• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 526
زمان آخرین مطلب : 5340روز قبل
شعر و قطعات ادبی
به نام خدا
سلام
اینم یه شعر قشنگ....که من عاشق یه تیکه هایی شم!!! 
 .................................................................
 
ساده بیا دست منو بگیرو
ساده نگیر اینهمه سادگی رو
ساده نگیر اگه هنوز میتونی
با همه‌ی ساده‌گیات بمونی
خسته نشو اگه تموم راهها
پیش تو و سادگیات بسته شن
طاقت بیار اگه همه آدما
از اینكه پا به پات بیان خسته شن!
آخر خط جاده‌های خسته
بگو چقدر راه نرفته مونده
پشت دلت وقتی به خون نشسته
چندتا ترانه‌ست كه كسی نخونده
دووم بیار خسته نشو از سفر
تنهاییتم بذار رو دوشت ببر
ترانه باش! اونبر آخر خط
به نقطه میرسی، بیا سر خط!
 
 
در پناه حق باشید عزیزان 
شاد و سرزنده 
 
چهارشنبه 29/3/1387 - 9:19
خانواده
سلام
اینم یه مناجات فوق العاده هدیه یلدای عشق بی معرفت...     
 
                  خدای مهربانم !
      چه دلتنگی ها ... چه آشفتگی ها ... چه بی قراری ها  ... چه روزها ...
روزهایی که فقط صبر و شکیبایی رو به روح بی قرارم هدیه می دادم !
                        روزهایی بود که ...
بی هیچ ذوق و شوقی بی هیچ امیدی ساعت ها و لحظات را از پی هم می گذراندم ...
  اگر مهربانی تو نبود ! خدای بزرگ من ! ... اگر امید به
مهربانی تو در جان آشفته ی من زنده نمی شد ... زنده ماندنم
محال بود ...
   خدایا ! ...
  با همه سختی ها ... با همه تمناها ... با همه نیازها ...
  با همه دلتنگی ها ... با همه آرزوها .... با همه ......
  همیشه تو را یاد کردم و از بی قراری هایم با تو سخن گفتم !
  ... با تو که بر همه حال و روز من آگاهی .... با تو که همه
  جان و وجودم نیازمند مهر توست ...
  و تو ای خدای مهربانم ! با بزرگواری ات مثل همیشه مرا در
  آغوش پر از مهرت جای دادی و هدایتم کردی !....
  به گذشته که نظری می کنم.... روزهایی را به یاد می آورم که .....
 در اوج دلتنگی و آشفتگی .... پیشانی بر تربت می نهادم و
 اشک می ریختم ! ... لحظه ها ... ساعت ها ... از پی هم می گذشتن
و من از شدت بی قراری بی خبر از گذشت زمان .... در تنهایی و خلوت خویش اشک می ریختم ....
    و تو ای خدای مهربانم ! چقدر عاشقانه !... با مهر بی کرانت! روح بی قرارم را تسلایی ژرف می بخشیدی .
    خدای بزرگ من تو را به خاطر هر آنچه به من عنایت کردی از صمیم قلبم شکر و سپاس می گویم  .
   خدای من !
  برای زندگی کردن به هدایت و راهنمایی تو در لحظه لحظه
  زندگی ام نیازی ژرف دارم ...
  قسم به بزرگواری و عظمت ات ای همه خوبی ... مرا به حال خود وامگذار !
 به مهرت ! ... به توجه ات .... به بزرگواری ات مثل همیشه
 نیاز دارم ! من با امید به همین هاست که زنده ام ...
 راهنمایم باش و هدایتم کن ... ای همه خوبی !
              همه امیدم تویی !
 
دوشنبه 27/3/1387 - 21:40
محبت و عاطفه

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است 

*************************

سلام

 
دیدم یکی از دوستای خوبم!!!!!!!!!!!!!!! اومده بود دعوام کرده بود که چرا مطلب نمیدی؟؟؟
هق هق...منم گفتم اینو ثبت کنم
ولی قبلش یه چی رو به همینی که من براش شدم دوست عزیز بگم:
شااید تحمل دیدن یه سری مطالب و یه سری نظرات رو نداشتم...
شاید اونقدرا که فکر میکردم و میکنم قوی نیستم....
همین...
 
 
واسه چی نشستی کنج خونه

برا کی دلت گرفته

اون دیگه رفته برنمی گرده

این روز ها رسم زمونه بی وفایی به عاشقونه

 عاشقا تنها می مونن دلاشون از قصه خونه

دیگه معنایی نداره قصه های عاشقونه

 نه دیگه لیلی پیداست نه دیگه مجنونی شیداست

میون دل های عاشق بی وفایی مد روزه

 قسم دل ها شکسته همه چشم ها شده بسته

آخه ای دل شکسته چرا چشمات پر اشکه

 دیگه اون گذاشته رفته همه عهدهاشو شکسته

واسه کی چشم انتظاری تو شب های بی ستاره

 دلت از غصه شکسته میون دل های خسته

دیگه باور کرده این دل که باید تنها بمونه

 که باید با خاطرات عشق تو زنده بمونه



.........................

یلدای عشق


یا علی از تو مدد

شنبه 25/3/1387 - 21:4
خاطرات و روز نوشت

به نام خدا

سلام

یاشد بخیر پارسال این موقع ها....چند روز بعد امروز یعنی تولدم برای اولین بار مطلب ثبت کردم

و چه اتفاق های قشنگی برام رقم خورد

یاد بادآن روزگاران یاد باد....

تولدم مبارک...!!!

یا علی از تو مدد 

پنج شنبه 2/3/1387 - 18:11
خانواده
هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است
*************************************
سلام
 
اگر مرا توان آن باشد که نام خدا را پیوسته تکرار کنم...
نامی که
شیرین تر از همه نام هاست ،
مالک همه زیباییها ،
ابرهای سپید ،
ماه تابان ،
نیلوفرهای پرطراوت طبیعت و موسیقی های طبیعت است ...
نیاز به هیچ نیایش دیگری نیست
خدایا
مرا توانایی آن ده که
نام های زیبایت را در تمام مراحل زندگی
در تمام لحظه های زندگیم
زمزمه کنم و
به درک کامل برسم


 
...............................
یلدای عشق
جانشین انجمن قران و عترت
و بهداشت و سلامت
(انجمن های تخصصی تبیان) 
 
 
یا علی از تو مدد 
دوشنبه 23/2/1387 - 20:41
خاطرات و روز نوشت
هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است
*************************************
سلام
 
سلاااااام...دوستای خوبم من برگشتم بعد از 143 روز...نه که نبودم ها..بودم ولی کم بودم... یعنی تو نظرات بودم تو ثبت نبودم!
آخیی چرا هیشکی نیست؟؟الان هیشکی منو نمیشناسه....چرا همه رفتن؟؟هق هق...برگردید....
ایشالله به زودی میام...
تا بعد 
 
...............................
یلدای عشق
جانشین انجمن قران و عترت
و بهداشت و سلامت
(انجمن های تخصصی تبیان) 
 
 
یا علی از تو مدد 
چهارشنبه 18/2/1387 - 20:34
خاطرات و روز نوشت

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.

*************************

سلام

دوستان خوبم

دلم برای همتون تنگ شده بود...

شرمنده همه دوستان خوبم که نتونستم مدتی بهشون سر بزنم...

امروز خیلی روز خاصی هست برام و دلیل ثبت مطلبم هم همین هست

انشاء الله که به زودی زود برگردم و از بودن در کنارتون نهایت استفاده رو ببرم

**************

امروز 26 آذر ماه روز تولد بدون اغراق عزیزترین فرد زندگیم هست کسی که حق زیادی به گردنم داره

معلم،مشاور،سنگ صبور،همراز،همدل،دوست و همراه همیشگیم(چه وقتی که بود و چه حالا که نیست)

فقط اومدم تولدش رو به خودم تبریک بگم...

تولدت مبارک!!!

 

كوله بارسفرت رفت و نگاهم را برد نه تو دیگر هستی نه نگاهی كه در آن دلخوشی ام سبز شود سایه می

داند كه به دنبال نگاهت همچون ابر سر گردانم هیچ كس گمشده ام را نشناخت تابش رایحه ای خبر

آورد كسی در راه است چشمی از درد دلم آگاه است.... ....

 

موفق و موید باشی

بهترین ها رو برات از خدا میخوام...

آسمون دلت ستاره بارون...

 

**یا علی از تو مدد**

يکشنبه 25/9/1386 - 20:31
خاطرات و روز نوشت
سلام...
شاید خودش دوست نداشته باشه که بگه...
شاید میخواد به موقعش بگه...
نمیدونم...
فقط میدونم میخواد بره...
اومدم بگم بهتون که داره میره...
اومدم که فقط یه چیزو بگم یه کلمه
نرو....
کاربر فعال و خوب و عاطفی نویس که
اسمش گره خورده با ثبت مطلب...داداشی خوبم:
ali_110
شنبه 5/8/1386 - 17:26
محبت و عاطفه
اول میخواستم فقط به خودش بگم اما ...

تمام راههای قلبم به سوی کسی باز میشود که هیچ وقت با او مهربان نبوده ام...

هیچ وقت...
چهارشنبه 2/8/1386 - 19:40
شعر و قطعات ادبی
مگه میشه آسمون تو قفس بشه اسیر
مگه میشه سرو ها دل بدن به هر کویر
مگه میشه پنجره خالی از  نگا بشه
موندن و کهنه شدن رسم عاشقا بشه
مگه میشه چشمه بود و تا دریا نرفت؟
مثل یک ستاره بود اما تا دریا نرفت
من مسافر شبم کوله بارم از سوال
واسه دلتنگی من کو یه خلوت زلال؟
کو مجال پر زدن تو غبار جاده ها؟
توی پاییز سکوت یه صدای آشنا
خاطرات خسته رو دفترای بسته رو
بگیر از من و نگیر این دل شکسته رو


محمدرضا مهدی زاده
سه شنبه 1/8/1386 - 19:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته