• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 118
تعداد نظرات : 41
زمان آخرین مطلب : 6224روز قبل
محبت و عاطفه

         عشق يعني خاطرات بي غبار دفتري از شعر و از عطر بهار عشق يعني يك تمنا , يك نياز زمزمه از عاشقي با سوز و ساز عشق يعني چشم خيس مست او زير باران دست تو در دست او عشق يعني ماتهب از يك نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق يعني عطر خجلت ....شور عشق گرمي دست تو در آغوش عشق عشق يعني "بي تو هرگز ...پس بمان " تا سحر از عاشقي با او بخوان عشق يعني هر چه داري نيم كن از برايش قلب خود تقديم كن

دوشنبه 6/1/1386 - 10:6
محبت و عاطفه

        

من آن خنجر به پهلویم ُ که دردم را نمی گویم

به زیر ضربه های غم نیفتد خم به ابرویم

مرا اینگونه گر خواهی ُ دلت را آشنایم کن

من آن نشکستنی هستم ُ بیا و امتحانم کن

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شــدم آن عــاشــق دیــوانــه کــه بــودم

در نهان خانه ی جسمم گل یاد تو درخشید

عطر صد خاطره خندید بوی صد خاطره پیچید

یادم آید که شبی باز از آن کوچه گذشتیم

پـر گشـودیـم و در آن خلـوت دلخواسته گشتیم

لحظــه ای بــر لــب آن جــوی نشستیــم

کوه و صحرا و شب و سنگ همه دلداده به آواز شباهنگ

آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام

گــوشــه ی مــاه فــرو ریختــه در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

یادم آید که به من گفتی که از این عشق حذر کن

لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب آئینــه ی عشــق گــذران اســت

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

به تو گفتم حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشست

تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم نپریدم

بار دیگر به تو گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تـا بـه دام تـو افتـم همـه جـا گشتـم و گشتـم

حــذر از عشــق نــدانــم نتــوانــم

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستـــــم نـــــرمیـــــدم

در شب و تنهایی و غم

آن شب و شبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم

بـی تـو امـا بـه چـه حـالـی مـن از آن کـوچـه گـذشتـم

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

دوشنبه 6/1/1386 - 10:6
محبت و عاطفه

       

تمام لحظه هاي شيرين زندگي ام خاطرات باتوبودن است .

محبت را دركنار توآموختم وعشق را درنگاه مهربان وپرمهر تو خلاصه كرده ام .

تمام ثروتهاي دنيا در برابر نگاه پرمهرت هيچ است وتمام خوشبختي ام فقط درباتوبودن است

پس تا هميشه با من بمان - بمان تاتمام آرزوهاي من كه ازتوسرچشمه مي گيرد تحقق يابد

و در گذرزمان با توخوشبختي اوج گيرد باتوكه معناي عشق را درچشمانت يافتم .

لحظه هايت را با خاطره هاي پراز عشق وعلاقه در قلب كوچكم جاي مي دهم .

 

دلم میخواد اون پرنده ی بی آشیون که تو آسمون دنبال یه پناهگاه میگرده ،


یه جایی واسه نشستن پیدا کنه ، یه جایی که آروم بگیره و خستگی در بکنه.


دلم میخواد اون پسرک که کنار اون درخت نشسته اینو باور بکنه که دیگه هیچ صدای تیک تاکی

از اون دور دورا نمیاد، شاید اگه خوب گوش بده از یه جای دیگه یه صدای قشنگ تر


بشنوه.دلم میخواد باغچه ی ریحون حیا طمون همیشه ریحوناش دست نخورده باقی بمونه، 


بشکنه دست اون باغبونی که میخواد ریحون باغچمونو بچینه. دلم میخواد اون پری قصه ی تنها ییام

هیچ وقت تنها نباشه،هر روز پنج بار از اونی که بهش میگن خدا میخوام تنهاش نذاره.


دلم یه جیز دیگه ام میخواد ... میخواد آرزو ها همیشه آرزو باقی بمونن...

همیشه... سبز سبز...

يه آرزو ديگه هم دارم كه از همه آرزوهام واسم عزيزتره ، كه هيچ وقت از عشقم جدا نشم

 

 

دوشنبه 6/1/1386 - 10:2
آموزش و تحقيقات

     

بقایای موجودات زنده که در لایه های زمین مانده اند سنگواره (فسیل) نامیده می شوند در فرآیندی که میلیونها سال به طول می انجامد سنگواره مانند یک کپی از حیوان یا گیاه مرده شکل می گیرد این فرایند آهسته به این معنی است که سنگواره هاییکه امروزه کشف می شوند از بقایای گونه های بسیار قدیمی تشکیل شده اند که بسیاری از آنها اکنون منقرض شده اند.




حیوانات وگیاهان بسیار قدیمی نه تنها توسط فرآیند فسیل شدن در صخره ها بلکه به طرق دیگر نیز حفظ شده اند در بعضی موارد اعضای نرم بدنشان هم چنان به بقای خود ادامه داده اند برای مثال حشرات و عنکبوتها در عنبر حفظ شده اند ماموتهای پشمالو در دره های عمیق یخ زده به نام لایه منجمد دائمی یافت شده اند استخوانهای گربه های دندان شمشیری در حفره های قیر بسیار قدیمی کشف شده اند.


حشرات
که حدود 350 میلیون سال پیش ظاهر گشتند اکنون فراوان ترین گروه جانوران روی زمین را تشکیل می دهند آنها از اجداد بدون بال خود تکامل حاصل کردند اما بعدها توانایی قدرت پرواز را کسب نمودند در حدود 130 میلیون سال پیش افزایش چشمگیر در تعداد و نوع حشرات حاصل شد گروههای جدید نظیر زنبور ها،مورچه ها و پروانه ها بر روی گیاهان متعلق به همان دوره رشد و نمو یافتند.


اکنون بزرگترین و متنوعترین گروه حیوانات روی زمین بی مهرگان (حیوانات بدون ستون مهره)هستند آنها همچنین اولین حیواناتی هستند که حدود یک میلیارد سال در دریاها تکامل یافتند تا 600 میلیون سال پیش چتر دریایی پدید آمده و دیگر نرم تنان مانند حلزون 50 میلیون سال بعد بوجود آمدند اولین نرم تنان ساکن زمین بیش از 400 میلیون سال پیش بر روی زمین ظاهر گشتندو باعث ازدیاد حیواناتی نظیر حشرات و عنکبوتها شدند.



این وابستگان عقربهای امروزی و خرچنگهای نعل اسبی بین 250 تا 440 میلیون سال پیش در آبهای شیرین و دریاها یافت شدند عقربهای دریایی از دست و پای پارو مانند خود برای شنای سریع استفاده می کردند گونه های بزرگتر آنها تا 1/2 متر (7 فوت)می رسیدند و با چنگالهای بزرگ خود ماهی شکار می کردند.


عکسهایی که می بینید مربوط به فسیل و گونه های عقرب دریایی و حشرات و نرمتنان است .














 

دوشنبه 6/1/1386 - 10:2
محبت و عاطفه

     

   

نمی دانم محبت را بـر چه کاغذی بنويسم که هرگز پاره نشود

 بـرچـه گلـی بـنویـسم که هـرگز پرپر نشـود

 بـر چه ديواری بنويسم که هرگز پاک نشود

بـر چه آبـی بنويسم که هـرگز گل آلود نشود

 وسرانجام بـر چه قلـبی بنويسم که هـرگز سـنگ نشود

 

 

دوشنبه 6/1/1386 - 10:0
محبت و عاطفه

     

 

فاصله ها

در شب  فاصله ها ، خاطره مهمان من است

          ياد تو روشني كلبه ي ويران من است

 

  بغض ياران بشكسته است كنون در دل ابر

باغ جان منتظر بارش باران من است

 

                                               گر به دادم نرسد ماه دل افروز خيال

    

      حجم شب سايه فكن بر دل بيمار من است   

 

دوشنبه 6/1/1386 - 10:0
محبت و عاطفه

     

صلیب

آخرین بار که او را دیدم گردنبند صلیبی به او هدیه کردم و گفت
من که دوستت ندارم پس چرا به من هدیه می دهی ؟
گفتم : بر سر هر گوری
 صلیبی می نهند

این صلیب را بر گردنت بالای قلبت بیاویز

زیرا آنجا گورستان عشق من است

 

 

 

 

زايری خسته و تنها

    تو كوير برهوت زندگی

له له يه جرعه آب روی لباش

ره به سوی كعبه دلت گذاشت

ولی آسمون چشمات نازنين

حسرت يه قطره بارون رو روی دلش گذاشت

دوشنبه 6/1/1386 - 9:59
محبت و عاطفه

     

گورستان عشق

در کویر تشنه ی عشق من آبی ترین ستاره ام را به تماشا نشسته ام
دیگر نمی خواهم جسدی را که در سردخانه ی قلبم به یادگار نگاه داشته ام با خود حمل کنم
هر کجا که میروم یاد و خاطره اش آزارم میدهد عذاب می کشم
هزاران بار خواسته ام اورا در
گورستان ابدی دفن کنم اما......................
ولی هر بار که نگاهم به او می افتد ناقوس دلم برمی آورد که
دست نگه دار.........
عقلم به من راه سلامت را می نمایاند اما دلم از روی آتش می گذرد و مرا می سوزاند
همیشه اوست که در من حرف آخر را می زند
و من
به حکم او در اتش جهنم عشق
خاکستر می شوم......

دوشنبه 6/1/1386 - 9:59
محبت و عاطفه

   

         

       

 

رفتنت آغاز ويرانيست حرفش را مزن

ابتداي يك پريشاني است حرفش را مزن

گفته بودي چشم بردارم من از چشمان تو

چشمهايم بي تو باراني است حرفش را مزن

آرزو داري ديگر بر نگردم پيش تو

راهمان با اينكه طولاني است حرفش را مزن

دوست داري بشكني قلب پريشان مرا

دل شكستن كار آساني است حرفش را مزن

خورده بودي سوگند روزي عهد مارا بشكني

اين شكستن نامسلماني است حرفش را مزن

دوشنبه 6/1/1386 - 9:58
محبت و عاطفه

   

         

     

انتظار تو

انتظار تو كوله بار سنگيني است كه به دوش مي كشم.....انتظار شيرين است......درديست كه دوستش دارم!!!غمي است كه رنجم مي دهد....غمت را هم دوست دارم

دوشنبه 6/1/1386 - 9:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته