• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5258
تعداد نظرات : 1199
زمان آخرین مطلب : 3640روز قبل
آلبوم تصاویر
هوایی که ما تنفس می کنیم از طریق دهان یا بینی خارج می شود اما فشاری که بینی وارد می کند بسیار کمتر از آن است که قادر به باد کردن یک بادکنک باشد اما از آنجایی که هیچ چیز غیر ممکن نیست همین عضو کوچک هم می تواند خلاف نظر همه شگفت انگیز شود.

"جمال تکشلاشویلی" اهل گرجستان فردی است که متفاوت ترین بینی دنیا را دارد اما تفاوت این بینی از نظر شکل نیست بلکه توانی بیشتر از دهان یک فرد عادی دارد.این مرد می تواند به راحتی کیسه های آب جوش را با بینی اش باد کند.



همانطور که می دانید کیسه های اب جوش از جنس های ضخیمی ساخته شده اند و باد کردن ان ها با دهان هم کار ساده ای نیست اما "تکشلاشویلی" کسی است که رکورد باد کردن کیسه آب جوش با بینی را در اختیار دارد.

این مرد دارای شش های بسیار قوی است و پزشکان اعتقاد دارند عضلات داخلی بدنش به قدری قدرتمند شده اند که اگر در دست های او جمع شوند قدرتی برابر با تانک را به او می دهند زیرا تمام نیروی خارج کردن هوا از بینی از  عضلات شش گرفته می شود.

این جوان 23 ساله در سال 2009 توانست در عرض یک دقیقه سه کیسه اب جوش را تا حد انفجار باد کند و همین راهی بود تا نامش وارد کتاب رکوردهای گینس شود. این جوان که یک مربی جودو است راز بینی قدرتمندش را ورزش بسیار و نرمش های هوازی می داند.


يکشنبه 23/4/1392 - 15:19
رمضان
  ماه رمضان چند روزی است که آغاز شده است و اکثریت مردم روزه دار هستند اما روزه داری مسائلی را نیز به همراه دارد که مهمترین آن ها تشنگی است و با توجه به طولانی بودن روز در بسیاری از روزه داران به وجود می آید. بهترین راه برای جلوگیری از تشنگی در طول روزه داری این است که هنگام سحر و افطار از نوشیدنی های مناسب استفاده کنید.

نوشیدنی های خوب برای سحری

سحر زمانی است که باید بدن را آمده برای 17ساعت روزه داری کنید به همین علت باید از بهترین و مقوی ترین مواد غذایی و البته نوشیدنی های مناسب استفاده کنید تا در طول روز به هیچ عنوان تشنه یا گشنه نشوید.

** آب همیشه به عنوان بهترین نوشیدنی در هر زمانی شناخته میشود و در هنگام سحر نیز سعی کنید بیشتر آب استفاده کنید. البته دقت داشته باشید که آبی که می نوشید نباید خیلی خنک یا گرم باشد و ابی با دمای اتاق برای رفع تشنگی بهترین گزینه است.

** برای آنکه در طول روز از تشنگی فرار کنید، می توانید چند قطره لیموترش در آب خود بچکانید. این محلول معجزه ای برای روزهای گرم تابستان و فرار از تشنگی در هنگام روزه داری است.

** یکی از بهترین جایگزین های آب برای افرادی که در طول روز بسیار تشنه می شوند عرق کاسنی است. اگر در طول روز تشنه می شوید می توانید هنگام سحر به جای آب از عرق کاسنی استفاده کنید.

** در کنار نوشیدنی های مناسب برخی از نوشیدنی های نیز ممنوعه هستند و باید از مصرف کردن آن ها جدا پرهیز کنید. یکی از نوشیدنی های ممنوعه هنگام سحر چای پر رنگ است که باعث می شود آب بدن در طول روز کاسته شده و تشنگی به سراغ روزه دار آید.

نوشیدنی های مخصوص افطار

پس از 17 ساعت عبادت و روزه داری، افطار زمانی است که باید قوای از دست رفته بدن را به آن بازگردانید به همین علت استفاده از نوشیدنی های مقوی و سرشار از ویتامین لازم است. البته دقت داشته باشید شما می توانید از این نوشیدنی ها در زمانی بین افطار تا سحر استفاده کنید.

** سعی کنید همیشه روزه خود را با یک نوشیدنی افطار کنید و بهترین گزینه ها برای باز کردن روزه چای، شیر گرم و آب جوش هستند. مایعات سریعا قوای بدن را به آن باز می گردانند همچنین دستگاه گوارش را آماده برای دریافت مواد غذایی می کنند.  

** به هیچ عنوان از نوشیدنی های سرد و تگرگی استفاده نکنید. تحقیقات پزشکی حاکی از آن است که نوشیدنی های سرد بعد از مدت طولانی که هیچ چیزی نخورده اید می توانند دستگاه گوارش و اندام های داخلی بدن را دچار مشکلات گوناگون کنند.

** برای زمان میان افطار و سحر از آب میوه های طبیعی استفاده کنید تا هم عطش شما برطرف شود و هم ویتامین های لازم وارد بدن شوند. استفاده از آب هندوانه بهترین گزینه برای روزه دارانی است که احساس تشنگی آن ها بعد از افطار همچنان باقی مانده است.

** سعی کنید در طول ماه مبارک رمضان نوشابه و تمامی نوشیدنی های گاز دار را فراموش کنید. این نوشیدنی های نیاز به معده ای فعال برای هضم شدن دارند اما زمانی که معده شما به خاطر روزه داری کم کار شده دیگر توانی برای هضم نوشابه باقی نمی ماند.
يکشنبه 23/4/1392 - 15:16
دانستنی های علمی
دست خودتان نیست، گاهی بی‌آنکه بخواهید، اوضاع از دست‌تان خارج می شود. منظورمان زمانی است که اتفاقی باعث عصبانیت شما می‌شود و حرف یا رفتاری را نشان می‌دهید که بعدها از گفتن یا انجام‌ آن پشیمان می‌شوید.

 

 گاهی آنقدر غمگین می‌شوید که حتی می‌خواهید از همسرتان فاصله بگیرید، اما در آن لحظه انگار کسی دکمه‌ای را در وجودتان فشار داده تا عصبانی، آشفته، ناراحت یا مضطرب شوید. حتما می‌پرسید چطور می‌توان چنین دکمه را غیرفعال کرد. اجازه دهید برای شروع 9 قدم مفید را برای  9 روز به شما معرفی کنم. این قدم‌ها کمک می‌کنند تا تحت تاثیر ناگهانی موقعیت‌ها قرار نگیرید.

روز اول

شکلات بخورید: در نگاه اول، این خوراكی‌های خوشمزه غیر قابل مقاومت به نظر می‌رسند، اما پس از مدتی دیگر اصلا توجهی به آنها نمی‌كنیم. وقتی بدون فكر اقدام به خوردن می‌كنیم، مزه‌ها و بوهای فوق‌العاده‌ای را از دست می‌دهیم. به عنوان مثال، یك قطعه شكلات بیش از110 طعم مختلف دارد. به طور معمول چند طعم از آنها را چشیده‌ایم؟ برقراری ارتباط مجدد با حس‌هایتان، قلب هوشیاری به شمار می‌رود. پس چرا این تمرین شكلات خوردن هوشیارانه را امتحان نکنید تا به شما كمك كند یاد بگیرید دوباره از غذاهای‌تان لذت ببرید؟
 
روز دوم

به پیاده‌روی كوتاهی بروید: یك پیاده‌روی خوب می‌تواند اعصاب متشنج شما را تسكین دهد. پس چرا امروز به یك پیاده روی 5 تا ۱0 دقیقه‌ای نمی‌روید؟ لازم نیست به جای خاصی بروید یا عجله کنید. هدف فقط این است كه تا حد ممكن هوشیار باشید، همینطور كه پاهای‌تان بر زمین فرود می‌آیند آگاهانه بر آنها تمرکز كنید و حركت سیال تمام عضلات و تاندون‌های پاهای‌تان را احساس كرده و به همه مناظر، صداها و بوها توجه كنید. ممكن است رنگ قرمز توت‌ها را روی درختان و بوته‌ها ببینید. ببینید آیا می‌توانید نسبت به تمامی حس‌های‌تان باز و پذیرا باشید: بوی رطوبت برگ‌های بهاری را استشمام كنید،قطرات باران را روی سرتان احساس كنید و نسیم را روی صورت‌تان ببینید چطور نور و سایه به شكلی غیرمنتظره جایگزین یكدیگر می‌شوند.

روز سوم

تمرین 3دقیقه‌ای تنفس انجام دهید: ذهن وقتی که در آرامش باشد بهتر از ذهنی که پر از مشغله است فکر می‌کند. هنگامی كه خشمگین، خسته، مضطرب یا تحت استرس هستیم یادآوری اینكه چرا باید آرامش خود را حفظ كنیم بسیار دشوار است. در چنین مواقعی احساس می‌كنیم انگار تمام زمین و زمان تنها برای آزار دادن‌مان خلق شده‌اند.

در این تمرین در یک محیط آرام در حالتی که راحت هستید می‌نشینید. چشمان‌تان را بسته یا اگر می‌خواهید نیمه بسته نگاه داشته و به گذر آرام و بی‌صدای نفس از بینی به سینه سپس به شکم و راه برگشت آن توجه می‌کنید. در این تمرین مطمئنا افکار مختلف توجه شما را از نفس منحرف می‌سازد. اشکالی ندارد! طبیعی است که افکار دائما در ذهن ظاهر شوند فقط کافی است که هردفعه مهربان‌تر از دفعه قبل به نفس‌تان فکر کنید. ذهن تنها کودک بازیگوشی است که نیاز به کمک دارد.
روز چهارم
كار لذت‌بخشی انجام دهید: هر روز در زندگی‌مان خستگی، استرس و غم به سادگی می‌توانند بر ما غلبه كنند. ممكن است حالت «بی‌لذتی» را تجربه كنید یعنی نمی‌توانید از زندگی لذت ببرید. یعنی چیزهایی كه قبلا از آنها لذت می‌بردید اینك برای‌تان بی‌تفاوت هستند. می‌توانید با انتخاب یك یا 2 مورد از موارد زیر شروع كنید (یا شاید موارد دیگری به ذهن خودتان برسد). با بدن‌تان مهربان باشید، دوش آب گرم بگیرید، چرت بزنید، بدون اینكه احساس گناه كنید غذای مورد علاقه‌تان را بخورید و نوشیدنی مورد علاقه‌تان را بنوشید. كاری را انجام دهید كه از انجامش لذت می‌برید. به ملاقات دوستی بروید یا به او تلفن كنید‌ (به ویژه اگر مدتی است با او ارتباط نداشته‌اید)، هر آنچه را لازم دارید جمع كنید تا بتوانید به سرگرمی مورد علاقه‌تان بپردازید، كمی ورزش كنید، كیك بپزید، مطلبی بخوانید كه برایتان لذت‌بخش است، به موسیقی‌ای گوش دهید كه مدتی است نشنیده‌اید.
روز پنجم

تمرین هوشیاری نسبت به صداها و افكار را انجام دهید: این تمرین به خوبی می‌تواند به ما نشان دهد كه چگونه افكاری در ذهن پدیدار می‌شوند كه به سادگی می توانند ما را درگیر خود کند. به محض اینكه این موضوع را در عمق قلب خود تشخیص دهید، بسیاری از استرس‌ها و مشكلات‌تان در مقابل چشمان‌تان ناپدید خواهند شد. این تمرین شباهت‌های میان صداها و افكار را آشكار می‌سازد. گرچه انگار ما هیچ كنترلی بر پیدا شدن آنچه پیرامون‌مان می گذرد نداریم، اما به سادگی آنها می‌توانند عواطف نیرومندی را در ما برانگیزند كه با خودمان حمل‌شان می‌كنیم و ما را شكننده و شكست خورده رها می‌كنند. صدای کامیون‌ها، صدای رعد و برق، صدای پرندگان، صدای راه رفتن شما بر چمن‌ها، صدای همسرتان و صدای قلب‌تان و حتی صدای افکارتان.

روز ششم

زنگ هوشیاری برای خودتان تنظیم كنید: چند فعالیت معمولی از قبیل فعالیت‌های زیر را از بین فعالیت‌های زندگی روزمره‌تان انتخاب كرده و آنها را به عنوان «زنگ هوشیاری» تعیین كنید.

- آماده‌كردن غذا: غذا فرصت‌های بسیاری را برای هوشیارتر بودن در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر در حال آماده‌كردن غذا هستید، توجه هوشیارانه‌ای به آنچه انجام می‌دهید معطوف كنید.

- شستن ظرف‌ها: این كار فرصت فوق‌العاده‌ای برای كشف حس‌های بدنی است. اگر معمولا از ماشین ظرفشویی استفاده می‌كنید، برای تنوع هم كه شده ظرف‌ها را با دست بشویید. به جنس ظرف‌ها، دمای آب و بوی مایع ظرفشویی توجه كنید.

-گوش‌دادن به همسرتان: خیلی راحت است كه به سمت همان گفت‌وگوهای قدیمی بروید اما این بار اجازه دهید صدای همسرتان به عنوان یك«زنگ» باشد و علامتی كه به شما كمك كند به آنچه می‌گوید توجه كامل كنید. قبل از هر پاسخی اول حرف‌های او را با تمام احساسات همراه آن کامل بشنوید.

روز هفتم

 قدردانی 10 انگشتی: برای اینكه به ارزش مثبت چیزهای كوچكی كه در زندگی دارید بازگردید، می‌توانید تمرین قدردانی را انجام دهید. در این تمرین 10 چیزی را كه از داشتن‌شان قدردان هستید به یاد آورده و با انگشت آنها را بشمارید. مهم است كه 10 چیز را به خاطر بیاورید، حتی اگر پس از 3 یا 4 مورد ادامه كار برایتان بسیار دشوار شود. این تمرین برای همین طراحی شده است.
 

روز هشتم

در صف چه حالتی دارید: گاهی زندگی شبیه یك صف بسیار طولانی به نظر می‌رسد. حس می‌كنید دل‌تان می‌خواهد فریاد بزنید «پس چرا جلو نمی‌روید‌!»  در این شرایط می‌توانید «تمرین صف شدیدا ناكام‌كننده» را انجام دهید.وقتی در صفی هستید ببینید آیا می‌توانید زمانی كه چیزی مانع جلوتر رفتن شما می‌شود، از واكنش خود آگاه شوید. شاید «اشتباهی» در این صف ایستاده‌اید، و مدام ذهن‌تان درگیر این است كه بهتر است سراغ صف دیگری بروید كه كوتاه‌تر است؟ یك لحظه صبر كنید و از خودتان بپرسید:

• در ذهنم چه می‌گذرد؟
 • در بدنم چه حس‌هایی دارم؟
 • از چه عواطف و تكانه‌هایی در خودم آگاهم؟

هوشیاری این را می‌پذیرد كه برخی تجارب ناخوشایند هستند اما به شما كمك می‌كند 2 بخش عمده رنج را از هم جدا كنید؛رنج اولیه همان علت اضطراب ابتدایی است، مثل احساس ناكامی از اینكه در صفی طولانی ایستاده‌اید. می‌توانید بفهمید كه این كارخوشایند نیست؛ دوست نداشتن این تجربه اشكالی ندارد. رنج ثانویه تمام تلاطم هیجانی‌ای است كه به دنبال آن رخ می‌دهد، مثل خشم و ناكامی و هر فكر و احساسی كه به دنبال آن بیدار می‌شود. ببینید آیا می‌توانید اینها را نیز به وضوح در خودتان تشخیص دهید.

 

روز نهم

زندگی‌تان را احیا كنید: به زمانی در زندگی‌تان فكر كنید كه همه‌چیز كمتر از حالا جنون‌آمیز بود؛ پیش از اینكه یك تراژدی یا افزایش حجم كاری‌تان تمام وجودتان را تحت سیطره خود بگیرد یا شاید زمانی نزدیك‌تر از اینها: قبل از سال تحویل یا تعطیلات تابستان. سعی كنید تا جایی كه می‌توانید با جزئیات تمام فعالیت‌هایی را كه در آن زمان انجام می‌دادید، به یاد بیاورید. اینها ممكن است كارهایی باشند كه به تنهایی انجام‌شان می‌دادید‌؛ خواندن مجله مورد علاقه‌تان پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری(همراه با دوستان یا خانواده‌تان‌) انجام بازی‌هایی نظیر شطرنج تا رفتن به تئاتر یكی از این فعالیت‌ها را انتخاب و برنامه‌ریزی كنید كه امروز یا همین آخر هفته انجامش دهید. ممكن است انجام آن 5 دقیقه تا 5 ساعت زمان نیاز داشته باشد، با اهمیت یا بی‌اهمیت باشد یا همراه با دیگران انجام شود یا به تنهایی انجامش دهید. صبر نكنید تا اینكه دل‌تان بخواهد این كار را انجام دهید؛ فقط انجامش دهید و ببینید چه که می‌شود. وقتش رسیده كه زندگی‌تان را دوباره از نو زنده كنید!

منبع: مجله سیب سبز

يکشنبه 23/4/1392 - 14:57
دانستنی های علمی
دست خودتان نیست، گاهی بی‌آنکه بخواهید، اوضاع از دست‌تان خارج می شود. منظورمان زمانی است که اتفاقی باعث عصبانیت شما می‌شود و حرف یا رفتاری را نشان می‌دهید که بعدها از گفتن یا انجام‌ آن پشیمان می‌شوید.

 

 گاهی آنقدر غمگین می‌شوید که حتی می‌خواهید از همسرتان فاصله بگیرید، اما در آن لحظه انگار کسی دکمه‌ای را در وجودتان فشار داده تا عصبانی، آشفته، ناراحت یا مضطرب شوید. حتما می‌پرسید چطور می‌توان چنین دکمه را غیرفعال کرد. اجازه دهید برای شروع 9 قدم مفید را برای  9 روز به شما معرفی کنم. این قدم‌ها کمک می‌کنند تا تحت تاثیر ناگهانی موقعیت‌ها قرار نگیرید.

روز اول

شکلات بخورید: در نگاه اول، این خوراكی‌های خوشمزه غیر قابل مقاومت به نظر می‌رسند، اما پس از مدتی دیگر اصلا توجهی به آنها نمی‌كنیم. وقتی بدون فكر اقدام به خوردن می‌كنیم، مزه‌ها و بوهای فوق‌العاده‌ای را از دست می‌دهیم. به عنوان مثال، یك قطعه شكلات بیش از110 طعم مختلف دارد. به طور معمول چند طعم از آنها را چشیده‌ایم؟ برقراری ارتباط مجدد با حس‌هایتان، قلب هوشیاری به شمار می‌رود. پس چرا این تمرین شكلات خوردن هوشیارانه را امتحان نکنید تا به شما كمك كند یاد بگیرید دوباره از غذاهای‌تان لذت ببرید؟
 
روز دوم

به پیاده‌روی كوتاهی بروید: یك پیاده‌روی خوب می‌تواند اعصاب متشنج شما را تسكین دهد. پس چرا امروز به یك پیاده روی 5 تا ۱0 دقیقه‌ای نمی‌روید؟ لازم نیست به جای خاصی بروید یا عجله کنید. هدف فقط این است كه تا حد ممكن هوشیار باشید، همینطور كه پاهای‌تان بر زمین فرود می‌آیند آگاهانه بر آنها تمرکز كنید و حركت سیال تمام عضلات و تاندون‌های پاهای‌تان را احساس كرده و به همه مناظر، صداها و بوها توجه كنید. ممكن است رنگ قرمز توت‌ها را روی درختان و بوته‌ها ببینید. ببینید آیا می‌توانید نسبت به تمامی حس‌های‌تان باز و پذیرا باشید: بوی رطوبت برگ‌های بهاری را استشمام كنید،قطرات باران را روی سرتان احساس كنید و نسیم را روی صورت‌تان ببینید چطور نور و سایه به شكلی غیرمنتظره جایگزین یكدیگر می‌شوند.

روز سوم

تمرین 3دقیقه‌ای تنفس انجام دهید: ذهن وقتی که در آرامش باشد بهتر از ذهنی که پر از مشغله است فکر می‌کند. هنگامی كه خشمگین، خسته، مضطرب یا تحت استرس هستیم یادآوری اینكه چرا باید آرامش خود را حفظ كنیم بسیار دشوار است. در چنین مواقعی احساس می‌كنیم انگار تمام زمین و زمان تنها برای آزار دادن‌مان خلق شده‌اند.

در این تمرین در یک محیط آرام در حالتی که راحت هستید می‌نشینید. چشمان‌تان را بسته یا اگر می‌خواهید نیمه بسته نگاه داشته و به گذر آرام و بی‌صدای نفس از بینی به سینه سپس به شکم و راه برگشت آن توجه می‌کنید. در این تمرین مطمئنا افکار مختلف توجه شما را از نفس منحرف می‌سازد. اشکالی ندارد! طبیعی است که افکار دائما در ذهن ظاهر شوند فقط کافی است که هردفعه مهربان‌تر از دفعه قبل به نفس‌تان فکر کنید. ذهن تنها کودک بازیگوشی است که نیاز به کمک دارد.
روز چهارم
كار لذت‌بخشی انجام دهید: هر روز در زندگی‌مان خستگی، استرس و غم به سادگی می‌توانند بر ما غلبه كنند. ممكن است حالت «بی‌لذتی» را تجربه كنید یعنی نمی‌توانید از زندگی لذت ببرید. یعنی چیزهایی كه قبلا از آنها لذت می‌بردید اینك برای‌تان بی‌تفاوت هستند. می‌توانید با انتخاب یك یا 2 مورد از موارد زیر شروع كنید (یا شاید موارد دیگری به ذهن خودتان برسد). با بدن‌تان مهربان باشید، دوش آب گرم بگیرید، چرت بزنید، بدون اینكه احساس گناه كنید غذای مورد علاقه‌تان را بخورید و نوشیدنی مورد علاقه‌تان را بنوشید. كاری را انجام دهید كه از انجامش لذت می‌برید. به ملاقات دوستی بروید یا به او تلفن كنید‌ (به ویژه اگر مدتی است با او ارتباط نداشته‌اید)، هر آنچه را لازم دارید جمع كنید تا بتوانید به سرگرمی مورد علاقه‌تان بپردازید، كمی ورزش كنید، كیك بپزید، مطلبی بخوانید كه برایتان لذت‌بخش است، به موسیقی‌ای گوش دهید كه مدتی است نشنیده‌اید.
روز پنجم

تمرین هوشیاری نسبت به صداها و افكار را انجام دهید: این تمرین به خوبی می‌تواند به ما نشان دهد كه چگونه افكاری در ذهن پدیدار می‌شوند كه به سادگی می توانند ما را درگیر خود کند. به محض اینكه این موضوع را در عمق قلب خود تشخیص دهید، بسیاری از استرس‌ها و مشكلات‌تان در مقابل چشمان‌تان ناپدید خواهند شد. این تمرین شباهت‌های میان صداها و افكار را آشكار می‌سازد. گرچه انگار ما هیچ كنترلی بر پیدا شدن آنچه پیرامون‌مان می گذرد نداریم، اما به سادگی آنها می‌توانند عواطف نیرومندی را در ما برانگیزند كه با خودمان حمل‌شان می‌كنیم و ما را شكننده و شكست خورده رها می‌كنند. صدای کامیون‌ها، صدای رعد و برق، صدای پرندگان، صدای راه رفتن شما بر چمن‌ها، صدای همسرتان و صدای قلب‌تان و حتی صدای افکارتان.

روز ششم

زنگ هوشیاری برای خودتان تنظیم كنید: چند فعالیت معمولی از قبیل فعالیت‌های زیر را از بین فعالیت‌های زندگی روزمره‌تان انتخاب كرده و آنها را به عنوان «زنگ هوشیاری» تعیین كنید.

- آماده‌كردن غذا: غذا فرصت‌های بسیاری را برای هوشیارتر بودن در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر در حال آماده‌كردن غذا هستید، توجه هوشیارانه‌ای به آنچه انجام می‌دهید معطوف كنید.

- شستن ظرف‌ها: این كار فرصت فوق‌العاده‌ای برای كشف حس‌های بدنی است. اگر معمولا از ماشین ظرفشویی استفاده می‌كنید، برای تنوع هم كه شده ظرف‌ها را با دست بشویید. به جنس ظرف‌ها، دمای آب و بوی مایع ظرفشویی توجه كنید.

-گوش‌دادن به همسرتان: خیلی راحت است كه به سمت همان گفت‌وگوهای قدیمی بروید اما این بار اجازه دهید صدای همسرتان به عنوان یك«زنگ» باشد و علامتی كه به شما كمك كند به آنچه می‌گوید توجه كامل كنید. قبل از هر پاسخی اول حرف‌های او را با تمام احساسات همراه آن کامل بشنوید.

روز هفتم

 قدردانی 10 انگشتی: برای اینكه به ارزش مثبت چیزهای كوچكی كه در زندگی دارید بازگردید، می‌توانید تمرین قدردانی را انجام دهید. در این تمرین 10 چیزی را كه از داشتن‌شان قدردان هستید به یاد آورده و با انگشت آنها را بشمارید. مهم است كه 10 چیز را به خاطر بیاورید، حتی اگر پس از 3 یا 4 مورد ادامه كار برایتان بسیار دشوار شود. این تمرین برای همین طراحی شده است.
 

روز هشتم

در صف چه حالتی دارید: گاهی زندگی شبیه یك صف بسیار طولانی به نظر می‌رسد. حس می‌كنید دل‌تان می‌خواهد فریاد بزنید «پس چرا جلو نمی‌روید‌!»  در این شرایط می‌توانید «تمرین صف شدیدا ناكام‌كننده» را انجام دهید.وقتی در صفی هستید ببینید آیا می‌توانید زمانی كه چیزی مانع جلوتر رفتن شما می‌شود، از واكنش خود آگاه شوید. شاید «اشتباهی» در این صف ایستاده‌اید، و مدام ذهن‌تان درگیر این است كه بهتر است سراغ صف دیگری بروید كه كوتاه‌تر است؟ یك لحظه صبر كنید و از خودتان بپرسید:

• در ذهنم چه می‌گذرد؟
 • در بدنم چه حس‌هایی دارم؟
 • از چه عواطف و تكانه‌هایی در خودم آگاهم؟

هوشیاری این را می‌پذیرد كه برخی تجارب ناخوشایند هستند اما به شما كمك می‌كند 2 بخش عمده رنج را از هم جدا كنید؛رنج اولیه همان علت اضطراب ابتدایی است، مثل احساس ناكامی از اینكه در صفی طولانی ایستاده‌اید. می‌توانید بفهمید كه این كارخوشایند نیست؛ دوست نداشتن این تجربه اشكالی ندارد. رنج ثانویه تمام تلاطم هیجانی‌ای است كه به دنبال آن رخ می‌دهد، مثل خشم و ناكامی و هر فكر و احساسی كه به دنبال آن بیدار می‌شود. ببینید آیا می‌توانید اینها را نیز به وضوح در خودتان تشخیص دهید.

 

روز نهم

زندگی‌تان را احیا كنید: به زمانی در زندگی‌تان فكر كنید كه همه‌چیز كمتر از حالا جنون‌آمیز بود؛ پیش از اینكه یك تراژدی یا افزایش حجم كاری‌تان تمام وجودتان را تحت سیطره خود بگیرد یا شاید زمانی نزدیك‌تر از اینها: قبل از سال تحویل یا تعطیلات تابستان. سعی كنید تا جایی كه می‌توانید با جزئیات تمام فعالیت‌هایی را كه در آن زمان انجام می‌دادید، به یاد بیاورید. اینها ممكن است كارهایی باشند كه به تنهایی انجام‌شان می‌دادید‌؛ خواندن مجله مورد علاقه‌تان پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری(همراه با دوستان یا خانواده‌تان‌) انجام بازی‌هایی نظیر شطرنج تا رفتن به تئاتر یكی از این فعالیت‌ها را انتخاب و برنامه‌ریزی كنید كه امروز یا همین آخر هفته انجامش دهید. ممكن است انجام آن 5 دقیقه تا 5 ساعت زمان نیاز داشته باشد، با اهمیت یا بی‌اهمیت باشد یا همراه با دیگران انجام شود یا به تنهایی انجامش دهید. صبر نكنید تا اینكه دل‌تان بخواهد این كار را انجام دهید؛ فقط انجامش دهید و ببینید چه که می‌شود. وقتش رسیده كه زندگی‌تان را دوباره از نو زنده كنید!

منبع: مجله سیب سبز

يکشنبه 23/4/1392 - 14:53
دانستنی های علمی
دست خودتان نیست، گاهی بی‌آنکه بخواهید، اوضاع از دست‌تان خارج می شود. منظورمان زمانی است که اتفاقی باعث عصبانیت شما می‌شود و حرف یا رفتاری را نشان می‌دهید که بعدها از گفتن یا انجام‌ آن پشیمان می‌شوید.

 

 گاهی آنقدر غمگین می‌شوید که حتی می‌خواهید از همسرتان فاصله بگیرید، اما در آن لحظه انگار کسی دکمه‌ای را در وجودتان فشار داده تا عصبانی، آشفته، ناراحت یا مضطرب شوید. حتما می‌پرسید چطور می‌توان چنین دکمه را غیرفعال کرد. اجازه دهید برای شروع 9 قدم مفید را برای  9 روز به شما معرفی کنم. این قدم‌ها کمک می‌کنند تا تحت تاثیر ناگهانی موقعیت‌ها قرار نگیرید.

روز اول

شکلات بخورید: در نگاه اول، این خوراكی‌های خوشمزه غیر قابل مقاومت به نظر می‌رسند، اما پس از مدتی دیگر اصلا توجهی به آنها نمی‌كنیم. وقتی بدون فكر اقدام به خوردن می‌كنیم، مزه‌ها و بوهای فوق‌العاده‌ای را از دست می‌دهیم. به عنوان مثال، یك قطعه شكلات بیش از110 طعم مختلف دارد. به طور معمول چند طعم از آنها را چشیده‌ایم؟ برقراری ارتباط مجدد با حس‌هایتان، قلب هوشیاری به شمار می‌رود. پس چرا این تمرین شكلات خوردن هوشیارانه را امتحان نکنید تا به شما كمك كند یاد بگیرید دوباره از غذاهای‌تان لذت ببرید؟
 
روز دوم

به پیاده‌روی كوتاهی بروید: یك پیاده‌روی خوب می‌تواند اعصاب متشنج شما را تسكین دهد. پس چرا امروز به یك پیاده روی 5 تا ۱0 دقیقه‌ای نمی‌روید؟ لازم نیست به جای خاصی بروید یا عجله کنید. هدف فقط این است كه تا حد ممكن هوشیار باشید، همینطور كه پاهای‌تان بر زمین فرود می‌آیند آگاهانه بر آنها تمرکز كنید و حركت سیال تمام عضلات و تاندون‌های پاهای‌تان را احساس كرده و به همه مناظر، صداها و بوها توجه كنید. ممكن است رنگ قرمز توت‌ها را روی درختان و بوته‌ها ببینید. ببینید آیا می‌توانید نسبت به تمامی حس‌های‌تان باز و پذیرا باشید: بوی رطوبت برگ‌های بهاری را استشمام كنید،قطرات باران را روی سرتان احساس كنید و نسیم را روی صورت‌تان ببینید چطور نور و سایه به شكلی غیرمنتظره جایگزین یكدیگر می‌شوند.

روز سوم

تمرین 3دقیقه‌ای تنفس انجام دهید: ذهن وقتی که در آرامش باشد بهتر از ذهنی که پر از مشغله است فکر می‌کند. هنگامی كه خشمگین، خسته، مضطرب یا تحت استرس هستیم یادآوری اینكه چرا باید آرامش خود را حفظ كنیم بسیار دشوار است. در چنین مواقعی احساس می‌كنیم انگار تمام زمین و زمان تنها برای آزار دادن‌مان خلق شده‌اند.

در این تمرین در یک محیط آرام در حالتی که راحت هستید می‌نشینید. چشمان‌تان را بسته یا اگر می‌خواهید نیمه بسته نگاه داشته و به گذر آرام و بی‌صدای نفس از بینی به سینه سپس به شکم و راه برگشت آن توجه می‌کنید. در این تمرین مطمئنا افکار مختلف توجه شما را از نفس منحرف می‌سازد. اشکالی ندارد! طبیعی است که افکار دائما در ذهن ظاهر شوند فقط کافی است که هردفعه مهربان‌تر از دفعه قبل به نفس‌تان فکر کنید. ذهن تنها کودک بازیگوشی است که نیاز به کمک دارد.
روز چهارم
كار لذت‌بخشی انجام دهید: هر روز در زندگی‌مان خستگی، استرس و غم به سادگی می‌توانند بر ما غلبه كنند. ممكن است حالت «بی‌لذتی» را تجربه كنید یعنی نمی‌توانید از زندگی لذت ببرید. یعنی چیزهایی كه قبلا از آنها لذت می‌بردید اینك برای‌تان بی‌تفاوت هستند. می‌توانید با انتخاب یك یا 2 مورد از موارد زیر شروع كنید (یا شاید موارد دیگری به ذهن خودتان برسد). با بدن‌تان مهربان باشید، دوش آب گرم بگیرید، چرت بزنید، بدون اینكه احساس گناه كنید غذای مورد علاقه‌تان را بخورید و نوشیدنی مورد علاقه‌تان را بنوشید. كاری را انجام دهید كه از انجامش لذت می‌برید. به ملاقات دوستی بروید یا به او تلفن كنید‌ (به ویژه اگر مدتی است با او ارتباط نداشته‌اید)، هر آنچه را لازم دارید جمع كنید تا بتوانید به سرگرمی مورد علاقه‌تان بپردازید، كمی ورزش كنید، كیك بپزید، مطلبی بخوانید كه برایتان لذت‌بخش است، به موسیقی‌ای گوش دهید كه مدتی است نشنیده‌اید.
روز پنجم

تمرین هوشیاری نسبت به صداها و افكار را انجام دهید: این تمرین به خوبی می‌تواند به ما نشان دهد كه چگونه افكاری در ذهن پدیدار می‌شوند كه به سادگی می توانند ما را درگیر خود کند. به محض اینكه این موضوع را در عمق قلب خود تشخیص دهید، بسیاری از استرس‌ها و مشكلات‌تان در مقابل چشمان‌تان ناپدید خواهند شد. این تمرین شباهت‌های میان صداها و افكار را آشكار می‌سازد. گرچه انگار ما هیچ كنترلی بر پیدا شدن آنچه پیرامون‌مان می گذرد نداریم، اما به سادگی آنها می‌توانند عواطف نیرومندی را در ما برانگیزند كه با خودمان حمل‌شان می‌كنیم و ما را شكننده و شكست خورده رها می‌كنند. صدای کامیون‌ها، صدای رعد و برق، صدای پرندگان، صدای راه رفتن شما بر چمن‌ها، صدای همسرتان و صدای قلب‌تان و حتی صدای افکارتان.

روز ششم

زنگ هوشیاری برای خودتان تنظیم كنید: چند فعالیت معمولی از قبیل فعالیت‌های زیر را از بین فعالیت‌های زندگی روزمره‌تان انتخاب كرده و آنها را به عنوان «زنگ هوشیاری» تعیین كنید.

- آماده‌كردن غذا: غذا فرصت‌های بسیاری را برای هوشیارتر بودن در اختیار شما قرار می‌دهد. اگر در حال آماده‌كردن غذا هستید، توجه هوشیارانه‌ای به آنچه انجام می‌دهید معطوف كنید.

- شستن ظرف‌ها: این كار فرصت فوق‌العاده‌ای برای كشف حس‌های بدنی است. اگر معمولا از ماشین ظرفشویی استفاده می‌كنید، برای تنوع هم كه شده ظرف‌ها را با دست بشویید. به جنس ظرف‌ها، دمای آب و بوی مایع ظرفشویی توجه كنید.

-گوش‌دادن به همسرتان: خیلی راحت است كه به سمت همان گفت‌وگوهای قدیمی بروید اما این بار اجازه دهید صدای همسرتان به عنوان یك«زنگ» باشد و علامتی كه به شما كمك كند به آنچه می‌گوید توجه كامل كنید. قبل از هر پاسخی اول حرف‌های او را با تمام احساسات همراه آن کامل بشنوید.

روز هفتم

 قدردانی 10 انگشتی: برای اینكه به ارزش مثبت چیزهای كوچكی كه در زندگی دارید بازگردید، می‌توانید تمرین قدردانی را انجام دهید. در این تمرین 10 چیزی را كه از داشتن‌شان قدردان هستید به یاد آورده و با انگشت آنها را بشمارید. مهم است كه 10 چیز را به خاطر بیاورید، حتی اگر پس از 3 یا 4 مورد ادامه كار برایتان بسیار دشوار شود. این تمرین برای همین طراحی شده است.
 

روز هشتم

در صف چه حالتی دارید: گاهی زندگی شبیه یك صف بسیار طولانی به نظر می‌رسد. حس می‌كنید دل‌تان می‌خواهد فریاد بزنید «پس چرا جلو نمی‌روید‌!»  در این شرایط می‌توانید «تمرین صف شدیدا ناكام‌كننده» را انجام دهید.وقتی در صفی هستید ببینید آیا می‌توانید زمانی كه چیزی مانع جلوتر رفتن شما می‌شود، از واكنش خود آگاه شوید. شاید «اشتباهی» در این صف ایستاده‌اید، و مدام ذهن‌تان درگیر این است كه بهتر است سراغ صف دیگری بروید كه كوتاه‌تر است؟ یك لحظه صبر كنید و از خودتان بپرسید:

• در ذهنم چه می‌گذرد؟
 • در بدنم چه حس‌هایی دارم؟
 • از چه عواطف و تكانه‌هایی در خودم آگاهم؟

هوشیاری این را می‌پذیرد كه برخی تجارب ناخوشایند هستند اما به شما كمك می‌كند 2 بخش عمده رنج را از هم جدا كنید؛رنج اولیه همان علت اضطراب ابتدایی است، مثل احساس ناكامی از اینكه در صفی طولانی ایستاده‌اید. می‌توانید بفهمید كه این كارخوشایند نیست؛ دوست نداشتن این تجربه اشكالی ندارد. رنج ثانویه تمام تلاطم هیجانی‌ای است كه به دنبال آن رخ می‌دهد، مثل خشم و ناكامی و هر فكر و احساسی كه به دنبال آن بیدار می‌شود. ببینید آیا می‌توانید اینها را نیز به وضوح در خودتان تشخیص دهید.

 

روز نهم

زندگی‌تان را احیا كنید: به زمانی در زندگی‌تان فكر كنید كه همه‌چیز كمتر از حالا جنون‌آمیز بود؛ پیش از اینكه یك تراژدی یا افزایش حجم كاری‌تان تمام وجودتان را تحت سیطره خود بگیرد یا شاید زمانی نزدیك‌تر از اینها: قبل از سال تحویل یا تعطیلات تابستان. سعی كنید تا جایی كه می‌توانید با جزئیات تمام فعالیت‌هایی را كه در آن زمان انجام می‌دادید، به یاد بیاورید. اینها ممكن است كارهایی باشند كه به تنهایی انجام‌شان می‌دادید‌؛ خواندن مجله مورد علاقه‌تان پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری(همراه با دوستان یا خانواده‌تان‌) انجام بازی‌هایی نظیر شطرنج تا رفتن به تئاتر یكی از این فعالیت‌ها را انتخاب و برنامه‌ریزی كنید كه امروز یا همین آخر هفته انجامش دهید. ممكن است انجام آن 5 دقیقه تا 5 ساعت زمان نیاز داشته باشد، با اهمیت یا بی‌اهمیت باشد یا همراه با دیگران انجام شود یا به تنهایی انجامش دهید. صبر نكنید تا اینكه دل‌تان بخواهد این كار را انجام دهید؛ فقط انجامش دهید و ببینید چه که می‌شود. وقتش رسیده كه زندگی‌تان را دوباره از نو زنده كنید!

منبع: مجله سیب سبز

يکشنبه 23/4/1392 - 14:52
دانستنی های علمی
میوه سایت پرونسیون به تازگی فهرستی از قسمت های آسیب رسان چند گیاه را منتشر کرده که کمتر کسی گمان می کند خوردن آنها به بدن صدمه بزند.

تهیه فهرست این چند گیاه و میوه بعد از آن صورت گرفت که گزارش هایی در مورد آسیب آنها به بدن منتشر شد.

به همین دلیل و با وجود تاکید صد در صدی دانشمندان نسبت به تغذیه گیاهی و طبیعی توصیه می شود از مصرف برگ ها یا هسته های ذکر شده در این فهرست خودداری کنید.

برگ ریواس

ساقه ترش مزه و مفید ریواس خواصی جدا از برگ آن دارد و از آن در تهیه غذاهای گوناگون استفاده می شود. اگر چه می توان این ساقه را خام خواری کرد اما برگ های آن مسموم کننده هستند. دو ترکیب به نام اکسالیت و آنتراکوینون گلیکوسید در برگ های ریواس یافت شده که به بدن آسیب می رسانند.

برگ گوجه فرنگی

حتما شنیده اید که پوست گوجه فرنگی هضم نمی شود اما خوردن آن ایرادی ندارد و می توانید گوجه فرنگی را با پوست میل کنید. با وجود این اگر کسی هوس خوردن پوست این صیفی را کرد باید بداند که دانشمندان در یافته اند ماده ای شیمیایی به نام گلیکوالکالید در برگ های گوجه فرنگی وجود دارد که مصرف آن می تواند باعث معده درد و بروز اختلالات عصبی شود.
دانه های سیب

بعضی ها بعد از خوردن سیب دانه های آن را هم می جوند . آمیگدالین ماده ای است سمی که در دانه های سیب یافت شده و رسیدن مقادیر زیاد آن به بدن مشکل ساز است.

مغز هلو

۸۸ میلی گرم سیانید! وجود این مقدار سیانید در مغز این میوه کمی عجیب است. هسته ترک نخورده هلو، معده درد ایجاد می کند و خوردن هسته های ترک خورده آن هم سلامت عمومی شما را تهدید می کند.

هسته گیلاس

اسید پروسیک موجود در مغز هسته گیلاس نیز به بدن آسیب می رساند.

سیب زمینی سبز شده

وجود مقدار زیادی از ماده ای به نام سولانین دلیل سبزشدن سیب زمینی است. این ماده که سمی است می تواند روی سیستم مرکزی اعصاب تاثیر بگذارد. بنابراین سیب زمینی سبز شده را به هیچ شکلی مصرف نکنید.
يکشنبه 23/4/1392 - 14:47
موفقیت و مدیریت
خود مدیریتی توانایی در به کارگیری «آگاهی از هیجان ها» به منظور انعطاف پذیر ماندن و رفتارها را مثبت هدایت کردن، یعنی اینکه بتوانید واکنش های هیجانی خود را در مقابل همه مردم و شرایط مختلف کنترل کنید.

افزایش تحمل کافی و کنترل خشم کاهش اهانت، زد و خورد و ایجاد مزاحمت توانایی ابراز خشم به شیوه ای مناسب و بدون زد و خورد کاهش تعلیق و اخراج کاهش رفتار پرخاشگرانه یا آسیب رساننده به خود افزایش احساسات مثبت نسبت به شخص خود و دیگران بهتر کنار آمدن با فشار روانی و کاهش اضطراب و احساس تنهایی می شود.
 
توانایی در تشخیص دقیق هیجانات دیگران و درک اینکه دقیقا چه اتفاقی در حال روی دادن است.
 
این موضوع اغلب به این معناست که طرز تفکر و احساسات دیگران را درک می کنید، حتی زمانی که خودتان همان احساسات یا تفکرات را ندارید و این همان همدلی است.
 
پس همدلی به معنای درک احساسات دیگران است یعنی خود را جای دیگران گذاشتن، توانایی همدلی، مستقیما وابسته به توانایی تشخیص احساسات و درک آنهاست.
شنبه 22/4/1392 - 14:30
دانستنی های علمی
البته این عشقی رشد یافته نیست ، اما مغز عکس العملی سریع و پرشور به این محرک نشان خواهد داد. پس از اینکه شما کسی را که دوست دارید ملاقات کردید، مغز شما در کسری از ثانیه مواد شیمیایی مربوط به هرمون های عشق را آزاد می کند. نتایج مطالعه ای انجام گرفته در سال 2010 نشان داد که عشق واقعا مانند مواد مخدر عمل می کند. این جرقۀ عاشقانه همان احساس سرخوشی حاصل از مصرف کوکائین را ایجاد می کند .
آیا عشق در نگاه اول واقعی ست؟
بله. البته این  عشقی رشد یافته نیست ، اما مغز عکس العملی سریع و  پرشور به این محرک نشان خواهد داد. پس از اینکه شما کسی را که دوست دارید ملاقات کردید، مغز شما در کسری از ثانیه مواد شیمیایی مربوط به هرمون های عشق را آزاد می کند. نتایج مطالعه ای انجام گرفته در سال 2010 نشان داد که عشق واقعا مانند مواد مخدر عمل می کند. این جرقۀ عاشقانه همان احساس سرخوشی حاصل از مصرف  کوکائین را ایجاد می کند .

آیا ممکن است عشق تبدیل به اختلال وسواس فکری شود؟

کالوین کلاین نام یکی از عطرهایش را وسواس گذاشته است. این نام به وسواسی اشاره دارد که در مراحل اولیه عشق فرد به آن مبتلا میشود. دانشمندان ایتالیایی رابطه ای بیولوژیکی را میان افرادی که مبتلا به این روان رنجوری - نوعی تفکر وسواسی قابل درمان - و کسانی که کمتر از شش ماه است ، عاشق شده اند، یافتند. در هر دو دسته میزان سروتونین خون پایین تر از سطح طبیعی آن بود.

وقتی عاشق می شوید چه هورمون هایی در بدن آزاد می شوند؟

وقتی که عاشق می شوید، مغز شما سرشار از دوپامین و نوراپاینفرین می شود که احساس شادی و سرخوشی را برای شما به ارمغان می آورد. به همین دلیل است که نوعاشقان کمتر به جزییات زندگی یکدیگر توجه میکنند، یا تمام شب  را با هم حرف می زنند و بی توجه به آیندۀ رابطه با هم  تعطیلات آخر هفته را به مسافرت می روند . عشق آدرنالین نیز آزاد می کند که باعث بالا رفتن تپش قلب و فشارخون می شود .برای همین است که وقتی که نزدیک معشوق خود هستید، تپش قلب می گیرید و زانوهای تان می لرزند.

آیا درست است که اگر از بوی عرق شریکتان خوشتان بیاید، وی می تواند زوج مناسبی  برای شما باشد؟

بله. شاید هرگز به این فکر نکرده باشید که لباس مردی را بو کنید، اما محققان این آزمایش را بر گروهی از زنان انجام داده اند و ثابت شده که سیستم ایمنی بدن زنی که از بوی تن مردی خاص تحریک می شده کاملا با وی متفاوت بوده  است .پس اگر به دنبال شریک زندگی خود می گردید کاملا منطقی ست که این امر را نیز در نظر بگیرید. کودکانی که از ژن های مبارز برخوردارند کمتر بیمار می شوند و احتمال خیانت زنانی که سیستم ایمنی متفاوت با همسرانشان دارند، بسیار کم است.

آیا مردان در زمان تخمک گذاری زنان، بیشتر به آنها متمایل اند؟

بله. آقایانی که می خواهید مجرد بمانید، مراقب باشید! برخی مطالعات نشان داده اند که  مردان از بوی لباسی که زنان هنگام تخمک گذاری بر تن دارند ، خوششان می آید .

آیا زنان هنگام تخمک گذاری چهره های خاصی را ترجیح می دهند؟

بله. جای تعجب نیست که همۀ زنان جرج کلونی را جذاب می دانند! اینکه زنان در این دوران مردانی با آرواره هایی قوی و استخوان های برجستۀ گونه را ترجیح می دهند ،دلایل بیولوژیکی دارد ، زیرا این ویژگی ها نشانه هایی از وجود تستوسترون در بدن مردان است که نشان دهندۀ سلامت جنسی آنها ست. حس شوخ طبعی در مردان نیز نشانۀ بارقه هایی از هوشمندی در وجود آنهاست. نتایج دیگر تحقیقات همچنین نشان داده اند که زنان در دیگر دوران های جنسی خود چهره های زنانه تر را در مردان، ترجیح می دهند. زیرا این چهره های ملایم نشانی از تعهد و مهارت ها ی پدرانه در خود دارند .

وجود تستسترون برای زنان محرک است یا مردان؟

هر دو. تستوسترون - در مردان و زنان - تنها مادۀ شناخته شده برای تحریک میل جنسی است. انتشار این هورمون به سادگی امکان پذیر است .شما با  لمس کردن یا حتی نگاه کردن به شریک خود باعث  آزاد شدن این هورمون می شوید .

آیا عشق مانند اعتیاد است؟

بله. سلول های مشابهی در مغز افرادی که عاشق اند و معتادان به کوکائین یا مواد شبه افیونی، فعال می شوند. عاشقان همچنین نشانه هایی کلاسیک را از اعتیاد بروز می دهند. هنگام شروع یک رابطۀ عاشقانه طرفین بیشتر و بیشتر یکدیگر را می طلبند و با فروپاشی چنین رابطه ای می توانید به وضوح نشانه های شناخته شدۀ ترک اعتیاد را ، مانند کم خوابی و افسردگی ، مشاهده کنید. کسانی که در این نوع روابط به نوعی تحقیر شده اند با شنیدن آهنگ های مرتبط با رابطۀ قبلی دوباره  اشتیاق خود را به یاد آورده و باز زخمشان تازه می شود.

آیا هم آغوشی پس از آمیزش جنسی باعث محکم شدن روابط می شود؟

بله. هنگام رسیدن به اوج لذت جنسی، سطح هورمون واسوپرسین در مردان و اکسی توسین در زنان افزایش می یابد. این هورمون ها شما را سرشار از عشق به شریک زندگی خود می کند. دانشمندان معتقدند که این مواد شیمیایی کمک شایانی به محکم شدن پیوندهای عاطفی بین زوجین می کنند. بعد از رابطه جنسی انزیمهای شیمیایی مربوط به احساسات جنسی افول می کند، اما خلسۀ خوشایند حاصل از هم آغوشی جایگزین آنها خواهد شد.

آیا زنان با پایین تنۀ زیبا بیشتر جلب توجه می کنند؟

بله. زنان با دور کمر اصلاح شده و ظریف و باسن برجستۀ زنانه بیشتر توجه مردان را جلب می کنند. بررسی نقاشی های مردان از زنان نشان داده است که  مردان نسبت دور کمر به دور باسن، 70٪ - 25 1/2 اینچ با 36 اینچ را ترجیح می دهند. صدها آثار هنری از فرهنگ های مختلف – که قدمت بعضی از آنها به 32000 سال هم می رسد - نشان می دهد که این ترجیح  چندان هم  مدرن نیست. این نسبت برای مردان نشانه یک همسر ایده آل است.

آیا با شنیدن صدای فرد می شود فرم بدن وی را حدس زد؟

بله. در یک مطالعه، مردان و زنان بعد از گوش دادن به صدای ضبط شده از جنس مخالف ،میزان جذابیت شخص صاحب صدا  را از 1 تا 10 رتبه بندی کردند. مردانی بیشترین امتیاز را گرفتند که شانه های پهن و باسن کوچک داشتند. رتبۀ بالای این آزمایش از آن زنانی بود که کمر باریک و باسن درشت داشتند.

آیا صورت های متقارن و خوش ترکیب جذابیت جنسی بیشتری دارند؟

بله . کسانی که صورت های خوش ترکیبی دارند، بیشتر محبوب اند. ترکیب درست و متقارن اجزای صورت  نشانه ای از توانایی بیشتر در مبارزه با بیماری هاست. تحقیقات نشان می دهند که صورت متقارن از جذابیت های جنسی است. مردان دارای صورت های متقارن زودتر رابطه جنسی را تجربه می کنند و شرکای جنسی بیشتری نیز دارند. زنان پس از ازدواج ادعا کرده اند که با مردانی که صورت خوش ترکیبی دارند، بیشتر ارگاسم را تجربه می کنند.

آیا فرامون های انسان سبب جذب جنس مخالف می شود؟

حشرات و موش ها با کمک فرامون، بویی حاصل از مواد شیمیایی درون بدن که موجب جذب جنس مخالف می شود، جفت پیدا می کنند، انسان ها هم شاید، اما هنوز هیچ مدرک محکمی دال بر وجود فرامون انسانی و نقش آن در جذب جنس مخالف وجود ندارد. محققان همچنان روی این مسئله کار می کنند .علی رغم این کمبود مدرک کمپانی های سازندۀ عطر و ادکلن همچنان ادعا می کنند که اسپری ها و عطرهای آنها چنین تأثیری ایجاد می کند.

آیا هنگام انتخاب جفت فرد دارای خصوصیات متناقض با شخص شانس بیشتری دارد؟

خیر. داوطلبان شرکت کننده در یک مطالعه خصوصیات همسر دلخواه  خود - مانند ثروت، وفاداری جنسی، صمیمیت خانوادگی- را رتبه بندی کردند . سپس ویژگی های خود را عنوان کردند. به نظر می رسید که اکثر مردم به دنبال کسی مثل خودشان بودند. تحقیقات دیگری نشان دادند که مردم می خواهند شرکای آنها حس شوخ طبعی ، ارزش ها، و اعتقادات هم تراز با آنها را داشته باشد.
شنبه 22/4/1392 - 14:24
بیماری ها
بیماری دیسک گردن، مختص زندگی شهرنشینی است. در همه انسان‌ها، فرایند فرسایشی دیسک بین ستون‌مهره‌ها از سن 30 تا 40 سالگی آغاز می‌شود و دیسک به‌تدریج آب خود را از دست می‌دهد و علاوه بر اینکه ارتفاع آن کاهش می‌یابد، انعطاف‌پذیری‌اش نیز کمتر می‌شود.
بیماری دیسک گردن، مختص زندگی شهرنشینی است. در همه انسان‌ها، فرایند فرسایشی دیسک بین ستون‌مهره‌ها از سن 30 تا 40 سالگی آغاز می‌شود و دیسک به‌تدریج آب خود را از دست می‌دهد و علاوه بر اینکه ارتفاع آن کاهش می‌یابد، انعطاف‌پذیری‌اش نیز کمتر می‌شود. عواملی هم به این فرسایش سرعت می‌بخشند و باعث بروز بیماری دردناک و ناتوان‌کننده‌ای به نام دیسک‌گردن می‌شوند.

گردن به قسمتی از بدن مهره‌داران گفته می‌شود که بین سر و تنه قرار می‌گیرد و شامل نسج نرم در بیرون و ستون‌فقرات گردنی و بخشی از نخاع در قسمت وسط آن است.

وزن سر را ستون‌مهره‌ و بخشی از آن را نیز عضلات اطراف تحمل می‌کنند.

ستون‌فقرات گردنی، بر خلاف دیگر مهره‌های بدن که حرکت کمی در کنار یکدیگر دارند، کاملا متحرک است، بنابراین بیشترین میزان چرخش و حرکات به جلو و عقب را در گردن مشاهده می‌کنیم.

گردن از 7 مهره و 8 ریشه عصبی تشکیل شده است. این 8 ریشه کنترل تنفس، حرکات سر روی بدن و حرکات دست را بر عهده دارند و بین هر دو مهره، دیسک قرار گرفته است.

ساختمان دیسک از یک حلقه بیرونی و یک هسته مرکزی تشکیل شده است.

در اثر ساییدگی دیسک، به‌تدریج حلقه احاطه‌کننده پاره می‌شود و هسته مرکزی از محل پارگی بیرون می‌زند. به این برجستگی، فتق دیسک بین مهره‌ای می‌گویند که باعث فشار روی ریشه‌های عصبی می شود و درد آغاز می‌شود.

صاحبان مشاغلی مثل دندان‌پزشکی و کاربران طولانی‌مدت رایانه که لازم است برای تمرکز و دیدن یک محل خاص مدت‌ها سر و گردن را در وضعیت نامناسبی قرار دهند یا مشاغلی که لرزش طولانی به گردن وارد می‌کنند، مانند کارگرانی که با دریل زمین را سوراخ می‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به دیسک گردن هستند

درد دیسک گردن

درد ناشی از دیسک گردن، به دو شکل بروز می‌کند:

1- درد مکانیکی

این نوع درد، موضعی است و در خود ستون‌فقرات احساس می‌شود، یا اینکه خیلی نزدیک مهره‌هاست.

بیمار هنگام صبح و برخاستن از خواب، دردی احساس نمی‌کند و به‌تدریج و با افزایش فعالیت روزانه، بر شدت آن افزوده می‌شود، به طوری که شب‌هنگام به اوج خود می‌رسد.

2- درد انتشاری

دردهای ریشه‌ای یا انتشاری معمولا در ناحیه دست احساس می‌شوند، یعنی می‌توانند در شانه، بازو، ساعد و کف دست باشند.

این نوع درد در بالای دست به صورت احساس برق‌گرفتگی و کوفتگی است و هرچه بیشتر به نوک‌انگشتان نزدیک‌تر می‌شویم، از میزان آن کاسته و علایم بی‌حسی آشکار می‌شود، یعنی وقتی بین انگشت سبابه و شست بیمار کاغذی قرار می‌دهیم، به‌راحتی می‌توانیم کاغذ را از بین انگشتانش خارج کنیم.

پزشک از روی انگشت بی‌حس‌شده می‌تواند پی ببرد که آسیب به کدام ریشه عصبی وارد شده است، مثلا بی‌حسی انگشت وسط به معنای صدمه روی ریشه هفتم و بی‌حسی انگشت کوچک، نشانه صدمه به ریشه هشتم گردن است.

چرا به دیسک گردن مبتلا می‌شویم؟

انسان‌ها شغل‌های متعددی دارند و برای انجام بعضی از اعمال باید به مدت طولانی برای انجام آن خود را با شرایط تطبیق دهند. برای فهم بهتر به چند نمونه اشاره می‌کنیم.

در صاحبان مشاغلی مثل دندان‌پزشکی، حروف‌نگاری، کاربران طولانی‌مدت رایانه که لازم است برای تمرکز و دیدن یک محل خاص مدت‌ها سر و گردن را در وضعیت نامناسبی قرار دهند یا مشاغلی که لرزش طولانی به گردن وارد می‌کنند، مانند کارگرانی که با دریل زمین را سوراخ می‌کنند، به مدت طولانی نیروی زیادی به سر و گردن وارد می‌شود و به آن صدمه می‌خورد.

یکی از ورزش‌های کلاسیک در فرهنگ ما، کشتی است. کشتی‌‌گیران به دلیل وضعیت خاص هنگام کشتی گرفتن مثل پل زدن و انجام بعضی از فن‌ها، فشار زیادی به ستون‌فقرات گردنی‌شان وارد می‌کنند. به همین دلیل قبل از انتخاب ورزش کشتی بهتر است قوس کانال ستون‌فقرات از نظر استاندارد بررسی شود تا اگر در اثر آسیب، کانال نخاع کمی تنگ‌تر شود، عارضه چندانی پدید نیاید.

برخی از افراد هم به‌طور مادرزادی دچار ناهنجاری‌های ستون‌فقرات هستند.

تشخیص دیسک گردن

وقتی علایم و نشانه‌ها، دیسک‌گردن را نشان می‌دهد، باید بررسی‌های تکمیلی آغاز شود.

رادیوگرافی ساده، ام‌آرآی و نوار عصب اطلاعات بیشتری می‌دهد و با کنار هم قرار دادن یافته‌ها، تصمیم درستی نیز برای درمان گرفته می‌شود.

درمان دیسک گردن

1- درمان نگهدارنده

با رعایت نکته‌های بسیار ساده و جزیی می‌توان بیماری را درمان کرد. در بیرون‌زدگی دیسک، بلافاصله سیستم التهابی بدن فعال می‌شود و بدن هم به‌طور خودکار آن را خنثی می‌کند.

دیسک گردن یک بیماری خودمحدودشونده است و با مداخلات بهینه‌سازی فرایند شغلی و وضعیت‌های مناسب هنگام کار، بهبودی حاصل می‌شود

بی‌حرکت‌ نگه‌داشتن گردن بسیار مفید است، زیرا فشار وارده کمتر می‌شود و به مرور بیرون‌زدگی سر جای اول خود برمی‌گردد.

برای این کار گردن‌بندهای طبی وجود دارد. همچنین برای تقویت عضلات و قوی‌تر کردن آن تمرینات ورزشی کمک می‌کند تا روند بهبودی سریع‌تر طی شود.

2- درمان جراحی

اگر بعد از درمان‌های نگهدارنده همچنان علایم بیماری ادامه یابد، درمان جراحی ضرورت می‌یابد، اما چه بیمارانی به جراحی نیاز دارند؟

افراد زیر باید جراحی کنند:

- افرادی که نقص پیشرونده دارند، یعنی دیسک گردن آنقدر شدید است که حتی در راه رفتن نیز دچار مشکل شده‌اند و احساس می‌کنند هنگام راه رفتن، روی برف یا روی ابر قدم برمی‌دارند، یا زمین می‌‌‌خورند و دست‌هایشان قدرت انجام هیچ کاری ندارد و دچار نقص عصبی شده‌اند.

- گروهی که هیچ علایم عصبی ندارند، فقط از درد شدید و ناتوان‌کننده رنج می‌برند و به درمان با وجود همه اقدام‌ها پاسخ نمی‌دهند و شدت درد باعث افت کیفیت زندگی‌شان شده است.

- برای برگرداندن بیمارانی که کاملا با استراحت بهبود می‌یابند، ولی وقتی به محل کارشان بازمی‌گردند، دوباره همه علایم آغاز می‌شود.
شنبه 22/4/1392 - 14:22
كودك
چگونه عذرخواهی را به فرزندمان بیاموزیم؟
 
ممکن است متعجب شوید، اما باید بدانید عذرخواهی هیچ گاه ساده نیست-حتی برای بزرگسالان-اما برای یک کودک سخت ترین بخش این است که بداند عذرخواهی به چه معناست و چه لزومی دارد؟
  

شاید شما تصور کنید عذرخواهی فقط عبارتی ساده است و اگر فرزند شما در قبال کار اشتباهی که انجام داده به شما بگوید: "مرا ببخش"، واقعاً به اشتباه خود پی برده است.

 تلاش زیادی لازم است تا شما با مهربانی و آرامش به فرزندتان عذرخواستن را بیاموزید.
 
از فرزندان کوچکتر شروع کنید.


1- آنها را متوجه کنید که چرا عذرخواهی لازم است؟ فرزندان کوچکتر بخصوص کودکان نوپا و در سنین قبل از دبستان، بسیار خودمحورند و به عکس العمل کودکان دیگر در برابر کاری که انجام داده اند، توجه ندارند. به کودک خود به آرامی توضیح دهید که حرفی که زده یا کاری که انجام داده به بدن، وسایل یا احساسات شخص دیگری صدمه زده است.
 
 
2- قدم به قدم آموزش بدهید. تنها گفتن اینکه بگو "ببخشید" برای یک کودک بی معناست مگر اینکه بداند مفهومی که پشت این جمله است چیست؟ در ابتدا ممکن است اینطور به نظر بیاید که کودک صرفاً کلمات را بعد از شما تکرار می کند، تا زمانی که خودش یاد بگیرد مستقل و بجا از آن استفاده کند. برای مثال: " من وقتی عروسکت را از تو گرفتم باعث شدم گریه کنی، متاسفم که تو را ناراحت کردم، چطور می توانم جبران کنم؟"
 
3- وقتی خودتان اشتباهی می کنید، از کودکتان عذرخواهی کنید. هیچ ابزار آموزشی قویتر از این نیست که شما رفتاری را که انتظار دارید از فرزندتان ببینید برایش شبیه سازی کنید. از کلماتی استفاده کنید که فرزندتان بفهمد شما از کاری که انجام داده اید ناراحتید و مسئولیت آن را پذیرفته اید. جمله هایی مانند این: " من متاسفم که سرت داد کشیدم. خیلی از این کار ناراحت شدم و سعی می کنم دیگر این کار را تکرار نکنم."


 
4- به فرزندتان کمک کنید تا اشتباهی که انجام داده را جبران کند. مانند اینکه به دوست او کمک کنید تا برج اسباب بازی که کودک شما به آن ضربه زده و خراب کرده است، دوباره درست کند. یا نقاشی که او خط خطی اش کرده را دوباره بکشد. نکته مهم این است که او بفهمد اشتباهاتی که انجام می دهد تنها با گفتن کلمه "ببخشید" اصلاح نخواهد شد.
 
به فرزندان بزرگتر عذرخواهی را بیاموزید.

1- از فرزند بزرگتر خود انتظار بیشتری در این باره داشته باشید. چون سنش بالاتر است باید بداند مفهومی که در پس عذرخواهی وجود دارد، چیست. بنابراین، او نخواهد توانست با زیر لب گفتن یک "ببخشید"، کار را تمام کند و از آن بگذرد.
 
2- به فرزند خود بیاموزید که یک عذرخواهی صحیح، باید همراه با توضیحی راجع به اشتباهی که انجام داده باشد. توصیفی مبنی بر اینکه چرا آن کار اشتباه بود و درخواستی برای بخشیده شدن. برای مثال: " من متاسفم که از کیف شما پول برداشتم. من باید اول از شما اجازه می گرفتم و برای شما احترام قایل می شدم. امیدوارم که من را ببخشید."
 
3- از پافشاری بر عذرخواهی کودک اجتناب کنید. متاسفانه حقیقت این است که ما همیشه از کاری که انجام می دهیم متاسف و پشیمان نیستیم، فرزندانمان نیز همینطور! نتیجه چنین اصراری این خواهد بود که کودک یاد می گیرد گفتن کلمه "ببخشید" راهی برای فرار از مشکلاتی است که باعث آن شده.
 
4- به دنبال روش های بالاتری از جبران کردن باشید. یاد گرفتن "عذرخواهی" به این معنی است که شما مسئولیت کاری که انجام می دهید و عواقب آن را نیز بپذیرید. یک پنجره شکسته شده، باید تعمیر شود و هزینه اش پرداخت شود. یک گوشواره گمشده باید جایگزین شود و اگر به احساسات کسی ضربه خورده، باید از راه مناسبی جبران شود.
 


منبع: جدیدترین

شنبه 22/4/1392 - 14:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته