پنج شنبه 6 ارديبهشت 1403 - 14 شوال 1445 - 25 آوريل 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
امینی_114
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 16
زمان آخرین مطلب : 5622روز قبل
دعا و زیارت
« بــَــداء » محور تغییرات قضای الهی قسمت اول
« یَمْحُوا اللَّهُ مَا یَشاءُ وَ یُثْبِت وَ عِندَهُ أُمُّ الْكتاَبِ »
خداوند هر چه را بخواهد، محو و نابود، و هر چه را بخواهد اثبات مى كند و ام الكتاب (= لوح محفوظ) نزد اوست . رعد / 39
معناى بداء در لغت و اصطلاح
نخست - معناى لغوى بداء:
بدا در لغت دو معنى دارد:
1 - بدا الامر بدوا و بداء، یعنى : این موضوع آشكار و واضح شد. پس ،
یكى از معانى بداء آشكار شدن و وضوح است .
2 - بدا له فى الامر كذا، یعنى : در این موضوع چنین رایى برایش پیدا شد؛ راى تازه اى پیدا كرد.
دوم - معناى بداء در اصطلاح علماى عقاید اسلامى :
علماى عقاید اسلامى گفته اند:
بداء درباره خداوند، آشكار كردن چیزى است كه بر بندگان مخفى بوده و ظهورش براى آنان تازگى دارد.
بنابراین ، كسانى كه پنداشته اند مقصود از بداء درباره خداوند این است كه براى حق تعالى نیز، همانند مخلوقات ، راى تازه اى - غیر از آنچه پیش از بداء داشته - پیدا مى شود،
سخت در اشتباهند، راستى را كه خداوند برتر و بالاتر از آن است كه مى پندارند.
ادامه دارد...
جمعه 23/9/1386 - 22:34
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
مناظره امام باقر (ع) با یکی از خوارج
بسم الله الرحمن الرحیم
دیدن خدا با چشم دل
شخصى از خوارج،به حضور امام باقر (ع ) رسید و گفت : اى ابو جعفر! چه چیزى را مى پرستى ؟
خداوند بزرگ را .
آیا خدا را دیده اى ؟
چشمها با مشاهده او را نمى بینند ، ولى قلبها به حقیقت ایمان او را دیده اند ؛ ذات پاک خدا با قیاس و تشبیه شناخته نشود ،
و بوسیلۀ حس ها درك نگردد ؛ او شبیه انسانها نیست ، بلكه با نشانه هایش او را مى شناسند ؛ او كه در قضاوتش ستم نمى كند ،
خدائى كه پرستش سزاوار او است ، و یكتا معبود جهانیان مى باشد.
آن مرد خارجى كه مجذوب بیان شیوا و عمیق امام شده بود, از محضر امام بیرون رفت , در حالى كه این آیه را مى خواند:
الله اعلَمُ حیث یجعلُ رسالتَه
:
خدا آگاهتر است كه مقام رسالت خود را در وجود چه كسى , قرار دهد
(انعام ـ 124 )
.
_________________
السَّلامُ عَلَیْكَ یا مَنْ بِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَةِ سَیِّدِ الْشُّهَدآءِ یُرْتَجى
سلام بر تو اى كسى كه با زیارت كردن تو ثواب زیارت حضرت سیدالشهداء امید مى رود .
جمعه 23/9/1386 - 22:30
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
از امام زمان(عج) چه بخواهیم؟
از امام زمان(عج) چه بخواهیم؟
قصههایی هست از تشرّفات افرادی كه فكرشان كوتاه بوده و از امام پول، زن، سلامتی و امثال آن را میخواستهاند. اینها همه خوب است. ولی چرا انسان از حضرت آن چیزی را كه خود آن حضرت از خدا میخواهد طلب نكند؟ به همین دعای حضرت در ماه رجب توجّه كنید، حقیقتاً برای ما آموزنده است، ما هم همینها را از خدا بخواهیم «و احتم لی فی قضائك خیر ما حتمت؛ از قضاهای خودت، بهترینش را برای من تقدیر فرما».
«و اختم لی بالسعادة فیمن ختمت؛ مرا از كسانی قرار بده كه امرشان را در این ماه به سعادت ختم میفرمایی». «و احینی ما أحییتنی موفوراً و أمتنی مسروراً و مغفوراً؛ زندهام بدار در حالی كه از الطاف و رحمتهایت، حظّی وافر داشتهام و بمیرانم در حالی كه مسرور و آمرزیده باشم». «واجعل لی إلی رضوانك وجنانك مصیراً؛7 برایم راهی به بهشت و رضوان خودت مقرّر فرما».
او رضوان و رضای خدا را میطلبد. ما هم همینها را بطلبیم كه هیچ چیز بالاتر از رضای خدا و بالاتر از محبّت خدا و اولیای خدا وجود ندارد.
از امام زمان(ع) بخواهیم كه برایمان استغفار كند.یكی از چیزهایی كه خیلی مهم است، استغفار است. استفغار، پوشانندة سیّئات است. اگر طلبِ مغفرت جدّی باشد منجر به مغفرت میشود. یك وقت انسان خودش استغفار میكند، یك وقت دیگران برایش استغفار میكنند، رفقا برایش استغفار میكنند، آن هم مؤثر است امّا راه سومی هم وجود دارد كه بهتر از دو راه قبلی است و آن این است كه انسان به حجّت وقت متوسّل شود و از آن حضرت بخواهی كه یابنرسولالله! شما برایم طلب مغفرت كنید. من این مطلب را از این آیه شریفه میگویم:
و لو انّهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توّاباً رحیماً.8
اگر آنان وقتی كه به خود ستم كردند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر نیز برای آنان طلب آمرزش میكرد، قطعاً خدا را توبهپذیر مهربان مییافتند.
خداوند به پیامبرش میفرماید اگر اینها كه خلاف كردهاند، پیش تو میآمدند و از من طلب مغفرت میكردند، تو هم برایشان استغفار میكردی ـ اگر این دو استغفار با هم ضمیمه میشد ـ آن وقت « لوجدوا الله توّاباً رحیماً» نمیفرماید: «یغفرالله لهم» یعنی خدا ایشان را میآمرزید، بلكه میفرماید: «لوجدوا الله توّاباً رحیماً» تعبیر بسیار جالبی است. یعنی در صورت استغفار خودشان و استغفار رسول خدا، در وجودشان میفهمیدند و مییافتند و درك میكردند كه خدا آنها را آمرزیده است. یعنی در آن صورت غفوریّت و رحمانیت خدا را درك میكردند.
خوب، آن وقت، حجّت خدا، رسول الله(ص) بود و حالا حجّت وقت، امام زمان(ع) است. به خدا قسم اگر ما از امام زمان(ع) بخواهیم برایمان استغفار خواهند كرد. در ساحتِ مقدّس اینها بخل راه ندارد. امام زمان(ع) خلیفة خداست، مظهر تامّة حق است، اسم اعظم خدا، الان امام زمان است. اگر جدّاً بخواهیم، حضرت دعا میكنند، طلب مغفرت میكنند آنگاه انسان، غفوریّت و رحمانیّت خدا را لمس میكند.
برادران یوسف، بعد از آزار یوسف(ع)، وقتی متوجه شدند بدكاری كردهاند، پشیمان شدند و از پدر خواستند كه «یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا...»9 گفتند: پدرجان! تو پیش خدا وجیه هستی، رسول و پیغمبر خدا هستی، پیش خدا آبرو داری، ما گناهكاریم پشیمانیم، از تو میخواهیم كه برایمان طلب مغفرت نمایی، یعقوب(ع) هم پذیرفت. ما هم از پدر حقیقی خود بخواهیم كه او برایمان طلب مغفرت كند. یعنی از امام زمان(ع) درخواست كنیم كه بعد از توبة حقیقی، برای ما طلب مغفرت كند زیرا او «وجیه عندالله» است. او محمود خداست، او ولیّ خداست، او همه كارة عالم است این توبه اگر با آن لطفِ مغفرت توأم شود قطعاً كارساز خواهد بود.
الان هم رسول خدا زنده است، باید از رسول خدا بخواهیم، از امام زمان بخواهیم و عرض كنیم: یابنرسولالله! ای عزیز فاطمه(س)! تو میدانی ما بیچاره هستیم و پناهی نداریم، یكی از القاب شما «غوث» است. یعنی پناه بیپناهان! شما پدر حقیقی ما هستید. ما بچههای بدی هستیم ولی شما پدر خوبی هستید، ما نوكرهای بدی هستیم، اما شما خوب آقایی هستید. ما كجا برویم، به چه كسی بگوییم و به كه پناه ببریم؟ ما شما را دوست داریم و تو از قلب ما خبر داری، در زیارت دارد «و لی حقّ موالاتی» دوستی، حق میآورد، ما حقِّ موالات داریم. به شما امید داریم و از شما میخواهیم كه شما به ما تصدّق كنید. كه خدا صدقهكنندگان را جزای خیر میدهد. دست گدایی ما به سوی شما دراز است.
ماهنامه موعود شماره 82
پنج شنبه 22/9/1386 - 21:27
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
سفارشات امام رضا(ع)
سفارشات امام رضا(ع)
۳۰ آبان ۱۳۸۶
آیا نمیدانی اعمال شیعیان هر صبح و شام به ما عرضه میشود؟ اگر در اعمال آنها تقصیری مشاهده كنیم از خداوند گذشت و بخشش برای آنان طلب میكنیم و اگر پرونده عالی باشد و اعمال نیكو در آن ثبت شده باشد توفیقات بیشتر و شكر الهی را برای آن نیكوكار تقاضا مینماییم.
عبدالعظیم حسنی میگوید كه حضرت رضا(ع) به او فرمودند:
ای عبدالظیم؛ از طرف من به دوستانم سلام برسان و به آنها بگو: شیطان را بر خود مسلّط نكنند. و ایشان را دستور بده به راستگویی و امانتداری، و امر كن كه سكوت را پیشة خود سازند و از مجادلة با یكدیگر خودداری كنند، با روی خوش یكدیگر را ملاقات كنند، و به زیارت هم بروند كه همانا این عمل باعث تقرّب به من میباشد. درّنده خویی نداشته باشند كه بخواهند یكدیگر را پاره كنند.
زیرا من قسم یاد كردهام كه هر كه چنین كند و یكی از دوستان مرا خشمگین سازد از خدا بخواهم كه او را در دنیا به عذاب سختی گرفتار كند و در آخرت از گروه زیانكاران باشد.1
مناقب حضرت امام رضا(ع)
ابن شهر آشوب(ره) در كتاب مناقب از موسی بن یسار نقل كرده است كه گفت:
به همراه حضرت رضا(ع) بودم، هنگامی كه نزدیك دیوارههای شهر طوس رسیده بودند، ناگهان صدای ناله و فریادی شنیدم و به دنبال آن صدا رفتم، دیدم جنازهای است، همینكه چشمم به جنازه افتاد، آقا و سرورم را دیدم كه میخواهند از اسب پیاده شوند، سپس طرف جنازه آمدند و آن را بلند كردند و همانند برّهای كه مادرش را در بر میگیرد و به او میچسبد جنازه را در برگرفتند، آنگاه به من رو كردند و فرمودند:
ای موسی بن یسار! هر كس جنازة دوستی از دوستان ما را تشییع كند، از گناهان خارج میشود مانند روزی كه از مادر متولّد شده است و هیچگونه گناهی ندارد.
و چون جنازه را كنار قبر نهادند، دیدم آقا و سرورم جلو آمدند و مردم را كنار زدند تا میّت برای آن حضرت پدیدار شد، دست مبارك خود را بر روی سینة او نهاده، فرمودند:
ای فلان بن فلان! تو را بشارت باد به بهشت، و بعد از این ساعت دیگر هراس و وحشتی نخواهی داشت.
و من كه این رفتار حضرت و فرمایش ایشان را دربارة آن شخص شنیدم، عرض كردم: فدایت شوم، آیا این مرد را میشناسید؟ به خدا قسم این سرزمینی است كه قبلاً در آن قدم نگذاشتهاید؟ به من فرمودند:
ای موسی بن یسار! آیا نمیدانی اعمال شیعیان هر صبح و شام به ما عرضه میشود؟ اگر در اعمال آنها تقصیری مشاهده كنیم از خداوند گذشت و بخشش برای آنان طلب میكنیم و اگر پرونده عالی باشد و اعمال نیكو در آن ثبت شده باشد توفیقات بیشتر و شكر الهی را برای آن نیكوكار تقاضا مینماییم.2
ماهنامه موعود شماره 82
پینوشت
:
1. الإختصاص، ص 240؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 49، ص230، ح 27؛ المستدرك، ج 9،ص 102، ح 8.
2. مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 341؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 49، ص 98، ح 13؛ المستدرك، ج 12، ص164، ح9؛ بحرانی، مدینة المعاجز، ج 7، ص 228، ح 179.
پنج شنبه 22/9/1386 - 21:21
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
« دلا ئـل و شواهـد قـرآنـى رجعت5»
4-هفتـاد هـزار خانـوار فـرارى از طـاعـون
يكى ديگر از دلايل صحبت و امكان رجعت در اين امت ، داستان هفتاد هزار خانوار فرارى از طاعون است كه دچار مرگ ناگهانى شدند، و سپس با دعاى پيغمبرى
- که مى گويند: حزقيل ، سومين وصى حضرت موسى بوده - زنده شدند.
در اين باره چنين مى خوانيم :
« ألـم تَـرَ إلى الذين خرجوا من ديارهم و هم اُلوف حَذرَ الموت . فقال لهم اللّهُ موتوا ثم أحياهُم . إنّ اللّه لذو فضل على الناس ولكنّ أكثرَ الناس لا يشكرون »
(البقره ، 2 :243)
« آيا نديده اى - يعنى ندانسته اى - گروهى را كه از ترس مرگ از خانه هاى خود بيرون شدند - و به بـهـانه بيمارى طاعون از شركت در جنگ و جهاد خوددارى نمودند -
خداوند فرمان مرگ آنان را صـادر نـمـود، سـپـس - بر اثر دعاى پيغمبرى عظيم الشان -آنان را زنده نمود.
خداوند نسبت به بندگان خود بخشاينده است گرچه بيشتر مردم سپاس نمى دارند »
گـويـنـد: اينان هفتاد هزار خانوار بودند كه از ترس مرگ ، بيمارى طاعون را بهانه قراردادند، در جهاد شركت نجستند، و از خانه هايشان بيرون شدند.
آنگاه در راه ، مرگ همگى فرارسيد. و بر دست سومين وصى حضرت موسى (ع ) زنده شدند، و اينان گروهى از بنى اسرائيل بودند
(1)
.
---------- پی نوشت ---------------
1- مجمع البيان ، ج 2، ص 346ـ247 .
سه شنبه 6/9/1386 - 15:21
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 1
]
دعا و زیارت
« دلا ئـل و شواهـد قـرآنـى رجعت4»
4-داستان عزيز :
« او كـالـذى مَرّ علَى قرية و هى خاوية على عُروشها. قال أنّى يُحى هذه اللّهُ بعدَ موتها ! فأماته اللّه مائة عـام ثمّ بعثَه . قال كم لبثتَ ؟ قال لبثتُ يوماً أو بعضَ يوم .
قال بل لبثتَ مائة عام . فانظُر إلى طعامک و شـرابـک لـم يَـتَـسَنّه . و انظُر الى حمارک . و لنجعلک آية للناس . و انظر الى العظام كيف نُنشزها ثمّ نكسوها لحماً.
فلمّا تبيّن له قال اعلم أنّ اللّه على كلّ شئ قدير »
« يا همانند كسى كه از كنار يك روستاى ويران شده عبور كرد، در حالى كه سقفهاى آن فروريخته بـود، و مـردم آن مرده و استخوانها پوسيده و پراكنده شده بود،
با خودگفت : چگونه خدا، اينها را پـس از مـرگ زنـده مـى كند. در اين هنگام ، خدا او را يكصدسال ميراند، سپس برانگيخت ، و به او گـفت : (نوايى شنيد) چه قدر درنگ كردى ؟
گفت : يك روز يا پاره اى از روز، به او گفت : نه بلكه يـكصد سال درنگ كردى . پس نگاه كن به خوردنى و آشاميدنى خود كه همراه داشتى ، هيچ گونه فرسودگى در آن رخ نداده ،
ولى به الاغ خود نگاه كن كه چگونه فرسوده و از هم گسيخته شده ... كه ماتو را - زنده شدن تو پس از يكصد سال مردن را - نشانه اى براى مردم قرار دهيم
(ازتو شنيده باور كنند كه زنده شدن مردگان حق است ) اكنون به استخوانهاى پوسيده واز هم گسيخته الاغ خـود نـگـاه كـن ، تا چگونه آنها را فرآورده استوار مى سازيم ،
سپس گوشت بر آن مى پوشانيم . پس هـنـگامى كه اين حقايق بر او آشكار گرديد، گفت : هرآينه مى دانم خداوند بر همه كارى توانايى دارد »
(البقره ، 2 : 259)
سه شنبه 6/9/1386 - 15:20
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
« دلا ئـل و شواهـد قـرآنـى رجعت 3»
3-زنده شدن اصحـاب كهـف ؛
يكى از دلائل صحت و امكان رجعت در اين امت ،
زنده شدن اصحاب كهف
است كه در سوره كهف به آن تصريح شده :
و تحسبهم أيقاظاً وهم رُقود... وكذلک بعثناهم ليتَساءَلوا بينهم
(الكهف ، 18 : 18 و19)
گمان مى بردى كه آنان بيدارند ، در حالى كه آنان آرميده اند ... اين چنين آنان رابرانگيختم تا در ميان خود گفتگو كنند.
وكذلک أعثَرنا عليهم ليَعلموا أنّ وعدَ اللّه حقّ و أنّ الساعة لا رَيبَ فيها
(الكهف ، 18: 21)
اين چنين ، ديگران را بر آنان دلالت نموديم ، تا بدانند وعده خداوند ، درباره رستاخيز ، حق است ، و هنگامۀ قيامت هر آينه آمدنى است و جاى شک در آن نيست .
و لَبثوا فى كهفهم ثلاث مائة سنين و ازدادوا تسعاً
(الكهف ، 18 : 25)
آنان در غارشان سيصد سال درنگ نمودند، و نـُه سال بر آن افزودند.
و اين بدان جهت است كه سيصد سال قمرى كه متداول اعراب است ، از سيصدسال شمسى نـُه سال كسر دارد ،
و چون آنان سيصد سال شمسى آرميده بودند ، لازم آمد كه بر سال عربى نـُه سال افزوده گردد تا حساب درست آيد. (300 شمسی = 309 قمری )
سه شنبه 6/9/1386 - 15:19
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
« دلا ئـل و شواهـد قـرآنـى رجعت 2»
- دو بار إماته و إحياء :
در سوره مومن آيه 11 مى خوانيم :
قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين ، فاعترفنا بذنوبنا فهل الى خروج من سبيل
در روز واپـسين كافران گويند : خداوندا ، دو بار ما را ميراندى و دو بار زنده نمودى ، پس اينک به گناهان خويش گردن نهاديم ،
آيا براى بيرون شدن از اين گرفتارى راه چاره اى هست .
در ايـن آيه ، از
دو بار
ميراندن سخن رفته ، كه
هر ميراندن ، حيات سابقى را مى رساند
؛
همانگونه كه دوبار زنده نمودن ، مرگ پيشين را حكايت دارد. مـيـرانـدن نـخست ، پس از حيات دنيوى ، و مرگ دوم ، پس از حيات در رجعت است ،
چنانكه احيا نخست ، در رجعت ، و احيا دوم در روز واپسين است .
بـرخـى
إماته
اولى را همان حالت نطفه بودن دانسته اند، و إماته دوم را مرگ پس ازحيات دنيوى و حيات دوم را حيات اخروى .
برخى ديگر حيات دوم را در قبر دانسته اند كه افراد براى پرسش زنده مى شوند. و دليل بر اينكه حالت نطفه را حالت موت فرض كرده اند،
آيه 28 سوره بقره است كه مى فرمايد:
كيف تكفرون باللّه وكنتم امواتا فاحياكم ...
كه مقصود حالت پيش از دميدن روح است . ولـى ايـن گفتار درست نيست ! زيرا حالت پيش از دميدن روح را،
مَوات
گويند ،
نه اماته ! بدين سـبـب كه وصف موات ، با هرگونه حالت فقد حيات موافق است ، ولى اماته در صورتى است كه از چيزى سلب حيات شده باشد.
عـلاوه بـر اين ، بر فرض مزبور ، بايد بر انسان سه بار موت و حيات گذشته باشد، نه دوبار : موت به معناى فقد حيات پيش از دميدن روح ،
موت پس از حيات دنيوى وموت پس از حيات برزخى .
از ايـن گذشته اساسا
تكرار موت و حيات
،
براى همه كس نيست
. بازگشت در رجعت و نيز حيات برزخى در قبر
و به طور مطلق پيش از روز رستاخيز براى همه كس نيست ، بلكه صرفا براى كسانى است كه داراى ايمان محض يا كفر محض بوده اند.
بـيـشـتر مردم پس از حيات دنيوى ، مى ميرند و براى روز رستاخيز زنده مى شوند كه آيه 28 سوره بقره بدان اشارت دارد:
كيف تكفرون باللّه وكنتم امواتا فاحياكم ثم يميتكم ثم يحييكم ثم اليه ترجعون ...
شـما، مرده و فاقد حيات بوديد، پس به شما حيات بخشيد، سپس شما رامى ميراند و دوباره براى روز محشر زنده مى سازد.
مومنان در بهشت نيز مى گويند:
افما نحن بميتين الا موتتنا الاولى
(الصافات ، 37 : 58 و 59)
مگر نيست كه ما ديگر نخواهيم مرد ، جز يک مردن نخستين كه بر ما گذشت .
سه شنبه 6/9/1386 - 15:18
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
« دلا ئـل و شواهـد قـرآنـى رجعت 1 »
1 -
آيه رجعت
در سوره نمل ،
آيه 83
:
« و يَومَ نحشرُ من كلّ امّة فوجاً ممّن يكذب بآياتنا »
روزى خـواهد آمد تا از هر گروهى دسته اى را برمى انگيزيم ، از كسانى كه آيات ما رامورد تكذيب قرار مى دهند.
ايـن آيـه صـراحـت دارد كـه
تـنـها دسته هايى از ستمكاران
برانگيخته مى گردند، وهمانگونه كه گفتيم اين آيه نمى تواند
در مورد حشر روز قيامت باشد، چون درباره قيامت مى خوانيم :
و يَوم نُسيّرُ الجبال و ترى الارض بارزة . وحشرناهم فلم نُغادر منهم احداً.
و عرضوا على ربک صفّاً لقد جئتمونا كما خلقناكم اوّلَ مرّة بل زعمتم أن لن نجعَل لكم موعداً
(الكهف ، 18 : 45 و 46).
روزى كـه كـوهـهـا بـه حركت درآمده ، و زمين رو شده است ، و همه را برانگيختيم پس كسى را فـروگـذار نـنموديم .
همه آنها در يك رديف بر خداوند عرضه شده ، به آنهاگفته مى شود: اكنون هـمـگـى نـزد مـا آمـديـد، هـمـانگونه كه روز نخست شما را آفريديم .
آرى گمان داشتيد چنين وعده گاهى نخواهيد داشت
.
و در آيه ديگر مى خوانيم :
و يـومَ يـُنـفَخُ فى الصور ففزع مَن فى السماوات و مَن فى الارض الا مَن شاء اللّه .و كلٌّ اَتوه داخرين
(النمل ، 27 : 87)
روزى كه در صور دميده مى شود، تمامى كسانى كه در آسمان و زمين هستند دروحشت و هراس فـرو مـى رونـد،
مـگـر كـسانى كه خدا خواسته مورد عنايت خاص اوباشند. پس همگى در پيشگاه حضرت حق با فروتنى حضور دارند
.
علامه طبرسى در ذيل آيه رجعت چنين مى گويد: آن دسـتـه از امـامـيه كه به رجعت عقيده دارند، به اين آيه تمسك جسته ، مى گويند:
مِن
براى تـبعيض است ، و بر آن دلالت دارد كه برخى از ستمكاران برانگيخته مى شوند.
.. و بر اين امر روايات بـسـيـارى از ائمـه اهـل بـيـت (ع ) وارد شده است كه پس از ظهور حضرت مهدى (عج )، خداوند گروههايى از تبهكاران را زنده مى كند
تاعقوبت اعمال خويش را در همين جهان بچشند، و دچار خفت و خوارى گردند،مومنين را بر آنان چيره سازد تا انتقام خود را بستانند...
ولـى گـروهى از اماميه ، اين روايات را تاويل برده ، مى گويند: مقصود از رجعت ،بازگشت دولت حق است به صاحبان اصلى خود،
كه همان ظهور حضرت مهدى (عج ) است . آنـهـا مـى گـويند: رجعت اشخاص ، با حكمت تكلف كه همان آزمايش از روى اختياراست منافات دارد،
زيـرا رجـعـت مـوجب جبر و الجا در تكليف است .
اما چنين نيست ! زيرا
جبر و الجائى در كار نبوده
و هرگونه اختيار در پذيرش و انجام دادن اعمال اختيارى باقى و پابرجاست ،
چون صرفا ارائه دلائل و آيات الهى ، همانند معجزات انبيا، مايه جبر و اكراه و سلب اختيار نمى گردد
(1)
.
اما كسانى كه دلالت اين آيه را بر رجعت نپذيرفته اند مى گويند: مـقـصود از اين دسته ها، همان پيشتازان گروه هاى كفر و نفاق هستند كه به عنوان
سردمداران و مـسوولان مردم خويش ، جوابگو خواهند بود، لذا آنان را جدا برمى انگيزند تا موضع خود را در ميان ملتهاى خويش روشن سازند.
علامه طبرسى گويد: كسانى كه آيه را مربوط به قيامت مى دانند، مى گويند: منظور آن است كه دسته اى از روسا و پيشوايان گروه كافران ،
در قيامت برانگيخته و گردآورده مى گردند، تا حجت ، بر آنان تمام گردد
(2)
.
فخر رازى مى گويد: اين آيه مربوط به امورى است كه پس از قيام قيامت انجام مى گيرد
(3)
.
آلوسى مى گويد: مراد از اين حشر كه نسبت به دسته هايى جدا انجام مى گيرد حشرمجددى است كـه براى سرزنش كردن آنان ،
و عقوبت نمودن آنان انجام مى گيرد، وپس از حشر اكبر، كه شامل تمامى خلق است ، انجام مى گيرد
(4)
.
ولـى آنـچـه از سـيـاق آيـات بـه دست مى آيد، آن است كه اين حشر اصغر
پيش از حشر اكبر
انجام مـى گـيـرد، و در ذيل همين آيه ،
در مورد قيام قيامت گويد:
ويوم ينفخ فى الصور ففزع من فى الـسـماوات ومن فى الارض
(النمل ، 27 : 87)
و اگر ترتيب نزول در آن رعايت شده باشد، نمودار آن است كه حادثه رجعت دسته هاى مورد بحث پيش از نفخ صور انجام مى گيرد.
-----------------------------------------
1- مجمع البيان ، ج 7، ص 234ـ235.
2- همان ، ص 235.
3- تفسير كبير، ص 218.
4- تفسير روح المعانى ، ج 20، ص 23.
سه شنبه 6/9/1386 - 15:17
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
« آراء دانشمندان شيعه درباره رجعت »
الف)
شيخ ابوجعفر صدوق
(متوفاى 381 ه ق ) در كتاب
اعتقادات
مى گويد: عقيده ما درباره رجعت آن است كه آن را حق مى دانيم .
سـپـس شواهدى را بر امكان آن ، از قرآن ارائه مى كند و به داستان گروهى كه از ديار خود بيرون شـدند تا به گمان خود ، خود را از خطر مرگ (طاعون )
رهايى دهند، اما فرمان مرگ آنان رسيد ، و سپس زنده گرديدند اشاره مى كند.(البقره ، 2 : 243)
و نـيـز به داستان مردن و زنده شدن عزيز اشارت دارد ، كه در آيه 259 همان سوره آمده است ،
و هـمـچـنـين به زنده شدن قوم موسى (ع ) پس از آنكه صاعقه آنان رافراگرفت (البقره ، 2 : 56) و اصـحـاب كـهـف كـه زنده شدند و
سپس به جايگاه خودبازگشتند (الكهف ، 18 : 18 تا 25) اشاره مى كند.
پس از آن اضافه مى كند: رجعت در امم سالفه (امت های گذشته) نيز واقع گرديده و در اين امت نيز واقع مى گردد،
چـنـانكه از پيغمبر اكرم (ص ) روايت شده :
هرآنچه در امتهاى گذشته انجام گرفته ، در اين امت نيز انجام مى گيرد.
صدوق به اين آيات قرآنى نيز استدلال مى كند:
و يوم نحشر من كل امه فوجا ممن يكذب بياتنا وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا
پـايـه اسـتدلال با قرآن درباره امكان و وقوع رجعت ، بر همين اساس استوار است ،چنانكه آوردیم.
ب)
شيخ ابوعبداللّه مفيد
(متوفاى 413 ه ق )
در جواب پرسش از مساله رجعت مى گويد:
خـداونـد، پـيـش از روز رستاخيز، گروهى از اين امت را بازمى گرداند و عقيده به رجعت يكى از ويـژگيهاى مذهب اهل بيت (ع) به شمار مى رود..
خداوند از روزرستاخيز بزرگ خبر داده : همگى را بـرمـى انگيزيم و هيچ كس را فروگذار نمى كنيم
وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا
...
ولى درباره رجعت مى گويد: از هر گروهى
دسته اى
را برمى انگيزيم و يوم نحشر من كل امه
فوجا
. پس ، چنانكه خداوند خبر داده
دو رستاخيز
اكبر و اصغر
داريم .
و نـيـز خـداونـد از سـتـمـكاران گزارش مى دهد كه در روز قيامت گويند: خداوندا، دو بارما را ميراندى و دو بار ما را زنده گردانيدى ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين .
گروه ستمكاران از دو مرگ و دو زندگى سخن مى گويند: آنها در اين جهان بوده ،مى ميرند و در
رجعت
زنده شده سپس مى ميرند، و براى روز رستاخيز زنده مى گردند.
.. پس
دو بار
ميرانده شده و
دو بار
زنده گرديده اند.
ولى ديگران در تفسير آيه دچار اشكال گرديده اند، زيرا مرگ نخست را پيش از زندگى اين جهان گفته اند، در صورتى كه نبود پيش از بود را
ميراندن نمى گويند
(1)
.
ج)
سيد مرتضى ، علم الهدى
(متوفاى 436 ه ق ) درباره حقيقت رجعت مى گويد:
آنـچـه شـيعه اماميه برآنند، آن است كه خداوند، در موقع ظهور حضرت مهدى (عج )گروهى از مـومـنـان را برمى انگيزد تا از ظهور دولت حق
بهره برده و به نصرت و يارى آن نائل گردند و نيز گروهى از دشمنان را برگردانده تا از آنان انتقام گرفته شود، ومومنان از آن لذت ببرند.
دليل بر صحت اين گفتار، همانا امكان آن و مقدور بودن آن براى خداوند است ، زيراامرى ممتنع و مستحيل نيست ،
چنانكه گروهى از مخالفين آن را مستحيل دانسته اند.
پس هرگاه ، مساله رجعت امرى ممكن باشد، دليل بر اثبات آن ، اجماع شيعه اماميه و اتفاق آرای آنان بر اين مساله است .
و اتفاق آرا شيعه حكايت از راى معصوم (ع) دارد كه هر آينه حق و صواب است .
البته ، رجعت ، با مساله اختيار در تكليف منافات ندارد همانگونه كه با ظهورمعجزات منافات ندارد، زيرا در هيچ كدام سلب اختيار نگرديده موجب الجا نمى گردد.
برخى رجعت را تاويل برده ، مى گويند: مقصود از آن ، بازگشت دولت حق ، و حاكم شدن دين خدا بر خلق است ، نه رجعت اشخاص پس از مرگ .
ايـن گروه از شيعه از اين رو دست به چنين تاويلى زده اند كه نتوانسته اند در مقابل انكار منكرين دليل قاطع اقامه كنند،
و شبهات آنان را در زمينه ممتنع جلوه دادن رجعت جواب گويند.
بـايـد گـفت :
رجعت تنها با روايات كه جنبه اخبار آحاد دارد ثابت نگرديده ، بلكه باپشتوانه اجماع طائفه ، اين امر به اثبات رسيده است .
چنين امرى ، با اين صراحت ، قابل تاويل نيست
(2) .
د)
عـلامه معاصر شيخ محمدحسين كاشف الغطا
(متوفاى 1373 ه.ق )
در رد كسانى كه مساله رجعت را از اركان مذهب تشيع شمرده
و بر آنان طعنه زده اند، مى گويد:
آيـا كـسـانى كه بدين سبب بر شيعه طعن مى زنند، مى دانند رجعت چيست ؟!
چه امتناعى دارد كه خـداوند گروهى را پس از مرگ زنده گرداند، با آنكه چنين پيشامدهايى در زمانهاى گذشته به وقوع پيوسته ، و قرآن كريم از آنها ياد كرده است .
آيـا داسـتان حضرت حزقيل و زنده شدن كسانى را كه از خانه هايشان بيرون رفتند و ازترس مرگ فرار كردند و دچار مرگ شدند نشنيده اند.
آيـا آيـه كـريمه :
ويوم نحشر من كل امه فوجا
را نخوانده اند، با آنكه در روز رستاخيز بزرگ تمامى گروهها و ملتها محشور مى گردند...
آرى ، مـسـالـه رجـعـت را، وسـيـلـه اى براى طعنه زدن به شيعه ، قرار دادن ، شيوه دشمنان بوده است
(3) .
----------------- پاورقی ----------------
1- رساله اجوبه ... السرويه ، مساله اولى رسائل ، ص 207.
2- رسائل شريف ... مجموعه اولى ، ص 125ـ126.
3- اصل الشيعه و اصولها، ص 99ـ101.
سه شنبه 6/9/1386 - 15:16
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
1
2
3
4
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته