تبیان، دستیار زندگی

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش24 / بخش 2 فصل نو / 4 از سوره 6

24 لباس آدم 4 :

ما بررسی مورد سوم ،
3 لباس مادی نداشت ولی تنش پوشیده بود
نکته ای که قول داده بودیم در دوشماره قبل و خیلی مهم است را مطرح می کنیم.
مادر اینجا گفته تورات راه در ضمن توضیح این قول بررسی می کنیم، آدم در یهشتش ممکن است که لخت بوده،
اما بدین معنی که لباس مادی مصطلح را او به تن نداشته، 
بدنش مخفی بوده بعد از خوردن هلو آشکار شده،
خوب حالا برسیم به آیات قرآن ‌؛
اگر این آیه و آیه 31 مائده را کنار هم قرار دهیم ممکن است به نتایجی برسیم،
این آیه البته در مورد ما به همین لباسهای مادی اشاره دارد. 
اما در مورد حضرت آدم به دو نوع پوشش متفاوت ممکن است اشاره شده باشد

1 پوشش اولیه آدم در یهشت

این پوشش از کلمه یواری استفاده می شود،  یواری در سوره مائده بمعنی پنهان کردن جسم برادر در خاک است،  پس معلوم میشه لازم نیست حتما لباسی باشد که بپوشاند ولی همین صرف پوشیده بودن از دیده ها کافیست،
البته همین پوشش اینچنینی هم که عرض کردم ممکن است چند مدل باشد،

1 پوشش نامرئی که کل بدن قابل رؤیت نمی باشد

2 پوشش جسم لطیف ممکن است مثل اجنه بوده باشد در عین حال اینکه مادیست یعنی جسم لطیف دارد قابل رؤیت نیست،
آیا جن ها لباس دارند؟!

3 پوشش رادیولوژیویی!  مثل دستگاه رادیولوژی یا دستگاه هایی که خط دور بدن را  فقط نشان می دهند،  که البته بعد از میل میوهه بشکل آدم امروزی در آمد
 
2 پوشش دوم پوست ک

 از کلمه ریشا فهمیده می شود که شاید ذکرش در اینجا بپوشش تن آدم برای عالم مادی اشاره داشته باشد و شاید این لباس نرم و زیبا همین پوست باشد
 سه مؤید دارد
1 در بهشت سردی و گرمی نبوده،  پس آدم نیاز نداشته که بعد از آزمایش برای زندگی کرده در دنیا به او اهدا شده
2 همین آیه 31 سوره مائده که برادر لباس داشت یاد گرفت از کلاغ دفن کردن وحفظ کردن بدن برادر از حمله درندگان که جسم او را بپوشاند
در اینجا هم جسم آدم را خدا به دو لباس پس از لباس مخصوص بهشت پوشش داد.، 
این دو مؤید در شماره قبل گفته شده
 3 هر چه از دنیای مادی فراتر می رویم درصد مادیست و غلظت قید و بند ماده در موجودات کم و کمتر می شود تا جایی که منجمین علم نجوم کشف کردن که ورای این افلاک حجم تاریکی هست که نوری ندارند  که دنیای ما بخاطر جاذبه این فضای خالی پایرجاست در آسمان و سقوط نمی کند چه اشکالی دارد در مورد آدم هم همینطور باشد،  ولی باز عقل ما به اینجا ها نمی رسد همینطور که به نحوه زندگی کردن حضرت عیسی که در آسمان چهارم حاضر هست
ولی ما کیفیتش را نمی دانیم که آیا جسم حضرت عیسی تغییر کرده یا عالم دیگر را خدا مهیا نموده مناسب جسم جسم حضرت که حضرت در عالم مجرد سکونت می کند.
 

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش23 / بخش 2 فصل نو / 3 از سوره 6

23 لباس آدم 3 :

قبل از بیان موارد به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است در اینجا از طرف قرآن بحث لباس یا عدم آن مطرح نباشد،
و این مطلب دو مؤید دارد
1در این آیه شیطان این کار را کرد تا زشتیهایش را به او بنماید و نتیجه عملش را و آثار آن را ببینید و در نتیجه آدم را به دردسر بیندازد و به قید و بند بدن مادی و دنیایی گرفتار شده و به دام بیفتد و اینکه این همان مقدمه ورود به زمین و دردسرهایش است البته ثمره زشتی کار خود‌شم هست که به حرف شیطان گوش کرده بود،  لذا اشکالی ندارد عورت را هم در بر بگیرد پس اولین مؤید امتحان خدا شد و از این فراتر همین اعطای جسم مادی و پوشش  است که همین پوست باشد.

2 آیه 31 سوره مائده،  در این آیه عمل  قابیل که هابیل را کشت آمده است در این ما کلمه سوءا وجود دارد که در این آیه بمعنی زشتی است زشتی کشتن برادر که از کلاغ یاد گرفتم که باید جسم برادر را دفع کند تازشتی کار خودش و جسمی برادر پوشیده شود در اینجا تن برادر که لخت و عریان نبوده که بپوشاند لباس داشت پس بمعنی دفن کردن است و پوشانیدن زشتی.

امابررسی نظریات پوشش آدم

1 آدم در یهشت خودش لخت و عریان بوده.

البته معلوم است که این قول باطل است و با فلسفه خلقت آدم سازگار نیست.

2 لباسهای بهشتی پوشیده.

در صورت قبولی اصل وجودش کیفیتش مشخص نیست
البته چیزی مادی باید بوده باشد مناسب مناسب و مطابق جسم و تن آدم،
 البته در قرآن نیز به لباس بهشتی ها در بهشت برین اشاراتی شده که به رنگ سبز است.

مورد سوم هم طلب شما

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش22 / بخش 2 فصل نو / 2 از سوره 6

22 لباس آدم 2 :

حضور شیطان در بهشت
حضور شیطان در صف فرشته ها چه توجیهی دارد.  
همچنین در مورد حضور او در بهشت آدم.
در مورد حضورش میان فرشته ها بعد از 4000 ساله عبادت شاید خیلی جای تعجب نباشد که تا مقام سطح فرشته ها بالا رود ،
در صورتی که آدم از ملائکه هم بالاتر می رود،البته این در صورتی است که بهشت باشد نه یکی از عوالم.
در مورد بهشتی که آدم درش بود هم درست است که شیطان مطرود و رانده شده جای ندارد
هرگز اما باید توجه داشت که بهشت آدمی بهشت اصلا و برین بوده یگانه که اگر بوده همه باز توجیه دارد که مثلا وسوسه ای بود نه خودش وساوسش بهمراه القائاتش بود که کاری را بر آدم ابوالبشر مشتبه ساخت نه حضور فیزیکی او.
و حضور او بخصوص بعد از خوردن میوه اگرچه به خاطر امتحانات الهی باشد را اینگونه باید توجیه کنیم.

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

  البته اینجا بهشت آدم و حوا نیست / علرغم نقاشی بهشت واقعیه / عکس کیه عذر خواهم نمی تونم بگمو

 


 
  مسطور ش21 / بخش 2 فصل نو / 1 از سوره 6

21 لباس آدم (1) :

 (26اعراف ج6)

لباس آدم در یهشت
1 عریان بوده !
2 لباسهایی از بهشت را پوشیده ?
 3 لباس نداشت و تنش مخفی بود ??

این اقوال را در شماره های بعد بررسی خواهیم کرد.
برای واضح شدن مطالب ضروری است که قول تورات را بررسی کنیم
در تورات موجود هست که آدم بنظر فردی دور از علم و لخت است !
که قبح کارش را نمی فهمد و. بعد از خوردن میوه به آن آگاهی پیدا می کند!
اما به نظر من به خاطر همین نکنه باید توجه داشت که مطلب توسط شاگردای مسیح و راهب ها خوب تفسیر نشده و اشکال دارد.
در حالیکه اینچنین نبوده که بعد از خوردن میوه بینش پیدا کرده باشد و بفهمد که خرد خود را باید به کار بست برای زندگی کردن در دنیا و عالم مادی بلکه در اصل در تورات ممکن است مطلب اینطور باشد که آدم درست در بهشت به بدن مادی خود بصورت 100 درصدی آگاهی نداشت و با تناول میوه و آزمایش دنیا به خویشتن خویش و عورت و چیزهای پنهانی خویش آگاهی پیدا کرد
این مطالب را بعد بیشتر توضیح می دهیم.
 

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش19 / بخش 2 فصل نو /  سوره 4

19 سه دلیل بر علیه تثلیث :

خلقت حضرت عیسی علیه السلام دو وجه دارد :

چرا 3 تا نیست

1 ذکر مادر مسیح در کنار مسیح که 16مورد در قرآن آمده معلوم می نماید که مسیح از این حیث مثل بقیه است
و در رحم مادر قرار گرفته است و انما هم در اینجا گوشزد می کند که مریم فقط مادر است نه اینکه او پسر خدا بود

2 اینکه مسیح پدر دار نیست دلیل نمی شود که پسر خدا باشد و پدرش خدا بوده چرا که در اینصورت آدم اولویت دارد چرا که نه پدر داشت نه مادر.

3 خدا می فرماید وروحی منه، 
این تعبیر به خلقت مسیح و آدم و در نهایت بشریت اشاره دارد و عظمت روحی است آفرید و القا نمود، 
گر چه برخی از نصاری او را خدا پنداشته و قائل به تثلیث شدن انگار،  به خاطر من در این آیه! 
ولی من در اینجا تبعیض و بعض خدا نیست بلکه نشویه است که بیان سر چشمه و منشأ چیزیست، 
جالب توجه این است که در زمان هارون الرشید چنین شبهه ای شد،
 فرد مسیحی که طبیب هم بود به خاطر این جواب هدایت شد که سخر لکم ما فی السموات والارض جمیعا منه ،
در قرآن است پس در این صورت باید جزئی از خدا باشند.

  

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش18 / بخش 2 فصل نو / 4 از سوره 3

18 همه دنیا پیرو مهدی :

حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف ظهور می نماید و مسیحی ها و یهود که قبل یا قبول نداشتند حضرت مسیح را یا شناختی نبوده بدرستی که ازش پیروی کنند و جلوی حضرتش صف آرایی می نمودند و باهاش می جنگیدند با حضرت مهدی هم می جنگند و کشته می شوند که تعداد اینها کم است و بقیه هدایت شده و به حق رجوع می نمایند ، البته نمی شود منکر این هم شد که تعداد خیلی کمی هم که هدایت پیدا نکرده اند حاضر به جزیه دادن شده و در عین حال با حضرتش هم نمی جنگند .

البته عجله نکنید این جزیه دادن هم شاید موقتی باشد و با استناد به آیه از حین ظهور حضرت حجت تا حین ظهور مسیح حجیت داشته باشد و مقرر شده باشد ،

چرا که با حضور مسیح دیگر مشکلات تمام می شود و یهود که قبول نداشتند حضرت مسیح پس از حضرت موسی پیغمبر خداست به حق هدایت شده و خود مسیحی ها هم همگی به مسیح واقعی و بدور از شائبه خدایی رهنمون شده و همه و همه در سپاه عظیم حضرت حجت عجل الله قرار گرفته و در زیر لشکر عدل و داد ظلم را سرنگون خواهند کرد .

(14م319ج4)   

پس وجه جمع اخبار وجود یک آیین واحد و تک در آخرالزمان و این آیه که یهود و مسیحیت با همدیگه دشمنی می کنند تا قیامت ممکن است همین مطالب بالا باشد و دیگر اقلیت ضعیف هم نباشد حتی که مخالفت کند ، علرغم اینکه جنبه آزادی و آزادگی ارادی و ضد اجبار دین هم جنبه اجباری پیدا نمی کند .

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش17 / بخش 2 فصل نو / 3 از سوره 3

17 خلقت مسیح :

خلقت حضرت عیسی علیه السلام دو وجه دارد :

1 غیر عادی :

در این وجه به معجزه و قدرت لایزال الهی در خلقت هستی و حضرت مسیح  اشاره شده که در لحظه ای تحقق می یابد و ایجاد می شود بدون نیاز به هیچ اثباب و عللی یا وسیله و وسائطی ، همینطور است خداوند بوجود می آورد آدم را از خاک و همینطور است خداوند بوجود می آورد مسیح را با این فرق که شاید دیگر در اینجا خاک سنخیت نداشته باشد و آفرینش آدمی به شکل دیگری باشد ،

ولی در یک چیز مشترک است خلق آدم ابوالبشر و مسیح که پدیده ای است دفعی و حتمی و در یک کلمه معجزه .

برای نجات از تثلیث و همچنین فرار از اسراییلیات چند نکته بسیار مهم در ابتدای خلقتت مسیح وجود دارد که مطرح می کنم :

1 فرشته وحی جز بشارت ماموریت دیگری نداشته و این از فرموده حضرت مریم بر می آید وقتی فرمود : شویی هرگز نداشته ام ؛

بر خلاف برخی اسراییلیات .

2 بر خلاف حضرت آدم که در ظاهر معجزه در بدو خلقت و تکمیل هر دو همراه شد و آدم ابوالبشر به یکباره به صورت فردی تکمیل یافته از نوع بشر از خاک سر بر آورد؛

خلقت مسیح فرق می کرد و با توجه به روایات معجزه در حضرت عیسی علیه السلام فقط در بدو خلق حضرتش بوده و بعد مثل بقیه نوع بشر دوره جنین داشته است .

3 با توجه به دلیل قبل این نکته را می فهمیم که تبلور مسیح از شئوناتی بوده که خدا برای حضرت مریم علیه السلام در نظر گرفته بهمین دلیل هم هست که می بینیم 16 باری که در قرآن اسم مریم آمده با اسم عیسی قرین بوده ، و خدا می خواهد که بفهمیم گل اصالت نداشته و و جود مقدس حضرت مریم اصالت داشته و موثر بوده ، پس حضرت مریم علیه السلام دخالت داشته و الا خدا مسیح را در جایی خارج از رحم مادر صورتگری می نمود .

4 با توجه به همه این موارد آفرینش مسیح در ابتدایی ترین نقطه خلقت مبارکش تنها باسایرین متفاوت بود و نیازی به شوی نبوده و به هر شکل هر چه در رحم خود حضرت بوده به خودی خود و بدون احتیاج به غیر ، همین سلولهایش در یک لحظه به قدرت خدا حداقل تا دوره مرولا پیش رفته و هیچ اشکالی ندارد که از این به بعد به صورت عادی حیات روح الله ادامه یافته باشد ،

البته احتمالات دیگری هم قابل تصور هست ولی این بهترینش هست که در ذهنم پدید آمد به برکت همنشینی با استاد حسینی در زندان بجهت مشکلات مالی ( وقتی می خواستیم بریم به احترام استاد البته بازجویی بدنی نکردن البته ) ( البته این سید مجتبی حسینی که بتازگی در سوریه شهید شد با استادم فرق می کند )

(۱۷۱ن۲۲۰ج4)

2  وجه عادی :

در این آیه این مسئله مطرح است که با صرف دمیده شدن روح بر بنی آدم نعوذ بالله خدا یا پسر خدا شدن تحقق پیدا نمیکند و گرنه این حکم باید بر حضرت آدم پیش از این نعوذ بالله تعلق می گرفت ،

بهمین دلیل اسم حضرت عیسی و مادرش با تاکید و حصر آورده شده که مادر است در اینجا اصالت دارد و وجودش از شئون تولد مسیح است نه خدا .

البته عقیده به تثلیث طبق نقلی که در فیلم هالیوودی داوینچی کد شنیده شد سالها پس از صعود و عروج مسیح بنوعی از بوداییها و هندوها شاید گرفته شده و ریشه شرقی دارد که قائل به 3 خدایی می باشد و بعدها همین فکر در مسیحیت رسوخ کرد ( البته نقل قول بود و احتمال اینکه از طرف جمعی از بوداییها بتازگی رد شده باشد این مطلب وجود دارد )

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش16 / بخش 2 فصل نو / 2 از سوره 3

16 صحبت کردن مسیح در کودکی و پیری :

این آیه اشاره دارد به این که در کودکی و پیری حضرت مسیح علیه السلام با مردم حرف می زد ،

این تعبیر که در پیری مثل کودکی با مردم حرف می زد چند وجه دارد :

1 در گهواره بمثل پیری با مردم صحبت می کرد بی کم و کاست و این مطلب غیر عادی پیغمبری او را که هست ثابت می کند .

( چرا که در کودکی بر خلاف پیری نیکویی گفتار علامت غیر عادی بودن شخص است )

2 اشاره به اینکه حضرت از کودکی تا موقع پیری همواره حرف حق می زد و لحظه ای از حق و حقیقت فروگذار نکرد و از کودکی تا پیری کارش ارشاد خلق بود .

3 در پیری مثل در گهواره که با پختگی حرف می زد با مردم حرف خواهد زد

اشاره به پیشگویی قرآن است :

( چرا که حضرتش در 33 سالگی عروج کرده و از زمین بالا رفت و هنوز روی زمین به سن پیری نرسیده و روزی ظهور خواهد کرد و روی زمین پیر می شود ،

همینگونه که از ابتدایی ترین لحظه تولدش در زمین دین را تبلیغ می کرد و برای مردم از حق و حقیقت می گفت در سنین پیری هم که به نسبت عروجش طول خواهد کشید باز همین کار را به طبع خواهد کرد .   

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش15 / بخش 2 فصل نو / 1 از سوره 3

15 ماجرای حفر خندق (گرفتن کاخ ها و امپراتوری ها ) :

در شان نزول این آیه آمده است که پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله در جنگ خندق بعد از اینکه مسلمین به سنگ سفید بزرگی برخورد کردند ، خودش بشخصه با کلنگ به جان سنگ افتاده و سنگ را با سه ضربه سهمگین در هم شکست ، پیغمبر هر بار پس از ضربه زدن تکبیر می گفت و مسلمین هم تکرار می کردند .
سلمان از حضرتش پرسید که چیست علت تکبیرهای مکرر شما ؟
حضرت فرمود : برادرم جبرئیل در جرقه برخورد اول فتح کاخ های حیره و مدائن (عراق)به من نوید داد ، در جرقه برخورد دوم کاخ های روم  در نهایت ضربه سوم کاخهای صنعا و سرزمین یمن را ، که این کاخها با همراه بشارت پیروزی  جبرئیل برای من قابل مشاهده می شد.
بررسی :
در این جاها یکبار فتح صورت گرفته است از وقت ولادت رسول اکرم صل الله علیه و آله ، شاید بحول و قوه الهی فتحی دیگر در راه است و شما یک نگاه بیاندازید به اوضاع حال حاضر یمن و عراق .
ارجاع :
البته در این زمینه متذکر شوم که این آیه و   نزول این آیه موید است برای  آیه 6 سوره اسراء که بررسی می شود ،
در جایش و لی همین نکته را ذکر کنم که  شاید پدیده بخت نصر به سه دلیل 1 دائمی نبودن 2 گستره کم 3 محل و مقابله کننده
بار اول سرکوبی کلی یهود نبوده ،
شاید همین فتنه تکفیریها و سعودیها که از ریشه یهود می باشد و از رژیم اشغالگر قدس خط دهی می شود باشد .
افرادی  که به مقابله اینها برخواسته است و فرماندهی سربازها که در میدان بدستش می باشد بعهده چه موقعیت جغرافیایی است
(ضمن اینکه توجه بنمایید به بخش درد دل ) توجه شما را به این روایت از امام صادق علیه السلام جلب می کنم :
در تفسیر عباد امام صادق علیه السلام قسم خورد که والله مردم قم  است منظور آیه ، که یهود را شکست خواهند داد.

البته در روایات باز آمده که شیطان در محل شهر قم نشسته بود که خداوند 

به او فرمود : قم یعنی از اینجا بلند شو اینجا جای تو نیست .

بیخود نیست که از اقصی نقاط دنیا به شهر حضرت معصومه می آیند و  

در واقع هم ببینید 4 سال پیش 74 کشور جمع شدن و گفتند بشار نباید باشد

ولی فقط کشور ما با اتکا به اهل بیت مخالفت کرد و می بینید که بعد از 4 سال همه می گویند 

بشار باشد .

 
واضح است که بار دوم توسط حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، سرکوب می شود که علائم ظهور است 

یک درد دل :
با وجود این شما به خیال راحت ننشینید یک کناری !
دشمن در حال هزینه کردن است و دست  دست کردن جایز نیست چرا که ما دشمنی داریم که به راستی هوشمندتر است از از صدر اسلام  و دارد هزینه می کند پژوهش می کند مهدی شناسی دارد سراغ اسلام و تشیع می رود بجهت مهندسی معکوس ، در حال حاضر دیگر طرف حساب ما وهابیت نیست چون وجود ندارد طرف حساب ما پشت وهابیت است که کار را برای ما خطرناک جلوه می دهد !؟
وبه نحوی در منطقه تنش می خارد ، مردم عامی هم که با شیعه یک مکتب را شکل داده است و هر که  بدنبال منش و روش و سیره ائمه و رسول خدا و سایرین می  باشد و کتب واقعی خدا را قبول کند را در بر می گیرد . 

  (26آل488ج2)

نمونه

                                  "بسم الله الرحمن الرحیم"

 


 
  مسطور ش14 / بخش 2 فصل نو / 11 از سوره 2

14 انفاق شده :

1 تعدادی حدیث در مورد سوال کردن از پیغمبر صل الله علیه و آله ،

1 صدقات برای افراد بی نیاز حرام است .

2 هر که از مردم سوال کند در حالی که به مقدار کفایت دارد آتش دوزخ را برای خود افزون می سازد .

3 شهادت سائل به کف پذیرفته نیست .

2 بهترین مورد انفاق ،

به چه شخصی باید کمک نمود ، بهترین مورد انفاق

1 به خاطر جنگ و جهاد و دین از تلاش و معاش عقب مانده مثل اصحاب صفه .

2 قادر به سفر و کوبیدن پای بر راه نیست ، تا سرمایه بدست بیاورد

3 در عین نداری آبرومندانه زندگی می نماید ،

به اصطلاح با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارد

ولی از طرفی به تعبیر قرآن ،

از سیمای اینها می شود شناخت که با رنج همراه است

رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون

4 چیزی به اسرار از مردم نمیخواهند

یا اهل سوال کردن نیستند اصلا

یا موقع اضطرار فقط .   

  (273بقره356ج2)

نمونه