• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 258
تعداد نظرات : 1680
زمان آخرین مطلب : 4673روز قبل
محبت و عاطفه

در ذهن نیافرینمت می میرم


 از شاخه اگر نچینمت می میرم


 ای عادت چشم های بی حوصله ام


 یک روز اگر نبینمت می میرم

 
سه شنبه 14/8/1387 - 0:59
شعر و قطعات ادبی

دلت را خانه ی من کن،مصفا کردنش با من


به ما درد دل افشا کن،مداوا کردنش با من


اگر گم کرده ای، ای دل کلید استجابت را


بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من


بیفشان قطره ی اشکی که من هستم خریدارش


بیاور قطره ای اخلاص،دریا کردنش با من



اگر درها به رویت بسته شد دل بد مکن باز آی


در این خانه دق الباب کن،وا کردنش با من


به من گو حاجت خود را،اجابت می کنم آنی


طلب کن آنچه می خواهی،مهیا کردنش با من


بیا قبل از وقوع مرگ،روشن کن حسابت را


بیاور نیک و بد را جمع،منها کردنش با من



چو خوردی روزی امروز،ما را شکر نعمت کن


غم فردا مخور،تامین فردا کردنش با من


به قرآن آیه ی رحمت فراوان است ای انسان


بخوان این آیه را تفسیر ومعنا کردنش با من


اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت


تو نام توبه را بنویس،امضا کردنش با من

 
شنبه 11/8/1387 - 15:51
محبت و عاطفه

تو کم ازآن کرم ابریشمی که

 

چون عاشق گشت،

 

پر گشود و پروانه شد ؟!

 

ای عاشق، پر پروازت کو؟

 

 
چهارشنبه 8/8/1387 - 0:17
دانستنی های علمی

از پنجره نگاه می ‌كنم

 

 می ‌آیند و می ‌روند آدم‌ها ، با خود و بی ‌خود

 

 و گاهی وجودشان را در همین كوچه‌ها و خیابان‌ها به جا می ‌گذارند

 

 و در پیچِ كوچه‌ و خیابان گم می ‌شوند

 

 و بی ‌خودی خود به خانه می ‌روند

 

 و باز فردا در كوچه‌ها و خیابان‌های همیشه‌ این شهر

 

به ‌دنبال خود در به ‌در می ‌گردند

 

تا شاید روزی گم‌شده‌شان را پیدا كنند

 

...

 

گم شدن و شاید پیدا شدن ..

 

 و ما بی ‌وقفه گمیم و خود نمی ‌دانیم ... .. .

  

 

دوشنبه 6/8/1387 - 0:0
شعر و قطعات ادبی

رازقی پر پر شد...

 

باغ درچله نشست...

 

تو به خاک افتادی...

 

کمر عشق شکست...

شنبه 4/8/1387 - 16:0
شعر و قطعات ادبی

فروغ بخش شب انتظار ، آمدنی ست


نگار، آمدنی غمگسار ،آمدنی ست


به خاك كوچه دیدار آب می پاشند


بخوان ترانه شادی كه یار آمدنی ست


ببین چگونه قناری ز شوق می لرزد!


مترس از شب یلدا!بهار آمدنی ست


صدای شیهه رخش ظهور می آید


خبر دهید به یاران : سوار آمدنی ست


بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند


یگانه فاتح این كوهسار ، آمدنی ست

 
جمعه 3/8/1387 - 0:56
شعر و قطعات ادبی

در سایه‌ی این سقف ترک خورده نشستیم

 

بی‌حوصله و خسته و افسرده نشستیم

 

خاموش چو فانوس که در خویش خمیده است

 

پیچیده به خود با تن تا خورده نشستیم

 

یك بار به پرواز پری باز نكردیم

 

سر زیر پر خویش فرو برده نشستیم

 

بر سنگ مزار دل خود مرثیه خواندیم

 

یك عمر به بالین دل مرده نشستیم

 
چهارشنبه 1/8/1387 - 14:37
خواستگاری و نامزدی

یادمان باشد

 

دیر یا زود

 

خواه نا خواه

 

بوسه خواهیم داد روزی مرگ را

 

دور خواهیم شد از این رنگ و ریا

 

آری این آغاز است!

 

انتظار ِ مرگ

 

شاید

 

انتظار ِ زندگیست!

 
سه شنبه 30/7/1387 - 14:17
شعر و قطعات ادبی

دل به داغ بی کسی دچار شد نیامدی

 

چشم ماه و آفتاب تار شد نیامدی

 

سنگ های سرزمین من در انتظار تو

 

زیر سم اسب ها غبار شد نیامدی

 

چون عصای موریانه خورده دست های من

 

زیر بار درد تار ومار شد نیامدی

 

ای بلندتر زکاش و دورتر زکاشکی

 

روزهای رفته بی شمار شد نیامدی

 

عمر انتظار ما، حکایت ظهور تو

 

قصه ی بلند روزگار شد نیامدی

 
يکشنبه 28/7/1387 - 19:42
شعر و قطعات ادبی

تو كه نیستی غم غربت با منه

 

همیشه یه دنیا حسرت با منه

 

تو كه نیستی روزا با شب یكی ان

 

هر دوشون تاریكن و تاریكی ان

 

با تو ماهو همه جا می بینم

 

حتی خورشیدو شبا می بینم

 

بی تو این دنیا كه تو چنگ منه

 

دیگه چنگی به دلم نمی زنه

 

می دونستی پبش تو گیره دلم ؟

 

می دونستی بری می میره دلم ؟

 

ای دل صاب مرده/باز تورو خواب برده

 

پاشو از خواب و ببین/دنیاتو آب برده

 

دارم از این همه گریه آب می شم

 

رو سر دنیا دارم خراب می شم

 

خیلی مایوسه دلم یه كاری كن

 

داره می پوسه دلم یه كاری كن

 

غم و غصه شده حق دل من

 

به همینا مستحقه دل من

 

دلی كه بی بتونه دل باشه

 

به خدا بهتره زیر گل باشه

 

دارم از درد غریبی آب می شم

 

رو سر خودم دارم خراب می شم

 
چهارشنبه 24/7/1387 - 22:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته