دانستنی های علمی
زمان نمایانگر تغییرات هست. هر تغییری که رخ بدهد به مفهوم گذشت زمان است. در صورت نبود هیچگونه تغییر، زمان هم ثابت خواهد ماند. زمان در حالت مطلق به مکان ربطی ندارد، اگر تنها یک چیز در جایی تغییر کند زمان هم تغییر کرده. اگر همه چیز در همه جا بدون تغییر بمانند زمان هم ثابت مانده است. با این توضیح میشود گذشته، حال و آینده را هم بر پایهی تغییرات تعریف کرد:
گذشته: تغییراتی که پشت سر گذاشته شده اند.
آینده: تغییراتی پیش رو داریم.
حال: مرز بین گذشته و آینده.
اکنون با این تعریفها میتوانیم به پرسشهایی که گه گاه برایمان پیش میآید راحتتر پاسخ بدهیم.
-آیا زمان عقب هم میتواند برود؟
یا حداقل یک تغییری هست و یا هیچ تغییری نیست؛ حالت سومی وجود ندارد. وقتی تغییری هست، زمان جلو میرود و وقتی تغییری نیست، زمان ثابت میماند. چون حالت سومی برای تغییرات نداریم، زمان هم نمیتواند عقب برود.
-آیا میتوان به گذشته رفت؟
اگر رفتن به گذشته را معادل عقب رفتن زمان بگیریم، بنا به دلایل بالا ممکن نیست. ولی اگر تغییرات پیش رو بر عکس تغییرات پشت سر گذاشته عمل کنند به آیندهای میرویم که مشابه گذشته است. پس اگر بجز شخص شما، همه چیز بصورت معکوس تغییر کند آنگاه شما احساس میکنید که گذشته را دوباره تجربه میکنید. در واقع تغییرات معکوس باعث شده همه چیز دوباره به حالتی شبیه حالت پیشین در بیاید. ولی چون شما تغییر معکوس نداشتید حافظهیتان حالتهای پیشین را هنوز به یاد دارد و بنابراین این حالت تازه را کاملاً مشابه حالت قدیمیتری میبیند که در حافظه دارید. پس احساس میکنید که به گذشته رفتهاید.
چهارشنبه 11/10/1387 - 23:0
ادبی هنری
در بسیاری از فرهنگها زیر سوال نبردن عقاید دیگران سفارش میشود ولی آیا این سفارش همیشه درست است؟
زیر سوال نبردن عقاید دیگران در جهت ایجاد احترام متقابل به عقاید، اغلب به دو صورت زیر تعریف میشود (حالتی که فرد عقاید دیگری را بخاطر برخی مصلحتهای بیرونی (مانند حفظ امنیت جانی) زیر سوال نمیبرد، منظور بحث نمیباشد):
1- من باورهای تو را زیر سوال نمیبرم اگر تو هم باورهای من را زیر سوال نبری.
2- من باورهای تو را زیر سوال نمیبرم اگر این عقاید به من حمله نکنند.
مورد یکم بسیار متدوال است و بیشتر زمانی پیش میاید که هیچیک از دو طرف خود را آنقدر توانا برای پاسخگویی به ایرادهای وارد شده بر باورهایشان نمیبینند. در واقع زمانی که باورهای یک فرد توسط خود وی تعیین نشده باشند (مانند ایمان قلبی داشتن به یک دین)، فرد هم لزوماً توانا بر پاسخگویی به همهی ایرادها نخواهد بود. برای همین هر دو طرف با زیر سوال نبردن باورهای یکدیگر از هم خشنود میمانند. ولی برای یک نفر که به دین یا مکتب خاصی ایمان ندارد، بلکه باورهایش را خودش شکل داده است چه سودی از این نوع احترام متقابل ایجاد میشود؟ این فرد بجای دوری جستن از زیر سوال رفتن باورهایش، باید از آن استقبال کند تا بتواند باورهایش را بهبود ببخشد. در واقع این شخص عقایدش از مرجع بیچون و چرایی مثل دین نمیآیند که مجبور باشد آنها را کامل بداند و نتواند آنها را بهبود ببخشد. پس این شخص نیازی به زیر سوال نرفتن عقایدش ندارد تا وارد معاملهی دو طرفهی زیر سوال نبردن عقاید بشود.
عقاید مرسوم در دینهای گوناگون در بسیاری از موارد شامل حمله به ناباورانِ آن دینها هست. این حملهها بصورت وعدهی عذابهای الهی برای ناباوران، گمراه نامیدن ناباوران، منع برخی روابط اجتماعی با ناباوران و حتی گاهی تشویق برای آسیب زدن به ناباوران دیده میشود. به دلیل وجود چنین حملههایی افراد دیندار (با دینهای متفاوت) عموماً بر پایهی تعریف یکم و نه دوم، به عقاید هم احترام میگذارند. روشن است فردی که به دین یا مکتب خاصی ایمان ندارد هم از این حملهها در امان نخواهد بود.
بنابراین، هنگامیکه فرد نیازی به زیر سوال نرفتن عقایدش ندارد؛ طرف مقابلش هم به دینی معتقد است که به امثال وی حمله میکند؛ وی نیز دلیلی برای رعایت این فرهنگ احترام به عقاید دیگران بوسیلهی زیر سوال نبردن آنها نخواهد داشت.
چهارشنبه 11/10/1387 - 22:59
دعا و زیارت
یک مثال ساده: شما در اینترنت یک حساب (account) باز میکنید و بوسیلهی شناسهی کاربری (ID) خود، با دیگر شناسهها ارتباط بر قرار میکنید. شما میتوانید با آنها از طریق ایمیل مکاتبه کنید، عکسهای دیجیتالی و دیگر فایلهای خود را در اختیار همدیگر قرار دهید، و یا حتی با همدیگر به اتاقهای گفتگو بروید (چت روم) و مستقیم با هم ارتباط بر قرار کنید. این شناسه همچنین به شما امکان دسترسی به برخی بازیهای کامپیوتری و یا فیلم را نیز میدهد.
تمام این امکانات تنها از طریق یک موسسهی بزرگ اینترنتی به شما داده شده است. پس میتوان گفت که خالق و آفرینندهی شما در این محیط اینترنتی (که همان شناسهی شما میباشد) این موسسه میباشد. همچنین این موسسه علاوه بر خلقت شناسهی شما، شما را از نعمتهای خودش (همان امکانات اینترنتی همچون ایمیل و غیره) بهرهمند میسازد. به عبارتی ساده تر این موسسه خالق، مدیر و هدایت کنندهی این محیط اینترنتی به همراه شناسهی کاربرانش میباشد. البته این واضح هست که هر شناسهی کاربری دارای یک شخصیت و ارادهی مستقل میباشد که توسط این موسسه بوجود نیامده است، ولی نفس وجود و زندگی در محیط اینترنتی را این موسسه اهدا کرده است.
حال پرسش این است که چون این موسسهی اینترنتی خالق شناسهی شماست و نعمتهای اینترنتی را به شما ارزانی کرده، آیا شما در این محیط اینترنتی مستلزم به پرستش، کرنش و عبادت این موسسه هستید؟ آیا تنها نفس خلقت و اهدای یکسری نعمت، شخصی را ملزم به عبادت و پذیرش بی چون و چرای اوامر اهدا کننده میکند؟ ممکن است این نکته مطرح شود که در صورت عدم عبادت این موسسهی اینترنتی، شناسهی شما توسط همین موسسه از بین خواهد رفت (در محیط اینترنتی نابود میشوید). ولی آیا چنین تهدیدی موجب عبادت قلبی شما خواهد شد و یا عبادتی از روی تنفر را منجر میشود؟
همین موضوع را میتوان بسط داد تا به دنیای خودمان برسیم. آیا در صورت پذیرش وجود خالق دنیا (خدا)، ما ملزم به عبادت وی هستیم؟ اگر آری چرا؟ اگر این عبادت از روی ترس است، آیا این عبادت قلبی خواهد بود؟
چهارشنبه 11/10/1387 - 22:55
محبت و عاطفه
انتفاضه با محرم محرم است
خاک لبنان غرق خون و ماتم است
کل یوم-کل ارض-کربلاست
در نوار غزه عاشورا به پاست
جرم از نوع جنایت قطعی است
غزه غرق فقر و فاقه قحطی است
غزه در آتش به خون غرقاب شد
ننگ و نفرت تحفه بر اعراب شد
درسکوت اعراب راجور و جراست
قلب لبنان زخمی ازاین خنجرهاست
شروه های اشک و واویلاست این
جنگ اسرائیل و امریکاست این
اشک امشب نوحه را آغاز کرد
زخم های قلب من لب با کرد
شمع اشکم روی گونه روشن است
انفجارعشق درخون من است
خون ابوذر..عشق سلمان.. گشته است
زخم همزادمسلمان گشته است
ای اباذر تو مسلمان نیستی
تو ابوسیمی و سلمان نیستی
هرکه راعشق است بی تابی گرفت
شیعه درخون عطروشادابی گرفت
خون چکیدآنقدرتا آهنگ شد
زخم های شیعه رنگارنگ شد
بر کتاب قرن این ظلم سترگ
نام اسلام است مظلوم بزرگ
واضح است و حاجت اعلام نیست
امت واحد به جزاسلام نیست
غرق ماتم غرق درغم خیس خون
امت واحد عزا دارد کنون
کابل و غزه اروپا و عرب
امت واحد ندارد شرق و غرب
روبه سوی صبح ازشب بازگرد
کفر بگذار و به مذهب بازگرد
درک کن اشغال نافرجام را
درفلسطین قدرت اسلامرا
هرزه را در هیبت شرزهنگر
ثلمه اسلام در غزهنگر
غرب درغزه جنایت میکند
شرق با قدرت حمایت میکند
ای جهان بنگرغم ایام را
رنج مظلومیت اسلام را
سهم غزه جنگ و ویرانی شده ست
جرم این مردم مسلمانی شده ست
این رم خوک است این خرناس گرگ
یارصهیون است شیطان بزرگ
قتل عام بیگناهان رسم شد
پیکرغزه سراسر زخم شد
غزه از یغما و یورش خسته است
غرش رگبارها پیوسته است
بدترین تصویر مرگ است و جنون
شهرهای سوخته در دود و خون
می پرد درآسمان در عرش راه
اشک های مردمان بی پناه
این جنایت نیست اوج خفتی ست
انتهای پستی وبی عفتی ست
غرب بی فرهنگ در خونسردی است
علت خاموشی اش بی دردی است
و امروزغزه کربلایی دیگر است
کربلایی که علی اصغر ها دارد
کربلایی که زینب ها دارد
کربلایی که غرق خونهاست
چهارشنبه 11/10/1387 - 18:43
دعا و زیارت
امشب شب وصالست روز فراق فرداست
در پرده حجازى شور عراق فرداست
امشب قرآن سعد است در اختران خرگاه
یا آنکه لیلة البدر روز محاق فرداست
امشت زلاله رویان فرخنده لاله زاریست
رخسارهاى چون شمع در احتراق فرداست
امشب نواى تسبیح از شش جهت بلند است
فریاد وا حسینا تا نه رواق فرداست
امشب به نور توحید خرگاه شاه روشن
در خیمه آتش کفر دود نفاق فرداست
امشب زروى اکبر قرص قمر هویداست
آسیب انشقاق از تیغ شقاق فرداست
امشب شگفته اصغر چون گل به روى مادر
پیکان و آن گلورا بوس و عناق فرداست
امشت خوشست و خرم شمشاد قد قاسم
رفتن به حجله گور با طمطراق فرداست
امشب نهاده بیمار سر روى بالش ناز
گردن بحلقه غل پا در وثاق فرداست
امشب بروى ساقى آزادگان گشاده
بند گران دشمن بر دست و ساق فرداست
امشب نشسته مولا بر رفرف عبادت
پیمودن ره عشق روى براق فرداست
امشب شب عروجست تا بزم قاب و قوسین
هنگام رزم و پیکار یوم السباق فرداست
امشب شه شهیدان آماده رحیل است
دیدار روى جانان یوم التلاق فرداست
امشب بگو به بانو یک ساعتى بیارام
هنگامه بلا خیز مالا یطاق فرداست
امشب قرین یارى از چیست بى قرارى
دل گر شود زطاقت یک باره طاق فرداست
چهارشنبه 11/10/1387 - 18:42