کد سوال : 54438
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : در برخورد با حوادث تلخ، چه كنيم؟
پاسخ : انسانها در برابر حوادث سه گروهند: چنانكه كودك همين كه لب به فلفل و پياز و ترشى مىگذارد ناراحت مىشود، نوجوان تحمّل مىكند و والدين او پول مىدهند و فلفل و ترشى را مىخرند. قرآن مىفرمايد: گروهى همين كه دچار سختى مىشوند، جيغ مىزنند، «اذا مَسّه الشَرّ جَزوعا»( سوره معارج، آيه 20.) گروهى صبر مىكنند، «و بَشِّر الصّابرين الّذين اذا أصابَتهم مُصيبة قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اليه راجِعون»( سوره بقره، 154 - 155.) و گروهى به استقبال سختىها مىروند. «و منهم مَن يَنتظر»( سوره احزاب، آيه 23.) كسانى نزد پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله مىآمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام كند، حضرت مىفرمود: اسب و شمشير ندارم تا شما را مجهّز كنم آنان گريه مىكردند كه چرا به جبهه نرفتند. توجه به اينکه حوادث تلخ نيز بركاتى دارد، از جمله: 1- توجّه انسان را به خدا بيشتر مىكند. 2- انسان را سنجيده و استعدادهاى او را شكوفا مىسازد. 3- كفّاره گناهان و لغزشهاى او مىشود. 4- قدر نعمتها بيشتر شناخته مىشود.هنگامى كه امام كاظم عليه السلام را به زندان انفرادى بردند، فرمود: چه جاى خوبى براى عبادت است؟! بسيارى از علما، كتابهاى خود را در شرايط سخت و در زندان و تبعيدگاهها نوشتهاند.
کد سوال : 54439
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : از نظر قرآن، رابطه رهبر با مردم چگونه است؟
پاسخ : در قرآن از رابطه ميان مردم و رهبر به «ولايت» تعبير شده است. «انما وليکم الله و رسوله...» كلمه «ولايت» به معناى پيروى همراه با محبّت است. رهبر الهى نه تكلّف دارد: «و ما أنا من المُتكلِّفين»( سوره ص ، آيه 86.) نه خود را بر سايرين ترجيح مىدهد: «أنا بَشرٌ مثلكم»( سوره كهف، آيه 110.) و نه حقّ خود را بيش از ديگران مىداند. در خطرها، مردم را رها نمىكند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: در جنگها پيامبرصلى الله عليه وآله از ما به دشمن نزديكتر بود. او از طرف خداوند مأمور است كه به مردم درود بفرستد: «و صَلّ عَليهم»( سوره توبه، آيه 103.) همان گونه كه مردم مأمورند به او درود بفرستند: «يا ايّها الّذين آمنوا صَلّوا عليه و سَلِّموا تَسليماً»( سوره توبه، آيه 56 .) پس رابطه رهبر و مردم، رابطه عشق و درود است، نه ترس و وحشت.
کد سوال : 54440
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چگونه ممکن است يک هملي بسيار کوچک تمام اعمال را از بين ببرد چنانکه گفته شده بعضى گناهان، تمام كارهاى خوب انسان را حبط کرده و از بين مى برود؟
پاسخ : يك بمب كه منفجر مىشود و ساختمانى فرو مىريزد، تمام زحمات انسانها را در يك لحظه از بين مىبرد. خوردن يك قاشق سم، تمام مراقبتهاى بهداشتى چند ساله را نابود مىكند. يك لحظه خواب در هنگام رانندگى، ماشين را به درّه پرتاب مىكند. يك لحظه فرو كردن چاقو در چشم، سبب نابينايى ساليان دراز مىشود. آرى، برخى گناهان همچون آتش، جنگل نيكىهاى انسان را سوزانده و به خاكستر تبديل مىكند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «حَبِطَت اعمالهم»( سوره بقره، آيه 217.) البتّه در برابر آيات حبط، آياتى داريم كه مىفرمايد: به خاطر يك كار شايسته، بدىهاى انسان محو مىشود. «مَن يؤمن باللّه و يَعمل صالحاً يُكفِّر عنه سيّئاته»( سوره تغابن، آيه 9.) مثلِ كارگرى كه سالها بد كار مىكرده ولى يك لحظه وقتى وارد منزل كارفرما مىشود كودك كارفرما را مىبيند كه به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است، او را نجات مىدهد. اين عمل تمام بدرفتارىها وكمكارىهاى او را جبران مىكند. چنانكه قرآن مىفرمايد: نماز به پا داريد كه آن حسنهاى است كه بدىها و زشتىها را از بين مىبرد. «و أقمِ الصلوة... اِنّ الحَسنات يُذهِبنَ السَّيئات»( سوره هود، آيه 114.)
کد سوال : 54441
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا قرآن، غيبتِ ديگران را به خوردن گوشت برادر مرده تشبيه كرده است؟
پاسخ : دلائل متعدّدى براى اين تشبيه قرآن بيان شده است: «أيُحِبُّ أحدكم أن يأكل لحم أخيه مَيتاً»( سوره حجرات، آيه 12.) 1- مُرده، روح ندارد تا از خود دفاع كند و شخصى هم كه مورد غيبت قرار مىگيرد، حضور ندارد تا از خود دفاع كند. 2- غيبت، ريختن آبرو است و آبرو كه رفت، قابل جبران نيست. همانگونه كه گوشت مرده، اگر كنده شود، قابل جبران نيست. اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو كه رفت، ديگر جبرانش شبيه محال است و تفاوتى هم نمىكند كه به قصد جدّى باشد يا از روى شوخى و مزاح، زيرا در هر دو صورت، آبروى طرف مىريزد. 3- گوشت به تدريج رشد مىكند ولى يكباره خورده مىشود، آبرو هم به تدريج پيدا مىشود ولى غيبت كننده يك مرتبه آن را مىريزد. انسان سالها زحمت كشيده تا وجهه و آبرويى كسب كرده است و شما با غيبت كردن، نتيجه زحمات او را نابود مىكنيد.
کد سوال : 54442
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : با توجه به آيات قرآن، چگونه مردم را به كارهاى نيك دعوت كنيم؟
پاسخ : راههاى دعوت مردم به حق، گوناگون است كه به موارد آن اشارهاى مىكنيم: 1- دعوت زبانى: آياتى كه مىفرمايد: «قل» يعنى بگو. 2- دعوت عملى: «و ثيابك فطهّر»( سوره مدّثر، آيه 4.) لباس خود را تطهير كن (تا ديگران نيز لباسشان را تطهير كنند). 3- دعوت مستقيم: «أقيموا الصّلوة»( سوره بقره، آيه 83 .) به طور مستقيم به مردم بگو: نماز به پا داريد. 4- دعوت غيرمستقيم: داستانهاى قرآن. مثلاً وقتى مىگويد: برادران حسود، يوسف را به اسم بازى بردند و او را در چاه انداختند، به طور غير مستقيم به همه نوجوانان هشدار مىدهد كه دشمنان نيز به نام ورزش، شما را گمراه و از هدف اصلى پرت مىكنند و به چاه ذلّت مىكشانند.
کد سوال : 54443
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : عروس قرآن کدام است؟
پاسخ : سوره «الرحمن».
کد سوال : 54444
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : سوره هاي حامدات کدامند؟
پاسخ : سوره هاي « انعام، فاتحه الکتاب، کهف، سبا و فاطر».
کد سوال : 54445
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کدام سوره است که معادل يک سوم قرآن است؟
پاسخ : سوره « توحيد».
کد سوال : 54446
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چند يک از سوره هاي قرآن با قسم شروع مي شود؟
پاسخ : بيست سوره؛ سوره هاي «عصر، عاديات، تين، ضحي، شمس، بلد، فجر، طارق، بروج، نازعات، مرسلات، قيامت، نجم، طور، ذاريات، صافات، ن، ص، ق، ليل».
کد سوال : 54447
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : کدام سوره به ناقه صالح معروف است؟
پاسخ : سوره « شمس».