• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 6011
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ميان چه امورى از دنيا و شقاوت آخرت , رابطه حقيقى وجود دارد ؟
پاسخ : رابطه اى مستقيم بين نعمتهاى دنيا و نعمتهاى آخرت و بين نعمتهاى دنيا و عذابهاى آخرت وجود نـدارد و بطور كلى , رابطه بين دنيا و آخرت از قبيل رابطه بين پديده هاى دنيوى نيست و محكوم قـوانـين فيزيكى و بيولوژيكى نمى باشد , بلكه آنچه موجب نعمت يا عذاب اخروى مى شود , اعمال اختيارى انسانها در دنياست , آن هم نه از جهت صرف كردن نيرو و انرژى و ايجاد تغييراتى در مواد , بـلكه از آن جهت كه ازايمان يا كفر باطنى , سرچشمه مى گيرد و اين است مفاد صدها آيه قرآن كـه بـهـره مـنـدى از سعادت آخرت را در گروى ايمان به خدا و روز قيامت و انبياى الهى و انجام دادن كـارهـاى خـداپـسـندانه مانند نماز و روزه و جهاد و انفاق و احسان به بندگان خدا وامر به معروف و نهى از منكر و مبارزه با كافران و ستمگران و اقامه عدل و قسطدانسته , و مبتلا شدن به عـذاب ابـدى را مـعلول كفر و شرك و نفاق و انكار قيامت وتكذيب انبياء و ارتكاب انواع گناهان و سـتـمـها قلمداد كرده است و در آيات فراوان بطور اجمال عامل سعادت اخروى را ايمان و عمل صالح و عامل شقاوت ابدى را كفر و گناه معرفى كرده است .
کد سوال : 6012
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : با تامل و دقت در انسان و طبيعت روشن مى شود كه انسان همواره در پى دفع ضرر ازخود و جلب منافع است و از اين طريق حيات خود را حفظ كرده , به بقا ادامه مى دهد . امـا از آنـجـا كه دفع ضرر و جلب منفعت فى حد نفسه نمى تواند انسان رابرانگيزد و به عمل وادار سـازد
پاسخ : ايـن مـطـلب كه انسان در پى دفع ضرر و جلب منفعت است و به دليل لذت در كارها آنهارا انجام مى دهد درست است . اما بايد دانست كه انسان با مرگ و رفتن به جهان آخرت تبدل پيدا نمى كند . يعنى اينگونه نيست كه اگر در اين دنيا لذت جويد و لذت رادوست داشت , اگر از دنيا برود ديگر لذت جو نخواهد بود . تـنـها تفاوت اين است كه انسان در اين دنيا با لذايذ زودگذر و فانى سر كار دارد ولى در آخرت با لذايذباقى و جاويد . از آيات قرآن نيز همين مطلب استفاده مى شود . و لـقـد خـلقنا الانسان من سلاله من طين ثم جعلناه نطفه فى قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فـخـلـقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارك اللّه احسن الخالقين ثم انكم بعد ذلك لميتون ثم انكم يوم القيامه تبعثون ( مومنون /16 )همانگونه كه پـيـداسـت مـخـاطـب در آيه همين انسان است كه خلق آخر پيدا مى كند و روزقيامت برانگيخته مى شود .
کد سوال : 6013
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چـگـونه ممكن است امر جاويدانى كه ابتداى آن روز قيامت است كه در آن آسمان و زمين از ميان مى روند , به بقاى آسمان و زمين مقيد شود ؟
پاسخ : در قـرآن كريم بيان شده است كه در آخرت نيز آسمان و زمين وجود دارند گرچه مانندآسمان و زمين دنيايى نيستند . يـوم تـبـدل الارض غير الارض و السماوات و برزو اللّه الواحد القهار ( ابراهيم / 48 ) و نيز از قول اهل جنت بيان شده است : وقالوا الحمد للّه الذى صدقنا وعده وارثنا الارض نتبوء من الجنه حيث نشاء ( زمر / 74 ) . پس همانگونه كه در آخرت بهشت و جهنم وجود دارد . آسمان و زمين نيز وجود دارد ; و آسمان و زمين آخرت خالد و جاويدان هستند . گرچه آسمان و زمين دنيايى از ميان مى روند .
کد سوال : 6014
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيـا بـه مـقـتـضاى آيه كل شى ء هالك الا وجهه مى توان گفت بهشت و جهنم و عرش نيزنابود خواهند شد ؟
پاسخ : خـير , زيرا مراد از هلاكت در آيه شريفه تبدل و تغيير يك ساحت وجود به ساحتى ديگرو رجوع به سـوى خـداونـد اسـت كـه از آن بـه انتقال از دنيا به آخرت تعبير مى شود وروشن است كه چنين هلاكتى و انتقالى تنها در موجوداتى است كه داراى بدن دنيايى هستند . اما سراى آخرت و آنچه وجود اخروى دارد مانند بهشت و جهنم چنين هلاكتى نخواهند داشت .
کد سوال : 6016
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : از اوصاف جنت اين است كه در آن هيچ لغو و بيهوده و وسوسه اى وجود ندارد . پس چگونه شيطان آدم و حوا را وسوسه كرد و آدم و حوا را فريب داد ؟
پاسخ : جـنتى كه آدم و حوا در آن قرار داشتند جنت خلد نبود بلكه چنانكه در برخى روايات آمده است از جنات دنيا بود . بـه هـمـيـن دلـيل است كه همه آنها از آن جنت اخراج شدند در حاليكه از جنت خلد كسى اخراج نمى شود .
کد سوال : 6017
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : انگيزه و مخالفت ابليس براى سجده بر آدم چه بود مگر او از فرشتگان مطيع نبود ؟
پاسخ : ابـليس از فرشتگان نبود بلكه در صف آنها قرار داشت او از طائفه جن بود كه مخلوق مادى است و انـگـيـزه او در ايـن مـخـالـفـت كـبـر و غرور و تعصب خاصى بود كه بر فكر اوچيره شد او چنين مـى پـنـداشـت كـه از آدم برتر است و علت كفر او نيز همين بود كه فرمان حكيمانه پروردگار را نادرست شمرد .
کد سوال : 6018
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر نسل انسان به آدم و حوا برگردد لازم مى آيد كه فرزندان ايشان با هم ازدواج كرده باشند . ازدواج مـيـان خـواهـر و برادر در آن زمان , حتى اگر حرمت شرعى نداشته , مخالف فطرت بوده است . از سـوى ديـگـر حـضـرت آدم پيامبر بوده اند و خداوندهم مى فرمايد فطرت ا
پاسخ : فـطـرت انـسـانى در شرايطى ازدواج خواهر و برادر را زشت مى داند كه اولا ; ضرورت بقاى نسل انسانى وابسته به آن نباشد , ثانيا ; اين كار به فحشا و فساد و ويرانى اجتماع بينجامد . در حاليكه در مورد ازدواج فرزندان حضرت آدم عليه السلام اين گونه نبود . بقاى نسل انسانى وابسته به اين ازدواج بود و فحشاء و فسادى نيزازآنان لازم نمى آمد . در ضـمـن آنـكه اگر ازدواج ميان برادر و خواهر مورد نفرت فطرى بود , نبايد ساليان سال اقوام و مردمى مانند مجوس به اين كار مبادرت مى كردند و نيز وضعيت كنونى جامعه غربى نيز گواه اين امر است .
کد سوال : 6019
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگـر بـهـشـت فقط جايگاه پاكان و نيكان است و در آن هيچ شر و پليدى و لغوى وجودندارد پس چگونه ابليس وارد بهشت شد و در آن جا آدم را فريب داد ؟
پاسخ : بـهـشتى كه آدم و حوا و ابليس در آن به سر مى بردند و از آن رانده شدند , همان بهشت موعود كه برخى از اوصافش در پرسش طرح شده است , نيست ; بلكه خداوند بهشتى آسمانى و برزخى خلق كرد و آدم و حوا و ساير فرشتگان و ابليس در آن به سرمى بردند .
کد سوال : 6020
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قـرآن همواره آمده است كه هر كس وارد بهشت شود هرگز از آن خارج نمى شود , پس چگونه است كه هم آدم و حوا و هم ابليس از آن رانده شدند ؟
پاسخ : بـهـشتى كه آدم و حوا و ابليس در آن به سر مى بردند و از آن رانده شدند , همان بهشت موعود كه برخى از اوصافش در پرسش طرح شده است , نيست ; بلكه خداوند بهشتى آسمانى و برزخى خلق كرد و آدم و حوا و ساير فرشتگان و ابليس در آن به سرمى بردند .
کد سوال : 6021
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قرآن بطور آشكار مى گويد خداوند به شيطان اعلام كرد راهى بر بندگان حقيقى من ندارى , در صورتى كه شيطان بر حضرت آدم راه يافت و او را فريب داد با اين كه آن حضرت علاوه بر اين كه از بندگان واقعى خدا بود , يكى از برگزيدگان خدا نيز به شمار مى رود .
پاسخ : آنـچـه خداوند به شيطان خاطر نشان ساخت اين است كه وى نمى تواند بندگان حقيقى اورا اغوا كـنـد و كـردارهاى زشت و حرام را در نظر آنها زيبا جلوه دهد و در نتيجه آنها را از شاهراه ايمان و اطاعت به سوى كفر و معصيت بكشاند . عـمـلى كه در بهشت از حضرت آدم سر زد يك عمل شيطانى نبود تا بدين وسيله شيطان به او راه پيدا كند , بلكه ترك اولايى بيش نبوده است . اصـولا هـر كس با ميل , دريچه هاى قلب خود را به روى شيطان مى گشايد وگرنه او بدون اجازه خود ما از اين مرز نمى گذرد و البته پيامبران چنان اجازه را به اونمى دهند . بـه عـبارت روشنتر , مقصود از راه يافتن شيطان اين است كه بر اثر ضعف ايمان وسهل انگارى انـسـان , قـلب او مورد تسخير شيطان واقع مى شود و در نتيجه ارتكاب گناه را در نظر وى آسان مـى سـازد و هـرگـز شيطان يك چنين راهى به روح و روان پيامبران ندارد و اگر حضرت آدم به تـرغيب شيطان از ميوه شجره ممنوعه خورد , ترك اولايى انجام داده است نه اين كه اين كار بر او حرام بوده باشد . مـحققان بزرگ شيعه , عصمت پيامبران از گناه را با دلايل عقلى روشن ساخته اند وبراى توضيح بيشتر در سرگذشت آدم و دلايل عصمت پيامبران به كتاب رهبران بزرگ مراجعه فرماييد .