• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 8
زمان آخرین مطلب : 6155روز قبل
دعا و زیارت
 

زندگينامه امام محمد باقر(ع)

نام: محمد بن علي .

كنيه: ابو جعفر و ابوجعفر اول.

القاب: باقر، شاكر، هادى، امين، شبيه - به خاطر شباهت ايشان به پيامبر اكرم(ص) -.

مشهورترين لقب آن حضرت، «باقر» است. پيامبر اكرم (ص) به واسطه جابربن عبدالله انصارى، آن حضرت را به اين لقب، ملقب كرد و به ايشان سلام رساند.

منصب: معصوم هفتم و امام پنجم شيعيان.

تاريخ ولادت: اول رجب سال 57 هجرى.

برخى از مورخان، ولادت ايشان را در سوم صفر سال 57 هجرى دانسته‏اند.

محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).

نسب پدرى: امام زين‏العابدين، على بن حسين بن على بن ابى‏طالب(ع).

نام مادر: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى (ع) كه مكنّى به ام‏عبدالله بود.

اين بانوى ارجمند، از زنان بزرگ عصر خويش بود كه امام صادق (ع) درباره شأن و منزلت او، فرمود: جده‏ام، فاطمه بنت حسن، صديقه بود و در آل امام حسن (ع) زنى به درجه و مرتبه او نرسيد.

چون نسب امام محمد باقر(ع)، هم از پدر و هم از مادر، به امام اميرالمؤمنين(ع) و فاطمه زهرا(س) مى‏رسد، به ‏ايشان علوى بين علويين و فاطمى بين فاطميين گفته مى‏شود.

مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام زين العابدين (ع) در سال 95 تا سال 114 هجرى، به مدت 20 سال.

تاريخ و سبب شهادت: هفتم ذى حجه سال 114 هجرى، در سن 57 سالگى (و به قولى ربيع‏الاول يا ربيع‏الآخر سال 114 هجرى) به وسيله زهرى كه ابراهيم بن وليد عبدالملك، در ايام خلافت هشام بن عبدالملك، به آن حضرت خورانيد.

محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر پدرش، امام زين‏العابدين (ع) و عمويش، امام حسن مجتبى (ع) و فرزندش، امام صادق (ع).

همسران: 1. ام فروه بنت قاسم. 2. ام حكيم و چند ام ولد.

فرزندان: 1. امام جعفر صادق (ع). 2. عبدالله. 3. ابراهيم. 4. عبيدالله. 5. على. 6. زينب. 7. ام سلمه.

اصحاب و ياران : تعداد اصحاب، ياران و راويان آن حضرت، بيش از آن است كه بتوان نام همه آنان را در اين جا آورد، به ناچار نام برخى از بزرگان آنان را ذكر مى‏كنيم:
1. زرارة بن أعين.
2. معروف بن خربوذمكى.
3. ابو بصير اسدى.
4. فضيل بن يسار.
5. محمدبن مسلم.
6. يزيد بن معاويه عجلى.

اين شش نفر، در علم رجال، به «اصحاب اجماع اولى‏» شهرت يافته‏اند كه فقها و حديث‏شناسان شيعه، اتفاق‏ نظر و اجماع دارند بر صحت نقل روايت آنان از امام معصوم(ع).
7. حمران بن أعين.
8. بكير بن أعين.
9. عبدالملك بن أعين.
10. عبدالرحمن بن أعين.
11. محمد بن اسماعيل بن بزيع.
12. عبدالله بن ميمون.
13. محمد بن مروان.
14. اسماعيل بن فضل هاشمى.
15. ابو هارون مكفوف.
16. ظريف بن ناصح.
17. سعيد بن ظريف.
18. اسماعيل بن جابر خثعمى.
19. عقبة بن بشير اسدى.
20. كميت بن زيد اسدى.
21. جابر بن يزيد جعفى.

زمامداران معاصر:
1. معاوية بن ابى سفيان (35- 60ق.).
2. يزيد بن معاويه (60- 64ق.).
3. معاوية بن يزيد (64- 64ق.).
4. عبدالله بن زبير (64- 73ق.).
5. مروان بن حكم (64- 65ق.).
6. عبدالملك بن مروان(65- 86ق.).
7. وليد بن عبدالملك (86- 96ق.).
8. سليمان بن عبدالملك (99-96ق.).
9. عمربن عبدالعزيز (99- 101ق.).
10. يزيد بن عبد الملك (101- 105ق.).
11. هشام بن عبدالملك (105- 125ق.).

از ميان خلفاى مذكور، تنها عبدالله بن زبير، كه به مدت ده سال بر حجاز و عراق حكومت كرد، از غير بنى اميه بود و بقيه، همگى از سلسله بنى اميه و از دو تيره فرزندان ابوسفيان و فرزندان حكم بن عاص بودند و تمامى آنان جز معاوية بن يزيد (معروف به معاويه ثانى) و عمربن عبدالعزيز در اذيت و آزار اهل بيت پيامبر اكرم(ص) و امامان شيعه اتفاق داشتند. 

 

 

رويدادهاى مهم:

1. حضور امام محمد باقر (ع) در واقعه كربلا، در سن چهار سالگى، به همراه پدرش، امام زين العابدين (ع) در محرم سال 61 هجرى.

2. شهادت امام زين العابدين (ع)، پدر ارجمند امام محمد باقر (ع)، در سال 95 هجرى.

3. مباحثات و احتجاجات امام محمد باقر (ع) با بزرگان مذاهب و اديان، درباره اثبات حقانيت اهل بيت (ع).

4. ضرب سكه اسلامى، براى پول رايج خلافت اسلامى، و اسقاط سكه رومى توسط عبدالملك بن مروان، در سال 76 هجرى، با مشورت و يارى امام محمد باقر(ع).

5. احضار امام محمد باقر (ع) و فرزندش، امام جعفر صادق (ع) به شام از سوى هشام بن عبدالملك.

6. تأسيس پايه‏ ها ى اصلى حوزه علوم اهل بيت (ع) در مدينه، و تربيت شاگردان مبرز توسط امام محمد باقر(ع).

7. مسموميت و شهادت امام محمد باقر (ع)، درسال 114 هجرى، به دست ابراهيم بن وليد بن عبدالملك، والى مدينه، به دستور خليفه وقت، هشام بن عبدالملك.

8. به خاك سپارى بدن مطهر امام محمد باقر (ع) در قبرستان بقيع، در مدينه، در كنار قبر پدرش، امام زين العابدين (ع) و عمويش، امام حسن مجتبى (ع)، توسط امام‏جعفر صادق (ع) و ساير بازماندگان. 

 

 

 

دوشنبه 14/3/1386 - 15:58
موبایل
 

بالا بردن سرعت اينترنت تا ۱۱۵.۲ :


برای انجام اين کار بايد مراحل زير را با من همراهی کنيد بعد ببينيد که چه اتفاقی می افته.

controlpanel/phone and modem/ modem/properties/advance

بعد بايد این عبارت رو توی کادری که در اون صفحه وجود داره بنويسيد و okرا بزنيد حالا در اينترنت با سرعت۱۱۵.۲سير کنيد

 

at&fx

دوشنبه 14/3/1386 - 15:50
کنکور
 

به نام بزرگترين ناظم آفرينش

«معجزه ي نظم»

اين سرگذشت مربوط به فردي است به نام زهرا . م : 

زهرا در سال آخر دانشسراي مقدماتي تحصيل مي كرد . از تابستان آن سال پدر و خواهر بزرگترش مدام به او اهميت اين سال آخر را گوشـزد مي كردند و او را به تلاش و درس خواندن براي شركت در كنكور آن ســال ترغيب مي كردند. ولي زهرا كه فكر مي كرد پس از فارغ التحصيل شدن بلافاصله به كــــار در آموزش و پـروش مشغول مي شود اين توصيه ها را عمل نمي كرد . او با اين كه در آذر ماه براي كنكـور ثبت نام كرد ولي هيچ برنامه ريزي خاصي براي شركت در كنكور نداشت .

تا اين كه يك هفته مانده به كنكور مرحله ي اول كه در اسفند ماه برگزار مي شـــد، از طرف آموزش و پرورش اعلام شد فعلا به نيروي معلم در مقطع ابتدايي نياز نيســــــت و    فارغ التحصيلان دانشسرا بايد دو سالي را در خانه بگذرانند .

زهرا ناگهان به خود آمد و احساس كرد از همــدوره اي هاي خود عقب مانده است و با بي فكري هاي خود مجبور است دو سال را عاطل و باطل بگذراند .

وي پس از مدتي فكر كردن و پرس و جو در مورد منابع كنكور تصميمي گرفت :

او تصميم گرفت به زندگي خود حتي در طول اين يك هفته نظمي ببخشــد و سعي خود را بكند. او اول برنامه ريزي كرد و كتاب هاي مهم تر كه ضريب بالاتري در كنكور داشتند را انتخاب كرد. سپس براي روز به روز و حتي ســـــاعت به ساعت اين هفته برنامه ريزي كرد و به آن نظم خاصي بخشيد .

او اراده كرده بود كه تلاش كند و حتي در مقابل سرزنش ها ي پدر و خواهرش و تمسخر هاي برخي از افراد كه به او مي گفتند خيلي دير جنبيده است با ســـرسختي ايستاد و هر روز از ساعت 6 صبح تا 12 شب به طور مداوم مي خـــواند و استراحتش محدود مي شد به وقت خوردن غذا و خواندن نماز و نيز در مقابل هر 55 دقيقه درس خواندن ، 5 دقيقـه چشمانش را مي بست .

سرانجام روز كنكور فرا رسيد . او با وضو و توكل به خدا وارد جلســـــه شد ، او سؤالات  درس هاي عمومي را بسيار عالي زد و درس هاي اختصاصي را كمتـر موفق بود .

سرانجام كه در خرداد ماه كه نتايج آمد همه را متعجب ساخت . او با اين كه رشـته اش با رشته ي امتحاني اش در كنكور (علوم انساني) متفاوت بود اما رتبه ي 4000 را كـــــسب كرده بود .

زهرا حالا آدم ديگري شده بود . او به اهميت توكل به خدا ، برنامه ريزي و نظــــم در كارها پي برده بود . پس از پايان امتحانات دانشسرا در 10 تير در حالي كه تا 15 مردادماه  ( زمان برگزاري امتحان مرحله ي دوم كنكور ) فقط 35 روز فرصت داشت . اما نااميـــد نشد . ابتدا از پدر و مادش خواست كتاب هاي رشته ي علوم انساني را از فاميل يا آشنايان جمع آوري كنند . سپس كاغذي برداشت و با يك برنامه ريزي دقـيق براي تك تك روز ها و ساعت ها و حتي لحظه هاي اين مدت  برنامه ريزي كرد :

1 . مدت تماشاي تلويزيون را از 10ساعت در هفته به 45 دقيقه در هفته كاهش داد .

2 . تلفن به دوستان و گذراندن وقت با دوستان را به حداقل رسانيد .

3 . مطالب حفظي ومطالب فهميدني و وقت گذرا را از هم تفكيك كرد .

4 . هر شب از ساعت 11 تا 12 را فقط به تست زدن ، افزايش سرعت عمل و مرور مطـالب اختصاص داد .

5 . شايد باور كردني نباشد ولي او ساعتي كنار خود قرار داد و خود را موظف كرد كه در هر 5 دقيقه به طور متوسط يك صفحه بخواند .

6 . براي تغذيه اش هم با كمك مادرش برنامه ريزي كرد و سعي نمـــود از مواد مغذي و تقويت كننده ي مغز و حافظه مانند : گردو ،شير‌، كنجد ، آب ميوه و ... در طـــول روز به طور كامل استفاده كند .

پدر و مادر زهرا كه جديت او را ديدند نيز با او بسيار همكاري نمودند و او را در عمـل به برنامه ريزي اش بسيار كمك كردند .

لازم به يادآوري است كه در طول اين يك ماه خيلي از مواقع افكار نااميد كننده و ياس آلودي به سراغ او مي آمد . به طور مثال :

1 . چگونه تو كه رشته ات آموزش ابتدايي است مي خواهي فقط با صــــرف يك ماه با كساني رقابت كني كه چهار سال براي اين دروس وقت گذاشته اند ؟

2 . اگر حتي طبق برنامه ريزي ات هم پيش بروي تعدادي از كـــــتاب ها را نمي رسي بخواني پس بي خود اميد واري .

3 . دروس علوم انساني خيلي فرار هستند و به طور حتم درسي كه الآن مي خواني تا 20 روز ديگر در ذهنت نمي ماند .

و هزاران فكر ياس آلود ديگر . زهرا در مقابل اين حرف ها فقط مي گفت : توكل بر خدا من نهايت تلاشم را مي كنم و خدا هم كمك مي كند . اگر قبول هم نشدم حداقل خودم را سرزنش نمي كنم و لااقل وقت خود را با بي نظمي و بطالت هدر نداده ام .

سرانجام كنكور فرا رسيد . زهرا حتي سر جلسه هم نظم را فراموش نكـرد . او قبل از جلسه با چند نفر مشورت كرده بود و ياد گرفته بود اصول زير را رعايت كند :

1 . ابتدا سراغ تست هاي دروس آسان تر و جذاب تر برود .

2 . هر گاه خسته شد پنج دقيقه اي را با بستن چشم ها ويا خوردن كيك و ... به خــــود استراحت دهد .

3 . تست هاي مشكل و وقت گير را با علامتي مشخص كند و آخر جلسه آنها را انجام دهد .

4 . به مطالبي كه ضريب بيشتري در قبولي اش دارند بيشتر اهميت و الويت دهند .

و بالاخره در شهريور ماه زهرا با ناباوري اسمش را در روزنامه ديد كه در رشته ي جامـعه شناسي دانشگاه اصفهان آن هم روزانه قبول شده بود.

آري زهرا فقط با نظم بخشي به زندگي اش و برنامه ريزي براي لحظه هاي آن و مهـم تر از آن با اميد و توكل به خدا به گنج بزرگ موفقيت و رضايت دست يافت .

دوشنبه 14/3/1386 - 15:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته