• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 549
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3840روز قبل
سياست



    پسر شارون: اعراب را باید سوزاند!

\"گلعاد شارون\"، پسر آریل شارون این ادعا را مطرح كرد كه تجربه نشان داده است كه صلح با اعراب بی‌فایده است، چون آنها باز از مواضع‌شان عقب‌نشینی می‌كنند و تجاوزات‌شان علیه اسرائیلی‌ها را تكرار می‌كنند.

پسر نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی سوزاندن اعراب و نابودی آنها را خواستار شد.

به گزارش گرداب به نقل از سایت سوریانیوز‌، "گلعاد شارون"، پسر آریل شارون، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در مقاله‌ای در روزنامه‌ عبری زبان یدیعوت آحارونوت نوشت:‌ «پدرم یكی از برجسته‌ترین اسرائیلی‌هایی بود كه به این مسئله پی‌برده بود، اعراب صلح و سازش را نمی پذیرند.»

وی بر لزوم افزایش محدودیت‌ها و قید و بندهای جدی بر اعراب و فلسطینی‌ها تاكید كرد و گفت:‌ «ما باید مانع از لغو هر گونه محدودیت علیه فلسطینی‌ها شویم تا حادثه‌ شهرك ایتمار بار دیگر تكرار نشود.»
در این عملیات پنج شهرك‌نشین كشته شدند.

گلعاد بار دیگر از مسئولان رژیم صهیونیستی خواست هر گونه همكاری در زمینه‌ راه حل صلح را متوقف كنند.

وی این ادعا را مطرح كرد كه تجربه نشان داده است كه صلح با اعراب بی‌فایده است، چون آنها باز از مواضع‌شان عقب‌نشینی می‌كنند و تجاوزات‌شان علیه اسرائیلی‌ها را تكرار می‌كنند.

گلعاد شارون پسر بزرگ شارون به خاطر جنایت‌هایش علیه اعراب معروف است و به طوریكه به وی لقب مجرم صبرا و شتیلا را داده‌اند.

انتشار : 1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 10:11
سياست



    درگیری با مسلمانان بر سر ساخت یک نمازخانه‌ در انگلیس

گروهی از مسلمانان انگلیس قصد ساخت یک نمازخانه در یک مجتمع فرهنگی، تفریحی، ورزشی را دارند که این امر مخالفت گروه های افراطی انگلیس را برانگیخته است.

گروه های افراطی انگلیس، با شایعه اینکه مسلمانان قصد ساخت مسجدی در حومه یکی از شهرهای این کشور را دارند، علیه مسلمانان انگلیس جنجال به راه انداخته اند.

به گزارش گرداب به نقل از مشرق، گروهی از مسلمانان انگلیس قصد ساخت یک نمازخانه در یک مجتمع فرهنگی، تفریحی، ورزشی را دارند که این امر مخالفت گروه های افراطی انگلیس را برانگیخته است.

سایت کانترپانچ گزارش داد: «در دفترچه‌های تبلیغاتی پخش شده از سوی افراطیون ضد اسلام انگلیس، در منازل شهرهای تاون (High Town)، ادعا شده که قرار است یک ساختمان قدیمی در نزدیک این شهر تبدیل به یک مسجد شود.»

گروهی از مسلمانان شیعه انگلیس، شایعه ساخت یک "مسجد جامع‌" در این شهر را رد کرده‌ و می‌گویند که این ساختمان یک مرکز اجتماعی خواهد بود و حتی هنوز زمین آن هم خریداری نشده است.

"اتحادیه دفاع انگلیس" (که با گسترش اسلام و قوانین شرعی اسلام در انگلیس مقابله می کند) نیز شورای شهر لوتان را متهم به فروش زمینی به مسلمانان کرده است که قرار بود صَرف ساخت مجتمع مسکونی شود.

با این حال گروه مسجدالعلی، که می‌خواهد این ساختمان را بخرد، می‌گوید اگر موفق به خرید این ساختمان 750 متر مربعی شود، در این محل یک مرکز اجتماعی ایجاد خواهد کرد و تمامی اعضای جامعه می‌توانند از آن بهره ببرند.

این گروه می‌افزاید که قرار است در این مرکز یک نمازخانه ساخته شود نه یک مسجد.

این منبع افزود: «سخنگوی گروه مسجدالعلی گفته است: این ساختمان در اصل یک مرکز اجتماعی خواهد بود که به روی تمامی اعضای جامعه، باز است. قرار نیست این ساختمان تبدیل به یک مسجد شود. ما هنوز هیچ قراردادی نبسته‌ایم و در حال حاضر هنوز هیچ چیزی مشخص نیست؛ اما ما دست به تغییرات عمده نخواهیم زد و فقط دکور داخلی آن را عوض خواهیم کرد. قصد داریم در این ساختمان برای بزرگ‌سالان رستوران و برای جوانان یک سری امکانات ورزشی به وجود آوریم.»

این فرد اظهار کرده است که این مرکز یک مرکز "چندفرهنگی و چندمذهبی"‌ خواهد بود. وی بیان کرد که تمامی اعضای اجتماع می‌توانند در این مرکز حضور داشته باشند، البته مادامی که آنها به قوانین و مقررات گروه احترام گذاشته و رفتار قابل ‌قبولی از خود نشان دهند.

در وبگاه این گروه آمده است که در این مرکز یک سالن برای برگزاری جشن‌های عروسی، یک درمانگاه و نیز امکانات مورد نیاز برای ارائه خدمات در مراسم‌های سوگواری در نظر گرفته شده است.

این منبع در پایان گفت: «یکی از ساکنان شهر هایتاون می‌گوید از این که "اتحادیه دفاع انگلیس" مسئله را این گونه مطرح کرده و باعث ایجاد جنجال شده، ناراحت است.

وی می‌گوید: «من از این بابت بسیار ناراحتم. در حال حاضر این ساختمان چیزی جز خرابه نیست. مردم باید خوشحال باشند که قرار است به این خرابه رسیدگی شود و از این وضعیت در بیاید. خوشحال خواهم شد که ببینم به این وضعیت سر و سامان داده شده و این مکان در جهت بهبود زندگی مردم به کار گرفته شود.»

انتشار : 1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 10:9
اخبار



    شیعیان عربستان شلاق می خورند

وی نیز مانند خطیب مسجد الحرام به مردم هشدار داد تا از تظاهرات و ابراز اعتراض علیه نظام حاکم بر عربستان و ملک عبدالله که او را ولی امر مسلمین! نامید خودداری نمایند، در غیر این صورت مجازات شدیدی در انتظار آنها خواهد بود.

به گزارش شیعه آنلاین، شیخ "عبدالله العثیم" یکی از قضات شهر مکه مکرمه طی اظهاراتی ضمن حمله و انتقاد از تظاهر کنندگان شیعه در عربستان سعودی، گفت: هر شخصی که به اتهام دعوت به تظاهرات و یا شرکت در این اعتراض ها دستگیر شود، حداقل مجازاتش بازداشت و شلاق خواهد بود.

قاضی "عبدالله العثیم" در ادامه افزود: مجازات مخالفان نظام و "ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود" که ولی امر مسلمین! است، بازداشت شدن و شلاق خوردن است، البته این احکام برای افراد مختلف متفاوت است.


وی نیز مانند خطیب مسجد الحرام به مردم هشدار داد تا از تظاهرات و ابراز اعتراض علیه نظام حاکم بر عربستان و ملک عبدالله که او را ولی امر مسلمین! نامید خودداری نمایند، در غیر این صورت مجازات شدیدی در انتظار آنها خواهد بود.


گفتنی است شیخ "أسامه خیاط" امام جمعه مسجد الحرام و شیخ "صلاح البدیر" امام جمعه مسجد النبی (ص) در خطبه های نماز جمعه این هفته خود ضمن انتقاد از تظاهرات شیعیان عربستان در مناطق شیعه نشین این کشور، چنین اقدامی را علیه پادشاه سعودی که او را "ولی امر مسلمین" نامیدند، دانستند.

 

 

انتشار:1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 10:6
آموزش و تحقيقات



    گاردین: رشد جمعیت مسلمانان اروپا 35 درصد است

گاردین نوشت که \"مرکز تحقیقات پیو\" بر اساس مطالعات خود، مدعی شده است که نرخ رشد جمعیت جهانی مسلمانان، به 35 درصد رسیده است و انگلیس در 20 سال آینده بیشترین افزایش مسلمانان در اروپا را داراست.

به گزارش مشرق، محققین و استراتژیست های غربی، پیش از این نسبت به شکل گیری اروپای مسلمان تا سال 2050 هشدار داده اند. آنها افزایش رشد جمعیت مسلمان در اروپا از طریق مهاجرت و یا ازدیاد نسل، و همچنین رشد منفی جمعیت در اروپا را عامل این موضوع دانسته اند. تشکیل اروپای مسلمان، چیزی است که باعث شد استراتژیست ارشد فرهنگی غرب "برنارد لوییس" طی نامه ای خطاب به "پاپ بندیکت" نسبت به آن هشدار دهد.

مرکز پیو با در نظر گرفتن رشد منفی جمعیت اروپا؛ اذعان نمود که بسیاری از کارشناسان معتقدند، کشور فرانسه تا 2048 به یک "جمهوری اسلامی" تبدیل خواهد شد، و آلمان در مسیر تغییر به یک "دولت اسلامی" تا سال 2050 است.
به تازگی"مرکز تحقیقات پیو" نرخ رشد جمعیت مسلمانان اروپا را 35 درصد گزارش کرده است. این مرکز با اعلام نرخ جمعیت مسلمانان اروپا را 35 درصد اعلام نمود.

البته مراکز دیگر تحقیقاتی اروپا، رقم این نرخ رشد جمعیتی را بسیار بیشتر از این ذکر کرده اند و این حداقل پیش بینی است.
روزنامه گاردین نوشت: "آینده جهانی جمعیت مسلمانان: پیش بینی‌های 2010 تا 2030" یک مطالعه جامع در مورد جمعیت مسلمان در حوزه‌های شمال آمریکا، اروپا، آفریقا و آسیا و اقیانوسیه بوده و نشان دهنده آینده جمعیت مسلمانان در سراسر جهان و ترکیب آینده جمعیت شناختی جهان می‌باشد.
گاردین همچنین اعتراف کرد: با وجود یافته‌های پیو؛ آنچه که شاهد آن هستیم خطر عدم تحمل مسلمین از طرف جامعه انگلیس و اروپا در برخورد با تمدن‌ها است که بیشتر تهدید کننده به نظر می‌رسد. اما این عدم تحمل در نظریه برخورد فرهنگ‌ها، ساخته کسانی است که اسلام را جلوه‌ای از سلطه دانسته هر نوع تنوع مذهبی و فرهنگی را به عنوان یک تهدید به حساب می‌آورند و نه یک منبع بالقوه برای تقویت و غنی سازی فرهنگ. ما باید از این میراث دموکراسی و تار و پود جامعه خود حفاظت کرده و این مذهب هراسی و تبعیض نژادی را رد کرده و به حاشیه برانیم و آینده را بر اساس واقعیت‌ها ترسیم نماییم.
بنا براین گزارش، انتظار می‌رود جمعیت مسلمانان جهان با روند رشدی در حدود 35 درصد در طی دو دهه آینده، از 1.6 میلیارد نفر در سال 2010 به 2.2 میلیارد در سال 2030 افزایش یابد. نتایج حاکی ار آن است که جمعیت مسلمانان با سرعت بیشتری نسبت به غیر مسلمانان رشد خواهد کرد.
گاردین همچنین نوشت: این مطالعه پیش بینی‌های متعددی در مورد انگلیس انجام داده است. بر اساس این بررسی، تخمین زده می‌شود که بیش از یک چهارم از همه مهاجران به انگلیس در سال 2010 مسلمان باشند. این گروه‌ها تا حد زیادی از کشورهای استعمار شده سابق، به ویژه پاکستان، بنگلادش و هند مهاجرت خواهند کرد. بر اساس این بررسی، تقریبا 64000 مهاجر مسلمان در سال گذشته وارد انگلیس شده است و این روند همچنان ادامه خواهد داشت.

نرخ رشد جمعیت مسلمانان در اروپا
در واقع، بر اساس این مطالعه انتظار می‌رود در 20 سال آینده انگلیس بیشترین افزایش تعداد مسلمانان در میان کشورهای اروپایی را داشته باشد. پیش بینی می‌شود تعداد مسلمانان در انگلیس از 2.9 میلیون در سال 2010 با یک افزایش تقریبا دو برابری به 5.6 میلیون مسلمان در سال 2030 برسد. انتظار می‌رود جمعیت مسلمانان از 4.6 درصد جمعیت انگلیس در سال 2010 به 8.2 درصد جمعیت انگلیس در سال 2030 افزایش یابد.
انتظار می‌رود جمعیت مسلمانان با یک نرخ رشد دو رقمی در اروپای غربی و شمالی بیشترین افزایش را داشته باشد.

گاردین همچنین نوشت: پیش بینی می‌شود در سال 2030، جمعیت مسلمانان بیش از 10 درصد از کل جمعیت 10 کشور اروپایی را تشکیل دهد:

  • کوزوو (93.5 درصد)
  • آلبانی (83.2 درصد)
  • بوسنی و هرزگوین (42.7 درصد)
  • جمهوری مقدونیه (40.3 درصد)
  • مونته نگرو (21.5 درصد)
  • بلغارستان (15.7 درصد)
  • روسیه (14.4 درصد)
  • گرجستان (11.5 درصد)
  • فرانسه (10.3 درصد)
  • بلژیک (10.2 درصد)
  • در اتریش پیش بینی می‌شود جمعیت مسلمین از 5.7 درصد کنونی به 9.3 درصد جمعیت تا سال 2030 برسد.
  • در فرانسه نیز انتظار می‌رود که این رقم از 7.5 درصد جمعیت به 310.3 درصد برسد.
  • جمعیت مسلمانان سوئد نیز انتظار می‌رود در طی این مدت دو برابر شود.

با توجه به پیش بینی‌های این مطالعه، اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، در سال 2030 در 79 کشور جهان بیش از یک میلیون مسلمان زندگی خواهد کرد که این رقم در حال حاضر 72 کشور می‌باشد. بیش از نیمی از مسلمانان جهان در منطقه جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه زندگی کرده و در حدود 20 درصد در خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی خواهند کرد. پاکستان نیز به عنوان پر جمعیت‌ترین کشور مسلمان از اندونزی پیشی خواهد گرفت.
کارشناسان گفته اند، غرب به دلیل رشد منفی جمعیت، همچون یخی است که در آفتاب در حال آب شدن است.

انتشار:1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 10:2
سياست



    رژیم صهیونیستی سفیران آن لاین جذب می کند

رژیم صهیونیستی با راه اندازی سایت سفیران آن لاین اسرائیل، در صدد جذب طرفدار و هواخواه برای خویش بر می آید.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، رژیم صهیونیستی که مشروعیت خود را از دست رفته می بیند، به منظور جذب طرفدار در سطح جهان، دست به راه اندازی سایت سفیران آن لاین اسرائیل می زند.
در اطلاعیه این سایت آمده است: «اگر چه سایت ما همچنان در دست ساخت است اما از شما می خواهیم به قسمتهای مختلف آن سر بزنید و با سفیران آن لاین اسرائیل بیشتر آشنا شوید. می توانید از اینجا به فیس بوک ما متصل شوید.»
این سایت ماموریت خود را این گونه تعریف می کند: «ما به دنبال آن هستیم که از اینترنت برای اتحاد و سازماندهی موثر طرفداران اسرائیل و برچیدن تعصبات ضد اسرائیلی در تمام جریانهای ارتباطی استفاده کنیم.»
همچنین این سایت اهداف خود را چنین برمی شمارد:
1. ما می خواهیم یک میلیون طرفدار اسرائیل را که از اینترنت برای پاسخ دادن به حملات ضداسرائیلی استفاده می کنند متحد کنیم.
2. ما می خواهیم به طرفداران اسرائیل آموزش دهیم که چگونه با استفاده از رسانه های اجتماعی به این حملات پاسخ دهند.
در پایان این سایت از بازدیدکنندگان می خواهد با ثبت نام و ارسال ایمیل، از طرفداران آن لاین اسرائیل محسوب شوند.

با این حال این سایت هنوز نتوانسته است طرفداران و یا به اصطلاح سفیران آن لاین مورد نظر خود را جذب کند و هر هفته ثبت نام را تمدید می کند.

انتشار:1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 10:0
سينمای ایران و جهان



    تبلیغ «مرید صهیونیسم» در فیلمی با نقاب آخر الزمانی

خبرگزاری فارس: فیلم «آخرین كنترل‌كننده باد»، بی‌شك به دنبال تبلیغ زندگی گیاتسو و اثبات رهبری معنوی جهانی برای رهبر بودائیان لامایی است. این رهبر بودایی كه در زمان انتخابات سال 88 همنوای جنبش سبز بود، در برخی برنامه‌ها و مصاحبه‌ها با پلاكاردی سبز با شعار حقوق بشر برای ایران و آزادی ایران جلوی دوربین می‌آمد.

به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا»، دلایل فراوانی وجود دارد كه می‌توان اثبات كرد فیلم سینمایی «آخرین كنترل‌كننده باد» به دنبال ترویج فرهنگ بودائیسم و تبلیغ لامای چهاردهم و بودای معاصر، تنزین گیاتسو است.
"تنزین گیاتسو " كه در روستای "تاكتسِر " استان "آمدو " در شمال شرقی تبت، در ششم جولای 1935 در خانواده‌ای كشاورز و پرجمعیت به دنیا آمد، امروز به عنوان "آخرین دالایی‌لاما " شناخته می‌شود.
وی با آنكه اذعان دارد آئین بودا آئینی است الحادی و مفهومی به نام خدا (به عنوان خالق هستی) در قاموس این آیین وجود ندارد، اما باز هم ادعا دارد آئینش تنها مسیر حقیقی بوداست. خطر این جریان در همین ادعای جناب دالایی لاما و باور مصلحتی غرب است كه او را به عنوان بودای معاصر بشناساند و تبلیغ كند.

*«ای‌كی‌یوسان» انیمیشنی برای جا انداختن برتری آئین بودا


این مسئله باعث اهمیت بخشیدن به یك جریان كوچك خواهد شد. در كودكی برای بسیاری از مخاطبان امروزی سینمای جوان، انیمیشنی برای جا انداختن برتری آئین بودا توسط شخصیت محوری "ای كی یوسان " ساخته شد. كودكی كه بودایی بود و دوران ریاضت خود را سپری می‌كرد.


مضمون عِلوی بودن آئین بودا در این فیلم و نزدیك به 15 فیلم و سریال قوی و مطرح دیگر همه می‌توانند در یك راستا به حساب آیند. به ویژه كه در فیلم‌ها و مستندهای بسیاری كه ساخته می‌شوند، تناسخ به نحوی مطرح می‌شود كه فرد اول فرقه و رئیس گروه مذهبی در آئین‌های گوناگون همان بودای مطرح در تاریخ جناب شاكیامونی معرفی می‌شود.


*بودای معاصر؛ شیفته سلطه جهانی و مرید صهیونیسم


تنزین گیاتسو كه از گزینه‌های مطرح برای رهبری دین نوین جهانی (new age religion) است كه برای تقارب ادیان و با هدف مبارزه با ادیان اصولی مانند اسلام شكل گرفته است، تاكنون بارها شیفتگی و نزدیكی خود به جهان سلطه و رژیم صهیونستی را اظهار كرده است و با آنكه شعار اصلی آئینش را صلح و شادمانی برای همه می‌داند، چند مسافرت رسمی به سرزمین اشغالی و دیدار با سركردگان اسرائیل غاصب داشته و رسماً در مقابل دیوار ندبه در اورشلیم به ادای احترام و نیایش پرداخته است.


*خلاصه فیلم آخرین كنترل كننده باد


چهار عنصر باد، آب، خاك و آتش در زمین وجود دارد و چهار ملت؛ هر ملت و مردمانش تنها قادر به كنترل یكی از این عناصر هستند. اما آواتاری كه در هر دوره ظهور می‌كند قابلیت و قدرت كنترل هر چهار عنصر را دارد. آواتار معاصر، كودكی است كه 100 سال قبل ناپدید شده و در نبود او ملت آتش با دزدی طومارها و علوم دیگر ملت‌ها بر آنان برتری پیدا می‌كند. خواهر و برادری اسكیمو او را پیدا می‌كنند و آواتار برمی‌گردد و طبق پیشگویی‌ها، آواتار تنها كسی است كه می‌تواند تعادل را بر روی زمین برقرار كند…


*روایت داستان فیلم


كودك بازیگوش بودایی كه برای آواتار شدن آموزش می‌دید پس از این كه خبردار می‌شود آواتار است و پس از كرنش تمامی اساتید و شاگردان معبد سرزمین كنترل‌كنندگان باد در مقابل او، وقتی خود را شایسته این مقام نمی‌یابد از معبد می‌گریزد و برای در امان ماندن از دست دشمنان با داخل شدن در حبابی، زیر آب پنهان می‌شود. جریان آب او را به سرزمین یخبندان جنوبی می‌رساند و صد سال زیر این یخ ضخیم می‌ماند تا روزی كه خواهر و برادری اسكیمو، او را از زیر آب بیرون می‌كشند؛ اما كنترل‌كنندگان آتش كه در كمین او بودند، پی به حقیقت او برده و دستگیرش می‌كنند.

او كه از قصد سوء آنها خبر دارد از دست ایشان می‌گریزد؛ اما دوباره به دست مردان دیگری از این قبیله كه قصدشان فراگیری تمام فنون و كنترل قوای طبیعت و استثمار مردم جهان به كمك این قدرت‌هاست، اسیر می شود. در اسارت با افراد زیادی كه كنترل كننده خاك هستند، مواجه می‌شود.
این كودك كه "آنگ " نام دارد و چون آخرین بازمانده از كنترل كننده‌های باد است و فرد دیگری جز این دسته از انسان‌های خارق‌العاده نمی‌تواند آواتار باشد، كنترل‌كنندگان خاك را ترغیب به مقاومت و مقابله با زندان‌بان‌ها كه از كنترل‌كنندگان آتش هستند، می‌كند. پس از مبارزه و فرار از حصر به سوی سرزمین‌های یخبندان شمالی می‌شتابند و در آنجا با كمك رؤسای این سرزمین و بهره گرفتن از قوای طبیعت در آنجا بر دشمنان طبیعت و بشریت پیروز می‌شوند.

*نقد محتوایی فیلم


**فیلم «آخرین كنترل‌كننده باد»؛ شرح حال زندگی دالایی‌لامای چهاردهم



گرچه به لحاظ محتوای فیلم و اتفاقاتی كه در جریان داستان فیلم شكل می‌گیرد، می‌توان این فیلم را به نوعی آخرالزمانی به حساب آورد و یا حتی به لحاظ وجود برخی پارامترهای خاص مانند زمان پردازی آغازین فیلم و شروع فیلم پس از صد سال از ویرانی و تسخیر دنیا توسط عده‌ای خاص و...، جزء فیلم‌های فرا آخرالزمانی دانست اما وقتی به زندگانی تنزین گیاتسو، رهبر بودائیان تبت و دالایی لامای چهاردهم دقت می‌كنیم به وضوح در می‌یابیم كه فیلم آخرین كنترل كننده باد، شرح حال زندگی تنزین گیاتسو است كه در كودكی به مقام دالایی لامایی رسید و برای به دستیابی رهبری معنوی مردم تبت آموزش‌هایی دید و از همان هنگام كودكی رهبری معنوی فرقه‎ای از بودائیان را برعهده گرفت كه هم‎اكنون نیز رهبری این فرقه را برعهده دارد و به عنوان رهبر بودائیان لامایی و دالایی لامای چهاردهم معروف است.

وی در نوجوانی از تبت به هند گریخت و در آنجا بود كه مبارزه سرد خویش را علیه رهبران و سیاستمداران سرزمین سرخ (چین) آغاز كرد و خویش را پیام‌آور صلح خواند، بعد به آمریكا رفت و هم‌اكنون در یكی از دانشگاه‌های آنجا مشغول تدریس است.
این فیلم بی‌شك جز بر زندگی گیاتسو و نقش رهبری معنوی او در دنیا دلالت ندارد و دلایل زیادی بر این كه این فیلم درصدد اثبات رهبری معنوی جهانی برای رهبر بودائیان لامایی است وجود دارد:
1. منجی‌ای كه در این فیلم معرفی می‌شود شرقی بوده و متعلق به معبدی است كه ویژه بودائیان سرزمین تبت است. شبیه این نوع معبدها را فقط در فیلم‌هایی مانند "سمسارا " و "هفت سال " در تبت كه به نوعی برای تبلیغ بودیسم و بودیسم تبتی و معرفی اندیشه‌ها و باورهای این جریان است، می‌بینیم.
2. "آنگ " كه به نوعی كودكی تنزین گیاتسو است، در فیلم از یكی از اساتید خود كه با نام راهب گیاتسو از او یاد می‌كند، نام می‌برد. تمامی رهبران بودائیان تبتی با نام خانوادگی گیاتسو شناخته می‌شوند و با آنكه در این فرقه ازدواج برای راهب‌ها ممنوع است (یكی از علت‌هایی كه به اعتراف آنگ باعث فرار او از آواتار شدن بود همین زندگی غیرعادی و ممنوعیت ازدواج است) اما آنها با توسل به تناسخ خواسته‌اند مسئله جانشینی و یك خاندان بودن را حل كنند. این مسئله در فیلم آنجایی كه از دست پسر پادشاه كنترل‌كنندگان آتش گریختند و برای نخستین بار به سرزمین كنترل‌كنندگان باد آمدند، از زبان آنگ برای دوستانش بیان می‌شود و او برخی از راهب‌های آنجا را به نوعی پدر خویش معرفی می‌كند.

* از رهبری بودائیان تا حمایت از جنبش سبز


3. صلح‌طلبی‌ای كه گیاتسو از آن در تمامی صحبت‌هایش دم می‌زند در این فیلم بسار پررنگ است. این رهبر بودایی كه در زمان انتخابات سال 88 همنوای جنبش سبز بود در برخی برنامه‌ها و مصاحبه‌ها با پلاكاردی سبز با شعار حقوق بشر برای ایران و آزادی برای ایران جلوی دوربین می‌آمد. وی همیشه دم از صلح و نوع‌دوستی زده و سعی كرده فرار دوران نوجوانی‌اش از تبت را به نوعی گریز از جنگ معرفی كند و خود را مصلحی برای نه تنها مردمان تبت كه پیام‌آور صلح جهانی معرفی كند.

4. اتفاقاتی كه برای قهرمان داستان، آنگ می‌افتد درست شبیه به اتفاقاتی است كه برای تنزین گیاتسو در طول بیش از 75 سال زندگی رخ داده است. همه این مسائل باعث می‌شود این فیلم جز در راستای معرفی كردن بودائیان تبتی از سوی هالیوود برای رهبری معنوی نباشد؛ چنانكه پیشتر در فیلم 2012 شاهد بودیم وقتی عرب سرمایه‌داری (كه خواه ناخواه نماد فرد مسلمان و نماینده جامعه اسلامی در فیلم هالیوود است) برای نجات خود و خانواده‌اش و سوار شدن به سفینه رایزنی می‌كند، مبلغ نجومی بلند و بالایی به او می‌دهند كه از پرداخت آن عاجز باشد اما نوجوانی تبتی كه از راهب‌های تبت است هم به سادگی و بدون هزینه به سفینه راه می‌یابد و هم در هنگام خروج جزو نفرات اولی است كه از سفینه پیاده می‌شوند و فیلم‌ها و كارتون‌های بسیاری چون ای‌كیوسان، سمسارا، بودای كوچك و ... نشان دهنده اوج اتحاد استراتژیك كمپانی‌های دروغ‌پردازی هالیوودی با فرهنگ بودای تبتی است.
5. سرزمین كنترل‌كنندگان آتش به‌گونه‌ای به تصویر كشیده شده كه تداعی‌گر سرزمین چین است. چین از كهن به سرزمین سرخ معرف بوده و با القای این نكته در فیلم كه این سرزمین آتش و آتش‌افروزی است و كمك گرفتن از روند فیلم، سرزمین كنترل‌كنندگان آتش؛ چین و سرزمین كنترل‌كنندگان آب؛ مردمان آمریكای شمالی معرفی می‌شوند كه با اتحاد با هم، اقتدا به آنگِ آواتار كه نماد دالایی لاما است و بهره‌گیری از قوای درون در مهار طبیعت می‌توانند بر دشمن خونریز خویش پیروز شوند.
نكته بسیار مهمی كه در فیلم بود اشاره به توان برقراری ارتباط با روح هستی و عالم رازگونه ارواح عالم بود كه این عمل تنها توسط آواتار و در جایگاهی ویژه به نام عبادتگاه بود. جالب این كه در هر جایی كه عبادت‌گاهی بود این مسئله می‌توانست برای آواتار فیلم اتفاق بیافتد. اصل دین و این كه چه عبادتگاهی‌است در فیلم بی‌اهمیت جلوه داده می‌شود و این از شعارهای دالایی لاما است.
نكته دیگر توصیه روحی كه شبیه مار و اژدهایی بزرگ بود. روحی كه روح هستی بود به این مضمون مطالبی را به آنگ می‌گوید كه "چون تو آواتاری، دلیل نمی‌شود جان دیگران را به بازی بگیری بلكه به همین علت باید به حفظ جان آنها اهمیت بدهی گرچه دشمنان تو هستند " و راه مقابله با این دشمن سفاك را قدرت اقیانوس معرفی می‌كند.
در بودای تبتی به كسی كه دانای كل می‌شود لقب اقیانوس می‌دهند و او را با این لقب می‌خوانند؛ همان لقبی كه برخی از طرفداران دالایی لاما او را با آن نام می‌خوانند. در انتهای فیلم آنگ با سفارش اژدهایی كه حقیقت پشت پرده عالم در فیلم معرفی می‌شود به نیروی درون پی برده و با بهره‌گیری از قدرت درونی خویش و به كار بستن فنون كنترل آب بدون خونریزی و اعمال خشونت با بازگرداندن كشتی‌ها به دل دریا به كمك موج بزرگی كه می‌آفریند باعث تمام شدن جنگ و پیروزی نهایی می‌شود.
این صحنه نهایی كه تداعی‌بخش معجزه حضرت موسی (ع) و شكافتن آب دریا است، بسیار زیبا كار شده و روشن شدن نقوش و حروف كابالی كه روی بدن و سر و پیشانی آنگ نقش بسته، بیانگر پیوند عمیق لامائیسم با كابالیسم در دنیای امروز است.

*جمع بندی


با آنكه تلاش شده تا با دادن تلفات و كشته‌هایی چون فداكاری شاهزاده سرزمین‌های یخبندان شمالی از كلیشه‌ای بودن این نوع فیلم‌ها كه معمولاً در آنها قهرمان‌ها پیروز می‌شوند و هیچ اتفاقی برایشان نمی‌افتد، پرهیز شود اما به دلیل زیرساخت‌های غلط هالیوود و اسطوره و نمادین ساختن فیلم‌ها عملاً بازیگران اصلی حتی خونی هم از دماغشان نمی‌آید و تنها گاهی ضربه‌ای آرام می‌خورند و یا گاه اسیر و دستگیر می‌شوند، اما در نهایت سالم و با قدرت تا آخر فیلم حضور جدی دارند. بهره‌گیری از ماچوها و پهلوان پنبه‌ها در هالیوود نه كار تازه‌ای است و نه از روال ساخت فیلم‌های مهم، استراتژیك، آخرالزمانی و معناگرا حذف خواهد شد.

آنچه باعث تداوم چنین قالبی برای ساخت فیلم در هالیوود می‌شود آرایش آخرالزمانی هالیوود است كه موجب ساختن قهرمان‌های خیالی برای الگودهی و فرهنگ‌سازی از طریق این الگوهای بدلی است.

*ترویج سبك زندگی آمریكایی در پوشش مبارزه با آتش‌افروزان


جلوه‌های بصری و ویژه‌ قوی در بسیاری از صحنه‌های فیلم به جذابیت و جذب مخاطب كمك شایانی می‌كند و تا حدودی فضای فیلم را از تخیلی بودن به سمت قابل لمس و تجربه و در نهایت قابل قبول بودن فیلم می‌كشاند، اما ضعف در برخی از تكنیك‌های ساخت، نمادپردازی و بازیگری برخی نقش‌های دست دوم و چندم گاهی این زیبایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این فیلم هم مثل همه فیلم‌های ساخته شده در شهرك‌های فیلم‌سازی هالیود، خالی از سبك زندگی تسامحی نیست و می‌توان گفت كه در لایه مبارزه با آتش‌افروزان كنترل‌كنندگان آتش و صلح‌طلب معرفی كردن دالایی‌لاما و همدستانش كه سران كشور جنگ‌افروز آمریكا هستند، لایه پنهان‌تری نهفته كه همان لایه صدور سبك زندگی آمریكایی است و ما در گیرودار جنگ شاهد دوست شدن برادر آخرین كنترل كننده آب سرزمین‌های جنوبی، با شاهزاده كنترل كننده آب شمال و عشق كوتاه مدت این‌دو هستیم.
این لایه هیچگاه از فیلم‌های هالیوود رخت نخواهد بست، زیرا هم اندیشمندان غرب این اعتقاد را دارند كه دین متاثر و شكل یافته از سبك و نوع زندگی بشر است و هم هالیوود به این سبك از زندگی در میان مخاطبانش و فرهنگ مصرف‌گرایی و بی‌مبالاتی برای فروش بیشتر محصولات خویش از طریق استثمار مخاطب‌های ناآگاه نیاز دارد.

*برای آنها مهم نیست مسلمانان، مسیحی شوند یا هندو مهم این است كه مسلمان نباشند!


گرچه برخلاف رویه معمول فیلم‌های هالیوود، منجی در این فیلم شرقی است اما خود به دست غرب نجات یافته – از اعماق آب‌های یخ زده شمالی كشف می‌شود و از دست شاهزاده كنترل‌كنندگاه آتش به در برده می‌شود. مؤلفه دیگر وجود نقش و نگار، خالكوبی بدن، سر و پیشانی وی است كه همه اذكار و اوراد كابالی است و در هنگام مدیتیشن و رزم به او قدرت می‌بخشد. در این فیلم هم نجات بخش بشریت، شر را نابود نمی‌كند زیرا، از نگاه یهود وجود شر برای این عالم ضروری است و فقط باید آن را كنترل كرد نه این كه با نابودی آن مسئله را حل كرد.

نكته‌ای كه به این بهانه باید مورد توجه قرار گیرد اتحاد استراتژیك جبهه فرهنگی صهیونیزم با سركردگی هالیوود با جریان‌های شرقی است كه از لحاظ تمدنی بسیار شبیه ایران هستند و همین قرابت اگر شفافیت‌سازی نشود ممكن است به جذب جوانان این ملت بزرگ به شبه عرفان‌های وارداتی شرقی بیانجامد. برای آنها مهم نیست كه جوان مسلمان مسیحی شود یا هندو مهم این است كه مسلمان نباشد.

انتشار:1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 9:58
آموزش و تحقيقات



    جهان سال 2012 به پایان می رسد !

این افراد که از جمله آنان می توان به \"ایملیو گالاگا موریتا\" نماینده کمیته ملی تاریخ در ایالت \"چیباس\" مکزیک اشاره کرد، 23 دسامبر 2012 را روز و زمان دقیق پایان جهان اعلام کرده اند. آنان معتقدند که دست نوشته ای که 5500 سال پیش بر روی تابلوهای سنگی نوشته شده بود، حاکی از آن است که سال 2012 زمان دقیق پایان جهان است.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از پانا، در پی وقوع انقلاب های پی در پی در کشورهای عربی و پس از آن زلزله عظیم در ژاپن، یک بار دیگر بازار حرف و حدیث هایی در مورد پایان جهان رونق یافت.

زمان دقیق پایان جهان از قدیم الایام و در ادیان مختلف از موضوعاتی بوده که مورد بحث و بررسی قرار می گرفت اما هیچ گاه پاسخ قاطع و یا قانع کننده ای در این باره توسط این ادیان ارائه نشده است.

در همین حال بسیاری از فیلم های سینمایی تولید شده در چند دهه اخیر در کشورهای مختلف جهان نیز به این موضوع پرداخته اند. تعدادی از این فیلم های تولید شده در ایالات متحده آمریکا سال 2012 را زمان پایان جهان اعلام کرده اند. تولید کنندگان این فیلم های سینمایی بر اساس تمدن "مایا" که از ریشه سرخ پوستان ساکن مناطق جنوب شرقی مکزیک نشات گرفته، این زمان را مطرح کرده اند.

این در حالی است که پس از تولید و پخش چنین فیلم هایی، بسیاری از اساتید تاریخ و کارشناسان مسائل آثار نظریه پایان جهان در سال 2012 را رد کرده و آن را توهماتی نادرست دانستند.

اما این روزها که سلسله اعتراضات و انقلاب های گسترده در کشورهای مختلف عربی موجب سقوط رژیم های دیکتاتوری مانند تونس و مصر و نیز بر هم ریختن اوضاع داخلی دیگر کشورهای عربی همچون لیبی، بحرین، یمن، عربستان، اردن و غیره شده و از سوی دیگر نیز زلزله عظیم ژاپن رخ داده، حرف و حدیث هایی در مورد پایان جهان مجددا مطرح شده است و مدافعان نظریه پایان جهان در 2012 یک بار دیگر نظریه خود را با قوت مطرح می کنند و با استناد به حوادث جاری در جهان عرب و ژاپن، بر صحت نظریه خود تأکید می کنند.

این افراد که از جمله آنان می توان به "ایملیو گالاگا موریتا" نماینده کمیته ملی تاریخ در ایالت "چیباس" مکزیک اشاره کرد، 23 دسامبر 2012 را روز و زمان دقیق پایان جهان اعلام کرده اند. آنان معتقدند که دست نوشته ای که 5500 سال پیش بر روی تابلوهای سنگی نوشته شده بود، حاکی از آن است که سال 2012 زمان دقیق پایان جهان است.

انتشار:1389/12/23

www.antidevil.net

سه شنبه 24/12/1389 - 9:56
طنز و سرگرمی

فقط اینقدر تا عید مونده

 http://hemmatmehdi.persiangig.com/image/123.jpg

دوشنبه 23/12/1389 - 16:44
داستان و حکایت

تپه توبره ها

 

متوکل عباسی می کوشید با اتکاء بر نیروی نظامی خویش مخالفانش را بترساند.به همین جهت ، یک بار لشگر خود را - که به نود هزار تن می رسیددستور داد که توبره اسب خویشش را از خاک سرخ پر کنند و در صحرای وسیعی ، آنها را روی هم بریزند.سربازان به فرمان متوکل عمل کردند و از خاک های ریخته شده ، تپه بزرگ به وجود آمد، که آنرا تپه توبره ها نامیدند. متوکل بر بالای تپه رفت و امام هادی علیه السلام را به نزد خود فراخواند و گفت : ((شما را خواستم تا لشگر مرا تماشا کنی ! به علاوه ، او دستور داده بود همه ، لباس های جنگ بپوشند و سلاح بر گیرند و با بهترین آرایش و کاملترین سپاه از کنار تپه عبور کنند.منظورش ترسانیدن کسانی بود که احتمال می داد بر او بشورند و در این میان بیشتر از امام هادی علیه السلام نگران بود که مبادا به پیروانش ‍ فرمان نهضت علیه متوکل را بدهدحضرت هادی علیه السلام به متوکل فرمود:- آیا می خواهی من هم سپاه خود را به تو نشان دهم ؟متوکل پاسخ داد:- آری !امام دعایی کرد! ناگهان میان زمین و آسمان از مشرق تا مغرب از فرشتگان مسلح پر شد. خلیفه از مشاهده این منظره غش کرد! وقتی که بهوش آمد، امام هادی علیه السلام به او فرمود:- ما در کارهای دنیا با شما مسابقه نداریم ما به کارهای آخرت (امور معنوی ) مشغولیم ، آنچه درباره ما فکر می کنی درست نیست

دوشنبه 23/12/1389 - 16:39
سياست

اغتشاشات در ایران،انقلاب در مصر و کشورهای منطقه؛ شباهت ها، تفاوت ها


بسم الله الرحمن الرحیم

خاورمیانه ،شمال آفریقا و بالاخص کشورهای اسلامی منطقه، امروز با شرایط کاملا جدیدی مواجه اند. نوعی بیداری و خروش که شاید در دهه های اخیر و بلکه قرن های اخیر نادر و بلکه نایاب بود، به یکباره کشورهای مختلف منطقه را فرامیگیرد، مردم بر علیه دیکتاتور ها به پا میخیزند، و از وابستگی و سرافکندگی حاکمیت خود به استکبار اظهار نفرت میکنند.مردم مصر به یکباره و با نحوی تعجب برانگیز و به صورت متحد بر علیه دیکتاتور حاکم بر کشورشان که در حدود سی سال بی وقفه بر مسند حکمرانی نشسته بود به پا میخیزند و او را در کمتر از سه هفته سرنگون می کنند.در لیبی ،یمن و بحرین نیز اقدامتی مشابه توسط مردم علیه حکومت شاهنشاهی موجود صورت میگیرد.نیز در سال 1388 یعنی یکسال پیش از این تحرکات عظیم در منطقه،در جریان دهمین انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان، با ادعای دو تن از نامزدها مبنی بر تقلب در انتخابات،اغتشاشاتی در برخی شهرهای کشور به خصوص تهران پیش میاید که رهبر انقلاب از آن با عنوان فتنه یاد میکند، فتنه ای با وجود فضای غبارآلود آن، شناخت حق و باطل از آن سخت و دشوار است. رهبران مخالفین در ایران، اعم از نامزدهای مدعی تقلب، و متفکرین خارج نشین، انقلاب ها(اعم از موفق و ناموفق) در کشورهای منطقه را به دلیل شباهت هایی همچون اعمال محدودیت های ارتباطی و فیلترینگ دنباله ی اغتشاشات در ایران در جریان پس از انتخابات میدانند، در حالی که جبهه ی مقابل این اتفاقات را دنباله ی قیام مردم ایران در سال 1357 و به قول حضرت امام خمینی (ره) "صدور انقلاب" میدانند. نوشتار پیش رو با هدف تبیین شباهت ها و تفاوت های مخالفت ها و انقلاب های صورت گرفته در کشورهای منطقه با اغتشاشات پس از انتخابات دهم با نگاهی مستقل و فراجناحی نگاشته شده است.


ماهیت حاکمیت

تشریح نوع حکومت حاکم در بین کشورهای منطقه در نیل به هدف این نوشتار،مساله ای حیاتی است.در کشور مصر،که انقلاب صورت گرفته بصورت مقطعی با موفقیت انجام شد، در طول بیش از سه دهه،حسنی مبارک در مسند حاکم نشسته و پیش از آن نیز محمد انور سادات به مدت یازده سال حاکمیت این کشور را به عهده داشته است.هیچ نوعی از جمهوریت در این کشور مشاهده نمی شود و حسنی مبارک نیز که به ظاهر ریاست جمهوری را به عهده داشت،در چندین دوره ی پیاپی و حتی بدون داشتن رقیب در انتخابات بصورت فرمایشی دوباره انتخاب میشد.نوع حاکمیت در نظام مصر،شباهت بسیار زیادی به شیوه ی حکومت دیگر حاکمان منطقه که به صورت شاهنشاهی عهده دار حاکمیت هستند داشت.مردم مصر در طول دهه های متمادی هیچ نقشی در تعیین رهبران و نمایندگان خود نداشته اند.نیز این شرایط در مورد یمن، لیبی، عربستان، امارات متحده، قطر، و بحرین نیز صادق است.حکومت به صورت فرمایشی و موروثی در این کشورها از فردی به فردی دیگر منتقل میشود و ریاست دولت به هیچ وجه منوط به رای جمهوریت نیست. دقیقا چنین شرایطی در ایران پیش از انقلاب نیز وجود داشته است. پس از انقلاب اسلامی، جمهور مردم با انتخابات، نمایندگان مجلس، و شخص رئیس جمهور را انتخاب، و حتی با رای مستقیم به اعضای مجلس خبرگان، رهبر کشور را انتخاب میکنند. لذا نقش جمهوریت کاملا در نظام جمهوری اسلامی پراهمیت و اساسی است.


مطالبه ها و قانون

تبیین مطالبه ها در اغتشاشات داخلی در ایران، و مخالفت ها و انقلاب ها در کشورهای منطقه حائز اهمیت است. در جریان پس از انتخابات، ادعای تقلب در انتخابات مطرح شد. پیگیری و مطالبه ی حقوق نامزدها در چنین مواقعی، در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیشبینی شده و راهکارهای قانونی مستقل برای آن تعریف شده اند. بر فرض صحت تقلب در انتخابات، مطالبه ی حقوق نامزدها از طریق قانون رسمی کشور ممکن بوده و نیازی به خروج از حد و مرز قانون نبود. پس از گذشت مدتی از انتخابات، مطالبات معترضین از ادعای تقلب فاصله گرفت و قلب نظام حاکم و اصل تئوری نظام اسلامی را نشانه گرفت. در شعارهای معترضین و اغتشاش گران شعارهای بنیادی علیه مبانی اصلی انقلاب اسلامی نظیر تقارن اسلامیت و جمهوریت و اصل ولایت فقیه مطرح میشد و نیز همزمان از جمعیت اغتشاش گران نیز کاسته میشد. شعارهای مطرح شده در مدت اغتشاشات شباهتی انکارناشدنی به جریان های مخالف امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی نظیر طرفداران بنی صدر، سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و ملی گرا ها و نهضت آزادی داشت.گویی هدف از اغتشاشات صرفا مخالفت با آرمان ها و اصول مبنایی انقلاب اسلامی بوده و بحث انتخابات تنها بهانه ای برای آن بوده است. در مقابل در کشورهایی مثل مصر و لیبی، با توجه به ساختار دیکتاتوری و شاهنشاهی حاکم، هیچ راهکار قانونی برای مطالبه ی حقوق معترضین وجود نداشته و مردم از کمترین حق خود که حق تعیین سرنوشت خود و کشور خود می باشد محروم بوده اند و برای بازپس گرفتن این حق مسلم، راهی به جز مخالفت آشکار با اصل حاکمیت نداشته اند.


نوع اغتشاشات

در اغتشاشات صورت گرفته در کشورمان، حمله به اماکن عمومی همچون بانک ها، مسجد ها و ادارات به دفعات تکرار شد. وسائل نقلیه ی عمومی طعمه ی حریق و تسهیلات فراهم شده توسط شهرداری همچون تابلوها، حائلهای خطوط خیابانها و ... مورد تخریب قرار گرفت. حتی خودروهای شخصی پارک شده در خیابان ها که متعلق به ساکنین منطقه بود از تخریب بی بهره نماند. حال آنکه در تحرکات صورت گرفته در کشورهای عربی منطقه مطالبات مردم از طریق تجمعات و درگیری با ارتش و نیروهای حکومتی -بدون تخریب اموال عمومی- پیگیری میشد. خود این موضوع می تواند حاکی از تفاوت در قشر معترضین در داخل ایران در قیاس با کشورهای منطقه باشد.


فیلترینگ

در هر دو مورد قیاس، فیلترینگ و محدود کردن وسائل ارتباطی از جمله اینترنت و پیامک به چشم میخورد. با این تفاوت که در حوادث پس از انتخابات در ایران، سانسور با هدف خاموش کردن آتش فتنه ،عدم تعمیق آن و جلوگیری از نشر اکاذیب و اخبار نادرست هدفدار توسط گروه های مغرض صورت می گرفت، در حالی که سانسور و فیلترینگ در کشورهای عربی در حال انقلاب با هدف سرکوبی قیام های خودجوش مردمی و عدم اطلاع رسانی به سایر نقاط کشور انجام میشد. در کشورمان سانسور متوجه "فتنه گران"  بود، که در مواردی نیروهای به ظاهر وابسته به نظام نیز در آن دسته قرار میگرفتند. نمونه ای از این مساله را در فیلتر کردن سایت نویسنده ی تندرویی همچون حسین قدیانی (که وبلاگ او به ظاهر جایگاه حمایت از نظام، و در باطن مرکز فتنه انگیزی و تحریک و دفاع منفی بود) و جلوگیری از نشر نشریاتی که توسط یکی از نزدیکان رئیس جمهور منتشر می شدند اشاره کرد. نیز اطلاع رسانی در خصوص جریان اغتشاشات به طور منطقی و طی مباحثات آزاد و مناظرات زنده و آشکار توسط رسانه ی ملی انجام میشد و سانسور در این اثنا صرفا متوجه آتش افروزان میدان اغتشاشات بود که هدفی جز تیره تر کردن اوضاع نداشتند.


نقش روحانیت ،علما و رهبری دینی

با توجه به اینکه اکثریت جمعیت کشورهای مذکور را مسلمانان تشکیل میدهند، نقش علما ، روحانیون و رهبران دینی در این قیام ها نقشی مهم است. در کشور مصر، به دلیل عدم استقلال طبقه ی روحانیون به خصوص علمای الاظهر مصر اگرچه سکوتی نسبی طبقه ی روحانیون مصری را فراگرفته بود،اما حمایت روحانیون و علمای اسلامی آن کشور از قیام های صورت گرفته مشهود بود و رهبران گروهی همچون اخوان المسلمین نیز به کرات حمایت خود از مطالبات مسلم مردم را اعلام کرده بودند. در حوادث پس از انتخابات، در کشور ایران مراجع تقلید نسبت به اهداف اغتشاش گران اعلان برائت کرده و خروج از قانون مداری و توهین به مبانی اصلی انقلاب همچون ولایت فقیه و شعار جمهوری اسلامی را محکوم کرده بودند. طبقه روحانیون و حوزه های علمیه ی مختلف کشور نیز به کرات بر علیه اغتشاشگران جبهه گیری کرده و به لزوم پایبندی به اسلام و ارزشهای الهی تاکید کرده و میکنند.


نقش مستکبرین

در جریان حوادث پس از انتخابات ، سران استکبار جهانی از جمله آمریکا،انگلیس و اسرائیل، بارها حمایت خود را از اغتشاشات داخلی ایران و اغتشاشگران علنی ابراز کرده اند. از اختصاص بودجه های میلیون دلاری برای کمک به اغتشاش گران گرفته تا بکار گرفتن رسانه ها و تشکیل تلویزیون های ماهواره ای برای کنترل،تشدید و هدایت جریان اغتشاشات. به کار بردن الفاظی همچون "شجاع" ،"دوست" ، "آزادیخواه" از سوی کشورهای فوق الذکر برای اغتشاشگران و رهبران آنها در داخل ایران در فضایی صورت میگیرد که آن دول منحوس تا روزهای پایانی انقلاب مصر از حسنی مبارک و حکومت او به شدت حمایت کرده و روزی نبود که فرستاده های آمریکایی به سرکوب قیام مردم مصر علیه حسنی مبارک و نیز مردم کشورهای دیگر علیه حاکمان نیندیشند. مسئولین اسرائیلی و آمریکایی از نگرانی شدید خود نسبت به تحرکات منطقه آن هم به صورت علنی سخن میگویند و مواضع آنها در این مدت کوتاه، شدیدا به مواضعشان در مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران شباهت دارد. چنانچه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اسرائیل نیز از نگرانی خود نسبت به تکرار انقلاب اسلامی ایران در مصر و کشورهای منطقه به صراحت سخن میگوید. به خلاصه میتوان گفت که نقش دولتهای مستکبر دنیا نظیر آمریکا و اسرائیل در قبال تحرکات داخل ایران و تحرکات منطقه کاملا نسبت عکس دارد و آنها تحرکات منطقه را پیامد انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357 میدانند، و قیام های صورت گرفته را ناشی از پیروزی های مشهود جمهوری اسلامی در ایستادگی در مقابل جبهه ی استکبار میدانند.


استکبار ستیزی

پس از تبیین نقش استکبار جهانی در تحرکات منطقه و مقایسه ی آن با اغتشاشات پس از انتخابات، تشریح موضع متعرضین مورد قیاس در قبال استکبار ضروری به نظر می آید. در جریان انقلاب ها و قیام های صورت گرفته در بین کشورهای اسلامی شمال آفریقا و کشورهای عربی، استقلال طلبی یکی از مهمترین خواسته های ملل بوده است. مردم کشورهای منطقه با پی بردن به نقش کشورهایی نظیر آمریکا و اسرائیل در پابرجایی حکومت ظالمان و استقرار دیکتاتوری در کشورشان، از همان آغاز قیام علیه حاکمان، بر وجوب استقلال و استکبار ستیزی اصرار کرده اند.مردم مصر که پشتیبانی های کشورهای مستکبر به خصوص آمریکا و اسرائیل را از حسنی مبارک به وضوح مشاهده میکردند، روز به روز بر شعارهای استکبارستیزانه ی خود می افزودند و حتی در اثنای تظاهرات خود باری به سفارت اسرائیل هجوم بردند که منجر به کشته شدن یکی از کارمندان آن سفارت نیز شد. در اقدامی دیگر که از خشم ملت مصر علیه به تاراج رفتن منافع ملی شان به سود کشورهایی مثل آمریکا و اسرائیل سرچشمه میگرفت، لوله ی گازی که ذخیره های ملی مصریان را به حلقوم نامبارک صهیونیست ها می ریخت مورد هدف معترضین قرار گرفت و منفجر شد. نیز در باقی کشورهای منطقه نیز انزجار مردم معترض علیه استکبارگران مشهود و هویدا است. حال آنکه در حوادث پس از انتخابات، هر از چند گاهی شعاری همچون "اوباما،اوباما، یا با اونها، یا با ما" و یا "نه غزه نه لبنان ..." که حاوی حمایت تلویحی از نظام اسرائیل و بی تفاوتی نسبت به رفتار آن رژیم بود شنیده میشد و نه تنها رهبران اغتشاشگران در طول این مدت از جبهه ی استکبار برائت نجسته اند، بلکه از برخی حاکمان کشورهای عربی نیز برای پیشبرد اهداف خود کمک های مالی دریافت نموده اند. روند تحرکات رهبران اغتشاشات در داخل کشور کاملا برطبق میل و علاقه ی دشمنان مسلم این ملت همچون آمریکا و اسرائیل بوده است و حمایت های بی دریغ آن دول خود شاهد این ماجراست.


حضور مردم و جمهوریت

یکی از تفاوت های اصلی اغتشاشات پس از انتخابات در کشورمان با قیام های مردمی در کشورهای عربی بحث حضور جمهور مردم در صحنه است. در حوادث پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری، سه تن از نامزدان شکست خورده در انتخابات با طرح دعوی تقلب صحت انتخابات را زیر سوال بردند.یک تن از آنها -آقای محسن رضایی-پس از پیگیری موضوع از طرق قانونی پس از اقرار به صحت انتخابات از شکایت خود انصراف و به نامزد منتخب مردم -آقای محمود احمدی نژاد-تبریک گفت. اما دو نامزد دیگر یعنی آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی کماکان بر مواضع خود اصرار کرده و بدون پیگیری موضوع از طریق قانونی،خواستار ابطال انتخابات شدند. با توجه به غبارآلود شدن فضا و پیچیده تر شدن اوضاع و پنهان شدن باطل در لباس حق، قشری از طرفداران نامزدهای مدعی تقلب، با توجه به علاقه ی خود به نامزد مربوطه و تحت تاثیر جوسازی های صورت گرفته و به خواست آن دو نفر، در برخی شهرها به خیابانها آمدند و ندای اعتراض سر دادند. در روزهای آغازین بعد از انتخابات در تهران جمعیت تظاهر کنندگان در حدود یک تا دو میلیون نفر بودند، و در برخی شهرهای بزرگ کشور نیز عده ای از هواداران نامزدهای معترض در خیابان ها حاضر شدند. بزرگترین مطالبه ی جمعیت معترض پیگیری اتهام تقلب در انتخابات و بازشماری و بازرسی آراء بود. دو نامزد معترض نیز در ابتدای کار صرفا با بهانه قرار دادن بحث تقلب هواداران خود را به خیابان ها میخواندند. با گذشت زمان، حقایق روشن تر و اهداف برخی سران مخالفین هویدا تر شد. از ورای بهانه ای به نام تقلب، بوی جاه طلبی و لجبازی و عناد با اصل نظام اسلامی به مشام می رسید و آرام آرام مردم با خواسته های غیر منطقی، غیر قانونی و ساختار شکنانه ی رهبران اغتشاشات آشنا شدند. به تدریج در تظاهرات بعدی از جمعیت معترضین و پیروان سران مخالفان کاسته میشد، تا جایی که دیگر میتوان مطمئن بود حساب اغتشاشگران از حساب جمع کثیری از رای دهندگان در انتخابات دهم به آن دو نامزد جداست. در روز عاشورا، هفتم دی ماه 88، که شاید بتوان از آن به مهمترین و بزرگترین اشتباه اغتشاشگران نام برد، در روزی که تمامی شیعیان برای آن حرمت و قداست قائلند، غافلین به اغتشاشات ادامه داده و شعارهایی را علیه مبانی اصلی اسلام و انقلاب نظیر حکومت اسلامی و ولایت فقیه سردادند و توهین هایی ناروا نیز به شخص حضرت امام رحمه الله علیه و رهبر انقلاب صورت گرفت. قابل ذکر است این اقدامات و اجتماعات صرفا در شهر تهران و عده ی انگشت شماری از شهر های کشور آن هم به صورت پراکنده و کم عده صورت گرفت،که قشر اغتشاشگران در این روز نیز بیشتر از طبقه ی سرمایه دار یا دین گریز یا غافلین پیرو جو بود. نهم دی ،دو روز بعد، روزی بود که جمع عظیمی از ملت ایران، آن هم نه تنها در برخی شهرهای بزرگ، بلکه در تمامی کشور و از تمامی اقشار در یک راهپیمایی چند ده میلیونی از اغتشاشگران و سران آنها اعلام برائت و انزجار کردند. راهپیمایی ای که بیگانگان با انقلاب و امام آن را "راهپیمایی حکومتی" خواندند و سعی بر کم اهمیت نمودن آن در اذهان عموم با بهانه هایی همچون حضور راهپیمایان به بهانه ی ساندیس،ساندویچ، سهام عدا­لت و .... داشتند، همچون پتکی عظیم ماشین پوشالی فتنه را خرد و به ناآرامی های چند ماهه ی جامعه پایان داد. علاوه بر نهم دی،حضور گسترده ی اقشار مختلف جامعه در راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه سال 88 و سال 89 نیز بسیار حائز اهمیت بود. به راستی این حضور چند ده میلیونی در تمامی شهرها اعم از کوچک و بزرگ کشور نشانه ی چیست؟ آیا در نظام های مبتنی بر دموکراسی، این حضور عظیم مردم و آن هم بدون هیچ مزد و اجری در صحنه ی سیاسی کشور، بر مردم سالاری و موفقیت آن نظام در تحقق جمهوریت تعبیر نمی شود؟ آیا حضور هشتاد و پنج درصدی جمهور مردم در صحنه ی انتخابات ، آن هم در شرایطی که تمامی گروه ها و جریانات مخالف جمهوری اسلامی بر تحریم انتخابات پافشاری میکردند، جز به معنی مقبولیت آن نظام است؟

در کل میتوان به تحقیق گفت که انقلاب ها و قیام های در حال انجام در گوشه و کنار منطقه، همان آوای صدور انقلاب اسلامی ایران است که بت بزرگ استعمار را در هم شکست و امکان حصول استقلال را در جهان به ظاهر تحت سلطه ی ابرقدرت ها را به همگان ثابت کرد. انقلابی که دست های پلید بیگانگان را از منافع و ذخایر ملی کشور قطع و شیرینی عزت و خودکفایی را به کام مردم اش نشان داد. انقلابی که سالهاست با وجود تحریم ها و هجمه های مختلف اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حمله های هدفمند رسانه ای، هر روز بیش از پیش بر خودکفایی در عرصه های مختلف میفزاید و با تکیه بر ارزش های الهی و با توکل به خداوند متعال،در صحنه ی بین المللی ندای توحید و انتظار سر میدهد. نشانه های تحقق آرمان حضرت امام رحمه الله علیه که صدور انقلاب بود، امروز به وضوح قابل مشاهده اند و جهان به تدریج محیای حضور منجی موعود عجل الله تعالی فرجه میشود تا همگان از حلاوت وجود مبارکش بهره مند گردند.


منبع: وبلاگ جویای حقیقت
دوشنبه 23/12/1389 - 16:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته