• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • تعداد بازديد :
  • 1808
  • شنبه 1386/6/3
  • تاريخ :
    • زندگی عجیب یک جانباز
    • محمدعلی که به دلیل مشکلات روحی ناشی از جانبازی اش، 14 سال تمام مفقودشده بود و عاقبت در یک پارک در جنوب شهر تهران پیدا می شود...
    • تلخ و شیرین جنگ تحمیلی(مصاحبه)
    • با «مسعود ملکی» از جانبازان جنگ تحمیلی که در عملیات «والفجر مقدماتی» حضور داشته و مجروح شده است به گفت و گو نشسته ایم تا از آن روزها برای مان بگوید.
    • قهرمانان سرزمینم، شرمنده ایم!
    • دیدار با محمدرضا اسکندری جانباز دفاع مقدس که مثل دیگر همرزمانش در گوشه ای از شهر ، بدون هیچ چشمداستی از مسولان ،روزگار می گذراند.
    • روز عید با جانبازان
    • ماه ذی الحجه و اعیاد مبارکی چون عرفه، قربان و غدیر فرصت مغتنمی است برای شادی و البته عیادت از بیماران. روزی میان عید قربان و غدیر ، شال و کلاه می کنیم و سراغ یادگاران هشت سال دفاع مقدس می رویم. تجربه گِران قدری است این عیادت ؛ حتما تجربه اش کنید... .
    • گفتگو با هدایت الله روستاپور جانباز شیمیایی
    • خداوند رنگ سبز را برای چشم هایش برگزید اما غافل از اینکه روزی دست تقدیر، غباری از تیرگی را بر روی آن خواهد نشاند. جنگ، بمب شیمیایی، ترکش، تاول، سوزش... اگرچه برایش یادآور روزهای تلخی است اما باور به اینکه باید در برابر مشیت الهی سر تعظیم فرود آورد و به خو
    • حاجی صلواتی هم رفت
    • حاج غلامعلی جلالی زاد هم از میان ما رفت. یکی از این اسوه های دفاع مقدس «حاج غلامعلی جلالی زاد» معروف به «حاجی صلواتی» است.
    • پیدا و پنهان یک خلبان (مصاحبه)
    • چهل روز پیش که خلبان «احسان ابراهیمی» پس سال ها کناره گیری از پرواز به خاطره جراحات جانبازی در میان سالی از بین ما رخت بربست. تنها اندکی اطلاعات از او در رسانه ها یافت شد.
    • بازیگر نبردی دیگر
    • صحبت به خاطرات جنگ و پایان جنگ و پذیرش قطعنامه که می رسد، چشم های حاج محمد خیس می شود. می گوید: پذیرش قطعنامه برای ما و همه بچه ها خیلی سخت بود. من دو – سه ماه مریض بودم.
    • «حاج رجب» در بیمارستان بستری شد
    • مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی با حضور در بیمارستان امام حسین (ع) مشهد مقدس با حاج رجب محمدزاده جانباز سرافراز مشهدی که براثر عفونت ریه در این بیمارستان بستری است دیدار و گفت وگو کرد.
    • نگویید سردار جنگ بودم!
    • نامش سید مجتبی حسینی ساداتی نژاد است. بازنشسته نظامی از سپاه پاسداران اما گفت: «نمی خواهم بنویسید سردار هستم… هم رزم شهید همت، شهید خرازی، شهید متوسلیان که در دوران جنگ معاون گردان و مسئول مخابرات تیپ بوده» حالا با جانبازی ۴۰ درصد و سه فرزندش در چادری گوش
    • مثل ماهی بی خواب
    • بهروز خرم کارگردان مستند «مثل ماهی» درباره چگونگی ساخته شدن این فیلم گفت: مستند بلند «مثل ماهی» درباره یکی از جانبازان جنگ تحمیلی است که بیش از ۳۳ سال است، نتوانسته بخوابد. رجب رشیدی نسب کسی است که رگ خوابش را در جبهه ها جاگذاشته است.
    • درد نوشته ای از پیروان اسوه ایثار
    • سالگرد میلاد حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)، روز جانباز نام گذاری شده است. عباس (علیه السلام) بزرگ جانباز تاریخ انسانیت است که صحنه کربلا را تجلیگاه ایثار و جانبازی کرد. جانبازی حاصل تلاش برای کسب رضای الهی و مجاهدت درراه اوست و این نشان افتخار و موهب
    • خواب خرگوشی برای ترویج این فرهنگ!
    • سال 95 هم مانند سال های گذشته تحویل شد و مزین به نام نامی «خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها» شده بود و مصادف با وفات «مادر باب الحوائج حضرت ابوالفضل علیه السلام» بود.
    • یادگاری های یک ضیافت
    • روستای ازباران فریدونكنار كه با تقدیم 43 شهید، بیشترین آمار شهدا در میان روستاهای استان مازندران را داراست، به جانباز شعبان نادری از رزمندگان دلاور این روستا است، ناردی كه متولد 1349 است، از 12 سالگی عزم رفتن به جبهه كرد و در این مسیر با سختی های فراوانی
    • فهیمدم قطع نخاع یعنی چه
    • «سیدمحمد مدنی» سال 1341 در محله قدیمی سرچشمه تهران متولد شد، وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در آنجا گذراند تا این که در سن 16 سالگی به انقلاب اسلامی برخورد کرد و به دلیل شور و شوق جوانی و تربیت صحیح خانواده اش به انقلاب پیوست .
    • دیدار من و سید
    • با نزدیک شدن به مردادماه و عملیات بزرگ «مرصاد» تصمیم گرفتم باروحانی که در آن عملیات بوده و جراحتی از ناحیه صورت و بینایی دیده صحبت کنم این روحانی دلاور کسی نیست جز «سید حبیب موسوی مقدم».
    • موفقیت از روی ویلچر
    • حسن ابوطالبی جانباز 70% قطع نخاع در سال 1336 در یک خانواده مذهبی سنتی و ازنظر اقتصادی متوسط رو به پایین متولد شد، وی در سال 60 یعنی در سن 24 سالگی وارد جبهه شد و در سال 61 جانباز شد.
    • روزگار سخت یک رزمنده
    • در خانه ای سیمانی در غربی ترین نقطه شهر، رزمنده ای از دلاوران دوران دفاع مقدس، با انبوهی از درد و رنج و بیماری روی تختی نمور دراز کشیده است.
    • دیدار من و سید
    • با نزدیک شدن به مردادماه و عملیات بزرگ «مرصاد» تصمیم گرفتم باروحانی که در آن عملیات بوده و جراحتی از ناحیه صورت و بینایی دیده صحبت کنم این روحانی دلاور کسی نیست جز «سید حبیب موسوی مقدم».
    • زنبورهای شیمیایی
    • محمدعلی ندیمی متولد 1337 یکی از مردان مبارزی است که در دوران جنگ تحمیلی در جبهه ها حضور یافت و امروز هم در عرصه جنگ نرم همچنان در حال مبارزه است.
    • ارامش جانباز نخاعی با یاد خدا
    • حتی هنوز در تنهایی ام به خدا نگفتم چرا روزگارم را این گونه رقم زدی، یک حس قوی در من وجود دارد که به من می گوید تو بیهوده زندگی نکرده ای، تو را خدا بیهوده خلق نکرده است، آرامشی را که امروز من در مردم می بینم، مرا آرامش می دهد.
    • دیروز خردل امروز خرچنگ
    • هشتم تیرماه مصادف با روز ملی مبارزه با سلاح های شیمیایی است. حقایق تلخی که در جریان هشت سال جنگ در حملات شیمیایی علیه ایران شکل گرفت، مصدومان شیمیایی زیادی بر جای گذاشت.
    • گردانی که فرماندهانش شهید هستند
    • سردار جانباز دکتر اسماعیل نادری رزمنده ای که ابتدا ارتشی بوده، بعد بسیجی شده و سپس در کسوت پاسداری به مقام جانبازی نائل آمده است. در یک گفتگوی صمیمی از حضورش در گردان علی بن ابیطالب (علیه السلام) و چندوچون قدیمی ترین گردان بچه های اراک برایمان می گوید.
    • دلم می خواهد یخ بزنم بمیرم
    • غلامرضا مرادی جانباز شیمیایی 55 ساله، اهل خوزستان، نفس نفس که می زد، نمی توانست حرف بزند و من سکوت می کردم تا اشک هایش را پاک کند و آرام بگیرد.
    • ایثار خواهر در حق برادر
    • جنگ که تمام شد، به خانه برگشتم، اما چشمانم دیگر مثل سابق نبود. یکی از چشمانم دیدش به صفر رسید و چشم دیگرم ضعیف شد نزدیک به 14 سال بینایی نداشت.
    • چو شمع ذره ذره آب می شوند
    • به بیمارستان ساسان رفتیم و باب گفتگو را با یکی از همسران جانبازان باز کردیم. همسرش که این روزها مراحل دشوار درمانی را طی می کند؛ مدتی است که به همراه همسر از محل سکونت خود ایلام، به این بیمارستان آمده اند. پای درد و دل این دو عزیز می نشینیم.
    • پشت چشم های شیشه ای!
    • دریچه زندگی از نگاه جانبازی که هر دو چشم اش نابیناست دیدنی است. حمید اعتماد جانبازی است که دوبار مجروح شد و هر بار یک چشم اش را از دست داد. وی می گوید: وقتی بار اول مجروح شدم یک مدت یک چشم بودم . همرزمانم به شوخی می گفتند حاج حمید اعتماد عدالت دارد و همه
    • او را حسن نامیدم
    • جبهه خود را زیر دین اباعبدالله الحسین(ع) و مادر بزرگوار ایشان حضرت فاطمه الزهرا(س) می دانند. اما این بار حسن نحریر از کرامات کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) در سرزمین های دور برای ما می گوید.
    • روایتی از مادر یک جانباز
    • یکی از کوچه های حاشیه ای رباط کریم مقصد ما بود تا به دیدار «هاجر میرشکار» مادر جانباز اعصاب و روان «مهرداد امینی» برویم. در یک صبح سرد پاییزی و دقیقا همان ساعاتی که مردم کم کم برای کار روزانه گرم می شدند و هر کسی سرگرم گرفتاری های خود بود، خیابان فدائیان
    • پایم را با دست خودم کندم
    • روزی دیو سیه به خاک میهنمان تجاوز کرد و خواست تا بر ناموسمان دست یازد اما شیرمردانی تاب این هتک حرمت را نیاوردند و با جانانه از ایران اسلامی عزیزمان دفاع کردند .محمدرضامهری درسال 60 رفت به جبهه . روزی که رفت بر دوپای خود ایستاد اما اسفند 61 که بازگشت بر
    • وقتی زنده ماندم!(مصاحبه)
    • حتما بسیاری از شما داستان های مختلفی از آدم هایی که پس از مرگ زنده شده اند را شنیده اید و شگفت زده شده اید یا باورتان نشده است. اما این نوع زنده شدن در بین مردان سال های جنگ به موضوعی عادی تبدیل شده که گاهی با آن شوخی هم می کنند. احمد مرودشتی هم یکی از رز
    • زندگی با یک دست ،بدون پا
    • حمید رضا لطفی جانباز 70 درصد از ناحیه قطع دو پا و یک دست است که در سال 1359 با شروع جنگ تحملیلی آماده می شدم تا پشت نیمکت های کلاس پنجم ابتدایی بنشیند. او امروز بر روی ویلچر پشت تریبون تبیان آمد تا از گذشته و امروز خود بگوید:
    • پیوند حماسه و هنر
    • جانبازان و ایثارگران هنرمند به صورت خودجوش و با حمایت معنوی بنیاد شهید برای خود تشکلی ایجاد کرده اند. آن ها حرف هایی شنیدنی از پیوند زیبای حماسه با هنر دارند، چیزی که توانسته اند در طول سال های زندگی شان تجربه کنند.
    • عاشق آن لباس سبز بودم
    • حبیب شیخی تنها 50 بهار از عمرش گذشته اما وقتی به دیدارش می روی باور نخواهی کرد که این موی سفید و تن رنجور حاصل دوره نوجوانیش است، مواجه می شوید. نوشتار زیرگفتکوی صمیمی است که شیخی با خبرنگار تبیان انجام داده است.
    • پای دردل های همسر یک جانباز
    • هنوز ساعاتی از صبح نگذشته بود که شماره ای ناشناس تماس گرفت وقتی جواب دادم صدایی نگران گفت: «حرفهایی برای گفتن دارم و شماره شما را از یک آشنای دوطرفه گرفتع ام اما نمی خوام حرف هایی که می زنم مشکلی برمشکلات من و این دوست مشترک بیافزاید.»
    • واکنش مادر به جراحت پسر
    • جنگ در حالی آغاز شد كه هنوز بیش از نوزده ماه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نگذشته و نظام جمهوری اسلامی تثبیت نشده بود.
    • جایی برای فراموشی دردها
    • اردوی تفریحی، درمانی، فرهنگی جانبازان شیمیایی چشمی و ریوی در چابکسر در حال برگزاری است. این اردو که از طرف معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور و مرکز مصدومین شیمیایی ایران هر ساله برگزار می شود از 24 اردیبهشت ماه آغاز شده و تا دوم خرداد ماه ادا
    • یک پا ایران و یک پا انگلستان
    • هفته ارتش بهانه‌ای بود تا به دیدار جانبازی برویم که تنها مونس و همدمش مادر پیر 82 ساله‌ای است که به آلزایمر مبتلاست.
    • می‌خواهم از جانبازی انصراف بدهم
    • قربانعلی صالحی، در سال 1337 در یکی از روستاهای شهرستان ابهر به نام «قروه» به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و زندگی روستایی را تجربه کرده است. سه برادر و چهار خواهر هستند که وی فرزند ششم خانواده محسوب می‌شود. پدر صالحی در همان سنین کودکی از دنیا رفت و برادر بز
    • هواپیمایی که پرواز نکرد
    • با وجود دردی که در وجودشان رخنه کرده، اما هنوز لبخند پشت چهره‌هایشان را نمی‌توانی نادیده بیانگاری، آن قدر بزرگند که دردهای دنیوی خودت را فراموش می‌کنی و می‌خواهی از لحظه لحظه زمانت در کنارشان استفاده کنی.
    • بازمانده حدید لب به سخن می‌گشاید؟
    • محمود نصیری آزادیخواهی است که دو چشم و دو دست خود را در جریان مبارزات مسلحانه انقلابی سازمان یافته در همدان از دست داده اما 35 سال سکوت او، سهم رسانه‌های خبری و تاریخ‌نویسان شده است.
    • صدای بابا
    • دختر علی‌اکبر ملازاده درباره پدرش که به دلیل تأثیر بمب‌های شیمیای به فلج مغزی دچار شده است، گفت: «9 سال است صدای بابا را نشنیده‌ام.»
    • کوچک‌ترین رزمنده
    • در (قسمت اول) با سید جعفر موسوی کوچک‌ترین رزمنده دشت آزادگان که از سن 11 سالگی وارد جبهه شده بود، آشنا شدیم که سه بار در دوران دفاع مقدس مجروح شده بود، در این قسمت با نیز از ادامه حضور او در عملیات‌ها تا به امروز آشنا خواهیم شد.
    • کوچک‌ترین رزمنده
    • سید جعفر موسوی فرزند سید عبّود، متولد 1351/03/14، از شهرستان دشت آزادگان در اطراف سوسنگرد است؛ وی فرزند آخر خانواده ده نفره ای است که کودکی خود را در دشت‌های سرسبز سپری کرده و از عشایر دلیر ایران است.
    • 12 ساعت آتشین
    • جانباز قطع نخاع محمد مدنی می‌گوید: سال 1341 در محله «پامنار» تهران در خانواده‌ای انقلابی که مقلد امام بودند به دنیا آمدم.
    • نقش زنان در دفاع مقدس
    • یک زن جانباز شیمیایی و امدادگر دفاع مقدس با تاکید بر اهمیت نقش زنان در دفاع مقدس، کالبد شکافی آن را ضروری «ایران ترابی» افزود: برخی واقعیت‌های جنگ یا اصلاً گفته نشده و یا بسیار کم به آن‌ها پرداخته شده، نسل جدید باید بداند، بسیاری از زنان امدادگر در دوران
    • شب عاشورا؛ پیش از عملیات قادر ...
    • روستای قهی از توابع بخش کوهپایه شهرستان اصفهان، با مختصات جغرافیایی 52 درجه و 23 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی، در 70 کیلومتری شرق اصفهان قرار دارد.
    • ما در خدمت دانشمندانیم نه دشمنان
    • غلام دلشاد جانباز بالای هفتاد درصد و در سن 17 سالگی مجروح شده است، خود از جامعه جانباز حاد شیمیایی و همچنین کاندید پیوند ریه و عمل استند ریه است، گفت: دکتر اشتانسل فوق متخصص ریه و فوق تخصص استند ریه از بیمارستان همر آلمان، آذرماه امسال به تهران سفر خواهد