• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 7199
تعداد نظرات : 862
زمان آخرین مطلب : 3816روز قبل
عقاید و احکام
نماز در مكتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و هیچ عملی از اعمال دینی و افعال عبادی با آن قابل مقایسه نمی‌باشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورهای دین را درجه‌بندی و مراتبشان را مشخص نماییم، نماز در بالاترین درجه و مرتبه‌ تعالیم دینی قرار دارد و از چنان ارزشی برخوردار است كه سایر ارزش‌های دینی در عرض آن قرار نمی‌گیرند و در دستورات نماز، سجده از ارکان آن و از لحاظ رفتاری زیباترین حالت بنده در برابر خداست. شیعیان سجده بر زمین و آن چه از آن میروید را به شرط آن که خوراکی و پوشاکی نباشد جایز میدانند.اما غیر شیعه سجده بر همه چیز را روا دانسته و شیعیان را به بت پرستی متهم میکنند. افراطیهای از غیر شیعه می‌گویند: سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است. دلیل ما برای سجده کردن بر مهر آن است که : اولا، شیعه و سنی به اتفاق، این روایت را نقل کرده اند که حضرت رسول اکرم (ص) چنین فرمودند: «جعلت لی الأرض مسجدا و طهورا : زمین برای من سجده گاه و از عوامل طهارت قرار داده شده است» با این حدیث اصل جواز سجده بر زمین اثبات میشود. ثانیا، آن که پیامبر (ص) جز بر زمین یا حصیر و آن چه که مثل آن از زمین می روید سجده نکردند، که این مطلب در روایت اهل تسنن نیز آمده است: «کان لا یسجد الا علی الارض». همان طور که حضرت امام صادق (ع) نیز فرموده اند : «جز بر زمین یا آن چه که از زمین میروید سجده نکن» پس سجده بر مهر ، تعظیم خاک نیست بلکه سر ساییدن به خاک ، کرنش در مقابل خداوند است و مهر نیز وسیله ای است جهت تسهیل و عبادت در هر مکان. همه مسلمانان می‌گویند: سجده بر زمین و خاک آن صحیح است، بلکه برتر آن است که سجده بر خاک باشد چرا که احادیث فراوان نبوی این برتری را گوشزد فرموده است، و چون نیک بنگریم و سجده را در بوته اندیشه قرار دهیم خواهیم یافت که اوج افتادگی سجده است و غایت بندگی سر بر خاک گذاشتن.
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:14
عقاید و احکام
امام علی بن موسی الرضا در بین ائمه معصومین ملقب به " عالم آل محمد " است و ظهور این حقیقت در این امام همام بیشتر متجلی است. خبرگزاری حوزه به مناسبت سالروز شهادت آن حضرت در گفتگو با آیت الله میرزا محمد حسین احمدی فقیه یزدی به واکاوی مفهوم علم و حقیقت علم امام پرداخته است. * علم در نظام خلقت چه جایگاهی دارد ؟ در روایت مفصلی که از امیر المومنین(ع) رسیده است : عرش الهی چهار رکن دارد « إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ نُورٍ أَحْمَرَ مِنْهُ احْمَرَّتِ الْحُمْرَةُ وَ نُورٍ أَخْضَرَ مِنْهُ اخْضَرَّتِ الْخُضْرَةُ وَ نُورٍ أَصْفَرَ مِنْهُ اصْفَرَّتِ الصُّفْرَةُ وَ نُورٍ أَبْیَضَ مِنْهُ ابْیَضَّ الْبَیَاضُ وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِی حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ ....؛ كافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 129» - حق متعال عرش را از انوار چهارگانه قرمز ؛ سبز ؛ زرد ؛ سفید خلق نمود و یک نور آن نور سفید است و این نور نوری است که همه عالم وجود را گسترش می دهد و آن نور, نور علم است . خلقت عالم هم بر اساس علم و حکمت است و تا آدمی علت و حکمت حقایق آفرینش را دقیق شناسایی نکند بر علم و جهان آفرینش تسلط پیدا نمی کند ؛ از جمله موجودات کتاب آفرینش, وجود انسان است که تمام وجود او هم بر اساس علم است و در وجود نازنین ائمه(ع) نیز اصل علم است . *اینکه در روایات آمده است «نحن اسما الله الحسنی» به چه معناست ؟ رابطه علم امام و عصمت امام چگونه رابطه ای می باشد ؟ اینکه در روایات زیادی آمده است که نحن اسما الله ، اسماء الله منطبق بر ائمه معصومین(ع) شده است و اصل در اسمای الهی «حقیقت العلم» است یعنی آنچه در آفرینش و نظام وجود هست در وجود نازنین ائمه(ع) متجلی و منعکس شده است. جدای از داستان با عظمت و مهم اسما الله باید متوجه این معنا بود که اراده ائمه علیهم السلام منطبق با ارادة الله است "نحن اسما الله" از آن جهت می گوییم که اراده ایشان غیر از اراده حق متعال نیست و به این صورت است که نظام عالم و ولایت و امامت با کل عالم تکوین و تشریع در وجود نازنین انبیا الهی منطبق است و اگر به همین منوال توجه کنیم می بینیم نظام خلقت آنها هم بر همین اساس بوده است .تنظیم یک تنظیم است اما تنظیم وجود ائمه معصومین(ع) اکمل از آنهاست و این مبنای اولی است که در علم امام و خصوصیات امام می بینیم. بر همین اساس امام را معصوم می دانیم چون عصمت بر دو اساس است. انجام کار از روی علم یعنی کار از روی جهل انجام نشود، بلکه همه علم در اختیار ایشان باشد و این جهت پایه و اصل عصمت آنهاست. غلبه بر همه هوا های نفسانی در وجود انسانی این جهت نیز آنقدر در ائمه قوی است که رضای الهی را تضمین می کند و خداوند اگر ایشان را عظیم می کند و معصوم قرار می دهد، عمده دلیل این است که ایشان بر اساس علم و اراده ای که طبق رضای پرودگار و متکی بر اراده الهی است، انجام وظیفه می نمایند .از این جهت روایاتی که منتهی به ائمه(ع) می‌شود؛ را اگر چه سلسله سند را هم محکم ندانستیم، متقین است و به آن روایت عمل می شود، البته با روایات دیگری هم مقایسه می‌شود که از لحاظ شان صدور آن باید حفظ شود؛ یعنی موقعیت جامعه و زمان و مکان صدور آن روایت شناخته شود، نتیجه همان است که امر امام محقق شده و ما طبق آن عمل می کنیم . *در بخشی از کلام خود با اشاره به روایتی گفتید علم به رنگ‌های مختلف است این به چه معناست ؟ چهار رنگ ذکر شده در مکاشفات حقایق وجود، یک جنبه مادی و یک جنبه معنوی دارد و به هر دو جهت در روایات توجه شده است این روایت به هر دو جهت توجه دارد، الله نور است و حقیقت نوریه، حقیقت خاصه ای است که الان که بشر به نور توجه خاص کرده می گوید نزدیکترین چیز در ماده که به لطیف‌ترین حقایق غیر مادی نزدیک است همین نور است با این همه کارهای بزرگی که موج نور انجام می دهد و در عین حالی که به انرژی و سرعت و .. او دقت دارند، اما حقیقت نور آن طور که باید مشخص نشده است، نور معنوی و الهی در علم مکاشفه به شکلی که درخواست می‌شود به همان صورت هم جلوه می کند .و این بحث دارای مباحث عمیقی است که مجال دیگری می طلبدکه خارج از حوصله بحث ماست . *گفتید که امام مظهر اسما الهی است و ائمه مجمع اسماء و صفات الهی هستند، تعبیر «عالم آل محمد» نسبت به علی بن موسی الرضا علیه السلام در این راستا چه مفهومی دارد؟ همانطور که جزو اعتقادت ماست ائمه معصومین علیهم السلام " کلهم نور واحد " هستند و همه یک پارچه یک حقیقت هستند، ائمه به صورت الهام که نوعی از مسیر وحی است با عالم غیب در ارتباطند و هر گاه اراده کنند دریافت علم برای ایشان محقق می شود، اما اینکه امام رضا علیه السلام در بین ائمه(ع) به این لقب ممتاز شده اند مربوط به بحث تجلی خاص است و همه علوم برای همه ائمه (ع) علی التساوی است، اما انطباق تجلیات با امام معصوم علیه السلام به لحاظ خصوصیات زمانی و مکانی خاص ایشان است، امام علیه السلام در عصری زندگی می کردند که توانستند آن همه معارف بلند توحیدی و فقهی و مسائل اجتماعی بخصوص شناخت پروردگار متعال و پیامبر(ص) را برای مردم تبیین نمایند و ما از برکت معارف رضوی می بینیم که در عیون اخبارالرضا چقدر مسائل سنگین و با ارزش ذکر شده است. یکی از جهات علمی امام رضا(ع) مباحث فقهی ایشان است، اگر ممکن است اشاره ای به «فقه الرضا» علیه السلام داشته باشید ؟ در رابطه قضیه فقهی امام رضا علیه السلام فقیهانه مطالبی را ذکر می کردند و این رویکرد فقهی امام نیز در جامعه اثر مهمی داشته است. موارد بسیاری در مسائل فقهی از آن حضرت بیان شده است و از این جهت ایشان به عالم آل محمد ملقب شدند ،به واسطه اینکه ایشان کلام ائمه قبل از خویش را تشریح کردند، مواردی بوده که کلماتی از امیرالمومنین(ع) و دیگر ائمه(ع) در محضر ایشان خوانده می شد و مردم تلقی درستی نسبت به آن مطلب نداشتند و حضرت با بیانات کافی و شافی خود گره از فهم این مطالب بر می داشتند ؛ همچنین در مباحث معرفتی، حضرت معارف توحیدی را چقدر زیبا بیان نموده اند و اگر این بیانات نبود، این مقدار معارف توحیدی گسترش پیدا نمی کرد ؛ آنقدر از امام(ع) معارف بلندی صادر شد که جناب صدوق با اینکه کرسی تدریس برای چهار فرقه اهل سنت داشتند، اما درس را رها کرد و از بغداد به ایران آمدند تا روایاتی که از ایشان نقل می شد را جمع آوری کنند و این مطالب را تحت عنوان چند کتاب گرد آوری نمودند . از آنجایی که به مناسبت لقب " عالم آل محمد " به مبحث علم امام اشاراتی شد در برخی روایات آمده است که علم امام در شب های جمعه زیاد می شود در این خصوص توضیح دهید؟ درهای آسمان و علم و معرفت به روی همه باز می شود ، درها و ابواب علم برای همه کسانی که در راه تحصیل علم زحمت می کشند باز است و کسی محروم نمی گردد و خداست که خدایی می کند ؛ برای ائمه (ع) ابواب علم به صورت خاص باز می شود و هر گاه بخواهند خدا آن علم را در اختیارشان قرار می دهد، گاهی مصلحت در این است که تا در رحمت الهی باز نشده است، کسی بی جهت توقع نداشته باشد که با نبود مصالحی که در کار است، مثلا دعای او مستجاب شود، اما اوقاتی را تعیین کرده اند که بتوانند درخواست کنند و نتیجه بگیرند مانند شب های قدر و شب های جمعه که عظمت خاص دارند لذا ائمه(ع) می خواهند عظمت این شب ها را به ما بفهمانند که ما هم در این شب ها بیشتر مورد رحمت الهی قرار می گیریم و رحمت های الهی در شب جمعه و درشب قدر بیشتر نازل می‌شود؛ و گرنه هر زمان که ایشان اراده کند خدا به ایشان مرحمت می کند و این خصوصیت مربوط به جنبه نزول این شب هاست که چون برکت و نزول رحمت الهی در این ایام بیشتر است ما هم بهره ای می بریم . *علم امام از چه سنخی است ؟ «علم تصور و تصدیق» با «علم شهود» متفاوت است و مشاهده بالاتر از تصور و تصدیق است و علم امام که ما از آن تعبیر به علم لدنی می کنیم بواسطه فیض شهودی است . *اگر ممکن است در پایان حدیثی از امام علیه السلام برای ما بخوانید ؟ در عیون اخبار الارضا روایت مفصلی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که در اینجا به فرزای از این حدیث مفصل اشاره می کنم ، حضرت در فرازی از این روایت به قول رسول خدا(ص) اشاره می کنند که :« مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس» "آن حضرت می‌فرمایند که: از رسول الله نقل شده است کسی که به حرف گوینده ای گوش دهد او را عبادات کرده است اگر گوینده از خدا می گوید عبادت خدا کرده است و و اگر گوینده از ابلیس می گوید عبادت و بندگی شیطان را نموده است و در ادامه حضرت می فرمایند :« یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِیهَا التَّقْصِیرُ فِی أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِیحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا كَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِیرَ اعْتَقَدُوهُ فِینَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِیقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاهُ إِنَّ أَدْنَى مَا یَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِیمَانِ أَنْ یَقُولَ لِلْحَصَاةِ هَذِهِ نَوَاةٌ ثُمَّ یَدِینَ بِذَلِكَ وَ یَبْرَأَ مِمَّنْ خَالَفَهُ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ احْفَظْ مَا حَدَّثْتُكَ بِهِ فَقَدْ جَمَعْتُ لَكَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص: 304‏ »حضرت می فرماید یا ابن ابی محمود :مردم کمتر به صراط مستقیم می روند و بیشتر به یمین و شمال متمایلند راه را گم نکن! و راه ما ائمه را بگیر که مستقیم است .ائمه(ع) علم واقعی را که بر اساس عصمت است بیان می کنند در ادامه حضرت می فرمایند :کسی که ملتزم به این طریقه شود ما با او هم طریق باشیم. برای انسان هیچ چیز بالاتر از التزام امر معصوم نیست هر چه التزام ما بیشتر باشد آن حقیقت ما را متشخص تر می کند ؛ تشخص انسان به اعتقادات اوست در روایت دیگر از امام نقل شده است : « شیعتنا الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا الْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا الْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا فَمَنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ مِنَّا،وسائل الشیعة، ج‏27، ص: 117» شیعه به امر ما تسلیم است و می پذیرد قول ما را و مخالف دشمنان ماست و کسی که اینگونه نباشد از ما نیست
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:14
عقاید و احکام
روی پرده خانه كعبه این آیه از قران حك شده كه نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ و من هنوز و تا همیشه به همین یك آیه دلخوشم ... بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده مهربانم
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:13
عقاید و احکام
یک‌ کارشناس مسائل دینی با بیان این‌که «طبق روایات مستند و مستدل از پشوایان دینی، اگر حجت خدا بر روی زمین نباشد، زمین اهلش را فرو می‌برد» گفت: اولین انسانی که خدا خلق کرد حجت خدا بوده و آخرین فردی که از دنیا می‌رود نیز حجت خداست، بنابراین حضور او در میان مردم و بر روی زمین قطعی است. حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالفضل مدرسی در گفت‌وگو با ایسنا به یک سری از شبهات و سوالات درباره طول عمر امام عصر(عج)، زندگانی و وجود فرزند برای ایشان و محل زندگی آن حضرت پاسخ داد. وی در ابتدا تصریح کرد: نمی‌توانیم یک لحظه پیدا کنیم که حجت خدا در میان ما حضور نداشته باشد و در زمان حاضر حجت خدا طبق روایات مستند و قوی وجود مقدس امام زمان(عج) هستند که در بین ما زندگی می‌کنند و عمری بلند و طولانی دارند. این کارشناس مسائل دینی در پاسخ به شبهه‌ای که در ارتباط با طول عمر امام عصر(عج) مطرح می‌کنند، گفت: درباره این‌که ایشان عمری بلند دارند و از خدا می‌خواهیم وجود آن حضرت را از تمام بلیات و آسیب‌ها حفظ کند، باید بگویم ما خداوند متعال را قادر می‌دانیم همان خدایی که به شیطان امر کرد به انسان سجده کن، شیطان از آن زمان تاکنون زندگی می‌کند. یا همانطور که گفته شده انبیاء الهی همچون حضرت خضر و عیسی بن مریم (ع) هنوز زنده و در حال زندگی و منتظر ظهور امام زمان هستند. مدرسی ادامه داد: نوح نبی(ع) 950 سال زندگی کرد و حتی عمر ایشان را تا 1400 سال نیز نوشته‌اند. بنابراین طولانی بودن عمر موضوع پذیرفته شده‌ای است و مشکلی ندارد، زیرا خداوند که خالق همه چیز است بر همه امور قادر و تواناست. وی با اشاره به این‌که «برخی سوال می‌کنند آیا امام زمان(ع) ازدواج کرده‌اند و صاحب زندگی و فرزند هستند؟» تصریح کرد: در پاسخ به این سوال باید گفت امام باید از جهت خلقت سالم باشد، بنابراین اگر بگوییم امامی میل به ازدواج و تشکیل زندگی ندارد، پس آن امام از نظر ما ناقص الخلقه است و ما آن را قبول نداریم. این مبلغ و سخنران بعثه مقام معظم رهبری افزود: حال می‌توان دوحالت را متصور شد می‌توان گفت که ازدواج کرده‌اند یا ازدواج نکرده‌اند، اگر بگوییم نه، جواب این است که شاید دوست نداشته‌اند و اگر بگوییم بله، جواب این است که پیامبر و معصومین(علیهم‌السلام) هم خود ازدواج کرده و هم قرآن و ایشان بر ازدواج توصیه کرده‌اند، بنابراین امام هم در راستای عمل به سنت و سیره اجداد خود و پیروی از دستورات آنان ازدواج کرده‌اند. مدرسی در ادامه با طرح این سوال که شاید برای برخی مطرح باشد که آیا عمر همسرشان هم طولانی است؟ اظهار کرد: در پاسخ این سوال هم می‌توان گفت هم بله و هم نه، اگر بگوییم بله چون امکان طول عمر را اثبات کردیم و نمونه‌هایی تاریخی آوردیم پس می‌تواند عمر همسر حضرت هم طولانی باشد و مشکلی وجود ندارد. اما اگر بگوییم نه، باز مشکلی پیش نمی‌آید مانند حضرت خدیجه(س) که همسر پیامبر بودند از دنیا رفتند و پیامبر مجددا ازدواج کردند. وی همچنین به اشاره به شبهه دیگری مبنی بر این‌که اگر امام عصر فرزندی داشته باشند آنها کجا زندگی می‌کنند، و خود امام کجا هستند؟ گفت: روی کره زمین و در میان ما سادات زیادی زندگی می‌کنند، اما شاید ما بی تفاوت از کنارشان رد می‌شویم. درباره محل زندگی خود امام هم باید گفت، شاید بسیاری از ما محضر امام عصر را در صورت‌های مختلف درک کردیم اما چون هنوز جلوی دیده‌هایمان را پرده گناه گرفته او را نشناخته‌ایم، شاید بعد از ظهور حضرت وقتی ایشان را دیدیم آن‌وقت بگوییم که قبلا او را دیده بودید! این کارشناس مسائل دینی با بیان این‌که «باید کاری کنیم تا بتوانیم امام عصر را درک کنیم و ببینیم» افزود: از خدا بخواهیم پرده گناهان را از جلوی دیدگان ما بردارد که مانع درک امام زمان(ع) هستند. بنابراین در زیارت‌ها و مناجات خود از خداوند این را طلب کنیم که پرده گناه را از مقابل دیده‌های ما بردارد تا امام زمانمان را ببینیم.
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:13
ازدواج و همسرداری
به همسرتان به جای انسان در زندگی مشترک ، به دو مهارت ابراز احساسات و توجه به نیازها احتیاج دارد. ابراز احساسات به این معنی که ابتدا احساسات خود را شناسایی و بعد آنها را بیان کنید و ترسیم نیازها به این مفهوم که طرز تقاضا برای خواسته ی خود را برنامه‌ریزی کنید. ابراز احساسات و توجه به نیازها انسان در زندگی مشترک ، به دو مهارت ابراز احساسات و توجه به نیازها احتیاج دارد. ابراز احساسات به این معنی که ابتدا احساسات خود را شناسایی و بعد آنها را بیان کنید و ترسیم نیازها به این مفهوم که طرز تقاضا برای خواسته ی خود را برنامه‌ریزی کنید. به گونه‌ای که بتوانید بی‌آنکه رفتاری انفعالی یا پرخاشگرانه داشته باشید، ابزار وجود کنید و قاطعیت به خرج دهید. اگر در هر یک از این مهارت‌ها ضعیف باشید مناسبات شما با همسرتان آسیب می‌بیند. اگر فاقد هر دو مهارت باشید روابط شما محکوم به شکست است. شرط اول برای ابراز احساسات این است که احساسات خود را کاملا بشناسید و از کلمات مناسب برای ابراز احساسات خود استفاده کنید . سعی کنید احساسات خود را یادداشت کنید. تمرین زیر به شما کمک می‌کند احساسات لحظه‌ به لحظه ی خود را تجربه کنید، نگوئید خودم هم نمی‌دانم چرا چنین می‌کنم و چرا چنین رفتاری دارم؟ تمرین زیر به شما کمک می‌کند احساسات لحظه به لحظه خود را تجربه کنید. تاریخ موقعیت احساس 10/3 احمد گل‌های باغچه را خراب کرد. خشمگین‌و‌اندوهگین 10/5 احمد برایم شاخه گلی آورد تا عذرخواهی کرده باشد. مهر- توجه 10/6 می‌خواستم خونه مامانم برم اما دیدم احمد حاضر نیست با من بیاید. عصبی،‌دلگیر،‌ناراحت 10/9 توضیح میدم چرا احمد با من نیامد. احساس خجالت قدم اول در ابراز احساسات انتظار کلمه‌ای است که احساس شما را به بهترین شکل نشان می‌دهد، افسرده، خشمگین، دلگیر، عصبانی، مشوش، نگران و نظایر آن. شما می‌توانید با رعایت اصول زیر احساساتتان را به بهترین شکل به همسرتان انتقال دهید و به آن‌گونه‌ای که پذیرای شما باشند، مطرح کنید. 1- در عبارات به جای اینکه از فاعل تو استفاده کنید بهتر است فاعل «من» را به کار ببرید. توجه داشته باشید که جملات با فاعل «تو» بسیار سرزنش آمیز هستند. «تو مرا عصبانی می‌کنی» «تو آدم بی تعهدی هستی و جز خودت به کسی فکر نمی‌کنی» «تو داری اعصابم را مختل می‌کنی» وقتی از فاعل من استفاده می‌کند ، مسئولیت احساساتتان را می‌پذیرید و احتمال اینکه همسرتان به حرف شما بها بدهد، بیشتر می‌شود. و لذا بهتر است بگویید: «من عصبانی هستم» «دیشب وقتی دیر آمدی، ناراحت شدم» «اعصابم مختل شده است» توجه داشته باشید ممکن است جمله‌ای را با فاعل «من» شروع کنید، اما جمله اصلی متوجه «تو» باشد. مانند : «احساس می‌کنم تو یک روانی هستی» «من از مخارج بی‌تناسب تو عصبانی هستم» 2- صادق باشید. سعی کنید در بیان احساسات خود تا حد امکان برخورد صادقانه داشته باشید، حقیقت را بگویید، مبالغه نکنید. 3- همخوانی داشته باشید. مهم است که زبان و لحن صدای شما با کلام‌تان هم‌خوانی داشته باشد، اگر در حالیکه تبسم می‌کنید از اندوه خود حرف بزنید، مسلما پیام شما به طور صحیح مخابره نخواهد شد. توجه به خواسته‌ها این حق شماست که خواسته‌هایتان را با همسرتان در میان بگذارید در واقع در قبال خود و در قبال همسرتان مسئول هستید که نیازهایتان را بشناسید، شما متخصص خودتان هستید. هیچ‌کس و حتی همسرتان نمی‌تواند ذهن شما را بخواند، و از خواسته‌هایتان آگاه شود. ممکن است شخص از شما بخواهد کاری را برایش انجام دهید، شما نیز می‌پذیرید ولی دائم در خودتان شکایت می‌کنید. آیا نمی‌دانند من چقدر گرفتارم؟ آیا نمی‌خواهند وضعیت و مشکلات مرا درک کنند؟ باید بگوییم این شما هستید که باید خواسته‌ها، مشکلات و نیازهایتان را مطرح نمایید، دیگران قادر به اندیشه‌خوانی نیستید و نمی‌توانند ذهن شما را بخوانند، بهتر است در چنین شرایطی بگویید «خیلی مایلم به شما کمک کنم ولی به دلایلی فعلا قادر به انجام آن نیستیم و خیلی راحت از پذیرفتن آن کار خودداری کنید» در ارتباط با همسر بهتر است ابتدا درخواست خود را از قبل بنویسید. در این صورت موضوع در ذهنتان روشن‌تر می‌شود و از آن مهم‌تر، می‌توانید مطمئن شوید که ارتباط شما از عناصر یک درخواست خوب برخوردار است. منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی
سه شنبه 14/8/1392 - 21:39
ازدواج و همسرداری
امروزه شرایط زندگى مشترك ، گونه جدیدى از روابط زناشویى را بوجود آورده است و سنت و مدرنیته در كنار هم راهى نو باز كرده اند. ما نكاتى از آن را برایتان بازگو مى كنیم: امروزه شرایط زندگى مشترك ، گونه جدیدى از روابط زناشویى را بوجود آورده است و سنت و مدرنیته در كنار هم راهى نو باز كرده اند. ما نكاتى از آن را برایتان بازگو مى كنیم: 1 - همسرتان را به عنوان یك مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید. 2 - همسر خود را به چشم یك شی‌ء مسؤول ننگرید. بلكه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید. 3 - جنبه یا بخش‌هایی از شخصیت شوهرتان را كه باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید. 4 - برای این كه همسرتان با شما روراست باشد سعی كنید او را درك كرده و برای افكار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واكنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌كارید. 5 - وقتی همسرتان با شما درد دل می‌كند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید كه اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌. 6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود كه شوهرتان از شما فاصله بگیرد. 7 - او را به درك نكردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نكنید. زیرا او درك كردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد. 8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر این كه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال كرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در نهایت جوابی را كه شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید. 9 - زمانی كه همسرتان با شما صحبت می‌كند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقة شما را نشان می‌دهد. 10 - هیچ وقت از كارهایی كه همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نكنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌كند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوة خود ابراز محبت می‌كند. 11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلكه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی كنید از قبل در مورد هدیة مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید. 12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید كه با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسین كند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید كه نظرش را هر چند كه برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید. 13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نكته را زمانی كه وی عصبانی است بیشتر مراعات كنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود. 14 - برای همسر خود نقش یك زن حساس و شكننده را بازی نكنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود كه همسرتان فكر كند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌كند كه ارتباط كلامی كمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد. 15 - سعی كنید كه در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یك زن و همسر حفظ كنید. زنی كه توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود كه وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فكر كند كه همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند كه هویت مستقل و قوی خود را حفظ كند. 16 - اگر احساس می‌كنید كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید كه او را وادارید تا در این زمینه به شما كمك كند كه از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌كنید. این مسئله مشكل شماست شخصاً روی آن كار كنید و در صورت لزوم از یك روان‌شناس كمك بخواهید. 17 - زمانی كه همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نكنید از لحاظ احساسی به او نزدیك شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیك شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر كرده و از خود دور می‌كنید. زمانی كه استرس او كم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد. 18 - در زندگی زناشویی خویش سعی كنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی كه مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترك را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یك همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد. 19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نكنید. زیرا وی اعتقاد دارد كه شریك زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌كنید كه در موردش صدق نمی‌كند و این مسئله موجب كدورت در روابط می‌شود. 20 - وقتی شما در می‌یابید كه در ایجاد مشكلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شكوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر می‌آید.
سه شنبه 14/8/1392 - 21:38
ازدواج و همسرداری
نازایی حتی در قوی ترین رابطه ها تاثیر گذاشته و تبدیل به یک بحران شده است. آینده و دنیایی که زوج ها در آینده برای آن برنامه ریزی کرده بودند نیز، با مشکل مواجه می شود. زوج ها و معضلی به نام نازایی: رابطه تان را مستحکم کنید زمانی که یک زوج با مشکل نازایی روبه رو هستند، رابطه احساسی بین آنها با مشکل روبه رو می شود. رابطه تان را گسترده کنید و بررسی کنید که چگونه می توانید رابطه سالمی داشته و با این مشکل کنار بیایید. فقط ریلکس باشید. با این کار ناخودآگاه صاحب فرزند می شوید. افراد زیادی هستند که با فرزند خواندگی بچه ای خودشان صاحب فرزند می شوند. کنار آمدن های متفاوت زوج ها نسبت به نازایی نازایی حتی در قوی ترین رابطه ها تاثیر گذاشته و تبدیل به یک بحران شده است. آینده و دنیایی که زوج ها در آینده برای آن برنامه ریزی کرده بودند نیز، با مشکل مواجه می شود. زن و مرد هر کدام جداگانه عکس العمل های مختلفی را نسبت به این موضوع از خود نشان می دهند. بعضی ها ممکن است با دوستان و خانواده در مورد این مشکل بسیار راحت برخورد کنند. آنها ممکن است به دنبال ایجاد ارتباط های گروهی یا اینترنتی باشند. بقیه هم ممکن است غم و اندوه و خجالتشان را درون خودشان بریزند و حتی از نزدیک ترین افراد زندگی شان دوری کنند. انواع مختلف کنار آمدن با این بحران می تواند منجر به یک کشمکش شود حتی اگر درمورد این با یکدیگر صحبتی نکنند. بنابراین، برای آگاه شدن از احساسات و انتظارات یکدیگر وقت بگذارید. اگر شاهد موضوعی هستید که با اخلاق و رفتار شما تفاوت دارد ببخشید و فراموش کنید. از رفتارهای آزار دهنده نسبت به یکدیگر اجتناب کنید. با احترام و بدون دعوا و جنجال با یکدیگر صحبت کنید زیرا این موارد به کم کردن مشکلات عاطفی تان کمک فراوانی می کند. به همسرتان کمک کنید تا پیشرفت کرده و موفق شود تلاش برای بچه دار شدن ماموریتی است که هر دو زوج به عهده شان است. استراتژی ها و روشهای یکسان و شبیه به همی برای کنار آمدن تان با این مشکل به کار بگیرید. نسبت به یکدیگر با احساس و عاطفی باشید. وقتی علت نازایی به یکی از زوج ها مربوط می شود، او احساس خشونت، عصبانیت و گناه می کند. مردها اگر با مشکل کمبود اسپرم مواجه شوند، ممکن است کمبود یک مرد( که همان بچه شان است) را در زندگی شان احساس کنند. زنها هم اگر علت نازایی به آنها مربوط شود احساس شکست می کنند. اطمینان خاطر دادن به یکدیگر فشار وارد شده در این موقعیت سخت را تسلی می دهد. از یکدیگر کمک بگیرید تا حمایتتان کند. وقتی اوضاع بر وفق مراد نیست، همدلی کردن کار سختی است حتی اگر عاشق همدیگر باشید. درمواقعی که نیاز دارید تخلیه روحی شوید، با یکدیگر همراهی کنید. یک گروهی از دوستان، خانواده و افرادی که می توانید به آنها تکیه کنید را در نظر بگیرید تا در این مواقع از شما حمایت کنند. با زوج های دیگری که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند صحبت کنید. با یکدیگر بخندید. نازایی ممکن است ناراحتی، ناامیدی، و احساس کمبود را به همراه داشته باشد. در چنین مواقعی شما نمی توانید به راحتی بخندید. به یکدیگر مهلت دهید. فشار ناشی از نازایی ممکن است یک خانواده را از پا دربیاورد. به خودتان اجازه دهید تا روی علایق، سرگرمی، و در جمع دوستان بودن تکیه کنید بدون اینکه از یکدیگر غافل شوید. مانند اوایل ازدواجتان رمانتیک باشید. بدون اینکه درگیر فشارهای ناشی از نازایی شوید، لحظات رمانتیکی را با هم سپری کنید. با یکدیگر فیلم تماشا کنید زیرا این مورد باعث نزدیک تر شدن شما به یکدیگر می شود. در چنین مواقعی شما احساس دِین نسبت به دیگری می کنید. اهمیتی ندارد. رابطه تان را مانند گذشته محکم نگه دارید و آینده خوب و روشنی برای خودتان پیش بینی کنید.این مساله برای خیلی ها ممکن است وجود داشته باشد پس با صبوری آنرا از پیش رو بردارید و توجه کنید که ارزش یک زندگی مشترک و یک همدم خوب خیلی بیشتر از اینهاست. تهیه و ترجمه:گروه سبک زندگی سیمرغ - مینا کوهیکار
سه شنبه 14/8/1392 - 21:38
ازدواج و همسرداری
زوج های موفق می‌دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می‌کنند. آنان یکدیگر را تشویق می‌کنند تا همیشه”ما” نباشند و زمانی هم برای “خود” داشته باشند......۷ نکته برای زوج های موفق قبل از ازدواج ۱) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می‌گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می‌کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می‌خواهد ولی خانم مخالف است)، می‌توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می‌کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می‌کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند. ۲) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می‌کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می‌شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می‌شود و گاهی افراد احساس خستگی می‌کنند. زوج های موفق می‌دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می‌کنند. آنان یکدیگر را تشویق می‌کنند تا همیشه”ما” نباشند و زمانی هم برای “خود” داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می‌کند و زندگی ، شاداب می‌شود. ۳) زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می‌دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، کارهای کوچک نظیر اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش کردن به حرف های هم را مدنظر قرار می‌دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می‌کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی کنید. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می‌دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می‌دهند. ۴) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می‌آموزند. “جان گاتمن” روانشناس که ۲۰ سال زندگی زوج ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می‌داند. حتی اگر همسرتان و شما کاملاً با هم یکی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می‌شود. نباید به اعتیاد، خشونت و … رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج های موفق با هم صحبت می‌کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می‌کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می‌کنند و غـُر نمی زنند. آنان می‌پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است. ۵) زوج های موفق با هم رشد می‌کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می‌کنید،۱۰ سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می‌کنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می‌دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می‌کنند و قواعد عوض می‌شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید. ۶) زوج های موفق برای حفظ روابط می‌کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می‌کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی ، یا هر دو شما از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکلتان را حل کنید. ۷) از مراجعه به مشاور خجالت نکشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می‌کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند.
سه شنبه 14/8/1392 - 21:37
ازدواج و همسرداری
شوهر من به هیچ چیز فکر نمی کند جز خرید آخرین ابزار کامپیوتری یا تلویزیون صفحه بزرگ ، بدون اینکه با من مشورت کند اما من ترجیح می دهم پرسش : شوهر من به هیچ چیز فکر نمی کند جز خرید آخرین ابزار کامپیوتری یا تلویزیون صفحه بزرگ ، بدون اینکه با من مشورت کند اما من ترجیح می دهم پول اضافی خودمان را برای هزینه های دانشگاه بچه ها سرمایه گذاری کنیم . او می گوید که سخت کار می کند و باید بتواند هر آن چیزی که می خواهد را بخرد و اینکه من نمی دانم چگونه از زندگی ام لذت ببرم . ما چطور می توانیم به تفاهم برسیم ؟ پاسخ : پول ، موضوعی است که بار عاطفی زیادی را به همراه دارد به همین دلیل یکی از زوجین اغلب روی اهداف بلند مدت مالی تمرکز می کند درحالیکه دیگری به لذتی که در حال حاضر ، پول می تواند برای او فراهم کند معتقد است . به نظر می رسد که مشکل شما در مدیریت مالی نیست و عمده مشکلتان به دلیل عدم برقراری ارتباط درست است . شما نمی توانید بر کیف پول شوهرتان قفل بزنید اما می توانید خیلی بهتر با او درباره ی اینکه فکر می کنید پس انداز برای آینده می تواند چقدر مهم باشد ، صحبت کنید . شما باید روش هایی برای تفاهم پیدا کنید تا هر دو احساس امنیت کرده و همدیگر را قبول داشته باشید . درک اساس عاطفی خرج کردن برای هر زوج سخت است . از شوهرتان بپرسید که به چه دلیل او نیاز به خرید چیزهای جدید دارد . ممکن است بگوید که او برای پول است که سخت کار می کند اما ممکن است این را هم بگوید که احساس می کند به اندازه ی کافی وقتش را با شما نمی گذراند یا اینکه وقتی کوچک بوده ، پدر و مادرش عادت داشتند راحت پول خرج کنند و او هم از همان الگو تبعیت می کند . به عبارت دیگر شاید پدر و مادرش کمتر این کار را می کردند و او احساس کمبود می کرده است و حالا کمبودهایش را جبران می کند . تقسیم پولهایتان به 3 قسمت ، او ، شما و همه اتان ، این امکان را برای هر کدامتان فراهم می کند که به اهدافتان دست پیدا کنید . حتی می توانید پیشنهاد کنید که شما هر پول باد آورده ای را تعیین می کنید مثلاً بازپرداخت مالیات به عنوان پاداشی برای وسیله ی الکترونیکی بعدی که چشم او را می گیرد.
سه شنبه 14/8/1392 - 21:37
ازدواج و همسرداری
آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟ آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید که به شما پیشنهاد کمک در کار خانه را بکند؟ این یک راز زنانه است! آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟ آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید که به شما پیشنهاد کمک در کار خانه را بکند؟ این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به این آرزوی خود برسید: پیش داوری نکنید تمام خانم های متاهل می دانند که مردان تفاوت قابل توجهی با زنان دارند. برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام پیش فرضهای خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی انجام چه کارهایی را باید داشته باشند، دور بریزید. شوهرتان را آنگونه که هست بپذیرید. مطمئن باشید که اگر او را همان طور که هست و بدون اعمال هر گونه قید و شرطی بپذیرید به بهترین شکل ممکن او را برای خود تشویق و تهییج کرده اید. برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام پیش فرضهای خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی انجام چه کارهایی را باید داشته باشند، دور بریزید همسرتان را همان گونه که هست دوست بدارید همان طور که خانم ها علاقه دارند مورد توجه و علاقه شوهرشان باشند، مردان نیز به احترام همسرشان نیازمند هستند. همچنین همان طور که زنان انتظار دارند عشق و علاقه شوهرشان به آنها بدون هیچ قید و شرطی باشد(صرف نظر از اینکه خانه داری یا آشپزی شان خوب باشد یا نه و یا صرفنظر از اینکه نسبت به زمان ازدواج شان تغییرات ظاهری زیادی کرده باشند)، مردان نیز خواهان احترام بی قید و شرط همسرشان هستند(صرفنظر از اینکه درآمد شوهرشان چقدر است و ..) به شوهرتان اجازه اشتباه کردن بدهید شاید سخت ترین مرحله کار همین باشد. سریع ترین روش برای از بین بردن علاقه و اعتماد به نفس مردان، انتقاد کردن از تلاش و کوشش آنها برای کمک به شما در امور منزل است. منظور ما از انتقاد، تمرکز های نامعقول و تند خویانه بر اشتباهات همسر است وگرنه گفتن نکات دوستانه و یا نکات انتقادی سازنده معمولا با بروز هیچ مشکلی همراه نیست. اگر اصرار دارید که حتما کاری مطابق با دستور العمل شما انجام شود، بهتر است از شوهرتان تقاضای کمک نکنید و آن کار را خودتان انجام دهید نه اینکه مسئولیتی را بر عهده همسرتان بگذارید و بعد دایما وی را تحت کنترل قرار دهید که مسئولیتش را چگونه انجام می دهد؟ برای مثال اگر قرار است همسرتان، کودک دو ساله تان را حمام کند آزادی عمل لازم در انجام این کار را به ایشان بدهید. مادامی که سلامتی کودکتان در خطر نیفتد اجازه بدهید شوهرتان طبق میل و علاقه اش با او بازی کند، رفتار کند و ... چنانچه همسرتان در انجام مسئولیتهای محوله از شما کمک خواست ، از هیچ راهنمایی دریغ نکنید اما در غیر این صورت نیازی به دخالت دایم شما نیست و بهتر است کمی سکوت کرده و انجام کار را بر عهده همسرتان قرار دهید. اگر در رفتارهای همسرتان اشتباهی را مشاهده می کنید بلافاصله و با تندی و خشونت مساله را به ایشان گوشزد نکنید بلکه در پایان شب و بعد از اتمام فعالیتهای روزانه می توانید در یک محیط دوستانه نکات لازم را به شوهرتان تذکر دهید. از این طریق نه تنها در هنگام انجام مسئولیتها به همسرتان غر نزده اید بلکه فرصت یک آموزش مناسب را به وی داده اید. برای شوهرتان این اقدام بسیار دوست داشتنی و شگفت آور خواهد بود و به این ترتیب ضمن آنکه رفتار او را اصلاح کرده اید زمینه را برای آنکه در کارهای آتی به شما بیشتر کمک کند، افزایش داده اید. در هنگام تذکر دادن، صحبت خود را با یادآوری کارها یا فعالیتهایی که به خوبی انجام داده است، شروع کنید و سپس در کمال احترام و مهربانی نکات اشتباه را گوشزد کنید. از سعی و تلاش شوهرتان در انجام امور خانه تشکر کنید کمک و حمایت همسرتان از خود را،( حتی اگر همه چیز آن طور که می خواستید انجام نشده است)بدون تشکر باقی نگذارید. با این کار او را برای کمک بیشتر به خودتان ترغیب و تشویق می کنید. حتما به او بگویید که چقدر کمک شان در انجام سریع کارها موثر بوده است. موقعیت شناسی خود را تقویت کنید همسر شما فشارها و سختی های مختلفی از طرف جامعه و محل کارش تحمل می کند. همواره مدافع و مشوق و طرفدار شوهرتان باشید. در این صورت بدون نیاز به کوچکترین غرولند شوهرتان متحول می شود. وقتی شما از همسرتان به خاطر آنچه که هست قدردانی می کنید او نیز برای خوشحالی شما از هیچ کاری پرهیز نخواهد کرد. اگر به کمک و حمایت همسرتان نیاز دارید، حتما به او بگویید. از شوهر خود توقع ذهن خوانی نداشته باشید بر خلاف تصور عامه که زنان معتقدند مردان می توانند ببینند که چقدر پر مشغله هستیم، میتوانند ذهن ما رابخوانند، نیازمندی ما را ببینند و ... مردان قادر به هیچ یک از این کارها نیستند. ممکن است شما گرفتار یک شغل تمام وقت پرمشغله، بچه ها، کارهای خانوادگی، خانه داری و ... باشید و به این ترتیب فشار و مسئولیت سنگینی را بر دوش خود احساس کنید. در صورت وقوع چنین شرایطی بهتر است که محترمانه از شوهرتان بخواهید که کمکتان کند. به همسرتان آموزش دهید قبل از اینکه کاری(از مسئولیتهای منزل) را به شوهرتان محول کنید از او بخواهید کنار شما بایستد و روش انجام آن را ببیند. این موضوع می تواند از بروز مشکلات آتی جلوگیری کند. همچنین به جای گفتن جمله " می توانی کمکم کنی؟" بهتر است از جمله دقیق تر و واضح تر" می توانی تا من نهار درست کنم خانه را مرتب کنی؟ " استفاده کنید.
سه شنبه 14/8/1392 - 21:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته