• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2200
تعداد نظرات : 159
زمان آخرین مطلب : 3866روز قبل
عقاید و احکام
١ ـ واجب : عملى ‏است كه انجامش لازم است و ترك آن عذاب‏ دارد، مانند نماز.
٢ ـ حرام : عملى كه ترك آن لازم ، و انجامش عذاب دارد ، مانند دروغ.
٤ ـ مستحب : عملى كه انجام آن مطلوب است و ثواب دارد ولى ترك آن عذاب ندارد ، مانند نماز شب.
٤ ـ مكروه : عملى كه ترك آن مطلوب است و ثواب دارد ولى انجامش هم عذاب ندارد ، مانند خوردن غذاى داغ.
٥ ـ مباح : عملى كه انجام و ترك آن مساوى است نه عذابى دارد و نه ثوابى ، مانند بسیارى از اعمال.(١)

تقسیمى دیگر براى احكام

١ ـ بدیهى : مثل وجوب نماز و حرمت زنا كه هركس حكم آن را مى‏ داند.
٢ ـ غیر بدیهى :
این دسته از احكام خود بر دو قسم است:
الف: احكامى كه احتیاط در آنها امكان دارد.
ب: احكامى كه احتیاط در آنها ممكن نیست و یا طریقه احتیاط مشخص نمى‏ باشد.

قسم اوّل، مسائلى است كه نیاز به تقلید ندارد.
قسم دوم كه احتیاط در آنها ممكن است، انسان اگر طریقه احتیاط را بداند مى‏ تواند به احتیاط عمل كند، گرچه تقلید هم مانع ندارد.(۲)
امّا آخرین دسته از احكام كه نه از امور بدیهى است و نه جاى احتیاط است، مورد اجتهاد یا تقلید است، یعنى انسان باید در آن دسته از مسائل شخصا اجتهاد كرده یا از مجتهد تقلید كند.(۳)

------------------------------------------------------
١ ـ شهید صدر، الفتاوى الواضحه، ج ١، ص ٨٣.
۲ ـ آیة‏اللّه‏ خامنه‏ اى: از آن جا كه عمل به احتیاط نیازمند شناخت موارد احتیاط و علم به چگونگى آن است و عده كمى از این دو آگاهى دارند، و از طرفى عمل به احتیاط غالباً محتاج به صرف وقت زیادترى مى‏باشد، بنابراین تقلید از مجتهد جامع الشرایط بهتر است. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٥، س ٢).
۳ ـ العروة الوثقى، ج ١، ص ٤، م ٦ ـ منهج الرشاد، ص ١٩.
منبع: http://www.azha.ir
سه شنبه 15/5/1392 - 20:22
آلبوم تصاویر

 

 

مناظر زیبا

 

مناظر زیبا

 

 

عکس های زیبا از مناظر طبیعی
مناظر زیبا

مناظر زیبا

طبیعت زیبا
مناظر زیبا

مناظر زیبا

مناظر زیبا

مناظر زیبا

مناظر زیبا

منبع: aksfa.org

سه شنبه 15/5/1392 - 20:22
رمضان



كتاب جهاد اكبر، تقریر بیانات اخلاقی امام خمینی در نجف اشرف است كه در آستانه ماه مبارك رمضان و ایام دیگر خطاب به حوزه‏های علمیه ایراد فرمودند و به همّت یاران امام تنظیم و منتشر گردید. هشدارهای دردمندانه و رهنمودهای اخلاقی حضرت امام در آن ایام سخت و توانفرسا، شور ایمان و انگیزه‏های الهی را در طلاب و دانشجویان متعهد برمی‏انگیخت و بذر اخلاص و ایمان را در قلوب جویندگان حقیقت می‏كاشت؛ اینك در آستانه ماه مبارك رمضان بخشی از این رهنمودها ارائه می‌گردد به امید آن كه به مدد روح قدسی حضرت امام، از فیوضات این ماه با بركت بهره‌مند گردیم:
دوری از اخلاق رذیله
خدا نكند كه انسان بر اثر كثرت معاصی از درگاه حضرت باری تعالی رانده و مردود گردد و از رحمت الهی محروم شود، كه جز خلود در آتش جهنم راه دیگری نخواهد داشت. بترسید از اینكه، خدای نخواسته، از رحمت و عنایت الهی محروم گردید و مورد خشم و غضب و عذاب او واقع شوید. مبادا اعمال شما، كردار و گفتار شما، طوری باشد كه توفیقات را از شما سلب كند و جز خلود در نار برای شما راهی نباشد. شما الان یك سنگ گرم را نمی‏توانید دقیقه‏ای میان كف دست نگهدارید؛ از آتش جهنم بپرهیزید.
این آتش‏ها را از حوزه‏ها، از جامعه روحانیت، بیرون بریزید. این اختلاف‏ها، نفاقها، را از قلب خود دور كنید. با خلق خدا حسن سلوك داشته نیكو معاشرت كنید؛ و با نظر عطوفت و مهربانی به آنان بنگرید. البته با گناهكار به خاطر عصیان و طغیانش خوب نباشید، و كار زشت و نادرست او را به رخش بكشید و او را از آن نهی كنید، ولی از هرج و مرج، آشوب و بلوا، خود را بر حذر دارید. با بندگان خوب و صالح خدا نیكی كنید. آنان را كه عالم‏اند به خاطر علمشان، كسانی را كه در صراط هدایت‏اند به خاطر اعمال نیكشان، و آنان را كه جاهل و نادان‏اند چون بندگان خدای‏اند، احترام نمایید؛ خوشرفتاری كنید؛ مهربان باشید؛ صداقت و برادری داشته باشید. مهذب شوید. شما می‏خواهید جامعه‏ای را تهذیب و ارشاد كنید، كسی كه نتواند خود را اصلاح و اداره كند چه گونه می‏خواهد و می‏تواند دیگران را راهنمایی و اداره نماید؟ اكنون از ماه شعبان چند روزی بیش نمانده است، بكوشید در این چند روز موفق به توبه و اصلاح نفس گردید، و با سلامت نفس وارد ماه مبارك رمضان شوید.
نكاتی از مناجات شعبانیه‏
در این ماه شعبان با "مناجات شعبانیه"- كه از اول تا آخر این ماه دستور خواندن آن وارد شده- خدای تبارك و تعالی را هیچ مناجات كردید؟
و از مضامین عالی و آموزنده آن در ایمان و معرفت بیشتر نسبت به مقام ربوبیت استفاده نمودید؟ درباره این دعا وارد شده كه این مناجات حضرت امیر، علیه السلام، و فرزندان آن حضرت است؛ و همه ائمه طاهرین، علیهم السلام، با آن خدا را می‏خوانده‏اند. و كمتر دعا و مناجاتی دیده شده كه درباره آن تعبیر شده باشد كه همه ائمه (ع) آن را می‏خوانده‏اند و با آن خدا را مناجات می‏كرده‏اند. این مناجات در حقیقت مقدمه‏ای جهت تنبه و آمادگی انسان برای پذیرش وظایف ماه مبارك رمضان می‏باشد؛ و شاید برای این باشد كه به انسان آگاه ملتفت انگیزه روزه و ثمره پر ارج آن را تذكر دهد.
ائمه طاهرین، علیهم السلام، بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده‏اند. لسان ادعیه با لسانهای دیگری كه آن بزرگواران داشتند و احكام را بیان می‏فرمودند خیلی فرق دارد. اكثرا مسائل روحانی، مسائل ماوراء طبیعت، مسائل دقیق الهی و آنچه را مربوط به معرفة‌الله است، با لسان ادعیه بیان فرموده‏اند. ولی ما ادعیه را تا آخر می‏خوانیم و متأسفانه به این معانی توجه نداریم، و اصولا نمی‏فهمیم چه می‏خواهند بفرمایند.
در این مناجات می‏خوانیم: الهی هب لی كمال الانقطاع إلیك؛ و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیك، حتّی تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل إلی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلّقة بعزّ قدسك.
این جمله الهی هب لی كمال الانقطاع إلیك شاید بیانگر این معنا باشد كه مردان آگاه الهی باید پیش از فرارسیدن ماه مبارك رمضان خود را برای صومی كه در حقیقت انقطاع و اجتناب از لذات دنیاست (و این اجتناب به طور كامل همان انقطاع إلی‌الله می‏باشد.) آماده و مهیا كنند. كمال انقطاع به این سادگی حاصل نمی‏شود. احتیاج فوق‌العاده به تمرین، زحمت، ریاضت، استقامت و ممارست، دارد تا بتواند با تمام قوا از ما سوی‌الله منقطع گردد و به غیر خداوند توجهی نداشته باشد. تمام صفات وارسته انسانی در انقطاع كامل إلی‌الله نهفته است. و اگر كسی بدان دست یافت، به سعادت بزرگی نایل شده است. لیكن با كوچكترین توجه به دنیا محال است انقطاع إلی‌الله تحقق یابد. و كسی كه بخواهد روزه ماه مبارك رمضان را با آن آدابی كه از او خواسته‏اند انجام دهد، لازم است انقطاع‏ كامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مهمانی را به جا آورد، و به مقام میزبان تا آنجا كه ممكن است عارف گردد. طبق فرمایش حضرت رسول اكرم (ص) (به حسب خطبه‏ای كه به آن حضرت منسوب است) همه بندگان در ماه مبارك رمضان به مهمانی خداوند تعالی دعوت شده‏اند و مهمان پروردگار خود می‏باشند. آنجا كه می‏فرماید: ایّها الناس، إنه قد اقبل الیكم شهر اللّه... و قد دعیتم فیه إلی ضیافة اللّه. شما در این چند روزی كه به ماه مبارك رمضان مانده به فكر باشید؛ خود را اصلاح كرده توجه به حق تعالی پیدا نمایید؛ از كردار و رفتار ناشایسته خود استغفار كنید؛ اگر خدای نخواسته گناهی مرتكب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان توبه نمایید؛ زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید. مبادا در ماه مبارك رمضان از شما غیبتی، تهمتی، و خلاصه گناهی، سربزند، و در محضر ربوبی با نعم الهی و در مهمانسرای باری تعالی آلوده به معاصی باشید.
دعوت به ضیافت الهی
شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالی دعوت شده‏اید: دعیتم فیه إلی ضیافة‌‌الله خود را برای مهمانی باشكوه حضرت حق آماده سازید. لا اقل به آداب صوری و ظاهری روزه پایبند باشید. (آداب حقیقی باب دیگری است كه به زحمت و مراقبت دایم نیاز دارد.) معنای روزه فقط خودداری و امساك از خوردن و آشامیدن نمی‏باشد؛ از معاصی هم باید خودداری كرد. این از آداب اولیه روزه می‏باشد كه برای مبتدیهاست. (آداب روزه برای مردان الهی كه می‏خواهند به معدن عظمت برسند غیر از این می‏باشد.) شما اقلا به آداب اولیه روزه عمل نمایید؛ وهمان‌طور كه‏ شكم را از خوردن و آشامیدن نگه می‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید. از هم اكنون بنا بگذارید كه زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگه داشته، كینه، حسد، و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون كنید. اگر توانستید، انقطاع إلی‌الله حاصل نمایید؛ اعمال خود را خالص و بی‏ریا انجام دهید؛ از شیاطین انس و جن منقطع شوید؛ لیكن به حسب ظاهر از رسیدن و دست یافتن به چنین سعادت ارزنده‏ای مأیوس می‏باشیم؛ اقلا سعی كنید روزه شما مشفوع به محرمات نباشد.
در غیر این صورت اگر روزه شما صحیح شرعی باشد، مقبول الهی نبوده بالا نمی‏رود. بالا رفتن عمل و مقبولیت آن، با صحت شرعی خیلی تفاوت دارد. اگر با پایان یافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نكرد، معلوم می‏شود روزه‏ای كه از شما خواسته‏اند محقق نشده است؛ آنچه انجام داده‏اید روزه عامه حیوانی بوده است.
در این ماه شریف، كه به مهمانسرای الهی دعوت شده‏اید، اگر به حق تعالی معرفت پیدا نكردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در ضیافة‌‌الله درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید. نباید فراموش كنید كه در ماه مبارك، كه "شهر اللّه" می‏باشد و درهای رحمت الهی به روی بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان- به حسب روایت- در غل و زنجیر به سر می‏برند، اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و كنترل خود درآورید، هواهای نفسانیه را زیر پا گذاشته علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیت قطع كنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشكل است بتوانید این مسائل را به مرحله عمل درآورید. بنابراین، از فرصت استفاده كنید و پیش از آنكه این فیض عظمی سپری گردد، در مقام اصلاح، تزكیه و تصفیه امور خود برآیید؛ خود را برای انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید. طوری نباشد كه پیش از فرارسیدن شهر رمضان همانند ساعت به دست شیطان كوك شده در این یك ماه كه شیاطین در زنجیرند شما به طور خودكار به معاصی و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید! گاهی انسان عاصی و گناهكار بر اثر دوری از حق و كثرت معصیت آنچنان در تاریكی و نادانی فرو می‏رود كه دیگر نیازی به وسوسه شیطان ندارد، خود به رنگ شیطان در می‏آید.
صبغة‌‌الله مقابل صبغه شیطان است. و كسی كه دنبال هوای نفس رفت و از شیطان متابعت كرد، بتدریج به صبغه او درمی‏آید. شما تصمیم بگیرید لااقل در این یك ماه از خود مراقبت به عمل آورید؛ از گفتار و كرداری كه خداوند تبارك و تعالی راضی نیست اجتناب ورزید. از هم اكنون در همین مجلس با خدای خود عهد ببندید كه در ماه مبارك رمضان از غیبت، تهمت، و بدگویی نسبت به دیگران، خودداری كنید. زبان، چشم، دست، گوش، و سایر اعضا و جوارح، را تحت اراده خود درآورید.
مراقبت از اعمال
اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد كه خداوند تبارك و تعالی به شما توجه فرموده توفیق عنایت كند؛ و پس از سپری شدن شهر صیام كه شیاطین از زنجیر رها می‏گردند شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید. باز تكرار می‏كنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارك رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشید، و دایما متوجه باشید این عملی كه می‏خواهید انجام دهید، این سخنی كه می‏خواهید بر زبان آورید، این مطلبی كه دارید استماع می‏كنید، از نظر شرع چه حكمی دارد؟ این آداب اولی و ظاهری صوم است؛ اقلا به این آداب ظاهری صوم پابند باشید. اگر دیدید كسی می‏خواهد غیبت كند، جلوگیری كنید و به او بگویید ما متعهد شده‏ایم كه در این سی روز رمضان از امور محرمه خود داری ورزیم. و اگر نمی‏توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید؛ ننشینید و گوش كنید. مسلمین باید از شما در امان باشند. كسی كه دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست؛ مسلمان ظاهری و صوری‏ می‏باشد؛ لا اله الاّ‌الله صوری گفته است. اگر، خدای نخواسته، خواستید به كسی جسارت كنید، اهانت نمایید، مرتكب غیبت شوید، بدانید كه در محضر ربوبی هستید؛ مهمان خدای متعال می‏باشید، و در حضور حق تعالی به بندگان او اسائه ادب می‏كنید؛ و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اینان بندگان خدا هستند؛ خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوی باشند. گاهی می‏بینی كه انسان به واسطه این امور به جایی می‏رسد كه در وقت مرگ خدا را تكذیب می‏كند! آیات الهی را منكر می‏گردد: ثُمَّ كانَ عاقبةُ الّذین اساؤا السّوای أن كَذَّبوا بآیاتِ‌الله و كانوا بها یَسْتَهْزِؤن این امور بتدریج واقع می‏شود. امروز یك نظر غیر صحیح، فردا یك كلمه غیبت، و روز دیگر اهانتی به مسلمان و... كم كم این معاصی در قلب انباشته می‏گردد، و قلب را سیاه كرده انسان را از معرفة‌الله باز می‏دارد؛ تا به آنجا می‏رسد كه همه چیز را انكار كرده حقایق را تكذیب می‏نماید.

طبق بعضی آیات، به تفسیر برخی از روایات، اعمال انسان به رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین (ع) عرضه می‏شود و از نظر مبارك آنان‏ می‏گذرد. وقتی كه آن حضرت به اعمال شما نظر كنند و ببینند كه از خطا و گناه انباشته است، چه قدر ناراحت و متأثر می‏گردند؟ نخواهید كه رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضی نشوید كه قلب مبارك آن حضرت شكسته و محزون گردد. وقتی آن حضرت مشاهده كند كه صفحه اعمال شما مملو از غیبت و تهمت و بدگویی نسبت به مسلمان می‏باشد و تمام توجه شما هم به دنیا و مادیت است و قلوب شما از بغض، حسد، كینه و بدبینی به یكدیگر لبریز شده، ممكن است در حضور خدای تبارك و تعالی و ملائكة‌‌الله خجل گردد كه امت و پیروان او نسبت به نعم الهی ناسپاس بوده و این گونه افسار گسیخته و بی‏پروا به امانات خداوند تبارك و تعالی خیانت می‏كنند. فردی كه به انسان مربوط است، اگر چه نوكر انسان باشد، اگر خلافی مرتكب شد، مایه خجلت انسان می‏گردد. شما مربوط به رسول‌الله (ص) هستید، شما با ورود به حوزه‏های علمیه خود را به فقه اسلام، رسول اكرم، و قرآن كریم مرتبط ساخته‏اید، اگر عمل زشتی مرتكب شدید، به آن حضرت برمی‏خورد، بر ایشان گران می‏آید؛ ممكن است خدای نخواسته شما را نفرین كند. راضی نشوید كه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار، علیهم السّلام، نگران و محزون گردند.
روزه خالص
قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق‌العاده به دنیا و كثرت معاصی كدر می‏شود؛ ولی اگر انسان لااقل صوم را برای حق تعالی خالص و بی‏ریا انجام دهد (نمی‏گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بی‏ریا انجام گیرد.) این عبادت را كه اعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غیر خداست در این یك ماه بخوبی انجام دهد، شاید تفضل الهی شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهی و كدورت زدوده گردد؛ و امید است كه او را از عالم طبیعت و لذات دنیوی منحرف و منصرف سازد؛ و آن گاه كه می‏خواهد وارد "شب قدر" شود، نورانیتهایی كه در آن شب برای اولیا و مؤمنین حاصل می‏شود به دست آورد.
و جزای چنین روزه‏ای خداست؛ چنانكه فرموده است: الصّوم لی و انا اجزی به. چیز دیگر نمی‏تواند پاداش چنین روزه‏ای باشد. جنات نعیم در مقابل روزه او بی‏ارزش بوده نمی‏تواند پاداش آن به حساب آید. ولی اگر بنا باشد كه انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز كند و شبهای ماه مبارك رمضان، كه مجالس شب نشینی گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی‏شود و اثری بر آن مترتب نمی‏گردد.
آداب مهمانی
بلكه چنین روزه‏داری آداب مجلس مهمانی حق را رعایت نكرده، حق ولینعمت خود را ضایع نموده است- ولینعمتی كه پیش از آفرینش انسان، همه گونه وسایل زندگی و آسایش را برای او فراهم كرده؛ اسباب تكامل را تهیه دیده است؛ انبیا را برای هدایت فرستاده؛ كتابهای آسمانی نازل فرموده است؛ برای رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت‏ داده؛ عقل و ادراك عنایت كرده؛ كرامتها فرموده است، و اكنون از بندگانش دعوت به عمل آورده كه به مهمانخانه او وارد شده بر خوان نعمت او بنشینند، و شكر و سپاس حضرتش را تا آنجا كه از دست و زبان آنان برمی‏آید ادا نمایند. آیا صحیح است كه بندگان از خوان نعمت او بهره‏مند گردند، از وسایل و اسباب آسایشی كه در اختیار آنان قرار داده استفاده كنند، و با مولی و میزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قیام نمایند؟ اسباب و وسایلی كه او به آنان ارزانی داشته علیه او و بر خلاف خواست او به كار برند؟ آیا این ناسپاسی و نمك ناشناسی نیست كه انسان سر سفره مولای خویش بنشیند، و با اعمال و كردار گستاخانه و بی‏ادبانه خود نسبت به میزبان محترم كه ولینعمت او می‏باشد اهانت و جسارت كند، كارهایی را كه نزد میزبان زشت و قبیح است مرتكب گردد؟
مهمان باید لا اقل میزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده سعی كند عملی بر خلاف اخلاق و نزاكت از او سرنزند. مهمان خداوند متعال باید به مقام خداوندی حضرت ذی الجلال عارف باشد- مقامی كه ائمه، علیهم السّلام، و انبیای بزرگ الهی همیشه دنبال معرفت بیشتر و شناخت كامل آن بوده‏اند و آرزو داشتند كه به چنین معدن نور و عظمتی دست یابند. و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیك، حتّی تخرق أبصار القلوب حجب النّور فتصل إلی معدن العظمه. ضیافة‌‌الله همان "معدن عظمت" است. خداوند تبارك و تعالی برای ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، لیكن بنده اگر لایق نباشد نمی‏تواند به چنین مقام با شكوه و مجللی وارد گردد. خداوند تعالی بندگان را به همه خیرات و مبرّات و بسیاری از لذات معنوی و روحانی دعوت فرموده است، ولی اگر آنان برای حضور در چنین مقامات عالیه‏ای آمادگی‏ نداشته باشند، نمی‏توانند وارد آن شوند. با آلودگی‏های روحی، رذایل اخلاقی، معاصی قلبیه و قالبیه، چه گونه می‏توان در محضر ربوبی حضور یافت و در مهمانسرای رب الارباب كه "معدن العظمة" می‏باشد وارد شد؟
لیاقت می‏خواهد؛ آمادگی لازم است. با روسیاهیها و قلبهای آلوده كه به حجابهای ظلمانی پوشیده شده است این معانی و حقایق روحانی را نمی‏توان درك كرد. باید این حجابها پاره گردد و این پرده‏های تاریك و روشنی كه بر قلبها كشیده شده و مانع وصال إلی‌الله گردیده كنار رود، تا بتوان در مجلس نورانی و با شكوه الهی وارد شد.
توجه به غیر خدا انسان را به حجابهای "ظلمانی" و "نورانی" محجوب می‏نماید. كلیه امور دنیوی اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانی می‏شود. تمام عوالم اجسام حجابهای ظلمانی می‏باشد. و اگر دنیا وسیله توجه به حق و رسیدن به‌دار آخرت، كه "دار التشریف" است، باشد، حجابهای ظلمانی به حجب نورانی مبدل می‏گردد. و "كمال انقطاع" آن است كه تمام حجب ظلمانی و نورانی پاره و كنار زده شود، تا به مهمانسرای الهی كه "معدن عظمت" است بتوان وارد گردید. لهذا در این "مناجات" از خداوند متعال بینایی و نورانیت قلبی طلب می‏كنند، تا بتوانند حجب نورانی را دریده به معدن عظمت برسند: حتّی تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلی معدن العظمة.
ولی كسی كه هنوز حجابهای ظلمانی را پاره نكرده، كسی كه تمام توجه او به عالم طبیعت است و، العیاذ باللّه، منحرف عن‌الله می‏باشد، و اصولا از ماوراء دنیا و عالم روحانیت بیخبر بوده و منكوس إلی الطبیعه‏ است، و هیچ گاه در مقام [این‏] برنیامده كه خود را تهذیب كند، حركت و نیروی روحانی و معنوی در خویشتن ایجاد نماید، و پرده‏های سیاهی را كه روی قلب او سایه افكنده كنار زند، در اسفل سافلین كه آخرین حجب ظلمانیست قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلین. در صورتی كه خداوند عالم بشر را در عالیترین مرتبه و مقام آفریده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ فی احْسَنِ تَقویمٍ. كسی كه از هوای نفس پیروی می‏كند و از روزی كه خود را شناخته به غیر عالم ظلمانی طبیعت توجهی ندارد و هیچ‏گاه فكر نمی‏كند كه ممكن است غیر از این دنیای آلوده تاریك جا و منزل دیگری هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلمانی فرو رفته، مصداق اخْلَدَ الی الارْضِ و اتَّبَعَ هواه گردیده است. او با آن قلب آلوده به گناهی كه در پرده ظلمانی پوشیده شده و روح گرفته‏ای كه بر اثر كثرت گناه و معصیت از حق تعالی دور گشته، آن هوا پرستیها و دنیا طلبیهایی كه عقل و چشم حقیقت بین او را كور كرده است، نمی‏تواند از حجابهای ظلمانی برهد، چه رسد اینكه حجب نورانی را پاره كرده انقطاع إلی‌الله حاصل نماید. او خیلی معتقد باشد كه مقام اولیای خدا را منكر نشود؛ عوالم برزخ، صراط، معاد، قیامت، حساب، كتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصی و دلبستگی به دنیا بتدریج این حقایق را منكر می‏گردد؛ مقامات اولیا را انكار می‏كند، با اینكه مقامات اولیا بیش از این چند جمله‏ای كه در دعا و مناجات وارد شده نمی‏باشد.
- معنای روزه فقط خودداری و امساك از خوردن و آشامیدن نیست؛ از معاصی هم باید خودداری كرد
- در این ماه شریف، كه به مهمانسرای الهی دعوت شده‏اید، اگر به حق تعالی معرفت پیدا نكردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در ضیافة‌الله درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید
- خداوند تبارك و تعالی برای ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، لیكن بنده اگر لایق نباشد نمی‏تواند به چنین مقام با شكوه و مجللی وارد گردد

 

منبع: http://www.azha.ir
سه شنبه 15/5/1392 - 20:15
شخصیت ها و بزرگان
بسم الله الرحمن الرحیم

استفاده از فرصت ها

ای عزیز، تو ملتفت خود باش که نیز روزی مثل مایی و خودت نمی دانی آن چه روز است؛ شاید الان که مشغول قرائتی باشی، اگر تعللی کنی، فرصت از دست می رود. ای برادر من، این امور را تعویق نینداز که تعویق انداختنی نیست.

چقدر آدم های صحیح و سالم با موت ناگهانی از این دنیا رفتند و ندانیم عاقبت آنها چیست؟

پس فرصت را از دست مده و یک دم را غنیمت شمار که کار خیلی اهمیت دارد و سفر خیلی خطرناک است. دستت، از این عالم که مزرعه آخرت است، اگر کوتاه شد، دیگرکار گذشته است و اصلاح مفاسد نفس را نتوانی کرد، جز حسرت و حیرت و عذاب و مذلت نتیجه نبری. اولیای خدا آنی راحت نبودند و از فکر این سفر پر خوف و خطر بیرون نمی رفتند.

استفاده از فرصت جوانی برای غلبه بر مفاسد اخلاقی

ای عزیز برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم... خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده؛ و مفروش آن محبت های الهی، آن کرامت های غیرمتناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را بر یک محوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد که عالم کسب است و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بی فایده است.

یاد خدا و نعمت های الهی

ای عزیز متذکر عظمت خدای خودت باش؛ متذکر نعمت ها و مرحمت های او شو و متذکر حضور باش و ترک کن نافرمانی او را؛ در این جنگ بزرگ بر جنود شیطان غلبه کن؛ مملکت خود را مملکت رحمانی و حقانی کن و به جای جنود شیطان محل اقامت لشگر حق تعالی نما تا آنکه خداوند تبارک و تعالی تو را توفیق دهد در مجاهده مقام دیگر و در میدان جنگ بزرگ تر که در پیش است؛ و آن جهاد با نفس است در عالم باطن و مقام دوم نفس.

ارزش اعمال و ایمان ما

ای عزیز، تمام عمر ما، که پنجاه و شصت سال است، فرض می کنیم که در آن قیام کنیم، به جمیع وظایف شرعیه و با ایمان صحیح و عمل صالح و توبه صحیحه از این دنیا برویم، آیا این مقدار اعمال و ایمان ما را چه مقدار جزاست؟

کوچک و بی ارزش شمردن اعمال

ای عزیز، این قدر لاف خدا مزن! این قدر دعوی حب خدا مکن، ای عارف، ای صوفی، ای حکیم، ای مجاهد، ای مرتاض، ای فقیه، ای مؤمن، ای مقدس، ای بیچاره های گرفتار، ای بدبخت های دچار مکاید نفس و هوای آن، ای بیچاره های گرفتار آمال و امانی و حب نفس! ـ همه بیچاره هستید، همه از خلوص و خداخواهی فرسنگ ها دورید. این قدر حسن ظن به خودتان نداشته باشید. این قدر عشوه و تدلل نکنید. از قلوب خود بپرسید ببینید خدا را می جوید یا خودخواه است؟ موحد است و یکی طلب، یا مشرک است؟ پس این عجب ها، یعنی چه؟ این قدر به عمل بالیدن چه معنی دارد؟ عملی که فرضا تمام اجزاء و شرایطش درست باشد و خالی از ریا و شرک و عجب و سایر مفسدات باشد. قیمتش رسیدن به شهوات بطن و فرج است چه قابلیتی دارد که این قدر تحویل ملائکه می دهید؟ این اعمال را باید مستور از چشم ها داشت. این اعمال از قبایح و فجایع است! باید انسان از آنها خجالت بکشد و ستر آنها باشد.

ترجیح رضایت الهی بر رضایت مخلوقات

ای عزیز، نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامت های اخروی و نعمت های آن عالم در همین عالم هم بر تو کرامت ها می کند؛ تو را محبوب می نماید؛ موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند؛ تو را در دنیا سربلند می نماید، ولی اگر بتوانی با مجاهده و زحمت قلب خود را از این حب هم به کلی خالص نما؛ باطن را صفا ده تا عمل از این جهت خالص شود و قلب متوجه حق گردد؛ روح بی آلایش شود؛ کدورت نفس برطرف گردد. حب و بغض مردم ضعیف، شهوت و اسم نزد بندگان ناچیز، چه فایده ای دارد. فرضا فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئی چند روزه است. ممکن است این حب عاقبت کار انسان را به ریا برساند و خدای نخواسته آدم را منکر و منافق و کافر کند؛ اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم در محضر عدل ربوبی پیش بندگان صالح خدا و انبیای عظام او و ملائکه مقربین رسوا شود؛ سرافکنده گردد؛ بیچاره شود. رسوایی آن روز را نمی دانی چه رسوایی است. سرشکسته در آن محضر را خدا می داند چه ظلمت ها دنبال دارد. آن روز است که به فرموده حق تعالی کافر می گوید: «ای کاش خاک بودم» و دیگر فایده ندارد.

عزم و اراده

ای عزیز بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی، که خدای نخواسته اگر بی عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بی مغزی هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نشوی؛ زیرا که آن عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است. جرئت بر معاصی کم کم انسان را بی عزم می کند و این جوهر شریف را از انسان می رباید. استاد معظم ما، دام ظله می فرمودند: «بیشتر از هر چه، گوش کردن به تغنیات سلب اراده و عزم از انسان می کند.»

عزم و اصلاح امر و نفس

ای عزیز، راه حق سهل است و آسان، ولی قدری توجه می خواهد. اقدام باید کرد. با تسویف و تأخیر امر را گذراندن و بار گناه را هر روز زیاد کردن کار را سخت می کند، ولی اقدام در امر و عزم بر اصلاح امر و نفس، راه را نزدیک و کار را سهل می کند. تو تجربه کن و چندی اقدام کن، اگر نتیجه گرفتی، صحت مطلب بر تو ثابت می شود والا راه فساد باز است و دست گنهکار تو دراز.

سنجش میزان عمل خود با میزان شریعت و ولایت اهل بیت

ای عزیز، قدری از حال غفلت بیدار شو و در امر خود تفکر کن و صفحه اعمال خود را نگاه کن، بترس از آنکه اعمالی را که به خیال خودت عمل صالح است، از قبیل نماز و روزه و حج و غیر آن، خود اینها اسباب گرفتاری و ذلت شوند در آن عالم. سپس، حساب خودت را در این عالم تا فرصت داری بکش و خودت میزان اعمالت را بر پا کن و در میان شریعت و ولایت اهل بیت اعمال خود را بسنج و صحت و فساد و کمال و نقص آن را معلوم کن و آنها را جبران کن تا فرصت هست و مهلت داری. اگر در اینجا خود را محاسبه نکنی و حساب خودت را درست نکنی، در آنجا که به حسابت رسیدگی می شود و میزان اعمال برپا می شود مبتلابه معصیت های بزرگ می شوی. بترس از میزان عدل الهی و به هیچ وجه مغرور مباش و جد و جهد را از دست مده، قدری به صحیفه اعمال اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله ، که معصوم از گناه و خطا بودند مراجعه کن و تفکر در آنها کن.

توفیق خواستن از خداوند جهت ریشه کن کردن وابستگی های دنیایی

ای عزیز، اکنون که مفاسد این علقه و محبت را متذکر شدی و دانستی که انسان را این محبت دنیا به هلاکت دچار می کند، و ایمان انسان را از دست او می گیرد و دنیا و آخرت انسان را درهم و آشفته می کند. دامن همت به کمر زن و هر قدر توانی وابستگی دل را از این دنیا کم کن و ریشه محبت را سست کن و این زندگی چند روزه را ناچیز شمار و این نعمت های مشوب به نقمت و رنج و الم را حقیر دان و از خدای تعالی توفیق بخواه که تو را کمک کند و از این رنج و محنت خلاصی دهد و دل تو را مأنوس به دار کرامت خود کند.

همت بلند

ای عزیز گوش دل باز کن و دامن همت به کمر زن و به حال خود رحم کن، شاید بتوانی خود را به صورت انسان گردانی و از این عالم به صورت آدمی بیرون روی که آن وقت از اهل نجات و سعادتی.

اختیار انسان در پذیرش حق و باطل

ای عزیز، تو خود دانی، می خواهی این را بپذیر یا آن را، که خدای تعالی بی نیاز است از ما و همه مخلوقات و اخلاص ما و همه موجودات عالم.
حضور قلب

مثل قلب مثل طایری است كه دائما از شاخه ای به شاخه ای پرواز می كند. مادامی كه درخت آرزوی دنیا و حب آن در قلب برپا است ، طائر قلب بر شاخه های آن متعلق است ، و اگر به ریاضات و مجاهدات و تفكر در عواقب و معایب آن و تدبر در آیات و اخبار و حالات اولیای خدا قطع این درخت را نمود، قلب ساكن و مطمئن می شود و موفق به كمالات نفسانیه كه از آن جمله حصول حضور قلب به همه مراتب آن است ، ممكن است بشود والا به هر قدر كه موفق شد در كم نمودن آن ، موفق به نتیجه می شود. بالجمله ، آنچه خار طریق وصول به كمالات و شیطان قاطع الطریق مقام قرب و وصول است و انسان را از حق منصرف می كند و از لذت مناجات با او محروم می نماید و قلب را ظلمانی و كدر می كند، حب به دنیا است كه در احادیث شریفه آن را )رأس كل خطیئه ( و )مجتمع كل معاصی ( شمرده اند [1].


[1]‏‏‎- ‎سرالصلوة‎ ‎،‎ ‎ص‎ ‎‏31‏



کسب حضور قلب

انسان باید در موقع عبادات ، اشتغالات قلبیه و خواطر آن را كم كند و برای عبادت وقتی را اختصاص دهد كه مشاغلش كمتر باشد و قلب در آن وقت مطمئن تر و ساكن تر باشد... و پس از آن كه شواغل قلبیه را كم كرد، باید شواغل خارجیه را نیز به اندازه ممكن كم كند و بیشتر آداب شرعیه ، شاید برای این فایدات باشد، مثل نهی از التفات به اطراف و لعب و بادست و ریش و فرقعه الاصابع و مدافعه بول و غائط و ریح به مدافعه نوم و نظر كردن به نقش خاتم و مصحف و كتاب و گوش كردن به حرفهای خارجی و حدیث و دیگر آداب مكروهه و مثل آداب مستحبه كثیره كه برای حفظ حضرت باری جلت عظمته است [1].

منبع :
كتاب سر الصلوة /حضرت امام خمینی (ره)
پی نوشت :

[1].سرالصلوة‎ ‎،‎ ‎ص‎ ‎‏31و‎ ‎‏32

از اموری كه انسان را اعانت[1] كامل كند بر تحصیل حضور قلب ، مراقبه از وقت است كه عهد معهود و میعاد موعود حق است و شخص سالك الی الله و مجاهد فی سبیل الله اگر نتوانست تمام اوقات خود را به حق دهد، لااقل این پنج وقت را كه حق تعالی به او وقت داده و دعوت برای ملاقات فرموده ، باید مراقبت كند و از حق تعالی به جان و دل تشكر كند كه او اجازه ورود در مناجات داده و بار خدمت در مجلس انس و محفل قدس داده . پس از آن غفلت نكند واز وعده گاه حق تخلف نورزد، شاید مواظبت بر اوقات و مراقبت از میعاد ملاقات كه در اول امر بی مغز و صوری است ، به توفیق حق و دستگیری آن ذات مقدس جل شأنه حقیقت پیدا كند و با مغز شود[2].

منبع :
سرّ الصلوة /حضرت امام خمینی (ره)
سه شنبه 15/5/1392 - 20:14
شخصیت ها و بزرگان
یکی از اعضای بیت مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدینی فایل صوتی و تصویری گفت وگوی آن فقیه پارسا با یکی از برادران سپاه پیرامون ابعاد شخصیتی حضرت امام خمینی را در اختیار مرکز خبر حوزه قرار داده که تقدیم ارادتمندان پیر جماران می گردد.

به گزارش راسخون به نقل از خبر حوزه، این فایل صوتی و تصویری حاوی مطالبی از این مرحع تقلید پیرامون ارتباط خود با امام خمینی، ویژگی های منحصر به فرد حضرت امام و نیز مسائلی پیرامون حوزه علمیه و دفاع مقدس می باشد.

* امام (ره)دیگران را برخود مقدم می‌داشتند

امام در جهات اخلاقی در کمال تواضع و خضوع حرکت می‌کردند. کسانی‌که در مجالس عمومی با امام نشست و برخاست و مصاحبت داشتند، در طول بیست سال مشاهده نشد که امام در مجلسی از رفقا جلوتر حرکت کنند؛ همیشه دیگران را برخورد مقدم می‌داشتند. این ویژگی اخلاقی را به چشم خود از ایشان دیده‌ام و همواره این تواضع را به نسبت به اهل علم انجام می‌دادند.

* پیشگامی در دیدار با مراجع

معمولا در اعیاد، طلاب، فضلاء و عموم مردم به دیدار و زیارت مراجع و علماء می‌روند. روش امام این‌گونه بود که در اعیاد، ابتدا خود به دیدار مراجع می‌رفتند، بعد در منزل حاضر شده و افراد برای زیارت ایشان مراجعه می‌کردند.

حضرت امام در تذکرات خود به حوزویان، مصالح حوزه و مصالح طرف مقابل را در نظر می‌گرفتند. اما به‌هیچ وجه به مصالح خود نمی‌اندیشند.

* امام خمینی اهل تشریفات نبود

امام(ره)‌ با انگیزه مصلحت به طرف مقابل تذکر می‌دادند. در برنامه زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی، هیچ تشریفاتی وجود نداشت. حتی تشریفات شاگردی و استادی در سیره امام‌جایی نداشت و هیچ تفاوت و امتیازی بین خود و شاگردان به صورت عملی، قائل نبودند؛‌گاهی دیده می‌شد که تشکیلات جلسه، از سوی شاگردان ایشان اداره‌ می شد و امام با کمال تواضع در آن جلسات شرکت می‌کردند و این تشریفاتی که بین مردم معمولا وجود دارد. (استادی و شاگردی) در برنامه امام به‌هیچ وجه یافت نمی‌شد.

* تعبدات امام

تعبدات امام بسیار عجیب بود. بنده در موقع برگشتن از سفر حج،‌ به کربلا مشرف شدم. و در کربلا مشاهده کردم که ایشان بسیار به زیارت حضرت سید‌الشهدا (ع)‌مشرف می‌شوند. روزی در حرم سید‌الشهدا به بنده فرمود:‌ شما به منزل بروید تا من بیایم؛‌ به این‌خاطر این‌ را فرمود که زیارات طولانی‌را در حرم جدشان قرائت می‌کردند و نمی‌توانستند از جوار حضرات ائمه‌(ع) جدا شوند.

* تجلیل و احترام به روحانیت

حضرت امام از ابتدا سعی و کوشش فراوانی در تجلیل روحانیت انجام دادند؛ تا کسی جرأت نکند به روحانیت کوچکترین اهانتی داشته باشد و خود را آماده کرده بود تا روحانیت را حفظ نماید.

* هیچ موضوعی امام را نگران نمی کرد

به‌صورت قطعی یادم نیست. اما تقریبا 56یا 57 سال این آشنایی سابقه دارد. در این مدت غیر‌از حسن نیت و تذکرات مشفقانه از امام چیز دیگری مشاهده نکردم. در طول این 57سال حتی یک نگرانی را در امام ندیدم و چیزی نمی‌توانست امام‌ را نگران کند.

خوشبختانه مردم در مسیر واحد (انقلاب اسلامی) قرار گرفته اند. اما اگر راه‌های مختلفی در مسیر حرکت مردم قرار داشت، که نتوانند درست تشخیص دهند و در انتخاب راه با تردید مواجه بودند، می‌توانست مورد بحث قرار گیرد. لکن امروز مسیر حرکت به‌سوی تعالی واحد است. و این مسیر، اضطراری و منحصر در همین راه است. به نظر ما، وجه دیگر و مسیر دیگری غیر‌از مسیر فعلی انقلاب،‌که بتوان از آن وجه و مسیر حرکت کرد، وجود ندارد.

دعوت شرق و غرب به سازش و مصالحه چیزی جز تسلیم شدن ایران نیست و کوچک‌ترین عوارض چنین سازش و مصالحه‌ای، فلسطینی دیگر را رقم خواهد زد. یعنی اگر سازش با شرق و غرب صورت گیرد، نتیجه آن به‌وجود آمدن کشوری مانند فلسطین خواهد بود.

* نقش اساسی حوزه های علمیه

آثار حرکت امروزه در حوزه‌های علمیه مشهود است. اگر حرکت علمی و حرکت تقوایی در حوزه‌های علمیه ادامه داشته‌باشد، شرق و غرب تسلیم حوزه‌های علمیه خواهند شد.

امروز جبهه‌ها،‌نقش تبلیغ اسلام را ایفا می‌کنند. برنامه‌های ارتش جمهوری اسلامی در هیچ‌کجای جهان یافت نمی‌شود. حال هرچقدر تبلیغات بر ضد ارتش هم باشد،‌اثری نخواهد داشت. چه‌بسا تبلیغات دشمنان، ملت‌ها را بیدار کند که واقعیت‌ها چیست؟ فعلا وضعیت ارتش، نمونه‌ای از مجاهدان صدر اسلام را تداعی می‌کند.

گرچه ارتش دشمن با کمال بی‌رحمی عمل ‌می‌کند؛ ولی ارتش ایران کمال ارفاق را در مقابل دشمن انجام می‌دهد. [به طور مثال] ارتش ایران در رفتار با اسرای عراقی [در زمان جنگ حزب بعث علیه ایران] کمال برادری و شفقت مراعات را نموده ‌است. شاید تاخیر این پیروزی به یاری خدا به نفع اسلام و مسلمین تمام‌شود.

[سپاه] پاسداران ان‌شاء‌الله موفق هستند آن‌چه که حس کرده‌ام و برخورد داشته‌ام، موفق هستند. ان‌اشاء‌الله فعالیت و توفیقاتشان زیاد‌تر شود.

این افراد فقط پاسدار نیستند. بلکه روحانی و مبلغ اسلام نیز هستند. وجود این افراد در هر منطقه‌ای تبلیغ اسلام است.

چقدر خوب است که پاسدار، اسلامی باشد، پاسدار مروج اسلام و مورد توجه حضرت ولی‌عصر(عج) باشد.

* حرکت حوزه به سوی تقویت تقواست

نقش حوزه باید تقوا،‌پیشرفت در علوم و آگاهی به مسائل روز باشد که خداوند در این مسیر ان‌شاءالله آنها را تایید می‌کند و همان‌گونه که قبلا عنوان کردم، ما راهی غیر از راه‌ امام نداریم. یعنی وجهی به‌نظر نمی‌رسد. این راه منحصر و اضطراری است و ان‌شاءالله پیروزی با امام زمان(عج) می‌باشد.

* تحول انسانی از نتایج انقلاب اسلامی

تحول نفسانی و تحول انسانی از‌جمله برکاتی است که نصیب مردم شده‌است.

گاهی انسان با پنجاه سال مجاهدت به چنین مقامی نمی‌رسد! اما از برکات انقلاب چنین تحولی در نفوس انسان‌ها رخ داده‌است و بزرگ‌ترین مجاهدات مورد تاکید اسلام همین مسأله است که انسان به تحول نفسانی دست پیدا کند. چون تحولات نفسانی، مبدأ همه خیرات است و عدم چنین تحولی منشأ بسیاری از شرور می‌باشد.

این تحول نفسانی، از‌جمله نعمت‌هایی است که نصیب مردم ایران شده است و باعث شده که حس،‌ادراک، ذوق، اهداف، مقاصد و...،‌ مردم تغییر کند و این از برکات انقلاب می‌باشد. اگر نفوس، نفوس الهی باشد،‌ توجه به جهات الهی پیدا می‌کند و به جهات مادی توجهی ندارد. همان جمعیتی که برای مسائل مادی صبح تا شب در بازار بر سر یکدیگر می‌زدند،‌امروزه جهات الهی پیدا کرده و در جبهه‌ها به مجاهدت می‌پردازند که ان‌شاءالله به پیروزی اسلام منجر شود.
 
منبع: http://www.azha.ir
سه شنبه 15/5/1392 - 20:13
شخصیت ها و بزرگان
بسم الله الرحمن الرحیم

حجت الاسلام والمسلمین قَرَهی، درباره اوج ساده زیستی امام، در نقل خاطره ای می گوید:

«در بیرونی منزل امام، یعنی اتاقی که شب ها آقا تشریف می بردند برای ملاقات مردم، تعدادی فرش های ناقص بود و قسمتی از اتاق نیز خالی از فرش بود. من خدمت امام عرض کردم که آقا اجازه بدهید یک فرش برای اینجا تهیه کنیم. ایشان فرمود: از توی اندرونی بیاورید. عرض شد: آنجا گلیم است و با اینجا جور نیست و نامتناسب است. امام فرمود: مگر منزل صدر اعظم است. به امام عرض کردم که منزل فوق صدر اعظم است، منزل امام زمان(عج) است. امام فرمود: منزل امام زمان هم معلوم نیست چی افتاده است».

پیام متن:

استفاده از کمترین امکاناتِ موجود و هم سطح شدن با ضعیف ترین قشر جامعه و توجه به نوع زندگی امامان معصوم علیهم السلام ، از سیره حضرت امام بوده است.

وقتی دکترها تشخیص دادند که امام باید از فضای بیمارستان بیرون برود، ساختمان سه طبقه ای اجاره شد که امام و خانواده شان در طبقه اول سکونت کنند و دو طبقه دیگر برای پاسداران و محل ملاقات باشد. حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی انصاری می گوید: «امام که تشریف آوردند، فرمودند: این خانه، مناسب نیست و من باید از اینجا بروم. تنها مسئله ای که سبب شد امام خانه را نپسندند، این بود که نمای بیرون خانه سنگ بود. دوباره رفتیم و تا اینکه همین منزل کنونی تهیه شده (جماران). دو منزلی که برای امام و دفتر تهیه شد، جمعا 160 متر بود».

پیام متن:

پرهیز امام از خانه هایی که رنگ تجمل و اشرافی گری می دهد و قناعت ورزی ایشان به خانه ای محقر.

حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر ایران اسلامی

حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی می گوید:

«زندگی مقام معظم رهبری، بسیار ساده و در پایین ترین سطح و با کمترین امکانات است. ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست کردیم تا اجازه بفرماید از داخل منزلشان و نیز وضعیت زندگی آقا فیلم برداری کنیم تا مردم، وضعیت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی می کند. آقا فرمود: اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان دهید، می ترسم خیلی ها باور نکنند».

دکتر غلام علی حداد عادل نیز در نقل خاطره ای جالب درباره اهتمام رهبر انقلاب به ساده زیستی و دوری از تجملات چنین می گوید:

«به سادگی و ساده زیستی ولی امر مسلمین، دوست و دشمن معترفند. در یکی از سایت های مخالف نظام و ضد انقلاب، درباره زندگی ساده ایشان، این قضیه را آورده بودند که آیت اللّه خامنه ای در مراسم خواستگاری پسرشان از دختر آقای حداد گفتند: آقای حداد، شما بالاخره دکتر هستید و استاد دانشگاه. خانمتان هم همین طور، وضع زندگی شما خوب است، ولی وضع ما این جور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار وانت کنم، غیر از کتاب هایم، یک وانت بار هم نمی شود. اینجا هم دو تا اتاق اندرونی داریم و یک اتاق بیرونی که مردم با من دیدار می کنند. من پول ندارم که خانه بخرم. یک خانه اجاره کرده ام که یک طبقه را مصطفی و یک طبقه را مجتبی (داماد آقای حداد) در اختیار دارد. درباره این قضیه شما با دخترت صحبت کن! آقای حداد با دخترشان صحبت کردند و ایشان هم پذیرفتند».

پیام متن:

1. هم دردی و همرنگی رهبر انقلاب با قشر محروم و مستضعف جامعه.

2. آسان گرفتن مسئله ازدواج، حتی در عین تمکن مالی.

یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری می گوید: «در اوایل ریاست جمهوری آقا، یک شب دیداری با ایشان داشتم. صحبت به درازا کشید. معظم له فرمودند: شام پیش ما بمانید، من نمی دانم شام چی داریم یا اصلاً به اندازه دو نفر شام هست یا نه؟ به هر حال هر چه باشد، با هم می خوریم. ایشان با منزل تماس گرفتند و گفتند: خانم، شام چی داریم؟ فلانی پیش ماست و من گفته ام هر چه باشد، با هم می خوریم. پس از گذشت حدود یک ربع، یک بشقاب برنج ساده و یک کاسه کوچک خورشت معمولی خیلی متوسط و مختصر آوردند. قدری هم نان و پنیر همراه آن بود. زندگی ایشان هنوز هم همین قدر ساده است».

پیام متن:

ساده زیستی و بسنده کردن به کمترین امکانات زندگی، یکی از ویژگی های برجسته مقام معظم رهبری است. پس مسئولان و زمامداران دولت نیز وظیفه دارند از این سیره پیروی کند.

حضرت آیت اللّه العظمی وحید بهبهانی رحمه الله

استاد شهید، مرتضی مطهری رحمه الله می فرماید:

«آقای بهبهانی دو پسر داشتند: یکی به نام آقا محمدعلی و دیگری آقا محمداسماعیل. روزی دید عروسش (همسر محمد اسماعیل) لباس های فاخر و گران قیمتی پوشیده است. به پسرش اعتراض کرد که چرا برای زنت این جور لباس ها را می خری؟ پسر در جواب می گوید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللّه الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو! چه کسی زینت های خداوند را که در اختیار بندگانش قرار داد و نیز روزی های پاکیزه را حرام کرد.» مگر اینها حرام است؟ لباس فاخر و زیبا را چه کسی حرام کرده است؟ ایشان [در جواب [می فرماید: فرزندم! نمی گویم که اینها حرام است، البته که حلال است، ولی در میان مردم کسانی هستند که فقیر و غیر متمکن هستند و نمی توانند این طور لباس ها را تهیه کنند. ما که نمی توانیم این لباس ها را برای مردم فقیر بخریم و وارد زندگی آنها کنیم، ولی یک کار از ما ساخته است و آن، هم دردی کردن با آنهاست. طوری بپوشیم که اگر بر تن ما که خانواده مورد اعتماد آنها هستیم، لباسی دیدند، ناراحت نشوند».
منبع: http://www.azha.ir
سه شنبه 15/5/1392 - 20:12
شعر و قطعات ادبی
گر بر سر کوی دوست راهی دارم
در سایه لطف او پناهی دارم
غم نیست که راه رفت و آمد باز است
طاعت اگرم نیست، گناهی دارم
سه شنبه 15/5/1392 - 20:10
شعر و قطعات ادبی


تا جلوه او جبال را دک نکند
تا صعق، تو را ز خویش مندک نکند
پیوسته خطاب لن ترانی شنوی
فانی شو تا خود از تو منفک نکند

 

سه شنبه 15/5/1392 - 20:9
شعر و قطعات ادبی

فاطی که فنون فلسفه میخواند
از فلسفه "فا" و "لام" و "سین" میداند
امید من آنست که با نور خدا
خود را ز حجاب فلسفه برهاند
سه شنبه 15/5/1392 - 20:9
شعر و قطعات ادبی
پروانه شمع رخ زیبای توام
دلباخته قامت رعنای توام
آشفته ام از فراقت ای دلبر حسن
برگیر حجاب من که رسوای توام
سه شنبه 15/5/1392 - 20:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته