• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2831
تعداد نظرات : 1060
زمان آخرین مطلب : 4332روز قبل
طنز و سرگرمی
یه روزی آقـــای کـــلاغ،
یا به قول بعضیا جناب زاغ
رو دوچرخه پا می‌زد،
رد شدش از دم باغ



پای یک درخت رسید،
صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا،
صاحب صدا رو دید

یه قناری بود قشنگ،
بال و پر، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد،
آب می‌کردش دل سنگ

 

قلب زاغ تکونی خورد،
قناری عقلشو برد

توی فکر قناری،
تا دو روز غذا نخورد

 

روز سوم کلاغه،
رفتش پیش قناری

گفتش عزیزم سلام،
اومدم خواستگاری!

 

نگاهی کرد قناری،
بالا و پایین، راست و چپ

پوزخندی زد به کلاغ،
گفتش که عجب! عجب

منقار من قلمی،
منقار تو بیست وجب

واسه چی زنت بشم؟
مغز من نکرده تب

کلاغه دلش شیکست،
ولی دید یه راهی هست

برای سفر به شهر،
بار و بندیلش رو بست

یه مدت از کلاغه،
هیچ کجا خبر نبود

وقتی برگشت به خونه،
از نوکش اثر نبود

داده بود عمل کنن،
منقار درازشو

فکر کرد این بار می‌خره،
قناریه نازشو

باز کلاغ دلش شیکست،
نگاه کرد به سر و دست

آره خب، سیاه بودش!
اینجوری بوده و هست

دوباره یه فکری کرد،
رنگ مو تهیه کرد

خودشو از سر تا پا،
رفت و کردش زرد زرد

رفتش و گفت: قناری!
اومدم خواستگاری

شدم عینهو خودت،
بگو که دوسم داری

اخمای قناریه،
دوباره رفتش تو هم!

 

کله‌مو نگاه بکن،
گیسوهام پر پیچ و خم

موهای روی سرت،
وای که هست خیلی کم

فردا روزی تاس می‌شی!
زندگی‌مون میشه غم

کلاغ رفتش به خونه
نگاه کرد به آیینه

نکنه خدا جونم!
سرنوشت من اینه؟!

ولی نا امید نشد،
رفت تو فکر کلاگیس

گذاشت اونو رو سرش،
تفی کرد با دو تا لیس

کلاه گیسه چسبیدش،
خیلی محکم و تمیز

روی کله‌ی کلاغ،
نمی‌خورد حتی یه لیز

 

نگاه که خوب می‌کنم،
می‌بینم گردنتو

یه جورایی درازه،
نمی‌شم من زن تو

کلاغه رفتشو من،
نمی‌دونم چی جوری

وقتی اومدش ولی،
گردنش بود اینجوری

 

خجالت نمی‌کشی؟
با اون گوشتای شیکم!؟

دوست دارم شوهر من،
باشه پیمناست دست کم!

دیگه از فردا کلاغ،
حسابی رفت تو رژیم

می‌کردش بدنسازی،
بارفیکس و دمبل و سیم

بعدش هم می‌رفت تو پارک،
می‌دویید راهای دور

آره این کلاغ ما،‌
خیلی خیلی بود صبور

 

واسه ریختن عرق،
می‌کردش طناب‌بازی

ولی از روند کار،
نبودش خیلی راضی

پا شدو رفتش به شهر،
دنبال دکتر خوب

دو هفته بستری شد،
که بشه یه تیکه چوب

قرصای جور و واجور،
رژیمای رنگارنگ

تمرینهای ورزشی،
لباسای کیپ تنگ

آخرش اومد رو فرم،
هیکل و وزن کلاغ

با هزار تا آرزو،
اومدش به سمت باغ

 

وقتی از دور میومد،
شنیدش صدای ساز

تنبک و تنبور و دف،
شادی و رقص و آواز

دل زاغه هری ریخت!
نکنه قناریه؟

شایدم عروسی
بازای شکاریه!

 

دیدش ای وای قناری،
پوشیده رخت عروس

یعنی دامادش کیه؟
طاووسه یا که خروس؟

هی کی هست لابد تو تیپ،
حرف اولو می‌زنه!

توی هیکل و صورت،
صد برابر منه

کلاغه رفتشو دید،
شوهر قناری رو

شوکه شد، نمی‌دونست،
چیز اصل کاری رو!

می‌دونین مشکل کار،
از همون اول چی بود؟

کلاغه دوچرخه داشت،‌
صاحب بی ام و نبود



پنج شنبه 29/10/1390 - 11:47
آلبوم تصاویر














پنج شنبه 29/10/1390 - 11:43
دانستنی های علمی
ایـده های جالبـی برای رفـاه نـسل آینـده


نوت بوک جیبی در ابعاد واقعی





آخرین نسل رایانه





باتری های قابل شارژ







رایانه تغییر پذیر




چای ساز



تیوپ نجات هوشمند





کیبرد دومنظوره برای افراد عادی و همینطور نابینایان





جستجوگر هوشمند وسایل کوچک





عکاسی و فیلمبرداری بدون استفاده فیزیکی از دوربین





پریز هوشمند کنترل برق منزل





کنترل مصرف آب با زیباترین شکل ممکن





حافظه های ترکیبی الکترونیکی





شارژر بعدی شما می تواند یک توپ کاموایی باشد





فلش مموری هوشمند مچی با نمایشگر وضعیت حافظه





ایستگاه های شارژ برای تلفن های همراه






چتری که جای زیادی را اشغال نمی کند




ساخت و ساز سریع با بهره گیری از مواد کم هزینه در ایجاد مکان های موقتی در فضای باز





منبع: گروه اینترنتی پرشین استار
پنج شنبه 29/10/1390 - 11:42
اخبار
در حالی که مقامات رژیم صهیونیستی منکر دست داشتن خود در ترور دانشمند هسته ای ایران شده اند، یک رسانه انگلیسی به نقل از یک مقام صهیونیست از جزئیات عملیات موساد برای ترور شهید احمدی روشن موسوم به «گام به گام» پرده برداشت.

روزنامه صهیونیستی هاآرتص به نقل از روزنامه ساندی تایمز انگلیس از جزئیات ترور دانشمند هسته ای ایران توسط سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی(موساد) پرده برداشت.

این روزنامه با اشاره به آخرین ساعات زندگی احمدی روشن به نحوه پیگیری و برنامه ریزی و عملیات انفجار خودروی این شهید دانشمند از سوی مزدوران سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی پرداخته است .

این روزنامه انگلیسی به نقل از یک مقام رژیم صهیونیستی که خواست نامش فاش نشود، نوشت: مزدوران موساد در پس عملیات مصطفی احمدی روشن ترور دانشمند هسته ای ایران موسوم به عملیات "ترور گام به گام" قرار دارند.

به نوشته این روزنامه، این مقام اسرائیلی، به جزئیات عملیات سری موساد موسوم به گام به گام  و آخرین ساعات زندگی دانشمند هسته ای ایران اشاره می کند.

این مقام به روزنامه گفت: این عملیات باید با کمترین خطا اجرا می شد به طوری که خطر جانی برای عاملان ترور نداشته باشد.

 گروههای کوچکی از مزدوران موساد چندین موقعیت در تهران را رصد کردند و زیر نظر گرفتند.

این روزنامه به نقل از این منبع صهیونیست نوشت: به نظر می رسد این عملیات(ترور شهید احمدی روشن) نتیجه یک فعالیت سخت و دشوار است و ماهها جمع آوری اطلاعات و آموزش تیم ترور طول کشیده است.

 مزدوران موساد، تحرکات احمدی روشن را از اتاق کنترل در یک مکان سری که چندان از منزلش دور نبود، تحت نظر داشتند و برای جاسازی ماده منفجره چندین بار آن را کنترل کردند.

راننده خودرویی که احمدی روشن را سوار کرده بود، خودرو پژو خود را برای حرکت آماده کرده است، اندکی پیش از ساعت هشت صبح، یکی از مزدورانی که منطقه را زیر نظر داشت، اعلام کرد دانشمند هسته ای خارج شد و همان موقع فرمانده گروه مزدوران موساد تصمیم نهایی را به مزدورانی که با موتورسیکلتهای خود در یک پارکینگ مخفی شده بودند، اعلام کرد.

این روزنامه می افزاید مزدوران موساد پس از آنکه خودروی دانشمند هسته ای ایران را پیدا کردند و از هویت وی مطمئن شدند، ساعت هشت و بیست دقیقه صبح موتورسواران هنگام عبور از کنار خودروی شهید احمدی ،بمب مغناطیسی را به خودروی وی چسباندند و به سرعت از محل دور شدند که این بمب پس از 9 ثانیه منفجر شد و به شهادت احمدی روشن انجامید، در حالی که راننده خودرو هم به شدت زخمی شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.

شهید احمدی روشن معاون بازرگانی سایت نطنز بود که صبح روز چهارشنبه 21 دی در عملیاتی تروریستی به شهادت رسید.

 این در حالی است که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا با شهید احمدی روشن ملاقات داشته اند.

 رسانه ها پیش از این خبر داده بودند که نام دانشمندان هسته ای ایران که در ماه های گذشته به شهادت رسیده اند در لیست تحریم شورای امنیت سازمان ملل بوده و انتشار این فهرست توسط منابع غربی بهترین رانت اطلاعاتی به گروه های تروریستی برای شناسایی و ردیابی دانشمندان ایرانی است.


منبع: مهر
پنج شنبه 29/10/1390 - 11:18
اخبار
فرمانده سابق یگان پنجم نیروی دریایی آمریکا مستقر در بحرین از ارتش این کشور خواسته است که برای مقابله با ایران در تنگه هرمز از دلفین های آموزش دیده استفاده کنند.

«تیم کیتین » که در زمان جنگ عراق ، فرمانده یگان پنجم دریایی آمریکا مستقر در بحرین بوده است در مصاحبه با شبکه دولتی «فاکس نیوز » آمریکا گفته است که در صورتی که ایران تنگه هرمز را مین گذاری کند ، بهترین سلاح آمریکا برای مقابله با ایران استفاده از دلفین های آموزش دیده ارتش آمریکا است .

وی همچنین به این شبکه تلویزیونی گفته است که دلفین های مهارت های فوق العاده ای در پیدا کردن اهداف مشخص در زیر آب را دارند. او ادامه داده است که در جنگ علیه عراق آخرین باری بود که آمریکا از این دلفین های آموزش دیده استفاده کرد.

«سان فرانسیسکو کرونیکل » هم گزارش داده است که دلفین ها قادرند با توانایی خاص خود حتی با چشمان بسته اجسام را در زیر آب با ردیابی امواج آنان پیدا کنند. به همین خاطر این موجود دریایی یک مین یاب فوق العاده است .

در سال 2010 «ستلایت تایمز » هم خبر داد که نیروی دریایی آمریکا حدود 80 دلفین آموزش دیده در اختیار دارد که از آنان برای پیدا کردن مین و فرستادن امواج به گیرنده های نیروی دریایی آمریکا استفاده می کنند .

کار این دلفین ها فقط پیدا کردن مین هاست و خنثی کردن آنها را عوامل انسانی نیروی دریایی آمریکا بر عهده دارند.


منبع: تابناک
پنج شنبه 29/10/1390 - 11:16
داستان و حکایت

وقتی نوجوان بودم ، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم . جلوی ما یک خانواده پرجمیعت ایستاده بودند . شش بچه که همگی زیر دوازده سال بودند ، لباسهای کهنه ولی در عین حال تمیز پوشیده بودند   بچه ها همگی با ادب بودند دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان ، دست همدیگر را گرفته بودند و با هیجان در مورد برنامه ها و شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند ، صحبت می کردند . مادر دست همسرش را گرفته بود و با محبت به او لبخند می زد . وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند ، متصدی باجه از پدر خانواده پرسید : چند تا بلیط می خواهید؟ پدر جواب داد : لطفاً شش بلیط برای بچه ها و دو بلیط برای بزرگسالان. متصدی باجه ، قیمت بلیط ها را گفت . پدر به باجه نزدیکتر شد و به آرامی پرسید : ببخشید، گفتید چه قدر ؟! متصدی باجه دوباره قیمت بلیط ها را تکرار کرد. پدر و مادر بچه ها با ناراحتی زمزمه ای کردند. معلوم بود که مرد پول کافی نداشت. حتماً فکر می کرد که به بچه های کوچکش چه جوابی بدهد ؟ ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس بیست دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت . بعد خم شد ، پول را از زمین برداشت ، به شانه مرد زد و گفت : ببخشید آقا ، این پول از جیب شما افتاد ! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که اشک در چشمانش جمع شده بود ، گفت : متشکرم آقا. مرد شریفی بود ، ولی درآن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود ، کمک پدرم را قبول کرد ... بعد از این که بچه ها داخل سیرک شدند ، من و پدرم از صف خارج شدیم و به طرف خانه حرکت کردیم ...!!!! بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم .
 
پنج شنبه 29/10/1390 - 11:13
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 29/10/1390 - 11:2
سخنان ماندگار
 امام جواد (سلام الله علیه) : •

هر كس كار زشتى را نیك شمارد در آن كار شریك باشد.

پنج شنبه 29/10/1390 - 10:59
سخنان ماندگار
• امام هادی (سلام الله علیه) : •

السَّهَرُ ألَذُّ لِلمَنَامِ، والجُوعُ یَزِیدُ فِى طِیبِ الطَّعَامِ.
شب زنده‏دارى، خواب را دلنشین‏تر و گرسنگى، غذا را لذت‏بخش‏تر مى‏كند.

دانش نامه احادیث پزشكی - ح 1199. میزان الحکمة : ج1 ص 191 ح 687


مناسبتهای روز:
شهادت نواب صفوى، طهماسبى، برادران واحدى و ذوالقدر از فداییان اسلام (1334ش)
سه شنبه 27/10/1390 - 10:30
داستان و حکایت
در یك دهكده كوچك نزدیك نورنبرگ خانواده ای با 18 فرزند زندگی می كردند.
برای امرار معاش این خانواده بزرگ، پدر می‌بایستی 18 ساعت در روز به هر كار سختی كه در آن حوالی پیدا می‌شد تن می‌داد.

در همان وضعیت اسفباك آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از 18 فرزند) رویایی را در سر می‌پروراندند.
هر دوشان آرزو می‌كردند نقاش چیره دستی شوند، اما خیلی خوب می‌دانستند كه پدرشان هرگز نمی‌تواند آن ها
را برای ادامه تحصیل به نورنبرگ بفرستد.
http://www.redlink1.com/mydocs/new-group/18/31.jpg
یك شب پس از مدت زمان درازی بحث در رختخواب، دو برادر تصمیمی گرفتند.
با سكه قرعه انداختند و بازنده می‌بایست برای كار در معدن به جنوب می‌رفت و برادر دیگرش را حمایت مالی می‌كرد
تا در آكادمی به فراگیری هنر بپردازد، و پس از آن برادری كه تحصیلش تمام شد باید در چهار سال بعد برادرش
را از طریق فروختن نقاشی هایش حمایت مالی می‌كرد تا او هم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهد.

**********************

آن ها در صبح روز یك شنبه در یك كلیسا سكه انداختند.
آلبرشت دورر برنده شد و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن های خطرناك جنوب رفت و برای 4 سال
به طور شبانه روزی كار كرد تا برادرش را كه در آكادمی تحصیل می‌كرد و جزء بهترین هنرجویان بود حمایت كند.
نقاشی های آلبرشت حتی بهتر از اكثر استادانش بود. در زمان فارغ التحصیلی او درآمد زیادی از
نقاشی های حرفه ای خودش به دست آورده بود.

وقتی هنرمند جوان به دهكده اش برگشت، خانواده دورر برای موفقیت های آلبرشت و برگشت او به كانون خانواده
پس از 4 سال یك ضیافت شام برپا كردند. بعد از صرف شام آلبرشت ایستاد و یك نوشیدنی
به برادر دوست داشتنی اش برای قدردانی از سال هایی كه او را حمایت مالی كرده بود
تا آرزویش برآورده شود، تعارف كرد و چنین گفت: آلبرت، برادر بزرگوارم حالا نوبت توست،
تو حالا می‌توانی به نورنبرگ بروی و آرزویت را تحقق بخشی و من از تو حمایت میكنم.

تمام سرها به انتهای میز كه آلبرت نشسته بود برگشت. اشك از چشمان او سرازیر شد.
سرش را پایین انداخت و به آرامی گفت: نه! از جا برخاست و در حالی كه اشك هایش را پاك می‌كرد
به انتهای میز و به چهره هایی كه دوستشان داشت، خیره شد و به آرامی گفت: نه برادر، من نمی‌توانم به نورنبرگ بروم،
دیگر خیلی دیر شده، ‌ببین چهار سال كار در معدن چه بر سر دستانم آورده، استخوان انگشتانم چندین بار شكسته
و در دست راستم درد شدیدی را حس می‌كنم، به طوری كه حتی نمی‌توانم یك لیوان را در دستم نگه دارم.
من نمی‌توانم با مداد یا قلم مو كار كنم، نه برادر، برای من دیگر خیلی دیر شده.

بیش از 450 سال از آن قضیه می‌گذرد. هم اكنون صدها نقاشی ماهرانه آلبرشت دورر قلمكاری ها و آبرنگ ها
و كنده كاری های چوبی او در هر موزه بزرگی در سراسر جهان نگهداری میشود.

یك روز آلبرشت دورر برای قدردانی از همه سختی هایی كه برادرش به خاطر او متحمل شده بود،
دستان پینه بسته برادرش را كه به هم چسبیده و انگشتان لاغرش به سمت آسمان بود،
به تصویر كشید. او نقاشی استادانه اش را صرفاً دست ها نام گذاری كرد اما جهانیان احساساتش
را متوجه این شاهكار كردند و كار بزرگ هنرمندانه او را "دستان دعا كننده" نامیدند.

این اثر خارق العاده را مشاهده كنید.
http://www.redlink1.com/mydocs/new-group/18/32.jpg
اندیشه كنید و به خاطر بسپارید كه مسلما رویاهای ما با حمایت دیگران تحقق می‌یابند
به یاد کسانی که چقدر دوستمان داشته اند ولی ما فراموش کرده ایـــــــــــــــم.

دوشنبه 26/10/1390 - 13:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته