• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
    جستجو :
موژان ( Mozhān )
چشم خواب آلود ، چشم زيبا و خمار
موسي ( Moosā )
تيغ سلماني ، پيامبر يهود
موعِظَه ( Mawezah )
پند ، اندرز
موعود ( Maw-`ood )
وعده كرده ، وعده داده شده ، از القاب امام مهدي (عج)
موفق ( Movaf-fagh )
كامروا ، كامياب ، توفيق يافته
موفق الدين ( Movaf-fagh-od-din )
موفق در دين
موقر ( Movagh-ghar )
احترام کرده شده ، باوقار ، محترم
مولا ( Mow-lā )
سرور
مولانا ( Mowlānā )
خواجه ما ، آقاي ما
مولود ( Mow-lood )
زمان ولادت ، زاييده شده ، پديد آمده
مَولی ( Mawlā )
آقا
مومن ( Mo'-men )
گرونده ، با ايمان
مومنه ( Mo'-mene )
مؤنث مومن ، زن با ايمان
مونا ( Monā )
ضمانت و مسئوليت مشترك
مونس ( Moones )
همدم ، يار ، همنشين ، همراز
مويد ( Moay-yed )
تأييد كننده ، تقويت كننده
مويدالدين ( Mo'ay-yed-od-din )
تقويت كننده آيين
ميبد ( Mey-bod )
يكي از شهرهاي يزد
ميترا ( Mitrā )
مظهر خورشيد و فروغ ، مهر
ميثاق ( Misagh )
عهد و پيمان ، عهد استوار
ميثم ( Mey-sam )
نام يكي از ياران حضرت علي ( ع )
ميچكا ( Mich-kā )
گنجشك
ميخوش ( Mey-khosh )
ترش و شيرين
مير ( Mir )
سيد ، آقا
ميرزا ( Mirzā )
اميرزاده ، كاتب ، مرد شريف و پاك نژاد
ميسان ( Misān )
زني وفادار، باوقار و استوار
ميشانه ( Mishāne )
نام ديگر حوا
ميعاد ( Mi-`ad )
زمان وعده كردن
ميكائيل ( Mikā'il )
از فرشتگان مقرب درگاه خداوند
ميگون ( Mey-goon )
به رنگ سرخ چون شراب
ميلاد ( Milād )
آفريده مهر ، زمان ولادت
ميلان ( Milān )
نام روستايي از توابع شهر كُرد
ميمنت ( Meymanat )
مبارك ، خجسته
ميمون ( Meymoon )
مبارك ، خجسته ، نام گلي است ، نام حيواني بازيگوش
ميمونه ( Meymoone )
مؤنث ميمون ، نام دختر امام موسي كاظم ( ع )
مينا ( Minā )
نام گلي است ، آبگينه ، شيشه
ميناب ( Mināb )
از شهرهاي جنوب كشور
مينادخت ( Minā-dokht )
دختر مينا
ميناگر ( Minā-gar )
مينا كار ، آن كه مينا مي سازد
ميناوش ( Minā-vash )
مانند مينا ، به رنگ مينا
مينو ( Minoo )
بهشت ، فردوس برين ، آسمان ، چرخ
مينوبانو ( Minoo-bānoo )
بانوي بهشت
مينوچهر ( Minoo-chehr )
آن كه چهره اي بهشتي دارد ، بهشت ،رخسار
مينودخت ( Minoo-dokht )
دختر بهشتي و زيبا
مينوزاد ( Minoo-zād )
زاده بهشت ، بهشت زاده ، زيبا و پاك
مينوفر ( Minoo-far )
داراي فـّر و شكوه بهشتي
ميهن ( Mihan )
محل اقامت ، وطن
ميهن آرا ( Mihan-ārā )
آراينده ميهن ، موجب آراستگي ميهن
ميهن پرست ( Mihan-parast )
ميهن دوست ، آن كه كشورش را دوست دارد
ميهن داد ( Mihan-dād )
داده ميهن ، عطيه ميهن ، عدل كشور
ميهن دخت ( Mihan-dokht )
دختر برگزيده ميهن
ميهن دوست ( Mihan-doost )
دوستدار ميهن ، ميهن پرست
ميهن فروز ( Mihan-forooz )
افروزنده ميهن ، موجب روشني كشور
ميهن فروغ ( Mihan-foroogh )
نور و روشنايي كشور
ميهن يار ( Mihan-yār )
يار و دوست ميهن
مکنون ( Maknoon )
پوشیده شده، پنهان داشته شده
مکنیت ( Makinat )
وقار ، جاه و منزلت
میمنه ( Maimana )
طرف راست ، برکت، خوشبختی
میکال ( Mikāl )
فرشته ی الهی