• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 311
تعداد نظرات : 30
زمان آخرین مطلب : 5582روز قبل
خانواده


Lion heart

برای دیدن عکسها با اینترنتی جز تبیان وصل شوید
سه شنبه 4/10/1386 - 2:10
دانستنی های علمی
http://aycu21.webshots.com/image/36940/2006201982179970827_rs.jpg

برای دیدن عکسها با اینترنتی جز تبیان وصل شوید

Lion heart

سه شنبه 4/10/1386 - 2:8
دعا و زیارت



برای دیدن عکسها با اینترنتی جز تبیان وصل شوید

Lion heart

سه شنبه 4/10/1386 - 2:5
محبت و عاطفه

Lion heart

سلام دوستان برای دیدن عکس ها با اینترنتی  به جز تبیان برید

حتما این کار رو بکنین
جمعه 30/9/1386 - 1:49
دانستنی های علمی



Lion heart

جمعه 30/9/1386 - 1:29
دعا و زیارت

الف_ عصمت پیامبران

تعریف عصمت:

کلمه عصمت در اصل لغت به معنای منع و بازداشتن است و به همین سبب به قلاده و طوق در گردن نیز اطلاق می گردد.۱ اما در اصطلاح عبارت از ملکه عبارت ملکه روحی یا حالت خاصی در انسان است که به موجب آن وی از گناه و خطا بازداشته می شود. عصمت به معنای اخیر از ویژگیهای پیامبران است و به عقیده دانشمندان در امور زیر کاملاْ تحقق دارد:

۱. مصونیت از خطا در مقام گرفتن وحی

۲. مصونیت از خطا در مقام تبلیغ و رساندن پیامهای الهی

۳. مصونیت از خطا در مقام انجام وظایف و تکالیف شخصی و به عبارتی عصمت از معصیت.۲   

به طور خلاصه سه مورد فوق را در دو زمینه می توان خلاصه نمود که عبارتند از: مصونیت از گناه و مصونیت از خطا و اشتباه.

بررسی ماهیت عصمت:

جهت شناخت دقیقتر ماهیت عصمت٬ توجه به مسایل زیر ضروری است:

۱. وجود صفت عصمت در پیانبران منافاتی با اراده و اختیار آنان ندارد. مقصود از معصوم بودن پیامبران آن نیست که آنان از جنبه های انسانی خارج گشته اند و فاقد قدرت برای انجام گناه و معصیت هستند٬ بلکه انبیا انگیزه ای جهت انجام معصیت در خود نمی بینند و یا بهتر است گفته شود که عوامل بازدارنده آنان از گناه و معصیت ( که همان ایمان و علم است ) عوامل نیرومندی است.

۲. عصمت در انبیا٬ فیضی الهی است که در اثر آن پیامبران چه در گرفتن وحی و ابلاغ آن به مردم و چه در انجام تکالیف و وظایف خود از هرگونه خطا و اشتباهی مصونیت پیدا می کنند. چنین فیضی برای موفقیت پیامبرن در انجام رسالت و تکالیفی که بر دوش دارند٬ امری ضروری است. اما وجود این صفت در پیامبران به معنای نفی تلاش آنان جهت حفظ ایمان و شخصیت الهی و انسانی آنان نمی باشد. بنابر آیات قرآن٬ پیامبران از طریق مواظبت بر عبادات٬ استقامت در مسیر دعوت و مبارزه شدید با هواهای نفسانی٬ در تقویت و تثبیت در وجود خود تلاش می کرده اند.


 

Lion heart

دوشنبه 26/9/1386 - 21:31
دعا و زیارت

دلایل عصمت

2. عصمت انبیا و اعتماد مردم

قرآن کریم به عنوان یکی از فلسفه های بعثت انبیا می فرماید:« پیامبران عاملان بشارت و انذار مردم هستند تا به این وسیله عذر و بهانه ای برای مردم در مقابل خداوند باقی نماند.»۱ پیامبران مربی و الگوی مردم هستند و تربیت انسانهای دیگر را بر عهده دارند. همچنین عامل ابلاغ و حی و فرامین الهی هستند و در این مورد موظف و مسئول می باشند. روشن است که توفیق پیامبران الهی در هر حال در گرو عصمت آنان است. زیرا در صورتی که حتی یک مورد خلاف و یا اشتباه در عملکرد پیامبران مشاهده شود٬ کافی است که اعتماد عمومی را از آنان سلب نماید و صلاحیت آنان را در زمینه الگو بودن مردم یا وسیله اتمام حجت برای دیگران زیر سوال ببرد. از این رو عصمت سرمایه ای است که در سایه آن انبیای الهی موفق به جلب اعتماد عمومی می شنود و از طریق آن به هدایت غافلان و بی خبران اقدام می کنند. از ایات قرآن بدست می آید که پیامبران دارای چنان شخصیت پاک و درخشانی بودند که حتی مخالفان آنان نیز نتوانستند نقطه ضعفی از نظر اخلاقی به آنان نسبت دهند٬ گرچه این مخالفان با اصرار در عقاید انحرافی خویش٬ بر مبارزه خود با پیامبران تأکید می ورزیدند.


۱.سوره نساء آیه ۱۶۵

 

 

 

دلایل عصمت

۱. وجود منشأ عصمت در شخصیت پیامبران

به عقیده استاد مطهری عصمت در پیامبران معلول یک عامل داخلی در شخصیت آنان است٬ نه آنکه یک نیروی خارجی جبراْ آنها را از گناه بازدارد. این عامل داخلی به عقیده استاد٬ نوع بینش و درجه ایمان و یقینی است که پیامبران دارند. ایشان می نویسند:« افراد مردم از نظر ایمان و توجه به آثار گناهان متفاوتند٬ به هر اندازه که ایمانشان قویتر و توجه شان به آثار گناهان شدیدتر باشد٬ اجتنابشان بیشتر و ارتکاب آن کمتر می شود. اگر درجه ایمان به حد شهود و عیان برشد٬ به اندازه ای که آدمی حالت خود را هنگام ارتکاب گناه حالت شخصی ببیند که می خواهد خود را از کوه پرت کند یا زهر کشنده ای را بنوشد٬ آنگاه احتمال اختیار گناه به صفر می رسد. یعنی هرگز به طرف گناه نمی رود. چنین حالتی را عصمت از گناه می نامیم. پس عصمت از گناه ناشی از کمال ایمان و شدت تقوی است.»۱ در مورد مصونیت از اشتباه نیز استاد مطهری سخنان ارزشمندی دارند:« مصونیت از اشتباه نیز مولود نوع بینش پیامبران است٬ یعنی در صورتی که معلومات انسان بر خواسته از اطلاعات تجربی و اکتسابی او باسد٬ احتمال این مطلب وجود دارد که در تطبیق ذهنیات خود با واقعیتهای موجود در خارج٬ دچار خطا و اشتباه شود٬ اما در همان حال در متن واقعیت موجود در هستی اشتباهی رخ نخواهد داد٬ آنچه در مورد پیامبران اهمیت دارد٬ آن است که از درون خود با واقعیت هستی ارتباط و اتصال دارند و در متن واقعیت اشتباهی فرض نمی شود. پیامبران با بن هستی و ریشه وجود و جریانها متصل و یکی می شوند٬ لذا از هرگونه اشتباه مصون و معصوم خواهند بود.»۲ 


۱. مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی٬ ص ۱۴۶

۲. همان٬ ص ۱۴۶ ٬ ۱۴۷

 

Lion heart

دوشنبه 26/9/1386 - 21:30
دعا و زیارت

دلایل عصمت

۳.عصمت و تبعیت از پیامبران

با مطالعه آیات قرآن روشن می شود گه اطاعت از پیامبران ـ به خصوص رسول گرامی اسلام (ص) ـ همه جا در کنار اطاعت خداوند به صورت مطلق و بی قید و شرط مورد تأکید قرار گرفته است. در برخی آیات نیز عصیان از پیامبران در کنار عصیان از امر الهی مطرح و از عواقب ان بیم داده شده است. چند نمونه از آیات بسیاری را که در این زمینه هستند ذکر می نماییم و سپس به تجزیه و تحلیل انها می پردازیم.

سوره نساء٬ آیه ۵۹ می فرماید: « ای اهل ایمان از خدا و رسول و صاحبان امر اطاعت کنید.»

سوره نساء٬ آیه ۸۰ می فرماید: « هر کس که رسول را اطاعت کند٬ پس خدا را اطاعت رده است.»

سوره حشر٬ آیه ۷ می فرماید: « هرچه رسول به شما ارزانی داشت بگیرید و از هرچه نهیتان نمود بازایستید.»

و در سوره احزاب ایه ۳۶ تاکید می کند که « هر کس با خدا و رسول او مخالفت ورزد٬ گمراه شده است٬ آن هم گمراهی دور و شدید.»

در این آیات٬ اطاعت از رسول به شکل مطلق و بدون قید و شرط مورد سفارش قرار گرفته است که قهراْ مبین عصمت در وجود پیامبر است. زیرا از حکمت و عدالت خدای تعالی بعید است که مومنان  را به اطاعت بی چون و چرا از شخصی فرمان دهد که احتمال انجام کارهای خلاف یا اشتباه از او در بین باشد٬ اما با فرض معصوم نبودن رسول و پیامبر٬ احتمال وقوع خطا یا ارتکاب گناه از سوی او منتفی نخواهد بود. در صورتی که از نظر قرآن همه جا عکس مطلب فوق مورد تأکید قرار گرفته و به اعتبار وجود عصمت در شخصیت رسول گرامی (ص)٬ ولایت و تصرف او در جان و نفوس مومنان٬ مرتبه ای والاتر از ولایت مومنان نسبت به خودشان اعلام شده است.


۱. سوره احزاب٬ آیه ۵ :« پیامبر نسبت به مومنین از خودشان سزاوارتر است.» 

Lion heart

 

دوشنبه 26/9/1386 - 21:28
دعا و زیارت

  ب_ اعجاز و معجزه

  اعجاز از نظر معنای لغوی به معنای به عجز آوردن است٬ اما در اصطلاح به این معناست که مدعی نبوت یا رسالت برای اثبات حقانیت خود دست به انجام کاری زند که خارق عادت بوده و دیگران از انجام ان عاجز باشند. در ضمن این کار با خواست و اراده الهی انجام می شده است و همان پیامبر نیز قبل از بعثت خود قادر به انجام ان نبوده است. تعبیر معجزه به طور مستقیم در قرآن وارد نشده است٬ بلکه کارهای خارق العاده پیامبران با تعابیر مانند« آیه‌» به معنای نشانه و علامت و « بینه» به معنای دلیل روشن و واضح نامیده شده است. متکلمان اسلامی از آن نظر که این علامتها٬ عجز و ناتوانی سایر افراد را اشکار می سازد٬ آنها را « معجزه » می نامند.۱ دانشمندان تعریف های بسیاری از معجزه ارائه کرده اند که یکی از ان تعاریف به شرح زیر است:« معجزه امر خارق العاده ای است که تعلیم و تعلمی نباشد و با تحدی همراه باشد.»۲

جهت آشنایی بیشتر با ماهیت معجزه و اختلاف آن با پدیده های خارق العاده دیگر نظیر سحر و کرامات٬ توضیحاتی ارائه می شود:

۱. تعبیر خارق العاده در تعبیر معجزه٬ به معنای شکننده عادت است و منظور از آن٬ ظهور پدیده ای است که با آن عرف و عادت طبیعی مردم در هم می شکند. برای مثال زنده شدن یک مرده یا تبدیل یک عصا به اژدها٬ از پدیده هایی نیست که با عرف و عادت معمولی سازگاری داشته یا حتی با قوانین فیریکی شناخته شده٬ قابل توجیه باشد.

۲. معجزه ارتباطی با تعلیم و تعلم ندارد٬ خلاف سحر که ماهیت تعلیم و تعلمی دارد و با مهارتهای اکتسابی ارتباط دارد. از این رو نخستین بار که معجزه ای به دست پیامبری ظاهر می گردد٬ خود نیز همانند دیگران غافلگیر و دچار شگفتی می شود. حضرت موسی(ع) پس از تبدیل عصایش به اژدها دچار وحشت گردید و پا به فرار گذاشت.۳ در مورد رسول خدا(ص) نیز قرآن می فرماید:« تو امید و انتظاری نداشتی که کتابی( به عنوان معجزه) بر تو افکنده شود.»۴

این قراین نشان می دهد که معجزه ماهیت تعلیم و تعلمی ندارد و خارج از محاسبه و پیش بینی پیامبر است.

۳. سومین ویژگی یک معجزه مقرون بودن آن با تحدی است. «تحدی» در لغت به معنای اعلام مسابقه و هماوردخواهی است٬ اما در اصطلاح یعنی پیامبر صاحب معجزه٬ با اطمینان کامل٬ منکران و مخالفان خود را با آوردن نظیری برای معجزه خود دعوت کند و زمینه را برای شرکت آنان در یک مسابقه و مبارزه فراهم سازد. بدیهی است که در چنین مقابله ای٬ این معجزه است که سر افراز خارج می شود٬ سحر یا کرامات اولیا گرچه پدیده هایی خارق العاده باشند٬ اما هرگز قابلیت تحدی را به معنایی که گفته شد٬ نخواهد داشت.۵  

 

۵. برخی از دانشمندان شرط دیگری را هم در تعریف معجزه افزوده اند و آن منطبق نبودن معجزه با ادعای پیامبری است٬ به این معنی که هر پیامبری هنگام بعثت باید نخست روشن سازد که چه کاری را به عنوان معجزه انجام دهد و سپس همان کار را به عنوان کار خارق العاده انجام دهد٬ نه آن که ادعای کار خارق العاده مشخصی را بکند و سپس کار خارق العاده دیگری از او سرزند.

          

Lion heart

دوشنبه 26/9/1386 - 21:25
دعا و زیارت

ضرورت اعجاز

معجزه دلیل حقانیت یک پیامبر است و از این نظر یک ضرورت است. چه بسا کسانی که بدون مشاهده معجزه از سوی یک پیامبر به رسالت او ایمان اورده و در حقانیت آن پیامبر تردیدی به خود راه ندهند٬ اما در هر حال برای مردم ـ از جمله مخالفان ـ منطقی است که برای پی بردن به حقانیت یک پیامبر از وی طلب معجزه کنند. در این صورت لازم است پیامبر معجزه یا معجزاتی ارائه کند که در پی آن مردم قانع شوند و حجت بر آنان تمام گردد٬ زیرا هدف از ارائه معجزه فقط اقناع مردم و روشن شدن حقانیت پیامبر است. در نخستین ملاقات موسی و فرعون پس از آنکه فرعون دعوت موسی را رد کرد و او را تهدید نمود٬ حضرت موسی(ع) به فرعون گفت:« اگر چیزی که حقانیت مرا روشن سازد بیاوردم٬ باز ایمان نخواهی آورد؟ فرعون گفت: اگر راست می گویی آن را بیاور و موسی عصای خود را بر زمین افکند که تبدیل به اژدهایی بزرگ شد و دستش را بالا کشید که در اثر آن نور سفیدی چشم بینندگان را خیره ساخت.»۱ به این ترتیب موسی(ع) با ارائه این دو معجزه حجت را بر فرعون و اطرافیان او تمام کرد٬ هر چند که آنها با جادوگر خواندن موسی و هارون٬ تلاش کردند تا عظمت این پیامبر (ص) را در چشم دیگران پایین آورند.

Lion heart


۱. سوره شعراء٬ آیات ۳۰ تا ۳۳

دوشنبه 26/9/1386 - 21:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته