• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 526
زمان آخرین مطلب : 5343روز قبل
خاطرات و روز نوشت

سلااااااااااام دوستای خوب و گل وعزیزم

عید همگی مبااااااااارک…

طاعات و عباداتتون قبول

ان شاءالله که ماه پر برکت و پر فیضی رو پشت سر گذاشته باشین….

بازم عیدتون مبارک

التماس دعا…

--------------------------------

 

به امید سلام سال آینده به ماه مبارک رمضان:

خداحافظ

جمعه 20/7/1386 - 20:53
شعر و قطعات ادبی

میشه از عشق تو گفت
میشه با ستاره های چشم تو
مشرق نو مغرب نو بر پاکرد 
میشه از برق نگات خورشیدو خاکستر کرد
میشه از گندمی های سرزلفت یه عالم شعر نوشت
آره از عشق تو دیوونگی هم عالمی داره
آره از عشق تو مردن داره
میشه از عشق تو مرد و
 دیگه از دست همه راحت شد...
میشه از عشق تو مرد و
دیگه از دست تو هم راحت شد...
اگه از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت...
يکشنبه 15/7/1386 - 21:12
شعر و قطعات ادبی
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلای حسرت نمیچینی
دیگه خورشید چهره تو نمیسوزونه
جای سیلی های باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
رفتی و ادمکهارو جا گذاشتی
قانون جنگلو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمیتونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه

میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره
شنبه 14/7/1386 - 17:55
محبت و عاطفه

گاهي دل اونقدر تنگ ميشه كه گريه هم كم مياره

يه حرف خيلي ساده هم گاهي چقدر غم مياره
پنج شنبه 5/7/1386 - 19:32
محبت و عاطفه

اون چقدر ساده ازم برید و رفت
وانمود کرد که منو ندید و رفت...
همه گفتن اون ازت بیخبره
به خدا گریه هامو شنید و رفت
کم کم حس کرد که براش تکراریم
یه عروسک جدید خرید و رفت...
پنج شنبه 29/6/1386 - 16:31
رويا و خيال

نشستم و گریستم.
 بنا به افسانه، هرچه در آبهای این رود بیفتد - برگ، حشره، پر پرندگان -در بستر رود سنگ می شود
آه...
 کاش می توانستم قلبم را از سینه بیرون بکشم و در این آب بیندازم،
بعد ...
دیگر نه دردی هست و نه اندوهی ...


از کتاب در کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم...
پائولو کوئیلو...
سه شنبه 27/6/1386 - 14:25
شعر و قطعات ادبی
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پرپر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثل بغض توی سینه منه
ابر چشمام پر اشک ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دل تنگ شده

بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که اخه گفتنی نیست
يکشنبه 25/6/1386 - 17:52
شعر و قطعات ادبی

من همونم که همیشه غم و غصم بی شماره

اونی که تنهاترینه حتی سایه هم نداره

این منم که خوبی هامو کسی هرگز نشناخته!!!!

اون که در راه رفاقت همه هستی شو باخته

هر رفیق راهی با من دو سه روزی همسفر بود

انتهای هر رفاقت واسه من چه زودگر بود

هر کی با زمزمه ی عشق دو سه روزی عاشقم شد

عشق اون باعث زجر همه دقایقم شد

اون که عاشق بود و عمری از جدا شدن میترسید...

همه هراس و ترسش به دروغش نمی ارزید

چه اثر از این صداقت چه ثمر از این نجابت

وقتی قد سر سوزن به وفا نکردیم عادت

شنبه 24/6/1386 - 20:27
خانواده
تقدیم به مهربانی که آمدنش را چشم انتظارم...


مهدی جان اگر بیایی همه لحظه های عاشقانه زیستنم نثا رشمعی باد که وجودم را به خاطر رسیدن به تو روشن نگه داشت ...
سالهاست در غروب آدینه حضور غریبانه ات را به انتظار نشسته ام ئ بر تمامی دشت ها شقایق عشق کاشتم ...
صحرای دلم را از عشق به دیگران تهی نمودم تا تنها عشق تو مجمر دلم بیفروزد...
--------------------------
به امید ظهور مولامون...
الهم عجل لولیک الفرج
جمعه 23/6/1386 - 16:49
دعا و زیارت
پروردگارا این ماه را بر ما نو گردان به امن و امان و روزی کن مارا :
روزه و قیام
برای عبادت و تلاوت قرآن کریم در این ماه...


از دعای پیامبر اکرم در هنگام حلول ماه مبارک رمضان...
-----------------------------------
امیدوارم از لحظه لحظه این ماه عزیز و مبارک نهایت استفاده رو ببریم...
التماس دعا
چهارشنبه 21/6/1386 - 20:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته