• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 6022
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيه 1 سوره نساء مى خوانيم : و بث منهما رجالا كثيرا و نساء خداوند از آدم و همسرش مردان و زنـان فـراوانـى بـه وجـود آورد لازمه اين سخن آن است كه فرزندان آدم ( برادر و خواهر ) با هم ازدواج كرده باشند
پاسخ : طبق استدلالى كه در بعضى از احاديث از ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده اين ازدواجها مباح بـوده زيرا هنوز حكم تحريم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود وبديهى است ممنوعيت يك كار بـسـته به اين است كه از طرف خداوند تحريم شده باشد چه مانعى دارد كه ضرورت ها و مصالحى ايجاب كند كه در پاره اى از زمانها مطلبى جايزباشد و بعدا تحريم گردد .
کد سوال : 6023
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در جريان خلقت آدم , ملائكه چرا گفتند كه انسان در زمين فساد و خونريزى خواهدكرد . آيا اين كلام آنها به عنوان اعتراض نبود ؟
پاسخ : از آنجا كه خداوند فرمود [ انى جاعل فى الارض خليفه ] من در زمين خليفه قرارمى دهم , ملائكه درك كـردند كه موجود زمينى كه مركب و مادى و داراى قواى شهوانى است , در جهانى كه محل تزاحم است و محدود و متغير . بـدون اجـتـماع و نظم نمى تواندزندگى كند و همه اين امور سبب و زمينه ساز فساد و خونريزى خواهد بود و كلام آنهادر پيشگاه الهى براى آگاهى و وقوف به حكمت خلق انسان در چنين جهانى بود نه براى اعتراض .
کد سوال : 6025
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مراد از سكينه قلب چيست ؟
پاسخ : مراد از سكينه قلب در قرآن صرف آرامش و ثبات در جنگ يا زندگى نيست . زيرااولا غير مومنان و مسلمانان نيز از اين حالت بى بهره نيستند . ثـانـيـا در جـنـگ هـاى اولـيه ميان مسلمانان برخى از مومنان فرار كردند اما برخى از منافقان در كناررسول اللّه (ص ) ماندند و جنگيدند . در حاليكه خداوند مى فرمايد ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المومنين . پس روشن مى شود كه مراد از سكينه چيزى والاتر و برتر از آرامش و ثبات است ; و آن حالتى خاص است كه خداوند به بندگان خاص خود عطا مى فرمايد و برخى از شرايط آن در قرآن طهارت قلب , ايمان , و اخلاص شمرده شده است . اذ يقول لصاحبه لا تحزن ان اللّه معنا فانزل اللّه سكينته عليه و ايده بجنود لم تروها ( توبه / 40 ) لقد رضى اللّه عن المومنين اذ يبايعونك تحت الشجره فعلم ما فى قلوبهم فانزل السكينه عليهم ( فتح / 18 )
کد سوال : 6026
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : هفت آسمان و هفت زمين چيست ؟
پاسخ : تقسيم هر مكان را هر كس بر حسب مصلحت خود هر طور فرض كند صحيح است ; مثلا شهرى را مـمكن است بچهار بخش كرد و نام هر يك را محله گذاشت , يا بده بخش تقسيم كرد وهر يك را نـاحيه ناميد , يا 20 بخش كرد و هر يك را كوى و برزن گفت و همه صحيح است زمين را قديم به هـفـت مـنطقه تقسيم مى كردند از خط استوا بشمال , و هر يك رااقليم مى گفتند , و امروز همه زمين را از شمال و جنوب خط استوا به پنج منطقه تقسيم مى كنند : يك منطقه حاره و دو معتدله و دو مـنـجـمـده , و براى پيغمبران خدااين دو تقسيم مساوى است براى اينكه مى خواهند قدرت خداوند و مخلوقيت جهان راثابت كنند خواه هفت اقليم باشد يا پنج منطقه , و نيز هفت سياره در هـفـت مـدار سـيـرمـى كنند , قديم نام آن مدارها را آسمان گذاشتند و گمان مى كردند اجسام مـنفصل ازهم اند و امروز مدار را تصديق مى كنند اما آنها را اثير متشابه و از يك جنس مى دانند , و پـيـغـمـبـران مى گويند اينها مخلوق خدا است خواه هفت آسمان متباين باشدخواه هفت آسمان متشابه و خداوند در سوره مومنون آيه 17 فرمود . و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق يعنى بالاى سر شما هفت راه آفريديم . و نيز درسوره شورى آيه 28 فرمود : و من آياته خلق السموات و الارض و ما بث فيهما من دابه . و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه در آنها است از جنبنده يعنى : دركرات سماوى هم جانور آفريده است , و اين با مذهب امروزى مطابق است .
کد سوال : 6027
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا حديث اختلاف امتى رحمه صحيح است يا نه ؟ و تفسير آن چيست ؟
پاسخ : حـديـث در كـتب سنى و شيعه نقل شده و معتبر است , و معناى آن اين است كه اختلاف درفروع يـعـنـى در فـتـاواى اجتهادى فقهاء موجب رحمت و توسعه امت است چون يك فقيه اهل كتاب را نـجـس و ديـگـرى طاهر مى داند و سومى بين وقت ضرورت و عدم آن تفصيل مى دهد ,و اينگونه اختلافات مورد نظر پيامبر در آن حديث است , نه اختلاف در اصول دين . مـرحـوم صـدوق روايتى از امام صادق عليه السلام در معانى الاخبار نقل كرده كه امام به گونه اى ديـگر به كسى كه سوال مى كند اگر اختلاف امت رحمت است آيا اجتماع آنهاعذاب است پاسخ مى دهد ( كه براى اطلاع بيشتر مى توان به آن كتاب مراجعه نمود ) .
کد سوال : 6028
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگـر مـذهـب و ديـن هدفش تهذيب نفوس انسانى است پس چرا بعضى از مذاهب عامل اختلاف ودرگيرى هستند ؟
پاسخ : ايـن بـه خـاطـر آمـيـخـته شدن آنها با خرافات و تعصبهاى كوركورانه است وگرنه مذاهب دست نـخـورده آسـمانى , همه جا عامل وحدت بشمار مى آيد آيينهاى الهى مرز نژادهاقوميتها , و زبان و مـناطق جغرافيايى كه هميشه عامل جدايى جوامع انسانى بوده راشكسته و همه انسانها را زير يك پرچم جمع مى كند و نمونه آن را در مراسم عبادى آسياسى حج مى توان مشاهده كرد .
کد سوال : 6029
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : بـر اسـاس عـقـايـد شيعى همه انبياء عليهم السلام داراى عصمت بوده اند , در حاليكه حضرت آدم عليه السلام از امر خداوند سر پيچيد و همين امر سبب شد خداوند او را ازجنت اخراج كند . هـمـچـنـيـن حـضرت آدم عليه السلام و حواء به ظلم خود اعتراف كرده ازخداوند طلب ب
پاسخ : گناه و معصيت منافى با عصمت گناهى است كه در اثر سر پيچى از امرى مولوى صورت پذيرد در حاليكه نهى خداوند از نزديكى به درخت ممنوعه نهى تنزيهى و ارشادى بوده است . در ضمن آنكه آن عالم جاى تكليف نبوده است تا امرى و تكليفى وجود داشته باشد . اعتراف آدم و حوا نيز به ظلم برخود بوده است نه به معصيت و ظلم برخداوند .
کد سوال : 6030
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در حـالـيـكـه آدم و حوا توبه كردند و توبه آنها نيز مورد قبول حضرت حق قرار گرفت پس چرا به جنت برنگشتند ؟
پاسخ : تـوبه از گناه و معصيتى كه نتيجه سرباز زدن از امرى مولوى باشد , سبب جبران وتبديل سيئه به حـسـنـه مـى گردد اما از آنجا كه نهى از نزديكى به درخت ممنوعه نهى مولوى نبوده , بلكه نهى تنزيهى و ارشادى بوده است قبول توبه در اين مورد نيزاثر سر پيچى از آن را كه امرى تكوينى است , يعنى خروج از جنت , از بين نمى برد .
کد سوال : 6031
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قـرآن آمـده اسـت كـه هـر كس از ياد خدا روى گرداند , معيشت تنگى خواهد داشت : و من اعرض عن ذكرى فان له معيشه ضنكا ( طه / 124 ) . در حاليكه اكثر كسانى كه به خدا توجهى ندارند وضع زندگى خوبى دارند ؟
پاسخ : مـراد از تـنـگـى و سـخـتـى معيشت , فقر و ندارى نيست , بلكه مراد آن است كه كسى كه خدا را فـراموش كند حتى اگر ثروت بى شمار هم داشته باشد باز آرامش روحى و روانى نخواهد داشت و همواره در پى افزايش ثروت و دل واپس از دست دادن آن , بيمارى و 000 خواهد بود . و روشن است كه با چنين روحيه اى زندگى بسيار تلخ و تنگ خواهدبود .
کد سوال : 6032
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اينكه قرآن مى گويد : الا بذكر اللّه تطمئن القلوب ياد خدا آرامبخش دلهاست چگونه دل با ياد خدا آرام مى گيرد ؟
پاسخ : ابتدا بايد عوامل نگرانى و پريشانى را بررسى كنيم تا كلام قرآن روشن شود . 1 - گـاهـى اضـطـراب و نـگـرانـى بـه خـاطر آينده تاريك و مبهمى است كه در برابر فكرانسان خودنمائى مى كند اما ايمان به خداوند قادر و متعال , خدايى كه همواره كفالت بندگان خويش را بـر عهده دارد مى تواند اين گونه نگرانيها را از ميان ببردو به او آرامش دهد كه تو در برابر حوادث آينده درمانده نيستى خدايى دارى توانا. 2 - گاه گذشته تاريك فكر انسان را به خود مشغول مى دارد , نگرانى از گناهانى كه انجام داده , امـا تـوجـه بـه ايـنكه خداوند غفار و توبه پذير و رحيم است به اوآرامش مى دهد 3 - گاه ضعف و نـاتـوانى انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مـى سـازد , امـا هـنـگامى كه به ياد خدامى افتد و متكى به قدرت و رحمت او مى شود قدرتى كه بـرتـريـن قدرتهاست و هيچ چيز دربرابر آن ياراى مقاومت ندارد قلبش آرام مى گيرد 4 - گاهى ريـشه نگرانيهاى آزاردهنده انسان احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است ولى كسى كه بـه خـدا ايـمـان دارد و مـسـير تكامل زندگى را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته همچون افراد بـى هـدف سـرگردان نيست 5 - دنيا پرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى يكى ازبـزرگـترين عوامل اضطراب انسانها بوده و هست اما ايمان به خدا و توجه به آزادگى مومن كه هميشه با زهد و پارسايى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به هـمه اين اضطرابها پايان مى دهد 6 - يك عامل مهم ديگر براى نگرانى ترس و وحشت از مرگ است از آنـجـا كـه امـكان مرگ تنها در سنين بالا نيست بلكه در سنين ديگر بخصوص هنگام بيماريها , جنگها , ناامنيها وجود دارد اين نگرانى مى تواند عمومى باشد ولى اگر ما از نظر جهان بينى مرگ را بـه مـعنى فنا و نيستى وپايان همه چيز بدانيم اين اضطراب و نگرانى كاملا بجاست اما هرگاه در سـايـه ايـمـان بـه خـدا مـرگ را دريـچـه اى به يك زندگى وسيعتر و والاتر بدانيم و گذشتن از گـذرگـاه مـرگ را هـمـچـون عـبـور از دالان زندان و رسيدن به فضاى آزاد بشمريم ديگر اين نگرانى بى معنى است . و هـنگامى كه ديديم اين عوامل - كه البته عوامل نگرانى منحصر به اينها نيست -در برابر ايمان به خدا ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد تصديق خواهيم كرد كه ياد خدامايه آرامش دلهاست .