ادبی هنری
بسم الله
سلام مولای من، مهدی جان!
می دانی آقا! دیگر واژه ها از توان قلم خارج اند نمی دانم چطور كلمات را كنارهم بچینم
تا فلسفه انتظار تورا بر این صفحات شیشه ای نگارش كنند!
اما خوب می دانم كه :
فردا با حضور تو دنیای دیگری است
روز طلوع سبز تو فردای دیگریست
بوی بهشت می وزد ازكوچه باغ ها
خاك زمین ،بهاری گل های دیگری است
گلهای مریم ازگل نرگس معطرند
عیسی اسیر نام مسیحای دیگریست
دیگر زمان از این هم تكرار خسته است
تاریخ بی قرار قضایای دیگریست
با هر غروب جمعه دلم زار می زند
چشم انتظار جمعه زیبای دیگری است
با یادت ای مسافر شب گریه بقیع
درجمكرانم و دل من جای دیگری است
آقاجان! اینهمه سال انتظار با این غم غربت و فاصله و تنهایی چه كردید؟
می دانم و شنیده ام كه خداوند برای رفع تنهایی شما حضرت خضر را مامور كرده
كه انیس تنهایی شما باشد اما مولای من در اینصورت دو نفر خضر راه وجود دارد
آن خضر از آب حیات نوشیده و شما نیز حیات طولانی دارید پس ای مولای من
ازخدا بخواه و دعایمان كن ما نیز جرعه ای از آن آب حیات بنوشیم تا بتوانیم
در ركاب یاران شما باشیم و زمان ظهورسبزتان چشمانمان به جمال دلارایتان روشن شود.
مولا جان! سیدی! اقای من!
می شود اشك بباری تو و من گل نكنم
یا بخندی و برای تو تغزل نكنم؟
می شود چشم تو از دامنه ای سر بزند
و به خورشید تو احساس تمایل نكنم
این بعید است كه از رود غزل رد بشوم
و سلامی به تو از آن طرف پل نكنم
بشكند دست من و پشت غزلهام اگر
من به دستان تو ای سبز توكل نكنم
مولای من بیا كه باز دلتنگ توام
بیا و بیش از این مرا منتظر مگذار
الهم عجل لولیك الفرج
جمعه 21/4/1387 - 16:26
دعا و زیارت
بسم الله
حرف اول:امیدسلام عزیزدل !هرکجای این دنیای پهناور که هستی بدان دلم خیلی برایت تنگ شده !....،آن لحظه كه درجوارحرم مطهرحضرت عبدالعظیم حسنی (ع)برسرسجاده و با چشمان اشکباردیدمت که چگونه برای تخریب حرمین عسکریین با بغضی چندهزارساله درگلوبه من نگریستی و گفتی برایم دعاکن .......من هم همراهت گریستم و .... خدامی داند که چقدربرایت دعاکردم اما هنوزدعاهایم اثرنکرده است ....دلیلش رانمی دانم اماتوخوب می دانی که چرا این سالها دعاهای من و دوستانم دیراثرمی کند.......حال که این روزها علیه خودم انقلاب کرده ام و قتی که هیچ واژه ای برای گفتن و نوشتن برایم یافت نمی شود تنها واژه ماندنی "امید "است که مرابرای آمدنت به تلاش وادامه این مسیرپر فرازو نشیب وامی دارد.امید به خدا،امید به آمدنت،امید به دیدن دوباره ات......کاش برگردی ،کاش بیایی،چقدر لحظه های انتظاربرایم سخت می گذرد اما،نیک می دانم که روزی سبز خواهی آمد شایدآنروز آدینه باشد وشاید...کسی جزخدانمی داند که چه روزو چه وقت خواهی آمد ،اما همینقدرمی دانم که توهم دلت برایم تنگ شده ، ومی دانم که از این همه دلتنگیهای من باخبری ...بازهم می گویم مولای من !خداکندکه بیایی....دلم برایت خیلی تنگ است........حرف دوم:دربین الحرمین سبزبه طواف عشق آمده ام!اما دلم رابا همه نادیدنی هاو باهمه دلتنگیهادرقم جامی گذارم...اینجا ایران است .کشورصاحب الزمان عج.شهری باصفا دارد به نام قم.برای چندشب به زیارت حضرات عشق می روم.اینجاشهرقم است . ،شهری که دونگین گرانبها دردل خویش به یادگار دارد که زائران حرمشان چونان پروانه شب و روزبه طواف عشق می آیند. شهر دارالفضلا و علمای جهان اسلام ،مرکز تشیع و تبلیغ ودارالعلم مقدس با مدرسه فیضیه و حوزه توانمند علمیه ،شهرقم ،شهرکریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س)است.تنهادلخوشی ما برای ندیدن مزارمخفی مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س) همین مزارمطهر کریمه ومحدثه اهلبیت علیه السلام است که دلهایمان راتسکین می دهد وکمی آنسوتراز فرازگلدسته ها وحرم مطهرش گنبد سبز و نورانی مسجد جمکران به چشم می خورد .فقط کافی است لحظاتی دراین بین الحرمین سبزبا چشمان دل و بصیرت، دلت را به طواف عشق ببری ومی بینی که ازحرم بانوتاحرم مولای سبزپوش هیچ فاصله ای درمیان نیست!....اما...درهمین شهرقم وحتی درجوارحرم چشمانت گهگاه به گناه آلوده می شود...چیزهایی عجیب می بینی که اگربدانی این تصاویر دل کریمه اهلبیت و دل مولایت را به درد می آورد هرلحظه حاضری هزاربارجان بدهی اما یک لحظه ناراحتی مولارانبینی....اینجاشهرقم است!شهر کریمه اهل بیت...شهرمولای سبزپوش....فرقی نمی کند که اماممان کجا اقامت دارد مهم اینست که دراین شهرنشانه هایی ازخود دارد که مشتاقان کویش هرلحظه و هرساعت درتمامی ایام سال بیشترمی شوند،ومولانیز به این شهرومکان های مقدس سرمی زنداما.....وقتی به قم و جمکران می روی درمسیرزیارت هرروزناخواسته شاهد تصاویری هستی که می مانی چه کنی و چگونه برخوردکنی ...شهری که به عنوان الگوی نمونه درسطح جهان اسلام مطرح است و حتی اخیراتوجه غیرمسلمانان و حتی دشمنان اسلام رابه سمت خود جلب نموده که درصدد تبلیغات وسیع غیراسلامی برای این شهرهستند امادر این شهرمعایب و تصاویری مخصوصا در مناسبتهاوایام ویژه به چشم می خورد که جای بحث و کارکارشناسی دارد به عنوان نمونه بانوان محترمی (زائر و حتی همسایگان حرم)رامی بینی که لحظاتی با چادربه حرم می آیند با عشق زیارت می کنند.نمازمی خو.انند دعامی کنند اما...هنوز چندلحظه ازبیرون آمدنشان ازحرم نگشته که آرزومی کنی نابیناشوی اما چشمت به چهره آرایش کرده و پوشش بسیار زننده شان نیافتد (نمونه همینهارادرشهر تهران و شهرری درجوارحرم امام خمینی(قدس سره) و حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) مشاهده نمودم)....خدامی داند چقدردراین سفر بادیدن چنین تصاویری متاثرشدم.....خانواده هایی رادیدم بسیارمرفه و چقدردرکنارمسجد مقدس جمکران ریخت و پاش کردندو چقدر در آذوقه اسراف نمودند اما...در چندقدمی آنان زن وفرزندانی رادیدم که محتاج یک شام مختصربودند...خدایا نمی دانم به چه دلیل به این مکان پناه آورده بودنداما وقتی حجاب کامل آن مادررادیدم و چشمان فرزندانش راکه معلوم بود دوسه شب نخوابیده اند اما دست به سمت کسی درازنمی کردند که حتی تکه ای نان بگیرند....دلم به درد آمده بود!ولی برای مادرنمونه دردلم دعاکردم.در چندقدم آنطرف تر مغازه های اطراف را نگریستم که چقدر گرانفروشی می کردند اما چشمان خودرابرای لحظاتی بازنمی کردند که تصاویر پیرامونشان رابنگرند...فکر نمی کنند آقایمان ازاین کارشان ناخرسند باشد؟ ازکجامعلوم که مولا بیایید و این مغازه های لوکس راتخریب نکند؟!ازکجا معلوم که وقتی بیاید حتی لحظه ای به آنان نگاه کندحرف سوم:روزتبلیغ وبه یاد رادمرد قبیله ایمانروزتبلیغ واطلاع رسانی وسالروزتاسیس سازمان تبلیغات اسلامی گرامی باد.جای دارد ازهمه دست اندرکاران این نهاد مردمی بخصوص مبلغان و مبلغه های محترم تشکروقدردانی کنیم اما برای آمدن و ظهور مولا هنوز بسیارکارهای دیگروتبلیغات مثبت هست که نیازبه مددمردم دراین نهاد عظیم دارد.همچنین سالروزشهادت رادمرد قبیله ایمان شهید دکترمصطفی چمران راگرامی می داریم .امید آنکه راه همه شهدای اسلام و انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس به نیکویی ا دامه یابد و بتوانیم به درستی حق شهدارا اداکنیم و خاطره ها و رشادتهاو دلاورمردیهایشان را زنده و پایدارنگه داریم.حرف چهارم:میلاد نورمیلاد بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا(س) و میلادامام خمینی (ره)نزدیک است.ضمن تبریک فرارسیدن میلاداین دومولودخجسته به شمامحبان اهلبیت (ع)از شماو مخصوصا خواهران محترم می خواهم که حرمت هفته فاطمی را به نیکوئی نگه دارند و بیش ازپیش کاری کنند که آن بانوی نمونه اسلام را سرمشق واقعی خویش درزندگی قراردهند تابه نیکوئی بتوانیم باهم به زیارت مولادر روزموعودنائل شویم.حرف آخر:دعایت می کنم مولابیایی...خدایا مسافرمادیرکرده...مارامددنماکه کاری کنیم مولایمان ازماراضی شود و به مدد و کمک توای خدای بی همتاهرچه زودتربیاید.دلمان خیلی برایش تنگ شده است.خدایاکمک کن مولابیاید.اللهم عجل لولیک الفرج ادرس وبلاگ:http://www.mokashefeh.tk پنج شنبه 30/3/1387 - 17:10
دعا و زیارت
بسم الله
سرنوشت بنی اسرائیل و سرزمین فلسطین و پیروزی نهایی مسلمین درقرآن
این روزها شاهد جنایتهای ددمنشانه رژیم غاصب اسرائیل در سرزمین فلسطین و درنوار غزه هستیم. و همچنین شاهد سکوت بی دلیل و نامفهوم سران کشورهای مسلمان و سایر کشورهای جهان اسلام می باشیم .باتوجه به بیانیه مهم مقام معظم رهبری و استناد وعده صبر و نصرت و پیروزی معظم له برای مردم غزه برطبق آیات قرآن و برای حمایت از مردم ستمدیده غزه ولبنان و فلسطین اشغالی دررابطه با همین موضوع متنی را با استفاده ازایات یک تا هفت سوره مبارکه اسراء با استفاده ازتفسیرنمونه درمورد سرنوشت بنی اسرائیل و سرزمین فلسطین آماده نموده ام که امیدوارم با دقت بخوانید و مرا از نظرات ارزشمندخود
بهره مند سازید.
در میان آیات مبارکه دو آیه وجود دارد که اشاره به این موضوع نموده است. آیه 4 و آیه 7 .در آیه چهارم (وقضینا إلی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدن فی الارض مرتین ولتعلن علواً کبیراً) :ما درکتاب تورات به بنی اسرائیل اعلام کردیم:شما درزمین ،دوبار فساد خواهید کرد،وراه طغیان بزرگی رادرپیش خواهید گرفت" دراین آیه منظوراز کلمه "الارض" به قرینه آیات بعد،سرزمین مقدس "فلسطین" است که "مسجد الاقصی"درآن واقع شده است. در آیات بعد،به شرح این دوفساد بزرگ و حوادثی که بعد ازآن به عنوان مجازات الهی واقع شد،پرداخته شده و چنین آمده:" هنگامی که نخستین وعده فرا رسد،وشمادست به فساد،خونریزی،ظلم وجنایت بزنید،ماگروهی ازبندگان رزمنده و جنگجوی خودرابه سراغ شما می فرستیم تا به کیفر اعمالتان شمارادرهم بکوبند(فإذا جاء وعد اولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا اولی بأس ٍ شدید ٍ). و در ادامه ایات اشاره به وعده قطعی و پیروزی نهایی بر قوم مهاجم نموده است. در آیه هفتم نیز اشاره به این دارد که هرچه کنید به خودکنید گرهمه نیک و بد کنید (ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها)
این یک سنت دیرینه الهی است و همیشگی که نیکی ها وبدی هاسرانجام به خود انسان بازمی گردد ،هرضربه ای که انسان می زند برپیکر خویشتن زده است،وهر خدمتی به دیگری می کند،درحقیقت به خودکرده است،ولی متاسفانه،نه آن مجازات انسان را بیدارمی کند،ونه این نعمت و رحمت مجدد الهی،وبازهم به طغیان می پردازد و راه ظلم،ستم و تعدی وتجاوز راازحد می گذراند و فساد کبیر درزمین ایجاد می کند،وبرتری جوئی راازحد می گذراند ،که نمونه آشکارآن رادر سرزمین فلسطین و عراق و افغانستان و سایر مناطق دربند ظلم و ستم اسرائیل و آمریکا مشاهده می کنیم. اسرائیلیان امروز"صهیونیست ها" با هجوم به فلسطین و بیت المقدس وسایر جنایتهای دیگر عملا نشان داده اند که تابع هیچ قانون معیاری نیستند و روزانه شاهد کشتار فلسطینیان و حتی هجوم به بیمارستانها و اردوگاه های آوارگان و کودکستان ها نیز هستیم ومی بینیم که به هیچ یک ازمصوبات مجامع بین المللی خودراپایبند نمی دانند،وآشکارا همه رازیر پا می گذارند و شکی نیست که منشا اصلی این همه قانون شکنی و جنایت و اعمال ضد انسانی متکی به قدرت جهانخواری همچون "آمریکا "است و فساد این قوم نمونه و مصداق بارزی از فساد در أرض،برتری جوئی و استکبار می باشد وباید در انتظار این بود که باز"عباداً لنا اولی بأس ٍ شدیدٍ" بر آنها مسلمین چیره می شوند و وعده قطعی خدارا درباره آنها عملی سازند. در این آیات مبارکه به اشغال مسجدالاقصی توسط دشمن اشاره شده است ( ولیدخلوا المسجد کما دخلوه اول مره ):" آنها حتی بزرگ معبدتان "بیت المقدس"رااز دست شما می گیرند ودرآن داخل می شوند همان گونه که باراول داخل شدند"و دراین آیات سخن ازدوانحراف اجتماعی بنی اسرائیل،که منجر به فساد و برتری جوئی می گردد به میان آمده و به دنبال آن خداوند مردانی نیرومند و مبارز رابرآنها مسلط ساخته ،تا آنهارا سخت مجازات کنند وبه کیفر اعمالشان برسانند. تاریخ پرماجرای "بنی اسرائیل"فرازو نشیب بسیاردارد،وپیروزی ها و شکست هادرآن فراوان دیده می شود و در بیشترین آیات قرآن اشاره به این قوم شده است وآنچه که مهم است این آیات باتوجه به تفاسیر مختلف و نظرات گوناگون مفسران اشاره به نصرت و پیروزی نهای مسلمانان بر بنی اسرائیل می باشد.
بامطالعه تاریخ بنی اسرائیل وبا استناد به این آیات مبارکه استفاده می شود که بیت المقدس در انتظارحوادث بیشماری بوده و مورد هجوم قرارمی گرفته و تا مرحله تخریب هم پیشرفته است ( هجوم اول به بیت المقدس و ویرانی آن توسط بخت النصر پادشاه بابل و بازسازی آن پس از هفتاد سال توسط یهود و هجوم دوم توسط قیصر روم"اسپیانوس" که وزیرش طرطوز"را مامور به تخریب بیت المقدس و تضعیف وقتل بنی اسرائیل حدود یکصد سال قبل ازمیلاد نمود) و اشاره قرآن به این دوحادثه ممکن است زیرا حادثه های دیگر در تاریخ بنی اسرائیل چنان شدید نبوده که حکومت آنهارا به کلی ازهم متلاشی کند و اهم مطلب برای ما همینجاست و آن اینست که احتمال داده اند این دوحادثه مهم مربوط به رویدادهای بعد ازجنگ جهانی دوم و تشکیل حزبی به نام "صیونیسم"وتشکیل دولتی به نام "اسرائیل" درقلب ممالک اسلامی است.
منظورازفساد اول بنی اسرائیل وبرتری جویی آنها همین است،ومنظور ازانتقام اولی آن است که:ممالک اسلامی درآغاز که ازاین توطئه آگاه شدند،دست به دست هم دادند وتوانستند بیت المقدس وقسمتی ازشهرهاوقصبات "فلسطین" را ازچنگال یهود بیرون آورند،ونفوذ یهود از"مسجد الاقصی" به کلی قطع شد.
ومنظوراز فساد دوم هجوم بنی اسرائیل با اتکای نیروهای استعماری جهانخوار واشغال سرزمین های اسلامی وگرفتن بیت المقدس ومسجد الاقصی است. وبه این ترتیب،باید مسلمانان درانتظار پیروزی دوم بربنی اسرائیل باشند،به طوری که"مسجداقصی" راازچنگال آنها بیرون آورند،ونفوذشان راازاین سرزمین اسلامی به کلی قطع کنند،(این نمونه ای ازراز بزرگ سوره مبارکه اسراء می باشد که درشب معراج بر رسول گرامی اسلام نازل شده و سبب شد آن حضرت از مسجد الاحرام به سمت مسجد الاقصی سیر نماید) و این همان چیزی است که همه مسلمین جهان در انتظار آن هستند و وعده فتح ونصرت الهی است ،نسبت به مسلمانان و این همان وعده نصرت و پیروزی است که رهبر معظم انقلاب نیز در بیانیه اخیر خود برای مردم غزه صادرنمودند.
الیس الصبح بقریب و نصرمن الله و فتح ٍ قریب آری وعده پیروزی خدا برای این مردم و همه مسلمانان حتمی است . واندکی صبر سحر نزدیک است.
به امید ظهور موعود مهربان (عج )اللهم عجل لولیک الفرج
چهارشنبه 15/12/1386 - 5:16
دعا و زیارت
بسم الله
کاروان عشق و ایثار
بار دیگر شمیم دل انگیز یار دل را می برد تا مسیر دلدار
بهار محرم،فصل رویش جوانه های غم و اندوه رسید.
یاران!
باید زمین را در قدومش مفروش دلهای محزون کرد.
باید دستهایمان را غمگنانه بر سینه بفشاریم، اشکهایمان را مرهم سینه ها سازیم.
ای عزیز غمدار، آهسته گام بردار، آرام اشک بریز.دلت را کشان کشان به رمل صحرای عشق ببر، به جائی که نسیمش، هوایش بوی حسین علیه السلام می دهد.
روانه شو به سوی نینوای حسین علیه السلام.
کاروان عشق خرامان خرامان به صحرای تفتیده نینوا نزدیک می شود.
خورشید کاروان، ستارگان دلربائی به همراه دارد.
نینوا،مهبط قدمهائی است که عرشیان رشک پایبوسی آن را دارند.
بوی عطر مصطفی صل الله علیه و آله،علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و حسن و حسین علیه السلام می آید.
زینب (س) خسته از غمها و هجرانها می آید.
عباس (قمر بنی هاشم) علمدار قافله همچون ماهی درخشان، در قلب یاران حسین
می درخشد.
علی اکبر سیمای پیامبر صل الله علیه و آله را جلوه گر است.
سجاد علیه السلام هق هق حسین علیه السلام را در سینه اش ثبت می کند، تا در تنهایی روزهای بعد از حسین قافله را رهنما باشد، و شاهدی باشد بر آلام و مصائب روزهائی پر از مصیبت و رنج!
ای عزیز غمگین! باید سفر کنی،سیر ملکوتی. باید حقارت دنیا زدگی را وانهاد و به جستجوی بزرگی آزاده پرداخت.
محرم یاد آور انسانهائی است که در صحرای ابتلائات، پایکوبان، زیر بلای عشق رفتند و
به " فَاَ فوزِاً فوزاً عظیماً " رسیدند.
دوشنبه 17/10/1386 - 19:23
دعا و زیارت
بسم الله
ماجرای مسلمان شدن یک دختر مسیحی
از "ژاكلین ذكریای ثانی" تا "زهرا علمدار"
من ژاكلین ذكریای ثانی هستم. دوست دارم اسمم زهرا باشه. من از یه خانواده مسیحی هستم و از اسلام اطلاعات كمی دارم. وقتی وارد دبیرستان شدم از لحاظ پوشش و حجاب وضعیت مطلوبی نداشتم كه بر می گشت به فرهنگ زندگیمون. توی كلاس ما یک دختر بود به اسم مریم كه حافظ 18 جزء از قرآن مجید بود، بسیجی بود و از شاگردان ممتاز مدرسه. می خواستم هر طوری شده با اون دوست بشم.
.... اون روز سه شنبه بود و توی نماز خانه مدرسه مون دعای توسل برگزار می شد، من توی حیاط مدرسه داشتم قدم می زدم كه یه دفعه كسی از پشت سر، چشمای من رو گرفت. دستهاش رو كه از روی چشمام برداشت، از تعجب خشكم زد. بله! مریم بود كه اظهار محبت و دوستی می كرد. خیلی خوشحال شدم. اون پیشنهاد كرد كه با هم به دعای توسل بریم. اول برایم عجیب بود ولی خودم هم خیلی مایل بودم که ببینم تو این مجلسها چی می گذره. وارد مجلس كه شدیم دیدم دارند دعا می خوانند و همه گریه می كنند، من هم كه چیزی بلد نبودم نشستم یه گوشه؛ ولی ناخواسته از چشمام اشك سرازیر شد. از اون روز به بعد من و مریم با هم به مدرسه می رفتیم، چون مسیرمون یكی بود، هر روز چیز بیشتری یاد می گرفتم. اولین چیزی كه یاد گرفتم، حجاب بود. با راهنمایهای اون به فكر افتادم كه در مورد دین اسلام مطالعه و تحقیق بیشتری كنم. هر روز كه می گذشت بیش از پیش به اسلام علاقه مند می شدم. مریم همراه كتاب های اسلامی، عكس شهدا و وصیتنامه هاشون را برام می آورد و با هم می خوندیم، این طوری راه زندگی كردن را یادم می داد. می تونم بگم هر هفته با شش شهید آشنا می شدم.
... اواخر اسفند 1377بود كه برای سفر به جنوب ثبت نام می كردند. مدتی بود كه یكی از كلیه هام به شدت عفونت كرده بود و حتما باید عمل می شد. مریم خیلی اصرار كرد كه همراه اونا به مناطق جنگی برم، به پدر و مادرم گفتم ولی اونا مخالفت كردند. دو روز اعتصاب غذا كردم ولی فایده ای نداشت. 28 اسفند ساعت 3 نصف شب بود كه یادم اومد که مریم گفته بود ما برا حل مشکلاتمون دعای توسل می خونیم. منم قصد کردم که دعای توسل بخونم .شروع كردم به خوندن، نمی دونم تو كدوم قسمت دعا بودم كه خوابم برد! تو خواب دیدم که تو بیابون برهوتی ایستاده ام، دم غروب بود. مردی به طرفم اومد و گفت: «زهرا بیا.....بیا.....می خوام چیزی نشونت بدم». دنبالش راه افتادم. تو نقطه ای از زمین چاله ای بود كه اشاره كرد به اون داخل بشم، اون پائین جای عجیبی بود. یه سالن بزرگ با دیوارهای بلند و سفید كه از اونا نور آبی رنگ می تراوید، پر از عكس شهدا و آخر آنها هم یه عكس از آقای خامنه ای. به عكس ها كه نگاه می كردم احساس كردم كه دارند با من حرف می زنند ولی چیزی نمی فهمیدم . آقا هم شروع كرد به حرف زدن، فرمود: «شهدا یه سوزی داشتند كه همین سوزشان اونا را به مقام شهادت رسوند، مثل شهید جهان آرا، شهید باكری، شهید همت و علمدار....»
پرسیدم: علمدار كیه؟ چون اسمش به گوشم نخورده بود. آقا فرمود: «علمدار همونیه كه پیش توست. همونی كه ضمانت تو رو كرده تا به جنوب بیایی.» از خواب پریدم. صبح به پدرم گفتم فقط به شرطی صبحانه می خورم كه بگذاری به جنوب برم، او هم اجازه داد. خیلی تعجب کردم که چطور یه دفعه راضی شد. هنگام ثبت نام برای سفر، با اسم مستعار "زهرا علمدار" خودم رو معرفی كردم. اول فروردین 78 همراه بسیجیان عازم جنوب شدم. نوار شهید علمدار رو از نوار فروشی كنار حرم امام خمینی(ره) خریدم و هر چه این نوار رو گوش می دادم بیشتر متوجه می شدم كه چی می گفت. در طی ده روز سفری كه داشتم تازه فهمیدم كه اسلام چه دین شریفیه. وقتی بچه ها نماز جماعت می خوندند من یه كنار می نشستم زانوهام رو بغل می گرفتم و به حال بد خود گریه می كردم. به شلمچه كه رسیدیم خیلی با صفا بود. نگفتم، مریم خواهر سه شهید بود. دو تا از برادرهاش تو شلمچه شهید شده بودند. با اون رفتم گوشه ای نشستم و اون شروع كرد به خوندن زیارت عاشورا. یه لحظه احساس كردم شهدا دور ما جمع شده اند و دارند زیارت عاشورا می خونند. اونجا بود كه حالم خیلی منقلب شد و از هوش رفتم. فردای اون روز، عید قربان بود و قرار بود آقای خامنه ای به شلمچه بیاد. ساعت حدود 5/11بود كه آقا اومد. چه خبر شد شلمچه! همه بی اختیار گریه می كردند. با دیدن آقا تمام نگرانی ام به آرامش تبدیل شد. چون می دیدم که خوابم داره به درستی تعبیر می شه.
خلاصه پس از اینكه از جنوب برگشتم تمام شك هام تبدیل به یقین شد، اون موقع بود كه از مریم خواستم طریقه ی اسلام آوردن رو به من یاد بده. اون هم خوشحال شد. بعد از اینكه شهادتین رو گفتم یه حال دیگه ای داشتم. احساس می كردم مثل مریم و دوستانش شده ام. من هم مسلمان شده بودم. فقط این رو بگم كه همه اعمال مسلمان بودن رو مخفیانه بجا می آوردم. لطف خدا هم شامل حالم شد و كلیه هایم به كلی خوب شد....
شادی روح شهدای گمنام صلوات
شنبه 15/10/1386 - 18:58
دعا و زیارت
به نام خدا
روشهای غلبه بر وسوسه های شیطانی
شیطان و وسوسه هایش همواره بر سر راه هر فرد با ایمانی سبز شده و خودنمایی می کنند. او هر حیله و نیرنگی را سوار می کند تا معتقدین واقعی از راه راست دور شده و نتوانند فرمانبردار خالص و حقیقی باقی بمانند. هیچ کس در برابر وسوسه های شیطان در امان نیست و نمی توان گفت که همه در رویارویی با آنها صد در صد پیروز از میدان خارج می شوند. اما برخی افراد آنچنان با این وسوسه ها مقابله می کنند که شیطان در مقابل آنها سر فرود می آورد و کمتر اتفاق می افتد که بر آنها استیلا یابد. در عوض دسته دیگری نیز هستند که به راحتی در مقابل این وسوسه ها اغوا شده و هیچ امیدی به رهایی و نجات آنها وجود ندارد. یک چنین شرایط ناخوشایندی نشئت گرفته از حس نومیدی است. شخص دید وسیع خود را نسبت به تمام مسائل، از دست میدهد و دیگر قادر نیست قدرتی را که خداوند به او عطا کرده، ببیند.
اولین چیزی که این افراد باید به خاطر داشته باشند، این است که خداوند هیچ گاه آنها را به سمت ارتکاب گناه هدایت نمی کند. خداوند قصد دارد تا بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد و این مراحل همه و همه برای پاک سازی و تقویت نیروی ایمان آنها طراحی شده. گناه درست زمانیکه اصلا انتظار آنرا ندارید به وقوع می پیوندد و هیچ کس مسئول آن نیست جز شخصی که مرتکب آن می شود.
اگر می خواهید مورد عفو و بخشش الهی قرار بگیرید، باید خود را سرزنش کرده و توبه نمایید. اما متاسفانه ما در عصری زندگی می کنیم که مردم چنین کارهایی را به دست فراموشی سپرده اند و معمولا گناه خود را به گردن جامعه، فشار روحی و یا هر موجود بی نام و نشان دیگری می اندازند. اگر کسی می خواهد که آمرزیده شود باید پیش از هر چیز قبول کند که "من مرتکب گناه شدم." تا زمانیکه به دنبال کسی یا چیزی دیگر باشد که گناه خود را به گردن آن بیندازد، در مقابل فریب ها و وسوسه های شیطانی خلع صلاح خواهد بود.
انسان ها باید به نقش پندهای آسمانی در زمینه فایق آمدن به وسوسه های شیطانی گوش فرا دهند. یک از آموزه های مقدس در این را به این قرار است: "من در قلب خود جهان را جای داده ام و موظفم که در برابر آن مرتکب گناهی نشوم" زمانی که دنیای خداوند به صورت جزء جدا نشدنی قلب شخص با ایمان در می آید، این امر سبب می شود تا سنگرهای فرد در مقابل وسوسه و فریب مستحکم تر گردیده و او برای مقابله با آنها آمادگی بیشتری پیدا کند. در عبارت بالا شاهد قدرت جهانی در مقایسه با قدرت وسوسه های شیطانی هستیم؛ مطالعه هدفمند و مقدس دست نوشته های مذهبی نیز این امر را ثابت می کند که این عامل از مهمترین پیش نیازهای مقابله با وسوسه و فریب است. قدرت جهانی نه تنها نسبت به تکنیک های مختلف شیطان به ما هشدار می دهد، ما را در مقابله با آنها نیز نیرومند می سازد.
یکی دیگر از راههای کامیابی و غلبه بر وسوسه ها این است که اصلا تا جایی که میتوانیم از آنها اجتناب کنیم. در جاهای مختلف دیده شده که پیامبران متفاوت پیروان خود را از خطر وسوسه آگاه ساخته و از آنها خواسته اند که در گودال چنین نیرنگ ها و فریب هایی نیفتند. برخی افراد با ایمان واقعی بالاخره به این نتیجه دست پیدا می کنند که وسوسه با گناه فرق دارد، و تنها در این صورت است که شخص قادر می شود بدون متحمل شدن هیچ گونه ضرر و زیانی، وسوسه های شیطانی را به دام انداخته و با آنها به مبارزه برخیزد. رفته رفته این کار به یک سرگرمی آشکار برایش تبدیل می شود؛ هر چه وسوسه ها بیشتر او را غلغلک می دهند او راحت تر آنها را به دام خواهد انداخت.
یکی از عبارات حیاتی در این باب به شرح زیر می باشد:
"هیچ وسوسه ای به اندازه فریب های رایجی که همه روزه برای تمام افراد بشر اتفاق می افتد، خطرناک نیست؛ خداوند عادل است و هیچ گاه شما را در وسوسه هایی که کنار آمدن با آنها در حد و اندازه هایتان نیست، درگیر نمی کند، راه نجات و رهایی هر یک از وسوسه ها کاملا مشخص است، فقط کافی است که در برابر آن طاقت بیاورید تا راه مناسب را بیابید."
این آیه به این معناست که خداوند هیچ گاه به شیطان آنقدر قدرت نمی دهد که بیش از اندازه عرض اندام کند. میزان وسوسه و راه فرار، به طور انحصاری مربوط به فردی است که در برابر آن قرار می گیرد و چیزی نیست که خارج از حد و اندازه های طبیعی او باشد.
این مطلب که راه فراری وجود دارد و از سوی دیگر نحوه استفاده از آن راه دو مقوله کاملا متفاوت را تشکیل می دهند. اگر کسی از دنیای خدا خارج شود دیگر قادر به مشاهده و تشخیص راه فرار نخواهد بود و به هیچ وجه راههای غیبی بر او آشکار نخواهند شد. اما فرد چه از این راهها استفاده کند، چه نکند، هیچ گاه نمی تواند ادعا کند که وسوسه آنقدر شدید بوده که به راحتی توانسته من را از پای در آورد.
نکته دیگر این است که هیچ دو نفری تحت تاثیر یک وسوسه مشابه قرار نمی گیرند. در حالیکه هیچ دو نفری شبیه به هم آفریده نشده اند، وسوسه ای که هر یک با آن مواجه می شوند، با دیگری متفاوت است. حتی پیامبران نیز در برابر وسوسه های بسیار شدید تری نسبت به ما قرار می گرفتند، اما نیروی ایمان آنها آنقدر قوی بود که با سربلندی هر چه تمام تر آنها را یکی پس از دیگر پشت سر می نهادند.
از سوی دیگر تمام وسوسه ها در هدایت فرد به سمت گناه با یکدیگر مشترک هستند، به همین دلیل می توان از فرمان های مذهبی در این زمینه بهره گرفت. به عنوان مثال اگر بدانیم یکی از افراد هم آیین ما توانسته بر حرص و طمع خود غلبه کند، شاید کسی دیگر نیز به این نتیجه برسد که خودش نیز به راحتی می تواند در زندگی بر آن غلبه کند و وقت آن رسیده که خود را آزمایش کند. انسان ها موظف هستند که به هم نوعان خود برای پیروزی در این راه کمک کنند، این امر صرفا به منزله پاداشی برای خود این افراد محسوب می شود.
برای کسانیکه از گمراهان هستند، هیچ تضمینی وجود ندارد که در مقابل وسوسه ها مورد حمایت قرار بگیرند؛ مگر اینکه از راهی که رفته اند توبه کنند و خداوند را به عنوان یگانه خالق هستی بپذیرند. اما در مقابل کسانیکه نجات پیدا کنند، نیروی آگاهی جهان به آنها اختصاص داده می شود و از نعمات بی شمار پروردگار برخوردار خواهند شد. بالطبع پیروزی در مقابل وسوسه های شیطانی از آن آنها خواهد شد، حتی در برابر ماهرانه ترین و هوس بر انگdز ترین وسوسه ها
امیدوارم خداوند هیچ گاه مارا لحظه ای به خودمان وامگذارد تا دچار وسوسه های شیاطین نشویم.
سه شنبه 11/10/1386 - 9:43
دعا و زیارت
بسم الله
السلام علیک یا رسول الله(ص)
السلام علیک یا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان عج
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین والفرج قائم آل محمد (عج)
.روز جمعه و روزو شب عیدغدیرخم روز فرستادن صلوات برمحمدو آل محمد(ص) است.
بیایید باهم هرکدام هرتعدادکه درتوانمان هست برای سلامتی امام عصر(عج) و برای ظهوروفرج مولایمان صلوات ختم کنیم.
درشب عیدغدیر بهترین عمل ما خواندن دعای فرج برای مولایمان مهدی عج است. و خواندن دعای عهد و دستگیری ازفقراومستمندان و عقد اخوت و برادری است.
خوشا به حال کسانی که روزجمعه جمعی دعای ندبه را در سرزمین وحی درمکه مکرمه بین رکن و مقام و درکنارکعبه باحسرتی خاص زمزمه کرده اند وعاشقانه باندای یامهدی یامهدی عاشقانه مولاراصدازدندو ازخداخواسته اند که ای کاش درچنین روزی مابین همین رکن و مقام مولابیاید
و ندای انا قائم المنتظرالمهدی عج راسردهد.
در شب عید غدیر درروایت داریم که خودآقا امام زمان (عج) برای فرجش دعامی کند.خدایا اگر مردم وآقاراندیدم من رادرهنگام رجعتش بازگردان تا آقاراببینم.
دراین روز دعابرای ظهورش فراموشمان نشود.
روزعید غدیر روزظهور امامت و ولایت علی ابن ابیطالب (ع) است که به فرموده حضرت آیت الله جوادی آملی
امام علی معجزه پیغمبر (ص) بود.وقتی علی معجزه پیغمبراست،صاحب الزمان هم معجزه پیغمبراست،وقتی همه منتظریم این معجزه راببینیم به یاد آقا درشب عید غدیر در تبریکاتمون دعاکنیم تا ظهور امام زمانمون نزدیک بشه آقا بیاد تامعجزه آقارا ببینیم.
وقتی قرآن کلام صامت و معجزه پیامبر است امیرالمومنین وامام زمان عج نیزقرآن ناطق اند ،پس باید دعاکنیم قرآن ناطق بیاید .واقعا! چه عشقی است باغدیربودن.
علی (ع) غدیر را آبرو بخشید. خدایا به حق امام غدیر ظهورمولایمان مهدی فاطمه (عج) را آسان و نزدیک بفرما.
روزعیداست وهمان به که سلام توکنیم
مطلع الفجردل خویش به نام توکنیم
جانشینی محمد(ص)به تو فرخنده بود
عهد تجدید،دراین بیعت عام توکنیم
اللهم عجل لولیک الفرج
* * * * * ** * * * * * * * **
شنبه 8/10/1386 - 11:24
دعا و زیارت
بسم الله
فرارسیدن عید غدیرخم عید ولایت و امامت بر اقا امام زمان عج و مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری و
شیفتگان پیامبر (ص) و ائمه اطهارعلیه السلام مبارک باد.
آداب و سنن غدیر
اشاره: روز عید سعید غدیر یكی از این ایام سرور آل محمد، علیهمالسلام، است كه به عنوان «عیدالاكبر» نامیده شده، چرا كه روز اكمال دین و اتمام نعمتهای پروردگار، به خاطر واقعه غدیر و انتصاب شایسته و بحق حضرت علی، علیهالسلام، به امر الهی به جانشینی رسول معظم، صلّیاللّهعلیهوآله، است.
پس شایسته است كه به پاس قدردانی از این نعمت عظیم الهی و عرض ادب به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی، علیهالسلام، عید سعید غدیر را در خانواده و اجتماع باشكوه فراوان برگزار نماییم و از بركات معنوی این روز عزیز بهرهمند شویم.
آنچه در این مختصر تقدیم میگردد آدابی است كه بزرگان دین به منظور گرامی داشت این روز عزیز تعلیم فرمودهاند:
1. روزه
روزه عید غدیر از مستحباتی است كه مكرر به آن سفارش شده است. امیرالمؤمنین، علیهالسلام، در خطبهای كه در روز عید غدیر ایراد كردند فرمودند:
و صوم هذا الیوم ممّا ندب اللّه إلیه.
روزه عید غدیر از مستحباتی است كه خداوند بدان فراخوانده است.
حضرت امام صادق، علیهالسلام، فرمودند:
یجب علیكم صیامه شكرا للّه و حمدا للّه.
بر شما لازم است كه كه در روز عید غدیر برای سپاسگزاری از خداوند و ستودن او، روزه بگیرید.
شخصی از امام صادق، علیهالسلام، پرسید: چه كاری شایسته روز غدیر است و چه عملی در آن، استحباب دارد؟
حضرت پاسخ دادند: روزه و...
امام صادق، علیهالسلام، درباره پاداش روزه عید غدیر فرمودهاند:
روزه داشتن در روز عید غدیر پاداشی معادل روزه گرفتن در همه عمر دنیا را دارد.
یا فرمودهاند:
صوم یوم غدیر خم كفّارة ستّین سنة.
روزه داشتن روز عید غدیر خم، كفاره گناه شصت سال است.
2. افطاری دادن
از اعمالی كه به انجام آن در روز عید غدیر سفارش شده است؛ افطاری دادن به روزه داران است. حضرت علی، علیهالسلام، فرمودند:
كسی كه در شامگاه عید غدیر، به یك مؤمن افطاری بدهد، گویا یك میلیون نفر از پیامبران ،شهیدان و صدیقان را افطاری داده است. حال چگونه است پاداش كسی كه گروهی از مردان و زنان را افطاری دهد. و من ضامنم بر خدا كه از كفر و فقر آسوده گردد و اگر در همان روز یا همان شب تا عید غدیر سال دیگر بمیرد، بر خداوند است پاداش او.
3. اطعام
از سنتهای مؤكد دیگر در روز عید غدیر پذیرایی از مؤمنان است.
امام صادق، علیهالسلام، درباره یكی از وظایف عید غدیر فرمودند:
و أطعم إخوانك.
و برادرانت را طعام ده.
4. آراستن
از دیرباز عیدها و جشنها با نظافت، غبارزدایی، پیراستن و آراستن همراه بوده است و شیعیان باید این روشها را برای عید غدیر نیز رعایت نمایند. چرا كه حضرت امام رضا، علیهالسلام، میفرمایند:
روز غدیر، روز آراستن و زینت است. پس هر كس برای روز غدیر، زینت كند، خداوند هر خطای كوچك و بزرگ او را میآمرزد و فرشتگانی را به سوی او میفرستد، آنان نیكیهای او را مینگارند و مراتبش را تا عید غدیر سال آینده بالا میبرند. اگر او جان دهد، شهید مرده است و اگر زیست كند، خوشبخت زیسته است.
پس چه زیبا خواهد بود كه سردر منازل و اماكن عمومی تجارتی و اداری چراغانی شود تا شامل این پاداش بزرگ گردد.
5. لباس نو پوشیدن
ما ایرانیان در عید نوروز كه عید تحویل سال است، نه تحول انسان، لباس نو میپوشیم؛ پس چرا در عید بزرگ ولایت، تن پوش نو نپوشیم؟ بجا خواهد بود كه در این روز بزرگ لباس نو بپوشیم و بپوشانیم.
حضرت امام صادق، علیهالسلام، میفرماید:
و أن یلبس المؤمن أنظف ثیابه و أفخرها.
یكی از وظایف روز غدیر این است كه مؤمن تمیزترین و گرانقدرترین جامههای خویش را بپوشد.
6. استفاده از بوی خوش
اسلام درباره به كارگیری بوی خوش و زدن عطر، بسیار سفارش كرده است. بخصوص در ایام عید سعید غدیر سفارش ویژهای نسبت به این سنت خوب شده است. امام صادق، علیهالسلام، در پی وظایف مؤمن در روز غدیر فرمودند:
و یتطیّب إمكانه و إنبساط یده.
و مؤمن به اندازه توان و دست باز بودنش بوی خوش استعمال كند.
7. دیدار با مؤمنان
زیارت برادران مؤمن از سنتهای مهم اسلامی است، لیكن در روز عید غدیر، دید و بازدید به عنوان یكی از شعائر مذهبی و ولایی و بیشتر مورد سفارش قرار گرفته و پاداش افزونتری دارد.
حضرت امام رضا، علیهالسلام، فرمودند:
من زارَ فیه مؤمنا أدخل اللّه قبره سبعین نورا و وسع فی قبره و یزور قبره كلّ یوم سبعون الف ملك و یبشّرونه بالجنّة.
هر كس كه در روز غدیر به دیدار مؤمنی رود خداوند هفتاد نور در قبرش داخل كند و قبرش را بگستراند، و هر روز هفتاد هزار فرشته به زیارت قبرش آید و به او مژده بهشت دهد.
8. مصافحه (دست دادن)
دست دادن باعث افزایش محبت دو برادر دینی و سبب ریزش گناه و آمرزش میگردد؛ اما دست دادن در روز عید غدیر كه عید ولایت است جلوه دیگری دارد، به همین جهت در این روز مصافحه (دست دادن) مورد تأكید و سفارش قرار گرفته است.
حضرت امیرالمؤمنین علی، علیهالسلام، فرمود:
و إذا تلاقیتم فتصافحوا بالتّسلیم.
(در روز غدیر) هنگامی كه با هم ملاقات میكنید همراه با سلام كردن با یكدیگر دست بدهید.
9. تبریك گفتن
معمولاً، وقتی نعمتی به انسان میرسد یا پیروزی نصیبش میشود تبریك گفتن لازم است و تبریك گفتن در روز عید غدیر از شعائر شیعه است و میشود گفت گرمترین و سنت عقد اخوت و برادری در اسلام به زمان پیامبر اكرم، صلّیاللّهعلیهوآله، میرسد. در آن موقع پیامبر، صلّیاللّهعلیهوآله، بین مهاجرین و انصار پیمان برادری را منعقد نمودند. و بجا خواهد بود كه این پیمان برادری در روز عید غدیر برگزار بشود.
واقعیترین تبریكها برای عید غدیر است.
حضرت رضا، علیهالسلام، میفرماید:
و هو یوم التّهنیة یهنّیء بعضكم بعضا فإذا لقی المؤمن أخاه یقول: الحمدللّه الّذی جعلنا من المتمسّكین بولایة أمیرالمؤمنین و الائمة سلاماللهعلیهم.
روز عید غدیر خم روز تهنیتگویی است. بعضی از شما به بعض دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مؤمنی با برادرش برخورد كرد بگوید: «ستایش مخصوص خداوندی است كه ما را از پیوستگان به ولایت امیرالمؤمنین، علیهالسلام، و امامان، علیهمالسلام، قرار داد».
10. دلجویی و مهرورزی متقابل
حضرت رضا، علیهالسلام، روز غدیر را «یوم التودّد» خواندند؛ یعنی روز مهر ورزیدن.
در چنین روزی باید معتقدان به ولایت، غم را از دل دوستان حضرت به هر نحوی كه مقدور باشد برطرف نمایند.
11.ـ ایجاد زمینههای شادمانی
عید غدیر یادآور بزرگترین و گرانقدرترین خاطره اسلام است خاطره استمرار رسالت پیامبر، صلّیاللّهعلیهوآله، با امامت علی، علیهالسلام.
در چنین روزی نه تنها خود باید دلشاد باشیم بلكه باید زمینه شادمانی دیگر برادران ایمانی راهم فراهم سازیم.
حضرت رضا، علیهالسلام، میفرماید:
سرّ فیه كلّ مؤمن و مؤمنة.
(در روز غدیر) هر مرد و زن مؤمنی را شادمان سازید.
12. پیوند با بستگان و خویشان
در این روز زمینه صله رحم ـ كه از سفارشات مؤكد اسلام است ـ كاملاً فراهم است.
حضرت صادق، علیهالسلام، صله رحم را یكی از وظایف روز غدیر بر شمردند:
شایسته است در روز غدیر با نیكی كردن، روزه گرفتن نماز خواندن و صله رحم بسوی خداوند متعال تقرب جویید.
13. گشادهدستی نسبت به خانواده
یكی از دستورات اسلام ایجاد زمینههای لازم در جهت راحتی و آسایش خانواده است و به مناسبت عید غدیر تاكید بیشتری شده است.
حضرت امام صادق، علیهالسلام، میفرماید:
و یوسّع الرّجل فیه علی عیاله.
(در روز غدیر) مرد باید برای خانواده خود گشایش بیشتری فراهم كند.
14. كارگشایی
برآورده ساختن نیازهای مردم و رفع گرفتاری آنان از سنتهای پسندیده در اسلام است و به انجام اینگونه كارها تاكید فراوان شده است.
علی، علیهالسلام، میفرماید:
و البرّ فیه یثمر المال و یزید فی العمر.
نیكی كردن (در روز غدیر) مال را ثمربخش میسازد و بر عمر میافزاید.
15. هدیه دادن
هدیه دادن و گرفتن با توجه به ضوابط شرعی كار پسندیدهای است و اثرات روانی خاصی، مخصوصا در كودكان و نوجوانان دارد و بهترین موقعیت هدیه دادن عید غدیر است.
و حضرت رضا، علیهالسلام، عید غدیر را روز هدیه و بخشش مینامد:
یوم الحباء و العطیّة.
(عید غدیر) روز بخشش و هدیه دادن است.
16. ابراز برائت
اعلام بیزاری از دشمنان خداوند روزه داشتن در روز عید غدیر پاداشی معادل روزه گرفتن در همه عمر دنیا را دارد.
از پایههای اساسی اسلام است و روز غدیر روز بیزاری از كسانی است كه با نپذیرفتن امامت حضرت علی، علیهالسلام، آشكارا با خدا و با پیامبر خدا مخالفت نمودند و بزرگترین جنایت و خیانت را به تاریخ بشریت كردند و در حقیقت این عدم پذیرش سرآغاز تمام بدبختیها و بیچارگیها بود.
بنابراین روز غدیر، روز برائت از اینهمه ستمكاری و ستمكاران است.
در یكی از دعاهای روز غدیر آمده است:
و نبرأ ممّن یبرأ منه و نبغض من أبغضه.
ما بیزاری میجوییم از آن كس كه از علی [علیهالسلام] بیزاری جوید و دشمن داریم آن كس كه علی [علیهالسلام [را دشمن دارد.
17. ذكر صلوات
حضرت رضا، علیهالسلام، در وصف عید غدیر فرمود:
یوم إكثار الصّلوة علی محمّد و ال محمّد.
روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است.
18. غسل
امام صادق، علیهالسلام، فرمودند:
هنگامی كه روز غدیر فرا برسد باید در فراز آن (هنگام ظهر) غسل كرد.
19. نماز و نیایش
روز عید غدیر بهترین فرصت و موقعیت برای نیایش است؛ چرا كه روز غدیر روز سپاس و ستایش به پیشگاه حضرت احدیت است.
حضرت رضا، علیهالسلام، میفرماید:
هو الیوم الّذی یزید اللّه فی حال من عبد فیه.
روز غدیر روزی است كه خداوند، بر توان كسی كه او را نیایش كند، میافزاید.
و فرمود:
روز غدیر روزی است كه دعا در آن مستجاب میگردد.
نماز عید غدیر دو ركعت است كه باید در هر ركعت پس از حمد ده، مرتبه سوره توحید، ده بار آیةالكرسی و ده مرتبه سوره قدر را خواند. وقت نماز نیم ساعت پیش از ظهر است. پاداش این نماز برابر است با صدهزار حج و صدها هزار عمره. كسی كه این نماز را بخواند، هر چه از خداوند بخواهد برآورده شود.
20. زیارت
زیارت یكی از سنن سازنده اسلامی است چه از نزدیك چه از دور. زیارت یك پیوند معنوی بسیار قوی بین شیعه و مقدسات اوست. از جمله آنها زیارت حضرت علی، علیهالسلام، از دور و نزدیك است.
امام رضا، علیهالسلام، به پسر ابینصر فرمودند:
هر جا كه باشی در روز عید غدیر در بارگاه امیرالمؤمنین، علیهالسلام، حاضر باش. بی تردید، خداوند، گناهان شصت ساله هر مرد و زن مؤمن را میآمرزد و چند برابر آنچه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر از آتش آزاد ساخته در آن روز آزاد میسازد.
در این مورد به كتب ادعیه مراجعه شود.
21. خواندن دعای ندبه
طبق مدارك معتبر خواندن دعای ندبه در چهار عید مستحب است؛ جمعه، فطر، قربان و غدیر.
توجه به فرازهای این دعا بخصوص آن قسمت كه در رابطه با غدیر و خلافت حضرت، علیهالسلام، میباشد ضروری است.
22. پیمان برادری (عقد اخوت)
سنت عقد اخوت و برادری در اسلام به زمان پیامبر اكرم، صلّیاللّهعلیهوآله، میرسد. در آن موقع پیامبر، صلّیاللّهعلیهوآله، بین مهاجرین و انصار پیمان برادری را منعقد نمودند. و بجا خواهد بود كه این پیمان برادری در روز عید غدیر برگزار بشود.
برای نحوه بستن عقد به «مفاتیحالجنان» مراجعه كنید.
دوشنبه 3/10/1386 - 17:8
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد نبی رحمتک وکلمة نورک
مبعث پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) برآقا امام زمان عج و جهان اسلام مبارک باد.
"خدایا!حضرت محمد(ص) پیامبر و رحمت تو است و کلمه ای ازنورتو می باشد"
محمد نبی رحمتک
حضرت رسول اکرم(ص) پیامبری است که درواقع رحمت الهی برتمام مخلوقات می اشد چنانچه در قرآن آمده است:
وما ارسلناک الا رحمتة للعالمین
یعنی:ما تورا نفرستادیم مگر اینکه رحمت می باش برای تمام عالمیان
لذا یکی از القاب و اوصاف آن حضرت پیامبر رحمت می باشد و باید به این مطلب توجه داشت که آن حضرت برای کسی رحمت است که قابلیت این رحمت را داشته باشد به عبارت دیگر قابلیت محل، شرط است.پس کسی که در اثر نافرمانی قبول رحمت نکند و خود را از این فیض بزرگ محروم نماید خود به نفس خودش ظلم کرده که خود را از جاده صراط مستقیم منحرف نموده و از رحمت الهی بی بهره مانده است والا آن حضرت چنانکه آیه شریفه می فرماید"رحمة للعالمین" می باشند یعنی رحمت برای تمام عالمها و تمام مخلوقات می باشند و چنانکه در آیه دیگر می فرماید: رحمتی وسعت کل شی ء
یعنی: رحمت من هر موجودی را فراگرفته است.
و کلمة نورک
حضرت پیامبر اکرم(ص) کلمه نور الهی می باشند و در قرآن به پیامبر کلمه گفته شده بدلیل اینکه در سوره ال عمران می فرماید:
یا مریم ان الله یبشرک بلکلمةٍ منه اسمه المسیح
یعنی: ای مریم!خداوند تورا به کلمه ای که نامش مسیح است بشارت می دهد
ودر ایه دیگر می فرماید:
انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله و کلمته
یعنی: مسیح عیسی بن مریم فرستاده خدا و کلمه اوست
پرواضح است که در این ایه شریفه کلمه اطلاق بر حضرت مسیح شده است ولی چون پیامبر اسلام اکمل و افضل ازجمیع انبیاء هستند در این فقره ازدعا می فرماید:"کلمة نورک"
یعنی"کلمه ای ازنورتو" است یعنی پیامبر اکرم (ص) کلمه نورخدا می باشد و اطلاق نور به آن حضرت نیز در قرآن آمده است آنجا که می فرماید:
مثل نوره کمشکوة
یعنی:مثل نورخدا همانند مشکات است.
که ذیل این ایه شریفه از ائمه اطهار(ع) روایت شده است که منظور از"نور" در این آیه شریفه حضرت رسول اکرم(ص) می باشد.
حرف آخر:خدایا به حق پیامبر گرامی اسلام (ص) و خاندان مطهرش نور ولایت را ازدلهای ما مگیر و عشق به پیامبر و اهلبیت را در دل ما روز افزون نما و ظهور مولای عشق موعود مهربان حضرت صاحب الزمان عج را نزدیک بفرما....
الهم عجل لولیک الفرج
سه شنبه 23/5/1386 - 1:4
