تبیان، دستیار زندگی

 

تو مطالب قبلیم گفتم که غیبت به چهار دلیل حرام است. قرآن، سنت، اجماع و عقل.

تو چند مطلب قبلم به حرام بودن غیبت از منظر قرآن پرداختم و الان می خوام از منظر سنت اون رو بررسی کنم.

اگ اینقدر از عمر خودمون رو که صرف سخن گفتن درباره عیوب دیگران میکنیم، متوجه عیبهای خودمون کنیم قطعا اونها رو رفع می کنیم.

1- غیبت اولین گام در جهنم. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

2- غیبت انسان را از ولایت خارج می کند.

هرکس سخنی درباره مومنی روایت کند که بوسیله آن مردم زشتی او را آشکار و مروت او را پایمال کند تا او را از چشم مردم بیندازد، خدا او را از ولایت خودش خارج میکند به سوی ولایت شیطان، و شیطان هم او را قبول نمیکند. امام صادق

3-غیبت حسنات را می بلعد. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

4- غیبت شدیدتر از زنا. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

5- غیبت بد تر از ربا

بدرستی که یک درهم ربا که عاید شخصی میشود بزرگتر از سی و شش زناست و بدرستی که بدتر از ربا، ربایی است که شخصی آبروی کسی را بریزد. پیامبر اعظم (ص)

6- غیبت خورشت سگهای جهنم. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

7- غیبت مانع صعود حسنات. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

8- غیبت حسنات را از نامه اعمال پاک می کند و سیئات فرد غیبت شونده را در نامه اعمال ما ثبت می کند . حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

9- غیبت عامل رسوایی

ای قومی که به زبان ایمان آورده و به دل ایمان نیاورده اید، بد گویی مسلمین را نکنید، به تحقیق کسی که از برادر خود عیبجویی کند، خدای عالم از عیب او پی جویی میکند، و هر که را خدا عیبش را پی جویی کند او را رسوای میسازد ولو در داخل خانه خودش مخفی شده باشد. پیامبر اعظم (ص)

10- تارک غیبت همسایه پیامبر در بهشت. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

11- غیبت کننده آخرین کسی است که داخل بهشت می شود. حدیث قدسی

12- ترک غیبت بهتر از دهها هزار رکعت نماز مستحبی. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

13-  غیبت باطل کننده روزه و شکننده وضو. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

پروردگارا، عفو کن گناهانی از مرا که سبب پاره شدن پرده های عصمت می گردد. امام علی(ع)

14- بهشت پاداش ترک غیبت. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

15- اهل جهنم از عذاب اهل غیبت مینالند. حدیثی از پیامبر اعظم(ص)

16- خانه ای که در آن غیبت شود مورد غضب خداست. حدیثی ار امام صادق(ع)

17- بهشت بر اهل غیبت حرام است

بهشت حرام است بر سه کس: منت گذار، غیبت کننده و شارب خمر. پیامبر اعظم (ص)

18- غیبت شخص را مورد لعن خدا قرار میدهد. حدیثی از امام کاظم(ع)

19- غیبت باعث خرابی دین میگردد

سریع تر از اکله که بدن را میخورد، غیبت دین مسلمان را میخورد. پیامبر اعظم(ص)

پناه میبرم به خدا از شر غیبت. خدایا ما را توانی ده تا زبان خویش را از معاصی حفظ کنیم

 

سومین آیه که حرمت غیبت از آن استفاده میشود آیه اول سوره همزه است.

«وای بر کسانی که غیبت یا خبر چینی و نمامی و عیب گویی مردمان میکنند»

روزی شخصی در حضور آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی غیبت کسی را میکند. ایشان با ناراحتی از جا برخاسته و میگویند: چهل روز مرا به زحمت انداختی. یعنی بخاطر غیبتی که انجام شد باید چهل روز ریاضت شرعی بکشم تا آثار سوء آن از آیینه جانم پاک شود.

روح بشر از آیینه لطیف تره. وقتی انسان در مقابل آیینه آهی بکشه آن را کدر میکنه روح بشر از آیینه لطیف تره چون یه مکروه هم اون رو تیره میکنه، چه برسه به حرام.

چهارمین آیه، آیه 148 سوره نساء میباشد.

«خداوند دوست ندارد کسی با گفتار زشت به عیب خلق خدا صدا بلند کند مگر آن که بدگو مورد ظلم قرار گرفته باشد که از ظالم خود شکایت کند. و خدا شنوا و به اقوال و احوال بندگان داناست»

پنجمین آیه، آیات 10-12 سوره قلم است.

«ای پیامبر، اطاعت مکن کسانی را که بسیار قسم میخورند بر سر هر حق و باطلی. و اطاعت مکن مردمانی را مه میروند به سوی غیبت و بدگویی بسیار. کسانی که بخیل و معصیتکارند»

 

باطن غیبت چیه به نظرتون؟

همه ما آیه 12سوره حجرات رو شنیدیم که غیبت کردن مثل خوردن گوشت مردار برادر دونسته

یه دقیقه پاشو قرآن رو بیار و با هم بخونیم این آیه رو.

حالا میخوام به یه سری دلایلی که باعث شده این تشبیه رو نسبت به غیبت داشته باشن بگم.

1- همونجور که مردار نمیتونه از خودش دفاع کنه، شخصی هم که داره غیبتش میشه نمیتونه از خودش دفاع کنه.

2- غیبت کشتن شخصیت انسانها و خوردن عِرض و آبروی اونهاست.

تجاوز بر آنچه مسلمانی دارد، بر مسلمان دیگر حرام است. مانند خون، اموال، آبرو. پیامبر اعظم(ص)

3- غیبت اجزاء مجتمع انسانها رو یکی پس از دیگری فاسد میکنه و از صلاحیت ِ داشتن آن آثار صالحی که از هرکسی توقع میره، ساقط میشه و آن آثار صالح یمی شدن و عضو یک بدن شدن هست، و بر اثر غیبت و معیوب شدن، با او قطع رابطه شده و عضوی که از بدن جدا شده حکم مردار رو داره.(با توجه به آیه 11 سوره حجرات این قسمت رو نوشتم)

امام صادق (ع) وقتی مواقف قیامت را بیان میفرمایند، متذکر میشوند که:

 یکی از مواقف قیامت «موقف اللسان» است که در آن، ما را هزار سال از سالهای قیامت مواخذه میکنند برای گناهانی که از زبان ما صادر شده است و زبان عذابش از اجزاء دیگر بدن سختتر است زیرا رسول اکرم (ص) میفرمایند: از تو (زبان) سخنی بیرون می آید (مثل تهمت، غیبت، بدگویی ....) پس این سخن در شرق و غرب زمین منتشر شده و باعث میشود که خونهای مظلومان و آبروی مردمان پاکی ریخته و اموالشان به غارت رود.

شایسته است هنگامی که میخواهیم حرف بزنیم، این روایت رو در نظر بگیریم و دقت کنیم که باید فردای قیامت پاسخگوی سخنی باشیم که از دهانمان خارج شده است.

خوبیها را هم بنگریم

به قول حضرت علی(ع)، مانند مگس که فقط روی مواضع فاسد میشینه نباشیم و نقاط سالم رو هم ببینیم. افرادی هستند که به هر کجا و به هر مجلسی میروند هدفشان عیبجوییه حتی اگه به مجلس موعظه برن. پیامبر درباره این افراد میفرمایند:

این فرد، مانند کسی است که بیاید نزد شبانی و به او بگوید یک گوسفند از گله ات به من بده، او هم بگوید برو و بهترین رو انتخاب کن و او برود و گوش سگ گله را بگیرد و بیاورد.

پنج شنبه شب، چند ثانیه مو به تنم سیخ شد و لذت بزرگ کردن یه فرزند که باعث افتخار مادرش بشه رو به چشم خودم دیدم.

شیرزنی که حاج حسین را در دامانش پرورانده است به حضار معرفی شد. کسی که الگویش در تربیت فرزند، مادر عباس (ع)، حضرت ام البنین (س) است. اگر نبود این گونه، فرزندش فدای راه ولایت نمی شد و عجب است این شباهت که حتی در دادن دست هم دریغ نمی کند فرزند این شیرزن انقلاب. همه ی حاضران به احترام این مادر شیرپرور قیام می کنند و با صلواتی بدرقه اش می کنند روی سن. خمیده است اما استوار. خاک پایش طوطیای چشمان حاج حسین بوده است.

اونقدر سرمست ساقی شده بودم که یادم نیست مجری برنامه چی گفت.

بپاس زحماتی که در پرورش فرزندی چنین رشید کشیده بود، 7000 نفر ایستاده و بدون اینکه در قالبهای دنیایی باشن (وزیر، وکیل، سردار، دکتر، مهندس،...) همه دست میزدند.

اشکی که تو صورت اون مادر بود رو نمیتونم توصیف کنم.

فرزند اون مادر کسی نبود جز شهید حاج حسین خرازی ، فاتح فتح المبین

8 اسفند، سالگرد شهادت شهید حاج حسین خرازی، فرمانده لشگر 14 امام حسین(ع) گرامی باد.

---

 

انگیزه های غیبت:  

۱- غضب

۲- کینه

۳- حسد

۴- استهزا

۵- مزاح: فردی برای اینکه دیگران را بخنداند شروع میکند عیبهای دیگران را بیان کند٬ و به این ترتیب مرتکب غیبت میگردد.

۶- فخر و مباهات: فردی میخواهد خودش را بالا ببرید و از خودش تعریف کند٬ لذا دیگری را ناقص جلوه میدهد.

 ۷- دفاع از خویش: من که دروغگو نیستم مثل خانم فلانی

۸- موافقت دوستان

بعضی مواقع انسان برای اینکه دل دوستان خود را بدست آورد غیبت میکند. مثلا وارد محفلی میشود و میبیند مشغول غیبت هستند٬ او هم برای اینکه به دوستانش بگوید من طرفدار شما هستم٬ با آنها موافقت میکند و سخنی میگوید و از نقاط ضعف غیبت شونده که او میداند و دیگران بی اطلاع اند٬ خبر میدهد و مرتکب غیبت میشود.

۹- ترحم و دلسوزی

از باب ترحم٬ چهره غمناکی به خود میگیرد و میگوید: بیچاره فلانی! گرفتار مشکلی شده و آبرویش رفته. در اینجا اگره ممکن است گوینده واقعا در حزن و اندوه خود صادق باشد ولی چون عیبی را آشکار کرده٬ مرتکب غیبت شده است.

10- تعجب

فعلی را از فردی میبیند یا درباره او میشنود و در نزد عده ای دیگر میگوید: تعجب کردم از فلانی! او دیگر چرا این فعل زشت را مرتکب شده؟ و با این کار مرتکب غیبت میشود.

من با تو هیچگاه نبودم تو با منی - www.hani84.blogfa.com

چند سال پیش کتاب غیبت نوشته استاد بزرگ اخلاق، سید حسین هاشمی نژاد رو خونده بودم.

دیروز داشتم کتابهای قدیمیم رو میبردم انباری که چشمم به این کتاب افتاد.

بالاخره عید نزدیکه و بساط غیبت هم به راه، خواستم متذکر بشم و تو چند مطلب به غیبت بپردازم.

تمام این صور غیبت محسوب میشود:

1- نقصان در بدن

مثل اینکه کسی بگوید: فلانی کور است یا کچل است یا کوتاه قد است و یا بلند قد است.

2- نقصان در نسب

پدر فلانی خسیس است یا فاسق است یا ترک است . مقصودش از این بیانات رساندن نقصی باشد.

3- نقصان در خلق

فلانی بدخلق است، ترسو، بخیل، متکبر...

4- نقصان در افعالی که مربوط به دین میشود

 فلانی سارق، دروغگو، شارب خمر، کاهل در نماز است.

5- نقصان در فعلی که متعلق به دنیای کسی باشد

فلانی کم ادب، پرخور و پرخواب است.

6- نقصان در لباس

فلانی آستین لباسش گشاد، قبایش یا دامنش بلند و عمامه اش بزرگ است.

7- نقصان در خانه

فلانی منزلش مخروبه و بد قواره است.

8- نقصان در قالب حمد

الحمدلله که ما ریاست طلب نیستیم و ....

9- نقصان در قالب دعا

من دعا میکنم خداوند از تقصیرات فلانی بگذرد.

به خدا پناه میبرم از طمع فلانی. 

خداوند ما را مثل فلانی به خودمان وانگذارد

پس هرچه انسان بگوید که نقصانی را برساند نسبت به برادر دینیش، غیبت محسوب میشود.

ادامه دارد...

زکات جایزه ام

مراقبت و حفاظت از یه کانال رو به دسته ما سپرده بودن. شب اول بود نوبتی پست دادیم و نتونستیم بخوابیم ولی بخیر گذشت.

موقع استراحت بود و هوا به گرمی میرفت. داخل کانال مگسهای زیادی بودند که به اندازه یک حبه انگور میشدند. سبز و بدقیافه. شبها از دست عراقیها و روزها از دست مگسها خواب نداشتیم.

ظهر بعد از ناهار با صمد علیزاده به دیوار کانال تکیه داده بودیم. صادق وسط کانال خوابیده بود.

به اون گفتم: «تو این آفتاب سوران چطور خوابت میبره؟»

با لهجه فیروزکوهی گفت: «اگ این مگسها بزارن خوابم میبره»

با خنده گفتم: «نکنه بو میدی که مگسها دورت جمع شدن؟»

گفت: «آره! اینها فکر کردن من پشکلم»

منو صمد زدیم زیر خنده

بعد مدتی یک مرتبه مثل دیوانه ها بلند شد و داد کشید: «برید گم شید، مگر من پشکلم که دورم جمع شدید؟»

صادق پرسید: «قند داریم؟»

گفتم: «باید تو سنگر تدارکات باشه، برو نگاه کن».

بلند شد و رفت و بعد از مدتی برگشت. نمیدونستیم چه فکری داره.

کف کانال نشست، یه حبه قند گذاشت رو زبانش و زبانش رو بیرون آورد.

باخنده پرسیدم: «چه کار میکنی؟»

با همان حالت گفت: «میخوام مگسها رو بخورم تا کم بشن»

طولی نکشید که شش مگس بزرگ سبز رنگ روی قند نشستن. صادق یک مرتبه دهانش رو بست و مگسها رو قورت داد.

از یک طرف نزدیک بود حالمون بهم بخوره و از طرف دیگه داشتیم میترکیدیم از خنده.

صادق گفت: «آخ جووووون، خوردم، تاجیک بیا گوش کن چه ویزویزی تو شکمم میکنند!»

جنگ دوست داشتنی - سعید تاجیک

امروز میخوام چندتا از نکته های اخلاقی که آیت الله حق شناس متذکر میشدن رو بگم.

• تنها یک قدم تا رسیدن به خدای متعال راه است و آن القاء خودیت است.
• کسی که دینش را یک دستی بگیرد خدای متعال نیز به او توجهی نمیکند.
• حقیقت عبودیت سه چیز است اگر متخلق به آن بودی خدای متعال، تو را از شر شیطان حفظ مینماید:

1- مالی که پروردگار به تو داده از آن ِ خود ندانی و در هرجا که حضرت حق خواسته صرف کنی.

2- تدابیر نفس خودت را به خدای متعال بسپاری.

3- انفاق و احسان به خلق خدا نمایی.

اگر چه روز 22 بهمن امسال هم مثل سالهای قبل چشم دشمن رو کور کرد و بقول روزنامه کیهان حضور 50 ملیونی مردم رو شاهد بودیم ولی متاسفانه عده ای قلیل  که خود را جمعی از دانش آموختگان مستقل دانشگاه های ایران معرفی کردند، اقدام به توزیع نشریه ای با عنوان سوزن بان کرده و در آن به مطالبی که درستی یا نادرستی آن به هیچ کسی مربوط نیست پرداخته اند که شدیدا مخالف نظر قرآن اسلام و ائمه و حضرت امام خمینی و مبانی انقلاب اسلامی هست.

درصفحه روی جلد این  نشریه تصویر دختر یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 88 چاپ شده و تصاویری  بصورت کاملا محرمانه از زندگی خصوصی این فرد هم در صفحه پشت جلد چاپ شده است.

در اینکه پدر و مادر این خانم در حال حاضر از سران فتنه هست و به ایران اسلامی خیانت کرده شکی نیست. حرف من این است که چرا کار اشتباه یک فرد را ما با اشتباهمون کامل میکنیم.

تجسس در زنگی خصوصی افراد کاملا غیر اخلاقی هست و نمیتونیم با چاپ چند تصویر به این نتیجه برسیم که وقتی فرزند این آقا به این شکل هست پس همه حرفهایی که ایشون میزنند دروغ است و ....

در طول تاریخ نمونه های دیگری هم داشته ایم از این مورد که جز شرمندگی برای چاپ کننده گان و حامیان مالی این نشریه چیزی نداشته است.

پسر نوح(کافر)، پسر آیت الله خزعلی (منافق)، فرزندان آیت الله طالقانی(کمونیست و مجاهیدن خلق).

مطمئنا مردم آگاه و فهمیم ایران فریب اینجور نشریه ها رو نمیخورند و دست کسانی رو که اقدام به چاپ این نشریه کرده و اهدافی که از این کار داشته اند رو نقش بر آب میکنند.

چون قطعا در فضای کنونی نیاز به وحدت هست و اقدام به توزیع اینجور نشریات زرد، فضای سیاسی جامعه را ملتهب تر میکند.

تذکر: این نشریه بصورت رنگی و با ورق گلاسه چاپ شده و مشخص کننده حمایت مالی گشترده از آن است نه توسط عده ای دانشجو.

رهنمای سلوک (نکات اخلاقی آیت الله حق شناس)

قسمت دوم سعید حمومی رو میتونید از رو وبم بخونید.

من با تو هیچگاه نبودم تو با منی

www.hani84.blogfa.com