معیار واقعی بودن تصمیم ان است که دست به عمل بزنیم> >>>>>> انتونی رابینز
اجازه نده ترس تو را فلج سازد>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> مارک فیشر
افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند>>>>>>>>>> مارک فیشر
منشا همه بیماریها در فکر است>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ژوزف مورفی
رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است>>>>>>> انتونی رابینز
چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد امد>>>>>>> ژوزف مورفی
افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط ازارشان دهد>>>>>>> مارک فیشر
افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند>>>>>>>>>>>>>> مارک فیشر
اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند.>>>>>>>>>>>>>>>> انتونی رابیتز
هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند.>>>>>> مارک فیشر
وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد. >>>>> انتونی رابینز
ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم.>>>>>>> ژوزف مورفی
هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کنید.>>>>>>>>>> ژوزف مورفی
قانون زندگی , قانون باور است.>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ژوزف مورفی
اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد>>>>>>>>>>> انتونی رابینز
با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی اغاز میکنید.>>>>>>>>>>>>>> انتونی رابینز
برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی.> مارک فیشر
اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید.>>>>>>>>>>>> مارک فیشر
نبوغ در سادگی نهفته است>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> مونزارت
این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد>>>>>>>>>>>>> انتونی رابینز
در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است>>>>>>>>> انتونی رابینز
تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند.> مارک فیشر
باور به طور خود بخود به اجرا در میاید>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> ژوزف مورفی
نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود.>>>>>>>>>>>>>>> انتونی رابینز
به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید>>>> ژوزف مورفی
ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند.>>>>>>>>> مارک فیشر
زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم>>>>>>>>>> مارک فیشر
نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و اینده ما را تباه کنند >>> انتونی رابینز
آرزوهی هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود>>>>>>>>> هراکلیتوس
اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.>>>>>>>>>>> ژوزف مورفی
زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد.>>>>> مارک فیشر
تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند.>> مارک فیشر
ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند.>>>>> ژوزف مورفی
راهی متفاوت برای ابراز عشق
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی ازدانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.
برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند.
شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند...
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.
شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند.
ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد...
همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرارکرد و همسرش را تنها گذاشت.
بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.
ببر رفت و زن زنده ماند...
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
اما پسرپرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
پسر جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که : عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.ازپسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود...
قطره های اشک، صورت پسر را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار میکند .
پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و اورا نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود...