توبه و گناه
آب و كشتي : شما ديدهايد هنگامي كه كشتي روي آب حركت مي كند، ممكن است آب موج داشته باشد و اين آب در كشتي بريزد. بر اثر آن كشتي سنگينتر مي شود و يك مقدار بيشتري در آب فرو مي رود، آنگاه، موج كه پيش ميآيد آب بيشتري در كشتي مي ريزد و بار دوباره پايينتر ميرود و در مرتبة ديگر بر اثر موج، آب بيشتري در كشتي مي ريزد. مثلاً اگر بدنة كشتي چهار متر از سطح دريا بالاتر باشد تا اين موجها چهار يا پنج متري بالا نيايند آب در كشتي نمي ريزد. امّا اگر چند موج پنج متري بزند آب در كشتي مي ريزد و بر اثر آن مثلاً كشتي يك متر پايين تر مي رود يعني سه متر ارتفاع پيدا ميكند. درقبل اگر موج چهار متري مي آمد آب در كشتي نمي ريخت، امّا حال با موج چهارمتري هم آب در كشتي مي ريزد و همينطور اين سير به هم مربوط ميشود كه هر چه در كشتي بيشتر آب بريزد كشتي هم بيشتر در آب فرو مي رود و هر چه كشتي بيشتر در آب برود مسلماً آب بيشتري در كشتي مي ريزد. مسائل، اينگونه به هم مربوط مي شوند و اين از انسان است كه علقه روي علقه و تعلّق روي تعلق مي آيد. دلبستگي روي دلبستگي و تاريكي روي تاريكي مي آيد و اگر بتوان اين آبهايي را كه در كشتي ريخته خالي كرد، سطح كشتي از آب بالاتر مي آيد. اين انسان هم كه در اين عالم مادّي قرار گرفته مثل كشتي روي آب است و هر چه آب كمتر در كشتي باشد اين كشتي بر آب مسلّطتر است و خطر غرق شدنش هم كمتر است و سبكبالتر و سريعتر حركت مي كند. امّا هر چه آب همراه خودش بيشتر بردارد سنگينتر ميشود و بيشتر فرو مي رود وديگر درياها مسلّط و مسخرّش نيستند. بلكه درياها بر او مسخر و مسلّط هستند. يعني اين كشتي اگر از آب دريا خالي شد، دريا مسخّرش ميشود و به راحتي روي آب حركت ميكند، در مقابل هر اندازه از آب دريا در آن ريخته شده باشد به همان نسبت دريا بر او مسلّط و خطر نزديكتر ميشود. انسان هم هرچه كه محبّت دنيا كمتر پيدا بكند بر دنيا مسلّط است و سالم تر مي تواند از دنيا عبور كند و هر چه محبّت دنيا آمد سنگينتر ميشود، دنيا بر او مسلّط ميشود و ممكن است غرق شود. اين دعاهايي كه انسان مي خواهند مثل دعاي ابو حمزة، زيارت عاشورا، دعاي ندبه، اين پمپاژ كردن و آب را از كشتي بيرون ريختن است تا اين كشتي سبك بشود و بهتر بتواند حركت كند و به سر منزل مقصود برسد. اينكه هر شب مثلاً دستور است انسان هفتاد مرتبه استغفار كند مثل اين است كه بگويند بر اثر موج مقداري آب در كشتي شما ريخته شده است وشما بايد هفتاد سطل آب بكشيد و آنها را از كشتي بيرون بريزيد. بيرون كه ميريزيد سبك مي شويد و حركتش آسانتر مي گردد. هر كسي كه يك (العفو) و(استغفرالله) در شب مي گويد يك مقداري آب اين كشتي را تخليه مي كند وكسي هم نبايد بگويد كه مثلاً در كشتي من آب نيست. گناهي كه صورت مي گيرد آبي است كه دراين كشتي ريخته شده است. و آن استغفرالله كه از روي صدق مي گويد يك مقدار آبي را خارج ميكند و آزاد مي شود. انسان هرچه كه غافل از خداوند مي شود متكبّرتر ميشود و هر چه متكّبرتر مي شود غافلتر ميشود و اين دوتا باهم هستند و همين طور هرچه هم كه ريا مي كند از خدا دورتر ميشود و هرچه كه دورتر از خداوند ميشود بيشتر ريا ميكند.
حائري شيرازي ـ تمثيلات ج1