشپزخانه عبور می كرد ، صدای ترانه ای را شنید . به دنبال صدا ، پادشاه متوجه یك آشپز شد كه روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد .
پادشاه بسیار تعجب كرد و از آشپز پرسید : چرا اینقدر شاد هستی ؟ آشپز جواب داد : قربان ، من فقط یك آشپز هستم . تلاش می كنم تا همسر و بچه ام را شاد كنم .
ما خانه حصیری تهیه كرده ایم و به اندازه كافی خوراك و پوشاك داریم . بدین سبب من راضی و خوشحال هستم . پس از شنیدن سخن آشپز ، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت كرد . نخست وزیر به پادشاه گفت : قربان ، این آشپز هنوز عضو گروه 99 نیست . اگر او به این گروه نپیوندد ، نشانگر آن است كه مرد خوشبینی است .
پادشاه با تعجب پرسید : گروه 99 چیست ؟ نخست وزیر جواب داد : اگر می خواهید بدانید كه گروه 99 چیست ، باید چند كار انجام دهید : یك كیسه با 99 سكه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید . به زودی خواهید فهمید كه گروه 99 چیست .
پادشاه بر اساس حرفهای نخست وزیر فرمان داد یك كیسه با 99 سكه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند .
آشپز پس از انجام كارها به خانه باز گشت و در مقابل در كیسه را دید . با تعجب كیسه را به اتاق برد و باز كرد . با دیدن سكه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت . آشپز سكه های طلایی را روی میز گذاشت و آنها را شمرد . 99 سكه ؟ آشپز فكر كرد اشتباهی رخ داده است .
بارها طلاها را شمرد . ولی واقعا 99 سكه بود . او تعجب كرد كه چرا تنها 99 سكه است و 100 سكه نیست . فكر كرد كه یك سكه دیگر كجاست ؟ شروع به جستجوی سكه صدم كرد . اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو كرد . اما خسته و كوفته و ناامید به این كار خاتمه داد .
آشپز بسیار دل شكسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش كند تا یك سكه طلایی دیگر بدست آورد و ثروت خود را هر چه زودتر به یكصد سكه طلا برساند .
تا دیروقت كار كرد . به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد كرد كه چرا وی را بیدار نكرده اند . . آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند . او فقط تا حد توان كار می كرد .
پادشاه نمی دانست كه چرا این كیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید .
نخست وزیر جواب داد : قربان ، حالا این آشپز رسما به عضویت گروه 99 درامد . اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند : آنان زیاد دارند اما راضی نیستند . تا آخرین حد توان كار می كنند تا بیشتر بدست آورند . آنان می خواهند هر چه زودتر " یكصد " سكه را از آن خود كنند . این علت اصلی نگرانی ها و آلام آنان می باشد . آنها به همین دلیل شادی و رضایت را از دست می دهند و البته همین افراد اعضای گروه 99 نامیده می شوند .
پنج شنبه 23/3/1387 - 7:39
کامپیوتر و اینترنت

ترفند ویندوز XP

 

 یکی از دغدغه های اصلی برنامه نویسان و سازندگان محصولات و برنامه های کامیپوتری ساخت Setup برای نصب و Install برنامه ساخت شده بر روی سیستم کاربران است. برای این کار برنامه های مختلف و حرفه ای ساخته شده اما هر کدام این نرم افزارها دارای پیچیدگی های خاصی هستند. در این ترفند قصد داریم به معرفی یکی از ابزارهای مخفی ویندوز XP بپردازیم که با بهره گیری از آن میتوانید یک Setup تمام و کمال بسازید. بدون اینکه نیاز به برنامه جانبی دیگری داشته باشید.

بدین منظور:

ابتدا از قسمت Start گزینه Run را انتخاب کنید و در آن کلمه ی Iexpress را تایپ کنید . متظر بمانید تا پنجره ی Iexpress ظاهر شود .
روی گزینه ی Next کلیک کنید .
گزینه Extract Files Only را انتخاب کنید و روی Next کلیک کنید .
در اینجا یک نام برای فایل تون انتخاب کنید . قسمت بالایی . و بعد روی Next کلیک کنید .
گزینه ی No Prompt را انتخاب کنید و روی Next کلیک کنید . توجه داشته باشید اگر در این قسمت گزینه ی Prompt User Width را انتخاب کنید سوالی در مورد ادامه نصب از کاربر پرسیده می شود ، که آیا برای نصب آماده است یا نه ؟
گزینه پیش فرض را انتخاب کنید . و روی Next کلیک کنید .
در اینجا فایل مورد نظر خود را اضافه کنید . مثلا فایل یک فونت یا یك عكس در اینجا می بینید که فقط می توانید یک فایل انتخاب کنید . برای انتخاب کل فایل ، فایل مورد نظر را به صورت Zip در آورید . حالا روی Next کلیک کنید .
در اینجا نمایش می دهد که فایل شما در ویندوز چگونه نشان داده شود . گزینه پیش فرض را انتخاب کنید و روی Next کلیک کنید .
در اینجا گزینه ی Display Message را انتخاب کنید تا بعد از نصب نشان دهد که نصب با موفقیت به اتمام رسیده است . بعد روی Next کلیک کنید .
در اینجا با یک مسیر برای ذخیره فایل خود انتخاب کنید . روی Next کلیک کنید .
در این جا گزینه ی Don’t Save را انتخاب کنید . و روی Next کلیک کنید .
در اینجا روی Next کلیک کنید .
فایل ما با موفقیت به اتمام رسیده است . روی Finish کلیک کنید .

 

 

 

چهارشنبه 22/3/1387 - 9:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته