• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 177
تعداد نظرات : 31
زمان آخرین مطلب : 3812روز قبل
دعا و زیارت

عکس در مورد محرم

 

 

 

 

یا علی التماس دعا

دوشنبه 9/10/1387 - 8:48
دعا و زیارت

سلام

روز دوم محرم و ورود کاروان امام حسین (ع) به کرب و بلا

امام حسین در روز ترویه یعنى هشتم ذى ‏حجه سال 60 قمرى از مكه معظمه به سوى عراق مهاجرت فرمود و پس از چند روز، لشكریان عبیدالله بن زیاد به فرماندهى حر بن یزید ریاحى با آن حضرت مواجه شده و مانع حركت آن حضرت به سوى كوفه شدند. گرچه حر بن یزید، مأموریت داشت با امام حسین برخورد شدید نماید، ولیكن رفتار وى با آن حضرت بر رفق و مدارا بود. به همین جهت‏ حر و لشكریانش در نماز جماعت امام حسین(ع) شركت مى ‏كردند و به خطبه ‏هاى دلنشین وى گوش جان مى‏ سپردند و این دو سپاه، چند روز بدون هیچ‏گونه مشكلى در كنار هم بودند.

اما عبیدالله بن زیاد كه عطش فراوان براى جنگ با اباعبدالله الحسین داشت، نامه ‏اى به حر بن یزید نوشت و وى را مأمور سخت‏گیرى بر امام حسین (ع) نمود. حر بن یزید نیز طبق فرمان، راه را بر امام حسین و یارانش مسدود نمود و آنان را به سوى منطقه خشك و بى حاصل به نام كربلا هدایت كرد و در آنجا آنان را در محاصره خویش قرار داد.

روز پنج شنبه دوم ماه محرم  سال 61 هجرى امام حسین علیه السلام در یكى از نواحى نینوا به نام كربلا فرود آمد. قافله امام حسین چون به سرزمین كربلا رسیدند، آن حضرت پرسید:

این زمین چه نام دارد؟ عرض كردند: كربلا.

آن حضرت تا نام كربلا را شنید، فرمود: اللهم انی اعوذ بك من الكرب و البلاء.

فرمود: این، موضع كرب و بلا و محل محنت و عنا است، فرود آیید كه اینجا منزل و محل خیمه‏ هاى ما است و این زمین، جاى ریختن خون ما است و در این مكان قبرهاى ما واقع خواهد شد. جدم رسول خدا مرا به این امور خبر داد.

 

روز بعد عمر بن سعد بن ابى وقاص زهرى با چهار هزار نفر از كوفه رسید و در مقابل امام جاى گرفت. عمر بن سعد از قریش و از طایفه بنى زهره بن كلاب و خویش نزدیك حضرت آمنه مادر بزرگوار رسول خدا (ص) بود. پدرش سعد بن ابى وقاص از پنج نفرى است كه در آغاز بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله بوسیله آشنایى با ابى ابكر به دین اسلام در آمدند و نام او در تاریخ اسلام و فتوحات اسلامى پر آوازه است.
عمر بن سعد كسى نزد امام علیه السلام فرستاد كه چرا به عراق آمده اید؟ امام در جواب فرمود: عراقیان خود مرا با نوشتن نامه خوانده اند اكنون اگر از آمدن من كراهت دارید به همان حجاز باز مى گردم. ابن سعد نامه اى به ابن زیاد نوشت و آنچه را امام فرموده بود گزارش داد. ابن زیاد گفت: اكنون كه چنگال هاى ما به سوى او بند شده است، امید نجات و بازگشتن به حجاز دارد؟ دیگر گذشت و راهى براى وى باقى نمانده است.
آنگاه به ابن سعد نوشت نامه ات راخواندم آنچه نوشته بودى فهمیدم از حسین بن على علیه السلام بخواه كه خود و همه همراهانش با یزید بیعت كنند و آنگاه كه بیعت به انجام رسید، ما هرچه خواستیم نظر خواهیم داد. سپس نامه دیگرى از ابن زیاد رسید كه آب را به روى حسین و یاران وى ببند تا قطره اى از آن را ننوشند، و عمر بى درنگ عمرو بن حجاج را به فرماندهى چهار هزار سوار فرستاد كه میان اباعبدالله و آب فرات حایل شدند و راه آب را بر امام و اصحابش بستند و این پیش آمد و سه روز پیش از شهادت امام روى داد.

امام علیه السلام از ابن سعد خواست كه با وى ملاقات كند و شبانه در میان دو سپاه ملاقات كردند و مدتى با هم سخن گفتند. چون عمر بن سعد به اردوگاه خود بازگشت و نامه به ابن زیاد نوشت كه خدا آتش جنگ را خاموش كرد و با هم توافق كردیم و امر امت به خیر و صلاح برگزار شد، اكنون حسین بن على آماده است كه به حجاز برود و به یكى از مرزهاى اسلامى روانه شود و آنگاه جمله اى را به عنوان دروغ مصلحت آمیز براى رام كردن ابن زیاد نوشت. با رسیدن این نامه ابن زیاد نرم شد و تحت تاثیر پیشنهادهاى ابن سعد قرار گرفت. اما شمر بن ذى الجوشن (لعنت الله علیه) كه حاضر بود گفت: اشتباه مى كنى، این فرصت را غنیمت شمار و دست از حسین بن على كه اكنون بر وى دست یافته اى بر مدار كه دیگر چنین فرصتى به دست نخواهى آورد. ابن زیاد گفت: راست مى گویى، پس خودت رهسپار كربلا باش و این نامه را به ابن سعد برسان كه حسین و یارانش بدون شرط و تسلیم شوند. آنگاه ایشان را به كوفه فرستاده و گرنه با ایشان بجنگد و اگر هم ابن سعد زیر بار نرفت و حاضر نشد با حسین بن على بجنگد، تو خود فرمانده سپاه باش و گردن او را بزن و سرش را براى من بفرست.
آنگاه به ابن سعد نوشت: من تو را نفرستادم كه با حسین بن على مدارا كنى و نزد من از وى شفاعت كنى، و راه سلامت و زندگى او را هموار سازى. اكنون ببین اگر خود و یارانش تسلیم شدند آنها را نزد من بفرست، و اگر امتناع كردند بر آنها حمله كن تا آنان را بكشى و بدن ها را مثله كنى، اما عهد كرده ام كه او را بكشم و لگد كوب اسب ها كنم. اكنون اگر به آنچه دستور دادم عمل كردی، تو را پاداش مى دهم و اگر به این كارها تن ندادى از كار ما و سپاه ما بركنار باش و لشكریان را به شمر بن ذى الجوشن واگذار كه به ما وى دستور داده ایم.

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد (ص) و آل محمد.

دوشنبه 9/10/1387 - 8:42
خانواده

سلام

دلم درد گرفته از اینکه مسلمونم ، از اینکه ...

نمی دونم چی بگم آخه به من و شما هم میگن مسلمون !!!!

مگه پیامبر نفرمودند هر کس فریاد مسلمانی را بشنود و به او کمک نکند مسلمان نیست . پس چرا ما داریم تو کشته شدن مردم غزه رو می بینیم ولی هیچ کار نمی کنیم .

اگه کسی حرفی داره بزنه لااقل درد دلت کمتر میشه ...

 

 

یا علی (ع)

يکشنبه 8/10/1387 - 9:47
دعا و زیارت

 

 

محرم

یا علی 

 

سلام دوستان

یه باره دیگه محرم اومد بازم همه جا سیاهپوش شده بازم همه جا پرچم زدن « یا حسین(ع) » یا اسم ساقی کربلا رو نوشتن همه جا بوی محرم گرفته اصلا انگار همه ی طبیعت فریاد میزنه یا حسین . خوبه ما هم تو این ماه حسینی بشیم نه تنها تو این ماه بلکه همیشه حسینی بمونیم . بچه ها یادمون باشه فقط روضه و گریه نباشه پیام عاشورا رو به یاد داشته باشید : برپایی نماز و امر به معروف و نهی از منکر ؛ ایناست که مهمه .

يکشنبه 8/10/1387 - 9:29
شهدا و دفاع مقدس

سلام بر همه کاربران محترم تبیان به ویژه برادر خودم مهدی جون

شهدا ذخایر این مملکتند

نوع فهم دكتر شریعتى از مفهوم عالى شهید، برداشتى خالص، عمیق و ناب از فرهنگ اصیل اسلامى است. وى در تعریف كلمه «شهید» مى‏گوید:
"شهید در لغت، به معناى حاضر، ناظر، به معناى گواه و گواهى دهنده و خبر دهنده راستین و امین و هم چنین به معنى آگاه و نیز به معنى محسوس و مشهود، كسى كه همه چشم‏ها به او است و بالاخره به معنى نمونه، الگو و سرمشق است.
«شهید» زنده، جاوید، حماسه ساز، عارف، آگاه، انتخاب‏گر و روزى خوار نعم الهى است و این اصیل‏ترین دریافت از متون و فرهنگ اسلامى به شمار مى‏رود، چنانچه قرآن كریم نیز بدان اشاره مى‏كند. دكتر شریعتى در جاى دیگر مى‏نویسد:
"شهید، قلب تاریخ است؛ هم چنان كه قلب به رگ هاى خشك اندام، خون، حیات و زندگى مى‏دهد، جامعه‏اى كه رو به مردن مى‏رود، جامعه‏اى كه فرزندانش ایمان خویش را به خویش، از دست داده‏اند و جامعه‏اى كه به مرگ تدریجى گرفتار است، جامعه‏اى كه تسلیم را تمكین كرده است، جامعه‏اى كه احساس مسئولیت را از یاد برده است و جامعه‏اى كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخى كه از حیات و جنبش و حركت و زایش بازمانده است؛ شهید همچون قلبى، به اندام‏هاى خشك مرده بى‏رمق این جامعه، خون خویش را مى‏رساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است كه به یك نسل، ایمان جدید به خویشتن را مى‏بخشد. شهید حاضر است و همیشه جاوید؛ كى غائب است؟"
بخش فوق بیشتر رویكردى كربلایى دارد، بدین معنا كه دكتر با نگاه به شهیدان كربلا و فضاى حاكم بر آن، به وصف شهید پرداخته است و الا همیشه اینگونه نیست كه در جامعه‏اى منحط و رو به عقب، سیماى تابناك شهید رخ نماید. شهداى جهادهاى نبى ‏اكرم ‏صلى الله علیه و آله و امام على‏علیه السلام شاهد این ادعاست.

از همتون التماس دعا دارم .

اینم پیامک شهدا 30001357

يکشنبه 8/10/1387 - 9:23
دعا و زیارت

آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست

هركجا هست خدایا به سلامت دارش

تعجیل در فرج مولامان                  صلوات

يکشنبه 12/12/1386 - 15:7
دعا و زیارت

پیرمرد با حالی بود كه تو مسجد جمكران یه میز داشت و چند تا شربت كه به زائرای آقا می داد و می گفت : برای فرج آقامون دعا كنین كه دیگه بیاد .

يکشنبه 12/12/1386 - 14:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته