• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 94
تعداد نظرات : 275
زمان آخرین مطلب : 4982روز قبل
محبت و عاطفه
الو سلام............. منزل خداست؟................. این منم مزاحمی که آشناست............. هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است............... ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست............. شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است............... به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟............... الو ................... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد........... خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟........... چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر................ صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟............... اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم............. شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست............... دل مرا بخوان به سوی خود تا سبک شوم................. پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست................. الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم..................... دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست.......... دوباره ............. تا خدا خداست.............
شنبه 17/12/1387 - 15:14
خانواده
سلام به دوستای خوبم یه راهنمایی یه كمك می خوام یعنی یه سوالی هست كه خیلی دوست دارم جوابشو و راه حلشو پیدا كنم ممنون می شم كمكم كنید اگه یه نفرو نخوای دوستش داشته باشی در حالی كه دوستش داری باید چه كار بكنی؟نه اینكه اصلا دوستش نداشته باشی اما یه احساس معمولی نسبت بهش داشته باشی نه بیشتر . ممنون
پنج شنبه 15/12/1387 - 22:41
شعر و قطعات ادبی
تا که رفتیم همه یار شدند ....... خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آیینه بدانیم چو هست ....... نه در آن وقت که اقبال شکست
چهارشنبه 14/12/1387 - 12:57
شعر و قطعات ادبی
هركجا محرم شدی چشم از خیانت باز دار چه بسا محرم كه با یك نقطه مجرم می شود
يکشنبه 11/12/1387 - 22:31
محبت و عاطفه
بگذار سر به سینه من تا که بشنوی ............... آهنگ اشتیاق دلی دردمند را ..................... شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق ......... آزار این رمیده سر در کمند را .......... بگذار سر به سینه من تا بگویمت .................... اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست ............. بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان ................ عمری است در هوای تو از آشیان جداست .......... دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام ................. خواهم که جاودانه بنالم به دامنت .................... شاید که جاودانه بمانی کنار من ................... ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت .............. تو آسمان آبی آرام و روشنی ............... من چون کبوتری که پرم در هوای تو ............. یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم ................... با اشک شرم خویش بریزم به پای تو ............. بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح..................... بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب ................... بیمار خنده های توام بیشتر بخند ................ خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب ...............
سه شنبه 6/12/1387 - 11:50
محبت و عاطفه
یک بار برای دیدن دریا قدم به ساحل گذاشتی... اما امواج دریا هزاران بار برای بوسیدن قدمگاهت تا روی ساحل پیش آمدند. دلم برات تنگ میشه اما هزاران بار بر قدمگاهت بوسه میزنم.
يکشنبه 4/12/1387 - 15:12
محبت و عاطفه
مرا اینگونه باور کن کمی تنها کمی بی کس کمی از یاد ها رفته ............................................ خدا هم ترک ما کرده خدا دیگر کجا رفته............... نمی دانم مرا ایا گناهی است ...................... که شاید هم به جرم ان غریبی و جدایی است.................. خداوندا مرا دریاب که دیگر روبه پایانم................... تمام تن شدم زخمی زتیغ هم قطارانم.................... خداوندا نجاتم ده از این تکرار و تکراری..................... از این بیداد دشمن را به جای دوست پنداری................... هیچ با من نیست در این ویرانه ی غم...................... در این نامردی ایام در این غمخانه ی دنیا ...................... خداوندا مرا دریاب ..........................
شنبه 3/12/1387 - 20:55
محبت و عاطفه
شنهای کویر دانه دانه از رد پای تو سخن می گفتند که در دل خود جای داده اند...... از گامهای ظریفی که تنهایی تردشان را به لرزه در آورده بود.... گامهای زیبارویی که دل صحرا را ربوده بود................ تمام نشانه ها نشانی تو را می داد............ خبر از تو که در رویای شیرین شباهنگام در الهامی عاشقانه به سویم گام بردمی داشتی...... دانه دانه گامهایت را در لذت دیدار شماره می کردم و لحظه لحظه حضورت سرخوشم می ساخت ................ ستارگان آسمان کویر جملگی اعتراف کردند که زیبای تو پرده شرم بر چشمانشان کشیده است تا تنها تو بدرخشی................. چاه های خفته در خاموشی صحرا تمنا می کردند که لحظه ای چشمانت در روشنایی آب عشق را به تصویر کشد............ و این رویای شیرین هزاران بار دیگر در خلوت خیال تو را می جست............. تو را که چون کویر بی آلایش هستی پر رمز و راز و پر از نشانه های زندگی....... و زیبایی شبهایی که هزار و یک شب زندگیم را رقم می زند......... به لحظه دیدارت نشسته ام...................................
چهارشنبه 30/11/1387 - 13:17
محبت و عاطفه
دریا ... دریا منو صدا كن ... خاكو با آب دوباره آشنا كن ... دریا دلم گرفته .. دریا دلم گرفته ... منو از این گرفتگی رها كن .. رها كن ... !! دریا با من حرف بزن .. نذار منو موج ها به ساحل بدن .. دریا جوابم بده ... دریا جوابم بده ... دریا جوابم بده ...
يکشنبه 27/11/1387 - 18:50
محبت و عاطفه
دلم گرفته ،دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست، نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر می کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد ...قشنگ یعنی چه؟ -قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه ی اشکال و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس و عشق، تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. ...چرا گرفته دلت مثل انکه تنهایی؟ - چقدرهم تنها ! -خیال می کنم دچار ان رگ پنهان رنگ ها هستی -دچار یعنی عاشق و فکرکن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک دچار ابی دریای بیکران باشد
شنبه 26/11/1387 - 18:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته