• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 43
زمان آخرین مطلب : 6191روز قبل
محبت و عاطفه
 

غوطه ور شدن در آب ساکن، شجاعت می خواهد اما در امواج خروشان

شناور شدن

علاوه بر شجاعت، تفکر نیز لازم دارد .

Regards : Unique

چهارشنبه 15/1/1386 - 1:4
محبت و عاطفه
 

تنها زمانی می توانی وجود خورشید را حس کنی که مستقیم به آن نگاه نکنی .

Regards : Unique

چهارشنبه 15/1/1386 - 1:1
محبت و عاطفه
 

یک طرح نو بزن، توی قاب سبز زندگی

کنار پنجره بهار،

به طلوع شکفتن ها نگاه کن .

خورشید لبخند می زنه و با نور گرمش،

همه موجودات رو زنده می کنه .

این اولین پیغام روزه !

نور به آشیونه پرنده ها سرک می کشه

و حنجره قناری ها رو باز می کنه،

این لبخند نوره !

Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 8:23
محبت و عاطفه
 

به تو سپرده بودمش

با هزار و یک امید .

و امروز برای هزار و یکمین بار

دلم را می برم

تا شکستگی اش را ...

گچ بگیرند !!!

Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 8:20
محبت و عاطفه
 

ساعت یازده و نیم است .

برایت پیغامی می فرستم

طبق معمول هرصبح

که پیروز و برقرار باشی .

دوستت دارم .

چه یادم باشی

چه نباشی !!!

Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 8:18
محبت و عاطفه
 

پس از این می خواهم

موج دریای هم اکنون باشم

لحظه را دریابم

صخره ثانیه را بشکافم

ماسه ترس و غم دلهره را

ببرم از دریا

بسپارم به غروب شن زار

به گذشته، به دیاری متروک

Regards : Unique

 

شنبه 11/1/1386 - 8:8
محبت و عاطفه
 

وقتی به تو فکر می کنم،

بهار می آید و جا خوش می کند

روی سطرهای باران زده ای که هرروز برایت می نویسم ...

دنیای عجیبی است !

بهار، ثانیه ثانیه می آید ...

ثانیه ثانیه !!!

Regards : Unique

 

شنبه 11/1/1386 - 8:4
محبت و عاطفه
 

پیچک خانه

زمستان خشکید

و

همه گلدان ها

ولی امروز

دوباره

همه شان سبز شدند

پس چرا

این دل فرسوده من

نشود سبز

و

نگیرد آرام

Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 8:1
محبت و عاطفه
 

اگر بخندی، دنیا به تو می خندد

و اگر گریه کنی، تنها خواهی گریست !

آواز بخوان، تپه ها به تو پاسخ خواهند داد

آه بکش، در هوا محو خواهد شد .

انعکاس ها به صدای شادمانی محدود می شوند

اما از صدای غوغاها پا پس می کشند .

شادی کن، مردم به سوی تو جذب می شوند

اندوهگین باش، برمی گردند و  می روند

آنان شادی کامل و تمام عیار تو را می طلبند

اما به غم و اندوه تو نیازی ندارند

خوشحال باش، دوستان زیادی گرد می آوری

غمگین باش، همه را از دست خواهی داد

کسی نیست که جام شراب تو را رد کند

اما صفرای زندگی را تنها باید بنوشی .

Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 7:57
شعر و قطعات ادبی
 

تا خدا فاصله ای نیست، بیا،

باهم از پیچ و خم سبز گیاه، تا ته پنجره بالا برویم

و ببینیم خدا،

پشت این پنجره ها

لحظه ای کاشته است ؟!

تا خدا فاصله ای نیست، بیا، باهم از غربت این نادانی

سوی اندیشه ادراک افق

مثل یک مرغ غریب

لحظه ای، پر بزنیم ...

کاش، می شد همه سطح پر از روزن دل

بستر سبز علف های مهاجر می شد

یا همان فهم عجیب گل سرخ

یا همین پنجره گرد غروب

تا مرا با تو از این سادگی مبهم ترس

ببرد تا خود آرامش احساس پر از فهم وصال !
تا خدا، فاصله ای بود اگر

من چه می دانستم که اقاقی زیباست ؟!

یا گل سرخ، پر از سرِّ خداست ؟!
یا اگر بود که من، لای اوراق پر از سجده برگ، رمز تسبیح ! نمی نوشیدم !

و از آرزویش مرطوب شعور من و تو،

در دل گرم و پر از شور امید

خطی از عشق نمی فهمیدم !
من،

به پرواز خدا در دل من، در دل تو

مثل هر صبح پر از آیه و نور، بارها ! معتقدم،

و قسم می خورم این بار، به هر آیه نور

تا خدا،

فاصله ای نیست، بیا

 Regards : Unique

شنبه 11/1/1386 - 7:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته