تبیان، دستیار زندگی

زندگي سه چيز است: اشکي که خشک مي شود لبخندي که محو مي شود و يادي که مي ماند و فراموش نمي شود...

يكي را دوست مي دارم ؛ ولي افسوس او هرگز نمي داند . نگاهش ميكنم شايد بخواند از نگاه من ؛ كه او را دوست مي دارم ؛ ولي افسوس او هرگز نمي خواند. به برگ گل نوشتم من ؛ كه او ا دوست ميدارم ؛ ولي افسوس ... او گل را به زلف كودكي آويخت تا او را بخنداند

درون هر مشکلي، بذر موفقيت و يا سودي به همان اندازه يا بزرگتر نهفته است

مردم عادي، اميد و آرزو دارند و افراد متکي به نفس، هدف و برنامه

بهترين راه پيش بيني آينده، ساختن آن است

عشق نخستين بينش را نسبت به ابديت به تو هديه ميكند عشق نخستين آزموني است كه زمان را به فراسو مي برد اين گونه است كه عاشقان از مرگ نمي هراسند عشق مرگ نمي شناسد  تنها يك لحظه عشق با تمام ابديت برابري ميكند عشق اما بايد از سرچشمه اي جاري گردد عشق بايد نخستين گام باشد خود را عاشق باش......

 

یادت باشه...گاهی وقت ها مثلا آخر شب ها که می خوای بخوابی یه دل تنهایی هست که یکم اون ور تر می تپه برای تو

ما معتقديم عشق سر خواهد آمد بر پشت ستم كسي تبر خواهد زد سوگند به  هر چهارده آيه نور سوگند به زخم هاي سر شار غرور آخر شب سرد ما سحر ميگردد مهدي به ميان شيعه بر ميگردد

 

بوسه بر مويت زنم ترسم كه تارش بشكند تار موي توست اما ريشه جان من است بوسه بر عكست زنم ترسم كه قابش بشكند قاب عكس توست اما شيشه عمر من است