• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 762
زمان آخرین مطلب : 4010روز قبل
سخنان ماندگار
  • مهمترین توصیه‌ى اینجانب اولاً مربوط به سیاست‌ها و برنامه‌هاى كارى شما و سپس درباره‌ى گزینش مدیریت شهر و روستا است. تسهیل زندگى مردم در كارهایى كه به شهرداریها مربوط است، برطرف كردن معضلات شهر و روستا، سالم‌سازى محیط زیست، حفظ اصالت اسلامى و ملى در ساخت و سازها، استقرار بخشیدن به جو اسلامى و فرهنگىِ سالم، پرداختن به نیازهاى فورى‌تر در عین اهتمام به كارهاى زیربنایى، اولویت دادن به مناطق مستضعف‌نشین، تأثیرناپذیرى از نفوذ ثروتمندان و جاذبه‌ى ثروت، رعایت دقیق قوانین و عدم تخطى از آن با حیله‌هاى شبه قانونى، رعایت ویژه‌ى محرومان، آلوده نشدن به اسراف و هدر ندادن بیت‌المال با تجملات زائد و سفرها و مراسم غیرلازم، و در یك كلمه رعایت تقوا و تدبیر و پشتكار، و بهره‌گیرى از دانش و تجربه، مواد عمده‌ى توصیه‌ى نخست اینجانب است.
    پیام به نشست منتخبان دومین دوره شوراهاى اسلامى شهر و روستا ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
    متن کامل
  • انتخابی برای حل مسائل جاری زندگی

    سال ۱۳۷۷، بند ‌صد قانون اساسی محقق شد و جمهوری اسلامی در زنجیره‌ی تكمیل دولت‌سازی‌اش، شوراهای اسلامی شهر و روستا را به عنوان نهادی نوپا در اوایل دهه‌‌ی سوم انقلاب در جهت ارتقای سطح كارآمدی نظام تأسیس كرد.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها در مناسبت‌های مختلفی اهمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا را تبیین كرده‌اند و حل مسائل جاری و روزمره‌ی مردم به دست خود مردم را از اثرات تشكیل شوراها دانسته‌اند؛ امری كه اگر رخ دهد سبب افزایش «اعتماد عمومی» خواهد شد.
    انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم‌زمان با انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه ۹۲ برگزار می‌شود. از این رو، مجموعه‌‌ی سخنان رهبر انقلاب درباره‌ی اهمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در دو قالب كتابچه و متن در اختیار شما قرار گرفته است كه می‌توانید آن را از لینك‌های زیر دریافت و مطالعه كنید.
    [دریافت كتابچه PDF]  - [مطالعه متن]


    جدول: هشت نكته رهبر انقلاب درباره اهمیت شوراهای اسلامی شهر و روستا؛ دریافت متن كامل
     
    متن کامل
  • اصول رقابت سالم

    یكی از سلسله مطالبی كه در صفحه‌ی ویژه انتخابات در اختیار شما قرار خواهد گرفت، مجموعه «توصیه‌های انتخاباتی رهبر انقلاب» است كه تا ایام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به مرور در همین صفحه منتشر خواهد شد.
    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
    هرچه به خردادماه نزدیك می‌شویم كم‌كم فضای رقابت سیاسی بین گروه‌ها و رسانه‌ها گرم‌تر می‌شود. به همین دلیل «اصول رقابت سیاسی» اولین بخش از توصیه‌های انتخاباتی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است كه KHAMENEI.IR آن را منتشر می‌كند:
      بازیگران عرصه سیاسی برای اینكه رقابت سیاسی سالمی داشته باشند باید به مجموعه‌ای از اصول توجه كنند و رهبر انقلاب اسلامی نیز اصول رقابت سیاسی سالم را طی بیست و دو سال اخیر تبین كرده‌اند. به عنوان مثال ایشان در نماز جمعه بهمن‌ماه سال ۱۳۹۰ درباره فضای رقابت در آستانه انتخابات فرمودند: «آنچه در انتخابات لازم است، رقابت سالم است؛ رقابتِ بدون تهمت‌زنى و بدگوئى به یكدیگر است. فضاى انتخابات باید سالم باشد. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴»
    برای دسترسی آسان كاربران به این اصول، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدهای رقابت سیاسی از نگاه رهبر انقلاب در دو قالب كتابچه و متن در اختیار شما قرار گرفته است كه می‌توانید آن را از اینجا دریافت و مطالعه كنید: [دریافت كتابچه PDF]  - [مطالعه متن]
     
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22315/jadval-reghabat.jpg
    جدول: عناوین بایدها و نبایدهای رقابت سیاسی از نظر رهبر انقلاب؛ متن كامل را از اینجا بخوانید.
     
    متن کامل
  • صفحه ویژه انتخابات ۹۲ آغاز به‌كار كرد

    با نزدیك شدن به ایام یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۹۲، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای از صفحه‌ی ویژه‌ای شامل دیدگاه‌های رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی انتخابات رونمایی كرد.
    در صفحه‌ی ویژه‌ی انتخابات KHAMENEI.IR، بیانات و دیدگاه‌های رهبر انقلاب اسلامی درباره انتخابات در قالب‌های مختلفی مانند «مجموعه توصیه‌های انتخاباتی»، «كتابچه‌های گزیده بیانات موضوعی»، «پیامك» و دیگر تولیدات به مخاطبان ارائه و تا ایام انتخابات به صورت منظم به‌روز خواهد شد.
جمعه 30/1/1392 - 23:2
بیوگرافی و تصاویر بازیگران

لیلا اوتادی این روزها ایام پر مشغله‌ای را سپری می‌کند و پس از بازی در فیلم‌هایی چون عروسک، آدم کش، باغ قرمزو سفید و سیاه جدیدترین ساخته قاسم جعفری و پس از تهیه‌کنندگی یک فیلم کوتاه در حال فراهم کردن مقدمات تهیه‌کنندگی اولین فیلم بلند سینمایی خود است.
#gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; }


لیلا اوتادی که در سال ۸۸ با بازی در ۶ فیلم سینمایی عنوان پرکارترین بازیگر زن را به خود اختصاص داد شنیده ها حکایت دارد هنوز چند روز از آغاز سال جدید نگذشته به طور همزمان مشغول بازی در دو فیلم سینمایی به نام های “پیتزا مخلوط” و “سورپرایز” است.

طبق خبرهای موثق، اوتادی برای بازی در “پیتزا مخلوط” که حسین قاسمی جامی کارگردانی آن را برعهده دارد مبلغ ۷۵ میلیون بابت ۲۵ روز بازی دریافت کرده است که این امر موجب شد اوتادی لقب گرانقیمت ترین بازیگر زن سینمای ایران را به خود اختصاص دهد.

قرار بود در این فیلم الناز شاکردوست هم برای یکی از نقش های مکمل جلوی دوربین قرار بگیرد اما به خاطر عدم توافق مالی بین وی و تهیه کننده این همکاری شکل نگرفت.

بد نیست در انتها به رقم دستمزد برخی دیگر از بازیگران زن سینمای ایران نیز اشاره ای داشته باشیم:
نیکی کریمی:۵۰ میلیون تومان برای بازی در فیلم “شکلات داغ”
مهناز افشار: ۵۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “پوپک و مش ماشالله”
مهتاب کرامتی:۳۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “آدمکش”
نیوشا ضیغمی:۳۰ میلیون تومان برا بازی در فیلم “به سوی آفتاب”

لیلا اوتادی متولد ۱۴ مرداد ماه ۱۳۶۲، دارای مدرک کارشناسی معماری داخلی از دانشگاه تهران است. وی با فیلم «چشمان سیاه» ساخته ایرج قادری بازیگری را آغاز کرد.

گفتگوی نوروزی با او داشتیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

نه گفتن را بلد بودم
از اوتادی در مورد گزیده کاری‌اش در تمام این سال‌ها پرسیدم و گفتم چرا مثلا فیلمی مانند «ناسپاس» را رد کردی که در پاسخ می‌گوید: «نه گفتن را بلد بودم!» در تمام این ۹ سال که وارد عرصه بازیگری شده‌ام، خوشبختانه پیشنهادات زیادی بوده است و همکاران لطف بسیاری به من داشته‌اند. سعی کرده‌ام جواب این لطف را نه با زیاده کاری بلکه با گزیده کاری و ارائه بازی‌های متفاوت در فیلم‌های خوب و همکاری با کارگردان‌های صاحب سبک جبران کنم.

سینمای ایران در انتظار سوپر استار
سوپر استار تعریفی مشخص در تمام دنیا دارد. بازیگری محبوب، مشهور و الگوی اکثر مردم که حضورش در فیلم، علاوه بر تضمین گیشه می‌تواند بازی‌های حرفه‌ای هم از خود به نمایش بگذارد. با این تعریف شاید بتوان گفت سینمای ایران در حال حاضر چهار یا پنج ستاره دارد و در انتظار یک سوپر استار است.

خانواده خوشبخت
خانواده خوشبخت چند نشانه بیشتر ندارد.خوشبختی در نگاه تک تک اعضای یک خانواده خوشبخت به زندگی مشهود است.برای من، خانواده خوشبخت خانواده‌ای است که افراد آن، درجه اول اهمیت را برای یکدیگر دارند.من همیشه وقتی دور از خانه و خانواده هستم، لحظه شماری می‌کنم که زودتر به خانه برگردم و در کنار خانواده‌ام باشم، این برای من یعنی خوشبختی.

مطبوعات
مطبوعات همیشه یکی از رسانه‌هایی است که موظف به تبلیغ و کمک رسانی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، ورزشی و سیاسی است. شاید در ایران، واژه کمک‌رسانی بیشتر به حاشیه‌سازی و… مبدل شده است، اما به هر حال نشریات فاخر و خوب هم کم نداریم. متاسفانه به تازگی شاهد چاپ مصاحبه‌هایی دروغین از خودم در چند نشریه که بعضا زرد و برخی معتبر هم بودند، بودم و به همین دلیل تنها مصاحبه‌هایی که در سایت شخصی‌ام به آدرس www.leilaotadi.com قرار دارد مورد تاییدم است. امیدوارم روزی مطبوعات ما آنقدر حرفه‌ای شوند که به کمک صنعت سینما، فوتبال و…بیایند، نه به…چ

سینمای ایران از هر چیزی برایم مهم‌تر است
از اوتادی در مورد موضوع پیشنهاد فیلم ‌خارجی می‌پرسم که در جواب می‌گوید: ترجیح دادم با موافقت وزارت ارشاد این کار را انجام دهم و در جلسه‌ای که با مسئولین فرهنگی کشور داشتم و بررسی شرایط فیلم، به این نتیجه رسیدم که بازی در یک فیلم ‌خارجی را به زمان دیگری موکول نمایم چرا که کشورم و سینمای آن برایم از هر چیز دیگری مهم تر و عزیز تر است.

و سفر باید کرد…
سفر تقریبا بهترین تفریح من است و آشنایی با فرهنگ و جوامع مختلف برایم همیشه جذاب است به همین دلیل زیاد سفر می‌کنم. در میان تمام کشورهایی که سفر کرده‌ام می‌توانم بگویم هر کدام یک ویژگی و شاخصه مختص به خود را داشتند و شاید نتوان گفت کدام یک از بقیه بهتر بوده است اما سفر به کشورها و جزایری که کمتر در موردش می‌دانیم و کمتر از آنها خوانده‌ایم و شنیده‌ایم را بیشتر از همه دوست دارم.

از لابه‌لای حرف‌ها
سه خواهر و یک برادر دارم.
دوست دارم همه ژانرها را تجربه کنم به خصوص کارهای هنری، کمدی و اکشن را بیشتر دوست دارم. البته اگر در ژانر وحشت هم فیلمنامه خوبی به دستم برسد حتما آن را کار خواهم کرد.

در درجه اول نقشی که به من پیشنهاد شده است حائز اهمیت است. بعد فیلمنامه، کارگردان و بقیه عوامل مثل نقش‌های دیگرو… البته از همه مهم‌تر هر نقشی که بازی می‌کنم با تمام علاقه‌ام بازی می‌کنم و تمام سعی‌ام را می‌کنم که خروجی کار مطلوب باشد.

فکر می‌‌کنم دغدغه اصلی‌ام مفید واقع شدن است. موفقیت در زندگی هنری و زندگی شخصی را هم به این دغدغه‌ها اضافه کنید.

سینمای تجاری و هنری
سینمای هنری یک سری اشل‌های مخصوص به خودش را دارد که کاملا معیارها و آرمان‌هایش با سینمای تجاری متفاوت است.اعتقاد دارم که هر دو، برای بقای سینما و صنعت سینما لازم است. من هر دو سینما را در جایگاه خود می‌پسندم و در هردوی آنها بازی کرده‌ام و پاسخ‌های رضایت‌بخشی هم گرفته‌ام.

تعریف اوتادی از بازیگری
بازیگری فرصتی است برای تجربه شرایط و زندگی‌هایی که ممکن است در حالت‌های عادی زندگی قادر به تجربه آنها نباشیم. مطمئنا بازیگری حرفه حساس و خاصی است که مورد توجه و قضاوت عموم مردم قرار می‌گیرد. ولی برای من بخش مهم شغلم این است که زندگی‌های مختلفی را می‌توانم تجربه و احساس کنم.

رویای کودکی لیلا
انسان وقتی کودک است به خیلی چیزها فکر می‌‌کند، شاید یک دورانی پزشکی، یک دورانی مهندسی و… فکر می‌‌کنم بازیگر شدن رویای کودکی خیلی از انسان‌هاست و بعضی‌ها این رویا را دنبال می‌کنند و به آن می‌رسند و بعضی دیگر وقتی به سن بالاتری می‌رسند به چیزهای دیگری می‌پردازند و دنبال این کار نمی‌روند. بازیگری هم یکی از رویاهای قوی کودکی‌ام بود که آن را دنبال کردم.

منبع : فارس

جمعه 30/1/1392 - 22:58
شهدا و دفاع مقدس

دو برادر بودند، دو هم‌راز و ‌همراه. دو کبوتر که بال به بال نسیم، پرواز می‌کردند و جز کوی دیدار دوست، آن‌ها را قانع نمی‌کرد.

برادران شهید «عبدالرضا» و «منصور بصیری‌فر» از آن روز که از جام قرآن، سیراب شدند و از کوثر ایمان نوشیدند، عاشق گشتند. از آن روز‌ها که کودک بودند و همراه با پدر بزرگوارشان به مسجد محل می‌رفتند و با دست‌های کوچک خود دعا می‌کردند، سرمست بودند.
247091 137 داستان 
همسفری این دو برادر خواندنی است!
اما حکایت همسفری آن‌ها خواندنی است.

دلبسته هم بودند

از کودکی که با مسجد خدا و آیات سبز قرآن آشنا و در ترنم زیبای کتاب خدا، سرمست شدند، نور خدا در دل‌هایشان تابیده و عشق «حسین (ع)» در جانشان، جاری شده بود.
‌«عبدالرضا» که چند سالی از «منصور» بزرگ‌تر بود، چنان احترامی برای او قائل می‌شد که پدر و مادر را به تعجب وامی‌داشت.

چه بسا که بدون حضور او، بر سفره، لب به غذا نمی‌زد و دوری او را حتی برای مدتی کوتاه تحمل نداشت. اگر «منصور» را می‌دید که ناراحت و گرفته است، او را به کناری می‌برد و با کمال احترام و محبت، علت نگرانی‌اش را می‌پرسید و به درد دل منصور گوش می‌داد و تا نگرانی‌اش را برطرف نمی‌کرد، او را‌‌ رها نمی‌ساخت و «منصور» که می‌دانست «عبدالرضا» نه تنها برادر که دوستش است، به او احترام خاصی می‌گذاشت و هیچ گاه کاری نمی‌کرد که او را نگران و ناراحت سازد. چه بسا شب‌ها که در خلوت خانه، با هم راز دل می‌گفتند و چه روز‌ها که پرشور و پرشوق، به فعالیت در بسیج می‌پرداختند.
247090 244 داستان 
همسفری این دو برادر خواندنی است!
صندوق صدقات

برای نخستین بار و با پافشاری منصور به منزلشان رفتم. داخل اتاق که نشستم، چشمم به چند بسته پول دویست ریالی افتاد که در کنار یکی از کمد‌هایشان چیده شده بود. از منصور پرسیدم، چرا این پول‌ها را اینجا گذاشته‌ای و در بانک واریز نمی‌کنی؟ لبخندی زد و گفت: این پول‌ها حقوق جبههٔ برادرم عبدالرضاست. آن‌ها را گذاشته تا به صندوق صدقات کمیته امداد امام خمینی (ره) واریز کند.
‌آن روز به خلوص عبدالرضا بصیری‌فر بسیار غبطه خوردم.

دلتنگ برادر

پدر بزرگوار آن دو شهید می‌گفت: «وقتی شب منصور بیرون بود و عبدالرضا در منزل و ما می‌خواستیم بخوابیم، عبدالرضا چشم بر هم نمی‌گذاشت تا منصور به منزل می‌آمد و امکان نداشت که بی‌او لحظه‌ای بخوابد».
247092 799 داستان 
همسفری این دو برادر خواندنی است!
وقتی «عبدالرضا» در جبهه بود، «منصور» ـ که به علت سن کم، او را اعزام نمی‌کردند ـ همیشه در این اندیشه بود که ‌ای کاش با عبدالرضا بودم و اینقدر در شهر تنها نمی‌ماند. چه شب‌ها که در فکر عبدالرضا بود و دعا می‌کرد، زود برگردد تا تمام غم‌هایش را با دیدن عبدالرضا پایان دهد. چه روز‌ها که تنها در خانه می‌ماند و هر لحظه چشم انتظار بود که «عبدالرضا» با سبدی از لبخند و مهربانی برگردد. بعد از عملیات که عبدالرضا به خانه برمی‌گشت، اولین کسی که به استقبال او می‌شتافت و او را در آغوش می‌کشید «منصور» بود و لحظه دیدار آن دو برادر، چنان دیدنی و تکان دهنده بود که پدر و مادر را مبهوت می‌کرد و آن‌ها آرام آرام اشک شوق می‌ریختند.

شوق جبهه

بچه‌هایی که به جبهه می‌رفتند، چنان روحانی و نورانی می‌شدند که هر انسانی را به حیرت وامی‌داشت و «منصور» این گونه بود. او که خود معنویت جبهه را در جان و روح بچه‌های رزمنده به ویژه برادرش ـ عبدالرضا ـ به خوبی می‌دید، چندین بار به بسیج رفت تا نام خود را در کنار نام مردان بزرگ بنویسد و به جبهه فرستاده شود، ولی به علت کمی سن، او را ‌نام‌نویسی نمی‌کردند و او غمگین و گریان به خانه برمی‌گشت.

اما سرانجام هجدهم آذر ماه سال ۱۳۶۴ فرا رسید و او که شنیده بود، نیرو اعزام می‌شود، از راه هنرستان، در حالی که کتاب‌هایش را به همراه داشت، به آستانه متبرکه سبزقبا (محل اعزام نیرو) آمد. کتاب‌هایش را به یکی از همکلاسی‌هایش سپرد و گفت: «این‌ها را به خانه‌مان ببر و به پدر و مادرم بگو منصور رفت» و این نخستین بار بود که به جبهه می‌رفت و نیز آخرین بار.
247093 211 داستان 
همسفری این دو برادر خواندنی است!
شوق شهادت

یکی از بچه‌های گردان عمار می‌گوید: هیچ گاه گریه‌های نیمه شب منصور و صدای مناجاتش را فراموش نمی‌کنم. نیمه شب، چنان با سوز و التهاب دعا می‌خواند و از خدا «شهادت» را می‌طلبید که من شرمنده می‌شدم و به حال او غبطه می‌خوردم.

چند روز پیش از عملیات والفجر ۸، نزدیک ساعت ۱۰ شب بود که به سنگر منصور رفتم، ولی گفتند بیرون رفته است. پس از مدتی که به دنبال او گشتم، ناگهان صدای گریه‌ای شنیدم. به طرف صدا رفتم و دیدم که او در میان نخل‌ها نشسته و گریه می‌کند.

پرسیدم: «چه شده؟» کمی با او شوخی کردم تا شاید غم‌هایش را فراموش کند، ولی او همچنان می‌گریست. گفتم: «بگو چه شده؟ کسی از بچه‌ها آسیب دیده؟ اتفاقی افتاده؟!» در حالی که قطرات اشک صورتش را خیس کرده بود، گفت: «دلم می‌خواهد شهید شوم، اما در فکر مادرم هستم. چون از خانواده آن‌ها چند نفر شهید شده‌اند و می‌ترسم دیگر طاقت شهادت من را نداشته باشد، ولی به خدا قسم آن قدر دوست دارم شهید بشوم که حد ندارد‌».

در حالی که خود را در برابر او کوچک دیدم، ادامه داد: «ولی در هر صورت در این عملیات من شهید می‌شوم و خدا هم به مادرم طاقت خواهد داد‌». او را بلند کردم و در حالی که به طرف سنگر‌ها می‌آمدیم، به او دلداری دادم. آن شب حالت او خیلی عجیب و یقین کردم که می‌رود‌».
247094 903 داستان 
همسفری این دو برادر خواندنی است!
‌به امید شهادت

از همهٔ بچه‌های گردان، نوشته‌ای به یادگار در دفترچه مخصوصی داشتم، به جز از «منصور». چند ساعت پیش از آغاز عملیات «والفجر ۸» به طرفش رفتم و گفتم: برای من، در این دفترچه یک یادگاری بنویس. گفت: «ما لایق نیستیم که چیزی بنویسیم.»، ولی با اصرار فراوان من، دفترچه و خودکار را گرفت و رفت در گوشه‌ای و مشغول نوشتن شد، وقتی برگشت دیگر فرصتی برای خواندن یادگاری او نبود، چون فرمان حمله صادر شده بود. بعد‌ها که دفترچه‌ام را مرور می‌کردم، دیدم نوشته است:
‌«الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابداً (خدایا مرا به اندازه یک چشم بر هم زدن به خویش وامگذار)».
الحقیر ـ منصور بصیری فر، به امید شهادت، دیدار ما در وادی عشق، ما را شفاعت کنید، ما را حلال کنید.

لحظه پرواز

عملیات والفجر هشت با رمز مقدس یا زهرا (س) به پیروزی رسید و پس از آن، عبدالرضا و منصور می‌خواستند برای چند روز به همراه بچه‌های گردان بلال به مرخصی بیایند. آن‌ها خود را به اتوبوسی که بچه‌های دزفول در آن بودند، ‌رساندند، اما هنوز خستگی عملیات از تنشان بیرون نرفته و چند دقیقه از نشستن آن‌ها بر صندلی اتوبوس نگذشته که ناگهان هواپیماهای دشمن، اتوبوس را بمباران می‌کنند.

منصور و عبدالرضا در کنار هم نشسته‌اند که ناگهان سر منصور بر زانوی عبدالرضا خم می‌شود و ‌آرام و لبخندزنان، به آسمان شهادت پر می‌کشد.

در این حادثه، عبدالرضا به شدت مجروح می‌شود و او را سوار آمبولانس می‌کنند. یکی از همراهان وی که در آمبولانس با او بوده، می‌گوید: عبدالرضا در حالی که به شدت مجروح شده بود و از نقاط متعدد بدنش خون جاری بود، دائماً می‌گفت خدایا مرا زنده مگذار. خدایا مرا به منصور برسان، خدایا مرا شهید کن.
عبدالرضا چند ساعت بعد در بیمارستانی در پشت جبهه، در حالی که لبخند می‌زد و ذکر خدا بر لب داشت، به برادر کوچکترش منصور پیوست.

بخشی از وصیتنامه شهید «عبدالرضا بصیری‌فر»:

«ملت مسلمان! در صحنه باشید و امام را یاری کیند تا محمد (ص) دانسته باشد که پیروانش حماسه آفریدند؛ تا علی (ع) بداند که شیعیانش قیامت به پا کردند؛ تا حسین (ع) بداند که خونش همچنان در رگ‌ها جاری است».

بخشی از وصیتنامه شهید «منصور بصیری‌فر»:

«دیگر زینت‌ها‌ی دنیا و مادیات نمی‌توانند مرا بفریبند، چرا که هم اکنون فهمیده‌ام که دنیا هیچ ارزشی ندارد و فقط محل گذر و امتحان پس دادن است. پس انشاءلله که همگی ما بتوانیم با موفقیت از این امتحان خارج شویم و فریب دنیا و زینت‌های ظاهری آن را نخوریم.
همیشه یاور انقلاب و اسلام باشید و شهدا را فراموش نکنید».

جمعه 30/1/1392 - 22:55
آلبوم تصاویر

فردوسی پور که در دانشگاه زبان تدریس می کند معمولا نسبت به شاگردانش حساسیت زیادی نداردو اگر شاگردانش از او عکس بگیرند می توانند به راحتی منتشر کنند.

.

.a

.

.

.
.

.

#gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; }
جمعه 30/1/1392 - 22:48
اخبار

بخش ورزشی سایت یاهو در گزارشی، به تمجید از اقدام شجاعانه یک ورزشکار ایرانی در جلوگیری از غرق شدن پدر و دختر آلمانی پرداخته است.مگی هندریکس نویسنده مطلب، نحوه سقوط این پدر و دختر دختر خردسالش به دریا را توضیح داده و گفتگویی نیز با رضا مددی، ناجی ایرانی دو غریق آلمانی انجام داده است.
پارس ناز:رضا مددی که در سوئد زندگی می کند، ورزش کشتی را در غرب تهران و باشگاه باغ فیض، پایین تر از میدان پونک آغاز کرد. در نوجوانی به سوئد مهاجرت کرد و پس از چندسال حضور در تیم های کشتی آزاد و فرنگی این کشور، به ورزش های رزمی ترکیبی روی آورد و اینک عنوان نخست اروپا در رشته مهیج «میکس مارشال آرتس» (Mixed martial arts ) را در اختیار دارد.
Reza Madadi این 
ورزشکار جوانمرد ایرانی در صدر اخبار های جهان + عکس
با توجه به اینکه این رشته ورزشی تلفیقی از رشته های مختلف است، سوابق او در کشتی، همچنین شناختش از جوجیتسوی برزیلی تاثیر چشمگیری در موفقیت هایش داشته است.کوین جکسون، خوئل رومرو و کرم جابر قهرمانان کشتی آزاد و فرنگیالمپیک و جهان از آمریکا، کوبا و مصر، نمونه هایی از قهرمانان کشتی هستند که به این ورزش حرفه ای و پرطرفدار روی آوردند.

مددی در هفت مسابقه حرفه ای آخر خود پیروز بوده و قهرمانان سرشناسی مثل اوریل گاست از اسپانیا، ریمون یارمان از هلند، کارلو پارتر از برزیل، ریک کلمنتی (آمریکا) و یوسلاندی ایزکوئردو (کوبا) را تسلیم کرده.

شرح حادثه

او در روز حادثه، بر روی قایق موتوری و مشغول گشت و گذار در آب های اطراف استکهلم بود. مربی اش که در ساحل رستوران دارد با او تماس می گیرد و او نیز به لب آب می آید. پیتزا می گیرد و در مجاورت دریا مشغول صرف غذا می شود.پدری با دو کودک خردسال از مقابلش می گذشتند. یکی از دخترها سه یا چهار ساله بود و دیگری کمتر از دو سال. بچه کوچکتر داشت کالسکه اش را هم با خودش می کشید.

آن نقطه خلوت از ساحل را تازگی ها توسعه داده اند و فعلاً خبری از امکانات امدادی و نصب تیوب های نجات دهنده نیست.ناگهان موج بزرگی می آید و کودک را با خودش از روی نرده ها، به داخل آب می کشد. امواج به بتون های ساحل می خوردند و بچه دیده نمی شد.

رضا مددی درباره ادامه ماجرا گفت: «پدرش مسخ شده بود. مثل بقیه آدم هایی که آن حوالی بودند و فقط نگاه می کردند. بلافاصله پریدم توی آب. بچه را از داخل آب پیدا کردم و سریع آوردم بالا. اما در این فاصله، پدر نیز خودش را انداخت توی آب. بلافاصله بچه را رساندم ساحل. دیدم پدرش دارد بین موج شکن ها دست و پا می زند! مجدداً پریدم و او را نیز کشیدم بیرون.»

مددی می گوید کودک چهارساله که صحنه های نا آشنایی دیده بود، از خود بیخود شده و داشت جیغ می زد. مرد هم بهت زده شده و بچه کوچکتر هم بیحال بود. افرادی که آنجا بودند خواستند عکس و فیلم بگیرند اما من اجازه ندادم. گفتم این سوء استفاده از وضعیت خانواده ای است که هیچ کدام در شرایط طبیعی نیستند.

بازتاب رسانه ای

مرد که خود و کودکانش را مجدداً زنده می دید، مددی را در آغوش می گیرد تا از او تشکر کند. رضا می گوید، به او گفتم که این کار در فرهنگ ماست و من کار خاصی نکردم. ما این طوری بزرگ شده ایم و اگر کاری از دستمان بربیاید دریغ نمی کنیم.یکی از خویشاوندان مدیر رستوران که از آمریکا آمده بود، وقتی به نیویورک باز می گردد، مستندات ماجرا را در توئیتر منتشر می کند.

UFC اتحادیه جهانی این رشته ورزشی ((Ultimate Fighting Championship نیز به نشر ماجرا می پردازد. این جنبه از ماجرا نیز جالب است که ورزشکارانی که در قفس مبارزه می کنند و با تکنیک های جودو، کاراته، تکواندو، بوکس و کشتی آزاد و فرنگی به کتک زدن حریف مشغولند، خارج از محیط مسابقه، شهروندانی عادی با روحیاتی انسانی هستند که حتی برای نجات همنوع، از به خطر انداختن جان خود هم دریغ نمی کنند.

مددی در کشتی فرنگی سوئد با جیمی ساموئلسون قهرمان کشتی فرنگی جهان همدوره و رقیب بود و پس از تغییر وزن هم با محمد باب الفتح همدوره شد که او نیز قهرمانی سرشناس بود. با این حال با دوبنده تیم ملی سوئد، فرصت حضور در تورنمنت های مهم کشتی فرنگی از جمله جام یادگار امام در ایران را پیدا کرد.مددی اما حالا در این رشته ورزشی، موقعیتی جهانی دارد و طبق اعلام اتحادیه جهانی، سیزدهم اکتبر باید در ریودوژانیرو به مصاف کریستیانو مارسلو از برزیل برود.

او که دو بار پیاپی در جشنواره تربیت بدنی سوئد به عنوان برجسته ترین ورزشکار به انتخاب مردم Folkets pris  برگزیده شده، درباره زلزله اخیر ایران به رادیو فردا گفت: «اینجا بارها از من می پرسند ساکن کجای ایران بوده ای؟ ترک هستی یا کرد هستی یا فارس؟ من فقط می گویم ایرانی هستم. ایرانی هم یعنی خانواده ای متشکل از اقوام مختلف. هیچ چیز باعث نخواهد شد در این خانواده تفرقه ایجاد شود. این زلزله دل مرا هم مثل هر ایرانی دیگری لرزاند. بلافاصله پس از مسابقه ام در برزیل، به ایران می آیم تا به آذربایجان بروم و در مناطق زلزله زده حضور پیدا کنم. هرکاری از دستم بربیاید انجام خواهم داد. چه مالی باشد و چه بیل زدن. این را وظیفه خودم می دانم.

روزگارنو

جمعه 30/1/1392 - 22:45
کامپیوتر و اینترنت

فروش رایانه‌های شخصی در سه ماهه اول سال جاری میلادی با افت شدیدی مواجه شده است.
n00025815 b سقوط آزاد
فروش رایانه‌های شخصی

به گزارش ایتنا از همکاران سیستم به نقل از شبکه خبری BFM فرانسه، فروش این محصولات در سایه رقبایی قدرتمند مانند رایانه‌های لوحی با سقوط ۱۴ درصدی مواجه شده است.

فروش تمام تولید کنندگان این محصولات مانند مایکروسافت، اچ پی و دل با کاهش شدیدی رو به رو شده و ظاهراً راهکارهای توسعه‌ای این شرکت‌ها هم تأثیری در توقف این سقوط نگذاشته است.

به گزارش آی دی سی کاهش ۱۴ درصدی میزان فروش در این سه ماه از سال ۱۹۹۴ تا کنون بی‌سابقه بوده است. به دنبال افت جهانی فروش رایانه‌های شخصی، اچ پی و دل نیز اعلام کردند که به ترتیب با کاهش ۲۴ و ۱۱ درصدی در فروش مواجه شده‌اند.

اگر چه تمایل کاربران به خرید رایانه‌های لوحی از دلایل اصلی این اتفاق است، اما به اعتقاد متخصصان آی دی سی، بی‌علاقگی تولید کنندگان این بازار به نوسازی محصولاتشان نیز در این قضیه بی‌تأثیر نبوده است.

آنطور که از شواهد برمی‌آید راهکارهایی نظیر عرضه سیستم عامل ویندوز ۸ نیز در توقف این سقوط آزاد تأثیر چندانی نداشته است.

آی دی سی در پایان گزارش اینطور نوشته است: طبق پیش‌بینی‌ها فروش رایانه‌های لوحی و تلفن‌های همراه هوشمند در سال جاری میلادی ۳ برابر رایانه‌های شخصی خواهد بود و در صورتی که شرایط پیچیده کنونی این بازار تغییری جدی نداشته باشد، اوضاع برای تولید کنندگان رایانه‌های شخصی باز هم خراب‌تر خواهد شد.

جمعه 30/1/1392 - 22:42
اخبار

جسد مارگارت تاچر نخست‌وزیر پیشین بریتانیا در یک مراسم خصوصی سوزانده شد.

به گزارش ایسنا، تسنیم به نقل از رویترز نوشت: در یک مراسم خصوصی، جسد خانم تاچر به درخواست او سوزانده شد تا در محل بازنشستگان ارتش نگهداری شود.

دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا و رهبر حزب محافظه کار، در مراسم کلیسای سنت پل ضمن تقدیر از اقدامات مارگارت تاچر گفت: او (مارگارت تاچر) نخستین نخست‌وزیر زن بود و در ۱۰۰ سال گذشته بیشترین دوران خدمت سیاسی را در کارنامه خود دارد. او در دوران زندگی خود به دستاوردهای فوق‌العاده‌ای دست یافت.

مراسم تشییع جنازه تاچر که هزینه آن ۱۰ میلیون پوند برآورد شده است، پس از مراسم تشییع جنازه وینستون چرچیل نخست‌وزیر بریتانیا و قهرمان خانم تاچر که سال ۱۹۶۵ برگزار شد، بزرگ‌ترین مراسم تشییع جنازه‌ای است که برای یک سیاستمدار بریتانیایی برگزار می‌شود.

در این مراسم دو رهبر، ۱۷ وزیر خارجه و ۱۱ نخست‌وزیر حضور پیدا کردند.

ملکه بریتانیا و همسرش و همچنین تمامی اعضای کابینه بریتانیا نیز در جمع حاضران بودند.

در زمان حمل تابوت خانم تاچر که در پرچم بریتانیا پوشیده شده بود، علاوه بر هزاران تن از حامیان خانم تاچر که در خیابان‌های لندن حضور یافتند و به وی ادای احترام کردند، مخالفان او نیز به نشانه اعتراض، به تابوت وی پشت کردند.

در زمان برگزاری این مراسم، زنگ ساعت بیگ بِن به نشانه احترام نواخته نشد و هر دقیقه یک بار از بالای برج لندن شلیک هوایی صورت گرفت.

جمعه 30/1/1392 - 22:39
اطلاعات دارویی و پزشکی

دانشمندان دانمارکی با ردیابی عامل بروز میگرن، گام مهمی را به سوی هموارکردن شیوه‌ای برای درمان بهتر این شرایط ناتوان‌کننده‌ برداشته‌اند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این محققان مدعی‌اند که یافته‌هایشان فرضیه‌های پیشین مبنی بر این که چرا طی یک حمله میگرنی مغز آسیب می‌بیند، را به چالش می‌کشد.

مدت‌هاست که تصور می‌شود درد میگرن ناشی از انبساط شریان‌‍‌های خارج از جمجمه است؛ اما دانمارکی‌ها بر این باورند که حساس‌شدن فوق‌العاده رشته‌های عصبی در اطراف شریان‌های خونی عامل بروز این دردهاست.

این دانشمندان اسکن‌های MRI متعلق به ۱۹ زن که از میگرن رنج می‌بردند، را بررسی و شریان‌های آن‌ها را طی یک حمله مطالعه کردند.

گفتنی است تمامی این زنان بدون داشتن اختلالات بینایی از میگرن رنج می‌بردند.

این بدین معناست که میگرن در آن‌ها به یک طرف سر مرتبط است و محققان حاضر در این پروژه طرف دیگر مغز را برای بررسی تفاوت‌های دو طرف این عضو مطالعه کردند.

آن‌ها دریافتند که برخلاف باور عموم، شریان‌های خونی طی حمله میگرنی منبسط نشدند و بنابراین عامل دیگری برای بروز درد وجود داشت.

این محققان پس از انجام تحقیقات لازم پی بردند که شریان‌های واقع در بیرون جمجمه طی حملات میگرنی منبسط نشدند و شریان‌های داخل جمجمه نیز در سمتی که سردردها احساس می‌شدند، در مقایسه با طرف بدون درد سر، فقط اندکی منبسط شدند.

به گزارش دانشمندان مرکز نورولوژی لنست، این موضوع همچنین پرسش‌هایی را در خصوص چگونگی عملکرد داروی معمول برای میگرن یعنی sumatriptan برمی‌انگیزد و بنابراین پیش از داشتن یک اسکن MRI دیگر، این دارو به بیماران میگرنی داده شد.

بررسی‌ها نشان داد که شریان‌های خونی واقع در درون جمجمه هنوز اندکی منبسط شده بودند (حتی پس از رفع میگرن) و این بدین معناست که دارو آن‌گونه که پیشتر تصور می‌شد، عمل نمی‌کرد.

تحقیقات آتی باید به دنبال تضمین این نکته باشد که این دارو در درون سیستم عصبی مرکز/مغز عمل خواهد کرد و این که باید قادر باشد از سد خونی مغزی عبور کند.

جمعه 30/1/1392 - 22:35
آلبوم تصاویر























جمعه 30/1/1392 - 22:29
مصاحبه و گفتگو

«سفر به آینده از طریق ماشین زمان ایرانی». این عنوان خبری بود که ۱۷ فروردین‌ خبرگزاری فارس روی خروجی خود گذاشت. در این خبر با فردی گفت‌وگو شده بود که از آن به عنوان «رکورددار ثبت اختراع در کشور با ثبت ۱۷۹ طرح» یاد شد. فرد گفت‌وگو شونده در این خبر ادعا کرد با صرف ۵۰۰هزارتومان و ساخت دستگاهی به اندازه کیس یک کامپیوتر، آینده افراد را برای پنج تا هشت سال آینده با ۹۸درصد صحت و اطمینان پیش‌بینی می‌کند. این خبر البته کمی بعد، از روی خروجی این خبرگزاری برداشته شد، اما در همان مدت در شبکه‌های اجتماعی و دیگر رسانه‌ها بازتاب بسیاری پیدا کرد. برای پیگیری جزییات بیشتر از این ماشین زمان ۵۰۰هزارتومانی، به سراغ مخترعش رفتیم.
245359 100 گفت‌وگو با
ایرانی مدعی اختراع ماشین زمان
۲۷ سال دارد و نامش «علی رازقی» است. او خود را سرپرست «مرکز هدایت راهبردی مخترعان و مبتکران کشور» معرفی می‌کند. این گفت‌وگو هم در دفتر محل کارش انجام شده، دفتر کاری که او می‌گوید هزینه‌اش را با درآمد ناشی از پیش‌بینی‌های همین دستگاه به دست آورده است. او اسم این ماشین زمان را «آریا یک» گذاشته است. البته این ماشین زمان با تصوری که از ماشین زمان داریم، فرق دارد. این دستگاه کوچک شما را به گذشته یا آینده نمی‌برد، بلکه قرار است با پیشگویی، آینده را نزد شما بیاورد؛ البته علی رازقی، مخترع این دستگاه می‌گوید که کار ساخت ماشین زمانی که بشر با آن به آینده سفر کند را هم شروع کرده و پروژه پیشرفت خوبی داشته، اما مشکل اصلی این است که هنوز راهی برای بازگرداندن مسافران زمان، به زمان حال پیدا نکرده است.

او می‌گوید که من می‌دانستم این طرح مثل توپ صدا می‌کند و حالت یک بمب خبری است: «من با جاهای مختلف تماس گرفتم و بحث امنیت را مطرح کردم. امنیت جانی ما را چه کسی تامین می‌کند؟ همه مسخره کردند، من هم حرفی نزدم تا الان. اما بعد از عید کم‌کم این اتفاق افتاد و من منتظرم که جاهای دیگر هم سراغم بیایند.»

بر اساس اخباری که منتشر شده و اظهارات خودتان، اولین ماشین زمان دنیا را شما اختراع کرده‌اید، خودتان را معرفی کنید و از سوابق تحصیلی، تحقیقاتی و کاری‌تان بگویید. شما فیزیکدان هستید؟

علی رازقی هستم، مدیرعامل مرکز هدایت راهبردی اختراعات و ابتکارات و در حال حاضر هم دارم روی راه‌اندازی مرکز کار می‌کنم. ۲۷ سال سن دارم و حدودا ۱۰ سال است که در زمینه اختراعات و ابتکارات کار می‌کنم.

و سوابق تحصیلی – تحقیقاتی‌تان؟

حدود هشت سال سابقه پژوهشی دارم.

و تحصیل؟

من هم تجربی کار کرده‌ام و هم مطالعه بالایی داشته‌ام، هروقت درباره تحصیلات از من می‌پرسند، چون ربطی به رشته‌کاری‌ام ندارد، هیچ‌وقت جواب نمی‌دهم.

پس تحصیلات دانشگاهی دارید، اما ارتباطی با کارهای تحقیقاتی شما ندارد؟

اصلا تحصیلات ارتباطی به این مسایل ندارد، مدرک تحصیلی به درد من مخترع نمی‌خورد. اگر قدرت اختراع داشته باشم، باید این قدرت را در ثبت و ساخت اختراع خود نشان ‌دهم. خانواده هفت نفری من، همه در زمینه اختراعات فعالیت می‌کنند. اصلا منبع درآمد من همین اختراعات هستند.

پس شما اختراع‌های زیادی در این ۱۰ سال داشته‌اید…

من بیشتر از ۱۸۰ اختراع در این ۱۰ سال داشته‌ام. البته الان ۱۷۹ مورد آنها در خاطرم هست. یکی از اختراع‌های من که رد شد و بعد اجرا شد، همین سامانه شبنم است که الان در کشور اجرا می‌شود. طرح من رد شد. من طرح را هم مکتوب و هم شفاهی به سازمان مبارزه با قاچاق کالا و و ارز دادم، آنها رد کردند، ولی بعدها دیدم طرح جلو خود من دارد اجرا می‌شود.

اما اختراع جدیدتان «ماشین زمان» سروصداهای زیادی راه انداخته است.

این قدیمی‌ترین کار من است، اما آخر از همه به ثمر نشسته است.

ایده ساخت ماشین زمان کی به ذهن‌تان رسید و چه زمانی تصمیم گرفتید آن را اجرایی کنید؟

من این ایده را جدی نمی‌گرفتم. طرح را باز کرده بودم اما در سه سال اول جدی نبود. کم‌کم برای خود من جا افتاد که این طرح می‌تواند اجرا شود و می‌توانم بگویم حدودا ۹سال است که این طرح به صورت جدی دارد بررسی می‌شود؛ البته سه سال اول فقط بررسی کردم. حتی خود من بررسی می‌کردم ببینم آیا شدنی است؟ نشدنی است؟ اطلاعات کسب کردم مطالعه فراوان می‌خواست و این برای من دردسر‌ساز بود اما موقعی که زمان آزمایش اول رسید، دردناک بود.

یعنی آزمایش‌تان شکست خورد؟

نه. محاسباتی که من انجام داده بودم، درست از آب درآمد و متاسفانه یکی از عزیزان ما فوت کرد. در مرحله دوم که آزمایش کردیم باز همین اتفاق افتاد. من مرگ این اشخاص را پیش‌بینی کرده بودم. این پیش‌بینی‌ها ۹۸درصد مطابق میانگین زمان وقوع حوادث بود. من نمی‌توانم زمان دقیق بدهم. پیش‌بینی درست بود اما زمان دقیق ندادیم.

اختراع ماشین زمان را در کجاها ثبت کرده‌اید؟

مرکز هدایت راهبردی مخترعان و ابتکارات که البته قرار است پسوند کشوری داشته باشد، البته اگر وزارت کشور مجوز بدهد.

همین مرکزی که خودتان مدیرعامل آن هستید؟

بله.

درباره پروسه ساخت ماشین زمانتان بگویید، از کجا شروع شد و در ادامه چطور به نتیجه رسیدید؟

ببینید ما تقریبا همه چیز را در این کار دخیل می‌دانستیم و همه چیز را وارد بحث کردیم اما درباره جزییات آن نمی‌توانم توضیح دهم. [او در واکنش به اصرار ما می‌گوید اگر درباره این فناوری توضیح بیشتری دهد، از فردا چین شروع به تولید ماشین زمان چینی می‌کند و برای همین نمی‌تواند هیچ توضیحی درباره این دستگاه بدهد.]

شما این دستگاه را با ۵۰۰هزارتومان به نتیجه رساندید؟

این ۵۰۰–۴۰۰هزارتومان هزینه تولید انبوه این محصول است. ما می‌خواهیم این محصول را به جامعه ارایه بدهیم. هزینه تمام شده آن برای من خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. به جز زمانی که برای آن گذاشته‌ام. خیلی فکر من را مشغول کرده بود و این ۹، ۱۰ سال، سال‌های خوبی نبود.
‌ ‌
این ماشین زمان دقیقا قرار است چه‌کار کند؟

این ماشین زمان زندگی شما تا پنج سال آینده را پیش‌بینی می‌کند. یعنی شما پنج سال آینده خود را دقیقا می‌توانید ببینید که چه اتفاقاتی برای شما خواهد افتاد. بعد هم جلوی آنها رابگیرید یا نگیرید.

متوجه نمی‌شوم. این دستگاه به صورت یک نرم‌افزار است که داده‌هایی دریافت می‌کند، بعد براساس آنها پیشگویی می‌کند؟ مثلا دمای بدن و علوم فیزیولوژیک را می‌سنجد؟ چطور این اطلاعات را جداگانه برای اشخاص مختلف تشخیص می‌دهد؟

این مربوط می‌شود به قسمت اصلی سیستم که همه می‌خواهند بدانند که این یک نرم‌افزار است یا سخت‌افزار؟ من فقط می‌توانم بگویم این دستگاه قسمت سخت‌افزار دارد، کار می‌کند، از سیستم‌های نرم‌افزاری هم استفاده شده است و کاری که سیستم انجام می‌دهد هم نرم‌افزاری و هم سخت‌افزاری است و تا الان هم نه مشکلی پیش آمده و نه مشکلی پیش می‌آورد اما اگر ما بخواهیم می‌توانیم کاری کنیم که مشکلی هم ایجاد کند.

یعنی قدرت دخل‌وتصرف در زمان را دارد؟ شما می‌توانید آینده را تغییر دهید؟

مطمئنا سیستمی که می‌تواند پنج سال آینده را پیش‌بینی کند، خیلی کارهای دیگر هم می‌تواند انجام دهد. مثلا شما می‌توانید جنگ‌ها را پیش‌بینی کنید. قیمت ارزهای مختلف و خیلی چیزهای دیگر را پیش‌بینی کنید. ما می‌دانیم که دلار، ماه بعد چقدر می‌شود. الان خود ما روی همین مسایل کار می‌کنیم تا مسایل مالی مرکزمان را حل کنیم.

شما گفتید که برنامه تولید انبوه دارید؟

بله البته من که نه. من برنامه دارم این سیستم را تحویل بدهم، برود. فقط می‌خواهم به اسمم ثبت شود…

چرا؟

راحت صحبت کنم. من دنبال دردسری برای خودم نیستم و نمی‌خواهم آن را تولید کنم. از آن می‌خواهم برای خودم استفاده کنم.

فکر نمی‌کنید اگر سه، چهار سال دستگاه را برای خودتان نگه می‌داشتید و مخفیانه استفاده می‌کردید بیشتر به نفع‌تان بود؟

از کجا می‌دانید این کار را نکرده‌ام؟ شاید اگر شش‌ماه پیش می‌آمدید، وضعیت مالی من این نبود و مثلا دفتر مجزا برای خودم نداشتم. با این دستگاه شرایط من خیلی تغییر کرد.

شما در زمینه فیزیک هم مطالعه کرده‌اید، نظریه‌های فیزیکی بسیاری در زمینه سفر به زمان وجود دارد، شما از آنها کمک گرفته‌اید…

متاسفانه من با انیشتین و نیوتن مشکل دارم. مشکل شخصی است البته… .

می‌خواهم بدانم احیانا ماوراءالطبیعه هم در پیش‌بینی‌های شما دخیل هست یا همه چیز زمینی و علمی است؟

خیر. به‌هیچ عنوان از ماوراءالطبیعه استفاده نکردم. من ماوراءالطبیعه را نه تکذیب می‌کنم و نه تایید اما به هیچ‌وجه از نیروهای ماوراءالطبیعه استفاده نکردم. [با خنده می‌گوید که برای پیشگویی هیچ اجنه‌ای اینجا نمی‌آید.]

اما ماشین زمان هنوز برای ما گنگ است و خیلی نقطه‌های کور دارد. شما از نظریه‌های علمی درباره سفر به آینده و پیشگویی آن استفاده کرده‌اید؟ مثلا درباره گذشته نظریه‌ای داریم که می‌گوید اگر با سرعتی بیشتر از سرعت نور از جو زمین خارج شویم، می‌توانیم گذشته زمین را ببینیم. برای پیشگویی آینده هم همچین نظریه‌هایی هست؟

نظریه خیلی‌خوبی است من هم این نظریه را داشته‌ام.

استفاده از این دستگاه نیازمند دانش خاصی است؟ یعنی وقتی این دستگاه به تولید انبوه رسید، کاربران باید آموزش ببینند؟

نه. این دستگاه یک دفترچه راهنمای آموزشی دارد که همه می‌توانند از آن استفاده کنند.

این دستگاه نتیجه پیشگویی‌هایش را چطور به ما نشان می‌دهد؟ مثلا یک مانیتور دارد که نتیجه روی آن نوشته می‌شود؟

شما می‌توانید نتیجه را به صورت نوشته ببینید یا بشنوید.

شنیداری؟ یعنی این دستگاه یک سیستم هوشمند است که با توجه به موقعیت آن فرد و آینده، جمله‌سازی می‌کند و پاسخ می‌دهد؟

بله. اگر بخواهیم، می‌توانیم سیستم شنیداری را روی آن نصب کنیم.

خب مثلا حالا من این دستگاه را خریداری کرده‌‌ام. لودینگ این دستگاه چقدر طول می‌کشد؛ یعنی چقدر بعد از خرید و راه‌اندازی برای من پیشگویی می‌کند؟

حدودا یک هفته کانکت شدن آن زمان می‌برد اما خب کانکت‌شدن آن مساوی با آینده شماست.
‌ ‌
مثلا شما سرانجام بحران کره‌شمالی را پیش‌بینی کرده‌اید؟ تکلیف ما را روشن کنید، بالاخره کره‌شمالی، آمریکا را می‌زند یا نه؟

اتفاقا ماجرای کره خیلی برای من جالب بود [می‌خندد] چون یاد جومونگ می‌افتادم. آن را پیش‌بینی کردم اما نمی‌توانم اعلام کنم اما از نظر اقتصادی برای ایران خیلی تاثیرگذار است.

یعنی مثلا قیمت دلار پایین می‌آید؟

نه. دیگر نمی‌توانم این چیزها را بگویم.

وقتی این دستگاه به تولید انبوه رسید، هرکس بخواهد می‌تواند این دستگاه را تهیه کند؟ فکر نمی‌کنید دسترسی عمومی به ماشین زمان هرج‌ومرج یا مشکلاتی ایجاد کند؟

ما می‌توانیم دسترسی به آینده را محدود کنیم. یعنی با توجه به افراد، ظرفیت‌بندی کنیم و افراد فقط بتوانند شخصیت خودشان را پیش‌بینی کنند. دسترسی اطلاعات بارکدبندی است. کد باید باشد. این دستگاه برای سنین مختلف فرق می‌کند و هر ماشین زمان تنها آینده یک نفر را تا پنج سال بعد پیشگویی می‌کند.

شما ادعا می‌کنید این دستگاه با ۹۸درصد اطمینان و تنها دودرصد خطا آینده را پیشگویی می‌کند، صحت آزمایش‌ها، یعنی میزان اعتبار پیشگویی‌ها را چطور سنجیده‌اید؟

مثلا ۱۰ آزمایش انجام دادیم. هشت، ۹ تای آن درست بود. این دستگاه می‌تواند زمان ازدواج، زمان تولد فرزندان و جنسیت فرزندان را پیشگویی کند.

این موضوع از نظر دینی مشکلی ندارد؟

به هیچ عنوان. من روی بحث علوم پیش رفتم. شما حتی قرآن را که ببینید، خیلی مسایل در آن هست. در اصل ماشین زمان پروژه‌ای است که من آن را از قرآن درآوردم و به آن ایمان دارم. از نظر دینی هم هیچ مشکلی ندارد چون علم و فیزیک است و چیز ماوراء‌الطبیعه‌ای ندارد.

به این دلیل سوال می‌کنم که سرنوشت را پیش‌بینی می‌کند. بر اساس آموزه‌های دینی ما، فقط خدا از آینده آگاه است.

ما هم جانشین خدا روی زمین هستیم. منظورم انسان است. اصلا کار خلاف شرعی انجام نشده است. من با خیلی از دوستانم که شدیدا در کار دین بودند، صحبت کردم. آنها هم مخالف این مساله بودند که چنین چیزی باشد. همیشه آدم‌های مخالف و موافق وجود دارند. کسی که مخالف است را اجبار نمی‌کنم از دستگاه استفاده کند، می‌تواند ببیند بقیه که استفاده کرده‌اند، سود برده‌اند یا خیر.

یک کاربر چطور باید درخواست‌هایش را از دستگاه بپرسد؟ منظورم دقیقا این است که چطور داده‌های مربوط به سوالمان را وارد دستگاه می‌کنیم؟

این هم از مواردی است که فعلا نمی‌خواهم بگویم. اگر این سیستم را امشب ارایه دهیم، فردا صبح در چین ساخته می‌شود.

این دستگاه چه زمانی قرار است به طور عمومی عرضه شود؟

پنج سال دیگر. در واقع باید بگویم که بین پنج تا هشت سال دیگر اما می‌گویم که شرایط خوبی منتظر ایرانی‌هاست.

شما در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها ادعا کرده‌اید که آمریکا برای ساخت این دستگاه و رسیدن به این تکنولوژی سالانه صدمیلیارددلار هزینه می‌کند و هنوز هم به نتیجه نرسیده‌است، اینها را از چه منبعی می‌گویید؟ این آمارها صحت دارد؟

بله. چیزی است که آمریکا دارد هزینه می‌کند. من حتی در یکی از برنامه‌های مستند ایران دیدم که چطور چنین هزینه‌هایی می‌کنند و به نتیجه نمی‌رسند.

شما تک نفره، با ۴۰۰-۵۰۰هزارتومان این دستگاه را ساختید، از کجا می‌دانید تیم تحقیقاتی آنها با این همه هزینه به نتیجه نرسیده‌است؟

آنها نتیجه نگرفته‌اند. اگر نتیجه گرفته بودند، باید با هم برخورد می‌کردیم یا باید قبلا پیش‌بینی می‌کردند و جلوی کار من را می‌گرفتند.

منبع: شرق

جمعه 30/1/1392 - 22:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته