نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی یاران نمی دانندکه من دریایی از دردم
به ظاهر گر چه می خندم
ولی اندر سکوتی تلخ میگریم
سلام به استقلالیها
امروز تیم محبوبتون بازی داره
امیدوارم ببره تا دل پرسپلیسیا بسوزه
هر دم به گوشم میرسد
اوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا
دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی
اندر غم و تاب و تب است
این زن صدایش اشناست
ای وای من این زینب است
یا حسین
اگر نمی توانی بالا روی سیب باش
تا افتادنت اندیشه را بالا برد!!!
دکتر علی شریعتی
به جان جویم که جویای تو باشم
خسی و موج دریای تو باشم
تمام ارزوهای منی کاش
یکی از ارزوهای تو باشم...
ارزومند ارزوهایتان
اسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام منه دیوانه زدند
کیریسمس مبارک باشه
انشاا... سال میلادی خوبی داشته باشین.
من از خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها