• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
    جستجو :
حمد ( Hamd )
ستايش
حمدالله ( Hamd-ol-lāh )
حمد كننده خدا
حمدان ( Ham-dān )
طبيب و اديب و شاعر معروف عرب
حمزه ( Ham-ze )
شير ، اسد ، پسر عبد المطلب و عموي پيامبر( ص ) كه در جنگ اُحد كشته شد
حَمـّاد ( Ham-mād )
بسيار سپاسگزار و ستاينده
حمود ( Hamood )
حمد كننده
حميد ( Hamid )
پسنديده ، سزاوار ثنا ، يكي از نام هاي خداي تعالي
حميد الدين ( Hamided-din )
صاحب دين پسنديده
حميدالله ( Hamid-ol-lāh )
پروردگار شایسته ی ثنا
حميده ( Hamide )
زن ستايش شده ، ستوده
حميرا ( Homayrā' )
زن سپيد ‌سرخ موي ،‌ لقبي كه حضرت محمد ( ص ) به عايشه ( همسرش ) داد
حَنا ( Hanā )
فضيلت ، برتري ، گياهي داراي برگ هاي رنگين كننده
حنانه ( Han-nāne )
بسيار ناله كننده
حنبل ( Ham-bal )
مرد كوتاه قد شكم بزرگ
حنّان ( Han-nān )
آرزو كننده ، نوحه و زاري كردن ، يكي از نام هاي خداي تعالي
حنيف ( Hanif )
مستقيم ، موحد ، ثابت در دين ، ‌پاك و منزه
حنيفه ( Hanife )
زن ثابت قدم در دين
حَوارِیَّه ( Havāriya )
یار مهربان
حور ( Hoor )
سيه چشم ،‌ زن سپید اندام سیه چشم
حور الجمال ( Hoor-ol-jamāl )
يكي از دختران امام حسين (ع ) ، زن سپيد پوست و زيبا
حورا ء‌ ( Haw-rā' )
زن سياه چشم ، زن بهشتي
حورالعين ( Hoor-ol-ayn )
زن سيه چشم و زيبا
حوروش ( Hoor-vash )
فرشته رو ، زيبا رو
حوري ( Hoori )
پري ، ملائكه
حوريه ( Hooriye )
پري ، زن بهشتي ، زن سفيد پوست ،‌ ملائكه
حيات ( Hayāt )
زندگي ، زيست
حيان ( Hay-yān )
نام جابربن عبدالله انصاري
حيدر ( Hey-dar )
شير ، لقب علي بن ابي طالب
حيران ( Hey-rān )
سرگردان ، متحير، خيره
حيرت ( Hey-rat )
سرگشته ، سرگرداني