• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 897
تعداد نظرات : 355
زمان آخرین مطلب : 5927روز قبل
داستان و حکایت

نكته های قرانی -

مردی پیش خلیفه دوم رفت و گفت: « من فتنه را دوست دارم  و از حق بیزارم و به چیزی كه ندیده‌ام گواهی می دهم ».
خلیفه نیز بدون هیچ سوال و جوابی ، او را زندانی کرد. وقتی حضرت علی – صلوات الله علیه – از جریان آگاه شد، از خلیفه خواست که او را آزاد کند. خلیفه علت را پرسید.

فرمود: « فتنه‌ای که دوست دارد، مال و فرزند است که خدا می‌فرماید: « انمّا اموالکم و اولادکم فتنه 1» ؛ « اموال و فرزندانتا ن ، وسیله فتنه و آزمایش شما هستند ». و حقی که از آن بیزار می‌باشد، مرگ است که خداوند می‌فرماید: « جاءت سکرت الموت بالحقّ 2 » سختی مرگ که حق است ، خواهد آمد . و چیزی که ندیده به آن گواهی می‌دهد ، خداوند است.

1-تغابن ، 15 .
2-
ق ، 19

منبع: لطیفه‌ها و ظریفه‌های قرآنی ، حسام الدین درویش ، ص26 ، انتشارات ندای دوست.

 
چهارشنبه 26/8/1389 - 14:22
لطیفه و پیامک

بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه‌ای را به کوزه گر داد . کوزه گر پرسید : بر کوزه ات چه نویسم ؟

بخیل گفت: بنویس:  « فمن شرب منه فلیس منّی » « یعنی هر کس از آن بنوشد از من نیست » !

کوزه گر پرسید: برکاسه‌ات چه نویسم ؟ بخیل گفت بنویس : « و من لم یطعمه فإنّه منّی » « یعنی هر کس از آن نخورد او از من است » ( بقره /249) .

-------------
منبع : لطایف قرآنی ،صادق زیّنی لشکاجانی ، دفتر انتشارات زیّنی ، ص11،قم

چهارشنبه 26/8/1389 - 14:21
عقاید و احکام

بانكداری بدون ربا در حقیقت یك گام به سمت بانكداری اسلامی است و مساوی با بانكداری اسلامی نیست ولی برای رسیدن به بانكداری اسلامی حتما باید بانكداری بدون ربا باشد یعنی شرط لازم برای بانكداری اسلامی است اما شرط كافی نیست.
"سید عباس موسویان" عضو شورای فقهی بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران در گفتگوی مفصلی پیرامون ربا در بانك های ایران به بیان مطالب زیر پرداخته است؛
آیا میان نزول و ربا تفاوت وجود دارد و شباهت این دو در چه بخش هایی است؟
بحث نزول یا ربا كه در بازار مطرح می شود با یكدیگر تفاوت دارند اما در برخی موارد نیز شباهت های زیادی بین این دو است. در فقه قرار دادی به نام خرید و فروش دین (بدهی) داریم به این معنا كه گاهی شخصی ملكی یا كالایی را به صورت مدت دار می فروشد. برای مثال شخصی اتومبیلی را ه شش ماهه می فروشد و در قبال آن یك چك یا سفته ۱۰ میلیونی ۶ ماهه دریافت می كند در طی این مدت ۶ ماه ممكن است برای فروشنده نیاز به نقدینگی و پول بوجود بیاید و حاضر می شود این چك یا سفته مدت دار را به قیمتی كمتر به شخص دیگری واگذار كند . به طور معمول در چنین مواقعی در مرحله اول به خود بدهكار(خریدار كالا) مراجعه می كند و اعلام می دارد كه حاضر است این بدهی ۱۰میلیونی ۶ ماهه را به ۹ میلیون تومان واگذار كند اگر بدهكار قبول كند این را "فروش دین به خود مدیون" یا "تنزیل دین نزد مدیون" می گوینداین را همه فقهای شیعه و اهل سنت قبول دارند و مورد پذیرش همه علمای مذاهب اسلامی است و معتقدند این نوع تنزیل اشكالی ندارد.
نوع دوم تنزیل این است وقتی شما به بدهكار(خریدار كالا) مراجعه می كنید بدهكار توان پرداخت بدهی زودتر از موعد را ندارد و اعلام می كند كه این بدهی را فقط در سر رسید ۶ ماهه چك یا سفته می تواند پرداخت كند اینجا طلب كار(فروشنده كالا) ناچار می شود كه آن سفته یا چك را به شخص دیگری كه اصطلاحا "شخص ثالث" واگذار كند این را "تنزیل دین نزد شخص ثالث"یا "بیع دین به شخص ثالث" می گویند این نوع معامله از نظر شرعی محل اختلاف است مشهور فقهای شیعه در طول تاریخ و همچنین شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران این نوع معامله را مورد اشكال نمی دانند و معتقدند این نوع تنزیل هم ربا نیست اما برخی دیگر از فقها نظیر امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری این نوع معامله را نیز دارای اشكال می دانند.
نوع سوم تنزیل اصطلاحا تنزیل اسناد صوری است به این معنا كه شخص از خود چك ۶ ماهه صادر می كند بدون اینكه كالا یا دارایی خرید و فروش بشود و خود این فرد این چك را نزد دیگری می برد و آنرا تنزیل می كند كه آنرا "تنزیل بدهی صوری" می نامند كه همه فقها این را حرام می دانند و ربا است و آنچه كه در بازار اسلامی به عنوان نزول مطرح است همین نوع سوم است و با ربا هیچ تفاوتی ندارد وبا آن به یك معنا است و حكمش هم مثل ربا است.
آیا بانكداری بدون ربای ایران همان بانكداری اسلامی اجرا شده در كشور های عربی و اسلامی است و یا تفاوت هایی میان این دو وجود دارد؟
بانكداری بدون ربا در حقیقت یك گام به سمت بانكداری اسلامی است و مساوی با بانكداری اسلامی نیست ولی برای رسیدن به بانكداری اسلامی حتما باید بانكداری بدون ربا باشد یعنی شرط لازم برای بانكداری اسلامی است اما شرط كافی نیست.برای اسلامی شدن بانكداری به چندین ضابطه و محور نیاز داریم.

اولین محور حذف ربا و بهره از معاملات بانكی است.
محور دوم؛ بحث توزیع عادلانه منابع بانك یعنی امكاناتی كه در بانك وجود دارد بر اساس نیاز های واقعی بخش های مختلف اقتصادی توزیع گردد.
محور سوم؛بحث نرخ های عادلانه است باید نرخ سپرده های بانكی، نرخ تسهیلات بانكی و حاشیه سود بانك ها با نرخ عادلانه تعیین گردد.
محور چهارم؛ بحث ممنوعیت غرر است معاملات بانك اسلامی باید شفاف و روشن باشد به گونه ایی كه حقوق طرفین كاملا مشخص باشد.
محور پنجم؛ حاكمیت اخلاق اسلامی است در بانكداری اسلامی باید معاملات بر اساس آموزه های ارزشی و اخلاقی اسلام باشد .اگر این ۵ محور در كنار هم شكل بگیرد آن بانكداری را می توانیم بانكداری اسلامی بنامیم بنابراین بانكداری بدون ربا اولین و مهمترین قدم برای رسیدن به بانكداری اسلامی است.
در مورد بانكداری اسلامی در تعدادی از كشور های اسلامی در برخی موارد بزرگ نمایی می شود چون بنده از نزدیك با بسیاری از این بانك های اسلامی در ارتباط بودم و با آمار، اطلاعات و نشریات این بانك ها آشنا هستم تقریبا اكثر آنها هم شبیه بانك های ایران عمل می كنند و اینگونه نیست كه همه بانك های اسلامی كشور ها این ۵ محور را به نحو احسن رعایت كرده باشند برخی از این بانك ها مثلا از ۱۰۰ نمره ۹۰ تا ۹۵ نمره می گیرند و برخی از بانك ها نیز هستند كه از ۱۰۰ نمره شاید ۳۰ نمره را نیز كسب نكنند كما ینكه در بانك های ما نیز اینگونه است برخی از بانك ها اصول و ضوابط و مقررات اسلامی را رعایت می كنند و می توانند جایگاه بهتری را كسب كنند و متأسفانه برخی دیگر نیز در جایگاه پایینی قرار دارند.
آیا ربا از بانك های ایران حذف شده یا نه و اگر وجود دارد در چه مواردی است؟
وجود ربا در بانك در چند مرحله می تواند مطرح باشد در مرحله اول بحث قانون است كه الان ما در كشور های اسلامی و غیر اسلامی شاهد هستیم كه برخی از بانك ها اصلا قانونشان، قانون بانكداری ربوی است. بانكداری ایران در مرحله قانون غیر ربوی است در قانون بانكداری ایران ربا ملغی شده است و از قرار داد های شرعی به جای آن استفاده می شود.
مرحله دوم؛ مرحله آیین نامه ها و دستور العمل ها است كه خوشبختانه آیین نامه ها و دستور العمل های قانون بانكداری ایران هم تحت نظر علماء و كسانی كه آشنا به مسائل شرعی هستند تنظیم شده و آنها هم مشكل ربا ندارند.
مرحله سوم قرار داد هایی است كه بین بانك و مشتری منعقد می گردد كه این قرار دادها از جهت تنظیم دست خود بانك ها است متأسفانه در برخی از این قراردادها بندهایی وجود دارد كه گاهی مواقع مشكل ربا دارند و گاهی نیز مشكلاتی غیر از ربا نظیر غرر، اكل مال بالباطل، اجحاف و ضمانت های غیر نافذ در آن دیده می شود بنابراین اشكال از مرحله انعقاد قرار داد شروع می شود.
مرحله چهارم؛ مرحله اجرا یا عملیاتی كردن قرار دادها است اینجا هم متأسفانه در برخی از بانك های ایران شاهد اجرای غیر صحیح قرارداد ها هستیم برای مثال قرارداد فروش اقساطی كالا بسته می شود در حالیكه هیچ كالایی خرید و فروش نمی شود یا قرارداد خدمات تحت عنوان جعاله بسته می شود در حالیكه هیچ خدمتی ارائه نمی گردد بلكه پول واگذار می شود و پول مازاد دیگری علاوه بر اصل ول گرفته می شود. بنابراین در چهار مرحله(قانون، آین نامه ها،قرارداد ها و اجرا) می توان وجود ربا در یك نظام بانكی را بررسی كرد. خوشبختانه در دو مرحله اول واقعا بانكداری ایران بدون ربا است اما در مرحله قرار داد ها و اجرا اشكالاتی وجود دارد.
برای بهتر شدن وضع موجود نظام بانكی و كارآمد شدن سیستم بانكی چه راه حل هایی پشنهاد می كنید؟
باید ابتدا عملكرد سی ساله بانكداری ایران آسیب شناسی شود قطعا یك سری آسیب ها و اشكالات به خود قانون بر می گردد قانون گرچه از نظر شرعی اشكال ندارد اما نسبت به برخی نیاز های جامعه خلأ هایی وجود دارد و اكنون نیاز های جدیدی در زمینه بانكداری بوجود آمده كه در قانون بانكداری ایران پیش بینی نشده بود و باید در این زمینه آسیب شناسی شود و خلأ ها برطرف گردد.
برخی از این اشكالات نیز به آیین نامه ها و دستور العمل ها باز می گردد آیین نامه ها حدود ۲۵ سال پیش متناسب با شرایط اقتصادی آن زمان طراحی شده و الان نیاز ها تغییر كرده و نیاز های جدیدی بوجود آمده و آن آیین نامه ها جوابگو نیست باید اینها آسیب شناسی شود.
بحث مهم، مبحث نظارت است متأسفانه بعد نظارتی در نظام بانكی ما خیلی كمرنگ است نهاد های ناظر یا خودشان تسلط كامل نداشتند و یا اینكه ابزار های نظارتی لازم در اختیارشان نبود در نتیجه نظام بانكداری بدون ربا برای نهادینه شدن و اجرای صحیح، احتیاج به نظارت مستمر و فعالیت حداقل یك دوره زمانی خاص دارد تا این سیستم نهادینه شود بنابراین باید نهاد های نظارتی شكل بگیرد
و اگر خلأ هایی است پر شود و ركن اصلی نهاد های نظارتی هم نبود یك شورای فقهی در نظام بانكی است اكثر بانك های اسلامی در درون خود یك شورا یا كمیته فقهی دارند كه آن شورای فقهی در طراحی ابزار های جدید پولی و بانكی مشاركت دارند در نتیجه آن بانك های اسلامی دائما به روز می شوند در حالیكه در بانكداری ما به جهت نبود شورای فقهی ابزار سازی خیلی كند صورت می گیرد و بانكداری ما نمی تواند به روز شود. نكته دیگر اینكه كمیته یا شورای فقهی در بانك های اسلامی بر عملكرد بانك ها نظارت می كنند در نتیجه عملكردشان، عملكرد صحیحی است و به جهت نبود این شورا در بانك های ایران عملكرد گاهی انحراف پیدا می كند.
در برخی موارد نیز آگاهی خوبی به جامعه ارائه نشده است یعنی تبیین درستی از سوی اشخاص معتمد ارائه نشده كه باعث بوجود آمدن برخی سوء تفاهم ها و نااطمینانی در جامعه شده برای مثال برخی از معاملات بانك ها واقعا اشكال شرعی ندارند اما بر اساس یك ذهنیت خاصی كه در جامعه شكل گرفته مردم فكر می كنند همه این معاملاتی كه در آن سود مطرح است یا سود ثابت دارد ربا است در حالیكه هر سودی ربا نیست.
آیا در ایران شورای فقهی وجود ندارد؟
تقریبا در ابتدای سال ۸۸ یك شورای فقهی در بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد كه مأموریت این شورا نظارت بر عملكرد نظام بانكی ، معاملات صورت گرفته در بانك ها و تنظیم آیین نامه ها و دستور العمل ها می باشد. همچنین مأموریت دیگر این شورا ابزار سازی با هدف توسعه نظام بانكی همسو و هم زمان با نظام اقتصادی كشور . در حال حاضر ما با خلأ ابزار سازی در نظام بانكی مواجه هستیم و برای پر كردن این خلأ شورای فقهی به وجود آمده است. این شورا تاكنون حدود ۲۵ جلسه برگزار كرده و نزدیك به ۱۸ ابزار جدید نیز در این شورا مطرح شده كه برخی نظیر معاملات هجینگ ارزی، خرید و فروش دین، مشاركت ارزی و گواهی سپرده ارزی به تصویب رسیده و به بانك ها نیز ابلاغ شده است.
این كمیته متشكل از چه كسانی است؟
اعضای شورای فقهی بانك مركزی متشكل از دو گروه است اعضای فقهی شورا كه عبارتند از: آیت الله محمد علی تسخیری و حجج الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم، محمد نقی نظر پور، سید كاظم رجایی، مختار كشاورزو سید عباس موسویان. و اعضای كمیته كارشناسی و تخصصی كه عبارتند از: دكتر حمید پور محمدی،محمد رضا حاجیان، سیدبهاءالدین حسینی هاشمی،كورش پرویزیان، دكتر عیوضلو و برخی از اساتید و كارشناسان كه به صورت دوره ایی دعوت می شوند.

منبع: خبرگزاری تقریب
يکشنبه 23/8/1389 - 23:20
دعا و زیارت

 

 

شیخ صالح بن عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر اوقاف و امور دینی عربستان سعودی گفت: احكام حج نیاز به اجتهادات فقهی متناسب با مصلحت و سلامت حاجیان دارد.
شیخ صالح بن عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر اوقاف و امور دینی عربستان سعودی گفت: احكام حج نیاز به اجتهادات فقهی متناسب با مصلحت و سلامت حاجیان دارد. وی تاكید كرد: نصوص شرعی در این زیمنه بسیار اندك و غیركافی است و نمی تواند مشكلات عصر حاضر را پاسخگو باشد.
وی در ادامه افزود: این امر باعث شده است تا بین علما در مسئله حج اختلاف فراوانی پدید آید.
وی گفت: بنابراین توجه به فقه مسائل جدید(فقه النوازل) در حج بسیار لازم و ضروری است و باید علما و فقها در این زمینه تلاش بیشتری كنند.
وی در بیان منظور خود از فقه النوازل فی الحج گفت: فقه النوازل دو گونه است: اجتهاد فردی و اجتهاد جماعی. منظور از فقه النوازل در حج، همان بخش اجتهاد جامعی است.

منبع: اختصاصی شبكه اجتهاد

يکشنبه 23/8/1389 - 23:18
سينمای ایران و جهان

 

 

آخرین فیلم هری‌پاتر برای اولین بار در لندن با حضور بازیگران آن به نمایش در آمد و منتقدان در واکنش‌های اولیه با وجود محتوای "تاریک و نومیدکننده" فیلم؛ عموما آن را تحسین کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه "هری پاتر و قدیسان مرگ: بخش اول" اولین فیلم از دو فیلمی است که بر اساس کتاب هفتم و نهایی جی کی رولینگ، است، گرچه نقدهای اولیه این فیلم را به خاطر رفتن به طرف سویه تاریک را تحسین می‌کنند، اغلب افراد این احساس را که صرفا به عنوان عامل جذب‌کننده‌ای برای بخش دوم و نهایی فیلم که در ماه ژوئیه به نمایش در می‌آید، در نظر می‌گیرند.
مجله نمایش هالیوود، ورایتی، این فیلم را فیلمی "تاریک و نومیدکننده" خواند که "پیچش‌های‌های آن تماشاگران را درگیر خود می‌کند و مملو از حسی عمیق از تنهایی و فقدان است."
روزنامه ایندیپندنت "برخی از صحنه‌های جذاب فیلم" را تحسین کرد و آن را ورودیه‌ای پیش از مسیر اصلی فیلم در تابستان آینده خواند.
اما نقد گاردین به کل فیلم بی‌اعتنایی می‌کند. گاردین می‌‌نویسد: "قدیسان مرگ به نظر فوق‌العاده می‌آید، به همان طریقی یک نمایش خانگی فوق‌العاده به نظر می‌رسد."
فیلمبرداری هر دو بخش فیلم- بخش اول که در اغلب کشورهای جهان از 19 نوامبر آغاز می‌شود- و بخش دوم در ابتدای امسال به پایان رسید.
هزاران مشتاق فیلم پنجشنبه 11 نوامبر در میدان لایسستر گردآمده بودند، تا دانیل رادکلیف، 21 ساله، اما واتسون 20 ساله، و روپرت گرینت 22 ساله را که نقش هری پاتر و بهترین دوستانش - هرمیون و رون- در هر هشت فیلم این سری بازی کرده‌اند، ببینند.
این سه بازیگر اصلی فیلم که اکنون مولتی‌میلیونر هستند، اما آینده‌ای نامعلوم را پس از خارج شدن از کاراکترهای سینمایی‌شان و مواجهه با دنیا به عنوان افرادی بزرگسال را در پیش دارند.
تا به حال بیش از 400 میلیون از کتاب‌های هری پاتر فروخته شده‌اند و این کتاب‌ها به 69 زبان ترجمه شده‌اند.

 

منبع: تبیان تبر یز

يکشنبه 23/8/1389 - 23:15
موبایل
 

زمانی که اولین تلفنهای همراه در سال 1980 در ابعاد یک آجر وارد بازار شدند تنها مدیران قادر بودند با پرداخت هزاران پوند آن را خریداری کنند و با خرید چنین دستگاهی وزن موقعیت اجتماعی خود را سنگین تر کنند.
ارزانترین تلفن همراهی که تاکنون عرضه شده است به قیمت تنها 99 پنس برابر با قیمت یک قرص نان در انگلیس به فروش رفت.
به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که اولین تلفنهای همراه در سال 1980 در ابعاد یک آجر وارد بازار شدند تنها مدیران قادر بودند با پرداخت هزاران پوند آن را خریداری کنند و با خرید چنین دستگاهی وزن موقعیت اجتماعی خود را سنگین تر کنند.
در حالی که امروز تمام مردم دنیا می توانند تلفنهای همراه اقتصادی و ارزان را خریداری کنند در روزهای اخیر تلفن همراهی در انگلیس عرضه شده است که به قیمت تنها یک قرص نان به فروش می رسد.
چارلز دانستون بنیانگذار و رئیس شرکت
Carphone Warehouse
اعلام کرد که این شرکت ارزانترین موبایلی را که تاکنون به فروش رفته با قیمت تنها 99 پنس (کمتر از یک پوند) در معرض فروش گذاشته است.
براساس گزارش تلگراف، وی در این خصوص توضیح داد: "این ارزانترین تلفن همراهی است که ما هرگز فروخته ایم. این تلفن همراه یک مدل از محصولات شرکت آلکاتل است که
Alcatel OT-209 نام دارد."
هرچند قیمت دستگاه این تلفن همراه 99 پنس است اما کاربر در زمان خرید باید 10 پوند پرداخت کند. درحقیقت این تلفن همراه پیش پرداختی است و این مبلغ اضافی به خریدار امکان ارسال 300 متن را می دهد.
Alcatel OT 209 در دو رنگ نقره ای و سیاه عرضه می شود. وزن این تلفن همراه 65 گرم است. رادیو اف. ام و چند بازی ساده تنها امکانات جانبی این دستگاه است.
باتری این تلفن همراه 400 ساعت در حالت آماده به کار شارژ می ماند. مهمترین خصوصیت این موبایل داشتن دکمه های مجزا و واضح و نمایشگر درخشان است که به کاربر اجازه می دهد به راحتی متنهای اس. ام. اس را تایپ کند.
Alcatel OT 209 از امکاناتی از قبیل دوربین، کارت حافظه، پخش کننده MP3 و اتصالات بلوتوث، وای- فای و نسل سوم برخوردار نیست.

  منبع: تبیان تبریز
يکشنبه 23/8/1389 - 23:13
طنز و سرگرمی
 

در بازگشت از كلیسا، جك از دوستش ماكس می پرسد: «فكر می كنی آیا می شود هنگام دعا كردن سیگار كشید؟»
ماكس جواب می دهد: «چرا از كشیش نمی پرسی؟»
جك نزد كشیش می رود و می پرسد: «جناب كشیش، می توانم وقتی در حال دعا كردن هستم، سیگار بكشم
كشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است
جك نتیجه را برای دوستش ماكس بازگو می كند.
ماكس می گوید: «تعجبی نداره. تو سئوال را درست مطرح نكردی. بگذار من بپرسم
ماكس نزد كشیش می رود و می پرسد: «آیا وقتی در حال سیگار كشیدن هستم می توانم دعا كنم؟»
كشیش مشتاقانه پاسخ می دهد: «مطمئناً، پسرم.

منبع: ارسالی از یک دوست

يکشنبه 23/8/1389 - 23:11
موفقیت و مدیریت


 

 

درباره آیین زندگى و خوشبختى، هر كس به گونه‏اى سخن بر زبان رانده است و قلم بر كاغذ نشانده. ما نیز به زبان رایانه‏اى و به گونه‏اى كه خواهید خواند، این آیینِ دوست داشتنى را قلمى كرده‏ایم و البته چشم به راه رهنمودهاى سبزتان نشسته‏ایم. امید است كه پسند و رهنمودهاى شما شود ارمغان ما.
1.
در زندگى و معاشرت با دیگران، نرم‏افزار باشیم نه سخت‏افزار.
2.
اهل خالى بندى نباشیم و براى دیگران، این همه كلاس نگذاریم و پِرِستیژ مدارانه رفتار و برخورد نكنیم. مى‏گویند شخصى به نصب در و پنجره‏هاى منازل و مغازه‏ها اشتغال داشت. یكى از او پرسید كه به چه كارى مشغول هستى؟ آن شخص یقه خود را درست كرد و بادى در غَبغَب انداخت و پرستیژمدارانه پاسخش داد: «ویندوز نصب مى‏كنم».
3.
براى پسوند فایل زندگىِ اجتماعى و خانوادگى، از سه كاراكترِ «ع» و «ش» و «ق» استفاده كنیم.
4.
هیچ گاه قفل سى دىِ قلبِ مردم را نشكنیم كه «تا توانى دلى به دست آور/ دل شكستن هنر نمى‏باشد».
5.
چنان چه در كارى شكست خوردیم، آن را (Shut down)نكنیم؛ بلكه آن را (Restart) كنیم.
6.
براى مانیتور زندگى‏مان بَك گِراندِ (Background) سبز یا آبى را در نظر بگیریم، نه سیاه یا دودى را.
7.
براى سیستم قلبمان از مانیتورهاى تخت و صاف (Flat)استفاده كنیم.
8.
روى كلیدهاى عیبِ كیبوردِ خودمان انگشت بگذاریم، نه روى كلیدهاى عیب كیبوردِ دیگران.
9.
براى فایل‏هاى اَسرار زندگى‏مان پَسوُرد (Password)بگذاریم و آن‏ها را مخفى (Hidden) كنیم.
10.
همواره پیش از سخن گفتن، سى پى یوىِ فكرمان را به كار بیندازیم.
11.
بر صفحه مشكلات مردم، كلید (F1)باشیم و آنان را كمك و راهنمایى (HelP)كنیم.
12.
اگر شخصیت ما ژِله‏اى نیست و بزرگ و والاست، این نوع شخصیت ما نباید حتى به خود ما اجازه دهد كه با هر كسى چَت كنیم (Chat)و هر كس نیز با ما چت كند.
13.
براى باغِ زندگىِ مردم، ویندوز باشیم نه داس.
14.
یك معادله ریاضى - رایانه‏اى به ما مى‏گوید: «تا به فكر ساپورت دیگران نباشیم، دیگران به فكر ساپورت ما نخواهند بود».
15.
اگر از كسى بدى و كم لطفى دیدیم، آن را (Save)نكنیم؛ بلكه آن را (Delete)نماییم و حتى از ریسایكِل بینِ (Recyclebin)قلبمان كاملاً محو كنیم.
16.
به دیگران اجازه ندهیم در «سى دى رامِ» زندگى‏مان هر نوع «سى دى» را كه بخواهند، قرار دهند.
17.
خانه و دفترِ كارمان به روى مردمِ نیازمند (OPen)باشد.
18.
براى حل اختلافات زناشویى، روى گُزینه «گذشت و ایثار»، دابِل كلیك (Double click) كنیم.
19.
تا حرف كسى تمام نشده است، اسپیكرِ (SPeaker) خود را روشن نكنیم.
20.
درآمدمان را در اول ماه، پارتیشن بندى كنیم تا در آخر ماه كم نیاوریم.
21.
براى رفع گرفتارى‏هاى مردم، اُتوران (Autorun)باشیم.
22.
همان گونه كه دیگران سایتِ «گوگل» را طراحى كرده‏اند، ما نیز سایتِ «گو - گُل» را براى مردم طراحى كنیم تا در ارتباطات خود با یكدیگر، گُل بگویند و گُل بشنوند.
23.
در سایت زندگىِ شخصى‏مان یك رُوم (Room)به نام مشكل گشا (Moshkelgosha)بسازیم تا دیگران با ما چَت (Chat)كنند.
24.
هنگام مشاهده خوبى‏ها و نیكى‏هاى دیگران، بلافاصله كلیدِ پرینت اِسكرین (Print Screen)را بزنیم و از آن‏ها تصویر بگیریم.
25.
در زمان ناتوانى و درماندگى و تاریكى زندگىِ دیگران، كلید(Power) براى آنان باشیم.
26.
نگذاریم هر كسى در رُومِ(Room) زندگى‏مان چَت نماید. در این صورت، او را ایگنور(Ignore) كنیم.
27.
چشم‏هایمان را به روى عیب‏هاى پنهان مردم، (Close)كنیم.
28.
گاه و بى گاه كامپیوتر زندگىِ ما هَنگ (Hang)مى‏كند كه باید آن را با «فكر» و «مشورت» و «برنامه ریزى» رى استارت (Restart)نماییم.
29.
براى كپى گرفتن از دیسكتِ زندگىِ دیگران، نخست آن را ویروس یابى و سپس ویروس كُشى كنیم.
30.
مواظب باشیم كه رایانه زندگىِ زناشویى‏مان ویروس غرور و لجبازى به خود نگیرد. در این صورت، ممكن است هیچ آنتى ویروسى نتواند آن را از بین ببرد.
31.
اگر براى شخصیت و تصمیم‏گیرى‏هاى خویش ارزش و احترام قائل هستیم، خودمان یكى از (Game)هاى كامپیوتر زندگىِ دیگران نباشیم.
32.
فایل‏هاى مهم زندگىِ خود را گاه به گاه اِسكَن (Scan)كنیم تا اگر به ویروسى آلوده شده باشند، سریعا مشخص شود.
33.
در حروفچینى كتاب زندگى، از شیوه «راست چین» استفاده كنیم، نه از شیوه «چپ چین».
34.
براى برنامه زندگىِ اجتماعى و به ویژه زندگىِ خانوادگى، همیشه وِرژِن‏هاى جدید و سازگار را معرفى كنیم.
35.
پیش از پرینت گرفتن از سخنانمان، پیش نمایشِ چاپ (Print Preview) آن را مشاهده كنیم.
36.
در تجارت و كارهاى مالى و اقتصادى، سرمایه‏ها و دارایى‏هاى خود را در یك دِرایو(Drive) نریزیم؛ بلكه آن‏ها را در درایوهاى گوناگون پخش كنیم تا اگر به فُرمَتِ (Format)یك درایو مجبور شدیم، درایوهاى دیگر را محفوظ داشته باشیم.
37.
اگر روزى رایانه زندگىِ ما با همسرمان هَنگ كرد، سه كلیدِ «كنترل اعصاب»، «آلت انصاف» و «دِلیت عصبانیت» را بزنیم.
38.
مكان نماى ارتباطات ما با آدم‏هاى ناباب و ناجنس به صورت «فِلَش» نباشد؛ بلكه به صورت «وِلِش» باشد.
39.
هاردِ مغز خود را از برنامه‏هاى غیر مفید، پُر نكنیم تا فضا را براى نصب برنامه‏هاى مفید تنگ ننماییم.
40.
براى این كه از دیدن مانیتور زندگى، بیش‏تر لذّت ببریم، كارت گرافیك بالا براى آن تهیه كنیم.
41.
اگر مانیتور رایانه ما باید داراى رنگ‏هاى متنوع و متعدد باشد، ولى مانیتور ارتباطاتِ ما با مردم باید یكرنگ باشد.
42.
براى رایانه زندگىِ دیگران نرم افزارهایى را معرفى كنیم كه حداكثرِ هماهنگى را با سخت افزارهاى موجودشان داشته باشند.
43.
در خطاطى كامپیوترى، از برنامه «كِلْك» هم مى‏توانیم استفاده كنیم، اما در خطاطى زندگى، از برنامه «كَلَك» نباید استفاده كنیم.
44.
بكوشیم خوش اخلاقى را به جاى این كه در رَم(Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگامِ آغازِ (Start)ارتباط با دیگران، آن را به كار گیریم.
45.
اگر مى‏خواهیم در زندگى خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیر منوهاى (Programs)را دقیقا تنظیم كنیم و نباید بگذاریم كه دیگران براى ما این كار را انجام دهند؛ اگر چه مى‏توانیم در این زمینه، با آنان مشورت نماییم.
46.
كتاب زندگى را با برنامه «زرنگار» حروفچینى نماییم و در حروفچینى آن، از حروف «سیاه» استفاده نكنیم.
47.
در كِیسِ (Case)مستكبران و زورمداران، «سى دى رام» نباشیم؛ بلكه «سى دى نا آرام» باشیم.
48.
قانون كپى رایتِ زندگىِ اجتماعى به ما اجازه نمى‏دهد كه سى دىِ بدى‏ها و عیب‏هاى دیگران را رایت كنیم.
49.
در طراحى كتاب زندگى، از برنامه «فُتوشاد» و «فِرى خَند» و كُرِل مزاح» نیز استفاده كنیم.
50.
در سایت زندگى، همیشه لینكِ محبت (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه براى این سایت، فیلتر نگذاریم.
منبع:http://www.hawzah.net

 
جمعه 21/8/1389 - 17:43
سخنان ماندگار


 

 انیشتین می‌گفت : « آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهانتان را می‌آفریند. »

استفان كاوی (از سرشناسترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است كه می‌گوید:« اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه كنید؛ اما اگر دلتان می‌خواهد قدم‌های كوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد كنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض كنید

او حرفهایش را با یك مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌كند : « صبح یك روز تعطیل در نیویورك سوار اتوبوس شدم. تقریباً یك سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سكوتی دلپذیر برقرار بود تا اینكه مرد میانسالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر كرد. بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌كردند. یكی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌كرد و یكی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌كشید و خلاصه اعصاب همه‌مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها كه دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افكار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازكردم كه: «آقای محترم! بچه‌هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟» مرد كه انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد، كمی خودش را روی صندلی جابجا كرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی‌گردیم كه همسرم، مادر همین بچه‌ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم كه خودم باید چه كار كنم و ... و بغضش تركید و اشكش سرازیر شد

استفان كاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می‌پرسد:« صادقانه بگویید آیا اكنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد كه نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ » و خودش ادامه می‌دهد كه:« راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم : واقعاً مرا ببخشید . نمی‌دانستم. آیا كمكی از دست من ساخته است؟ و....

اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم كه این مرد چطور می‌تواند تا این اندازه بی‌ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می‌خواستم كه هر كمكی از دستم ساخته است انجام بدهم

حقیقت این است كه به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می‌شود.
كلید یا راه حل هر مسئله‌ای این است كه به شیشه‌های عینكی كه به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد كه رنگ آنها را عوض كنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ای ببینیم و تفسیر كنیم.
آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلكه تعبیر و تفسیر ما از آن است.

منبع: ارسالی از یک دوست

 
جمعه 21/8/1389 - 17:40
داستان و حکایت


او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند.
روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند
.
در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟
!
بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد
.

البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها
...
تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند
.
خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و ... بود
.
آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند
.
در این هنگام چشم سر کرده باند به شى ء درخشنده و سفیدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است
!
بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند
.
خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟

او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت : افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود مال و دارایى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ...

آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند
.
صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانیدند، دیدند سر جایشان نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته ها مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و
...

بالاخره خبر به گوش سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت : عجب ! این چگونه دزدى است؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است ؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟... ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم
...

در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم
.

این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت : سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید
.
آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده ؟ گفت : آرى
.

سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟

گفت : چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت ...

سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حیف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد
.

آرى او یعقوب لیث صفاری بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاریان را تاسیس نمود
.
یعقوب لیث صفاری سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه‌آباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است
.
گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده‌های شهر گندی شاپور نیز دیده می‌شود.

منبع: ارسالی از یک دوست

جمعه 21/8/1389 - 17:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته